محمد حسین نعمتی؛ حسن الماسی؛ رضا معصومی؛ محمد حسین شهیر
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 447-457
چکیده
اثر استفاده از مکمل پروبیوتیک داخلی ( مولتیبهسیل)، وارداتی (بیوپلاس B2) و آنتیبیوتیک آویلامایسین برعملکرد، شاخصهای لیپیدی خون و ریختشناسی روده کوچک با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی نر راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 15 قطعه در هر تکرار از سن 11 تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- بدون افزودنی ...
بیشتر
اثر استفاده از مکمل پروبیوتیک داخلی ( مولتیبهسیل)، وارداتی (بیوپلاس B2) و آنتیبیوتیک آویلامایسین برعملکرد، شاخصهای لیپیدی خون و ریختشناسی روده کوچک با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی نر راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 15 قطعه در هر تکرار از سن 11 تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- بدون افزودنی (شاهد)، 2- جیره حاوی0/1 درصد پروبیوتیک تجاری بیوپلاس B2، 3- جیره حاوی 0/01 درصد آنتیبیوتیک آویلامایسین و تیمارهای 4 تا 6- بهترتیب جیرههای حاوی 0/05، 0/1 و 0/15 درصد پروبیوتیک مولتیبهسیل بودند. نتایج نشان داد که وزن بدن و ضریب تبدیل جوجه ها در جیره حاوی پروبیوتیک بیوپلاس B2 و آنتیبیوتیک بهتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). وزن بدن و ضریب تبدیل در پرندگانی که مولتیبهسیل به میزان 0/1 و 0/15 درصد دریافت کردند با پرندگانی که پروبیوتیک بیوپلاس دریافت کردند، تفاوت نداشتند. خوراک مصرفی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. پاسخ ایمنی همورال و شاخصهای ریختشناسی روده در پرندگانی که پروبیوتیک مولتیبهسیل در سطح 0/15 درصد دریافت کردند تفاوت معنیدار با گروه شاهد نشان نداد لیکن از نظر آماری توانست با گروههای دریافتکننده پروبیوتیک بیوپلاس و آنتیبیوتیک برابری کند. سطح LDL خون در تیمارهای پروبیوتیک بیوپلاس B2، آنتیبیوتیک و پروبیوتیک مولتیبهسیل 0/15 درصد کاهش معنیدار نشان داد (0/05>P). بهطور کلی، نتایج نشان داد که سطح 0/15 درصد پروبیوتیک مولتیبهسیل میتواند جایگزین مناسب برای پروبیوتیک بیوپلاس B2 و آنتیبیوتیک محرک رشد آویلامایسین در دوره رشد و پایانی جوجههای گوشتی باشد.
عبداله رضاقلی وند؛ اکبر نیکخواه؛ محمد هادی خبازان؛ سعید مختارزاده؛ مجید دهقان؛ فرزاد صدیقی؛ یوسف مختاباد؛ فرزاد صفری؛ عظیم رجایی
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 457-469
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد پرواری، ویژگیهای لاشه، متابولیتهای خونی و سودمندی اقتصادی آمیختههای گوشتی با گوسالههای هلشتاین خالص بود. آمیختههای گوشتی از طریق تلقیح گاو ماده هلشتاین با اسپرم نژادهای شاروله، اینرا95، لیموزین و آنگوس استحصال شد. عملکرد گوسالههای آمیخته با گوسالههای هلشتاین در یک طرح پرواری 11 ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد پرواری، ویژگیهای لاشه، متابولیتهای خونی و سودمندی اقتصادی آمیختههای گوشتی با گوسالههای هلشتاین خالص بود. آمیختههای گوشتی از طریق تلقیح گاو ماده هلشتاین با اسپرم نژادهای شاروله، اینرا95، لیموزین و آنگوس استحصال شد. عملکرد گوسالههای آمیخته با گوسالههای هلشتاین در یک طرح پرواری 11 ماهه با استفاده از 25 راس گوساله بهازای هر یک از پنج نژاد (مجموع 125 راس گوساله) مورد مقایسه قرار گرفت. متوسط افزایش وزن روزانه گوسالههای آمیخته بیشتر از هلشتاین خالص بود. هرچند اثرات متقابل نژاد و زمان پروار معنیدار بود (p <0/01). خوراک مصرفی گوسالههای آمیخته شاروله و هلشتاین بهطور معنیداری پایینتر از سایر آمیختهها بود و ضریب تبدیل خوراک در گوسالههای آمیخته شاروله پایینتر از سایر گوسالهها بود (p <0/01). بازده لاشه و گوشت قابل فروش آمیختههای شاروله، اینرا95 و لیموزین نسبت به آمیخته آنگوس و هلشتاین بهطور معنیداری بالاتر بود (p <0/01). آمیخته شاروله غلظت اوره پلاسما بالاتری نسبت به دیگر گروههای ژنتیکی داشت (p <0/01). محاسبه اقتصادی نتایج نشان داد میزان سود بالاتر کل دوره پروار بهترتیب مختص آمیختههای شاروله، اینرا95، لیموزین، آنگوس و گوسالههای هلشتاین بود. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آمیختههای حاصل از تلاقی نژاد گوشتی و هلشتاین عملکرد پرواری، بازده لاشه، و سود بالاتری نسبت به هلشتاین دارند.
امین کاظمی زاده؛ احمد زارع شحنه؛ علیرضا یوسفی؛ حسن مهربانی یگانه؛ زربخت انصاری پیرسرایی
دوره 20، شماره 3 ، آبان 1397، ، صفحه 487-498
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر کورکومین خوراکی بر فراسنجههای بافتشناسی بیضه خروسهای مسن مادر گوشتی سویه راس 308 انجام شد. برای همین منظور از تعداد 12 قطعه خروس مادر گوشتی در سن 48 هفتگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بهمدت 13 هفته استفاده شد. تیمارها شامل عدم تغذیۀ کورکومین (تیمار شاهد)و تغذیۀ روزانه 10، 20 و یا ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر کورکومین خوراکی بر فراسنجههای بافتشناسی بیضه خروسهای مسن مادر گوشتی سویه راس 308 انجام شد. برای همین منظور از تعداد 12 قطعه خروس مادر گوشتی در سن 48 هفتگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بهمدت 13 هفته استفاده شد. تیمارها شامل عدم تغذیۀ کورکومین (تیمار شاهد)و تغذیۀ روزانه 10، 20 و یا 30 میلیگرم کورکومین بهازای هر پرنده بهصورت مخلوط در جیره پایه بودند. در پایان دوره آزمایش، همۀ خروسها کشتار و از بافت بیضه آنها نمونهبرداری شد. میانگین وزن بیضه در خروسهای که روزانه 30 میلیگرم کورکومین دریافت کردند، نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (05/0P<). تغذیه روزانه 20 و 30 میلیگرم کورکومین باعث افزایش میانگین قطر لولههای اسپرمساز نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). ضخامت بافت پوششی لولههای اسپرمساز با افزایش سطح تغذیه کورکومین بهطور خطی افزایش یافت (05/0P<). تعداد یاختههای اسپرماتوگونی در خروسهای تغذیهشده با کورکومین بیشتر از پرندگان شاهد بود (05/0P<). همچنین، تعداد یاختههای لایدیگ در بیضه پرندگانی که روزانه 20 و یا 30 میلیگرم کورکومین دریافت کردند، بیشتر از پرندگان شاهد بود (05/0P<). تیمارهای آزمایشی بر تعداد رگهای خونی بیضه تأثیری نداشتند (05/0P>). بر اساس نتایج این پژوهش، تغذیۀ روزانه 30 میلیگرم کورکومین فراسنجههای بافتشناسی بیضه خروسهای مادر گوشتی مسن را بهبود میبخشد.
