سید محمدعلی شیخ الاسلامی؛ علی اکبر مسعودی؛ علیرضا احسانی؛ رسول واعظ ترشیزی
چکیده
هدف: مطالعات فراتحلیل با هدف تجمیع اطلاعات متنوع موجود در مقالات پژوهشی به روشی نظاممند و تکرارپذیر اجرا میگردند. تاکنون، مطالعات فراتحلیل در جمعیت گوسفندان ایرانی تنها بهمنظور برآورد وراثتپذیری صفات محدودی انجام گرفته است. هدف از اجرای این مطالعه در وهلۀ اول بهرهگیری از اطلاعات مندرج در مقالات پژوهشی جهت محاسبۀ میانگینهای ...
بیشتر
هدف: مطالعات فراتحلیل با هدف تجمیع اطلاعات متنوع موجود در مقالات پژوهشی به روشی نظاممند و تکرارپذیر اجرا میگردند. تاکنون، مطالعات فراتحلیل در جمعیت گوسفندان ایرانی تنها بهمنظور برآورد وراثتپذیری صفات محدودی انجام گرفته است. هدف از اجرای این مطالعه در وهلۀ اول بهرهگیری از اطلاعات مندرج در مقالات پژوهشی جهت محاسبۀ میانگینهای وزنی و پارامترهای ژنتیکی برای 23 صفت تولیدی و تولیدمثلی با هدف استفاده در برنامههای ملی اصلاح نژاد گوسفندان بومی ایران بوده است. ایجاد دیدگاه کلی دربارۀ دامنه تغییرات پارامترهای ژنتیکی، معرفی صفات با پتانسیل اصلاحپذیری بالاتر و مشخصنمودن نیازهای تحقیقاتی آینده از دیگر اهداف دنبالشده در این مطالعه میباشد.روش پژوهش: تعداد 279 مقاله بهمنظور اجرای فراتحلیل پارامترهای ژنتیکی صفات رشد و باروری در گوسفندان بومی ایران از تمامی پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی جمعآوری گردید. از این میان 210 مقاله برای صفات رشد و 69 مقاله برای صفات تولیدمثلی موردارزیابی قرار گرفت. ناهمگنی موجود در دادهها با استفاده از آمارۀ I2 موردارزیابی قرار گرفت و به سبب وجود مقادیر بالای ناهمگنی در میان مطالعات، مدل اثرات تصادفی بهمنظور اجرای فراتحلیل بهکار گرفته شد. اعتبار برآوردهای صورت گرفته بهکمک آمارۀ خطای استاندارد نسبی (RSE) موردارزیابی قرار گرفت.یافتهها: بیشترین و کمترین ضریب تغییرات در میانگینهای وزنی صفات تولیدی بهترتیب برای صفت افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی (45/45 درصد) و نسبت کلیبر از تولد تا از شیرگیری (74/10 درصد) بود. وراثتپذیری مستقیم این صفات از 101/0 برای صفت نسبت کلیبر از شیرگیری تا شش ماهگی تا 222/0 برای صفت وزن بدن در شش ماهگی برآورد گردید. برای صفات تولیدمثلی، بیشترین و کمترین ضریب تغییرات بهترتیب برای صفت مجموع وزن از شیرگیری در هر زایش (91/30 درصد) و نرخ زندهمانی برهها تا شیرگیری (62/5 درصد) محاسبه گردید. همچنین وراثتپذیری مستقیم صفات تولیدمثلی از 040/0 برای نرخ آبستنی تا 130/0 برای مجموع وزن تولد برهها در هر زایش برآورد گردید.نتیجهگیری: در این مطالعه وراثتپذیری صفات تولیدی گوسفندان بومی کشور از کم تا متوسط برآورد شد. به سبب مشاهدۀ ضریب تغییرات زیاد در بروز فنوتیپی صفات رشد، پیشنهاد گردید تا علاوه بر اجرای برنامههای ملی اصلاح نژاد و انتخاب براساس خصوصیات فنوتیپی، نقش کلیدی عوامل محیطی نظیر نژاد، سیستم پرورش، مدیریت تغذیه و بهداشت در اجرای برنامههای اصلاح نژادی مورد توجه اصلاحگران قرار گیرد. همچنین مشخص شد، وراثتپذیری و ضریب تغییرات در مهمترین خصوصیات تولیدمثلی گوسفندان ایران بسیار کمتر از مقادیر موردنیاز بهمنظور اجرای برنامههای اصلاح نژادی و انتخاب از طریق خصوصیات فنوتیپی میباشد. از اینرو پیشنهاد گردید، ارتقای صفات تولیدمثلی در گوسفندان بومی ایران با بهرهگیری از روشهای نوین نظیر انتخاب براساس نشانگرهای ژنی صورت پذیرد.
