مریم بازگیری؛ جمال فیاضی؛ محمد صالحی؛ وحید جاجرمی
چکیده
ژن میوستاتین (MSTN)) نقش مهمی در تنظیم توده عضلانی اسکلتی ایفا میکند و مهار ترجمهای این ژن نشاندهنده افزایش توده عضلانی است که بهعنوان "فنوتیپ دو ماهیچهای" شناخته میشود. اختلال در بیان ژن MSTN با استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم CRISPR/Cas9 رشد عضلانی و نرخ رشد را در گونههای دام از جمله گوسفند و بز نشان داده است. این پژوهش بهمنظور ...
بیشتر
ژن میوستاتین (MSTN)) نقش مهمی در تنظیم توده عضلانی اسکلتی ایفا میکند و مهار ترجمهای این ژن نشاندهنده افزایش توده عضلانی است که بهعنوان "فنوتیپ دو ماهیچهای" شناخته میشود. اختلال در بیان ژن MSTN با استفاده از تکنولوژی ویرایش ژنوم CRISPR/Cas9 رشد عضلانی و نرخ رشد را در گونههای دام از جمله گوسفند و بز نشان داده است. این پژوهش بهمنظور تولید رویانهای گوسفند ورامینی حامل ژن MSTN ناکاوت شده و بررسی این رویانها انجام شد. در مرحله اول، برای طراحی و انتخاب RNA راهنما از نرمافزار CRISPOR (http://crispor.tefor.net/) برای غربالگری اولیه استفاده شد. دو RNA راهنما که اگزون یک ژن MSTN را هدف قرار میدهند انتخاب شدند. سپس به میزان 50 نانوگرم از مخلوط دو RNA راهنما بههمراه Cas9 mRNA بهصورت همزمان به تخمکها ریز تزریق شد. از بین 12 رویان تولیدشده پنج رویان مارکر تکنولوژی CRISPR را نشان دادند. نتایج توالییابی نشان داد دو نوع جهش برای RNA راهنما یک و RNA راهنما دو بهصورت جداگانه یافت شد، اما هر دو نوع از RNA راهنماها بهصورت هم زمان در هیچیک از رویانها عملکرد نداشتند. درصد برش سلول با سایت Synthego، 83 درصد گزارش شد. توالی نوکلئوتیدی اگزون یک MSTN ثبتشده در NCBI با توالی گوسفند ورامینی متفاوت بود. براساس نتایج حاصل، بعد از جهش ایجاد شده در ژن MSTN با سیستم CRISPR/Cas9 توالی اسیدآمینهای رویانهای ناکاوت شده ژن MSTN در مقایسه با توالی اسد آمینهای گروه کنترل کد خاتمه را نشان دادند.
عبدالرضا صالحی؛ غلامرضا پیکانی ماچیانی؛ علی اسدی الموتی؛ محمد تاجیک خواری
چکیده
تعیین تابع تولید از مؤثرترین و بهترین راهکارها برای بررسی تداوم شیردهی و تعیین رابطه میان مصرف نهادههای غذایی و تولید شیر است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تابع تولید در برنامه های اصلاح نژادی و استفاده از آنها در انتخاب بهتر حیوانات بود. برای تحقق این هدف، از داده های تولید شیر و مقدار مصرف نهاده های خوراکی یکی ...
بیشتر
تعیین تابع تولید از مؤثرترین و بهترین راهکارها برای بررسی تداوم شیردهی و تعیین رابطه میان مصرف نهادههای غذایی و تولید شیر است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تابع تولید در برنامه های اصلاح نژادی و استفاده از آنها در انتخاب بهتر حیوانات بود. برای تحقق این هدف، از داده های تولید شیر و مقدار مصرف نهاده های خوراکی یکی از گاوداری های صنعتی استان تهران استفاده شد. روش های مختلفی در این مطالعه بررسی شد؛ 1- استفاده از رویه حداقل مربعات معمولی (OLS) در محیط R بهمنظور برآورد تابع تولید شیر، 2- استفاده از روش حداقل مربعات بسطیافته پیکانی (POLS)، 3- برآورد ارزش اصلاحی تولید شیر تخمینی تابع POLS و تولید شیر فیزیکی (داده های مزرعهای) با استفاده از نرمافزار Wombat، 4- مقایسه توابع تولیدی با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) بهدستآمده در R با تابع تولید حاصل رویه POLS، 5- ارزیابی ژنتیکی حیوانات و بررسی رتبه بندی گاوهای شیری. توابع تولید تخمینی بهدستآمده از رویه معمول حداقل مربعات از نظر علایم و ضرایب نادرست بودند و به خوبی منحنی تولید شیر را برازش نمیکردند. براساس یافتههای این مطالعه، مدل رگرسیونی غیرخطّی POLS بهترین مدل در برازش منحنی و تولید اقتصادی شیر میباشد. با استفاده از ارزش های اصلاحی برآوردشده در این روش، میتوان بهترین حیوانات را بهعنوان والدین نسل های آینده انتخاب کرد. توانایی تخمین تابع تولید براساس روش POLS، برای ایجاد یک منحنی استاندارد گاوهای شیری بسیار بالاست.
