سید ضیاالدین میرحسینی؛ شهلا نعمت اللهیان؛ سید حسین حسینی مقدم؛ نوید قوی حسین زاده؛ رامین عبدلی؛ یوسف خیرخواه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد هیبریدهای حاصل از تلاقی شش لاین کرم ابریشم ژاپنی IRA1، IRA3، IRA5، IRA7، IRA9 و IRA11 با شش لاین کرم ابریشم چینی IRA2، IRA4، IRA6، IRA8، IRA10 و IRA12 بود. هیبریدهای جدید حاصل از تلاقی لاینهای مذکور به همراه هیبریدهای تجاری موجود (به عنوان شاهد) برای شش صفت وزن پیله، وزن قشر پیله، درصد قشر پیله، وزن پیلههای خوب، درصد شفیرگی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد هیبریدهای حاصل از تلاقی شش لاین کرم ابریشم ژاپنی IRA1، IRA3، IRA5، IRA7، IRA9 و IRA11 با شش لاین کرم ابریشم چینی IRA2، IRA4، IRA6، IRA8، IRA10 و IRA12 بود. هیبریدهای جدید حاصل از تلاقی لاینهای مذکور به همراه هیبریدهای تجاری موجود (به عنوان شاهد) برای شش صفت وزن پیله، وزن قشر پیله، درصد قشر پیله، وزن پیلههای خوب، درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب در بهار 1399 پرورش یافته و عملکرد آنها ثبت شد. هیبریدهای IRA7×IRA6 و IRA7×IRA12 برای صفات تولیدی وزن پیله و وزن قشر پیله عملکرد بالاتری نسبت به هیبریدهای تجاری داشتند (p<0.01)، اما هنگامی که صفات تولیدی همراه با صفات ماندگاری (درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب) در شاخص ارزیابی لحاظ شدند جزو هیبریدهای منتخب قرار نگرفتند. وزن قشر پیله و درصد قشرپیله در هیبرید تجاری 32×31 بیشتر از سایر هیبریدها (جدید و تجاری) بود (p<0.01). میانگینهای صفات درصد شفیرگی و درصد شفیرگی پیلههای خوب تفاوت معنیدار بین هیبریدها داشتند (p<0.01)، و ترکیبات IRA5×IRA12، IRA1×IRA10 و IRA11×IRA6 کمترین میانگین را برای هر دو صفت نسبت به سایر هیبریدها از خود نشان دادند (p<0.01). نتایج حاصل نشان داد که هفت هیبرید IRA9×IRA2، IRA11×IRA2، IRA3×IRA6، IRA3×IRA2، IRA7×IRA4، IRA7×IRA10، IRA7×IRA8 از میزان حداقل تعیین شده برای هر شش صفت بیشتر بودند. از میان این هیبریدها بر اساس عملکرد آنها در آزمایشات مزرعه ای و منطقه ای تعدادی در خط تولید تجاری جهت تأمین تخم نوغان مورد نیاز کشور قرار خواهند گرفت.
حمیده نوری صادق؛ علی مقصودی؛ محمد رکوعی؛ هادی فرجی آروق؛ مهدی جهانتیغ
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R استفاده شد. مقایسه فنوتیپی در دو جنس نر و ماده در هیچ یک از سویهها تفاوت معنیداری نشان نداد. در هر دو سویه، وراثتپذیری پاسخهای ایمنی همورال در نرها بالاتر از مادهها برآورد شد. در سویه وحشی برآورد وراثتپذیری IgT در نرها (187/0) و IgY در مادهها (177/0) بالاتر از سایر پاسخهای علیه SRBC بود. بالاترین وراثتپذیری مربوط به پاسخ ایمنی علیه NDV بود، بهطوری که در جنس نر و ماده سویه وحشی به ترتیب 214/0 و 268/0 برآورد شد. بر اساس نتایج حاصل، انتخاب ژنتیکی برای پاسخ سیستم ایمنی علیه نیوکاسل موجب بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. با توجه به برآورد بالاتر وراثتپذیری پاسخهای ایمنی در نرها، انتخاب ژنتیکی این صفات بویژه علیه NDV در نرها موجب پیشرفت ژنتیکی بیشتری میشود.