محمد شجاع الدینی؛ سید اشکان موسویان؛ سکینه بابایی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1401، ، صفحه 511-521
چکیده
این تحقیق، به منظور سنجش هوشمند و سریع وضعیت کلنیها از نظر بازده تولید عسل در طی دورة چرا، و ارایه یک روش مبتنی بر سامانة بینایی ماشین انجام شد. با بهرهگیری از روش یادگیری عمیق، در ابتدا محدودة شان و سپس الگوی هندسی، بافتی و رنگی عسل تشخیص داده شد. پس از آن، مقدار درصد مساحت عسل محاسبه شد. برای این کار، آزمون عکسبرداری توسط دوربین ...
بیشتر
این تحقیق، به منظور سنجش هوشمند و سریع وضعیت کلنیها از نظر بازده تولید عسل در طی دورة چرا، و ارایه یک روش مبتنی بر سامانة بینایی ماشین انجام شد. با بهرهگیری از روش یادگیری عمیق، در ابتدا محدودة شان و سپس الگوی هندسی، بافتی و رنگی عسل تشخیص داده شد. پس از آن، مقدار درصد مساحت عسل محاسبه شد. برای این کار، آزمون عکسبرداری توسط دوربین دیجیتال از کلنیهای زنبور عسل به نحوی طراحی و اجرا شد که طی آن وضعیتهای مختلف عسل روی شان قرار داشت. در مرحلة تحلیل تصاویر، از شبکة عصبی کانولوشنی با الگوریتم YOLOv5 و روش بخشبندی معنایی استفاده شد. نتایج نشان داد که سامانة هوشمند ارایه شده توانایی شناسایی قاب از محیط پیرامونی تصویر را با دقت بیش از 88 درصد دارد. همچنین نواحی مربوط به عسل در هر شان با دقت حدود 83 درصد و با سرعت حدود 240 برابر زنبوردار خبره شناسایی شد. این نتایج به طور همزمان با شمارش دستی توسط یک زنبوردار ماهر مورد تایید قرار گرفت. با توجه به افزایش سرعت تخمین، کاهش خطای انسانی و در نتیجه کاهش زمان اختلال در فعالیت کلنی، روش ارائه شده میتواند جایگزین مناسبی برای روش سنتی استفاده از کادرگذاری به منظور بازدیدهای دورهای و برآورد بازدهی تولید عسل باشد.
حسین ایراندوست؛ حمیدرضا وراثی اردکانی؛ هوشنگ لطف الهیان؛ محمدرضا وراثی اردکانی؛ حمیدرضا مصلحی
دوره 18، شماره 3 ، آبان 1395، ، صفحه 525-538
چکیده
دو آزمایش به منظور تعیین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری پودر سیر و همچنین بررسی تأثیر آن، ویتامین E و آنتیاکسیدان تجاری لوکسیدان در جیره بر عملکرد، ترکیب لاشه و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجه گوشتی انجام شد. در آزمایش اول، AME پودر سیر با استفاده از خروسهای بالغ لگهورن در جیرههای حاوی سطوح پنج، 10، 15 و 20 درصد پودر سیر برآورد شد. میزان ...
بیشتر
دو آزمایش به منظور تعیین انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری پودر سیر و همچنین بررسی تأثیر آن، ویتامین E و آنتیاکسیدان تجاری لوکسیدان در جیره بر عملکرد، ترکیب لاشه و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجه گوشتی انجام شد. در آزمایش اول، AME پودر سیر با استفاده از خروسهای بالغ لگهورن در جیرههای حاوی سطوح پنج، 10، 15 و 20 درصد پودر سیر برآورد شد. میزان انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری برای سطوح پنج، 10، 15 و 20 درصد پودر سیر بهترتیب 2370، 2300، 2090 و 2065 کیلوکالری بر کیلوگرم بود. در آزمایش دوم، تعداد 384 قطعه جوجه گوشتی در یک آزمایش فاکتوریل 2×2×2 با دو سطح پودر سیر (صفر و دو درصد)، دو سطح ویتامین E (صفر و 200 میلیگرم در کیلوگرم) و دو سطح آنتیاکسیدان (صفر و 200 میلیگرم در کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار، چهار تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. استفاده از پودر سیر، ویتامین E و آنتیاکسیدان به طور مجزا بر عملکرد رشد جوجههای گوشتی، نسبت لاشه میان خالی، سینه، ران و چربی شکم معنیدار نبود، ولی استفاده توأم از پودر سیر و آنتیاکسیدان سبب بهبود افزایش وزن روزانه گردید (05/0P<). تغذیه جیرههای حاوی ویتامین E و آنتیاکسیدان، پایداری اکسیداتیو گوشت را افزایش داد (05/0P<). براساس نتایج حاصل، استفاده از پودر سیر، ویتامین E و آنتیاکسیدان به طور مجزا تأثیری بر عملکرد رشد جوجه گوشتی ندارد، ولی حضور ویتامین E و آنتیاکسیدان در جیره میتواند پایداری اکسیداتیو گوشت مرغ را افزایش دهد.
حسین غلامی؛ سید عبداله حسینی؛ کامران رضایزدی
دوره 21، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 545-555
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین رتبه 18 رقم سورگوم علوفهای از نظر ارزش غذائی و معرفی ارقام برتر با روش فناوری تصمیمگیری چند معیاره انجام شد، آنها در اوایل خرداد ماه کشت شدند و در اواسط آبان برداشت شدند. از 18 رقم کشت شده به صورت تصادفی از مرکز هر کرت آزمایشی، ده بوته از ده سانتیمتری خاک بریده و نمونه برداری شدند این نمونهها پس از خرد کردن ...
بیشتر
این آزمایش به منظور تعیین رتبه 18 رقم سورگوم علوفهای از نظر ارزش غذائی و معرفی ارقام برتر با روش فناوری تصمیمگیری چند معیاره انجام شد، آنها در اوایل خرداد ماه کشت شدند و در اواسط آبان برداشت شدند. از 18 رقم کشت شده به صورت تصادفی از مرکز هر کرت آزمایشی، ده بوته از ده سانتیمتری خاک بریده و نمونه برداری شدند این نمونهها پس از خرد کردن به قطعات 3 تا 5 سانتیمتری، از هررقم 3 نمونه یعنی جمعا 54 نمونه جمعآوری شد. در ارقام آزمایشی مقدار عملکرد در هکتار و ترکیبات مغذی، پروتئین خام، خاکستر خام، ADF، NDF، کربوهیدراتهای محلول در آب، نشاسته و لیگنین اندازه گیری شدند. میزان انرژی قابل متابولیسم ارقام سورگوم با روش آزمون گاز و با استفاده از مقدار گاز تولیدی در 24 ساعت و مقدار پروتئین خام موجود در آن، برآورد شد. ارقام سورگوم بر اساس11 صفت تلفیق شده، رتبهبندی شدند. در بین ارقام داخلی، رقم Spidfeed با کسب رتبه پنجم بهترین عملکرد را نشان داد و KFS-18 ( رتبه 7)، pegah (رتبه 10) و KFS-2 در رتبه 12 عمکرد کمی و کیفی متوسطی را نشان دادند. در کل و بر اساس نتایج روش مدیریتی تصمیمگیری چند شاخصه مشخص شد که سه هیبرید برترسورگوم به ترتیب siloking، FGCSI12 و PHFS-27 میباشند که برای تولید علوفه سبز سورگوم و سیلو نمودن آن به زارعین و دامداران پیشنهاد میشوند.