علی رضازاده ویشکایی؛ علیرضا حسنی بافرانی؛ کیان پهلوان افشار؛ مهران ابوذری
چکیده
هدف: این پژوهش، بهدنبال شناسایی و تجزیه و تحلیل سیستماتیک عوامل کلیدی مؤثر بر ماندگاری گاوهای شیری هلشتاین در گله، با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته دادهکاوی است. درک و پیشبینی ماندگاری حیاتی است، زیرا بهطور مستقیم بر بهرهوری و سودآوری گاوداریهای شیری تأثیر میگذارد. گاوهای با طول عمر بیشتر، تمایل به تولید گوسالههای ...
بیشتر
هدف: این پژوهش، بهدنبال شناسایی و تجزیه و تحلیل سیستماتیک عوامل کلیدی مؤثر بر ماندگاری گاوهای شیری هلشتاین در گله، با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته دادهکاوی است. درک و پیشبینی ماندگاری حیاتی است، زیرا بهطور مستقیم بر بهرهوری و سودآوری گاوداریهای شیری تأثیر میگذارد. گاوهای با طول عمر بیشتر، تمایل به تولید گوسالههای بیشتر و تولید شیر بیشتر داشته و در نتیجه بهرهوری اقتصادی کلی دامداری را افزایش میدهند. علاوه بر این، طول عمر بیشتر با کاهش هزینههای جایگزینی مرتبط است.
مواد و روشها: در سالهای اخیر، ادغام تکنیکهای یادگیری ماشین در مدیریت کشاورزی و دامداری شتاب قابلتوجهی یافته است. این مطالعه از دادههای فنوتیپی دقیق جمعآوریشده از 37009 حیوان دختر متعلق به 664 پدر در 82 گله مجزا استفاده میکند که نشاندهنده یک مجموعه داده جامع است که یک دهه را دربرمیگیرد. دادهها شامل هشت رکورد تولید شیر، در کنار سایر متغیرهای مرتبط مانند سن دام، تعداد پدر، ماندگاری به ماه، تعداد سلولهای سوماتیک، روزهای شیردهی، تولید شیر (کیلوگرم)، میزان پروتئین و چربی، طول چرخه زایش، دفعات شیردوشی، موقعیت جغرافیایی (استان)، تاریخ تولد، تاریخ زایش، فاصله زایش، کد گله و سن در اولین زایش است. مرحله آمادهسازی دادهها شامل پردازش و سازماندهی مجموعه دادهها با استفاده از اکسل ۲۰۱۶ بود که کیفیت و سازگاری دادهها را تأمین نمود. تجزیه و تحلیلهای بعدی دادهها با استفاده از نرمافزارR (نسخه ۴.۳.۳) و با استفاده از بستههای تخصصی مربوطه برای یادگیری ماشین و مدلسازی آماری انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که ماشین بردار پشتیبان بهترین دقت (987/0) را دارد. جنگل تصادفی دومین الگوریتم کارآمد بود. دقت ماشین تقویت گرادیان کمی کمتر از جنگل تصادفی بود، اما همچنان عملکرد خوبی را نشان داد. درخت تصمیم کمترین دقت را در بین این الگوریتمها ارائه داد. درخت تصمیم و ماشین بردار پشتیبان این عملکرد را با متغیرهای ورودی کمتری در مقایسه با ماشین تقویت گرادیان و جنگل تصادفی بهدست آوردند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که هیچ یک از الگوریتمهای مورداستفاده برای طبقهبندی بقا، با وجود دقت قابلقبول، عاری از خطا نیستند، اما از سوی دیگر، نشان داده شد که درخت تصمیم سادهتر و کمهزینهتر است. مهمترین ویژگیهای این روشها، عدم نیاز به فرضیات و الزامات آماری موردنیاز روشهای رگرسیون خطی و درونیابی، عدم نیاز به فرضیات نرمالبودن، مقاومبودن در برابر مقادیر و مقادیر گمشده و توانایی تشخیص روابط غیرخطی پیچیده بین متغیرها و اهداف پیشبینی است که آنها را برای کاربردهای مختلف در صنعت دامپروری مناسب میسازد. پروتکلهای دقیق ثبت دادهها و همچنین تنظیمات دقیق الگوریتم برای پیشبینی دقیق ضروری هستند.
پرویز عزیزی؛ حسین مرادی شهربابک؛ محمد مرادی شهربابک؛ سارا نژادی
چکیده
هدف: لپتین یک هورمون پپتیدی است که از بافت چربی ترشح شده و با مصرف خوراک، رشد و متابولیسم لیپیدها مرتبط است. هدف از پژوهشحاضر، بررسی چندشکلی جایگاه 271 جفتبازی شامل کل اگزون2 و بخشی از اینترون 2 ژن لپتین در نژادهای گوسفند لری-بختیاری و آمیخته زل-آتابای و ارتباط این جایگاه با صفات لاشه و تعیین ژنوتیپهای مطلوب برای این صفات ...