سمیه جلالی نیا؛ فرهنگ فاتحی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ حسین رخ فروز
چکیده
به منظور بررسی اثر متقابل فصل و اندازه ذرات علوفه جیره بر تولید و ترکیبات شیر گاوهای شیرده پرتولید، از تعداد 100 رأس گاو هلشتاین اوایل دوره در دو فصل بهار و تابستان (هر فصل از 50 راس) در قالب دو تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات درشت (میانگین هندسی 7/7 میلی متر) و تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات ریز (با میانگین هندسی 4/2 میلی متر) استفاده ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر متقابل فصل و اندازه ذرات علوفه جیره بر تولید و ترکیبات شیر گاوهای شیرده پرتولید، از تعداد 100 رأس گاو هلشتاین اوایل دوره در دو فصل بهار و تابستان (هر فصل از 50 راس) در قالب دو تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات درشت (میانگین هندسی 7/7 میلی متر) و تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات ریز (با میانگین هندسی 4/2 میلی متر) استفاده شد. مقدار ماده خشک مصرفی گاوها به صورت گروهی و همچنین تولید شیر گاوها به صورت انفرادی ثبت شد. نتایج نشان داد که میزان تولید شیر، درصد پروتئین، لاکتوز و کل مواد جامد شیر درفصل بهار در مقایسه با فصل تابستان بیشتر بود (p<0/01). تولید شیر خام و نیز درصد لاکتوز شیر گاوهای تغذیه شده با جیره حاوی علوفه ریز در مقایسه با جیره حاوی علوفه درشت، تمایل به افزایش داشت (p<0/01). مقدار مصرف ماده خشک از جیره حاوی علوفه با اندازه ذرات درشت در مدت زمان صفر الی دو ساعت پس از خوراک دهی صبح در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان بود (p<0/01). بطور کلی گاوهایی که با خوراک حاوی علوفه با اندازه ذرات ریز تغذیه می شوند الگوی مصرف خوراک یکنواخت تری در طول فصول بهار و تابستان دارند.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، 2-تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3-تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده-خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیتهضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیتهضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
علی کلانتری حصاری؛ محمدرضا اسدی؛ محمد بابائی
چکیده
اثر سطوح مختلف پروبیوتیک بتاپلاس بر عملکرد رشد و ریخت شناسی بافتی ژژنوم بلدرچین ژاپنی با استفاده از تعداد 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی، با شش تیمار چهار تکرار و 12 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارها شامل: گروه شاهد (بدون افزودنی)؛ سه جیره حاوی سطوح 0/5، یک و 1/5 گرم در کیلوگرم جیره پروبیوتیک بتاپلاس؛ ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پروبیوتیک بتاپلاس بر عملکرد رشد و ریخت شناسی بافتی ژژنوم بلدرچین ژاپنی با استفاده از تعداد 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی، با شش تیمار چهار تکرار و 12 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارها شامل: گروه شاهد (بدون افزودنی)؛ سه جیره حاوی سطوح 0/5، یک و 1/5 گرم در کیلوگرم جیره پروبیوتیک بتاپلاس؛ جیره با کمبود پروتئین، و جیره با کمبود پروتئین و حاوی یک گرم در کیلوگرم بتاپلاس بود. مصرف خوراک، وزن بدن و افزایش وزن بدن به صورت هفتگی اندازه گیری و ضریب تبدیل محاسبه شد. در 42 روزگی دو پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب، کشتار و صفات مربوط به تفکیک لاشه مورد سنجش قرار گرفت. به منظور بررسی صفات ریختسنجی بافت روده، از ژژنوم نمونه برداری شد. استفاده از پروبیوتیک بتاپلاس در میزان یک گرم در کیلوگرم جیره، مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل و برخی ریختسنجی ژژنوم را بهبود داد (0/05> p). در پرندگانی که با جیره حاوی سطح 1/5 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک بتاپلاس تغذیه شدند ضخامت پرز، قطر کریپت و تعداد سلول های جامی کاهش یافت (0/05> p). بر اساس نتایج حاصل، استفاده از بتاپلاس در جیره در سطح یک میلی گرم بر کیلوگرم، فراسنجه های عملکرد رشد و بافتی ژژنوم را در بلدرچین ژاپنی بهبود می بخشد.
