ساحره جوزی شکالگورابی؛ علی مقصودی؛ عبدالرحیم غیاثی؛ محمد رکوعی؛ هادی فرجی آروق؛ امیر زرگران
چکیده
با وجود پیشینه 15 ساله در ورود و استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده در ایران، تناقضهای موجود درباره برآیند مزایا و معایب استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده سبب اختلاف نظر بین استفادهکنندگان این نوع اسپرم از دیدگاه کارایی و بازدهی اقتصادی آن شده است. در این پژوهش، پرسشنامهای با 28 پرسش پنج گزینهای در مقیاس لیکرت در در باره نگرش ...
بیشتر
با وجود پیشینه 15 ساله در ورود و استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده در ایران، تناقضهای موجود درباره برآیند مزایا و معایب استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده سبب اختلاف نظر بین استفادهکنندگان این نوع اسپرم از دیدگاه کارایی و بازدهی اقتصادی آن شده است. در این پژوهش، پرسشنامهای با 28 پرسش پنج گزینهای در مقیاس لیکرت در در باره نگرش افراد پاسخدهنده به استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده از جنبههای مختلف عملکردی، اقتصادی، شناختی و زیرساختی طراحی و در اختیار پژوهشگران، مشاورین و افراد شاغل در مزارع صنعتی پرورش گاو شیری قرار داده شد. واکاوی دادهها نشان داد که شاغلین فارم بهطور معنیداری موافق تأثیر این نوع اسپرم بر کاهش سختزایی در مقایسه با پژوهشگران بودند (01/0>P). همچنین، این گروه از پاسخگویان، مخالف کاهش گیرایی اسپرم تعیین جنسیتشده در اقلیمهای مختلف بودند (01/0>P). بهتر بودن اسپرم تعیین جنسیتشده در تلیسهها در مقایسه با گاوهای شکم بالاتر بهطور معنیداری در شاغلین و مشاورین واحدهای پرورشی مورد تأیید بود (01/0>P). از نظر پژوهشگران بهعلت متداولنبودن استفاده از اسپرم تعیین جنسیتشده، استفاده از این نوع اسپرم ریسک بالاتری دارد (01/0>P). یافتهها نشان دادند که نگرش شاغلین واحدهای صنعتی بزرگ تا اندازه زیادی با واقعیتهای علمی منتشرشده در زمینه اسپرم تعیین جنسشده هماهنگ بود و اختلاف نظر این دسته از شاغلین با پژوهشگران تا اندازه زیادی ناشی از تأثیر سیاستهای خرید و توزیع اسپرم در عمل و نیز سیاستهای مدیریتی و بهداشتی گله بود.
سیاوش منظوری؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی؛ مهدی کاظمی بن چناری
چکیده
هدف این پژوهش مقایسه کارایی و عملکرد روش پیشرفته شبکه عصبی مصنوعی نسبت به تجزیه مؤلفههای اصلی در تفکیک نژادهای مختلف اسب بود. بنابراین، برای شناسایی یک زیرمجموعه از نشانگرهای SNP با بالاترین قدرت تفکیک نژادی و بررسی نحوه اختصاص حیوانات به گروههای نژادی خود از دو روش شبکه عصبی پرسپترون (الدن) و روش کلاسیک تجزیه مؤلفههای اصلی ...
بیشتر
هدف این پژوهش مقایسه کارایی و عملکرد روش پیشرفته شبکه عصبی مصنوعی نسبت به تجزیه مؤلفههای اصلی در تفکیک نژادهای مختلف اسب بود. بنابراین، برای شناسایی یک زیرمجموعه از نشانگرهای SNP با بالاترین قدرت تفکیک نژادی و بررسی نحوه اختصاص حیوانات به گروههای نژادی خود از دو روش شبکه عصبی پرسپترون (الدن) و روش کلاسیک تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد روش شبکه عصبی (الدن) قادر است که 37 نژاد اسب موردمطالعه در این پژوهش کنونی را، با زیرمجموعه کوچکی از نشانگرهای SNP (8000 نشانگر) و با قدرت تفکیک مشابه با تمام نشانگرهای ژنوم (صحت 98 درصدی)، از همدیگر مجزا و تفکیک کند. روش انتخاب PCA تنها توانست نژادهایی که دارای خاستگاههای متفاوت بودند را شناسایی و تفکیک کند. با توجه به نتایج بهدستآمده، روش PCA دارای خطا و ایراد بوده و برای اجرا روی دادههای ژنومی نیاز به تغییرات و اصلاحات دارد. نتایج این پژوهش، رویکردهای عملی را در طراحی آرایههای اقتصادی در تفکیک نژادهای مختلف اسب ارائه میدهد.
