علی رضا بیژن نیا؛ علی رضا صیداوی؛ مانی غنی پور
دوره 12، شماره 2 ، مهر 1389، ، صفحه 1-10
چکیده
بیماری سفیدک پودری برگ توت از مهمترین بیماری های قارچی در مناطق پرورش نوغان جهان است. مقاومت ارقام توت در برابر این بیماری متفاوت است. در این تحقیق، اثر بیماری سفیدک پودری روی پنج رقم توت ‘کنموچی’، ‘بومی’، ‘کائیرونیز’، ‘ایچینویسه’ و ‘شین ایچینویسه’ بررسی شد. درصد رطوبت، پروتئین، فیبر، ازت، فسفر، کلسیم ...
بیشتر
بیماری سفیدک پودری برگ توت از مهمترین بیماری های قارچی در مناطق پرورش نوغان جهان است. مقاومت ارقام توت در برابر این بیماری متفاوت است. در این تحقیق، اثر بیماری سفیدک پودری روی پنج رقم توت ‘کنموچی’، ‘بومی’، ‘کائیرونیز’، ‘ایچینویسه’ و ‘شین ایچینویسه’ بررسی شد. درصد رطوبت، پروتئین، فیبر، ازت، فسفر، کلسیم و خاکستر در برگ های سالم و آلوده و نیز درصد تلفات لارو و شفیره، وزن کل و وزن پیله، وزن و درصد قشر ابریشمی پیله و تعداد پیله تولیدی در لاروهای مورد تغذیه با برگ های سالم و آلوده اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بیماری سفیدک پودری باعث کاهش مواد مغذی برگ توت و پارامترهای اقتصادی در لاروهای تغذیه شده با برگ های آلوده می شود (P < 0/01). درصد رطوبت برگ، پروتئین، ازت، فسفر و کلسیم در برگ های آلوده به سفیدک پودری توت در کلیه ارقام مورد مطالعه کمتر بود (P< 0.05). درصد تلفات شفیره، وزن پیله، وزن و درصد قشر ابریشمی پیله و تعداد پیله تولیدی پس از تغذیه با هر یک از ارقام برگ توت آلوده کمتر بود (P< 0.05). بنابراین، بر اثر کاهش کیفیت برگ توت در بیماری سفیدک پودری، میزان عملکرد در فرآیند پرورش کرم ابریشم کاهش می یابد.
حمیدرضا انصاری رنانی؛ حمیدرضا باقرشاه
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1390، ، صفحه 1-6
چکیده
این تحقیق، برای بررسی اثر روش های شیمیایی برای جدا کردن پشم از پوست بر کیفیت پشم و پوست گوسفند مغانی انجام شد. دو تیمار هیدروکسیـد سدیم (سه و پنج درصد) و دو تیمار سولفید سدیم (10 و 15 درصد) بر روی 100 جلد پوست مالیده شد و مدت زمان جدا شدن پشم از سطح پوست، قطر و طول الیاف ثبت شد. پوست های دباغی شده توسط سه ارزیاب ماهر از نظر پیاز مو، شکل، کش سانی، ...
بیشتر
این تحقیق، برای بررسی اثر روش های شیمیایی برای جدا کردن پشم از پوست بر کیفیت پشم و پوست گوسفند مغانی انجام شد. دو تیمار هیدروکسیـد سدیم (سه و پنج درصد) و دو تیمار سولفید سدیم (10 و 15 درصد) بر روی 100 جلد پوست مالیده شد و مدت زمان جدا شدن پشم از سطح پوست، قطر و طول الیاف ثبت شد. پوست های دباغی شده توسط سه ارزیاب ماهر از نظر پیاز مو، شکل، کش سانی، لش، نرم بودن، جذب آب، لطافت، صاف بودن، ضخامت و افت اندازه (قبل و بعد از دورگیری) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که پشم پوست های تیمار سولفید سدیم در مدت زمان کمتر جدا می شود (05/0 P<). کمترین زمان (1/4 ± 3/80 دقیقه) مربوط به تیمار 15 درصد سولفید سدیم و بیشترین زمان (3/5 ± 3/180 دقیقه) مربوط به تیمار سه درصد هیدروکسیدسدیم بود. امتیاز ارزیابی پوست های عمل آوری شده با 10 و 15 درصد سولفید سدیم و سه و پنج درصد هیدروکسید سدیم به ترتیب (1/0±) 2/30، (5/0±) 2/31، (5/0±) 37 و (0/1±) 8/35 بود. به طورکلی، کیفیت پوست های عمل آوری شده با هیدروکسید سدیم بهتر از پوست های عمل آوری شده با سولفید سدیم بود.
گلستان گلستانی میلانلو؛ سید داود شریفی؛ اکبر یعقوب فر؛ علی اکبر خادم
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 1-10
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثر مکمل آنزیمی ناتوزایم پلاس در جیره های حاوی گندم و کنجاله کلزا بر عملکرد و دستگاه گوارش جوجه های گوشتی، با استفاده از 336 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری آربراکرز در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار انجام شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: 1 - جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا (شاهد)، 2 - جیره حاوی 30 درصد ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثر مکمل آنزیمی ناتوزایم پلاس در جیره های حاوی گندم و کنجاله کلزا بر عملکرد و دستگاه گوارش جوجه های گوشتی، با استفاده از 336 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری آربراکرز در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار انجام شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: 1 - جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا (شاهد)، 2 - جیره حاوی 30 درصد گندم و 3 - جیره حاوی 30 درصد گندم و 10 درصد کنجاله کلزا که با افزودن ناتوزایم به مقدار 350 گرم در تن در مجموع شش تیمار منظور شد. در دوره آغازین و کل دوره افزودن آنزیم به جیره حاوی گندم و کنجاله کلزا، مقدار خوراک مصرفی، میزان افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی را بهبود داد (01/0 >P). استفاده از ناتوزایم پلاس در جیره های حاوی گندم و گندم + کنجاله کلزا، وزن نسبی اندام های گوارشی را نسبت به جیره های مشابه بدون آنزیم به طور معنی داری کاهش داد (05/0 >P). نتایج حاصل از این آزمایش، بیان گر تأثیر مثبت ناتوزایم پلاس بر عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های حاوی گندم و کنجاله کلزا به ویژه در دوره آغازین می باشد.
امید وثوق شریفی؛ اکبر یعقوب فر؛ سید داود شریفی؛ قدرت اله میرزاده؛ فیروز عسکری
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین ارزش غذایی جلبک گراسیلاریوپسیز پرسیکا و بررسی امکان استفاده از آن در تغذیه مرغان تخم گذار انجام شد. در مرحله اول، انرژی قابل متابولیسم و ترکیبات شیمیایی جلبک اندازه گیری شد. در مرحله دوم، اثر سطوح مختلف جلبک در جیره مرغ های تخم گذار با استفاده از 100 قطعه مرغ سویه های لاین w-36، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج ...
بیشتر
این آزمایش به منظور تعیین ارزش غذایی جلبک گراسیلاریوپسیز پرسیکا و بررسی امکان استفاده از آن در تغذیه مرغان تخم گذار انجام شد. در مرحله اول، انرژی قابل متابولیسم و ترکیبات شیمیایی جلبک اندازه گیری شد. در مرحله دوم، اثر سطوح مختلف جلبک در جیره مرغ های تخم گذار با استفاده از 100 قطعه مرغ سویه های لاین w-36، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار (جیره های حاوی سطوح صفر، پنج، 10، 15 و 20 درصد جلبک) و پنج تکرار، به مدت 12 هفته بررسی شد. درصد تخم گذاری، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل، وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ به طور هفتگی اندازه گیری شد. مقدار پروتئین خام، فیبر خام، چربی خام، کلسیم و فسفر در جلبک گراسیلاریوپسیز پرسیکا به ترتیب 05/23، 2/7، 1/0، 9/0 و 34/0 درصد و مقدار انرژی قابل متابولیسم ظاهری و ظاهری تصحیح شده برای ازت ترتیب 04/2185 و 72/2195 کیلوکالری در کیلوگرم بود. در تیمارهای حاوی بیش از پنج درصد جلبک میزان تخم گذاری کاهش و ضریب تبدیل افزایش یافت (05/0P<). توده تخم مرغ در تیمارهای حاوی بیش از 10 درصد جلبک کاهش یافت (05/0P<). نتایج نشان داد که می توان تا سطح پنج درصد از جلبک گراسیلاریوپسیز پرسیکا در جیره غذایی مرغان تخم گذار بدون اثر منفی بر عملکرد استفاده نمود.