علی نظری؛ حامد احمدی؛ فرید شریعتمداری
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین قابلیت هضم ماده معدنی منیزیم با وزن بدن، مصرف خوراک و آنزیم فیتاز با 120 قطعه جوجه گوشتی نر لاین B آرین پرورش یافته به صورت انفرادی انجام شد. به پرندگان دو جیره استاندارد و جیره مکمل شده با یک گرم آنزیم فیتاز (FTU/Kg500) اختصاص داده شد. خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل غذایی در دوره پرورش ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین قابلیت هضم ماده معدنی منیزیم با وزن بدن، مصرف خوراک و آنزیم فیتاز با 120 قطعه جوجه گوشتی نر لاین B آرین پرورش یافته به صورت انفرادی انجام شد. به پرندگان دو جیره استاندارد و جیره مکمل شده با یک گرم آنزیم فیتاز (FTU/Kg500) اختصاص داده شد. خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل غذایی در دوره پرورش و قابلیت هضم منیزیم در بازه 28 تا 30 روزگی اندازه گیری شدند. با استفاده از مدل گامپرتز، نرخ رشد، وزن اولیه و حداکثر ظرفیت رشد بررسی شد. نرخ رشد و حداکثر ظرفیت رشد در گروه مصرف کننده آنزیم فیتاز بیشتر بود (05/0P<). افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر جیرههای مکمل شده آنزیم فیتاز بهبود یافت (05/0P<). قابلیت هضم منیزیم در جیرههای آنزیم فیتاز نسبت به جیرههای پایه استاندارد بیشتر بود (05/0P<). میزان نرخ رشد مدلسازی شده بر قابلیت هضم منیزیم تاثیرگذار بود به طوری که قابلیت هضم منیزیم در پرندگان با نرخ رشد بالاتر (ظرفیت رشدی سریعتر)، بیشتر بود (05/0P<). همبستگی بین قابلیت هضم منیزیم و افزایش وزن بدن مثبت بود و با افزایش هضم منیزیم ، افزایش وزن بهبود یافت(05/0P<). بر اساس نتایج حاصل، پرندگان با پتانسیل رشد بالاتر، توانپی بیشتری درهضم منیزیم را دارند و این قابلیت هضم در اثر استفاده از آنزیم فیتاز بیشتر میشود. بنابراین میتوان در برنامههای اصلاح نژاد جوجههای آرین توجه بیشتری به ارتباط بین استفاده از ماده معدنی منیزیم و پارامتر نرخ رشد نمود.
فرزاد بسطامی؛ علی خطیب جو؛ صیفعلی ورمقانی
چکیده
تاثیر مکمل والین بر عملکرد، ایمنی و شاخصهای رفتاری جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی با 420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 14 جوجه در هر تکرار بررسی شد. گروههای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد مثبت (جیره پایه در دمای توصیه شده سویه راس)؛ شاهد منفی (جیره پایه تحت تنش گرمایی)؛ ...
بیشتر
تاثیر مکمل والین بر عملکرد، ایمنی و شاخصهای رفتاری جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی با 420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 14 جوجه در هر تکرار بررسی شد. گروههای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد مثبت (جیره پایه در دمای توصیه شده سویه راس)؛ شاهد منفی (جیره پایه تحت تنش گرمایی)؛ و گروههای تحت تنش گرمایی و تغذیه شده با جیره پایه مکمل شده با پنج، 10، 15 و 20 درصد والینِ مازاد بر نیاز سویه راس. تنش گرمایی سبب کاهش وزن بدن، خوراک مصرفی و شاخص کارایی اروپایی، تیتر آنتیبادی علیه ویروس نیوکاسل، درصد لنفوسیت، غلظت پروتئین کل سرمی، فعالیت آلکالین فسفاتاز سرمی و فعالیت لاکتات دهیدروژناز سرمی و افزایش درصد هتروفیل، افزایش نسبت هتروفیل به لنفوسیت، افزایش دمای مقعدی و افزایش زمان لازم برای ایستادن جوجهها بعد از تست عدم تحرک شد، ولی پنج درصد مکمل والین سبب بهبود افزایش وزن در دوره رشد و کل دوره و افزایش شاخص کارایی اروپایی در کل دوره، مکمل 10 درصد والین منجر به بهبود وزن نسبی ران و سینه، مکمل 15 و 20 درصد والین منجر به افزایش درصد لنفوسیت و کاهش هتروفیل شد (05/0 >P ). براساس نتایج حاصل، افزودن پنج درصد مکمل والین وزن بدن و ضریب تبدیل جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی را بهبود می دهد و در سطوح بالاتر (15 و 20 درصد) سبب بهبود درصد سلولهای ایمنی می شود اما بر فراسنجههای ایمنی همورال و تست عدم تحرک جوجههای گوشتی تأثیر ندارد.
