محمد عبدلی؛ محمدباقر زندی؛ طاهر هرکی نژاد؛ مسعود خلیلی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 155-163
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی ساختار ژنتیکی اسبهای بومی ایران با استفاده از 11 نشانگر ریزماهواره انجمن بینالمللی ژنتیک حیوانات (ISAG) برای مقایسه تنوع ژنتیکی و درک روابط بین جمعیتها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از بانک اطلاعاتی فدراسیون سوارکاری کشور تعداد 565 اسب از سنین مختلف(6 ماهگی الی 25 سالگی) از نژادهای اسب عرب اصیل، کاسپین، درهشوری، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی ساختار ژنتیکی اسبهای بومی ایران با استفاده از 11 نشانگر ریزماهواره انجمن بینالمللی ژنتیک حیوانات (ISAG) برای مقایسه تنوع ژنتیکی و درک روابط بین جمعیتها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از بانک اطلاعاتی فدراسیون سوارکاری کشور تعداد 565 اسب از سنین مختلف(6 ماهگی الی 25 سالگی) از نژادهای اسب عرب اصیل، کاسپین، درهشوری، کرد و ترکمن هر کدام به تعداد 113 راس انتخاب شدند. تعداد اللهای مشاهده شده برای هر جایگاه از هفت تا 19 الل و با میانگین 10/81 الل بود که جایگاه ASB17 با 19 الل و جایگاه HTG4 با هفت الل به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تعداد الل بودند. مقادیر میانگین هتروزیگوسیتی مشاهدهشده از بزرگترین به کوچکترین، متعلق به نژاد ترکمن (0/110 ± 0/68)، کاسپین (0/07 ± 0/67)، کرد (0/06 ± 0/66)، درهشوری (0/07 ± 0/65)، و عرب اصیل (0/08 ± 0/62) بود. در بررسی ساختار جمعیتی به روش جفت گروهی غیروزنی با کمک میانگین حسابی (UPGMA)، جمعیتهای کاسپین و کرد با یکدیگر در یک گروه ژنتیکی و سایر جمعیتها نیز در گروههای جداگانهای قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش، این فرضیه که جمعیتهای کاسپین و کرد به اسبهای نسایی نزدیک هستند را تایید کرد بطور کلی نتایج بدست آمده از این مطالعه نشاندهنده تنوع ژنتیکی بالا علیرغم علیرغم وجود شباهت ژنتیکی در برخی از جمعیتهای اسب مورد مطالعه است. و از طرفی گروهبندی ژنتیکی جمعیتها با مناطق جغرافیایی آنها همسان میباشد. نتایج حاصل از ریزماهوارهها بیانگر چندشکلی بودن و کارآمدی بالای جایگاههای مورد استفاده در آزمایشات مطالعات تعیین نژاد، تنوع و ساختار ژنتیکی برای اسبهای بومی کشور میباشد.
صفورا یوسفی نژاد؛ فرشید فتاح نیا؛ مهدی کاظمی بن چناری
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 165-177
چکیده
هدف این آزمایش بررسی اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین بر عملکرد رشد، فراسنجههای پلاسما و مشتقات پورینی ادرار گوسالههای شیرخوار بود. از 48 راس گوساله هلشتاین سه روزه با میانگین وزن 2/4 ± 39/8 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 2 × 2 استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل جیره بدون روغن سویا و 19 درصد پروتئین ...