پروین صارمی نژاد؛ علی کیانی؛ ایوب عزیزی
چکیده
در این مطالعه تأثیر استفاده از کندکننده خوراک (توری) بر مدت زمان مصرف خوراک، نرخ مصرف علوفه، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، غلظت اسیدهای چرب فرّار، جمعیت باکتریایی، فعالیت آنزیمهای سلولولیتیک و آنزیم آمیلاز در روده بزرگ اسبها با استفاده از هشت رأس اسب عربی (میانگین وزن 45 ± 396 کیلوگرم و میانگین سن 3±9 سال) در آزمایشی در دو دوره ...
بیشتر
در این مطالعه تأثیر استفاده از کندکننده خوراک (توری) بر مدت زمان مصرف خوراک، نرخ مصرف علوفه، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، غلظت اسیدهای چرب فرّار، جمعیت باکتریایی، فعالیت آنزیمهای سلولولیتیک و آنزیم آمیلاز در روده بزرگ اسبها با استفاده از هشت رأس اسب عربی (میانگین وزن 45 ± 396 کیلوگرم و میانگین سن 3±9 سال) در آزمایشی در دو دوره 28 روزه بهصورت چرخشی بررسی شد. در هر دوره چهار رأس اسب بخش علوفه جیره را از طریق توری مصرف کردند. در روزهای 21 الی 28 هر دوره نمونه مدفوع از رکتوم اسبها تهیه شد. نتایج نشان داد که استفاده از توری سبب افزایش (05/0>P) زمان مصرف علوفه از 257 به 659 دقیقه در روز و کاهش (05/0>P) نرخ مصرف علوفه از 1592 به 610 گرم در ساعت شد. غلظت اسیدهای چرب فرّار تحت تأثیر توری قرار نگرفت. جمعیت باکتریهای لاکتوباسیلوس در اسبهای محدودشده با توری در مقایسه با اسبهای بدون توری افزایش یافت (05/0 >P). جمعیت باکتریهای سلولولیتیک، آمیلولیتیک، اشریشیاکلای و کلیفرمها بدون تغییر ماند. فعالیت آنزیم کربوکسی متیل سلولاز با افزایش مدت دسترسی به علوفه افزایش یافت (05/0>P)، درحالیکه فعالیت آنزیمهای میکروکریستالین سلولاز، آمیلاز و فعالیت تجزیه کاغذ صافی تحت تأثیر توری قرار نگرفت. براساس نتایج حاصل، استفاده از توری سبب افزایش مدت زمان مصرف خوراک، کاهش نرخ مصرف علوفه، تغییراتی در جمعیت باکتریایی و فعالیت برخی آنزیمهای تجزیهکننده فیبر در روده بزرگ اسبهای بالغ میشود.
هادی بهزاد؛ تقی قورچی؛ مصطفی حسین آبادی؛ جعفر باشتینی
چکیده
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری ...
بیشتر
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کاه گندم بههمراه 25 درصد تفاله انار و 2- کاه گندم بههمراه با 25 درصد کود مرغ بود. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین دو روش نشانگر خاکستر نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع در برآورد ضرایب گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی، چربی خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی کاه گندم بههمراه تفاله انار وجود داشت (05/0>P)، اما چنین تفاوتی در برآورد ضرایب گوارشپذیری کاه گندم بههمراه کود مرغ مشاهده نشد. درصد بازیافت نشانگر خاکستر نامحلول در اسید در جیره کاه گندم+ کود مرغ 08/17±14/105 بود. بهطور کلی براساس نتایج مطالعه حاضر، بهنظر میرسد با توجه به همبستگی ضعیف بین سه روش اندازهگیری قابلیت هضم و درنظرگرفتن محدودیتهای موجود از جمله هزینه و امکانات زیاد بهویژه در دامهای بزرگ در تعیین گوارشپذیری با روشهای جمعآوری کل مدفوع و لیگنین نامحلول در اسید، میتوان از روش خاکستر نامحلول در اسید برای تعیین گوارشپذیری در شتر استفاده کرد.