حمید مولایی مقبلی؛ مژگان مظهری؛ امیدعلی اسماعیلی پور؛ حسین دوماری
دوره 22، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 633-644
چکیده
اثر منابع مختلف روغن گیاهی بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و شاخصهای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی، با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیره پایه و روغن سویا، 2-جیره پایه و روغن آفتابگردان، 3-جیره پایه و روغن کانولا ...
بیشتر
اثر منابع مختلف روغن گیاهی بر عملکرد رشد، خصوصیات لاشه و شاخصهای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی، با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیره پایه و روغن سویا، 2-جیره پایه و روغن آفتابگردان، 3-جیره پایه و روغن کانولا و 4- جیره پایه و روغن کنجد بودند. اثر منبع روغن بر مصرف خوراک در دورههای مختلف پرورش معنیدار نبود. در دوره رشد، پایانی و کل دوره پرورش، جوجههای تغذیه شده با روغن کنجد و کانولا افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل خوراک کمتری را در مقایسه با جوجههای تغذیه شده با دیگر منابع روغن داشتند (p>0/05). هزینه خوراک مصرفی در جیره های حاوی روغن کنجد بالاتر از سایر جیره های آزمایشی بود و پرنده های تغذیه شده با جیره حاوی روغن کنجد سود کم تری در مقایسه با پرنده های تغذیه شده با روغن سویا و کانولا داشتند(p>0/05). وز ننسبی لاشه، سینه و ران در جوجه های تغذیه شده با روغن کنجد و کانولا بیشتر بود(p>0/05). کلسترول سرم خون جوجه های تغذیه شده با روغن کنجد کمتر از سایر تیمارها بود(p>0/05). باتوجه به مشاهده عملکرد بهتر در جوجه های تغذیه شده با روغن کنجد و کانولا با در نظر گرفتن هزینه پایین تر و سود بالاتر جیره حاوی روغن کانولا در مقایسه با روغن کنجد مصرف آن در جیره جوجه های گوشتی توصیه می شود.
محمد امین برادر؛ کاظم کریمی؛ سید حسین طباطبایی
دوره 20، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 641-648
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط شاخصهای مختلف تولیدی و تولیدمثلی با جنسیت گوسالههای نوزاد در شهرستان شهریار انجام شد. برنامههای همزمانسازی فحلی و تشخیص آبستنی در گله توسط یک متخصص مامایی دام، 1396 تا 1395از سال برنامهریزی و اجرا شد. گاوهای فحل بر اساس پیشینه تولیدمثلی با یکی از روشهای تلقیح مصنوعی و یا جفتگیری با گاو نر بارور شدند ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط شاخصهای مختلف تولیدی و تولیدمثلی با جنسیت گوسالههای نوزاد در شهرستان شهریار انجام شد. برنامههای همزمانسازی فحلی و تشخیص آبستنی در گله توسط یک متخصص مامایی دام، 1396 تا 1395از سال برنامهریزی و اجرا شد. گاوهای فحل بر اساس پیشینه تولیدمثلی با یکی از روشهای تلقیح مصنوعی و یا جفتگیری با گاو نر بارور شدند .لانه گزینی جنین در شاخ چپ یا راست رحم با استفاده از سونوگرافی تعیین شد. جنسیت گوسالهها بعد از زایش جهت آنالیز ثبت شد .نتایج نشان داد فاکتورهای فاصله زایش تا اولین تلقیح و فاصله گوسالهزایی هیچگونه اثر معنی داری بر P 0/05(جنسیت گوساله نداشتند >). بین سن مادر و نوع تلقیح با جنسیت گوساله ارتباط معنیداری مشاهده نشد .لانهگزینی جنین در شاخ سمت راست رحم نسبت به شاخ سمت چپ منجر به افزایش معنیدار تولد گوسالههای ماده نسبت به نر شد درصد )به 45 ). میزان تولد گوسالههای ماده در گاوهای پر تولید ( P<0/05( 25 طور معنیداری بیشتر از گاوهای کم تولید ( درصد )به 60 ). در گاوهای شکم اول میزان تولد گوسالههای ماده ( P<0/05( درصد) بود طور معنیداری بیشتر از گاوهای شکم .)بنابراین میتوان نتیجه گرفت برخی شاخصها نظیر سمت شاخ رحمی P<0/05( درصد )بود 47 و 46 ،47( سوم و چهارم ،دوم آبستن، سطح تولید شیر و شکم زایش ارتباط معنیداری با جنسیت گوسالهها دارند. بنابراین این امکان وجود دارد که بتوان قبل از تولد، مدیریت گله را به گونهای هدایت کرد که درصد جنسیتی گوسالههای نوزاد را به سوی درصد جنسیتی مورد نظر افزایش داد.
محمد صفایی؛ احمد حسن آبادی؛ مجتبی طهمورث پور
دوره 19، شماره 3 ، آبان 1396، ، صفحه 671-684
چکیده
اثر مصرف سطوح مختلف مکمل نوکلئوتید در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وضعیت سامانه ایمنی، ریخت شناسی روده کوچک و جمعیت میکروبی ایلئوم با استفاده از 308 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 مخلوط هر دو جنس در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، هفت تکرار و 11 قطعه جوجه در هرتکرار به مدت 42 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه ...
بیشتر
اثر مصرف سطوح مختلف مکمل نوکلئوتید در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وضعیت سامانه ایمنی، ریخت شناسی روده کوچک و جمعیت میکروبی ایلئوم با استفاده از 308 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 مخلوط هر دو جنس در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، هفت تکرار و 11 قطعه جوجه در هرتکرار به مدت 42 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه بر اساس ذرت و کنجاله سویا(شاهد) و جیره پایه حاوی سطوح 05/0، 1/0 و 2/0 درصد مکمل نوکلئوتید بودند. مصرف خوراک، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. نتایج پاسخ سامانه ایمنی هومورالدر سن 35 روزگی نشان داد که غلظت IgMسرم خون در تیمار 2/0 درصد نوکلئوتید نسبت به تیمار 05/0 درصد بیشتر بود (05/0P<).غلظت IgGسرم خون در سن 35 روزگی در تیمار 05/0 درصد نوکلئوتید بیشتر از تیمار 2/0 درصد بود (05/0P<). در سن 42 روزگی، غلظت IgG در تیمار 1/0 درصد مکمل نوکلئوتید نسبت به تیمار شاهد کمتر بود (05/0P<).پاسخ ایمنی سلولی در تیمار حاوی 1/0 درصد مکمل نوکلئوتید در 48 ساعت پس از تزریق فیتوهماگلوتینین بالاتر از تیمار شاهد بود(05/0P<). براساس نتایج این آزمایش، استفاده از مکمل نوکلئوتیدی پاسخ ایمنی سلولی جوجههای گوشتی رابهبودمیبخشد اما تاثیری بر سایر فراسنجهها ندارد.
رضا ناصری هرسینی؛ فرخ کفیل زاده
دوره 18، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 761-773
چکیده
اثر خوراندن پروبیوتیک تجاری (پریمالاک) بر عملکرد و صفات لاشه بزغالههای مرخز با استفاده از 16 رأس بزغاله نر نژاد مرخز (سن سه ماه و وزن 6/1 ± 2/13 کیلوگرم) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 2 تیمار و 8 تکرار، به مدت 119 روز مورد بررسی قرار گرفت. در طول دوره آزمایش میزان خوراک مصرفی هر بزغاله به صورت روزانه و افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به ...
