شکوفه حسنوند؛ علی خطیب جو؛ حسن شیرزادی؛ یحیی محمدی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ درخشنده رحیمی
دوره 25، شماره 3 ، مهر 1402، ، صفحه 325-341
چکیده
در پژوهش حاضر اثر بیوچار پسماند زباله تر بر عملکرد، متابولیتهای خونی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی تحت تنش سرمایی با تخصیص 350 قطعه جوجه گوشتی راس-308 (یکروزه، مخلوط دو جنس) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار، پنج تکرار و 10 جوجه در هر تکرار در دو سالن مجزا (سرد و دمای توصیهشده) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد مثبت (جیره ...
بیشتر
در پژوهش حاضر اثر بیوچار پسماند زباله تر بر عملکرد، متابولیتهای خونی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی تحت تنش سرمایی با تخصیص 350 قطعه جوجه گوشتی راس-308 (یکروزه، مخلوط دو جنس) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار، پنج تکرار و 10 جوجه در هر تکرار در دو سالن مجزا (سرد و دمای توصیهشده) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد مثبت (جیره پایه؛ دمای توصیه شده)، 2- شاهد منفی (جیره پایه؛ تنش سرمایی)، 3 تا 5- به ترتیب شاهد منفی بههمراه 0/5، 0/75 و یک درصد بیوچار پسماند تر، 6- شاهد منفی بههمراه 0/02 درصد پروبیوتیک اکوباکتو-پی (Ecobacto-P) و 7- شاهد منفی بههمراه یک درصد زئولیت بودند. در گروههای تنش سرمایی، از هفت روزگی تا انتهای آزمایش (42 روزگی) دمای سالن به 17 درجه سانتیگراد کاهش داده شد. تنش سرمایی منجر به کاهش خوراک مصرفی و وزن بدن، درصد لاشه و چربی حفره بطنی، غلظت تریگلیسرید و فعالیت آسپارتات آمینوترانسفراز و گلوتامات ترانسآمیناز و عرض پرز ژوژنوم و ایلئوم شد درحالیکه تلفات کل و آسیتی، طول پرز و نسبت طول پرز به عمق کریپت ژوژنوم و ایلئوم را افزایش داد (p<0/05). افزودن یک و 0/5 درصد بیوچار و پروبیوتیک سبب افزایش وزن بدن، طول و سطح مقطع پرز ژوژنوم و ایلئوم و کاهش ضریب تبدیل خوراک نسبت به گروه شاهد پرورش یافته در شرایط تنش سرمایی شدند. بهطور کلی، افزودن بیوچار و پروبیوتیک گرچه منجر به بهبود عملکرد و مورفولوژی روده شدند، اما اثرات منفی تنش سرمایی را کاملاً جبران نکردند.
امیر اکبری افجانی؛ حمید امانلو؛ ابوالفضل زالی زالی؛ حمید رضا میرزایی الموتی؛ مهدی گنج خانلو
دوره 19، شماره 2 ، مرداد 1396، ، صفحه 337-348
چکیده
در این تحقیق تاثیر تفاله دانه انار حاوی اسیدهای چرب بلند زنجیر به همراه ال– کارنیتین، بر عملکرد و صفات لاشه با استفاده از 32 رأس بزغاله نر مهابادی بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل:1) جیره بدون تفاله دانه انار و ال-کارنیتین، 2) جیره با 10 درصد تفاله دانه انار بدون ال-کارنیتین، 3) جیره بدون تفاله دانه انار با 300 قسمت در میلیون ال-کارنیتین ...
بیشتر
در این تحقیق تاثیر تفاله دانه انار حاوی اسیدهای چرب بلند زنجیر به همراه ال– کارنیتین، بر عملکرد و صفات لاشه با استفاده از 32 رأس بزغاله نر مهابادی بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل:1) جیره بدون تفاله دانه انار و ال-کارنیتین، 2) جیره با 10 درصد تفاله دانه انار بدون ال-کارنیتین، 3) جیره بدون تفاله دانه انار با 300 قسمت در میلیون ال-کارنیتین در کیلوگرم ماده خشک ،و 4) جیره با 10 درصد تفاله دانه انار با 300 قسمت در میلیون ال-کارنیتین در کیلوگرم ماده خشک بود. بزغالهها در انتهای آزمایش، کشتار و صفات مربوط به لاشه اندازهگیری شد. افزودن تفاله دانه انار همراه ال-کارنیتین به جیره، چربی دور کلیه را کاهش داد (05/0>P). بزغاله های تغذیه شده با تفاله انار همراه با مکمل ال-کارنیتین قابلیت هضم ظاهری چربی خام بالاتری نسبت به تیمار های دیگر داشتند (05/0>P). همچنین با استفاده از تفاله دانه انار در جیره، هزینه خوراک برای تولید هر کیلوگرم لاشه گرم کاهش یافت (05/0= P). نتایج این آزمایش نشان داد که جایگزینی بخشی از دانه غلات جیره با تفاله دانه انار همراه با افزودن ال-کارنیتین به جیره باعث کاهش چربی کلیه شد. همچنین استفاده همزمان ال-کارنیتین و تفاله دانه انار با افزایش قابلیت هضم ظاهری چربی خام، عملکرد عددی بالاتری نیز نشان داد. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش، تفاله دانه انار را می توان به عنوان محصول جانبی ارزان قیمت، بدون تأثیر منفی بر عملکرد، با کاهش چربی کلیوی به همراه مکمل ال-کارنیتین در جیرهی بزغالههای پرواری استفاده کرد.
جمال محمودی؛ سارا میرزایی گودرزی؛ عباس فرح آور؛ علی اصغر ساکی؛ علیرضا نوریان
دوره 21، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 371-380
چکیده
اثر اسانس، پروبیوتیک و فلاوومایسین بر عملکرد، خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی روده کور و فراسنجه های خونی با استفاده از 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 18 قطعه جوجه در هر تکرار از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1. جیره پایه به عنوان گروه شاهد (فاقد افزودنی)، ...