محمدرضا عالمیان؛ علی اکبر خادم؛ سید داود شریفی
چکیده
این آزمایش به منظور تعیین اثرات آنزیمهای تجاری ناتافوس و سافیزیم در جیرههای غذایی حاوی سبوس برنج بر عملکرد جوجههای گوشتی با استفاده از 200 قطعه جوجه از هیبرید تجاری رأس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و چهار تکرار انجام شد. پنج جیره آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت و سویا (شاهد)، جیره حاوی سبوس برنج، جیره حاوی ...
بیشتر
این آزمایش به منظور تعیین اثرات آنزیمهای تجاری ناتافوس و سافیزیم در جیرههای غذایی حاوی سبوس برنج بر عملکرد جوجههای گوشتی با استفاده از 200 قطعه جوجه از هیبرید تجاری رأس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار آزمایشی و چهار تکرار انجام شد. پنج جیره آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت و سویا (شاهد)، جیره حاوی سبوس برنج، جیره حاوی سبوس برنج + آنزیم ناتافوس، جیره حاوی سبوس برنج + آنزیم سافیزیم و جیره حاوی سبوس برنج + ناتافوس + سافیزیم بود. مقدار سبوس برنج در جیرهها در دورههای آغازین، رشد و پایانی بهترتیب 15، 20 و 25 درصد بود. نتایج نشان داد که جیرههای حاوی سبوس برنج و آنزیم نسبت به جیره حاوی سبوس و بدون آنزیم به مقدار کمتری مصرف شدند (05/0P<). افزودن آنزیم به جیرههای حاوی سبوس برنج، میزان افزایش وزن و ارتفاع پرزهای روده را افزایش داد (05/0P<). نتایج نشان داد که افزودن آنزیم ناتافوس یا سافیزیم به جیرههای حاوی 15، 20 و 25 درصد سبوس برنج، به ترتیب در دورههای آغازین، رشد و پایانی و همچنین کل دوره بر عملکرد جوجههای گوشتی اثر مثبت دارد.
محمد یازرلو؛ داود شریفی؛ فرید شریعتمداری؛ عبدالرضا صالحی
چکیده
بهمنظور تعیین سطح مطلوب انرژی و پروتئین در جیرۀ دورۀ رشد بلدرچین ژاپنی، از تعداد 360 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در آزمایش فاکتوریل 3 × 3، [سه سطح انرژی سوختوسازپذیر (2750، 2850 و 2950 کیلوکالری در کیلوگرم) و سه سطح پروتئین (24، 26 و 28 درصد)] در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار استفاده شد. مصرف خوراک و افزایش وزن هفتگی ...
بیشتر
بهمنظور تعیین سطح مطلوب انرژی و پروتئین در جیرۀ دورۀ رشد بلدرچین ژاپنی، از تعداد 360 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در آزمایش فاکتوریل 3 × 3، [سه سطح انرژی سوختوسازپذیر (2750، 2850 و 2950 کیلوکالری در کیلوگرم) و سه سطح پروتئین (24، 26 و 28 درصد)] در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار استفاده شد. مصرف خوراک و افزایش وزن هفتگی اندازهگیری، و ضریب تبدیل غذا محاسبه شد. در پایان دوره، از هر واحد آزمایشی چهار قطعه پرنده (از هر دو جنس) انتخاب و پس از خونگیری برای بررسی صفات لاشه، کشتار شدند. غلظت سرمی هورمون رشد در نمونههای خون اندازهگیری شد. افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل، و بازده لاشۀ پرندگان تیماری که جیرۀ حاوی 2850 کیلوکالری در کیلوگرم انرژی سوختوسازپذیر و 26 درصد پروتئین دریافت کردند بهتر بود (05/0>P). غلظت سرمی هورمون رشد پرندگان تغذیهشده با جیرۀ حاوی 2750 کیلوکالری در کیلوگرم انرژی سوختوسازپذیر بیشتر بود (05/0>P). بدین ترتیب جیرۀ حاوی 2850 کیلوکالری در کیلوگرم انرژی سوختوسازپذیر و 26 درصد پروتئین بهعنوان جیرۀ رشد بلدرچین توصیه میشود.
قاسم متقی نیا؛ همایون فرهنگ فر؛ محسن احمدی شاهرخت؛ عبدالاحد شادپرور؛ مجید جعفری
چکیده
اثر ضریب همخونی بره و والدین بر وزن پشم با استفاده از 10868 رکورد وزن پشم مربوط به 3244 رأس برۀ ایرانبلک (1633 نر و 1611 ماده) حاصل از 96 قوچ و 995 میش جمعآوریشده طی سالهای 1362 تا 1385 در مرکز اصلاح نژاد دام شمال شرق کشور (ایستگاه عباسآباد، واقع در در کیلومتر 25 سرخسـمشهد) بررسی شد. اثر سال و ماه پشمچینی، ضریب همخونی بره و مادر، جنس، ...
بیشتر
اثر ضریب همخونی بره و والدین بر وزن پشم با استفاده از 10868 رکورد وزن پشم مربوط به 3244 رأس برۀ ایرانبلک (1633 نر و 1611 ماده) حاصل از 96 قوچ و 995 میش جمعآوریشده طی سالهای 1362 تا 1385 در مرکز اصلاح نژاد دام شمال شرق کشور (ایستگاه عباسآباد، واقع در در کیلومتر 25 سرخسـمشهد) بررسی شد. اثر سال و ماه پشمچینی، ضریب همخونی بره و مادر، جنس، و تیپ تولد بره بر وزن پشم معنیدار بود. 6/92 درصد حیوانات موجود در شجره، همخون بودند. میانگین و انحراف معیار ضریب همخونی بره، پدر، و مادر در کل جمعیت بهترتیب 1/6±1/8 و 1/6±5/6 و 8/5±3/5 و در جمعیت همخون 7/5±0/9 و 1/6±0/7 و 8/5±7/5 درصد بود. حداقل و حداکثر ضریب همخونی بره بهترتیب صفر و 4/36 درصد بود. افزایش هر یک درصد ضریب همخونی بره، سبب کاهش وزن پشم به مقدار 9/26 و 8/4 و 3/4 و 1/13 گرم در برههای نر چهارقلو، مادۀ دوقلو، مادۀ سهقلو، و مادۀ چهارقلو شد. با افزایش هر یک درصد ضریب همخونی مادر، وزن پشم برهها به میزان 4/1 گرم کاهش یافت. روند تغییرات سالانۀ ضریب همخونی برای کل حیوانات و حیوانات همخون بهترتیب 02/0±2/0 و 02/0±1/0 درصد و معنیدار بود. برای کاهش تأثیرات زیانبار همخونی، لازم است برنامۀ تلاقی کنترلشده درنظر گرفته شود.
مختار علی عباسی؛ سیما ساور سفلی
چکیده
استراتژیهای گوناگون انتخاب و تعیین شاخص انتخاب مناسب اصلاح نژاد گوسفند نژاد افشاری با شبیهسازی کامپیوتری بررسی شد. اهمیت نسبی هر یک از صفات با ضرایب اقتصادی برآوردشده مشخص و از سودآورترین صفات برای تشکیل شاخص انتخاب استفاده شد. شاخصهای مطالعهشده در این تحقیق شامل ترکیبهای گوناگونی از سه صفت وزن بدن میش در زمان جفتگیری ...
بیشتر
استراتژیهای گوناگون انتخاب و تعیین شاخص انتخاب مناسب اصلاح نژاد گوسفند نژاد افشاری با شبیهسازی کامپیوتری بررسی شد. اهمیت نسبی هر یک از صفات با ضرایب اقتصادی برآوردشده مشخص و از سودآورترین صفات برای تشکیل شاخص انتخاب استفاده شد. شاخصهای مطالعهشده در این تحقیق شامل ترکیبهای گوناگونی از سه صفت وزن بدن میش در زمان جفتگیری (EBW)، وزن بیدۀ پشم سالیانه (AWW)، و کل وزن از شیرگیری بهازای هر میش در معرض آمیزش (TWWEE) بودند. شاخص یک شامل هر سه صفت و شاخصهای دو، سه، و چهار بهترتیب شامل AWW و TWWEE، EBW و TWWEE و TWWEE بود. در کل شاخصهای مطالعهشده با افزایش اندازۀ گله و کاهش نسبت قوچ، میانگینهای ژنوتیپ کل، شاخص انتخاب، و پیشرفت اقتصادی افزایش پیدا کرد، ولی میانگین همخونی در گله کاهش یافت. در اکثر موارد با کاهش یک صفت از شاخص انتخاب، مقدار ژنوتیپ کل کاهش یافت. براساس نتایج تحقیق حاصل، شاخصی شامل صفات وزن بیدۀ پشم سالیانه، وزن بدن میش، و کل وزن از شیرگیری بهازای هر میش در معرض آمیزش (شاخص انتخاب کامل) مناسبترین شاخص انتخاب برای اصلاح نژاد گوسفند افشاری در شرایط روستایی است. این شاخص بیشترین میانگین شاخص انتخاب، ژنوتیپ کل، و پیشرفت اقتصادی را دارد.