فاطمه هندیجانی؛ جمال فیاضی؛ هدایت اله روشنفکر؛ محمدرضا قربانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر ویتامین E و نانولیپوزوم ویتامین E بر بیان ژن STAR در بیضه و ژن TSPO در تخمدان بلدرچین مولد ژاپنی، آزمایشی با استفاده از 864 قطعه بلدرچین بهمدت 10 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، شش تکرار و 24 قطعه بلدرچین مولد (16 ماده و هشت نر) در هر تکرار به انجام رسید. تیمارها از جیره حاوی سطوح مختلف ویتامین E (25، 50 و 100 IU در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر ویتامین E و نانولیپوزوم ویتامین E بر بیان ژن STAR در بیضه و ژن TSPO در تخمدان بلدرچین مولد ژاپنی، آزمایشی با استفاده از 864 قطعه بلدرچین بهمدت 10 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، شش تکرار و 24 قطعه بلدرچین مولد (16 ماده و هشت نر) در هر تکرار به انجام رسید. تیمارها از جیره حاوی سطوح مختلف ویتامین E (25، 50 و 100 IU در کیلوگرم جیره) و نانولیپوزم ویتامین E (25، 50 و 100 IU در کیلوگرم جیره) تغذیه کردند. نتایج این پژوهش نشان داد، اثر تیمارهای آزمایشی بر بیان ژن TSPO در تخمدان و ژن STAR در بیضه معنیدار بوده است (05/0>P). افزودن سطح 50 IU ویتامین E بیان ژن TSPO در تخمدان را نسبت به تیمار شاهد بهطور معنیداری افزایش داد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد سطح 25 IU نانولیپوزوم ویتامین E باعث افزایش بیان ژن TSPO در تخمدان شد. این افزایش تفاوت معنیداری با تیمار شاهد نداشت. استفاده از سطوح ویتامین E و سطوح نانولیپوزوم ویتامین E باعث کاهش معنیدار بیان ژن STAR در بیضه بلدرچین ژاپنی شد (05/0>P). براساس نتایج این مطالعه اضافهنمودن سطح 25 IU نانولیپوزوم ویتامین E و همچنین سطوح 50 و 100 IU ویتامین E تأثیر زیادی بر بیان ژن TSPO در تخمدان که از ژنهای مؤثر بر باروری و تولید مثل است دارد.
امیر مسعود اسماعیلیان؛ علی اسمعیلی زاده کشکوئیه؛ محمدرضا محمدآبادی؛ مهدی منصوری؛ محمد علی فرهوشی؛ حامد خراتی کوپایی
چکیده
هدف دانش نوتریژنومیکس مطالعه مواد مغذی بهعنوان سیگنالهایی است که بهوسیله گیرندههای سلولی دریافت میشوند و میتوانند روی ژنوم، بیان ژنها و تولید متابولیتها تأثیرگذار باشند. در این پژوهش، برای بررسی اثر دانه شاهدانه بر تغییرات بیان ژن کارنیتین پالمیتوئیل ترانسفراز-1-B (CPT1B) درگوسفند بلوچی، تعداد 12 رأس بره نر با سن پنج ...