بیشتر
اثر اسانس، پروبیوتیک و فلاوومایسین بر عملکرد، خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی روده کور و فراسنجه های خونی با استفاده از 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 18 قطعه جوجه در هر تکرار از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1. جیره پایه به عنوان گروه شاهد (فاقد افزودنی)، 2. جیره پایه + 150 میلیگرم در کیلوگرم اسانس، 3. جیره پایه + 200 میلیگرم در کیلوگرم پروبیوتیک گالیپرو® و 4. جیره پایه + 150 میلیگرم در کیلوگرم فلاوومایسین بودند. نتایج نشان داد که مصرف خوراک در تیمار شاهد کمتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). در کل دوره آزمایش، افزایش وزن جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی فلاوومایسین، بیشتر از سایر پرندگان بود و ضریب تبدیل بهتری نسبت به پرندگان شاهد و یا تغذیه شده با جیره حاوی پروبیوتیک داشتند (0/05>P). اثر تیمارها بر وزن نسبی اندام های داخلی، pHمحتویات دستگاه گوارش و جمعیت لاکتوباسیلوس و اشریشیاکلی روده کور معنی دار نبود. وزن نسبی سینه در جوجههای تغذیه شده با فلاوومایسین بیشتر از گروه شاهد و یا پرندگانی که اسانس دریافت کردند بود (0/05>P). تفاوتی بین تیمارها از نظر غلظت کلسترول، گلوکز و تریگلیسرید پلاسما مشاهده نشد ولی غلظت HDL در پلاسمای پرندگانی که فلاوومایسین دریافت کردند کمتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، استفاده از اسانس، عملکرد را بهبود می بخشد و می تواند بهعنوان یک ترکیب محرک رشد به جای فلاوومایسین در جیره جوجه های گوشتی استفاده شود.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 387-394
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر لاکتوباسیلوس فرمنتوم 92069 (Lactobacillus fermentum) جداسازیشده از ماست بر تخمیر شیمیایی، میکروبی و پایداری هوازی سیلاژ ذرت با رطوبت بالا انجام شد. بهمنظور انجام این آزمایش، لاکتوباسیلوس فرمنتوم پس از استانداردشدن، جهت تهیه تیمارهای آزمایشی به علوفه ذرت افزوده شد. تیمارهای آزمایشی شامل غلظتهای صفر (شاهد، LF0)، ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر لاکتوباسیلوس فرمنتوم 92069 (Lactobacillus fermentum) جداسازیشده از ماست بر تخمیر شیمیایی، میکروبی و پایداری هوازی سیلاژ ذرت با رطوبت بالا انجام شد. بهمنظور انجام این آزمایش، لاکتوباسیلوس فرمنتوم پس از استانداردشدن، جهت تهیه تیمارهای آزمایشی به علوفه ذرت افزوده شد. تیمارهای آزمایشی شامل غلظتهای صفر (شاهد، LF0)، cfu 106×1 (LF1) و cfu106×2 (LF2) بهازای هر گرم علوفه تازه در سه تکرار تهیه و سیلوهای آزمایشگاهی بهمدت 90 روز نگهداری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که ترکیبات شیمیایی سیلاژها شامل ماده خشک، کربوهیدراتهای محلول در آب، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده خنثی و شوینده اسیدی تحت تأثیر افزودن باکتری قرار نگرفت. pH سیلاژ تیمار LF2 کمتر از تیمار شاهد بود (0/05>P). غلظت اسید لاکتیک در سیلاژهای LF1 و LF2 بالاتر از تیمار شاهد بود (0/05>P). غلظت اسید استیک و جمعیت کپک سیلاژ LF2 بهترتیب بیشتر و کمتر از سیلاژهای دیگر بود (0/05>P). جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک و مخمر سیلاژها تحت تأثیر افزودن باکتری قرار نگرفت. پایداری هوازی سیلاژ LF0 و LF1 در مقایسه با سیلاژ LF2 کاهش یافت (0/05>P). در مرحله هوازی، مقدار pH سیلاژ LF2 کمتر از دیگر سیلاژها بود (0/05>P)، اما در جمعیت مخمر سیلاژها در این مرحله اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نشان داد که لاکتوباسیلوس فرمنتوم 92069 قابلیت استفاده بهعنوان تلقیح کننده سیلاژ را دارد.
حسین محمدزاده کراتی؛ محمد حسین شهیر
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 391-406
چکیده
تأثیر سطوح افزایشی ال-لوسین بر عملکرد، صفات لاشه و تولید گوشت سینه و تعیین نیاز لوسین قابل هضم جوجه خروسهای گوشتی راس 308 در دوره رشد (15 تا 30 روزگی) با استفاده از 240 قطعه جوجه خروس گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار جیرهای (پنج تکرار و هشت قطعه جوجه در هر تکرار) بررسی شد. تیمارها شامل جیره پایه با 1/53 درصد لوسین قابل هضم ...
بیشتر
تأثیر سطوح افزایشی ال-لوسین بر عملکرد، صفات لاشه و تولید گوشت سینه و تعیین نیاز لوسین قابل هضم جوجه خروسهای گوشتی راس 308 در دوره رشد (15 تا 30 روزگی) با استفاده از 240 قطعه جوجه خروس گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار جیرهای (پنج تکرار و هشت قطعه جوجه در هر تکرار) بررسی شد. تیمارها شامل جیره پایه با 1/53 درصد لوسین قابل هضم و پنج جیره حاوی 1/63، 1/73، 1/83، 1/93، 2/03 درصد لوسین قابل هضم که با افزودن ال-لوسین مصنوعی به جیره پایه تهیه شده بود. افزایش وزن، درصد لاشه و درصد سینه با افزایش سطح لوسین افزایش و ضریب تبدیل و چربی لاشه کاهش یافتند (p <0/05). روند پاسخ به سطوح افزایشی لوسین برای افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک، وزن نسبی لاشه، وزن نسبی عضله سینه و وزن نسبی چربی حفره بطنی بهصورت تابع درجه دو بود (p <0/05). بهدلیل برازش بهتر مدل درجه دو به معیارهای پاسخ افزایش وزن، ضریب تبدیل، وزن نسبی لاشه و سینه، نیاز لوسین قابل هضم بهترتیب 1/70، 1/72، 1/724 و 1/735 درصد برآورد شد. بر اساس میانگین این برآوردها، نیاز لوسین قابل هضم جوجههای گوشتی راس در مرحله رشد، 1/72 درصد پیشنهاد میشود.
علی کهیانی؛ غلامرضا قربانی؛ مسعود علیخانی؛ ابراهیم قاسمی؛ علی صادقی سفیدمزگی؛ سید محمود نصراللهی
دوره 20، شماره 3 ، آبان 1397، ، صفحه 425-435
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی الیاف نامحلول در شوینده خنثی غیر قابل هضم (iNDF) و سایر مولفههای نوین هضم الیاف در نمونه هایی یونجه خشک، ذرت سیلوشده، کاه گندم، تفاله چغندرقند و سبوس گندم موجود در یک دامداری گاو شیری انجام شد. با استفاده از روش کیسهگذاری در دو رأس گاو هلشتاین غیر شیرده مجهز به فیستولای شکمبهای، الیاف نامحلول در شونده خنثی ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی الیاف نامحلول در شوینده خنثی غیر قابل هضم (iNDF) و سایر مولفههای نوین هضم الیاف در نمونه هایی یونجه خشک، ذرت سیلوشده، کاه گندم، تفاله چغندرقند و سبوس گندم موجود در یک دامداری گاو شیری انجام شد. با استفاده از روش کیسهگذاری در دو رأس گاو هلشتاین غیر شیرده مجهز به فیستولای شکمبهای، الیاف نامحلول در شونده خنثی هضم نشده پس از 288 ساعت (uNDF) به عنوان شاخصی از iNDF اندازگیری شد. سپس با استفاده از این روش کینتیک هضم پذیری در زمانهای مختلف، مقادیر نرخ هضم و مقدار الیاف نامحلول در شوینده خنثی هضم شده (NDFD) تعیین و بر اساس آنها مقدار قابلیت هضم NDF در کل لوله گوارش (TTNDFD) پیشبینی شد. یونجه خشک دارای سطح لیگنین و نرخ هضم NDF بیشتر از کاه و ذرت سیلوشده بود. یونجه و کاه در مقایسه با ذرت سیلوشده دارای uNDF بیشتر و NDFD و TTNDFD کمتر بودند. تفاله چغندرقند و سبوس گندم با وجود شباهت در میزان NDF، مقدار لیگنین و uNDF کمتر و نرخ هضم NDF، NDFD و TTNDFD بیشتری در مقایسه با علوفهها داشتند. در کل مواد خوراکی بررسی شده در این آزمایش دارای تنوع گستردهای از نظر uNDF، NDFD وTTNDFD بودند که بایستی در زمان استفاده مورد توجه قرار گیرد.