لیلا میرعیسی خانی؛ حمیدرضا طاهری
چکیده
اثر سطوح مختلف کلسیم (0.6 و 0.3 درصد)، آنزیم فیتاز (صفر و 1500 واحد) و اسیدسیتریک (صفر و یک درصد) در جیرههای حاوی 0.15 درصد فسفر غیرفیتات، بر عملکرد رشد، صفات لاشه و خصوصیات شیمیایی استخوان با استفاده از 882 قطعه جوجه گوشتی نر 10روزه از سن 11 تا 40 روزگی در یک آرایش فاکتوریل 2×2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با نه تیمار (کنترل مثبت و هشت جیره بدون ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف کلسیم (0.6 و 0.3 درصد)، آنزیم فیتاز (صفر و 1500 واحد) و اسیدسیتریک (صفر و یک درصد) در جیرههای حاوی 0.15 درصد فسفر غیرفیتات، بر عملکرد رشد، صفات لاشه و خصوصیات شیمیایی استخوان با استفاده از 882 قطعه جوجه گوشتی نر 10روزه از سن 11 تا 40 روزگی در یک آرایش فاکتوریل 2×2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با نه تیمار (کنترل مثبت و هشت جیره بدون منبع معدنی فسفر) و هفت تکرار بررسی شد. افزودن فیتاز افزایش وزن روزانه و بازده خوراک را افزایش داد؛ اما اثر فیتاز در جوجههای دریافت کننده جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم در 25 تا 40 روزگی آشکارتر بود (0.01>P). با کاهش غلظت کلسیم، افزایش وزن روزانه (24ـ11روزگی) و بازده خوراک (24ـ11 و 42ـ25 روزگی) کاهش یافت. همچنین استفاده از اسیدسیتریک در جیرههای حاوی 0.3 درصد کلسیم تاثیر منفی بر این صفات داشت (0.01>P). افزودن همزمان فیتاز و اسیدسیتریک به جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم در مقایسه با جیره 0.3 درصد بازده خوراک را افزایش داد (0.01>P). افزودن فیتاز به جیره، سبب افزایش درصد خاکستر انگشتان و سدیم استخوان و کاهش غلظت کلسیم و فسفر استخوان شد (0.01>P). با کاهش سطح کلسیم و افزودن فیتاز، فسفر استخوان کاهش یافت (0.01>P). وزن نسبی قلب و پانکراس با افزودن فیتاز به جیره کاهش یافت (0.05>P). با کاهش سطح کلسیم، وزن نسبی کبد و پانکراس افزایش و درصد چربی شکمی و قلب کاهش یافت (0.05>P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن فیتاز و اسیدسیتریک به جیره حاوی 0.6 درصد کلسیم، سبب بهبود عملکرد رشد جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره حاوی فسفر غیرفیتات پایین میشود.