بیشتر
هدف دانش نوتریژنومیکس مطالعه مواد مغذی بهعنوان سیگنالهایی است که بهوسیله گیرندههای سلولی دریافت میشوند و میتوانند روی ژنوم، بیان ژنها و تولید متابولیتها تأثیرگذار باشند. در این پژوهش، برای بررسی اثر دانه شاهدانه بر تغییرات بیان ژن کارنیتین پالمیتوئیل ترانسفراز-1-B (CPT1B) درگوسفند بلوچی، تعداد 12 رأس بره نر با سن پنج ماهگی در طرح کاملاً تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروهها با جیره شاهد بدون شاهدانه و با جیره دارای 10 درصد شاهدانه تغذیه شدند. پس از دوره 110 روزه پرواربندی، از بافتهای قلب، کبد، بیضه، ماهیچه راسته (Longissimus dorsi muscle) و چربی پشت (subcutaneous back fat) نمونهبرداری شد. استخراج RNA برای واکنش Real Time PCR و اندازهگیری تغییرات بیان ژن CPT1B بین گروهها انجام شد. تغییرات بیان ژن CPT1B بین گروه شاهد و تیمار در بافت کبد معنیدار بود (05/0P<). بیان ژن CPT1B در کبد برههای تحت تیمار شاهدانه 74/5 برابر نسبت به گروه شاهد افزایش بیان داشت. در بافتهای قلب، چربی پشت، ماهیچه راسته، بیضه در گروه تیمار نسبت به شاهد بهترتیب 1/3، 36/2، 12/2 و 47/2 برابر کاهش بیان ژن CPT1B را نشان داد. دانه شاهدانه حاوی اسیدهای چرب غیراشباع میباشد و این ترکیبات از طریق بیان ژنهایی مانند CPT1B میتوانند موجب تغییر متابولیسم چربی در کبد شوند. بنابراین میتوان بیان داشت که با توجه به اینکه CPT1B یکی از ژنهای مؤثر در سوختوساز چربی میباشد، افزودن دانه شاهدانه به جیره از طریق افزایش فعالیت بافت کبد میتواند اثر مفیدی بر توان تولیدی حیوان داشته باشد.
علیرضا شعبانی منظم؛ محمدعلی نوروزیان؛ مهدی بهگر؛ اعظم برزوئی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی ویژگیهای شیمیایی و تغذیهای و تأثیر سیلاژ ذرت علوفهای حاصل از بذر پرتوتابیشده با پرتو گاما بر عملکرد برههای نر پرواری زندی انجام شد. ابتدا ویژگیهای جوانهزنی بذر ذرت شاهد و پرتوتابیشده با دزهای 25، 50، 100، 150 و 200 گری اندازهگیری شد. بعد از مشخصشدن دز مناسب، بذرهای مورداستفاده در دز 25 گری با پرتو ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی ویژگیهای شیمیایی و تغذیهای و تأثیر سیلاژ ذرت علوفهای حاصل از بذر پرتوتابیشده با پرتو گاما بر عملکرد برههای نر پرواری زندی انجام شد. ابتدا ویژگیهای جوانهزنی بذر ذرت شاهد و پرتوتابیشده با دزهای 25، 50، 100، 150 و 200 گری اندازهگیری شد. بعد از مشخصشدن دز مناسب، بذرهای مورداستفاده در دز 25 گری با پرتو گاما پرتودهی و در مزرعه کشت شدند. در انتهای دوره رشد، سیلاژ ذرت علوفهای در سیلوهای آزمایشی و مزرعهای تهیه شد. همچنین تأثیر سیلاژ تولیدی بر عملکرد و متابولیتهای خونی برههای پرواری زندی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره حاوی 20 درصد سیلاژ ذرت شاهد (پرتودهینشده) و سیلاژ ذرت حاصل از پرتودهی بذر در دز 25 گری با اشعه گاما بود. پرتودهی با دز 25 گری باعث افزایش تعداد ریشههای ثانویه، ریشهچه و ساقهچه در شرایط گلخانه و محتوای کربوهیدراتهای محلول، پروتئین محلول و کلروفیل گیاه ذرت در شرایط مزرعه شد (05/0P<). سیلاژ حاصل از بذرهای پرتودهیشده با دز 25 گری اشعه گاما، pH کمتر و مقدار پروتئین خام بیشتری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0P<). استفاده از سیلاژ ذرت پرتوتابیشده در جیره پرواری باعث بهبود وزن پایان دوره، میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل برهها شد (05/0P<). براساس نتایج این مطالعه، پرتوتابی بذر ذرت با پرتو گاما باعث بهبود کیفیت سیلاژ ذرت و عملکرد برههای پرواری میشود.
مریم هرسینی؛ طاهره محمدآبادی؛ حسین معتمدی؛ محسن ساری؛ اسدالله تیموری یانسری
چکیده
این آزمایش با هدف عملآوری کاه گندم توسط باکتریهای سلولولیتیک جداشده از دستگاه گوارش اسب و تأثیر این باکتریها بر عملکرد برههای پرواری، قابلیت هضم، فراسنجههای تخمیری و خونی انجام شد. از 30 رأس بره نر افشاری با میانگین وزن 3±32 کیلوگرم و سن چهار ماه در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای ...