هوشنگ لطف اللهیان؛ حسین منافی راثی؛ عباس نجم آبادی
دوره 25، شماره 4 ، دی 1402، ، صفحه 445-459
چکیده
در پژوهش حاضر اثرات استفاده از پودر ریشه رازیانه در جیره غذایی بر عملکرد تولیدی، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی و کیفیت گوشت جوجههای گوشتی نژاد آرین با استفاده از 480 قطعه جوجه یکروزه با شش تیمار، چهار تکرار و 20 قطعه (نر و ماده) در هر تکرار بهمدت 42 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. آزمایش گروههای آزمایشی شامل گروه اول یا شاهد ...
بیشتر
در پژوهش حاضر اثرات استفاده از پودر ریشه رازیانه در جیره غذایی بر عملکرد تولیدی، فراسنجههای خونی و پاسخ ایمنی و کیفیت گوشت جوجههای گوشتی نژاد آرین با استفاده از 480 قطعه جوجه یکروزه با شش تیمار، چهار تکرار و 20 قطعه (نر و ماده) در هر تکرار بهمدت 42 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. آزمایش گروههای آزمایشی شامل گروه اول یا شاهد که فقط جیره پایه را دریافت نمودند، گروههای دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم بهترتیب جیره پایه را بههمراه دو، چهار، شش گرم پودر ریشه رازیانه، 250 میلیگرم آنتیبیوتیک و 200 میلیگرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره غذایی دریافت نمودند. نتایج نشان داد که پودر ریشه رازیانه بر وزن زنده، ضریب تبدیل خوراک، درصد ماندگاری جوجهها و شاخص تولید در کل دوره تأثیر معنیداری نداشت. خوراک مصرفی در کل دوره تحت تأثیر تیمارهای حاوی رازیانه و آنتیبیوتیک قرار گرفت و نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (p<0/05). تیمارهای آزمایشی تأثیر معنیداری بر اجزای لاشه پرندگان نداشتند. عیار پادتن علیه گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) و ایمنوگلوبولین جی در تیمارهای مصرفکننده پودر ریشه رازیانه نسبت به تیمار شاهد بالاتر بود (p<0/05). تیمار رازیانه بر بهبود قابلیت نگهداری گوشت جوجهها و کاهش مالوندیآلدهید (MDA) تأثیر معنیدار داشت (p<0/05). با توجه به نتایج این آزمایش و مشاهده تأثیرات مثبت استفاده از پودر ریشه گیاه رازیانه بر پاسخهای ایمنی و قابلیت نگهداری گوشت جوجههای گوشتی، استفاده از آن به میزان دو گرم در کیلوگرم جیره غذایی توصیه میشود.
یزدان سیف؛ فرخ کفیل زاده؛ حسن خمیس آبادی؛ معصومه رضائی؛ لیلا طاهرآبادی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1401، ، صفحه 453-462
چکیده
اثر تغذیه اسانس صمغ درخت ون در دوران شیرخوارگی بر عملکرد رشد، برههای نر سنجابی در دوره شیرخوارگی و پس از شیرگیری با استفاده از30 رأس بره نر از یک گله پس از همزمانسازی فحلی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 10 تکرار بررسی شد. برهها سه روز پس از تولد به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول که هیچ اسانسی دریافت نکردند و به گروه دوم و سوم ...
بیشتر
اثر تغذیه اسانس صمغ درخت ون در دوران شیرخوارگی بر عملکرد رشد، برههای نر سنجابی در دوره شیرخوارگی و پس از شیرگیری با استفاده از30 رأس بره نر از یک گله پس از همزمانسازی فحلی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 10 تکرار بررسی شد. برهها سه روز پس از تولد به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول که هیچ اسانسی دریافت نکردند و به گروه دوم و سوم در تمام دوران شیرخوارگی بهترتیب 8/0 و 6/1 میلیلیتر در روز اسانس صمغ درخت ون با استفاده از سرنگ خورانده شد. برهها در 100 روزگی از شیر گرفته شدند و به مدت 10 هفته همراه سایر برههای گله تا سن 170 روزگی پرورش یافتند. تغذیه اسانس سبب افزایش وزن پایان شیرخوارگی و همچنین رشد پس از شیرگیری شد. گلوکز خون برهها در دوره شیرخوارگی و پس از شیرگیری تحت تأثیر تغذیه اسانس قرار نگرفت. سایر فراسنجه های خون مانند کلسترول، تری گلیسیرید و پروتئین کل برهها که اسانس دریافت کردند کمتر بود درحالیکه نسبت اوره و آلبومین به گلوبولین خون آنها بالاتر بود. میزان مالوندیآلدهید خون برههای دریافتکننده اسانس نسبت به گروه شاهد کاهش یافت و افزایش سطح اسانس باعث کاهش بیشتر آن نشد. براساس نتایج حاصل، اسانس صمغ درخت ون بهعنوان یک افزودنی خوراکی جدید میتواند در دوران شیرخوارگی پتانسیل خوبی درجهت بهبود عملکرد برهها در دوره شیرخوارگی و پس از شیرگیری داشته باشد و چون خوراندن سطح بالاتر اسانس باعث بهبود بیشتر عملکرد رشد نشد، بنابراین سطح 8/0 میلیلیتر در روز جهت بهبود عملکرد رشد پیشنهاد میشود.
محمد حیدریان؛ جواد بیات کوهسار؛ یوسف مصطفی لو؛ بلال صادقی؛ فرید مسلمی پور
دوره 18، شماره 3 ، آبان 1395، ، صفحه 461-475
چکیده
به منظور مقایسه تاثیر روشهای مختلف از شیرگیری بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی، فراسنجههای خونی و بازده اقتصادی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد به طور تصادفی به یکی از سه روش از شیرگیری: 1) بر اساس مقدار ماده خشک مصرفی، 2) بر اساس وزن و 3) بر اساس سن اختصاص داده شدند. ...