بیشتر
هدف این آزمایش بررسی اثر سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین بر عملکرد رشد، فراسنجههای پلاسما و مشتقات پورینی ادرار گوسالههای شیرخوار بود. از 48 راس گوساله هلشتاین سه روزه با میانگین وزن 2/4 ± 39/8 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 2 × 2 استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل جیره بدون روغن سویا و 19 درصد پروتئین خام، جیره بدون روغن سویا و 22 درصد پروتئین خام، جیره حاوی 3 درصد روغن سویا و 19 درصد پروتئین خام و جیره حاوی 3 درصد روغن سویا و 22 درصد پروتئین خام بودند. عملکرد، شاخصهای رشد اسکلتی، فراسنجههای پلاسما، مشتقات پورینی ادرار و سنتز پروتئین میکروبی اندازهگیری شد. عملکرد رشد، فراسنجههای پلاسما و مشتقات پورینی ادرار تحت تاثیر اثر متقابل سطح روغن سویا و پروتئین خام جیره آغازین قرار نگرفت . مصرف خوراک جیره آغازین، افزایش وزن روزانه و بازده استفاده از خوراک در گوسالههای تغذیه شده با مکمل روغن سویا پایینتر بود (0/05>P). اسکور مدفوع و ارتفاع جدوگاه در گوسالههای تغذیه شده با جیره حاوی روغن سویا به ترتیب بالاتر و پایینتر بود (0/05>P). غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات و پروتئین کل پلاسمای گوسالههای تغذیه شده با جیره حاوی روغن سویا کمتر بود (0/05>P). افزودن روغن سویا به جیره غلظت آلانتوئین و کل مشتقات پورینی ادرار را کاهش داد (p<0//05). سنتز پروتئین میکروبی در گوسالههای تغذیه شده با جیره حاوی روغن سویا تمایل به کاهش داشت (0/06=P). نیتروژن اورهای پلاسما با افزایش سطح پروتئین خام جیره آغازین، افزایش یافت (0/05>P). براساس این نتایج ؛ عملکرد رشد گوسالههای هلشتاین شیرخوار تحت تاثیر اثر متقابل سطح روغن سویا و پروتئین خام قرار نمیگیرد.
محمد علی آهنگرانی؛ محمد رضا دهقانی؛ عباسعلی ناصریان
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 179-189
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر افزودن پودر چربی و روغن دانه کتان در شیر بر عملکرد، رشد، سلامت، فراسنجه های خون و شکمبه بود. به این منظور از 45 راس گوساله شیر خوار (38+0/5 کیلوگرم= میانگین وزن بدن) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه جیره آزمایشی و 15 تکرار ، در میانگین دمایی 10 درجه سانتی گراد از سن سه روزگی تا 30 روزگی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر افزودن پودر چربی و روغن دانه کتان در شیر بر عملکرد، رشد، سلامت، فراسنجه های خون و شکمبه بود. به این منظور از 45 راس گوساله شیر خوار (38+0/5 کیلوگرم= میانگین وزن بدن) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه جیره آزمایشی و 15 تکرار ، در میانگین دمایی 10 درجه سانتی گراد از سن سه روزگی تا 30 روزگی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کنسانتره شروع کننده پایه و شیر بدون مکمل چربی(شاهد)، 2- کنسانتره شروع کننده پایه به همراه شیر حاوی پودرچربی (ده گرم در لیتر شیر)،3- کنسانتره شروع کننده پایه به همراه شیر حاوی روغن کتان (ده گرم در لیتر شیر)،بود. افزایش وزن روزانه در سه تا 30 روزگی و وزن 30 روزگی در تیمار روغن کتان بیش تر از تیمار شاهد بود (P<0/05). گوساله های تیمار روغن کتان در 30 روزگی ارتفاع لگن بالاتری نسبت به تیمار شاهد داشتند(P<0/05) غلظت کلسترول خوندر تیمار شاهد بالاتر از تیمار روغن کتان و غلظت کورتیزول خون در تیمار روغن کتان از تیمار شاهد کمتر بود(P<0/05). نسبت پروتئین کل به البومین در تیمار روغن کتان ا تیمار شاهد کمتر بود(P<0/05). فراسنجه های شکمبه ای تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از منابع چربی حاوی اسید لینولنیک مانند روغن کتان در ترکیب شیر تاثیر مثبتی بر عملکرد، رشد و سلامت گوساله های شیرخوار در طول ماه اول زندگی آن ها دارد. از روز سوم تولد به صورت تصادفی به سه تیمار آزمایشی تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: شیر و جیره پایه بدون مکمل چربی (شاهد)، شیر و جیره پایه به همراه پودر چربی(تیمار دو)، شیر و جیره پایه به همراه روغن و هشت درصد دانه کتان آردی (تیمار سه)، بود. وزن ازشیرگیری، مصرف خوراک و افزایش وزن روزانه به ترتیب در دوره سه و چهار در گوساله های مصرف کننده دانه کتان بیشتر از گروه شاهد بود(05/0P≤). سن ازشیرگیری در گوسالههای گروه شاهد بالاتر از سایر گروه ها بود(05/0P≤). تفاوتی در میانگین سازه های رشد اسکلتی وجود نداشت، اما گوساله های مصرف کننده جیره حاوی کتان ارتفاع لگن بالاتری در زمان ازشیرگیری داشتند(05/0P≤). غلظت کلسترول خون در گروه شاهد بالاترین و غلظت کورتیزول خون در گروه کتان پائین ترین بود، همچنین میزان پروتئین تام به آلبومین در گوسالههای گروه کتان کمترین بود(05/0P≤). فراسنجه های شکمبه ای تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0P≥). نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از منابع چربی خصوصا امگا-3 در ترکیب شیر و کنسانتره شروع کننده تاثیر مثبتی بر عملکرد، رشد و سلامت گوساله های شیرخوار در دوره قبل ازشیرگیری خواهد داشت.