بیشتر
این آزمایش با هدف عملآوری کاه گندم توسط باکتریهای سلولولیتیک جداشده از دستگاه گوارش اسب و تأثیر این باکتریها بر عملکرد برههای پرواری، قابلیت هضم، فراسنجههای تخمیری و خونی انجام شد. از 30 رأس بره نر افشاری با میانگین وزن 3±32 کیلوگرم و سن چهار ماه در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی کاه گندم فرآوری شده بهمدت شش هفته با چهار سویه باکتریایی جداشده از دستگاه گوارش اسب (Paenibacilluspolymyxa L11، Paenibacilluspolymyxa L12، Enterobacter cloacae L2 و Escherichia coli Z2) و جیره شاهد بودند. نتایج نشان داد که فرآوری باکتریایی باعث افزایش محتوای پروتئین و کاهش NDF، iNDF و ADF و همچنین افزایش قابلیت هضم ماده آلی و انرژی متابولیسمی کاه گندم نسبت به شاهد شد. بیشترین مقدار قابلیت هضم ماده آلی و انرژی متابولیسمی به تیمار L11 اختصاص داشت. قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، NDF،ADF، غلظت و نسبت اسیدهای چرب فرّار شکمبه، pH و نیتروژن آمونیاکی شکمبه تحت تأثیر فرآوری باکتریایی قرار گرفتند. بیشترین قابلیت هضم مواد مغذی به تیمار L11 و کمترین مقدار به تیمار شاهد اختصاص داشت. کمترین مقدار نیتروژن آمونیاکی شکمبه مربوط به تیمارL11 بود. تیمارهای باکتریایی باعث افزایش غلظت کل اسیدهای چرب، غلظت پروپیونات و کاهش غلظت استات شکمبه شدند. با توجه به نتایج، فرآوری کاه گندم با باکتریهای سلولولیتیک جداشده از دستگاه گوارش اسب (بهویژه L11) باعث بهبود ارزش غذایی کاه گندم شد. بنابراین بهنظر میرسد فرآوری باکتریایی میتواند راهکار مناسبی برای استفاده بهتر از بقایای زراعی با ارزش غذایی پایین باشد.
سیده نرگس طباطبائی فر؛ محمد رضا دهقانی؛ محمدحسن فتحی نسری
چکیده
در این پژوهش، اثر افزودن مقدار یونجه خشک در جیره آغازین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و سلامتی گوسالههای شیرخوار هلشتاین تغذیهشده براساس الگوی تغذیه شیر به روش کاهش مرحلهای با استفاده از تعداد 24 رأس گوساله هلشتاین ماده با سن 1±4 روزگی و وزن 3±2/41 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هشت گوساله در هر تیمار بهمدت ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر افزودن مقدار یونجه خشک در جیره آغازین بر عملکرد، فراسنجههای خونی و سلامتی گوسالههای شیرخوار هلشتاین تغذیهشده براساس الگوی تغذیه شیر به روش کاهش مرحلهای با استفاده از تعداد 24 رأس گوساله هلشتاین ماده با سن 1±4 روزگی و وزن 3±2/41 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هشت گوساله در هر تیمار بهمدت 56 روز (تا زمان شیرگیری) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی بهترتیب شامل 1- تغذیه شیر بدون استفاده از یونجه خشک، 2- تغذیه شیر و جیره آغازین بههمراه پنج درصد یونجه خشک (براساس ماده خشک جیره) و 3- تغذیه شیر و جیره آغازین بههمراه 10 درصد یونجه خشک (براساس ماده خشک جیره). بین تیمارهای آزمایشی از نظر مصرف ماده خشک، ضریب تبدیل خوراک، افزایش وزن روزانه، نمره مدفوع، شاخصهای رشد اسکلتی و pH شکمبه تفاوتی مشاهده نشد. میزان پروپیونات در شکمبه گوسالههایی که با شیر و پنج درصد علوفه یونجه تغذیه شدند نسبت به تیمار شاهد و 10 درصد علوفه بهطور معنیداری بیشتر بود (05/0>P). نسبت استات به پروپیونات در شکمبه گوسالههای تغذیهشده با شیر و پنج درصد علوفه یونجه بهطور معنیداری بیشتر از گوسالههای سایر تیمارها بود (05/0>P). غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات پلاسما گوسالههای تغذیهشده با جیره آغازین حاوی پنج درصد یونجه خشک بیشتر از گوسالههای سایر تیمارها بود (05/0>P). براساس نتایج این پژوهش، جایگزینی بخشی از جیره آغازین گوسالههای شیرخوار تغذیهشده با مقادیر بالای شیر، با علوفه یونجه سبب بهبود توسعه شکمبه آنها میشود.