بیشتر
اثر خوراندن پروبیوتیک تجاری (پریمالاک) بر عملکرد و صفات لاشه بزغالههای مرخز با استفاده از 16 رأس بزغاله نر نژاد مرخز (سن سه ماه و وزن 6/1 ± 2/13 کیلوگرم) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 2 تیمار و 8 تکرار، به مدت 119 روز مورد بررسی قرار گرفت. در طول دوره آزمایش میزان خوراک مصرفی هر بزغاله به صورت روزانه و افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت ماهیانه محاسبه و ثبت شدند. به منظور تعیین غلظت برخی فراسنجههای خونی، در 3 دوره با بازههای زمانی برابر از ورید وداج بزغالهها خونگیری به عمل آمد و در انتهای دوره پروار بزغالهها به منظور بررسی ویژگیهای لاشه کشتار شدند. خوراندن پروبیوتیک تأثیری بر فراسنجههای عملکردی بزغالهها شامل وزن زنده نهایی، میانگین خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک نداشت. به استثنای غلظت کراتینین پلاسما که در تیمار حاوی پروبیوتیک مقدار کمتری را به خود اختصاص داد (05/0P<)، غلظت دیگر فراسنجههای خونی تحت تأثیر خوراندن پروبیوتیک قرار نگرفت. فراسنجههای ارزیابی شده در تفکیک لاشه شامل اوزان بدن، لاشه، دستگاه گوارش، کبد، قلب، بافتهای چربی، قطعات گردن، کمر، سینه و ران و نیز سطح مقطع عضله راسته فاقد اختلاف معنیدار در بین تیمارهای آزمایشی بوده و تنها در رابطه با ضخامت چربی زیرپوستی و وزن کتف تفاوت معنیداری در بین تیمارهای آزمایشی مشاهده شد (05/0P<). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از این پروبیوتیک در جیره بزغالههای سالم و در حال رشد تأثیری بر عملکرد و غالب صفات لاشه ندارد.
فاطمه راهی؛ محمد هوشمند؛ مختار خواجوی؛ سیامک پارسایی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 891-904
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف میوه بلوط با و بدون افزودن کولین در جیره جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 528 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 22 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. دو فاکتور مورد بررسی شامل کولین (صفر و 3/0 درصد جیره) و میوه بلوط (صفر، ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف میوه بلوط با و بدون افزودن کولین در جیره جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 528 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 22 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. دو فاکتور مورد بررسی شامل کولین (صفر و 3/0 درصد جیره) و میوه بلوط (صفر، 15 و 20 درصد جیره) بودند. در جیرههای آغازین (21-1 روزگی) و پایانی(42-22 روزگی)، میوه بلوط جایگزین ذرت شد بدون این که در درصد سایر مواد خوراکی جیره تغییری داده شود. نتایج نشان داد تغذیه جوجهها با جیره حاوی 20 درصد میوه بلوط، افزایش وزن بدن را در دوره آغازین، پایانی و کل دوره (42-1روزگی) در مقایسه با جیره بدون بلوط کاهش داد (05/0>(P در همه دورهها، استفاده از 15 و 20 درصد میوه بلوط (به استثنای سطح 15 درصد در دوره پایانی) در مقایسه با سطح صفر، ضریب تبدیل خوراک را افزایش داد (05/0>(P. افزودن 3/0 درصد کولین به جیره، ضریب تبدیل خوراک دوره آغازین و کل دوره را بهبود داد (05/0>(P. اثر متقابل سطح میوه بلوط و کولین در مورد افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک معنیدار نبود. جایگزینی ذرت جیره با میوه بلوط باعث کاهش معنیدار شاخص وزن خاکستر به طول استخوان درشت نی در سن 42روزگی شد. به طور کلی، جایگزینی ذرت جیره با 15 و 20 درصد میوه بلوط، عملکرد جوجههای گوشتی را کاهش داد. افزودن کولین نتوانست از کاهش عملکرد جوجههای تغذیه شده با میوه بلوط جلوگیری نماید.
مجید آفتابی؛ فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ قاسم جلیلوند؛ مهران مهری؛ محمد امیر کریمی ترشیزی
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 131-140
چکیده
تأثیر پروتکسین در کاهش تأثیرات منفی تغذیة جیرههای حاوی آفلاتوکسین B1 بر عملکرد، پاسخ ایمنی، کیفیت گوشت و فلور میکروبی ایلئوم با استفاده از 320 قطعه بلدرچین ژاپنی هفتروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار (جیرة شاهد (بدون افزودنی)، جیرة حاوی 5/2 میلیگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین B1، جیرة حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین، ...
بیشتر
تأثیر پروتکسین در کاهش تأثیرات منفی تغذیة جیرههای حاوی آفلاتوکسین B1 بر عملکرد، پاسخ ایمنی، کیفیت گوشت و فلور میکروبی ایلئوم با استفاده از 320 قطعه بلدرچین ژاپنی هفتروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار (جیرة شاهد (بدون افزودنی)، جیرة حاوی 5/2 میلیگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین B1، جیرة حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین، جیرة حاوی 5/2 میلیگرم آفلاتوکسین B1+150 میلیگرم در کیلوگرم پروتکسین)، چهار تکرار و 20 پرنده در هر تکرار بررسی شد. مصرف خوراک در پرندگانی که با جیرة حاوی پروبیوتیک تغذیه شدند، بالاتر از پرندگان گروه شاهد بود (05/0P<). افزایش وزن پرندگانی که جیرة حاوی آفلاتوکسین دریافت کردند، کمتر از پرندگان تیمارهای دیگر بود (05/0P<). پاسخ ایمنی هومورال در بلدرچینهای گروه آفلاتوکسین و پروبیوتیک بهترتیب کمتر و بیشتر از گروه شاهد بود (05/0P<). ضخامت پوست 48 ساعت پس از چالش با دینیتروکلروبنزن در پرندگان تغذیهشده با جیرة آلوده به آفلاتوکسین کمتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). غلظت مالوندیآلدئید (30 روز بعد از انجماد) در گوشت پرندگانی که با جیرة آلوده به آفلاتوکسین تغذیه شدند، بیشتر از سایر پرندگان بود (05/0P<). جمعیت اشریشیاکلی و باکتریهای اسیدلاکتیک در پرندگانی که با جیرة حاوی پروتکسین و یا آفلاتوکسین+پروتکسین تغذیه شدند، از دو گروه دیگر بهترتیب کمتر و بیشتر بود (05/0P<). براساس نتایج پژوهش حاضر، افزودن پروبیوتیک پروتکسین به جیرههای آلوده به آفلاتوکسین B1 موجب بهبود پاسخ ایمنی و جمعیت میکروبی روده در بلدرچین ژاپنی میشود.