منصور دهقانی؛ احمد افضل زاده؛ محمدعلی نوروزیان
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 191-200
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فرآوری کاه گندم و باگاس نیشکر با اوره بر ترکیب شیمیایی، زمان تأخیر و فراسنجههای تجزیه پذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) به روش کیسههای نایلونی انجام شد. ترکیب شیمیایی و فراسنجههای تجزیه پذیری نمونههای فرآوری نشده و عملآوری شده با پنج درصد اوره با استفاده از سه راس گاو شیرده (با میانگین ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فرآوری کاه گندم و باگاس نیشکر با اوره بر ترکیب شیمیایی، زمان تأخیر و فراسنجههای تجزیه پذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) به روش کیسههای نایلونی انجام شد. ترکیب شیمیایی و فراسنجههای تجزیه پذیری نمونههای فرآوری نشده و عملآوری شده با پنج درصد اوره با استفاده از سه راس گاو شیرده (با میانگین وزنی 15 ± 615 کیلوگرم و سه شکم زایش) مجهز به فیستولای شکمبهای تعیین شد. عملآوری با اوره موجب کاهش زمان تأخیر تجزیه ماده خشک و NDF کاه گندم شد (0/05>P) اما تاثیری بر زمان تأخیر تجزیه ماده خشک و NDF باگاس نیشکر نداشت. عملآوری کاه گندم با اوره موجب افزایش نرخ تجزیه پذیری ماده خشک و NDF گردید (0/05>P) اما اثری بر نرخ تجزیه پذیری مادهْ خشک و NDF باگاس نیشکر نداشت. بخش تجزیه پذیر بالقوه ماده خشک و NDF هر دو ماده آزمایشی کاه گندم و باگاس نیشکر بعد از عملآوری با اوره افزایش یافت (0/05>P). تجزیه پذیری مؤثر مادهْ خشک و NDF مواد خشبی مورد آزمایش پس از عملآوری با اوره در کاه گندم به ترتیب از35/69 و 21/69 درصد به 44/04 و 29/12 و در باگاس نیشکر به ترتیب از 18/88 و 15/65 درصد به 23/92 و 19/52 درصد افزایش یافت(0/05>P). براساس نتایج این آزمایش عملآوری مواد خوراکی خشبی بهویژه کاه گندم با اوره باعث بهبود تجزیه پذیری ماده خشک و NDF میشود.
سلمان افشار؛ حمید امانلو؛ داود زحمتکش
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 201-212
چکیده
اثر استفاده از دانه کامل گلرنگ و کتان در دوره پیرامون زایش بر عملکرد، ضرایب هضمی، تولید و ترکیب آغوز و فراسنجههای خونی میشهای افشاری با سه تیمار و استفاده از 27 رأس میش آبستن با میانگین سن سه سال، وزن 1/28±85 کیلوگرم و محدوده 6 هفته پیش از زمان زایش مورد انتظار، در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد ...