بیشتر
به منظور مقایسه تاثیر روشهای مختلف از شیرگیری بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی، فراسنجههای خونی و بازده اقتصادی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد به طور تصادفی به یکی از سه روش از شیرگیری: 1) بر اساس مقدار ماده خشک مصرفی، 2) بر اساس وزن و 3) بر اساس سن اختصاص داده شدند. اندازهگیری ماده خشک مصرفی و ثبت نمره مدفوع به صورت روزانه و وزنکشی گوساله به صورت هفتگی و نمونه-گیری خون در سنین 21، 42، 60 و90 روزگی، سه ساعت پس از تغذیه صبح، انجام شد. نتایج نشان داد که بین روشهای از شیرگیری از نظر میانگین سن از شیرگیری و مصرف شیر اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0P). از نظر هزینه شیر مصرفی و هزینه کل (شیر+ خوراک) و هزینه خوراک به ازاء هر کیلوگرم افزایش وزن روزانه بین گروهها اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0>P)، به طوری که از شیرگیری بر اساس مصرف خوراک در مقایسه با از شیرگیری بر اساس وزن و سن سبب صرفهجویی به ترتیب30000 و 60000 ریالی در هزینه خوراک به ازاء افزایش هر کیلوگرم وزن شد. به طور کلی، رشد و عملکرد مشابه به همراه کاهش در هزینههای پرورش گوسالهها نشان میدهد که از شیرگیری بر اساس مصرف ماده خشک میتواند سودمند باشد.
سید مرتضی وقار سیدین؛ محسن مجتهدی؛ محمد حسن فتحی نسری؛ سید احسان غیاثی
دوره 21، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 487-497
چکیده
هدف از این آزمایش، بررسی ظرفیت بافری چند مخلوط بافری و تأثیر آنها بر فراسنجههای تخمیر و هضم شکمبهای در شرایط برونتنی بود. به همین منظور پنج مخلوط بافری شامل: 1) ترکیب حاوی 15 درصد بیکربناتسدیم + 15 درصد اکسیدمنیزیم + 35 درصد کربناتمنیزیم + 35 درصد بنتونیتسدیم؛ 2) ترکیب حاوی 35 درصد بیکربناتسدیم + 35 درصد اکسیدمنیزیم + 15 درصد کربناتمنیزیم ...
بیشتر
هدف از این آزمایش، بررسی ظرفیت بافری چند مخلوط بافری و تأثیر آنها بر فراسنجههای تخمیر و هضم شکمبهای در شرایط برونتنی بود. به همین منظور پنج مخلوط بافری شامل: 1) ترکیب حاوی 15 درصد بیکربناتسدیم + 15 درصد اکسیدمنیزیم + 35 درصد کربناتمنیزیم + 35 درصد بنتونیتسدیم؛ 2) ترکیب حاوی 35 درصد بیکربناتسدیم + 35 درصد اکسیدمنیزیم + 15 درصد کربناتمنیزیم + 15 درصد بنتونیتسدیم؛ 3) ترکیب حاوی 20 درصد بیکربناتسدیم + 40 درصد اکسیدمنیزیم + 20 درصد کربناتمنیزیم + 20 درصد بنتونیتسدیم؛ 4) ترکیب حاوی 40 درصد بیکربناتسدیم + 20 درصد اکسیدمنیزیم + 20 درصد کربناتمنیزیم + 20 درصد بنتونیتسدیم؛ و 5) ترکیب حاوی 16 درصد کربناتسدیم + 35 درصد اکسیدمنیزیم + 22 درصد کربناتمنیزیم + 5 درصد بنتونیتسدیم و 22 درصد پتاسیم فسفات منوبازیک، تهیه شد. ظرفیت بافری و شاخص ارزش بافری اندازه گیری شد. سپس تأثیر مخلوطهای بافری بر پتانسیل تولید گاز، pH، غلظت نیتروژن آمونیاکی و ماده خشک ناپدید شده در شرایط آزمایشگاهی (IVDMD) بررسی گردید. مقدار ظرفیت و شاخص ارزش بافری ترکیب 2 بیشتر از سایر ترکیبات بافری بود (0/05>P). ترکیب بافری 4 سبب افزایش تولید گاز شد (0/05>P). مقدار IVDMD در بین ترکیبات بافری یکسان بود و تنها ترکیب بافری 4 و 1 با یکدیگر اختلاف داشتند (0/05>P). استفاده از ترکیب بافری 2 سبب افزایش pH محیط کشت شد (0/05>P). در کل نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از ترکیب بافری 2 میتواند نقش مؤثری در جلوگیری از افت pH و به تبع آن کاهش اسیدوز داشته باشد.
محمد حسین نعمتی؛ مصطفی حاجی لو؛ سید عبداله حسینی؛ سیدسعید موسوی
دوره 23، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 549-559
چکیده
اثر استفاده از پروبیوتیک بیوپلاس B2 و پریبیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر عملکرد، کیفیت تخممرغ تولیدی و برخی فراسنجههای خونی مرغان تخمگذار تجاری، با استفاده از 216 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین (w36) با میانگین وزنی مشابه از سن 50 تا 62 هفتگی بهمدت 12 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی در سیستم قفس با شش تیمار و شش تکرار و شش قطعه مرغ در ...
بیشتر
اثر استفاده از پروبیوتیک بیوپلاس B2 و پریبیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بر عملکرد، کیفیت تخممرغ تولیدی و برخی فراسنجههای خونی مرغان تخمگذار تجاری، با استفاده از 216 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین (w36) با میانگین وزنی مشابه از سن 50 تا 62 هفتگی بهمدت 12 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی در سیستم قفس با شش تیمار و شش تکرار و شش قطعه مرغ در هر تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- بدون افزودنی (شاهد)، 2- جیره حاوی 0/1 درصد پروبیوتیک بیوپلاس B2، 3 تا 6- بهترتیب جیرههای حاوی 0/05، 0/1، 0/15 و 0/2 درصد پریبیوتیک گالاکتوالیگوساکارید بودند. نتایج نشان داد که وزن و توده تخممرغ تولیدی در جیره حاوی پروبیوتیک بیوپلاس B2 افزایش معنیدار داشت (0/05>P). درصد تولید تخممرغ، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. استفاده از گالاکتوالیگوساکارید در سطوح 0/05، 0/1 و 0/2 درصد منجر به بهبود وزن پوسته خشک و سطوح 0/05، 0/15 و 0/2 درصد منجر به افزایش وزن واحد سطح پوسته در مقایسه با گروه شاهد شد (0/05>P). پروتئین کل و آلبومین سرم در تیمار پروبیوتیک بیوپلاس B2 افزایش نشان داد (0/05>P). سطح کلسترول خون در تیمار پروبیوتیک بیوپلاس B2 و 0/15 درصد گالاکتوالیگوساکارید بهطور معنیدار کاهش یافت (0/05>P). بهطورکلی نتایج نشان داد که استفاده از پریبیوتیک گالاکتوالیگوساکارید به میزان 0/15 درصد ضمن بهبود برخی صفات عملکردی منجر به بهبود معنیدار وزن واحد سطح پوسته تخممرغ و کاهش سطح کلسترول سرم خون در مقایسه با گروه شاهد شد و میتواند جایگزین پروبیوتیک بیوپلاس B2 شود.