رضا خداوردی؛ محمد حسن فتحی نسری؛ حسن فضائلی؛ سیّد همایون فرهنگ فر
چکیده
استفاده از گیاهان زراعی مقاوم به خشکی مانند چغندر علوفهای در شرایط کمآبی اجتنابناپذیر است. اینگونه محصولات دارای رطوبت بالایی هستند که نگهداری و ذخیره آنها را دشوار میسازد. سیلاژ خوراک مخلوط میتواند راهکار مناسبی برای نگهداری این محصولات باشد. این پژوهش بهمنظور امکانسنجی استفاده از سیلاژ خوراک مخلوط حاوی چغندر علوفهای ...
بیشتر
استفاده از گیاهان زراعی مقاوم به خشکی مانند چغندر علوفهای در شرایط کمآبی اجتنابناپذیر است. اینگونه محصولات دارای رطوبت بالایی هستند که نگهداری و ذخیره آنها را دشوار میسازد. سیلاژ خوراک مخلوط میتواند راهکار مناسبی برای نگهداری این محصولات باشد. این پژوهش بهمنظور امکانسنجی استفاده از سیلاژ خوراک مخلوط حاوی چغندر علوفهای حاوی 25 یا 35 درصد ماده خشک در تغذیه برههای پرواری به روشهای برونتنی و درونتنی انجام شد. بهمنظور ارزیابی خصوصیات سیلویی سیلاژ خوراک مخلوط بر پایه چغندر علوفهای و ارزش غذایی آن، دو جیره بره پرواری، حاوی دو سطح 25 و 35 درصد چغندر علوفهای (برحسب مادهی خشک)، بهصورت خوراک مخلوط بهمدت 60 روز سیلو و ارزیابی شد و سپس جیره حاوی سطح 25 درصد چغندر علوفهای به دو شکل سیلاژ خوراک مخلوط (سیلاژ 60 روزه) و جیره کاملاً مخلوط روزانه در دو گروه آزمایشی و در یک دوره 70 روزه، در تغذیه برههای پرواری استفاده شد. افزایش سطح چغندر علوفهای سبب کاهشpH ، پروتئین خام، پروتئین حقیقی و نشاسته سیلاژهای آزمایشی گردید. برههای تغذیهشده با سیلاژ خوراک مخلوط نسبت به گروه شاهد، ماده خشک بیشتری مصرف کردند و سایر صفات عملکردی تفاوت معنیداری نشان نداد. براساس نتایج بهدستآمده از این پژوهش، سیلاژ خوراک مخلوط حاوی 25 درصد چغندر علوفهای (براساس ماده خشک)، از ویژگیهای تخمیری و پایداری هوازی مطلوبتری برخوردار بود و بهنظر میرسد بهتوان بدون اینکه اثر منفی بر عملکرد و سلامت دام داشته باشد، در تغذیه برههای نر پرواری از آن استفاده نمود.
امیرحسین رضاخانی؛ کامران رضایزدی؛ یونس علی جو
چکیده
مطالعه حاظر بهمنظور مقایسه اثرات افزودن مکملهای چربی مختلف بر عملکرد تولیدی و برخی فراسنجههای خون و شکمبه در گاوهای تازهزا هلشتاین و با استفاده از 32 راس گاو شکم دوم به بعد، با میانگین وزن بدنی 11/29 ± 28/649 کیلوگرم و امتیاز وضعیت بدنی 30/ ± 78/3 در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار آزمایشی از زمان زایش تا 21 روز ...
بیشتر
مطالعه حاظر بهمنظور مقایسه اثرات افزودن مکملهای چربی مختلف بر عملکرد تولیدی و برخی فراسنجههای خون و شکمبه در گاوهای تازهزا هلشتاین و با استفاده از 32 راس گاو شکم دوم به بعد، با میانگین وزن بدنی 11/29 ± 28/649 کیلوگرم و امتیاز وضعیت بدنی 30/ ± 78/3 در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار آزمایشی از زمان زایش تا 21 روز پس از آن انجام شد. جیرههای آزمایشی عبارت بودند از 1- بدون مکمل چربی، 2- حاوی نمک کلسیمی اسیدهای چرب غیراشباع، 3- حاوی نمک کلسیمی اسیدهای چرب اشباع و 4- حاوی مخلوط مساوی از هر دو. ماده خشک مصرفی و تولید شیر، روزانه ثبت گردید. نمونههای شیر در روزهای هفت، 14 و 21 اندازهگیری شد. نمونهگیری از خون در روزهای صفر، هفت و 21 و پس از خوراکدهی صبح، انجام شد. بهمنظور اندازهگیری فراسنجههای تخمیری، مایع شکمبه، در روز 21 پس از زایش اخذ گردید. نتایج نشان داد، نمک کلسیمی اسیدهای چرب غیراشباع باعث کاهش، اشباع و مخلوط باعث افزایش ماده خشک مصرفی شدند (05/0P<). تولید شیر، چربی شیر، شیر تصحیحشده براساس چهار درصد و تصحیحشده براساس انرژی، راندمان مصرف خوراک، و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات و فراسنجه های تخمیری شکمبه تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند. غلظت اسیدهای چرب استریفیهنشده در گروه کنترل و تیمار دوم بیش از حد آستانه ای بود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و عملکرد گاوها، استفاده از مخلوط مساوی مکملهای چربی، حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع نتایج بهتری را در بر داشت.