بیشتر
اثر استفاده از دانه کامل گلرنگ و کتان در دوره پیرامون زایش بر عملکرد، ضرایب هضمی، تولید و ترکیب آغوز و فراسنجههای خونی میشهای افشاری با سه تیمار و استفاده از 27 رأس میش آبستن با میانگین سن سه سال، وزن 1/28±85 کیلوگرم و محدوده 6 هفته پیش از زمان زایش مورد انتظار، در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد (پایه)، 2- جیره حاوی هشت درصد دانه گلرنگ، 3- جیره حاوی هشت درصد دانه کتان بودند. اثر تیمارهای آزمایشی بر صفات عملکردی میشها پیش از زایش معنیدار نبود ولی مادهخشک مصرفی و تغییرات وزن میش ها پس از زایش، تحت تاثیر تیمارهای گلرنگ و کتان قرار گرفتند (0/05>P). اثر تیمارهای آزمایشی بر ضرایب قابلیت هضم مواد مغذی در پیش از زایش، میزان و ترکیب آغوز و شیر تولیدی میشها و نیز عملکرد برهها معنیدار نبود. میزان تری گلیسرید، کلسترول و لیپوپروتئین با دانسیته بالا پلاسمای خون میشهایی که با کتان تغذیه شدند بیشتر از تیمارهای گلرنگ و شاهد در پیش از زایش بود (0/05>P). یافتههای این آزمایش نشان داد که استفاده از دانههای روغنی گلرنگ و کتان در دوره نزدیک به زایش اثرات منفی بر عملکرد میشهای آبستن ندارد ولی مصرف مادهخشک را پس از زایش افزایش داده و با جلوگیری از افت شدید وزن آنها پس از زایش، سلامتی میشهای شیرده و برهها را بهبود می بخشند.
سید محمد رضا بهشتی؛ کامران رضایزدی؛ آریا بدیعی؛ مصطفی صادقی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 213-221
چکیده
هدف از این پوهش بررسی تأثیر مصرف سطوح مختلف مخمر زنده بر سلامت و عملکرد شکمبه گاوهای شیری تغذیه شده با جیرههای حاوی سطوح مختلف کربوهیدراتهای غیر فیبری بود. در این آزمایش، از شش رأس گاو شیری فیستولاگذاری شده در قالب طرح مربع لاتین گردان با شش دوره زمانی (14 روزه) و شش جیره مختلف استفاده شد که تیمارهای آزمایش شامل: 1) سطح کربوهیدراتهای ...
بیشتر
هدف از این پوهش بررسی تأثیر مصرف سطوح مختلف مخمر زنده بر سلامت و عملکرد شکمبه گاوهای شیری تغذیه شده با جیرههای حاوی سطوح مختلف کربوهیدراتهای غیر فیبری بود. در این آزمایش، از شش رأس گاو شیری فیستولاگذاری شده در قالب طرح مربع لاتین گردان با شش دوره زمانی (14 روزه) و شش جیره مختلف استفاده شد که تیمارهای آزمایش شامل: 1) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پائین بدون مخمر، 2) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پائین همراه با پنج گرم مخمر، 3) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پائین همراه با 10 گرم مخمر، 4) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا بدون مخمر، 5) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا همراه با پنج گرم مخمر و 6) سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا همراه با 10 گرم مخمر بود. مصرف ماده خشک روزانه، فعالیت نشخوار، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی در هر دوره اندازهگیری شد. مصرف ماده خشک، فعالیت نشخوار و قابلیت هضم مواد مغذی، pH و میانگین دمای شکمبه تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفت. شاخصهای عمومی سلامت و پلاسمای خون نیز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد افزودن مخمر زنده به جیره هایی به غلظت مختلف NFC تاثیری بر عملکرد شکمبه، قابلیت هضم مواد مغذی خوراک و متابولیت های خونی ندارد.
اکبر یعقوبفر؛ رضوان یعقوب فر؛ احسان زارع بنادکوکی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 223-233
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی اثرات کربوهیدراتهای دیواره سلولی جیرههای غذایی مکمل شده با آنزیم بر عملکرد و بیان ژنهای موثر در انتقال گلوکز (SGLT1 GLUT2)، پپتید (PepT1) و تولید موسین (MUC2) در روده باریک جوجه گوشتی انجام شد. در این مطالعه تعداد 1100 قطعه جوجه یک روزه مخلوط (جنس نر و ماده)، از سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار و ...