یحیی محمدی؛ محمد مهدی شریعتی؛ سعید زره داران؛ محمد رزم کبیر؛ محمدباقر صیادنژاد؛ محمدباقر زندی
چکیده
انتخاب ژنومی ابزاری جدید برای برآورد ارزشهای اصلاحی صفات کمّی با استفاده از نشانگرهای مولکولی است. معیار کارایی انتخاب ژنومی، دقت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومی است. در تحقیق حاضر، دقت پیشبینی ژنومی روشهای پارامتری و ناپارامتری در 345 گاو هلشتاین محاسبه شد. صفات مطالعهشده مقدار شیر، میزان چربی، میزان پروتئین، و سلولهای ...
بیشتر
انتخاب ژنومی ابزاری جدید برای برآورد ارزشهای اصلاحی صفات کمّی با استفاده از نشانگرهای مولکولی است. معیار کارایی انتخاب ژنومی، دقت پیشبینی ارزشهای اصلاحی ژنومی است. در تحقیق حاضر، دقت پیشبینی ژنومی روشهای پارامتری و ناپارامتری در 345 گاو هلشتاین محاسبه شد. صفات مطالعهشده مقدار شیر، میزان چربی، میزان پروتئین، و سلولهای سوماتیک شیر بود. دو روش پارامتری بهترین پیشبینی نااریب خطی ژنومیک (GBLUP) و بیز B و دو روش ناپارامتری فضای هیلبرت با هستۀ بازآفرین (RKHS) و شبکههای عصبی (NN) برای برآورد تأثیرات نشانگرها و پیشبینی و دقت ارزشهای اصلاحی ژنومی استفاده شد. دقت پیشبینی ژنومی در دامنۀ 39/0 (برای سلولهای سوماتیک) تا 73/0 (برای تولید چربی) محاسبه شد. بیز B و دو روش ناپارامتری در مقایسه با روش GBLUP دچار کوچککردن بیشتر پیشبینیها شده بودند (منحنی ضریب رگرسیون ارزش اصلاحی ژنومی بر ارزش اصلاحی کلاسیک بیشتر از یک بهدست آمد). درمقایسه با همۀ روشها دقت بیز B بیشتر شد. میانگین مربعات خطای پیشبینی برای روش GBLUP به نسبت دیگر روشها برای صفات مطالعهشده کمتر برآورد شد. مدل رگرسیون بیز B برای انتخاب ژنومی در این جمعیت مطلوب بود، ولی برای بهبود دقت با این روش نیاز به کاهش آبرفتگی پیشبینی در این روش است.
منوچهر مرادی؛ رستم عبدالهی آرپناهی؛ بهزاد همتی؛ ابوالقاسم لواف
چکیده
هدف از این مطالعه مقایسه سه روش پارامتری (GBLUP، BayesB، RKHS) و دو روش بازنمونهگیری (Bagging GBLUP و Random Forest) در پیش بینی ارزشهای اصلاحی ژنومیک برای صفاتی با ساختار ژنتیکی متفاوت بود. یک ژنوم با سه کروموزوم، هر کروموزوم به طول یک مورگان شبیهسازی شد و روی آن 1500 نشانگر تک نوکلئوتیدی (SNP) در سه سناریو 50، 100 و 200QTL به طور یکنواخت پخش شدند. اثر جایگزینی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مقایسه سه روش پارامتری (GBLUP، BayesB، RKHS) و دو روش بازنمونهگیری (Bagging GBLUP و Random Forest) در پیش بینی ارزشهای اصلاحی ژنومیک برای صفاتی با ساختار ژنتیکی متفاوت بود. یک ژنوم با سه کروموزوم، هر کروموزوم به طول یک مورگان شبیهسازی شد و روی آن 1500 نشانگر تک نوکلئوتیدی (SNP) در سه سناریو 50، 100 و 200QTL به طور یکنواخت پخش شدند. اثر جایگزینی QTLها با استفاده از توزیع نرمال استاندارد، گاما و یکنواخت با وراثتپذیری 30 درصد مدل سازی شدند. توانایی پیشبینی روشهای آماری با استفاده از آمارههای همبستگی بین ارزشهای اصلاحی پیشبینی شده و واقعی و همچنین رگرسیون ارزش اصلاحی واقعی بر پیشبینی شده بررسی شد. نتایج نشان داد در جمعیتهای تایید، روش RF باعث بیش-برآورد رگرسیون ارزشهای اصلاحی واقعی بر پیشبینی شده شد، در حالی که روشهای GBLUP، BayesB و RKHS منجر به کم-برآورد ضریب رگرسیون شدند. به جز روش Bagging GBLUP در دیگر روشها تفاوت معنی داری با تغییر توزیع اثرات QTL مشاهده نشد اما در مجموع عملکرد دو روش GBLUP و BayesB نسبت به دیگر روشها بهتر بود. یکی از دلایل احتمالی برتری GBLUP و BayesB بر دیگر روشها میتواند شبیه سازی صفات با اثرات صرفا ًژنتیکی افزایشی بوده باشد. به طور کلی، روشهای GBLUP و BayesB بر روش های بازنمونهگیری در پیشبینی های ژنومی ارجحیت دارند.
اردشیر محیط؛ زهرا علیمرادی تمرین؛ حسن درمانی کوهی؛ نوید قوی حسین زاده
چکیده
به منظور بررسی اثر آنزیم زایلاناز و اسانس باریجه برعملکرد تولیدی و میکروفلور روده جوجههای گوشتی، از تعداد 160 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا" تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2، با چهار تکرار و 10 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی به مدت 42 روز، استفاده شد. فاکتورها شامل آنزیم زایلاناز در دو سطح ( 0 و 2/0 گرم) و اسانس باریجه در ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر آنزیم زایلاناز و اسانس باریجه برعملکرد تولیدی و میکروفلور روده جوجههای گوشتی، از تعداد 160 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا" تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2، با چهار تکرار و 10 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی به مدت 42 روز، استفاده شد. فاکتورها شامل آنزیم زایلاناز در دو سطح ( 0 و 2/0 گرم) و اسانس باریجه در دو سطح (0 و 1/0 گرم) بود که به هر کیلو جیره مصرفی اضافه شد. در طول دوره پرورش وزن بدن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و تلفات بهصورت دورهای اندازهگیری شد. در روزهای 21 (میان دوره) و 42 (پایان دوره) 2 قطعه جوجه از هر تکرار جهت تعیین خصوصیات لاشه کشتار شدند و به منظور بررسی جمعیت میکروبی باکتری اشرشیاکلی و لاکتوباسیلوس ایلئومی، از مواد داخل روده جوجههای ذبح شده نمونهگیری شد. افزودن آنزیم سبب افزایش وزن و بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره رشد ونیز بهبود ضریب تبدیل در کل دوره آزمایش شد (05/0PP). به طور کلی نتیجه گیری میشود که استفاده از مخلوط آنزیم و اسانس میتواند برای بهبود عملکرد جوجههای گوشتی قابل توصیه باشد.
فرض الله مصطفایی؛ محمد ابراهیم نوریان سرور؛ محمد معینی
چکیده
در این مطالعه تأثیر پساب تقطیری ملاس خشکشده با سبوس بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر شکمبه، جمعیت پروتوزوآ و برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون برههای پرواری با استفاده از 21 رأس بره نر چهار ماهه نژاد مهربان (میانگین وزن 5/0±35) در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تیمار بهمدت 74 روز (14 روز سازگاری و 60 روز آزمایش) بررسی شد. جیرههای آزمایشی ...