امین سعید؛ محسن افشار منش؛ محمد سالارمعینی
دوره 22، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 571-581
چکیده
تاثیر کیلات مس- متیونین و اسانس پونه کوهی در مقایسه با آنتیبیوتیک بر عملکرد، کیفیت گوشت، پاسخ ایمنی و فراسنجههای بیوشیمیایی خون با استفاده از 240 قطعه جوجه گوشتی راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه سطح فزودنی (فاقد افزودنی، 500 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک فلاووفسفولیپول و 100 میلیگرم در کیلوگرم جیره اسانس پونه کوهی) و کیلات ...
بیشتر
تاثیر کیلات مس- متیونین و اسانس پونه کوهی در مقایسه با آنتیبیوتیک بر عملکرد، کیفیت گوشت، پاسخ ایمنی و فراسنجههای بیوشیمیایی خون با استفاده از 240 قطعه جوجه گوشتی راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه سطح فزودنی (فاقد افزودنی، 500 میلیگرم در کیلوگرم آنتیبیوتیک فلاووفسفولیپول و 100 میلیگرم در کیلوگرم جیره اسانس پونه کوهی) و کیلات مس- متیونین (صفر و 118 میلیگرم در کیلوگرم جیره) در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تیمار و چهار تکرار و 10 پرنده در هر تکرار بررسی شد. در پایان دوره (42 روزگی) از هر تکرار یک پرنده نر برای انجام آزمایشات کیفیت گوشت، پاسخ ایمنی و فراسنجههای بیوشیمیایی خون نمونهگیری شد. پرندگانی که جیره حاوی کیلات مس- متیونین با فلاووفسفولیپول دریافت کردند وزن زنده بالاتری نشان دادند (0/05>P). پرندگانی که با جیره حاوی کیلات مس- متیونین تغذیه شدند، افزایش وزن بیشتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (0/05>P). همچنین پرندگان تغذیه شده با جیرههای فاقد افزودنی و آنتیبیوتیک با و بدون کیلات مس- متیونین در مقایسه با سایر گروهها اکسیداسیون اسیدهای چرب بیشتری داشتند (0/05>P). در سنین 28 و 42 روزگی بالاترین پاسخ ایمنی (تیتر آنتیبادی) در گروه کیلات مس- متیونین با اسانس پونه مشاهده شد (0/05>P). نشان داده شد، اسانس پونه به ترتیب سبب کاهش و افزایش LDL و HDL خون گردید (0/05>P). نتایج این پژوهش نشان داد، استفاده از کیلات مس- متیونین با آنتیبیوتیک، باعث بهبود بهرهوری تولید و استفاده مکملهای کیلات مس- متیونین و اسانس پونه در جیره پرندگان سبب بهبود کیفیت گوشت و افزایش ایمنی گردید.
حیدر زرقی؛ ابوالقاسم گلیان؛ احمد حسن آبادی؛ فرهاد خلیق
دوره 20، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 577-587
چکیده
به منظور تعیین نیاز روی جوجه های گوشتی در شرایط تغذیه با جیره های بر پایه گندم آزمایشی با استفاده از 250 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار در دوره سنی یک تا 42 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تأمین پنج سطح غلظت روی جیره (30، 70، 110، 150 و 190 میلیگرم در کیلوگرم) ...
بیشتر
به منظور تعیین نیاز روی جوجه های گوشتی در شرایط تغذیه با جیره های بر پایه گندم آزمایشی با استفاده از 250 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار در دوره سنی یک تا 42 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تأمین پنج سطح غلظت روی جیره (30، 70، 110، 150 و 190 میلیگرم در کیلوگرم) با افزودن مکمل روی به فرم "ZnSO4.7H2O" بودند. با افزایش سطح روی جیره به 70 میلیگرم در کیلوگرم شاخصهای عملکردی شامل میانگین وزن در سنین، 10، 24 و 42 روزگی، مصرف خوراک و رشد روزانه در دوره های سنی یک تا 10، 42-25 و یک تا 42 روزگی و بازده غذایی در دوره سنی یک تا 10 روزگی بهطور معنی دار افزایش یافتند. میزان احتیاجات روی به منظور بهینه سازی شاخصهای میانگین وزن پایان دوره پرورش، مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و بازده غذایی با استفاده از مدل رگرسیونی خط شکسته خطی به ترتیب 68.77، 83.12، 66.99 و 62.75 میلیگرم در کیلوگرم جیره و با استفاده از مدل رگرسیونی خط شکسته درجه دو به ترتیب 70.00، 79.93، 69.63 و 58.01 میلیگرم در کیلوگرم جیره برآورد شد. با توجه به نتایج این تحقیق احتیاجات روی جوجه های گوشتی در شرایط تغذیه با جیره های بر پایه گندم به منظور بروز بهینه شاخصهای عملکرد رشد در دامنه 83-58 میلیگرم در کیلوگرم جیره، بیشتر از توصیه انجمن ملی تحقیقات و کمتر از توصیه سویه های تجاری است.
پرویز اردونی؛ خلیل مبرزاده؛ طاهره محمدآبادی؛ محمد بوجارپور
دوره 19، شماره 3 ، آبان 1396، ، صفحه 601-612
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف برگ پسته وحشی بر آنزیمهای کبدی، فراسنجههای خونی و شاخصهای عملکردی جوجههای گوشتی، از 192 قطعه جوجه یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 12 قطعه جوجه (از هر دو جنس) در هر تکراراستفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی سطوح صفر (شاهد)، یک، دو و سه درصد برگ ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف برگ پسته وحشی بر آنزیمهای کبدی، فراسنجههای خونی و شاخصهای عملکردی جوجههای گوشتی، از 192 قطعه جوجه یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 12 قطعه جوجه (از هر دو جنس) در هر تکراراستفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی سطوح صفر (شاهد)، یک، دو و سه درصد برگ پسته وحشی بود. نتایج آزمایش نشان داد که در طول دوره آزمایش، اثر برگ پسته وحشی بر مقادیر خوراک مصرفی و افزایش وزن در دوره آغازین، در مقایسه با تیمار شاهد کاهش معنیدار بود (05/0P<)، اما میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن در دوره رشد و کل دوره بهطور معنیداری تحت تأثیر قرار نگرفت. در همین راستا ضریب تبدیل نیز تحت تأثیر قرار نگرفت. تأثیر تیمارهای آزمایشی بر میزان آنزیمهای AST و ALTمعنیدار نبود، ولی میزان آنزیم ALP تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی کاهش معنیداری داشت (05/0P<). میزان گلوکز، کلسترول کل و HDL کلسترول سرم خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. اثر تیمارهای آزمایشی بر میزان تریگلیسرید و LDL کلسترول سرم خون کاهش معنیدار بود (05/0˂P). باتوجه به نتایج حاصل، برگ پسته وحشی میتواند بهعنوان یک افزودنی گیاهی با خاصیت کاهندگی میزان آنزیمهای کبدی و همچنین کاهش تریگلیسرید و LDL کلسترول در جیره طیور مورد استفاده قرار گیرد.