بیشتر
هدف: لپتین یک هورمون پپتیدی است که از بافت چربی ترشح شده و با مصرف خوراک، رشد و متابولیسم لیپیدها مرتبط است. هدف از پژوهشحاضر، بررسی چندشکلی جایگاه 271 جفتبازی شامل کل اگزون2 و بخشی از اینترون 2 ژن لپتین در نژادهای گوسفند لری-بختیاری و آمیخته زل-آتابای و ارتباط این جایگاه با صفات لاشه و تعیین ژنوتیپهای مطلوب برای این صفات در گوسفندان موردمطاالعه بود.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر از 114 رأس گوسفند شامل 74 رأس بره لری-بختیاری از کشتارگاه صنعتی شهرستان فارسان و 40 رأس گوسفند آمیخته زل-آتابای در کشتارگاه صنعتی شهرستان گرگان خونگیری انجام شد. جداسازی DNA با روش بهینه یافته-نمکی انجام گرفت. واکنش زنجیرهای پلیمزار جهت تکثیر قطعه 271 جفت بازی دربرگیرنده اگزون دوم و بخشی از اینترون دوم ژن لپتین انجامشده و با بررسی این قطعه با استفاده از روش تفاوت در شکل فضایی تکرشتهای DNA (SSCP) نُه الگوی باندی مشاهده گردید. پس از توالییابی الگوهای باندی مشاهدهشده، از مقایسه آنها با توالی مرجع شش ژنوتیپ شناسایی گردد. بهمنظور بررسی ارتباط بین ژنوتیپها و صفات موردمطاالعه، اثر ژنوتیپ بهعنوان یک متغیر مستقل در مدلها آورده شد.
یافتهها: پس از توالییابی، سه جهش در این بخش شناسایی گردید. جهش (A/G) 1416 که در نژادهای ایرانی مشاهده شدهاست. جهش دیگر در بخش کدکننده بوده و یک باز سیتوزین وارد توالی گشته (+C 1328) که در نتیجه آن پروتئینی ناقص تولید میگردد. سومین جهش در اینترون دوم تبدیل باز تیمین به گوانین در نوکلئوتید 1566 بود. فراوانیهای آللی در گوسفندان لری-بختیاری و آمیخته آتابای-زل بهترتیب برای جهش اول (+C 1328) 552/0 و 788/0، برای جهش دوم (A/G 1416) 359/0 و 00/0 و برای جهش سوم (T/C 1566) 179/0 و 121/0 است. از مقایسه توالیهای حاصله با توالیهای پایگاه داده NCBI شش ژنوتیپ شناسایی گردید. ارزیابیهای انجامشده در این پژوهش نشان میدهد بین ژنوتیپهای شناساییشده در نژاد لری-بختیاری با صفات دور سینه، قد دام، دور بالا و میانی دنبه، عرض بالا و عرض میانی دنبه و میزان تریگلیسرید خون رابطه معنیداری وجود داشت. در آمیختههای زل-آتابای بین ژنوتیپهای شناساییشده با صفات وزن لاشه و دور پایین دنبه رابطه معنیدای دیده شد.
نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که چندشکلیهای ژن لپتین در جایگاه ۲۷۱ جفتبازی، بهویژه جهش +C۱۳۲۸ و A/G 1416، میتوانند بهعنوان نشانگرهای مولکولی مؤثر در برنامههای اصلاح نژاد گوسفندان برای بهبود صفات لاشه (مانند افزایش وزن لاشه و بهبود توزیع چربی) مورداستفاده قرار گیرند. این نتایج اهمیت هدفگیری این ناحیه ژنی را در انتخاب دامهای برتر برای تولیدمثل و مدیریت گلهها برجسته میسازد.
محمد حسن حیدری فر؛ محمدعلی نوروزیان؛ بهزاد خرمی
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف بررسی ترکیب شیمیایی، تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام و فراسنجههای تولید گاز گیاه عدسک آبی در تغذیه دام انجام شد.
روش پژوهش: در مرحله اول ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تولید گاز و تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام گیاه عدسک آبی (از دو منطقه رشت و ورامین) و علوفه یونجه به روشهای توصیهشده آزمایشگاهی ...
بیشتر
هدف: این مطالعه با هدف بررسی ترکیب شیمیایی، تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام و فراسنجههای تولید گاز گیاه عدسک آبی در تغذیه دام انجام شد.
روش پژوهش: در مرحله اول ترکیب شیمیایی، فراسنجههای تولید گاز و تجزیهپذیری ماده خشک و پروتئین خام گیاه عدسک آبی (از دو منطقه رشت و ورامین) و علوفه یونجه به روشهای توصیهشده آزمایشگاهی تعیین شد. در مرحله دوم با توجه به پروتئین خام عدسک آبی، ارزش تخمیری تولید گاز نمونههای جیرههای آزمایشی شاهد (60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه) و جایگزینی 25، 50، 75 و 100 درصد یونجه با عدسک آبی اندازه گیری شد.