بیشتر
در این مطالعه تأثیر پساب تقطیری ملاس خشکشده با سبوس بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر شکمبه، جمعیت پروتوزوآ و برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون برههای پرواری با استفاده از 21 رأس بره نر چهار ماهه نژاد مهربان (میانگین وزن 5/0±35) در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تیمار بهمدت 74 روز (14 روز سازگاری و 60 روز آزمایش) بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل جیره شاهد (فاقد پساب تقطیر ملاس)؛ جیره حاوی 25درصد بخش کنسانتره پساب تقطیری خشکشده با سبوس و جیره حاوی50 درصد بخش کنسانتره حاوی پساب ملاس خشکشده با سبوس بود. وزن برهها بهطور هفتگی اندازهگیری شد و در پایان روزهای 30 و 60 پرواربندی از آنها خونگیری شد. در پایان روز 60 پرواربندی مایع شکمبه برهها نمونه تهیه شد. نتایج نشان داد در ماه دوم تحقیق و در کل دوره آزمایش ماده خشک مصرفی برههایی که در جیره 25 و 50 درصد بخش کنسانتره پساب ملاس دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه شاهد کاهش داشت (002/0=P) افزودن پساب ملاس در سطح 25 درصد (تیمار اول)؛ نسبت به گروه شاهد غلظت نیتروژن را 35/10 درصد (054/0=P) واسیدهای چرب فرّار کل را 46 درصد افزایش داد (016/0=P). کل جمعیت پروتوزوآ تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفت. قیمت هر کیلوگرم جیره تیمارهای 25 و 50درصد پساب تقطیری نسبت به گروه شاهد بهترتیب 74 و 155 تومان کاهش داشت. نتایج کلی این مطالعه نشان داد پساب تقطیری ملاس خشکشده با سبوس ضمن کاهش قیمت تمامشده خوراک میتواند تا سطح50 درصد کنسانتره استفاده شود.
مسعود علی پناه
چکیده
بهمنظور تعیین تداخل اثرات غلبه در برآورد پارامترهای ژنتیکی، از دو مدل افزایشی و افزایشی - غلبه برای برآو رد پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف کیفیت 631 لاشه گاو گوشتی نر دورگ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرمافزارهای Plink (نسخه 1/9) و GVCBLUP (نسخه 3/9) تجزیه شدند. نتایج نشان داد که بیشتر صفات کیفی لاشه وراثتپذیری بالایی داشتند، اما دو ...
بیشتر
بهمنظور تعیین تداخل اثرات غلبه در برآورد پارامترهای ژنتیکی، از دو مدل افزایشی و افزایشی - غلبه برای برآو رد پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف کیفیت 631 لاشه گاو گوشتی نر دورگ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرمافزارهای Plink (نسخه 1/9) و GVCBLUP (نسخه 3/9) تجزیه شدند. نتایج نشان داد که بیشتر صفات کیفی لاشه وراثتپذیری بالایی داشتند، اما دو صفت ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند و وزن لاشه گرم دارای وراثتپذیری پایینی (بهترتیب 0/15 و 0/11) بودند. واریانس غلبه برای صفات وزن لاشه گرم، ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند، چربی پشت اولتراسوند و ماهیچه چشمی دنده (بهترتیب 0/13، 0/440، 0/89 و0/33) بالا بود ولی برای سایر صفات (تولید گوشت لخم، درجه ماربلینگ، چربی پشت، ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند و درجه لاشه) اثر غلبه مشاهده نشد یا بسیار جزئی برآورد گردید. هنگامی که واریانس غلبه صفات پایین بود، تاثیری بر برآورد GBLUP نداشت. برآورد وراثتپذیری صفات مورد بررسی به مقدار کم تحتتاثیر افزودن اثر غلبه در مدل قرار گرفت. مهمترین نواحی ژنومی موثر بر صفات کیفی لاشه مربوط یه ژن-های LAP3، THBS4 و PCDH9 بود. پیشنهاد می گردد، برای درک بهتر از ساختار ژنتیکی صفات و برنامه ریزی بهتر اصلاح نژادی، اثرات غلبه در مدل برآورد پارامترهای ژنتیکی اضافه شود.
سیاوش منظوری؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان شاخصی برای انتخاب نشانگرها در کاهش اندازه پنلهای نشانگری کاربرد دارد. برای تخمین محتوای اطلاعاتی هر نشانگر، از آماره Fst رایت، آماره θ، آماره دلتا، آماره D، آماره Gst، آماره G'st، آماره G"st و آنالیز مؤلفه های اصلی استفاده گردید. در این مطالعه، از آماره لگاریتم نسبت درستنمایی برای انتخاب نشانگرها استفاده شد. با توجه به نتایج، همه روشهای انتخاب برای شناسایی نشانگرها دارای رفتار و عملکرد مشابهی بودند. تعداد نشانگرهای مشترک بین روشها حداقل 42 نشانگر و حداکثر 499 نشانگر SNP بود. به طور کلی، روش آماره Fst نیازمند تعداد کمتری از نشانگرها برای رسیدن به انتساب موفق بود. آمارههای G'st و G"st با بیش از 350 نشانگر برای دستیابی به 95% انتساب صحیح، عملکرد ضعیفی را نشان دادند. لازم به ذکر است که تنها با 60 نشانگر برتر، دستیابی به موفقیت بیش از 70 درصد امکان پذیر است. با توجه به نتایج، Fst جفتی رایت از سایر روشهای انتخاب SNP دارای عملکرد بهتری بود. نتایج حاصله منجر به ایجاد پنلهای انحصاری جهت شناسایی نژادهای متنوع میگردد که دارای اهمیت اقتصادی زیادی است.
سید ضیاالدین میرحسینی؛ شهلا نعمت اللهیان؛ سید حسین حسینی مقدم؛ نوید قوی حسین زاده؛ رامین عبدلی؛ یوسف خیرخواه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد هیبریدهای حاصل از تلاقی شش لاین کرم ابریشم ژاپنی IRA1، IRA3، IRA5، IRA7، IRA9 و IRA11 با شش لاین کرم ابریشم چینی IRA2، IRA4، IRA6، IRA8، IRA10 و IRA12 بود. هیبریدهای جدید حاصل از تلاقی لاینهای مذکور به همراه هیبریدهای تجاری موجود (به عنوان شاهد) برای شش صفت وزن پیله، وزن قشر پیله، درصد قشر پیله، وزن پیلههای خوب، درصد شفیرگی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد هیبریدهای حاصل از تلاقی شش لاین کرم ابریشم ژاپنی IRA1، IRA3، IRA5، IRA7، IRA9 و IRA11 با شش لاین کرم ابریشم چینی IRA2، IRA4، IRA6، IRA8، IRA10 و IRA12 بود. هیبریدهای جدید حاصل از تلاقی لاینهای مذکور به همراه هیبریدهای تجاری موجود (به عنوان شاهد) برای شش صفت وزن پیله، وزن قشر پیله، درصد قشر پیله، وزن پیلههای خوب، درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب در بهار 1399 پرورش یافته و عملکرد آنها ثبت شد. هیبریدهای IRA7×IRA6 و IRA7×IRA12 برای صفات تولیدی وزن پیله و وزن قشر پیله عملکرد بالاتری نسبت به هیبریدهای تجاری داشتند (p<0.01)، اما هنگامی که صفات تولیدی همراه با صفات ماندگاری (درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب) در شاخص ارزیابی لحاظ شدند جزو هیبریدهای منتخب قرار نگرفتند. وزن قشر پیله و درصد قشرپیله در هیبرید تجاری 32×31 بیشتر از سایر هیبریدها (جدید و تجاری) بود (p<0.01). میانگینهای صفات درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب تفاوت معنیدار بین هیبریدها داشتند (p<0.01)، و ترکیبات IRA5×IRA12، IRA1×IRA10 و IRA11×IRA6 کمترین میانگین را برای هر دو صفت نسبت به سایر هیبریدها از خود نشان دادند (p<0.01). نتایج حاصل نشان داد که هفت هیبرید IRA9×IRA2، IRA11×IRA2، IRA3×IRA6، IRA3×IRA2، IRA7×IRA4، IRA7×IRA10، IRA7×IRA8 از میزان حداقل تعیین شده برای هر شش صفت بیشتر بودند. از میان این هیبریدها بر اساس عملکرد آنها در آزمایشات مزرعه ای و منطقه ای تعدادی در خط تولید تجاری جهت تأمین تخم نوغان مورد نیاز کشور قرار خواهند گرفت.
عباس میرزاپور آبیبگلو؛ نعمت هدایت؛ رضا خلخالی ایوریق؛ رضا سید شریفی
چکیده
بهدلیل تنوع اقلیمی بالا در ایران، گوسفندان بومی کشور، از تنوع چشمگیری برخوردار هستند. بهنظر میرسد تفاوتهای اقلیمی، ردپایی در ژنوم نژادهای بومی مناطق مختلف جهان به جای گذاشته باشند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی نشانههای انتخاب مرتبط با گوسفندان ایرانی در مقایسه با نژاد غیرایرانی رومانف در سطح ژنوم میباشد. به این منظور، ...