رویا بختیار؛ علیرضا عبدالمحمدی؛ هادی حجاریان؛ زهرا نیکوصفت؛ داود کلانترنیستانکی
دوره 18، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 711-718
چکیده
بهمنظور بررسی چندشکلی ژن لپتین و ارتباط آن با صفات کیفیت اسپرم و ابعاد بیضه، از ۹۶ رأس گوسفند نژاد سنجابی در طی دو سال و در دو فصل پاییز و بهار، اسپرمگیری شد. بهطور همزمان طول، عرض و محیط بیضه نیز اندازهگیری گردید و برای استخراج DNA، از رگ وداج گوسفندان خونگیری شد. واکنش زنجیرهای پلیمراز برای تکثیر قطعه ۴۶۳ جفت باز اگزون سه ...
بیشتر
بهمنظور بررسی چندشکلی ژن لپتین و ارتباط آن با صفات کیفیت اسپرم و ابعاد بیضه، از ۹۶ رأس گوسفند نژاد سنجابی در طی دو سال و در دو فصل پاییز و بهار، اسپرمگیری شد. بهطور همزمان طول، عرض و محیط بیضه نیز اندازهگیری گردید و برای استخراج DNA، از رگ وداج گوسفندان خونگیری شد. واکنش زنجیرهای پلیمراز برای تکثیر قطعه ۴۶۳ جفت باز اگزون سه ژن لپتین با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی انجام گرفت. پس از هضم قطعات PCR و تفکیک سه ژنوتیپ GG، GT و TT در نمونههای موردمطالعه، رابطه چندشکلی ژن لپتین با حرکت انفرادی اسپرم معنیدار بود(0/05>P) و حرکت اسپرماتوزوئید در دامهای با ژنوتیپ GG بیشترین مقدار بود(0/05>P). میانگین حجم و غلظت اسپرم، کل اسپرم انزال شده، توان غشای پلاسمایی اسپرم، نسبت اسپرمهای زنده به مرده و شاخص اسپرم در دامهای با ژنوتیپ GG بیشتر بود (0/05 <P). همچنین اثر چندشکلی ژن لپتین بر ابعاد بیضه معنیدار نبود، در دامهای دارای ژنوتیپ TT میانگین طول و محیط بیضه و در دامهای با ژنوتیپ GT عرض و حجم بیضه نسبت به ژنوتیپ GG بیشتر بود. نتایج نشان داد که برای این جایگاه چندشکل ژن لپتین جهت بهبود باروری در برنامههای اصلاح نژادی گوسفند سنجابی است، هتروزیگوسیته زیاد بود و به نظر میرسد تحقیقات بیشتر در جمعیتهای بزرگتر برای درک بهتر رابطه جایگاههای چندشکل دیگر این ژن بر باروری قوچها ضروری است.
حسین منافی راثی؛ حسین حیدری چاه باغی؛ سلمان افشار؛ نرگس افشاری پور
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 819-828
چکیده
تاثیر صمغ گیاه آنغوزه و اکسید مس میله ای بر کنترل انگل های داخلی و عملکرد تولیدی بره های پرواری با استفاده از 25 راس گوسفند نر نژاد بلوچی با میانگین وزن 5 ± 20 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تیمارها شامل؛ 1- تیمار شاهد (بدون افزودنی)، 2- صمغ آنغوزه، 3- اکسید مس میله ای، 4- اکسید مس میله ای و صمغ آنغوزه و 5- داروی ضد انگل آلبندازول ...
بیشتر
تاثیر صمغ گیاه آنغوزه و اکسید مس میله ای بر کنترل انگل های داخلی و عملکرد تولیدی بره های پرواری با استفاده از 25 راس گوسفند نر نژاد بلوچی با میانگین وزن 5 ± 20 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تیمارها شامل؛ 1- تیمار شاهد (بدون افزودنی)، 2- صمغ آنغوزه، 3- اکسید مس میله ای، 4- اکسید مس میله ای و صمغ آنغوزه و 5- داروی ضد انگل آلبندازول بود. در زمان های صفر، 15، 30، 45 و 60 روزگی آزمایش به منظور بررسی وضعیت تعداد تخم انگل از مدفوع و برای تعیین میزان هماتوکریت، از خون نمونه گیری شد. وزن کشی برهها به صورت هفتگی انجام شد. نتایج نشان داد که تغییرات وزن فقط در هفته های سوم، چهارم، پنجم و هفتم بین گروه ها اختلاف معنی داری داشت. (05/0>P). اثر تیمارهای آزمایشی بر درصد هماتوکریت معنی دار نبود و بیشترین مقدار در زمان های مختلف مربوط به تیمار اکسید مس و آنغوزه بود. نتایج بررسی تعداد تخم انگل در مدفوع نشان داد که روند تغییرات آن در گروه های آنغوزه، اکسید مس و آلبندازول مشابه بود، به طوری که در این گروه های آزمایشی تعداد تخم انگل ها در زمان 60روزگی به حداقل رسید. همچنین گروه ترکیبی اکسید مس و صمغ آنغوزه، منجر به کاهش تخم انگل در زمان کوتاهتری (روز 45) شد. یافته های این پژوهش نشان داد که می توان از صمغ آنغوزه و اکسید مس به عنوان ترکیبات کنترل کننده انگل داخلی در گوسفند به ویژه در سیستم ارگانیک استفاده نمود.