نوید قوی پنجه؛ سید احمد حسینی؛ علی رضا آقاشاهی؛ مجتبی افشین
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارزش غذایی گیاه خارشتر با استفاده از روشهای درونکیسهای و تولید گاز و مقایسه آن با علف خشک یونجه بود. نمونههای علوفه بهصورت دستی برداشت و ترکیب شیمیایی و فنولی آن طبق روشهای توصیهشده آزمایشگاهی تعیین شد. همچنین از روشهای تولید گاز، کیسههای نایلونی و هضم سه مرحلهای آنزیمی برای تعیین ارزش ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارزش غذایی گیاه خارشتر با استفاده از روشهای درونکیسهای و تولید گاز و مقایسه آن با علف خشک یونجه بود. نمونههای علوفه بهصورت دستی برداشت و ترکیب شیمیایی و فنولی آن طبق روشهای توصیهشده آزمایشگاهی تعیین شد. همچنین از روشهای تولید گاز، کیسههای نایلونی و هضم سه مرحلهای آنزیمی برای تعیین ارزش غذایی نمونهها استفاده شد. میزان ماده آلی، پروتئین خام و کلسیم خارشتر پایینتر از علف خشک یونجه بود (05/0P<)، درحالیکه الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، لیگنین، خاکستر و فسفر گیاه خارشتر بهطور معنیداری بیشتر بود (05/0P<). میزان کل ترکیبات فنولی، تانن کل، تانن متراکم و تانن قابل هیدرولیز گیاه خارشتر نیز بالاتر از علف خشک یونجه بود (05/0P<). بخش سریعتجزیه، کُند تجزیه و نرخ ثابت تجزیه گیاه خارشتر و علف خشک یونجه اختلاف معنیداری نداشتند. اما، تجزیهپذیری مؤثر گیاه خارشتر از علف خشک یونجه کمتر بود (05/0P<). نرخ ثابت تولید گاز (c) گیاه خارشتر و علف خشک یونجه با یکدیگر مشابه بودند، با اینحال، پتانسیل تولید گاز (b) آن از علف خشک یونجه کمتر بود (05/0P<). گوارشپذیری ماده آلی، انرژی قابل سوختوساز و انرژی خالص شیردهی نیز در گیاه خارشتر کمتر از علف خشک یونجه برآورد شد (05/0P<). براساس نتایج این پژوهش، گیاه خارشتر با ترکیب شیمیایی و فراسنجههای گوارشپذیری مناسب و هزینه تولید کمتر در مقایسه با علف خشک یونجه، امکان جایگزینی با بخشی از علوفه جیره شتر را دارد.
صابر معتمدی؛ حسین مروج؛ مازیار محیطی اصلی
چکیده
تأثیر نوع چربی و سطوح مختلف بنتونیت در جیره بر شاخصهای تولید و کیفیت خوراک (پلت) در قالب طرح کاملاً تصادفی با نُه تیمار و چهار تکرار بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل ترکیب سطوح صفر و 5/1 درصد روغن خام سویا و پودر چربی با سه سطح بنتونیت (صفر، یک و دو درصد) بودند. شاخصهای اندازهگیریشده شامل کارایی دستگاه پرس پلت (برق مصرفی، نرخ تولید ...