بیشتر
بهدلیل تنوع اقلیمی بالا در ایران، گوسفندان بومی کشور، از تنوع چشمگیری برخوردار هستند. بهنظر میرسد تفاوتهای اقلیمی، ردپایی در ژنوم نژادهای بومی مناطق مختلف جهان به جای گذاشته باشند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی نشانههای انتخاب مرتبط با گوسفندان ایرانی در مقایسه با نژاد غیرایرانی رومانف در سطح ژنوم میباشد. به این منظور، از دادههای توالییابیشده کل ژنوم گوسفندان ایرانی و غیرایرانی موجود در پایگاه دادهای NCBI استفاده گردید. این توالیها، پس از سنجش و پالایش کیفی، به ژنوم مرجع گوسفند همطراز شدند. پس از شناسایی تنوعهای ژنومی، برای شناسایی نواحی تحت انتخاب مثبت در ژنوم گوسفندان ایرانی، از دو روش Fst و XP-EHH استفاده شد. پس از استخراج ژنهای موجود در نواحی تحت انتخاب، با استفاده از نرمافزار BEDtools و فایل GTF مرتبط با ژنوم گوسفند، شرحنویسی عملکردی این ژنها با استفاده از آنالیز هستیشناسی ژن صورت پذیرفت. براساس نتایج بهدستآمده، بهترتیب 907 و 311 ژن کدکننده پروتئین توسط روشهای Fst و XP-EHH شناسایی شدند که تعداد 29 ژن بین این دو روش مشترک بودند. ارزیابیهای بیشتر نشان داد که تعدادی از این ژنها، در صفات مرتبط با بهبود کیفیت چربی شیر (PCCB)، باروری (SPATA5، RAB35 و DICER1)، رشدونمو ماهیچهای (NF1، AKAP6 و HDAC9)، وزن بدن (FBXL3، GRID2 و ADAMTS17)، سازگاری به نواحی سخت بیابانی و کوهستانی (BMPR2 و NF1) و شیر (EXOC6B) دخیل هستند. نتایج نشان داد که گوسفندان ایرانی احتمالاً برای سازگاری به مناطق خشک بیابانی و ارتقای کیفیت گوشت و شیر موردانتخاب قرار گرفتهاند.
حسین محمدی؛ امیر حسین خلتآبادی فراهانی؛ مهدیه مهدیپور
چکیده
هدف: شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت هستند فراهم کرده و درک بهتری از روابط بین فنوتیپ و ژنوتیپ ارائه کند. در طول چند دهه گذشته، برنامه انتخاب در جوجههای گوشتی براساس رشد سریع و افزایش بازده غذایی انجام گرفته است. از طرفی این سرعت رشد بالا به علت همبستگی ژنتیکی با ...
بیشتر
هدف: شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت هستند فراهم کرده و درک بهتری از روابط بین فنوتیپ و ژنوتیپ ارائه کند. در طول چند دهه گذشته، برنامه انتخاب در جوجههای گوشتی براساس رشد سریع و افزایش بازده غذایی انجام گرفته است. از طرفی این سرعت رشد بالا به علت همبستگی ژنتیکی با افزایش ذخیره چربی بدن، باعث کاهش کیفیت گوشت شده است که متخصصین اصلاح نژاد طیور را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ژنومی تحت انتخاب مثبت مرتبط با ذخیره چربی بدن در سن هفت هفتگی جوجههای گوشتی با استفاده از روش آماری مبتنی بر عدم تعادل پیوستگی بود.
روش پژوهش: بدین منظور تعداد 475 قطعه پرنده دو لاین جوجه گوشتی کشور چین در نسل یازدهم که بهصورت واگرا هدف انتخاب بودند، با استفاده از یک تراشه 60K تعیین ژنوتیپ شده بودند، استفاده گردید. در مرحله اول شناسایی مناطق ژنومی و ژنهای کاندیدای مرتبط با ذخیره چربی توسط آزمون XP-EHH که مبتنی بر عدم تعادل پیوستگی است بهوسیله نرمافزار Selscan (نسخه 0/2) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین مناطق ژنومی کاندیدای مرتبط با صفت ذخیره چربی بدن یک درصد ارزش بالایی آماره XP-EHH بهصورت پنجرههای ژنومی 10 نشانگری انتخاب شدند. در نهایت جهت شناسایی ژنهای کاندیدای مرتبط با صفت مورد پژوهش و نقش عملکردی آنها بهترتیب از برنامه BioMart و DAVID استفاده شد. همچنین برای بررسی وجود QTLهای مرتبط با صفت ذخیره چربی در مناطق ژنومی شناساییشده از آخرین نسخه منتشرشده پایگاه برخطAnimal genome استفاده شد.
یافتهها: بررسی ژنهای گزارششده در مناطق کاندیدا نشان داد که در داخل یا مجاورت این نواحی، ژنهای STAB2، TAPT1، JDP2، FNDC3B، PTPN11، ADIPOR1 و SLC44A3 قرار داشتند. بررسی بیوانفورماتیکی این مناطق نشان داد، ژنهای موجود در این مناطق با متابولیسم لیپید، انتقال اسیدهای چرب، گیرندههای لیپوپروتئین، متابولیسم و هومئوستازی گلوکز مرتبط بودند. با بررسی مناطق ژنومی کاندیدا در پایگاهAnimal genome ، QTLهای مرتبط با وزن چربی محوطه بطنی و وزن چربی لاشه گزارش شده بود.
نتیجهگیری کلی: بهطور کلی ژنهای متعددی که در نواحی ژنومی شناساییشده براساس عملکرد میتوانند بهعنوان کاندیداهای تحت انتخاب مطرح باشند. به هر حال، بررسی بیشتر ژنهای مرتبط با مناطق ژنومی بهدستآمده از مطالعات جستجوی پویش ژنومی ضروری است. نتایج این پژوهش میتواند در درک ساز و کار ژنتیکی کنترلکننده صفت ذخیره چربی بدن با هدف افزایش وزن همراه با کاهش ذخیره چربی بدنی در طی دوره پرورش جوجه گوشتی مورداستفاده قرار گیرد.
محمد اسدی؛ رضا کمالی؛ نادر اسدزاده
چکیده
هدف: برنامهریزی جهت سلامت جنین در گاوهای شیری یک امر حیاتی میباشد، زیرا استرس اکسیداتیو مادر نهتنها بر سلامت فوری پس از زایمان تأثیر میگذارد، بلکه پیامدهای بلندمدتی برای رشد، نمو، تابآوری و استقامت گوساله نیز دارد. از طرفی افزایش استرس اکسیداتیو و تولید بیش از حد رادیکالهای آزاد در دوره انتقال روی جنین در حال رشد تأثیر میگذارد. ...
بیشتر
هدف: برنامهریزی جهت سلامت جنین در گاوهای شیری یک امر حیاتی میباشد، زیرا استرس اکسیداتیو مادر نهتنها بر سلامت فوری پس از زایمان تأثیر میگذارد، بلکه پیامدهای بلندمدتی برای رشد، نمو، تابآوری و استقامت گوساله نیز دارد. از طرفی افزایش استرس اکسیداتیو و تولید بیش از حد رادیکالهای آزاد در دوره انتقال روی جنین در حال رشد تأثیر میگذارد. این اثر میتواند توانایی گوسالهها را برای دفاع از خود در برابر عوامل بیماریزا و مقابله با عوامل استرسزا تغییر دهد و منجر به تغییر در وزن بدن، عملکرد و رشد اسکلتی در طول ماه اول حیات شود. شناسایی و بهینهسازی اثر مواد مغذی خاص در برنامه سلامت حیوانات میتواند یک استراتژی مدیریتی کارآمد برای کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب مرتبط با دوره انتقال و بهدنبال آن اختلالات ایمنی و اختلال در سلامت و رشد گوسالهها باشد. در این راستا، ویتامینها و مواد معدنی بهدلیل خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی خود شناخته شدهاند. تأمین ریزمغذیهای ضروری برای گاوها در دوران بارداری یک راه مؤثر برای رفع نیازهای گوساله است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تزریق مواد معدنی و ویتامینها در اواخر بارداری گاوها بر عملکرد، قوام مدفوع، برخی متابولیتهای خون، وضعیت آنتیاکسیدانی و شاخصهای رشد اسکلتی گوسالههای آنها، با استفاده از 32 گاو آبستن در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هشت تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد (عدم تزریق مکمل ویتامینی و معدنی)، 2- تیمار دریافتکننده مکمل ویتامینی تزریقی، 3- تیمار دریافتکننده مکمل معدنی تزریقی و 4- تیمار دریافتکننده مکمل ویتامینی و معدنی تزریقی باهم بود. تزریق مکملها در 28 روز قبل زایش بهصورت زیرجلدی انجام شد. مکمل ویتامینی شامل ویتامینهای A، D3، E، B1، B2، B3، B6، B12 و C و مکمل معدنی شامل کلسیم، مس، منیزیم و فسفر بود.