حسین محمدی؛ محمد شمس اللهی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 02 آذر 1402
چکیده
این پژوهش به منظور مطالعه پویش کل ژنوم بر پایه تجزیه و تحلیل غنیسازی مجموعه ژنی جهت شناسایی جایگاههای ژنی مؤثر بر برخی صفات مرتبط با تولید و کیفیت الیاف در بزهای کشمیری با استفاده از آرایههای ژنومی با تراکم بالا بوده است. برای این منظور، ارزیابی پویش ژنومی از 192 بز نژاد کشمیری با صفات تولیدی شامل میانگین قطر الیاف، طول دسته الیاف ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مطالعه پویش کل ژنوم بر پایه تجزیه و تحلیل غنیسازی مجموعه ژنی جهت شناسایی جایگاههای ژنی مؤثر بر برخی صفات مرتبط با تولید و کیفیت الیاف در بزهای کشمیری با استفاده از آرایههای ژنومی با تراکم بالا بوده است. برای این منظور، ارزیابی پویش ژنومی از 192 بز نژاد کشمیری با صفات تولیدی شامل میانگین قطر الیاف، طول دسته الیاف و وزن بیده در برنامه GEMMA انجام شد. سپس با استفاده از بسته نرم افزاری biomaRt2 ژنهای معنیداری شناسایی گردید. در نهایت تفسیر مجموعه ژنی با نرم افزار KOBAS با هدف شناسایی عملکرد بیولوژیکی ژنهای کاندیدا انجام شد. تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی نشان داد که مناطق ژنومی شناسایی شده به طور مستقیم و غیر مستقیم با ژنهای مؤثر بر تولید کراتینوسیتها، رشد و توسعه اپیدرمال، رشد و توسعه فولیکولهای مو و کلاژن همپوشانی دارند. در آنالیز غنی سازی مجموعه ژنی تعداد 18 مسیر هستی شناسی ژنی و مسیر KEGG با صفات الیاف مرتبط بودند (P˂0.05). از این بین، مسیرهای مسیر سیگنالدهی اکسیتوسین، تنظیم پروتئینهای انتقالی داخل سلولی و تفرق سلولی اپیدرمال نقش مهمی در رشد فولیکولهای مو، تحریک کلاژن و تنظیم بیان ژن داشتند. همچنین در ارتباط با کمیت الیاف مسیرهای ترشح انسولین، مسیر سیگنالدهی MAPK و پاسخ سلولی به محرکهای هورمونی ارتباط معنیداری داشتند. به هر حال بررسی بیشتر ژنهای مرتبط با مناطق ژنومی بدست آمده از مطالعات جستجوی پویش ژنومی ضروری است. استفاده از یافتههای این تحقیق میتواند باعث تسریع در پیشرفت ژنتیکی برنامههای اصلاح نژادی بز با هدف تولید الیاف ظریفتر شود.
دوره 15، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 1-7
دوره 15، شماره 2 ، مهر 1392، ، صفحه 1-7
دوره 16، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 1-7
حسین کریمی؛ آرش آذرفر؛ حشمت اله خسروی نیا؛ علی کیانی
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 71-82
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تغذیۀ تفالۀ اسانسگیریشدۀ مرزۀ خوزستانی بر عملکرد پرواری و ترکیب اسیدهای چرب مخلوط عضلۀ راسته با استفاده از 30 رأس برۀ نر فراهانی ششماهه با میانگین وزن 4/1±6/33 کیلوگرم انجام شد. برهها برای مدت 15روز دورۀ عادتپذیری و 60 روز دورۀ پرواربندی در جایگاههای انفرادی نگهداری شدند. جیرههای آزمایشی شامل ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تغذیۀ تفالۀ اسانسگیریشدۀ مرزۀ خوزستانی بر عملکرد پرواری و ترکیب اسیدهای چرب مخلوط عضلۀ راسته با استفاده از 30 رأس برۀ نر فراهانی ششماهه با میانگین وزن 4/1±6/33 کیلوگرم انجام شد. برهها برای مدت 15روز دورۀ عادتپذیری و 60 روز دورۀ پرواربندی در جایگاههای انفرادی نگهداری شدند. جیرههای آزمایشی شامل پنج سطح جایگزینی صفر (تیمار شاهد)، 25، 50، 75، و 100 درصد تفالۀ مرزه با یونجه بود. برهها هر 15 روز یکبار توزین و میانگین افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی روزانه، و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. در پایان دورۀ پرواربندی برهها کشتار شدند و از عضلۀ راستۀ آنها در حد فاصل دندههای 12 و 13 برای آنالیز اسیدهای چرب نمونهبرداری شد. اثر تیمارهای آزمایشی برمصرف خوراک روزانه، میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذا، وزن نهایی، وزن، و بازده لاشه معنیدار نبود. بیشترین مقدار کل اسیدهای چرب اشباع در مخلوط گوشت و چربی عضلۀ راستۀ برههای تغذیهشده با جیرۀ حاوی 25 درصد تفالۀ مرزه مشاهده شد که با تیمار حاوی 100 درصد تفالۀ مرزه تفاوت داشت (05/0P<). استفاده از تفالۀ اسانسگیری مرزۀ خوزستانی در سطح 75 درصد جایگزینی بهجای یونجه سبب افزایش عددی مقدار اسیدهای چرب با چند پیوند دوگانه و در سطوح 25 تا 75 درصد جایگزینی، موجب کاهش غیرمعنیدار نسبت اسیدهای چرب امگا 6 به امگا 3 نمونههای عضلۀ راسته برهها شد. براساس نتایج تحقیق حاضر، میتوان از تفالۀ اسانسگیریشدۀ مرزه در جیرههای برههای پرواری با کنسانترۀ بالا بهجای بخش علوفهای استفاده کرد و ضمن کاهش مجموع اسیدهای چرب اشباع گوشت، کیفیت آن را بهبود بخشید.
حسین پاشا زانوسی؛ فرید شریعتمداری؛ محسن شرفی؛ حامد احمدی
دوره 22، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 79-92
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثر افزودن روغنهای کتان(منبع امگا-3) و کنجد(منبع امگا-6) به همراه ویتامین E، برای بهبود فراسنجههای اسپرم، پروفایل اسیدچرب اسپرم، عملکرد باروی و جوجهدرآوری خروسهای مسن گله های مادرگوشتی بود. برای این منظور 24 قطعه خروس 45 هفته از سویه راس، به چهار تیمار با شش تکرار در طرح پایه کاملا تصادفی اختصاص داده شد. تیمارها ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی اثر افزودن روغنهای کتان(منبع امگا-3) و کنجد(منبع امگا-6) به همراه ویتامین E، برای بهبود فراسنجههای اسپرم، پروفایل اسیدچرب اسپرم، عملکرد باروی و جوجهدرآوری خروسهای مسن گله های مادرگوشتی بود. برای این منظور 24 قطعه خروس 45 هفته از سویه راس، به چهار تیمار با شش تکرار در طرح پایه کاملا تصادفی اختصاص داده شد. تیمارها شامل: الف- جیره پایه (شاهد)؛ ب- جیره حاوی دو درصد روغن کتان؛ ج- جیره حاوی دو درصد روغن کنجد؛ د- جیره حاوی یک درصد روغن کتان و یک درصد روغن کنجد بود. تمام تیمارها از نظر مقدار انرژی، پروتئین و ویتامین E یکسان بودند. خروسها بهمدت 60 روز از جیرههای آزمایشی تغذیه شدند و اسپرمگیریاز خروسها در روزهای یک، 20، 40 و 60 آزمایش انجام شد. غلظت، جنبایی کل و پیشرونده و پراکسیداسیون غشای اسپرم خروسهایی که جیره حاوی دو درصد کتان و یا مخلوط مساوی از دو روغن را دریافت کردند با سایر تیمارها تفاوت معنیداری داشتند( 0/05>P). یکپارچگی غشا، زندهمانی، پروفایل اسیدچرب DHA اسپرم و میزان باروری در خروسهائی که با جیره حاوی دو درصد روغن کتان تغذیه شدند با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت(0/05>P). براساس نتایج این تحقیق افزودن دو درصد روغن کتان و یا مخلوط یک درصد از هر یک از روغن های کتان و کنجد با حضور ویتامین E سبب بهبود عملکرد تولید مثلی خروسهای مسن میشود.