یافتهها: پروتئین خام در گیاه کامل عدسک آبی ورامین بیشتر از گیاه کامل عدسک آبی رشت و علوفه یونجه بود (05/0>P). فیبر نامحلول در شوینده خنثی در گیاه کامل عدسک آبی رشت و ورامین بیشتر از علوفه یونجه بود (05/0>P). خاکستر خام در گیاه کامل عدسک آبی ورامین بیشتر از گیاه کامل عدسک آبی رشت و علوفه یونجه بود (05/0>P). غلظت مواد معدنی پر مصرف (کلسیم، فسفر، منیزیم و پتاسیم) و کم مصرف (مس، روی، آهن و منگنز) بین دو نمونه متفاوت بود. در تمامی ساعتهای انکوباسیون، میزان تولید گاز در نمونه یونجه بیشتر از عدسک آبی بود (05/0>P). همچنین ظرفیت و نرخ تولید گاز، مقدار انرژی قابل سوختوساز و گوارشپذیری ماده آلی در نمونه یونجه بیشتر از عدسک آبی بهدست آمد (05/0>P). میزان تولید گاز متان عدسک آبی نیز کمتر از یونجه بود (05/0>P). بخش سریع تجزیه ماده خشک و پروتئین خام عدسک آبی (بهترتیب 3/32 و 0/27درصد) بهطور معنیداری قابلیت تجزیه سریعتری نسبت به یونجه (بهترتیب 6/22 و 9/25 درصد) داشت (05/0>P). همچنین مقدار بخش کُند تجزیه، نرخ ثابت تجزیهپذیری و تجزیهپذیری مؤثر در نرخهای عبور 02/0، 04/0 و 06/0 در ساعت ماده خشک و پروتئین خام یونجه بالاتر از عدسک آبی رشت بود (05/0>P). جایگزینی یونجه با عدسک آبی در تیمارهای آزمایشی باعث کاهش معنیدار تولید گاز در ساعات مختلف انکوباسیون بهویژه در سطوح بالای جایگزینی شد (05/0>P). همچنین فراسنجههای ظرفیت تولید گاز (b) و مقدار انرژی قابل سوختوساز در گروه شاهد بیشترین و در تیمار جایگزینی کامل عدسک آبی با یونجه کمترین بود (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به محتوای پروتئین خام، غلظت مواد معدنی و تجزیهپذیری عدسک آبی، این گیاه میتواند بهعنوان منبع ارزشمندی در تغذیه دام استفاده شود. هرچند، نیاز هست آزمایشهای بیشتری بهویژه در شرایط مزرعه انجام پذیرد.
پروانه هاشمی؛ لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
چکیده
مقدمه: سیلوکردن یکی از روشهای نگهداری گیاهان علوفهای جهت تغذیه دام میباشد. استفاده از منابع کربوهیدراتی در تهیه سیلاژ میتواند از طریق افزایش غلظت اسید لاکتیک سبب بهبود کیفیت تخمیر بیهوازی گردد. میزان پایداری هوازی سیلاژ پس از قرارگرفتن در معرض هوا یکی از پارامترهای کیفی سیلاژ است. باکتریهای اسید لاکتیک تخمیرکننده ...
بیشتر
مقدمه: سیلوکردن یکی از روشهای نگهداری گیاهان علوفهای جهت تغذیه دام میباشد. استفاده از منابع کربوهیدراتی در تهیه سیلاژ میتواند از طریق افزایش غلظت اسید لاکتیک سبب بهبود کیفیت تخمیر بیهوازی گردد. میزان پایداری هوازی سیلاژ پس از قرارگرفتن در معرض هوا یکی از پارامترهای کیفی سیلاژ است. باکتریهای اسید لاکتیک تخمیرکننده ناهمگن بهمنظور افزایش پایداری هوازی در تهیه سیلاژ استفاده میشوند. با اینوجود، هیچ اطلاعاتی در مورداستفاده باکتری لاکتوباسیلوس فرمنتوم، بهعنوان یک باکتری اسیدلاکتیک تخمیرکننده ناهمگن بر پایداری هوازی سیلاژ علف نپیر با یا بدون استفاده از منابع کربوهیدراتی در دست نیست.
هدف از مطالعه: این پژوهش بهمنظور بررسی اثر لاکتوباسیلوس فرمنتوم 92069 و ملاس بر خصوصیات تخمیر، پایداری هوازی و قابلیت هضم آزمایشگاهی سیلاژ علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفه جدید (معرفیشده برای اولین بار) در کشور انجام شد.
مواد و روشها: علف نپیر در اردیبهشتماه 1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کشت شد. جهت تهیه سیلاژ، علوفه برداشتشده پس از خردشدن با نسبتهای صفر، سه و شش درصد ملاس با یا بدون دوزهای صفر، cfu106×1 و cfu 106 ×2 لاکتوباسیلوس فرمنتوم بهازای هر گرم وزن علوفه تازه تلقیح و سپس در سیلوهای آزمایشگاهی با چهار تکرار ذخیره شد. پس از 90 روز سیلوکردن، ترکیب شیمیایی و محصولات تخمیر سیلاژها مانند اسید لاکتیک، اسید بوتیریک، اسید استیک، نیتروژن آمونیاکی و قابلیت هضم تعیین شد. جمعیت قارچی سیلاژها شامل مخمر و کپک نیز تعیین شد. طی فرایند تخمیر هوازی، پایداری هوازی، تغییرات pH و جمعیت قارچ نیز اندازهگیری شد.