علی محمد سلیمیان؛ سیدعلی تبعیدیان؛ حسین ایراندوست
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 141-150
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر پودر دارچین، زردچوبه، و میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، تغییرات ریختشناسی و pH روده، و وضعیت اکسیداسیون سرم خون، آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجۀ گوشتی یکروزه (هر دو جنس) سویۀ راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار، و 15 قطعه جوجه در هر تکرار بهمدت 42 روز انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر پودر دارچین، زردچوبه، و میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، تغییرات ریختشناسی و pH روده، و وضعیت اکسیداسیون سرم خون، آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجۀ گوشتی یکروزه (هر دو جنس) سویۀ راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار، و 15 قطعه جوجه در هر تکرار بهمدت 42 روز انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرۀ شاهد (فاقد هرگونه افزودنی) و جیرههای حاوی سه گرم در کیلوگرم از پودرهای دارچین، زردچوبه، و میخک، جیرۀ حاوی مخلوط آنها (از هرکدام به میزان دو گرم در کیلوگرم)، و جیرۀ حاوی فلاوفسفولیپول (5/0 گرم در هر کیلوگرم) بود. مصرف خوراک، افزایش وزن، ضریب تبدیل، و خصوصیات لاشۀ جوجههای گوشتی تحتتأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نسبت طول پرز به عمق کریپت ناحیۀ ژژنوم در جوجههای تغذیهشده با جیرۀ حاوی مخلوط دارچین، زردچوبه، و میخک بیشتر از پرندگان تیمارهای شاهد، فلاوفسفولیپول، و دارچین بود (05/0>P). مصرف افزودنیهای خوراکی باعث کاهش pH محتویات دوازدهه در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0P<). غلظت مالوندیآلدئید سرم خون جوجههای تغذیهشده با جیرۀ شاهد و جیرۀ حاوی میخک بیشتر از پرندگان سایر تیمارهای آزمایشی بود (05/0P<). بهطور کلی، استفاده از پودر زردچوبه بهصورت تنها و یا مخلوط با پودر دارچین و میخک، میتواند جایگزین مناسبی برای آنتیبیوتیکها و همچنین برای اصلاح pH محتویات دوازدهه، پایداری اکسیداتیو سرم خون، و صفات مورفولوژیک ژژنوم جوجههای گوشتی باشد.
اشرف مرتضایی؛ مرتضی ممویی؛ نعیم عرفانی مجد؛ محمدرضا قربانی
دوره 22، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 143-151
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از عصاره هیدروالکلی مریمگلی بهدنبال مسمومیت تجربی با مس بر عملکرد و متابولیت-های خونی بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی با 320 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در چهار تیمار، چهار تکرار و 20 پرنده در هر تکرا انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (جیره پایه)، 2- جیره شاهد +750 میلیگرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از عصاره هیدروالکلی مریمگلی بهدنبال مسمومیت تجربی با مس بر عملکرد و متابولیت-های خونی بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی با 320 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در چهار تیمار، چهار تکرار و 20 پرنده در هر تکرا انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (جیره پایه)، 2- جیره شاهد +750 میلیگرم بر کیلوگرم سولفات مس، 3- جیره شاهد +10 گرم بر کیلوگرم عصاره مریمگلی) و 4- جیره شاهد + 750 میلیگرم بر کیلوگرم سولفات مس و 10 گرم بر کیلوگرم عصاره مریمگلی) بودند. مصرف خوراک، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک بصورت هفتگی اندازهگیری و برای دورههای آغازین، رشد و کل محاسبه شدند. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره آغازین، مصرف خوراک در تیمار شاهد بالاتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). میانگین افزایش وزن در دوره آغازین و کل دوره پرندگانی که با جیره حاوی مس تغذیه شدند کمتر از پرندگان شاهد و پرندگانی که عصاره مریمگلی دریافت کردند بود (0/05>P). در دوره آغازین پرندگانی که با جیرههای حاوی عصاره مریمگلی تغذیه شدند در مقایسه با پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی مس، ضریب تبدیل بهتری داشتند (0/05>P). پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی مس غلظت سرمی گلوکز و تریگلیسرید بالاتر و HDL و LDL پایینتری در مقایسه با سایر تیمارها داشتند. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که افزودن عصاره مریم گلی به جیره بلدرچین ژاپنی سبب بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین شده و اثرات منفی مسمومیت با سولفات مس را کاهش می دهد.
حسن شیرزادی؛ حسین ناصرمنش؛ علی خطیب جو؛ کامران طاهرپور؛ محمد اکبری قرایی
دوره 21، شماره 1 ، اردیبهشت 1398، ، صفحه 151-163
چکیده
تأثیر اسانس درمنه خزری و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بر عملکرد، میکروبیولوژی، مورفولوژی و قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی در بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی با استفاده از تعداد 180 قطعه بلدرچین تخمگذار 46 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار (نه قطعه جوجه در هر تکرار) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه بهعنوان ...
بیشتر
تأثیر اسانس درمنه خزری و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بر عملکرد، میکروبیولوژی، مورفولوژی و قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی در بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی با استفاده از تعداد 180 قطعه بلدرچین تخمگذار 46 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار (نه قطعه جوجه در هر تکرار) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه بهعنوان گروه شاهد (فاقد افزودنی)، جیره پایه+ اُکسیتتراسایکلین (200 میلیگرم در کیلوگرم)، جیره پایه+ اسانس درمنه خزری (250 میلیگرم در کیلوگرم) و جیره پایه+ لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (cfu 1011×02/4 در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان داد که استفاده از لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس در مقایسه با تیمارهای شاهد و اسانس درمنه خزری سبب افزایش توده تخم بر اساس مرغ خانه شد (05/0P<). همچنین استفاده از تیمارهای لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و اسانس درمنه خزری در مقایسه با تیمار شاهد سبب افزایش لاکتوباسیلهای موجود در محتویات ایلئوم پرندگان شد (05/0P<). افزون بر این، پرندگان تغذیه شده با جیرههای حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و اُکسیتتراسایکلین از نظر صفات ارتفاع پرز و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیداری را نشان دادند (05/0P<). نتیجهگیری میشود که استفاده از لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بهعنوان یک جایگزین برای آنتیبیوتیک مناسبتر از اسانس درمنه خزری است.
حمیدرضا مصلحی؛ بهمن نویدشاد؛ سید داود شریفی؛ فرزاد میرزایی آقجه قشلاق
دوره 20، شماره 1 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 159-175
چکیده
اثر منابع سلنیوم و دانه کتان بر عملکرد و برخی فراسنجه های بیوشیمیایی خون با استفاده از 384 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین (50 هفتگی) در یک آزمایش فاکتوریل 4×3 با سه سطح دانه کتان(صفر، پنج و 10 درصد) و چهار نوع مکمل سلنیوم (فاقد مکمل، سلنیت سدیم، مخمر سلنیومیو سلنوهیدروکسی متیونین( سلیسئوSelisseo) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و هشت ...
بیشتر
اثر منابع سلنیوم و دانه کتان بر عملکرد و برخی فراسنجه های بیوشیمیایی خون با استفاده از 384 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین (50 هفتگی) در یک آزمایش فاکتوریل 4×3 با سه سطح دانه کتان(صفر، پنج و 10 درصد) و چهار نوع مکمل سلنیوم (فاقد مکمل، سلنیت سدیم، مخمر سلنیومیو سلنوهیدروکسی متیونین( سلیسئوSelisseo) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و هشت پرنده در هر تکرار بررسی شد. سلنیومبه میزان یک میلیگرم در کیلوگرم به جیره افزوده شد. افزودن دانه کتان وزن و توده تخم مرغ را کاهش داد(05/0>P). شاخص سفیده و واحد هاو تخم پرندگانی که با جیرههای حاوی 10 درصد کتان و سلنیت سدیم و سلیسئو تغذیه شدند کاهش یافت(05/0>P). پرندگان تغذیه شده با جیره فاقدکتان و پنج درصد کتان، به ترتیب کمترین و بیشترین غلظت تریگلیسرید و با مخمر سلنیومی پایینترین غلظت کلسترول کل در سرم را داشتند، در حالیکه جیره بدون کتان و بدون سلنیوم پایینترین میزان غلظت کلسترول کل را موجب شد(05/0>P). پایینترین غلظت سرمی مالوندیآلدئید و بالاترین ظرفیت آنتیاکسیدانی کل با جیرههای حاوی سلیسئو و بدون کتان مشاهده شد(05/0>P). دانه کتان در سطح پنج درصد موجب افزایش مالوندیآلدئید و کاهش فعالیت آنزیمهای گلوتاتیونپراکسیداز و سوپراکسیددسموتاز(5/0>P) در سرم شد و نیز مکمل سلیسئو سبب افزایش فعالیت ایندو آنزیم و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل شد(05/0>P). بر اساس نتایج حاصل، میتوان از سلنیوم تا یک میلیگرم در کیلوگرم جیره بدون تأثیر منفی بر عملکرد، استفاده کرد و نیزبا توجه به تأثیر اشکال آلی سلنیوم به خصوص مکمل سلیسئو بر بهبود وضعیت آنتیاکسیدانی خون، مصرف این مکمل دارای اولویت است.