بیشتر
این آزمایش به منظور بررسی اثرات کربوهیدراتهای دیواره سلولی جیرههای غذایی مکمل شده با آنزیم بر عملکرد و بیان ژنهای موثر در انتقال گلوکز (SGLT1 GLUT2)، پپتید (PepT1) و تولید موسین (MUC2) در روده باریک جوجه گوشتی انجام شد. در این مطالعه تعداد 1100 قطعه جوجه یک روزه مخلوط (جنس نر و ماده)، از سویه تجاری راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 11 تیمار و 5 تکرار (20پرنده در هر تکرار) به مدت 42 روز استفاده شد. جیرههای آزمایشی به ترتیب شامل جیره شاهد، جیرههای حاوی گندم، جو، سبوس گندم، سبوس برنج و جو بدون پوشینه با و بدون آنزیم بودند. نتایج نشان داد که اثر جیرههای غذایی حاوی گندم، جو و جو لدون پوشینه با آنزیم بر وزن زنده کل جوجههای گوشتی در سن 42 روزگی اختلاف معنیدار داشت (p<0/05). کربوهیدراتهای دیواره سلولی گندم، سبوس گندم و سبوس برنح در جیرههای غذایی باعث افزایش فعالیت آنزیم آمیلاز لوزالمعده (جو 3/02، گندم 5/99 واحد به ازای میلیگرم پروتئین بافت روده باریک) شدند (p<0/05). بیان ژنهای SGLTI و MUC2 مورد مطالعه در پرندگانی که جیرههای بدون آنزیم دریافت کردند بیشتر ا پرندگانی بود که با جیره شاهد تغذیه شدند (p<0/05). بیان ژن های مذکور تنها در پرندگانی که جیره های حاوی سبوس گندم و سبوس برنج مکمل شده با آنزیم دریافت کردند بیش تر ا پرندگان شاهد بود (P< 0/05). مکمل سازی جیره های غذایی حاوی کربوهیدرات های دیواره سلولی با آنزیم بر بیان ژن های انتقال گلوکز (SGLT1 و GLUT2)، انتقال پپتید (PepT1) و تولید موسین (MUC2) در ژژنوم روده باریک تاثیرگذار است. همچنین در بین گروه-های جیرههای مکمل شده با آنزیم تنها گروههای سبوس گندم و سبوس برنج قادر به افزایش بیان ژنهای مذکور نسبت به گروه شاهد بودند (01/0P <). مکمل-سازی جیرههای غذایی حاوی کربوهیدراتهای دیواره سلولی با آنزیم بر بیان ژنهای انتقال گلوکز (SGLT1 و GLUT2)، انتقال پپتید (PepT1) و تولید موسین (MUC2) در ژژنوم روده باریک تاثیرگذار است. که گویای عملکرد مطلوب دستگاه گوارش جوجههای گوشتی از نظر هضم و جذب مواد مغذی می-باشد.
محمدرضا رضوانی؛ فاطمه احمدی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 235-244
چکیده
اثر فلفل قرمز در مقایسه با مکملهای رشد تجاری بیواسترانگ و الئوبیوتک بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و سایر پارامترهای مورد مطالعه در شرایط تنش گرمایی با استفاده از از 200 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه مخلوط هر دو جنس سویه آربور آکرز در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، پنج تکرار و ده قطعه جوجه در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل ...
بیشتر
اثر فلفل قرمز در مقایسه با مکملهای رشد تجاری بیواسترانگ و الئوبیوتک بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و سایر پارامترهای مورد مطالعه در شرایط تنش گرمایی با استفاده از از 200 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه مخلوط هر دو جنس سویه آربور آکرز در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، پنج تکرار و ده قطعه جوجه در هر تکرار بررسی شد. تیمارها شامل جیرهی پایه فاقد مواد افزودنی و جیرهی پایه به ترتیب حاوی 10 گرم در کیلوگرم فلفل قرمز، 0/1 گرم در کیلوگرم بیواسترانگ و 0/15 گرم در کیلوگرم الئوبیوتیک بودند. در شروع سه هفتگی پرنده ها به مدت شش ساعت در شرایط تنش گرمایی قرار گرفتند. در طول 42 روز آزمایش، میانگین حداقل و حداکثر دما به ترتیب 25 و 33 درجه سانتیگراد بود. میزان مصرف خوراک، افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک، وزن اندامهای داخلی بدن، فلور میکروبی روده کور و گوارشپذیری پیش سکومی مواد مغذی برای دورهی تنش گرمایی اندازهگیری شد. استفاده از فلفل قرمز سبب بهبود ضریب تبدیل و افزایش وزن روزانه در دورههای رشد و پایانی و افزایش گوارشپذیری پروتئین، چربی و ماده خشک، وزن نسبی بورس فابرسیوس، طحال و سنگدان و کاهش جمعیت ای کولای در مقایسه با تیمار شاهد شد (0/05≥P). بیواسترانگ و الئوبیوتک اثری بر عملکرد ، گوارش پذیری موادمغذی و جمعیت میکروبی سکوم نداشت. بطورکلی استفاده از فلفل قرمز در جیره جوجه های گوشتی در مقایسه با محرکهای رشد تجاری، اثرات منفی تنش گرمایی بر عملکرد رشد، گوارشپذیری مواد مغذی و میکروفلورای سکوم را کاهش داد.