نتایج و بحث: افزایش سطح ملاس با افزایش ماده خشک و کربوهیدارتهای محلول سیلاژ همراه بود. کمترین مقادیرpH (90/3 تا 97/3) با تولید بیشتر غلظت اسید لاکتیک (9/47 تا 3/53 گرم در کیلوگرم ماده خشک) در سیلاژهای تهیهشده با سطح بالای ملاس با یا بدون تلقیحکننده باکتریایی مشاهده شد. افزودن لاکتوباسیلوس فرمنتوم سبب افزایش تولید اسید استیک در سیلاژها شد اما، تأثیری در پایداری هوازی سیلاژها نداشت. قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی و همچنین، انرژی قابل متابولیسم سیلاژهای حاوی ملاس با یا بدون تلقیحکننده باکتریایی بالاتر بود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سیلاژ علف نپیر بدون افزودنیها از کیفیت مناسبی برخوردار بود. با اینحال، استفاده از ملاس منجر به بهبود تخمیر بیهوازی و قابلیت هضم شد. پایداری هوازی سیلاژ علف نپیر باوجود افزایش اسید استیک با افزودن لاکتوباسیلوس فرمنتوم تا cfu 106×2 تحت تأثیر قرار نگرفت.
ایوب محمدی؛ فرهنگ فاتحی؛ کامران رضایزدی؛ فرهاد پرنیان خواجه دیزج؛ علی سفید مزگی
چکیده
هدف: از مهمترین اهداف پرورش گاوشیری افزایش تولید و کیفیت شیر است. این امر مهم زمانی اتفاق میافتد که از جیره با کیفیت و با غلظت مواد مغذی بالا در گاوهای شیری بهویژه گاوهای پرتولید استفاده شود. با اینوجود، درک اهمیت نشاسته در خوراک گاو برای بهحداکثررساندن عملکرد آنها و اطمینان از سلامت و رفاه آنها از افزایش سطح انرژی برای ...
بیشتر
هدف: از مهمترین اهداف پرورش گاوشیری افزایش تولید و کیفیت شیر است. این امر مهم زمانی اتفاق میافتد که از جیره با کیفیت و با غلظت مواد مغذی بالا در گاوهای شیری بهویژه گاوهای پرتولید استفاده شود. با اینوجود، درک اهمیت نشاسته در خوراک گاو برای بهحداکثررساندن عملکرد آنها و اطمینان از سلامت و رفاه آنها از افزایش سطح انرژی برای تولید شیر گرفته تا تأثیر بر سلامت شکمبه و کارایی دستگاه گوارش حیاتی است، لذا افزایش در مقدار کنسانتره مصرفی به حداکثر خود رسیده و در نتیجه افزایش هضم مواد مغذی و کاهش هدر رفت این مواد از طریق مدفوع در گلههای گاو شیری، اهمیت ویژهای دارد که نیازمند مدیریت بهتر گلهها میباشد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط ترکیبات مواد مغذی جیره کاملاً مخلوط و اثر آنها بر دفع نشاسته مدفوعی، بهعنوان یکی از پرکاربردترین مواد مغذی در گاوهای پرتولید هلشتاین در سطح گلههای کشور است.
روش پژوهش: مطالعه حاضر در 76 گله گاو شیری هلشتاین بدین صورت انجام شد که در هر گله یک بهاربند از گاوهای هلشتاین پرتولید بهعنوان بهاربند شاخص براساس میانگین تولید شیر، میانگین روزهای شیردهی و میانگین زایش انتخاب و از گاوهای بهاربند 10 گاو با نمره بدنی 25/0±3، روزهای شیردهی 10±80، تولید شیر 5/2±47 و تعداد شکم زایش 5/0±5/2 انتخاب شد و برای سه روز متوالی از جیره کاملاً مخلوط، اقلام خوراکی و مدفوع گاوها نمونهگیری انجام گرفت. در نهایت، دادههایی چون ماده خشک مصرفی، نسبت علوفه به کنسانتره جیره و همچنین مقادیر و نسبتهای نشاسته مصرفی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، چربی خام، کربوهیدراتهای غیرفیبری و ماده آلی جیره کاملاً مخلوط اندازهگیری شد. در نهایت از دادههای حاصل برای برآورد نشاسته دفعی از طریق مدفوع با استفاده از طرح رگرسیون خطی تک و چندمتغیره استفاده شد. معیار اولویتبندی اثرات هرکدام از فراسنجهها با استفاده از ضریب تبیین صورت گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر براساس اولویتبندی تکمتغیره نشان داد که علاوهبر مقدار و درصد نشاسته مصرفی (بهترتیب ضریب تبیین برابر با 56/0 و 43/0) مقدار الیاف نامحلول در شوینده خنثی، مقدار پروتئین خام مصرفی، درصد پروتئین جیره، ماده خشک مصرفی و درصد الیاف نامحلول در شوینده خنثی جیره بهترتیب با ضرایب تبیین 42/0، 36/0، 36/0، 34/0 و 33/0 دارای اثر معنیداری بر دفع نشاسته از طریق مدفوع بوده (01/0P-value≤) و بهترتیب بیشترین تأثیر را بر دفع نشاسته مدفوعی داشتند. همچنین، براساس مدل چندمتغیره، مشخص شد که در صورت گنجاندن دو عامل درصد نشاسته