زهرا مصطفایی؛ مهران ترکی؛ کیانوش چغامیرزا؛ روح الله شریفی
چکیده
اثر خوراندن مستقیم میکروارگانیسم بر عملکرد، میکرو فلور روده باریک و کور، فراسنجههای خونی و pH روده باریک مرغهای تخمگذار تغذیهشده با جیره حاوی گندم از سن 54 تا 62 هفتگی با استفاده از تعداد 240 قطعه مرغ تخمگذار های-لاین W-36 در قالب طرح کاملا تصادفی بین 40 قفس شامل پنج تیمار، هشت تکرار و شش پرنده در هر تکرار بررسی شد. جیرههای ...
بیشتر
اثر خوراندن مستقیم میکروارگانیسم بر عملکرد، میکرو فلور روده باریک و کور، فراسنجههای خونی و pH روده باریک مرغهای تخمگذار تغذیهشده با جیره حاوی گندم از سن 54 تا 62 هفتگی با استفاده از تعداد 240 قطعه مرغ تخمگذار های-لاین W-36 در قالب طرح کاملا تصادفی بین 40 قفس شامل پنج تیمار، هشت تکرار و شش پرنده در هر تکرار بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل الف- جیره شاهد بر پایه ذرت- کنجاله سویا، ب- جیره بر پایه گندم بدون افزودنی میکروبی، ج- جیره بر پایه گندم حاوی cfu/kg 109×1 باسیلوس ولزنسیس (B. velezensis)، د- جیره بر پایه گندم حاوی cfu/kg 105×1 قارچ تریکودرما (Trichoderma)، و- جیره بر پایه گندم با باسیلوس ولزنسیس+ تریکودرما (B.velezensis + Trichoderma) بود. نتایج نشان داد که افزودن باسیلوس ولزنسیس+ تریکودرما به جیره منجر به بهبود ضریب تبدیل خوراک نسبت به تیمار شاهد و تیمار بر پایه گندم و افزایش تولید تخممرغ و مصرف خوراک روزانه شد (05/0>p). همچنین pH محتویات ژژنوم، ایلئوم و روده کور در تیمارهای حاوی میکروارگانیسمها کاهش یافت (05/0>p). پرندگان دریافتکننده میکروارگانیسمها سطح پلاسمایی کلسیم، فسفر و لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) بالاتری را داشتند (05/0>p). افزودن باسیلوس ولزنسیس+ تریکودرما به جیره منجر به کاهش تعداد کلنی اشرشیاکلی و افزایش کلنی لاکتوباسیلها شد. براساس نتایج مطالعه حاضر، میتوان نتیجه گرفت که در مرغهای تخمگذار، افزودن باسیلوس ولزنسیس+ تریکودرما به جیره غذایی بر پایه گندم باعث بهبود عملکرد تولیدی، کاهش سطح کلسترول و تریگلیسیرید پلاسما و بهبود میکروفلور روده میشود.
مظفر کوچکی؛ محمد شمس الهی؛ فرشید فتاح نیا؛ هومان فرزادی؛ یحیی محمدی
چکیده
اثر تفاوت کاتیون- آنیون جیره فلاشینگ حوالی جفتگیری بر غلظت متابولیتها و هورمونهای پلاسما و عملکرد تولیدمثلی میشهای کردی و جنس و وزن بدن برههای آنها با استفاده از 84 راس میش بالغ کردی با میانگین وزن بدن 5 ±40 کیلوگرم، نمره وضعیت بدنی 25/0±75/2 و سن دو تا چهار سال بررسی شد. میشها به دو گروه تقریباً یکسان تقسیم و بهطور تصادفی ...