محسن افشار منش؛ مریم رضائی پور؛ محمد سالارمعینی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 245-254
چکیده
تاثیر استفاده از اسید استیک، اسیدبوتیریک و اسیدپروپیونیک و پروبیوتیک بر عملکرد تولیدی مرغهای تخمگذار و برخی فراسنجه های کیفی تخممرغ با استفاده از 320 قطعه مرغ تخمگذار سویه بوونز در یک آزمایش فاکتوریل 2×4 با چهار سطح اسید چرب (بدون اسید چرب، 0/1 درصد جیره، اسید پروپیونیک، 0/2 درصد جیره، اسید بوتیریک، 0/3 درصد جیره) و دو سطح پروبیوتیک ...
بیشتر
تاثیر استفاده از اسید استیک، اسیدبوتیریک و اسیدپروپیونیک و پروبیوتیک بر عملکرد تولیدی مرغهای تخمگذار و برخی فراسنجه های کیفی تخممرغ با استفاده از 320 قطعه مرغ تخمگذار سویه بوونز در یک آزمایش فاکتوریل 2×4 با چهار سطح اسید چرب (بدون اسید چرب، 0/1 درصد جیره، اسید پروپیونیک، 0/2 درصد جیره، اسید بوتیریک، 0/3 درصد جیره) و دو سطح پروبیوتیک (صفر و 0/01 درصد جیره) در قالب طرح کاملا تصادفی با هشت تیمار و پنج تکرار و هشت قطعه پرنده در هر تکرار بررسی شد. میانگین وزن تخممرغ، ضریب تبدیل ، درصد تولید و توده تخممرغ تولیدی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. مکمل سازی جیره با اسید آلی، مصرف خوراک را بهطور معنیداری افزایش داد (0/05>P). درصد، قطر و شاخص رنگ زرده تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت، ولی ارتفاع زرده در پرندگانی که اسید های چرب یا پروبیوتیک دریافت کردند بهبود یافت (0/05>P). وزن مخصوص، درصد پوسته و ضخامت پوسته تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. جیرههای حاوی اسید آلی و پروبیوتیک مقاومت پوسته را در مقایسه با گروه فاقد افزودنی بهبود بخشید (0/05>P). به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که مکملهای اسید آلی و پروبیوتیک با تاثیر مثبت بر مصرف خوراک، وزن تخممرغ، ارتفاع زرده تخممرغ و مقاومت پوسته سبب بهبود عملکرد تولیدی و کیفیت تخممرغ تولیدی می شود.
سیدمحمدرضا صلواتی؛ احمد حسن آبادی؛ محسن تیموری؛ علی اکبر سالاری
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 255-267
چکیده
تأثیر فرآوری حرارتی گندم و آنزیم بر انرژی قابل متابولیسم ظاهری و قابلیت هضم پروتئین و ماده خشک آن و تأثیر استفاده از آنها در جیره بر عملکرد رشد، مورفولوژی ژژنوم و جمعیت میکروبی ایلئوم جوجههای گوشتی بررسی شد. به همین منظور از 480 قطعه جوجه گوشتی در یک آزمایش فاکتوریـل 2×4 با سه سطح فرآوری حرارتی گندم در دماهای 55، 70 و 85 درجه سانتیگراد ...