و درصد پروتئین جیره در معادله مدل، با ضریب تبیین 73/0، بالاترین برآورد درصد نشاسته مدفوعی بهدست میآید. لازم به ذکر است اولویتهای بعدی، بهترتیب برای عوامل ماده خشک مصرفی، درصد نشاسته و درصد پروتئین جیره (68/0=R2) و همچنین برای ماده خشک مصرفی، درصد پروتئین و درصد NDF جیره (65/0=R2) بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که غلظت نشاسته دفعی از طریق مدفوع در گاوهای پرتولید کشور بهطور قابلتوجهی بالا است (میانگین 5/11 درصد براساس ماده خشک مدفوع). همچنین براساس اولویتبندی تکمتغیره نشان داده شد که افزایش در مقادیر و درصدهای نشاسته جیره، پروتئین خام جیره و همچنین افزایش مقدار ماده خشک مصرفی روزانه (برحسب کیلوگرم) سبب افزایش دفع نشاسته مدفوعی میشود، از طرف دیگر افزایش مقدار و درصد NDF جیره باعث کاهش دفع نشاسته از طریق مدفوع شد. همچنین براساس اولویتبندی چندمتغیره بهترین برآورد نشاسته دفعی از طریق مدفوع با استفاده از مدلی شامل متغیرهای درصد نشاسته جیره و درصد پروتئین جیره بود که توانست با ضریب تبیین 73/0 غلظت نشاسته دفعی از طریق مدفوع را پیشبینی نماید.
مهدی نصرآبادی؛ زهرا قنبریان
چکیده
هدف: محدودیت دسترسی به علوفههای با کیفیت نظیر یونجه، چالشی اساسی در راستای ارتقای بهرهوری تولید در صنعت دامپروری ایران محسوب میگردد. باوجود تلاشهای صورتگرفته در سالهای اخیر بهمنظور شناسایی و جایگزینی گونههای گیاهی مقرونبهصرفه، تاکنون گیاه جایگزین مناسب و قابلاتکایی معرفی نشده است. این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل ...
بیشتر
هدف: محدودیت دسترسی به علوفههای با کیفیت نظیر یونجه، چالشی اساسی در راستای ارتقای بهرهوری تولید در صنعت دامپروری ایران محسوب میگردد. باوجود تلاشهای صورتگرفته در سالهای اخیر بهمنظور شناسایی و جایگزینی گونههای گیاهی مقرونبهصرفه، تاکنون گیاه جایگزین مناسب و قابلاتکایی معرفی نشده است. این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل استفاده از برگ مورینگا (گونه Moringa oleifera) بهعنوان یک منبع علوفهای جایگزین طراحی و اجرا گردید. بدین منظور، ترکیب شیمیایی برگ مورینگا تعیین شده و تأثیر گنجاندن سطوح مختلف گیاه مذکور در جیره بر گوارشپذیری و فراسنجههای تخمیر در شرایط برونتنی موردبررسی قرار گرفت.
روش پژوهش: ابتدا ترکیب شیمیایی برگ مورینگا و یونجه با استفاده از روشهای استاندارد تعیین شد. سپس جیرههای آزمایشی با چهار سطح برگ مورینگا (صفر، 15، 30 و 45 درصد ماده خشک) در حد نیاز گوسفندان در حال رشد و با نسبت علوفه به کنسانتره 55 به 45 متوازن گردید. در این آزمایش، گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی بهروش دو مرحلهای تلیوتری، و فراسنجههای دیگری مانند تولید گاز، تولید توده میکروبی، غلظت نیتروژن آمونیاکی، اسیدهای چرب فرّار، ظرفیت آنتیاکسیدانتی و جمعیت پروتوزوآیی شکمبه با استفاده از آزمون تولید گاز اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که برگ مورینگا پروتئین خام، خاکستر، عصاره اتری، کلسیم و فسفر بیشتر و اجزای دیواره سلولی (NDF، ADF و لیگنین) کمتری نسبت به یونجه خشک داشتند (05/0>P)، به گونهای پروتئین خام، خاکستر و عصاره اتری برگ مورینگا بهترتیب 3/48، 8/25 و 3/33 درصد بیشتر از یونجه بود. مقادیر کربوهیدراتهای غیرفیبری و انرژی قابل متابولیسم دو گیاه متفاوت نبود. در جیرههای حاوی برگ مورینگا، گوارشپذیری، انرژی قابل متابولیسم، حجم گاز تولیدی، سوبسترای تجزیهشده حقیقی و تولید توده میکروبی بهطور خطی افزایش یافت (05/0>P) و شاخص تفکیک و بازده تولید توده میکروبی تغییری نکرد. همچنین استفاده از برگ مورینگا در جیره غلظت اسیدهای چرب فرّار و ظرفیت آنتیاکسیدانتی شکمبه را به میزان قابلتوجهی افزایش و غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه را کاهش داد (05/0>P)، درحالیکه گنجاندن گیاه مذکور در جیره تأثیری بر میزان pH و نسبت اسیدهای چرب فرّار نداشت. از سوی دیگر، گنجاندن برگ مورینگا در جیره سبب کاهش معنیداری در تعداد کل و و زیرخانوادههای پروتوزوآیی شد (05/0>P).