بیشتر
تأثیر نوع چربی و سطوح مختلف بنتونیت در جیره بر شاخصهای تولید و کیفیت خوراک (پلت) در قالب طرح کاملاً تصادفی با نُه تیمار و چهار تکرار بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل ترکیب سطوح صفر و 5/1 درصد روغن خام سویا و پودر چربی با سه سطح بنتونیت (صفر، یک و دو درصد) بودند. شاخصهای اندازهگیریشده شامل کارایی دستگاه پرس پلت (برق مصرفی، نرخ تولید در واحد زمان و ماده خشک محصول نهایی)، شاخصهای کیفی پلت پس از تولید (استحکام و سختی) و درصد پلت سالم پس از خطوط دانخوری بشقابی و زنجیری در محیط مرغداری بودند. استفاده از چربی در خوراک، میزان برق مصرفی را کاهش و نرخ تولید در واحد زمان و درصد ماده خشک محصول نهایی را نسبت به جیرههای فاقد چربی بهبود داد و نرخ تولید در واحد زمان در جیره پودر چربی با دو درصد بنتونیت از سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). شاخص استحکام پلت بهروش تامبلینگ در جیره حاوی پودر چربی و فاقد بنتونیت از سایر جیرههای آزمایشی بیشتر بود (05/0P<)، همچنین درصد پلت سالم پس از دانخوری زنجیری در جیرههای حاوی چربی، بهویژه در جیره حاوی پودر چربی و فاقد بنتونیت بیشتر از سایر جیرهها بود (05/0P<). ضریب همبستگی بین درصد پلت سالم و شاخص استحکام پلت بین روش تامبلینگ و دانخوری زنجیری بیشتر بود. براساس نتایج حاصل، استفاده از پودر چربی به جای روغن و افزودن یک درصد بنتونیت به جیره، کیفیت پلت و شاخصهای عملکرد تولیدی آن را در کارخانه بهبود میبخشد.
صیفعلی ورمقانی؛ پوریا دادور؛ منصور احمدی؛ هوشنگ جعفری
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثر تغذیه پودر برگ زیتون در دورههای مختلف پرورش، بر ایمنی، جمعیت باکتریایی روده و پارامترهای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی آرین بود. تعداد 336 قطعه جوجه گوشتی نر (سویه آرین 386) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار بهمدت 42 روز مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون برگ زیتون) و به سایر ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی اثر تغذیه پودر برگ زیتون در دورههای مختلف پرورش، بر ایمنی، جمعیت باکتریایی روده و پارامترهای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی آرین بود. تعداد 336 قطعه جوجه گوشتی نر (سویه آرین 386) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار بهمدت 42 روز مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون برگ زیتون) و به سایر گروهها جیره حاوی یک درصد برگ زیتون تغذیه شد؛ از یک تا 14 روز، یک تا 21 روز، یک تا 28 روز، یک تا 35 روز و یک تا 42 روز. افزایش وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در همه گروهها مشابه بود، اما نرخ تلفات در تیمار یک تا 42 روزگی کمتر از سایر تیمارها بود (01/0>P). میزان لیپوپروتئینهای با چگالی پایین در تیمارهای یک تا 35 روزگی و یک تا 42 روزگی کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). فعالیت آلانینآمینوترانسفراز در تیمارهای شاهد بالاتر و در تیمار یک تا 42 روزگی کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). جمعیت بالاتر لاکتوباسیلوس برای تیمارهای یک تا 28 روزگی، یک تا 35 روزگی و یک تا 42 روزگی در ژژنوم (01/0>P) و تیمارهای یک تا 21 روزگی، یک تا 28 روزگی، یک تا 35 روزگی و یک تا 42 روزگی در ایلئوم، در مقایسه با سایر تیمارها مشاهده شد (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد که تغذیه 10 گرم بر کیلوگرم برگ خشک زیتون طی 42 روز دوره پرورش جوجههای گوشتی، بدون تأثیر منفی بر عملکرد و ایمنی، منجر به کاهش تلفات میشود.
رضا کریمی؛ آرمین توحیدی؛ مهدی گنج خانلو؛ سپده خویی؛ حمید قاسم زاده نوا؛ امیر علیجانی؛ محمدجواد مظفری
چکیده
هدف آزمایش حاضر ارزیابی تأثیر تغذیه یک جیره گلوکوژنیک بر محور سوماتوتروپیک گاو تازهزای هلشتاین بود. در این مطالعه از 16 راس گاو تازهزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار و هشت تکرار استفاده شد. در تیمار جیره گلوکوژنیک، گاوها روزانه 600 گرم مکمل گلوکز عبوری بهصورت سرک دریافت میکردند. در تیمار شاهد گاوها روزانه بهمقدار ...