بیشتر
تأثیر فرآوری حرارتی گندم و آنزیم بر انرژی قابل متابولیسم ظاهری و قابلیت هضم پروتئین و ماده خشک آن و تأثیر استفاده از آنها در جیره بر عملکرد رشد، مورفولوژی ژژنوم و جمعیت میکروبی ایلئوم جوجههای گوشتی بررسی شد. به همین منظور از 480 قطعه جوجه گوشتی در یک آزمایش فاکتوریـل 2×4 با سه سطح فرآوری حرارتی گندم در دماهای 55، 70 و 85 درجه سانتیگراد بهمدت 2/5 دقیقه (همراه با یک تیمار بدون فرآوری) و آنزیم روابیو (صفر و 500 گرم در تن خوراک) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار، شش تکرار و 10 قطعه پرنده در هر تکرار در سن 42-25 روزگی استفاده شد. فرآوری حرارتی گندم در 55 و 85 درجه سانتیگراد باعث افزایش انرژی قابل متابولیسم ظاهری آن نسبت به تیمار بدون فرآوری شد؛ بهطوری که انرژی قابل متابولیسم گندم فرآوری شده در دمـای 85 درجه سانتیگراد، 2/49 درصد بیشتر از گندم فرآوری نشده بود (0/05>P). مکمل آنزیمی انرژی قابل متابولیسم گندم را بهطور معنیداری افزایش داد (0/05>P). فرآوری گندم در هر سه دما ارتفاع ویلیهای ژژنوم را نسبت به گروه بدون فرآوری کاهش داد (0/01>P). فرآوری گندم در دماهای 70 و 85 درجه سانتیگراد جمعیت لاکتوباسیلها را نسبت به تیمار بدون فرآوری افزایش داد (0/05=P). استفاده از آنزیم در جیره باعث کاهش مصرف خوراک جوجهها و کاهش ارتفاع ویلیهای ژژنوم شد (0/05>P). بر اساس نتایج این آزمایش، استفاده از مکمل آنزیمی و فرآوری حرارتی دانه گندم انرژی قابل متابولیسم ظاهری آن را بهبود میبخشند اما تأثیری بر عملکرد رشد جوجههای گوشتی ندارند
کاظم کریمی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 269-279
چکیده
به منظور بررسی اثرات فرآوردههای گیاه دارویی ترخون بر راندمان رشد، ویگی های لاشه و پاسخهای ایمنی(سلولی و هومورال) در جوجههای گوشتی، تعداد 168 قطعه جوجه یکروزه نژاد رأس 308 در چهار تیمار شامل شش تکرار و هفت جوجه در هر تکرار استفاده شدند. تیمارها شامل: 1) جیرهی پایه (شاهد)، 2) جیرهی پایه + 500 میکرولیتر عصاره هیدروالکلی ترخون در در هر ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات فرآوردههای گیاه دارویی ترخون بر راندمان رشد، ویگی های لاشه و پاسخهای ایمنی(سلولی و هومورال) در جوجههای گوشتی، تعداد 168 قطعه جوجه یکروزه نژاد رأس 308 در چهار تیمار شامل شش تکرار و هفت جوجه در هر تکرار استفاده شدند. تیمارها شامل: 1) جیرهی پایه (شاهد)، 2) جیرهی پایه + 500 میکرولیتر عصاره هیدروالکلی ترخون در در هر لیتر آب آشامیدنی، 3) جیرهی پایه + یک درصد پودر ترخون به صورت سرک و 4) جیرهی پایه + یک درصد پودر ترخون به صورت سرک+500 میکرولیتر عصاره هیدروالکلی ترخون در هر لیتر آب آشامیدنی بودند. در دورههای آغازین، رشد، پایانی و کل دوره، جوجه هایی که فقط یک درصد پودر ترخون در جیره مصرف کردند راندمان رشد بهتری نسبت به سایر تیمارها داشتند به طوری که با افزایش خوراک مصرفی در این جوجهها، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک نیز بهبود یافت(P≤0/05). همچنین در این جوجهها، وزن نسبی بورس فابرسیوس و لاشه، بیشتر از سایر جوجهها بود(P≤0/05). اختلاف معنیداری در پاسخ ایمنی سلولی (به واسطهی ارزیابی تورم پردهی پا در پاسخ به تزریق فیتوهماگلوتینین) و پاسخ ایمنی هومورال (از طریق ارزیابی تولید پادتن بر ضدویروس نیوکاسل و همچنین تولید پادتن بر ضد گلبول قرمزگوسفندی تزریقی)بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. بر اساس نتایح حاصل، استفاده از یک درصد پودر ترخون در جیره جوجههای گوشتی به منظور بهبود راندمان رشد و بازده لاشه توصیه میشود.