نتایج و بحث: نتایج نشان داد وزن تولد، وزن روز 35، افزایش وزن روزانه و مصرف ماده خشک کل گوسالههای متولد شده از مادران دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط ویتامینی- معدنی نسبت به گروه شاهد با افزایش همراه بود (05/0≥P). در تیمارهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط هر دو، افزایش IgG آغوز، IgG مصرفی هر گوساله و IgG سرمی گوسالهها در بدو تولد و سه روز پس از تولد آنها مشاهده شد (05/0≥P). همچنین، تزریق مواد معدنی و ویتامینها به گاوهای آبستن سبب بهبود قوام مدفوع و کاهش تعداد گوسالههای مبتلا به اسهال شد، بهطوریکه بهترین نتیجه از تزریق همزمان موادمعدنی و ویتامینها بهدست آمد (05/0≥P). از طرفی، غلظت گلوکز، پروتئین کل و آلبومین گوسالههای متولد شده از گاوهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مواد معدنی و ویتامینها، نسبت به تیمار شاهد با تغییر معنیداری همراه بود. تزریق مواد معدنی و ویتامینیها به گاوهای آبستن، سبب افزایش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و کاهش وضعیت آنتیاکسیدانی کل در گوسالهها نسبت به گوسالههای گروه شاهد شد (05/0≥P). فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گوسالههای متولدشده از گروه دریافتکننده همزمان مواد معدنی و ویتامین، با افزایش همراه بود و بیشترین تغییر فعالیت کاتالاز مربوط به گوسالههای تیمار دریافتکننده مواد معدنی و مخلوط ویتامینی-معدنی بود. در گوسالههای متولد شده از تیمارهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط هر دو، ارتفاع جدوگاه روز 28 نسبت به گوسالههای شاهد با افزایش همراه بود (05/0≥P).
نتیجهگیری: بهطورکلی، تزریق همزمان مواد معدنی و ویتامینها به دامهای دوره انتقال پیش از زایش، به سبب عملکرد بهتر و بهبود سیستم ایمنی و سلامت گوسالههای آنها توصیه میشود.
امیرحسین مهران فروز؛ حسن علی عربی؛ داریوش علیپور؛ عباس فرح آور
چکیده
هدف: ویژگیهای فیزیکی و توازن مواد مغذی خوراک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر سلامت، عملکرد و رفتارهای تغذیهای دام بهشمار میروند. این عوامل نه تنها بر تأمین نیازهای تغذیهای دام تأثیر مستقیم دارند، بلکه میتوانند در ارتقای کارایی تولید، بهبود کیفیت محصولات دامی و کاهش بیماریهای مرتبط با تغذیه نقش کلیدی ایفا کنند. این پژوهش ...
بیشتر
هدف: ویژگیهای فیزیکی و توازن مواد مغذی خوراک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر سلامت، عملکرد و رفتارهای تغذیهای دام بهشمار میروند. این عوامل نه تنها بر تأمین نیازهای تغذیهای دام تأثیر مستقیم دارند، بلکه میتوانند در ارتقای کارایی تولید، بهبود کیفیت محصولات دامی و کاهش بیماریهای مرتبط با تغذیه نقش کلیدی ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی اثر شکل فیزیکی خوراک در مراحل پایانی آبستنی و اوایل شیردهی میشها بر متابولیتهای شیمیایی خون، وضعیت آنتیاکسیدانی و عملکرد برهها پس از تولد انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از 36 رأس میش نژاد مهربان با میانگین وزنی 09/2±17/50 کیلوگرم و میانگین سنی سه تا چهار سال در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کنسانتره آردی، 2- کنسانتره پلت و 3- خوراک کاملاً مخلوط پلت بودند. تیمارهای آزمایشی در دو ماه پایانی آبستنی و ماه اول شیردهی در اختیار میشها قرار گرفت. برای بررسی فراسنجههای بیوشیمیایی خون و وضعیت آنتیاکسیدانی، نمونهگیری خون از میشها در سه مقطع (30 روز پیش از زایش، روز زایش، و 30 روز پس از زایش) و پیش از تغذیه وعده صبح انجام شد. میزان تولید شیر و چربی شیر نیز در روز 21 پس از زایش موردبررسی و ارزیابی قرار گرفت. همچنین، عملکرد برهها از طریق وزنکشی آنها در روز تولد و بهصورت هفتگی تا پایان دوره موردارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که مقدار خوراک مصرفی در دوره پیش و پس از زایش و همچنین تولید شیر در تیمارهای مصرفکننده خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت در مقایسه با میشهای مصرفکننده کنسانتره بیشتر بود (05/0>P)، درحالیکه درصد چربی شیر تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. مصرف خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت بهطور معنیداری غلظت گلوکز و اوره سرم میشها را افزایش داد (05/0>P)، درحالیکه سایر فراسنجههای خونی مانند کلسترول، تریگلیسرید، پروتئین کل و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. همچنین، تغذیه میشها با خوراک پلت موجب کاهش غلظت مالوندیآلدهید و افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی کل در برخی بازههای زمانی شد (05/0>P) که نشاندهنده کاهش استرس اکسیداتیو در دامهای تغذیهشده با این خوراک بود. علاوه بر این، وزن بدن و افزایش وزن روزانه برهها در برخی بازههای زمانی تحت تأثیر شکل فیزیکی خوراک میشها قرار گرفت. برههای متولدشده از میشهایی که با خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت تغذیهشده بودند، در بازه زمانی هفت تا 30 روزگی وزن بیشتر و افزایش وزن روزانه بالاتری نسبت به تیمار کنسانتره آردی داشتند (05/0>P). با اینحال، تفاوت معنیداری در وزن تولد برهها بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که تغذیه میشها با خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت در اواخر آبستنی و اوایل شیردهی میتواند به ارتقای عملکرد میشها، بهبود عملکرد برهها، افزایش برخی فراسنجههای بیوشیمیایی، و تقویت شاخصهای آنتیاکسیدانی خون میشها منجر شود. این یافتهها بر نقش مؤثر شکل فیزیکی خوراک بهعنوان ابزاری کارآمد در بهینهسازی سلامت، عملکرد تولیدی و رفاه دام تأکید دارند.
مریم محمودی نژاد؛ بهرام شهره؛ زربخت انصاری پیرسرائی؛ سهیل یوسفی
چکیده
هدف: استفاده از پروبیوتیکها و گیاهان دارویی بهعنوان محرک رشد و جایگزین آنتیبیوتیکها در جیره جوجههای گوشتی منجر به جلوگیری از رشد باکتریهای مضر روده از جمله کلیفرمها، افزایش مقاومت در برابر عوامل بیماریزا، سنتز آنتیاکسیدانها و آنتی باکتریالها، تحریک ایمنی موضعی، بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. لذا این تحقیق ...