غلام رضا زابلی؛ محمد کاملی
چکیده
به منظور بررسی اثر مدت زمانهای مختلف تیمار حرارتی در دوره جوجهکشی بر مقاومت گرمایی، قابلیت جوجهدرآوری و بیوشیمی خون جوجههای گوشتی سویه راس(308)، تعداد 608 عدد تخممرغ نطفهدار در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار استفاده شد. گروههای آزمایشی شامل مدت زمانهای مختلف تیمار حرارتی(شاهد(صفر)، شش، 12 و 18 ساعت) بود که ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر مدت زمانهای مختلف تیمار حرارتی در دوره جوجهکشی بر مقاومت گرمایی، قابلیت جوجهدرآوری و بیوشیمی خون جوجههای گوشتی سویه راس(308)، تعداد 608 عدد تخممرغ نطفهدار در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار استفاده شد. گروههای آزمایشی شامل مدت زمانهای مختلف تیمار حرارتی(شاهد(صفر)، شش، 12 و 18 ساعت) بود که در روزهای هفت تا 16 دوره جنینی در دمای 39/5 درجه سلسیوس و رطوبت 65 درصد قرار گرفتند. روز هفتم تخممرغهای بدون نطفه یا مرده پس از نورسنجی حذف شدند. نتایج نشان داد سطح هورمونهای تیروییدی و دمای سطح صورت به عنوان شاخص متابولیسم پایه و مقاومت گرمایی در گروه های 6، 12 و 18 ساعت کاهش یافت(0/05>P). میزان جوجه درآوری در تخممرغهائی صفر(شاهد)، 6و 12 ساعت در معرض تیمار حرارتی قرار گرفتند بیشتر از سایر گروهها بود(05/0>P) و در تیمار 18 ساعت کاهش جوجه درآوری مشاهده شد. مدت زمان جوجهکشی تخممرغ هائی که که در معرض تیمار حرارتی قرار گرفتند بیشتر بود(0/05>P). در حالی که اثر تیمارهای آزمایشی بر وزن، طول و کیفیت جوجه معنی دار نبود(0/05<P). درصد کیسه زرده در همه گروهها نسبت به گروه شاهد بالاتر بود(0/05>P). افزایش مدت زمان تیمار باعث افزایش معنیداری نسبت جنس ماده شد(0/05>P). اسید اوریک و پروتئین تام در گروه شش، 12 و 18 ساعت کاهش معنیداری در مقایسه با شاهد داشت(0/05>P). در مجموع بر اساس نتایج این پژوهش تیمار حرارتی 6 و 12 ساعت بدون داشتن اثر منفی بر جوجه درآوری، باعث القا مقاومت گرمایی شده است.
فاطمه سرلک؛ آرش خردمند؛ علیرضا راکی؛ مجید خالداری
چکیده
این طرح با هدف بررسی تغییرات در برخی از فراسنجه های خونی در 15 رأس میش نژاد لری در طی آبستنی و مقایسه آن با یک ماه قبل از آبستنی و دوره شیردهی انجام شد. نمونههای خون قبل از جفت گیری طبیعی به عنوان شاهد، پایان هر سه ماه آبستنی و دو هفته بعد از زایش در دوره شیردهی از ورید وداج اخذ شدند و بوسیله دستگاه سل کانتر دامپزشکی، شمارش کامل سلول های ...
بیشتر
این طرح با هدف بررسی تغییرات در برخی از فراسنجه های خونی در 15 رأس میش نژاد لری در طی آبستنی و مقایسه آن با یک ماه قبل از آبستنی و دوره شیردهی انجام شد. نمونههای خون قبل از جفت گیری طبیعی به عنوان شاهد، پایان هر سه ماه آبستنی و دو هفته بعد از زایش در دوره شیردهی از ورید وداج اخذ شدند و بوسیله دستگاه سل کانتر دامپزشکی، شمارش کامل سلول های خونی هر نمونه ارزیابی شد. در گسترشها رنگ آمیزی گیمسا و شمارش تفریقی لکوسیت ها انجام شد و مقادیر پروتئین تام پلاسما به روش رفرکتومتری ارزیابی شد. تعداد گلبولهای قرمز و درصد هماتوکریتها در دوره شیردهی نسبت به دوره آبستنی کاهش معنی دار داشتند (0/05˂P). میزان حجم متوسط گلبولی در همه دورهها در یک طیف گزارش شد. کاهش مقادیر متوسط میزان هموگلوبین گلبولهای قرمز، غلظت متوسط هموگلوبین در گلبولهای قرمز و تعداد پلاکتها در آبستنی نسبت به پیش از جفتگیری مشاهده شد. تعداد لکوسیتها و نوتروفیلها در حوالی زایمان افزایش و بعد از زایمان کاهش یافتند. در طی آبستنی تعداد ائوزینوفیلها به صورت معنیدار افزایش و بعد از زایمان کاهش یافتند (0/05˂P). تعداد مونوسیتها و لنفوسیتها در اواخر آبستنی افزایش و در دوره شیرواری کاهش یافتند (0/05˂P). میزان پروتئینتام پلاسما در بازه روزهای 150-100 آبستنی به صورت معنی دار کاهش یافت (0/05˂P). به این ترتیب نتیجه میشود که نظارت بر تغییرات فراسنجه های خونی میشهای لری، تنظیم جیره غذایی و اقدامات پیشگیرانه برای ممانعت از اختلالات خونی نظیر کم خونی و ترومبوسیتوپنی الزامی می باشد.