میثم پورطاهری؛ فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ مهران مهری؛ حسن محمدی عمارت
دوره 19، شماره 1 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 189-200
چکیده
اثر سطوح زنجبیل (Zingiber officinale) و پروبیوتیک پروتکسین بر عملکرد، پاسخ ایمنی همورال و جمعیت میکروبی رودة بلدرچین ژاپنی با استفاده از 360 پرنده در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3 × 2 با سه سطح پودر زنجبیل (صفر، 5/2 و پنج گرم در کیلوگرم) و دو سطح پروبیوتیک (صفر و 150 میلیگرم در کیلوگرم) در شش تیمار، پنج تکرار و 12 پرنده در هر تکرار به ...
بیشتر
اثر سطوح زنجبیل (Zingiber officinale) و پروبیوتیک پروتکسین بر عملکرد، پاسخ ایمنی همورال و جمعیت میکروبی رودة بلدرچین ژاپنی با استفاده از 360 پرنده در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 3 × 2 با سه سطح پودر زنجبیل (صفر، 5/2 و پنج گرم در کیلوگرم) و دو سطح پروبیوتیک (صفر و 150 میلیگرم در کیلوگرم) در شش تیمار، پنج تکرار و 12 پرنده در هر تکرار به مدت 28 روز بررسی شد. پرندگان از جیرۀ حاوی 5/2 گرم در کیلوگرم زنجبیل به مقدار بیشتری مصرف نمودند )05/0>(P. پرندگان تغذیه شده با جیرۀ حاوی 150 میلیگرم در کیلوگرم پروبیوتیک، مصرف خوراک و افزایش وزن بیشتر و ضریب تبدیل کمتری داشتند )05/0>(P. پرندگان دریافت کننده جیرۀ حاوی 5/2 گرم در کیلوگرم زنجبیل با 150 میلیگرم در کیلوگرم پروبیوتیک مصرف خوراک بیشتری نسبت به پرندگان دریافت کننده سطح صفر زنجبیل با سطح صفر پروبیوتیک داشتند (05/0P(P. افزودن زنجبیل و پروبیوتیک به جیره اثری بر عیار پادتن تولیدشده در چالش با ویروس نیوکاسل نداشت. مصرف پروبیوتیک و مصرف توأم زنجبیل با پروبیوتیک جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک و کل جمعیت باکتریایی ایلئوم را نسبت به پرندگانی که سطح صفر زنجبیل با سطح صفر پروبیوتیک را دریافت کردند افزایش داد (05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مکمل کردن جیرۀ بلدرچین ژاپنی با 5/2 گرم در کیلوگرم زنجبیل و 150 میلیگرم در کیلوگرم پروبیوتیک موجب بهبود عملکرد، پاسخ ایمنی و اکوسیستم میکروبی ایلئوم میشود.
حمیدرضا سالاری؛ یوسف جعفری آهنگری؛ زربخت انصاری پیرسرایی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، ، صفحه 293-302
چکیده
در این پژوهش، اثر تغذیه کوآنزیم Q10و اسیدهای چرب امگا3 بر بافتشناسی و بیان نسبی ژنهای TGF-b4 و StAR در بیضه خروسهای نژاد هوبارد بررسی شد. تعداد 48 خروس در سن 50 هفتگی بهصورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوحی از کوآنزیم Q10 و امگا3 شامل صفر، 30 گرم در کیلوگرم امگا3 (سالومگا)، 400 میلیگرم در کیلوگرم کوآنزیم ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر تغذیه کوآنزیم Q10و اسیدهای چرب امگا3 بر بافتشناسی و بیان نسبی ژنهای TGF-b4 و StAR در بیضه خروسهای نژاد هوبارد بررسی شد. تعداد 48 خروس در سن 50 هفتگی بهصورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوحی از کوآنزیم Q10 و امگا3 شامل صفر، 30 گرم در کیلوگرم امگا3 (سالومگا)، 400 میلیگرم در کیلوگرم کوآنزیم Q10 و مخلوط کوآنزیم Q10 و امگا3 (30+400) در روز بهمدت هشت هفته متوالی دریافت کردند. در پایان آزمایش خروسها کشتار و بیضهها به دقت خارج شدند. سپس دو نمونه از یک بیضه از هر تکرار برداشته شد، یک نمونه برای بررسی بافتشناسی به درون محلول فرمالین 10 درصد و یک نمونه جهت بررسی بیان نسبی ژن به درون ازت مایع منتقل شد. نتایج نشان داد که قطر لولههای اسپرمساز در گروههای آزمایشی نسبت به گروه شاهد بهطور معنیداری افزایش یافت (p<0/05)، ولی تعداد سلولهای سرتولی و لایدیگ تفاوت معنیداری نداشت. بیان نسبی ژن TGF-b4 در سه گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (p<0/05). اما بیان نسبی ژن StAR در پرندگانی که با استفاده از مخلوطی از کوآنزیم Q10 و امگا3 (سالومگا) تغذیه شدند، بهطور معنیداری افزایش یافت (p<0/05). براساس نتایج این مطالعه اضافهنمودن مخلوطی از کوآنزیم Q10 و اسیدهای چرب امگا3 در خوراک خروسها، فراسنجههای بافتشناسی و بیان ژنهای مرتیط با اسپرمسازی را بهبود میبخشد.
فرهاد محمدی؛ فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ کمال شجاعیان؛ مهران مهری؛ محمد امیر کریمی ترشیزی
دوره 17، شماره 2 ، مهر 1394، ، صفحه 301-309
چکیده
تأثیر افزودن چای ترش به جیره بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تحت آفلاتوکسکوزیس با استفاده از 192 قطعه جوجه گوشتی یکروزه جنس نر سویه رأس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 12 جوجه در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1 - جیره شاهد منفی (بدون افزودنی)، 2 – جیره شاهد مثبت (5/2 میلیگرم آفلاتوکسین B1در کیلوگرم)، ...