نتیجهگیری: با نتایج بهدستآمده روی ترکیب شیمیایی و آزمایشهای برونتنی، برگ مورینگا را میتوان جایگزین بالقوهای برای بخش علوفهای جیره در نظر گرفت و تا 45 درصد جیره با هدف تأمین نیاز دام، بهبود تخمیر و وضعیت آنتیاکسیدانتی شکمبه قابل توصیه است. هرچند، تأیید نتایج این مطالعه مستلزم اجرای پژوهشهای درونتنی است.
عبدالله حیدر شاکر الموسوی؛ سودابه مرادی؛ مهران ترکی؛ علی خطیب جو؛ رضا عبداللهی
چکیده
هدف: این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر منابع فسفر و آنزیم فیتاز بر عملکرد تولید، کیفیت تخممرغ و تعیین ضرایب قابلیت هضم فسفر در مونو و دیکلسیمفسفات و پودر گوشت و استخوان در مرغهای تخمگذار انجام شد.
روش پژوهش: از تعداد 288 قطعه مرغ تخمگذار سویه لوهمن (LSL-lite) در قالب آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه منبع فسفر (پودر گوشت و استخوان، مونو ...
بیشتر
هدف: این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر منابع فسفر و آنزیم فیتاز بر عملکرد تولید، کیفیت تخممرغ و تعیین ضرایب قابلیت هضم فسفر در مونو و دیکلسیمفسفات و پودر گوشت و استخوان در مرغهای تخمگذار انجام شد.
روش پژوهش: از تعداد 288 قطعه مرغ تخمگذار سویه لوهمن (LSL-lite) در قالب آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه منبع فسفر (پودر گوشت و استخوان، مونو کلسیمفسفات و دیکلسیمفسفات) و دو سطح آنزیم (بدون آنزیم، با 400 واحد آنزیم فیتاز در کیلوگرم جیره)، بر پایه طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، هشت تکرار و شش مرغ در هر تکرار از سن 50 تا 62 هفتگی استفاده شد. قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ایلئومی و ابقای ظاهری فسفر با استفاده از جیرههای نیمهخالص بر پایه ذرت اندازهگیری شد.
یافتهها: ضرایب قابلیت هضم حقیقی ایلئومی فسفر در دی و مونوکلسیمفسفات و پودر گوشت و استخوان، بهترتیب 0/44، 4/43 و 7/40 درصد در مرغهای تخمگذار در سن 62 هفتگی بود و این ضرایب در جیرههای دارای مونو و دیکلسیمفسفات بیشتر از پودر گوشت و استخوان بود و افزودن آنزیم فیتاز قابلیت هضم فسفر را افزایش داد (05/0P<). اثرات متقابل منبع فسفر و آنزیم فیتاز بر تولید، وزن و توده تخم و همچنین مصرف خوراک معنیدار بود (05/0P < )، بهطوریکه درصد تولید تخم در مرغهای تغذیهشده با دیکلسیمفسفات حاوی فیتاز و پودر گوشت و استخوان حاوی فیتاز ، بیشتر از مرغهای تغذیهشده با جیره حاوی دیکلسیمفسفات و مونو کلسیمفسفات حاوی آنزیم فیتاز بود (05/0P <). افزودن فیتاز به جیره حاوی دیکلسیمفسفات، تولید و وزن تخممرغ را افزایش داد (05/0P <). نسبت به سایر گروهها، مرغهای تغذیهشده با جیره دارای مونوکلسیمفسفات با و بدون آنزیم فیتاز بیشترین مصرف خوراک را داشتند (05/0P <). نسبت به سایر گروهها، وزن تخم در مرغهای تغذیهشده با جیره دارای مونوکلسیمفسفات مشاهده شد (05/0P <). توده تخممرغ تولیدی در پرندگان تغذیهشده با مونو کلسیمفسفات و دیکلسیمفسفات به همراه آنزیم فیتاز، کمتر از سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0P<). در مقایسه با جیره بدون آنزیم فیتاز، افزودن آنزیم فیتاز و در مقایسه با پودر گوشت و استخوان، گنجاندن مونو و دیکلسیمفسفات در جیره، رنگ زرده را بهبود بخشیدند (05/0P<).