بیشتر
هدف: استفاده از پروبیوتیکها و گیاهان دارویی بهعنوان محرک رشد و جایگزین آنتیبیوتیکها در جیره جوجههای گوشتی منجر به جلوگیری از رشد باکتریهای مضر روده از جمله کلیفرمها، افزایش مقاومت در برابر عوامل بیماریزا، سنتز آنتیاکسیدانها و آنتی باکتریالها، تحریک ایمنی موضعی، بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر افزودن پودر خولنجان و پروبیوتیکها بر عملکرد رشد، ویژگیهای لاشه، جمعیت سلول های خونی، جمعیت باکتریهای سکوم و مورفولوژی بافت ایلئوم بلدرچین ژاپنی در شرایط تنش گرمایی انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از 480 قطعه جوجه بلدرچین یکروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 واحد آزمایشی با شش تیمار و چهار تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد (جیره پایه بدون پودر خولنجان و پروبیوتیک)؛ 2- جیره پایه بههمراه 50 میلیگرم پودر خولنجان؛ 3- جیره پایه بههمراه 100 میلیگرم پودر خولنجان؛ 4- جیره پایه بههمراه 50 میلیگرم پودرخولنجان+ 2/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید؛ 5- جیره پایه بههمراه 100 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید؛ 6- جیره پایه بههمراه 2/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید بود. صفات عملکردی (افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک) جوجههای بلدرچین در کل دوره آزمایش موردبررسی قرار گرفت. ویژگیهای لاشه، سلولهای خونی، جمعیت باکتریهای روده کور و مورفولوژی ایلئوم موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: استفاده از پودر خولنجان و پروبیوتیک باعث بهبود خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک در شرایط تنش گرمایی شد. بازده لاشه در جوجههایی که پودر خولنجان+ پروبیوتیک دریافت کردند بیشتر بود (05/0>P). مقدار هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت و مقدار لنفوسیتها در بلدرچینهای تغذیهشده با جیرههای حاوی پودر خولنجان و پروبیوتیک کمتر از گروه شاهد در شرایط تنش گرمایی بود (05/0>P). جمعیت باکتریهای اسیدلاکتیک روده کور پرندگانی که با جیره حاوی پودر خولنجان و پروبیوتیک تغذیه شدند، بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). در شرایط تنش گرمایی جمعیت کل باکتری و جمعیت کلیفرم روده کور در تیمار شاهد نسبت به سایر گروههای آزمایشی بالاتر بود. ارتفاع پرز، ضخامت کریپت و ارتفاع پرز به عمق کریپت بافت ایلئوم در پرندگان تغذیهشده با 50 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک نسبت به تیمار شاهد در شرایط تنش گرمایی بالاتر بود (05/0>P)، درحالیکه بیشترین عمق کریپت در پرندگان تغذیهشده با تیمار شاهد مشاهده شد. فراسنجههای قطر کریپت، ضخامت لایه عضلانی داخلی و خارجی بافت ایلئوم در شرایط تنش گرمایی تحت تأثیر هیچکدام از تیمارهای آزمایش قرار نگرفت.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش، استفاده از سطح 50 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید در شرایط تنش گرمایی باعث بهبود بازده لاشه، جمعیت باکتریهای روده کور، سلولهای خونی و مورفولوژی ایلئوم بلدرچین ژاپنی شد.
حسن روحانی پور؛ کاظم یوسفی کلاریکلائی؛ سید داود شریفی؛ سید عبدالله حسینی؛ حسین یوسفی کلاریکلائی
چکیده
هدف: بهینهسازی بین تعادل مصرف و میزان هزینه انرژی قابل متابولیسم برای فرمولاسیون جیره جوجههای گوشتی و سطوح سایر مواد مغذی برای تبدیل مؤثر خوراک به توده عضلانی اساسی است. جوجه گوشتی آرین، یکی از نژادهای گوشتی است که اصالت آن به کشور ایران بر میگردد و با توجه به اینکه چندین دهه از ورود لاین آرین به کشور ایران میگذرد، انجام آزمایشهای ...
بیشتر
هدف: بهینهسازی بین تعادل مصرف و میزان هزینه انرژی قابل متابولیسم برای فرمولاسیون جیره جوجههای گوشتی و سطوح سایر مواد مغذی برای تبدیل مؤثر خوراک به توده عضلانی اساسی است. جوجه گوشتی آرین، یکی از نژادهای گوشتی است که اصالت آن به کشور ایران بر میگردد و با توجه به اینکه چندین دهه از ورود لاین آرین به کشور ایران میگذرد، انجام آزمایشهای مستمر تغذیهای برای تخمین دقیقتر نیاز آنها در زمینه بهبود رشد، ضریب تبدیل خوراک، راندمان لاشه و افزایش حجم عضلانی با افزایش تراکم مواد مغذی مانند اسیدهای آمینه ضروری است. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سطوح انرژی و اسیدآمینه جیره بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی جوجههای گوشتی آرین بود.
روش پژوهش: تأثیر سـطوح انرژی و اسیدآمینه جیره بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی جوجههای گوشتی آرین با 720 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 24 پرنده در هر تکرار بهمدت 42 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1-جیره شاهد (سطح انرژی و اسید آمینه در کل دوره پرورش مطابق با راهنما سویه گوشتی آرین)، 2- جیره با انرژی کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره، 3- جیره با انرژی و اسیدآمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره، 4- جیره با انرژی کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی، 5- جیره با انرژی و اسیدآمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی، 6- جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی بودند.
یافتهها: افزایش وزن روزانه پرندگانی که در دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی تغذیه شده بودند، نسبت به جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره و جوجههای تغذیه شده با جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی افزایش یافت (05/0>P). پرندگانی که جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی دریافت کرده بودند سطح گلوکز خون بیشتر و لیپوپروتئین با چگالی پایین کمتری نسبت به پرندگانی که جیره شاهد را دریافت کردند، داشتند (05/0>P). وزن نسبی سینه و شاخص تولید پرندگانی که در دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی تغذیه شده بودند نسبت به پرندگانی که جیره شاهد و جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره دریافت کرده بودند، بیشتر بود (05/0>P).
نتیجهگیری: محاسبات اقتصادی طرح نشان داد که میتوان از مزیت استفاده از سطوح انرژی و اسید آمینه در جیره جوجههای گوشتی آرین استفاده کرد. بهطور کلی، استفاده از جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی سبب بهبود عملکرد در کل دوره پرورش و افزایش سودآوری خواهد شد.
جواد محمدمرادی؛ علی اکبر خادم؛ سید احمد حسینی؛ آرش وشکینی؛ علی اسدی الموتی؛ عبدالله محمدی سنگ چشمه
چکیده
غلظتهای صفر تا 200 میکرومولار اسید آلفا-لینولنیک (آلفالین) برای مطالعة اثر این اسید چرب بر بلوغ هستهای اووسایتها تعیین شد. اووسایتهای بز در حضور غلظتهای صفر (شاهد)، 10، 50، 100 و 200 میکرومولار آلفالین برای بلوغ کشت داده شدند. بیشترین درصد بلوغ برونتنی با افزودن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت اووسایتها حاصل شد (05/0P<). پس از پارتنوژنز/ ...
بیشتر
غلظتهای صفر تا 200 میکرومولار اسید آلفا-لینولنیک (آلفالین) برای مطالعة اثر این اسید چرب بر بلوغ هستهای اووسایتها تعیین شد. اووسایتهای بز در حضور غلظتهای صفر (شاهد)، 10، 50، 100 و 200 میکرومولار آلفالین برای بلوغ کشت داده شدند. بیشترین درصد بلوغ برونتنی با افزودن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت اووسایتها حاصل شد (05/0P<). پس از پارتنوژنز/ لقاح برونتنی اووسایتها، درصد تسهیم و درصد تولید بلاستوسیست اووسایتها نیز در روزهای سوم و هشتم پس از کشت ثبت شد. میزان آپاپتوز سلولهای بلاستوسیست نیز ارزیابی شد. پس از پارتنوژنز، درصد تسهیم اووسایتهایی که محیط کشت آنها حاوی50 میکرومولار آلفالین بود تفاوتی با شاهد نداشت، ولی درصد تولید بلاستوسیستها در این گروه بالاتر بود (05/0P<). پس از لقاح برونتنی، درصد تسهیم و درصد تولید بلاستوسیست گروه 50 میکرومولار آلفالین بیشتر از گروه شاهد بود (05/0P<). همچنین، بلاستوسیستهای گروه 50 میکرومولار آلفالین، سلولهای بیشتر و آپوپتوز سلولی کمتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند (05/0P<). نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه کردن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت بلوغ برونتنی اووسایتهای بز راندمان بلوغ هستهای، درصد تسهیم، درصد تولید بلاستوسیست و کیفیت آنها را افزایش میدهد.
مریم مقدم موسیآبادی؛ همایون فرهنگفر؛ مسلم باشتنی؛ علیرضا اقبال
چکیده
در این تحقیق، از 80381 رکورد روزآزمون (صفات شیر، چربی، و پروتئین) سه بار دوشش 80254 رأس گاو شیری زایش اول در 427 گله که در سالهای 1374 تا 1388 زایش داشتند، استفاده شد. براساس نسبت درصد چربی به درصد پروتئین برای ماه اول شیردهی گاوها و درنظرگرفتن نقطۀ آستانهای 12/0-، متغیر وابسته بهصورت دوتایی (کد صفر برای عدم بروز و کد یک برای بروز اختلال ...