بیشتر
تأثیر افزودن چای ترش به جیره بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تحت آفلاتوکسکوزیس با استفاده از 192 قطعه جوجه گوشتی یکروزه جنس نر سویه رأس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 12 جوجه در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1 - جیره شاهد منفی (بدون افزودنی)، 2 – جیره شاهد مثبت (5/2 میلیگرم آفلاتوکسین B1در کیلوگرم)، 3 - جیره حاوی چای ترش (10 گرم چای ترش در کیلوگرم) و 4 - جیره آلوده به آفلاتوکسین و حاوی چای ترش (5/2 میلیگرم آفلاتوکسین B1+ 10 گرم در کیلوگرم چای ترش در کیلوگرم) میباشند. اثر تیمارها بر مصرف خوراک معنیدار نبود. افزایش وزن جوجهها در تیمار شاهد مثبت کمتر از جوجههای مربوط به تیمارهای دیگر بود (001/0P<). این پرندگان ضریب تبدیل بالاتری داشتند (001/0P<). میزان پادتن تولید شده علیه ویروس نیوکاسل و گلبول قرمز گوسفندی در جوجههای تغذیه شده با جیرة کنترل مثبت و جیرة حاوی چای ترش به ترتیب پایینتر و بالاتر از پرندگان گروه شاهد منفی بود (001/0P<). کمترین افزایش ضخامت پوست پس از چالش با دینیتروکلروبنزن در جوجههای دریافتکنندة جیرة شاهد مثبت مشاهده شد (001/0P<). وزن نسبی بورس فابریسیوس در جوجههای دریافتکنندة جیرة کنترل مثبت و حاوی چای ترش بهترتیب کمتر و بیشتر از گروه شاهد منفی بود (001/0P<). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن چای ترش به جیرههای آلوده به آفلاتوکسین B1 در جوجههای گوشتی، اثر سم آفلاتوکسین را بر پاسخ ایمنی و عملکرد تولیدی کاهش میدهد.
محمدرضا رضوانی؛ کریم هوشیار
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 347-357
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی روش فرآوری سورگوم دانهای و روش جیرهنویسی بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی با استفاده از 320 قطعه جوجه گوشتی (هشت روزه) در یک آزمایش فاکتوریل 2 × 2 × 2 با دو روش جیرهنویسی (اسیدآمینه کل و قابل هضم)،فرآوری با پلیوینیل پیرولیدون (PVP، صفر و یک درصد) و اسید آلی (صفر و دو درصد مخلوط اسید استیک و اسید پروپیونیک ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی روش فرآوری سورگوم دانهای و روش جیرهنویسی بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی با استفاده از 320 قطعه جوجه گوشتی (هشت روزه) در یک آزمایش فاکتوریل 2 × 2 × 2 با دو روش جیرهنویسی (اسیدآمینه کل و قابل هضم)،فرآوری با پلیوینیل پیرولیدون (PVP، صفر و یک درصد) و اسید آلی (صفر و دو درصد مخلوط اسید استیک و اسید پروپیونیک با نسبت 60 به 40) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار، چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار انجام شد. اثر اصلی استفاده از جیرهنویسی به روش قابل هضم، افزودن اسید و PVP در دوره پایانی (22 تا 42 روزگی) و کل دوره (هشت تا 42 روزگی) باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک و افزایش وزن روزانه و اثر اصلی روش جیرهنویسی قابل هضم و افزودن اسید سبب بهبود گوارشپذیری مواد مغذی شد (05/0 ≥P). اثر افزودن اسید و PVP سبب کاهش وزن پانکراس شد (05/0 ≥P). برهمکنش PVP، اسید و روش جیرهنویسی در هیچیک از دورههای پرورش بر ویژگیهای عملکرد معنیدار نبود. براساس نتایج تحقیق حاضر، تنظیم جیره براساس اسیدهای آمینه قابل هضم هنگام استفاده از سورگوم دانهای در جیرههای جوجههای گوشتی، بهدلیل عدم نیاز به هزینههای اضافی برای فرآوری سورگوم دانهای و دارا بودن نتایج عملکردی مشابه با جیرههای فرآوری شده قابل توصیه است.
محمدرضا رضوانی؛ گوهر سعادت منش
دوره 19، شماره 2 ، مرداد 1396، ، صفحه 415-425
چکیده
اثر اسیدیکنندههای خوراکی گلوباسید ، گرینکب و استفادهی همزمان آنها بر عملکرد ، خصوصیات لاشه، گوارشپذیری مواد مغذی و جمعیت میکروبی ایلئوم جوجههای گوشتی با استفاده از 128 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه سویه تجاری کاب 500 مخلوط هر دو جنس در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و هشت قطعه پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارهای ...
بیشتر
اثر اسیدیکنندههای خوراکی گلوباسید ، گرینکب و استفادهی همزمان آنها بر عملکرد ، خصوصیات لاشه، گوارشپذیری مواد مغذی و جمعیت میکروبی ایلئوم جوجههای گوشتی با استفاده از 128 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه سویه تجاری کاب 500 مخلوط هر دو جنس در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و هشت قطعه پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرهی شاهد، جیرهی شاهد+ 085/0 درصد گلوباسید، جیرهی شاهد + 035/0 درصد گرینکب و جیرهی شاهد+ 085/0 درصد گلوباسید+ 035/0درصد گرینکب بودند. تیمارهای آزمایشی بر عملکرد، خصوصیات لاشه و جمعیت میکروبی معنی دار نبود و بیشترین مقدار گوارشپذیری ظاهری مادهی خشک، مادهی آلی و پروتئین در تیمار حاوی مخلوط دو نوع اسیدی کنندهی گرین کب و گلوباسید در مقایسه با تیمار شاهد مشاهده شد. بر اساس نتایج این مطالعه، استفاده از مخلوط اسیدیکنندههای گرین کب و گلوباسید می تواند با بهبود گوارشپذیری مادهی خشک، مادهی آلی و پروتئین خام و تا حدودی کم کردن مصرف خوراک برای جوجه های گوشتی مفید باشد.
زهرا بختیاری؛ محمد سالارمعینی؛ محسن افشار منش
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 459-469
چکیده
بهمنظور بررسی امکان استفاده از پودر جوجه خروسهای نژاد لگهورن، در تغذیه مرغهای تخمگذار آزمایشی با استفاده از 200 قطعه مرغ تخمگذار سویه بونز در سن 50 هفتگی، طی سه دوره 28 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و هشت مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیرههای حاوی سطوح صفر (شاهد)، چهار، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی امکان استفاده از پودر جوجه خروسهای نژاد لگهورن، در تغذیه مرغهای تخمگذار آزمایشی با استفاده از 200 قطعه مرغ تخمگذار سویه بونز در سن 50 هفتگی، طی سه دوره 28 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و هشت مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیرههای حاوی سطوح صفر (شاهد)، چهار، هشت، 12 و 16 درصد پودر جوجه. نتایج آزمایش نشان داد در کل دوره پرورش، تغذیه مرغها با سطح 4 درصد پودر جوجه سبب افزایش وزن تخممرغ در مقایسه با سطوح هشت و 16 درصد شد (0/05>P). با افزایش سطح پودر جوجه در جیره از 12 به 16 درصد، مصرف خوراک در بازههای زمانی 50 تا 53 هفته و کل دوره بهطور معنیداری کاهش یافت (0/05>P). تیمارهای آزمایشی اثری بر میانگین ضریب تبدیل خوراک، تولید تخممرغ، توده تخم مرغ و میزان ضخامت پوسته تخممرغ نداشتند. بالاترین شاخص رنگ زرده با تغذیه 12 و 16 درصد پودر جوجه در مقایسه با تیمار شاهد و چهار درصد پودر جوجه مشاهده شد (0/05>P). مصرف 16 درصد پودر جوجه سبب افزایش مقاومت پوسته در مقایسه با گروه شاهد شد (0/05>P). با افزایش جایگزینی پودر جوجه در جیره پایه تا سطح 12 درصد، هزینه خوراک برای تولید هر کیلوگرم تخممرغ تولیدی کاهش یافت (0/05>P). براساس نتایج حاصل، می توان از پودر جوجه تا سطح 12 درصد در تغذیه مرغ های تخمگذار استفاده کرد.