بیشتر
اثر تفاوت کاتیون- آنیون جیره فلاشینگ حوالی جفتگیری بر غلظت متابولیتها و هورمونهای پلاسما و عملکرد تولیدمثلی میشهای کردی و جنس و وزن بدن برههای آنها با استفاده از 84 راس میش بالغ کردی با میانگین وزن بدن 5 ±40 کیلوگرم، نمره وضعیت بدنی 25/0±75/2 و سن دو تا چهار سال بررسی شد. میشها به دو گروه تقریباً یکسان تقسیم و بهطور تصادفی به یکی از جیرههای آزمایشی اختصاص داده شدند. جیرههای آزمایشی شامل 1- جیره کاتیونیک و 2- جیره آنیونیک بودند و تفاوت کاتیون-آنیون آنها بهترتیب 193+ و 21- میلیاکیوالان در کیلوگرم ماده خشک بود. میشها از دو هفته قبل از همزمانسازی فحلی تا سه هفته پس از جفتگیری با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. فحلی میشها با استفاده از اسفنج درون واژنی بهمدت نُه روز و تزریق عضلانی پنج میلیلیتر وتارولین در زمان برداشت اسفنج همزمانسازی شد. جیرههای آزمایشی بر نرخ فحلی، باروری، برهزایی، دوقلوزایی و وزن تولد و جنس برههای متولدشده اثری نداشتند. پلاسمای میشهای تغذیهشده با جیره دارای تفاوت کاتیون-آنیون منفی در مقایسه با میشهای تغذیهشده با جیره دارای تفاوت کاتیون-آنیون مثبت دارای غلظت بیشتر پروژسترون و غلظت کمتر استرادیول در روز فحلی و روز خروج اسفنج بودند (05/0>P). غلظت سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم پلاسمای میشها تحت تأثیر تفاوت کاتیون-آنیون جیره فلاشینگ قرار نگرفت. در کل، با توجه به این نتایج، تغذیه جیره فلاشینگ دارای تفاوت کاتیون- آنیون مختلف در حوالی جفتگیری بر جنس برههای متولدشده از میشهای کردی تأثیر نداشت.
رامین فرهادی؛ عباس فرشاد؛ جلال رستم زاده؛ ابوذر نجفی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور استفاده از سطوح مختلف کورکومین در رقیقکننده اسپرم اپیدیدمی قوچ نژاد شال طی نگهداری در دمای پنج درجه سانتیگراد در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار در شش تکرار بررسی شد. نمونههای اسپرم از بافت بیضه استخراج و در رقیقکننده بر پایه تریس- زرده تخم مرغ استفاده شد. غلظتهای مختلف کورکومین شامل صفر، 10، 25 و ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور استفاده از سطوح مختلف کورکومین در رقیقکننده اسپرم اپیدیدمی قوچ نژاد شال طی نگهداری در دمای پنج درجه سانتیگراد در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار در شش تکرار بررسی شد. نمونههای اسپرم از بافت بیضه استخراج و در رقیقکننده بر پایه تریس- زرده تخم مرغ استفاده شد. غلظتهای مختلف کورکومین شامل صفر، 10، 25 و 50 میکرومولار به رقیقکننده اضافه شدند. نمونهها بهصورت تدریجی در دمای پنج درجه سانتیگراد سرد شده و پس از تثبیت در این دما، در زمانهای شش، 12، 24 و 48 ساعت، فراسنجههای جنبایی کل، جنبایی پیشرونده، زندهمانی، یکپارچگی غشایی و درصد ناهنجاریهای اسپرم ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که استفاده از 25 میکرومولار کورکومین موجب بهبود فراسنجههای جنبایی کل، جنبایی پیشرونده، زندهمانی و یکپارچگی غشا فقط در زمانهای شش و 12 شد ولی در زمانهای 24 و 48 ساعت نسبت به سایر گروههای تیماری تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. در مورد ناهنجاریهای اسپرم، تفاوت معنیداری زمانهای طولانی ذخیرهسازی اسپرم قوچ توصیه میشود. بین تیمارها در تمامی زمانهای موردبررسی مشاهده نگردید. نتایج این مطالعه بیانگر این است که استفاده از غلظت 25 میکرومولار کورکومین تا حدودی میتواند در زمانهای اولیه ذخیرهسازی منجر به بهبود کیفیت اسپرم اپیدیدیمی قوچ شود، اما در زمانهای طولانیتر اثرگذاری خود را از دست میدهد. از اینرو، استفاده از روشهای نانوفناوری جهت ارتقای اثرگذاری کورکومین بهویژه در زمانهای طولانی ذخیرهسازی اسپرم قوچ توصیه میشود.