نتیجهگیری: به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از دی و مونو کلسیمفسفات در جیرههای مرغهای تخمگذار بهتر از پودر گوشت و استخوان میباشد و آنزیم فیتاز بر قابلیت هضم فسفر و تولید تخممرغ در جیرههای دارای دیکلسیمفسفات و پودر گوشت و استخوان تأثیرگذارتر بود.
سیده فاطمه موسوی؛ محمدرضا رضوانی؛ محمد جواد آگاه؛ علی داد بوستانی؛ محمد دادپسند
چکیده
هدف: صنعت پرندگان اهلی نقش مهمی در تأمین پروتئین غذایی و کاهش معضل کمبود غذا در جهان دارد. سلامت محصولات و کاهش آسیب به محیط زیست از اهداف اصلی در تولید این فرآوردهها محسوب میشود. در گذشته، آنتیبیوتیکها برای افزایش رشد و پیشگیری از بیماریها در طیور استفاده میشدند، اما بهدلیل بروز مقاومتهای میکروبی و تهدید سلامت انسان، ...
بیشتر
هدف: صنعت پرندگان اهلی نقش مهمی در تأمین پروتئین غذایی و کاهش معضل کمبود غذا در جهان دارد. سلامت محصولات و کاهش آسیب به محیط زیست از اهداف اصلی در تولید این فرآوردهها محسوب میشود. در گذشته، آنتیبیوتیکها برای افزایش رشد و پیشگیری از بیماریها در طیور استفاده میشدند، اما بهدلیل بروز مقاومتهای میکروبی و تهدید سلامت انسان، استفاده از آنها محدود شده است. حذف تدریجی این ترکیبات موجب بازگشت برخی بیماریهای عفونی و بروز خسارتهای اقتصادی شده، از اینرو، توجه به جایگزینهای طبیعی افزایش یافته است. در این میان، تنظیمکنندههای ایمنی خوراکی بهعنوان راهکاری مؤثر برای بهبود عملکرد و سلامت طیور مورد توجه قرار گرفتهاند. ترکیباتی مانند نانومس و برهموم از جمله مواد طبیعی هستند که بهعنوان محرک رشد و تقویتکننده سیستم ایمنی معرفی شدهاند.
روش پژوهش: در این آزمایش از 240 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، 05/0 درصد آنتیبیوتیک اکسیتتراسایکلین، 100 میلیگرم در کیلوگرم مس، 125 میلیگرم در کیلوگرم برهموم و استفاده همزمان از 100 میلیگرم در کیلوگرم مس و 125 میلیگرم در کیلوگرم برهموم بود. دادههای آزمایش با نرمافزار SAS (نسخه 4/9) و آنالیز واریانس یکطرفه واکاوی آماری شدند و میانگین حداقل مربعات تیمارها در سطح معنیداری پنج درصد بررسی شدند.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از برهموم، تأثیر قابلتوجهی بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و برخی پارامترهای فیزیولوژیکی جوجههای گوشتی داشت. در دوره پایانی و کل دوره، پرندگان در تیمارهای حاوی نانومس و نانومس+ برهموم نسبت به گروه شاهد بهطور معنیداری خوراک کمتری مصرف کردند. از نظر افزایش وزن در کل دوره، تیمار آنتیبیوتیک عملکرد بهتری نسبت به گروه شاهد داشت و تیمار بره موم با تیمار آنتیبیوتیک از این نظر عملکرد یکسانی داشتند. با اینحال، تفاوت معنیداری در ضریب تبدیل خوراک بین تیمارها مشاهده نشد. در زمینه گوارشپذیری، تیمارهای شاهد و برهموم بالاترین میزان جذب پروتئین خام و خاکستر را داشتند، درحالیکه استفاده از نانومس، بهویژه همراه با برهموم، باعث کاهش گوارشپذیری شد که میتواند به اثرات منفی نانومس بر عملکرد روده مرتبط باشد. با وجود برخی شواهد مثبت در مطالعات دیگر درباره تأثیرات نانومس بر سنتز پروتئین، بهنظر میرسد این اثرات بهشدت به دوز و شرایط پرورش بستگی دارد. همچنین برهموم با داشتن آنزیمها و ترکیبات آنتیاکسیدانی ممکن است در بهبود گوارشپذیری نقش داشته باشد. در خصوص صفات لاشه، تفاوت معنیداری بین تیمارها در وزن نسبی اندامهای داخلی مشاهده نشد که بیانگر بیخطری نسبی استفاده از این افزودنیها در سطح موردمطالعه است.
نتیجهگیری: با توجه به بهبود گوارشپذیری پروتئین و خاکستر توسط عصاره اتانولی برهموم و عملکرد وزنی یکسان تیمار عصاره اتانولی برهموم با اکسیتتراسایکلین، میتوان از آن بهعنوان جایگزینی برای آنتیبیوتیک استفاده کرد.