طوبی ندری؛ سعید زین الدینی؛ ارمین توحیدی؛ غلامحسین ریاضی؛ مهدی ژندی؛ محسن شرفی
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 471-477
چکیده
هدف از این پژوهش ، بررسی اثر افزودن گلوتاتیون احیا به رقیقکننده بر پایه نانوذره لسیتین بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرایند انجماد و یخگشایی بود به همین منظور چهار سطح آنتیاکسیدان گلوتاتیون (صفر، یک، 2/5 و پنج میلیمولار) در رقیقکننده بر پایه نانوذرات لسیتین ارزیابی شد. اندازه ذرات لیستین تهیه شده با استفاده از دستگاه سونیکاتور ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ، بررسی اثر افزودن گلوتاتیون احیا به رقیقکننده بر پایه نانوذره لسیتین بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرایند انجماد و یخگشایی بود به همین منظور چهار سطح آنتیاکسیدان گلوتاتیون (صفر، یک، 2/5 و پنج میلیمولار) در رقیقکننده بر پایه نانوذرات لسیتین ارزیابی شد. اندازه ذرات لیستین تهیه شده با استفاده از دستگاه سونیکاتور به ابعاد نانو کاهش یافت. 48 انزال طی سه هفته از شش رأس گاو نر هلشتاین با میانگین سنی سه تا چهار سال جمعآوری و منجمد شد. صفات مورد ارزیابی پس از انجماد و یخگشایی شامل، فراسنجههای جنبایی با CASA، فعالیت غشای سلول (هاست) و یکپارچگی غشا (ائوزین- نگروزین) ریختشناختی اسپرم (محلول هانکوک) بود. نتایج نشان داد که استفاده از2/5 میلیمولار گلوتاتیون در رقیقکننده جنبایی کل و جنبایی پیشرونده را افزایش داد (بهترتیب 1/5±63/38 و 1/1±43/1) (p <0/05). درصد زندهمانی و سلامت غشای اسپرم در تیمار حاوی 2/5 میلیمولار بیشتر از سایر تیمارها بود. بهنظر میرسد، غلظت 2/52 میلیمولار گلوتاتیون میتواند غلظت بهینه رقیقکننده انجمادی گاو بر پایه نانوذره لسیتین باشد.
داریان شفیعی پور؛ سمیه سالاری؛ محسن ساری؛ سامان آبدانان مهدی زاده؛ مهدی زارعی
دوره 18، شماره 3 ، آبان 1395، ، صفحه 539-552
چکیده
اثرات منابع متفاوت لیپید وسطوح مختلف روی بر عملکرد، فعالیت باکتریایی تخممرغ وریختشناسی تخمدان مرغهای تخمگذار با استفاده از 288 قطعه مرغ تخمگذار در سن 60 هفتگی در یک آزمایش فاکتوریل 4×3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار، چهار تکرار و شش قطعه مرغ در هر تکرار و به مدت 10 هفته بررسی شد. جیره های آزمایشی دارای چهار درصد چربی از سه منبع متفاوت ...
بیشتر
اثرات منابع متفاوت لیپید وسطوح مختلف روی بر عملکرد، فعالیت باکتریایی تخممرغ وریختشناسی تخمدان مرغهای تخمگذار با استفاده از 288 قطعه مرغ تخمگذار در سن 60 هفتگی در یک آزمایش فاکتوریل 4×3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار، چهار تکرار و شش قطعه مرغ در هر تکرار و به مدت 10 هفته بررسی شد. جیره های آزمایشی دارای چهار درصد چربی از سه منبع متفاوت لیپید (روغن سویا، روغن ماهی و پیه) و چهار سطح روی ( 40، 100،200 و300 میلیگرم در کیلوگرم جیره) بودند. با افزایش سطح روی در جیره های حاوی منابع مختلف لیپید، مصرف خوراک کاهش یافت (05/0>P). با افزودن مکمل روی به جیرههای حاوی منابع مختلف لیپید، واحد هاو افزایش یافت (05/0>P). بیشترین واحد هاو در سطح 100 میلیگرم در کیلوگرم روی با روغن سویا و روغن ماهی مشاهده شد. افزایش سطح روی در جیره سبب افزایش مقاومت پوسته، ضخامت پوسته و درصد پوسته شد (05/0>P). در جیره حاوی پیه، با افزایش سطح روی تعداد فولیکول سفید بزرگ به طور خطی افزایش یافت (05/0>P). با افزودن مکمل روی به جیرههای حاوی منابع مختلف لیپید، بار میکروبی زرده به طور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). بر اساس نتایج این مطالعه، افزودن روی از منبع آلی به جیره های حاوی منابع مختلف لیپید، بجز کاهش بار میکروبی زرده نتوانسته شاخصهای دیگر مورد ارزیابی را تحت تاثیر قرار دهد.
سیروس فراستی
دوره 21، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 557-568
چکیده
هدف از انجام این آزمایش، شناسایی فعالیتهای تخمدانی در طول سال و تعیین طول مدت چرخههای فحلی گوسفند سنجابی بود. برای این منظور نمونههای سرم خون از 14 رأس میش سنجابی غیر آبستن موجود در ایستگاه تحقیقات دامپروری مهرگان کرمانشاه بهمدت یک سال و بهصورت هفتگی و روزانه (21 شهریور تا 20 آبان) جمعآوری و با استفاده از روش رادیوایمنواسی غلظت ...
بیشتر
هدف از انجام این آزمایش، شناسایی فعالیتهای تخمدانی در طول سال و تعیین طول مدت چرخههای فحلی گوسفند سنجابی بود. برای این منظور نمونههای سرم خون از 14 رأس میش سنجابی غیر آبستن موجود در ایستگاه تحقیقات دامپروری مهرگان کرمانشاه بهمدت یک سال و بهصورت هفتگی و روزانه (21 شهریور تا 20 آبان) جمعآوری و با استفاده از روش رادیوایمنواسی غلظت هورمون پروژسترون آنها اندازهگیری شد. با بررسی روند تغییرات روزانۀ غلظت پروژسترون خون مشخص شد که در بازهی زمانی 20 شهریور تا 21 آبان ماه، چهار چرخۀ فحلی وجود داشت. میانگین طول چرخههای فحلی اول تا چهارم بهترتیب 2/41±6/30، 1/90±8/33، 2/50±9/17 و 3/11±16/08 روز و میانگین فاصلۀ زمانی بین چرخههای فحلی 2/46±6/47 روز بهدست آمد. در 61/54 درصد میشها، اوج غلظت پروژسترون (2/02±2/80 نانوگرم در میلیلیتر) در ماه آبان ثبت شد و در 38/46 درصد، اوج غلظت پروژسترون (1/14 ± 1/45 نانوگرم در میلیلیتر) در فصل بهار، بهویژه در فروردین ماه ثبت شد. در ماههای خرداد، تیر، بهمن و اسفند بهترتیب 78/57، 78/57، 71/43 و 78/57 درصد از میشها در شرایط خاموشیجنسی کامل بودند، اما در آبان همۀ میشها چرخۀ تخمدانی فعال داشتند. میانگین طول مدت فعالیت تخمدانی حدود 38±215 روز در سال و در مقابل میانگین طول مدت خاموشیجنسی کامل 48±150 روز در سال برآورد شد. نتایج نشان داد میشهای سنجابی حدود 60 درصد از زمان سال را دارای چرخۀ تخمدانی فعال هستند؛ بنابراین، بهنظر میرسد اجرای برنامههای سه بار زایش در دو سال برای این گوسفندان بهطور طبیعی قابل اجرا باشد.