بیشتر
در این تحقیق، از 80381 رکورد روزآزمون (صفات شیر، چربی، و پروتئین) سه بار دوشش 80254 رأس گاو شیری زایش اول در 427 گله که در سالهای 1374 تا 1388 زایش داشتند، استفاده شد. براساس نسبت درصد چربی به درصد پروتئین برای ماه اول شیردهی گاوها و درنظرگرفتن نقطۀ آستانهای 12/0-، متغیر وابسته بهصورت دوتایی (کد صفر برای عدم بروز و کد یک برای بروز اختلال متابولیکی کاهش چربی شیر) تعریف گردید. مدل مختلط خطی تعمیمیافتۀ لجستیک با رویۀ GLIMMIX نرمافزار آماری SAS بر دادهها برازش شد. در مدل آماری، تأثیرات ثابت نوع اسپرم (داخلی یا خارجی) استفادهشده برای تلقیح گاوهای ماده، فصل تولید، سن زایش اول، نژاد گاو (زینه یا اصیل)، و اثر تصادفی پدر قرار داده شد. نژاد گاو بر احتمال بروز کاهش چربی شیر اثر معنیدار نداشت. نسبت احتمالات مقایسۀ دو سن زایش 112/1 برآورد شد که نشان میدهد گاوهایی که در سن کمتر از 25 ماه زایش میکنند 2/11 درصد احتمال بروز کاهش چربی شیر در آنها بیشتر است. برآورد نسبت احتمالات مقایسۀ فصل بهار نسبت به تابستان، پاییز، و زمستان بهترتیب 730/0، 722/0، و 182/1، فصل تابستان به پاییز و زمستان بهترتیب 987/0 و 615/1 و پاییز به زمستان 636/1 بود. احتمال بروز کاهش چربی شیر در دختران گاوهای نر داخلی در مقایسه با دختران گاوهای نر خارجی، به مقدار 8/10 درصد بیشتر بود.
سیده عطیه مجاوریان؛ شهاب الدین قره ویسی؛ محسن حاجی پور
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حال حاضر بررسی اثرات اشکال آلی و معدنی مس، روی و منگنز بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی سویه راس 308 در هفتههای 33 و 36 بود.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر از 240 قطعه مرغ و 30 قطعه خروس گوشتی سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه نوع ماده معدنی (مس، روی و منگنز) و با دو شکل (آلی و معدنی) در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حال حاضر بررسی اثرات اشکال آلی و معدنی مس، روی و منگنز بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی سویه راس 308 در هفتههای 33 و 36 بود.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر از 240 قطعه مرغ و 30 قطعه خروس گوشتی سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه نوع ماده معدنی (مس، روی و منگنز) و با دو شکل (آلی و معدنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و در هر تکرار هشت قطعه مرغ و یک قطعه خروس استفاد شد. هفتههای 29 تا 32 بهعنوان دوره سازگاری در نظر گرفته شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی روی معدنی، 2- جیره حاوی روی آلی، 3- جیره حاوی مس معدنی، 4- جیره حاوی مس آلی، 5- جیره حاوی منگنز معدنی و 6- جیره حاوی منگنز آلی بود. مقدار موردنیاز عناصر به شکل معدنی برای مس (سولفات مس) 16 میلیگرم/کیلوگرم، روی (سولفات روی) 90 میلیگرم/کیلوگرم و منگنز (سولفات منگنز) 130 میلیگرم/کیلوگرم بود و مقدار توصیهشده عناصر به شکل آلی در مطالعه حال حاضر برای مس (مس-متیونین) 33/13 میلیگرم/کیلوگرم، روی (روی-متیونین) 65/48 میلیگرم/کیلوگرم و منگنز (منگنز-متیونین) 86/73 میلیگرم/کیلوگرم بود. دادههای بهدستآمده با روش LSmeans توسط نرمافزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از جیرههای حاوی اشکال آلی عناصر بر صفات تولید تخم، توده تخم، وزن تخم، تخم قابل جوجهکشی، نرخ باروری، قابلیت جوجه درآوری و وزن جوجه تازه هچشده معنیدار بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، روی آلی موجب افزایش درصد تولید تخم، درصد وزن تخم و توده تخم در هفتههای 33 و 36 مطالعه شد. با اینحال، روی معدنی تأثیر بهتری بر توده تخم در مقایسه با منگنز معدنی داشت. علاوه بر این، تأثیر مس آلی و معدنی و روی معدنی در درصد تولید تخم در این هفتهها بهطور قابلتوجهی بیشتر از تأثیر منگنز معدنی بود. به همین ترتیب، در زمینه وزن تخممرغ نیز تأثیر مثبت و قابلتوجهی از ترکیب مس آلی و روی معدنی مشاهده شد که عملکرد بهتری نسبت به مس معدنی و منگنز آلی و معدنی داشت. همچنین نتایج نشان داد اثر روی آلی بر درصد تخم قابل جوجهکشی بهطور قابلتوجهی بیشتر از سایر عناصر با اشکال آلی و معدنی در بین تیمارها در هفتههای موردبررسی بود. نتایج تحقیق حاضر در مورد درصد قابلیت جوجهدرآوری نشان داد که اثرات روی آلی و معدنی بیشتر از سایر عناصر بود. علاوه بر این، اثر این عناصر بر درصد نرخ باروری نیز معنیدار بود، بهطوریکه اثر روی آلی و معدنی نسبت به سایر عناصر آلی و معدنی بالاتر مشاهده شد. اثر عناصر موردبررسی بر وزن جوجههای تازه تولیدی (تازه هچ شده) نشاندهنده برتری اثر روی آلی در مقایسه با سایر عناصر آلی و معدنی بود.
نتیجهگیری: بهطور کلی تأثیر شکل آلی عناصر بر صفات مورد مطالعه بیشتر از شکل معدنی عناصر مورد مطالعه بود و بیشترین تأثیر تیمارها بر صفات مورد مطالعه بهترتیب مربوط به روی آلی و کمترین تأثیر تیمارها بر صفات مورد مطالعه مربوط به منگنز معدنی بود. بر اساس نتایج حال حاضر استفاده از اشکال آلی عناصر معدنی (بخصوص روی آلی) برای بهبود صفات تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی توصیه میشود.
مریم بازگیری؛ جمال فیاضی؛ محمد صالحی؛ وحید جاجرمی
چکیده
ژن میوستاتین (MSTN)) نقش مهمی در تنظیم توده عضلانی اسکلتی ایفا میکند و مهار ترجمهای این ژن نشاندهنده افزایش توده عضلانی است که بهعنوان "فنوتیپ دو ماهیچهای" شناخته میشود. اختلال در بیان ژن MSTN با استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم CRISPR/Cas9 رشد عضلانی و نرخ رشد را در گونههای دام از جمله گوسفند و بز نشان داده است. این پژوهش بهمنظور ...
بیشتر
ژن میوستاتین (MSTN)) نقش مهمی در تنظیم توده عضلانی اسکلتی ایفا میکند و مهار ترجمهای این ژن نشاندهنده افزایش توده عضلانی است که بهعنوان "فنوتیپ دو ماهیچهای" شناخته میشود. اختلال در بیان ژن MSTN با استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم CRISPR/Cas9 رشد عضلانی و نرخ رشد را در گونههای دام از جمله گوسفند و بز نشان داده است. این پژوهش بهمنظور تولید رویانهای گوسفند ورامینی حامل ژن MSTN ناکاوت شده و بررسی این رویانها انجام شد. در مرحله اول، برای طراحی و انتخاب RNA راهنما از نرمافزار CRISPOR (http://crispor.tefor.net/) برای غربالگری اولیه استفاده شد. دو RNA راهنما که اگزون یک ژن MSTN را هدف قرار میدهند انتخاب شدند. سپس به میزان 50 نانوگرم از مخلوط دو RNA راهنما بههمراه Cas9 mRNA بهصورت همزمان به تخمکها ریز تزریق شد. از بین 12 رویان تولیدشده پنج رویان مارکر تکنولوژی CRISPR را نشان دادند. نتایج توالییابی نشان داد دو نوع جهش برای RNA راهنما یک و RNA راهنما دو بهصورت جداگانه یافت شد، اما هر دو نوع از RNA راهنماها بهصورت هم زمان در هیچیک از رویانها عملکرد نداشتند. درصد برش سلول با سایت Synthego، 83 درصد گزارش شد. توالی نوکلئوتیدی اگزون یک MSTN ثبتشده در NCBI با توالی گوسفند ورامینی متفاوت بود. براساس نتایج حاصل، بعد از جهش ایجاد شده در ژن MSTN با سیستم CRISPR/Cas9 توالی اسیدآمینهای رویانهای ناکاوت شده ژن MSTN در مقایسه با توالی اسد آمینهای گروه کنترل کد خاتمه را نشان دادند.