لیلا میرعیسی خانی؛ حمیدرضا طاهری
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 81-95
چکیده
اثر سطوح مختلف کلسیم (0.6 و 0.3 درصد)، آنزیم فیتاز (صفر و 1500 واحد) و اسیدسیتریک (صفر و یک درصد) در جیرههای حاوی 0.15 درصد فسفر غیرفیتات، بر عملکرد رشد، صفات لاشه و خصوصیات شیمیایی استخوان با استفاده از 882 قطعه جوجه گوشتی نر 10روزه از سن 11 تا 40 روزگی در یک آرایش فاکتوریل 2×2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با نه تیمار (کنترل مثبت و هشت جیره بدون ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف کلسیم (0.6 و 0.3 درصد)، آنزیم فیتاز (صفر و 1500 واحد) و اسیدسیتریک (صفر و یک درصد) در جیرههای حاوی 0.15 درصد فسفر غیرفیتات، بر عملکرد رشد، صفات لاشه و خصوصیات شیمیایی استخوان با استفاده از 882 قطعه جوجه گوشتی نر 10روزه از سن 11 تا 40 روزگی در یک آرایش فاکتوریل 2×2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با نه تیمار (کنترل مثبت و هشت جیره بدون منبع معدنی فسفر) و هفت تکرار بررسی شد. افزودن فیتاز افزایش وزن روزانه و بازده خوراک را افزایش داد؛ اما اثر فیتاز در جوجههای دریافت کننده جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم در 25 تا 40 روزگی آشکارتر بود (0.01>P). با کاهش غلظت کلسیم، افزایش وزن روزانه (24ـ11روزگی) و بازده خوراک (24ـ11 و 42ـ25 روزگی) کاهش یافت. همچنین استفاده از اسیدسیتریک در جیرههای حاوی 0.3 درصد کلسیم تاثیر منفی بر این صفات داشت (0.01>P). افزودن همزمان فیتاز و اسیدسیتریک به جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم در مقایسه با جیره 0.3 درصد بازده خوراک را افزایش داد (0.01>P). افزودن فیتاز به جیره، سبب افزایش درصد خاکستر انگشتان و سدیم استخوان و کاهش غلظت کلسیم و فسفر استخوان شد (0.01>P). با کاهش سطح کلسیم و افزودن فیتاز، فسفر استخوان کاهش یافت (0.01>P). وزن نسبی قلب و پانکراس با افزودن فیتاز به جیره کاهش یافت (0.05>P). با کاهش سطح کلسیم، وزن نسبی کبد و پانکراس افزایش و درصد چربی شکمی و قلب کاهش یافت (0.05>P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن فیتاز و اسیدسیتریک به جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم، سبب بهبود عملکرد رشد جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره حاوی فسفر غیرفیتات پایین میشود.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 83-91
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در مرحله نهایی رشد بررسی شد. در پایان دوره رشد، عملکرد ماده خشک26/8 تن در هکتار و ارتفاع گیاه 257 سانتیمتر بود. با افزایش سن گیاه، پروتئین خام کاهش و لیگنین در دیواره سلولی افزایش یافت (0/05 >P) و مقادیر آنها در مرحله پایانی رشد بهترتیب 88 و 63 گرم در کیلوگرم ماده خشک بود. تغییرات ترکیبات شیمیایی در طول رشد در ساقه بیشتر از برگ مشاهده شد. در طول دوره رشد کاهش قابلیت هضم برگ و ساقه منجر به کاهش قابلیت ماده خشک و ماده آلی علف نپیر بهترتیب از 782 به 649 و از 814 به 747 گرم در کیلوگرم ماده خشک شد (0/05 >P). میزان پتانسیل گاز تولیدی با افزیش سن گیاه کاهش داشت (0/05 >P). مراحل رشد تاثیری بر نرخ تخمیر تولید گاز و فاز تأخیر نداشت و بین سه مرحله رشد رویشی مورد مطالعه مقادیر آنها مشابه بود. بر اساس نتایج حاصل، علف نپیر با توجه به تولید بالای ماده آلی قابل هضم در هکتار و ارزش غذایی مناسب میتواند بهعنوان یک منبع علوفهای مطلوب در کشور استفاده شود.
علیرضا عموئیان خاوه؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ فرید شریعتمداری
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 85-94
چکیده
تأثیر شش نوع برنامۀ خوراکدهی متناوب آردیـحبه بر عملکرد و حساسیت به آسیت با استفاده از 480 قطعه جوجۀ گوشتی در پنج تکرار و 16 پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1. جیرۀ آردی، 2. جیرۀ آردی حرارتدیده، 3. جیرۀ آردی در دورههای آغازی و رشد و در ادامۀ جیرۀ حبه، 4. جیرۀ آردی در دورۀ آغازی و در ادامۀ جیرۀ حبه، 5. جیرۀ حبه، و 6. جیرۀ حبۀ آردشده ...
بیشتر
تأثیر شش نوع برنامۀ خوراکدهی متناوب آردیـحبه بر عملکرد و حساسیت به آسیت با استفاده از 480 قطعه جوجۀ گوشتی در پنج تکرار و 16 پرنده در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1. جیرۀ آردی، 2. جیرۀ آردی حرارتدیده، 3. جیرۀ آردی در دورههای آغازی و رشد و در ادامۀ جیرۀ حبه، 4. جیرۀ آردی در دورۀ آغازی و در ادامۀ جیرۀ حبه، 5. جیرۀ حبه، و 6. جیرۀ حبۀ آردشده است. تغذیۀ جیرۀ حبه در کل دورۀ پرورش، مصرف خوراک و وزن را افزایش داد و موجب بهبود ضریب تبدیل شد، اما حساسیت به آسیت افزایش یافت (01/0>P). جیرههای آردی در تمام دورۀ پرورش کمترین افزایش وزن و نامناسبترین ضریب تبدیل غذایی را ایجاد کردند (01/0>P). مصرف جیرۀ حبه در دورۀ پایانی با مصرف حبه در کل دوره و یا دورههای رشد و پایانی، ضریب تبدیل مشابه و مناسبتر از جیرههای آردی داشت (01/0>P). مصرف جیرههای آردی در چهار هفتۀ ابتدایی یا در کل دوره، حساسیت به آسیت را بهطور معنیداری کاهش داد و با افزایش طول دورۀ تغذیه از جیرۀ حبه این شاخص افزایش داشت (01/0>P). در گروههای دریافتکنندۀ جیرۀ حبه کمترین هزینۀ خوراک برای تولید یک کیلوگرم وزن زنده و بالاترین سود ناخالص بهدست آمد (05/0>P). بهمنظور استفاده از مزایای جیرۀ حبه و اجتناب از بروز تلفات زیاد و کاهش حساسیت به آسیت تغذیۀ جیرۀ آردی در دورۀ آغازی و استفاده از خوراک حبه در ادامه توصیه میشود.