بیشتر
هدف آزمایش حاضر ارزیابی تأثیر تغذیه یک جیره گلوکوژنیک بر محور سوماتوتروپیک گاو تازهزای هلشتاین بود. در این مطالعه از 16 راس گاو تازهزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار و هشت تکرار استفاده شد. در تیمار جیره گلوکوژنیک، گاوها روزانه 600 گرم مکمل گلوکز عبوری بهصورت سرک دریافت میکردند. در تیمار شاهد گاوها روزانه بهمقدار مشابهی گلوکز و مواد پوشش گلوکز عبوری (بهطورعمده چربی) دریافت میکردند. جیرههای آزمایشی از روز چهار تا 30 بعد از زایش تغذیه شد. مصرف ماده خشک و تولید شیر بهصورت روزانه ثبت شد. نمونههای خون در روزهای چهار، 15 و 29 بعد از زایش از سیاهرگ دمی گرفته شد. نتایج نشان داد از نظر مقدار تولید شیر، مقدار شیر تصحیحشده براساس انرژی و 5/3 درصد چربی، مصرف ماده خشک و گلوکز خون بین دو تیمار تفاوت معنیدار وجود ندارد. جیره گلوکوژنیک سبب افزایش معنیدار انسولین و افزایش عددی IGF-1 خون شد (05/0P<). گاوهایی که جیره شاهد دریافت کردند، کاهش معنیداری در غلظت IGF-1 نشان دادند (05/0P<) اما این کاهش در گاوهایی که جیره حاوی مکمل گلوکوژنیک دریافت کردند مشاهده نشد. نتایج این پژوهش نشان داد تغذیه مکملهای گلوکوژنیک میتواند بر محور سوماتوتروپیک گاوهای تازهزا اثر گذاشته و سبب افزایش بازچرخش (ترنآور) گلوکز و افزایش انسولین خون و بهبود نسبی سطح IGF-1 خون شود.
عیسی دیرنده؛ محمد کاظمی فرد؛ طناز صابری فر
چکیده
برای بررسی تأثیر کبدچرب بر مقاومت به انسولین در کبد مرغهای تخمگذار آزمایشی با استفاده از 80 قطعه مرغ تخمگذار سویه تجاری های لاین (w-36) پس از اوج تولید (سن 43 هفته) بهمدت هشت هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون تزریق) و گروه استرادیول (تزریق دو میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن ...
بیشتر
برای بررسی تأثیر کبدچرب بر مقاومت به انسولین در کبد مرغهای تخمگذار آزمایشی با استفاده از 80 قطعه مرغ تخمگذار سویه تجاری های لاین (w-36) پس از اوج تولید (سن 43 هفته) بهمدت هشت هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون تزریق) و گروه استرادیول (تزریق دو میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن استرادیول بنزوات) بود. تزریق استرادیول 17 بتا به جهت القای بیماری کبد چرب، از هفته سوم آزمایش آغاز و سه بار در هفته و بهمدت 21روز انجام شد. خونگیری جهت بررسی غلظت تریگلیسرید، کلسترول و آنزیمهای آلکالینفسفاتاز (ALP)، آسپارتاتآمینوترانسفراز (AST) وآلانینآمینوترانسفراز (ALT) در انتهای آزمایش با استفاده از 20 قطعه از هر تیمار انجام شد. در انتهای آزمایش پنج قطعه از هر تیمار انتخاب و کشتار شد سپس بافت کبد برای بررسی بیان ژنهای گیرنده انسولین (InR)، ناقل گلوکز شماره 1 (Glut1)، پروتئین تنظیمکننده انتقال استرول (SREBP1)، کیناز 1ریبوزمی S6 (S6K1)، هدف راپامایسین (TOR)، پروتئین O1 جعبه (FOXO1) استفاده شد. نتایج نشان داد تزریق استرادیول سبب ایجاد کبد چرب شد و در این مرغان غلظت پلاسمایی تریگلیسرید، کلسترول و فعالیت AST، ALT و ALP افزایش یافت. در مرغان مبتلا به کبد چرب بیان ژنهای FOXO1 (1/4 برابر)، TOR (9/3 برابر)، S6K1 (3/3 برابر) افزایش یافت و بیان ژنهای InR (6/4 برابر) و Glut1 (5/7 برابر) کاهش یافت. بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد القای کبدچرب در مرغان تخمگذار پس از اوج سبب افزایش بیان ژنهای مرتبط با مقاومت به انسولین شد.