وحیده صباغی درمیان؛ مهران مهری؛ فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ محمد رکوعی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 281-292
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تریپتوفان، ملاتونین و دی متیل گلایسین بر عملکرد رشد و کیفیت گوشت بلدرچینهای ژاپنی تغذیهشده با جیرههای آلودهشده با سم آفلاتوکسین B1 انجام شد. در این آزمایش تعداد 680 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن هفت تا 35 روزگی در 17 تیمار و چهار تکرار و در هر تکرار 10 قطعه بلدرچین ژاپنی با استفاده از طرح مرکب مرکزی مورداستفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر تریپتوفان، ملاتونین و دی متیل گلایسین بر عملکرد رشد و کیفیت گوشت بلدرچینهای ژاپنی تغذیهشده با جیرههای آلودهشده با سم آفلاتوکسین B1 انجام شد. در این آزمایش تعداد 680 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن هفت تا 35 روزگی در 17 تیمار و چهار تکرار و در هر تکرار 10 قطعه بلدرچین ژاپنی با استفاده از طرح مرکب مرکزی مورداستفاده قرار گرفتند. عملکرد پرندگان بهصورت هفتگی محاسبه و در انتهای آزمایش میزان مالون دی آلدئید گوشت اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تریپتوفان سبب افزایش معنیدار وزن بدن شد )05/0(p < و ملاتونین تأثیر افزایشی بر مصرف خوراک داشت )05/0(p
حمیدرضا سالاری؛ یوسف جعفری آهنگری؛ زربخت انصاری پیرسرایی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 293-302
چکیده
در این پژوهش، اثر تغذیه کوآنزیم Q10و اسیدهای چرب امگا 3 بر بافت شناسی و بیان نسبی ژنهای TGF-B4 , StAR در بیضه خروسهای نژاد هوبارد بررسی شد. تعداد 48 خروس در سن 50 هفتگی به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوحی از کوآنزیم Q10 و امگا 3 شامل صفر،30 گرم در کیلوگرم امگا 3 (سالومگا)، 400 میلیگرم در کیلوگرم کوآنزیم Q10 و مخلوط ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر تغذیه کوآنزیم Q10و اسیدهای چرب امگا 3 بر بافت شناسی و بیان نسبی ژنهای TGF-B4 , StAR در بیضه خروسهای نژاد هوبارد بررسی شد. تعداد 48 خروس در سن 50 هفتگی به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوحی از کوآنزیم Q10 و امگا 3 شامل صفر،30 گرم در کیلوگرم امگا 3 (سالومگا)، 400 میلیگرم در کیلوگرم کوآنزیم Q10 و مخلوط کوآنزیم Q10 و امگا 3 (30+400) در روز به مدت هشت هفته متوالی دریافت کردند. در پایان آزمایش خروسها کشتار و بیضهها به دقت خارج شدند. سپس دو نمونه از یک بیضه از هر تکرار برداشته شد، یک نمونه برای بررسی بافت شناسی به درون محلول فرمالین 10 درصد و یک نمونه جهت بررسی بیان نسبی ژن به درون ازت مایع منتقل شد. نتایج نشان داد که قطر لولههای اسپرم ساز در گروههای آزمایشی نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری افزایش یافت (P<0/05). ولی تعداد سلول های سرتولی و لایدیگ تفاوت معنی داری ندشات. بیان نسبی ژن TGF-B4 در سه گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش یافت (P<0/05). اما بیان نسبی ژن StAR در پرندگانی که با استفاده از مخلوطی از کوآنزیم Q10 و امگا 3 (سالومگا) تغذیه شدند، بطور معنی داری افزایش یافت (P<0/05). براساس نتایج این مطالعه اضافه نمودن مخلوطی از کوآنزیم Q10 و اسیدهای چرب امگا3 در خوراک فراسنجه های بافت شناسی و بیان ژن های مرتبط با اسپرم سازی را بهبود می بخشد.
وحید واحدی؛ بابک نادری؛ سیامک قضایی؛ آزاده بوستان
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، صفحه 303-312
چکیده
هدف از مطالعه حاضر مقایسه دو روش همزمانسازی فحلی در دو شرایط محیطی طبیعی و تنش گرمایی بر عملکرد تولیدمثلی و غلظت هورمونهای استروژن و پروژسترون پلاسما در گاوهای شیری هلشتاین بود. تعداد 110 رأس گاو هلشتاین با میانگین تولید 28 کیلوگرم شیر و نوبت زایش یک تا چهار بهطور تصادفی در بین یکی از دو روش همزمانی قرار گرفتند: 1) روش دابل آوسینک ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر مقایسه دو روش همزمانسازی فحلی در دو شرایط محیطی طبیعی و تنش گرمایی بر عملکرد تولیدمثلی و غلظت هورمونهای استروژن و پروژسترون پلاسما در گاوهای شیری هلشتاین بود. تعداد 110 رأس گاو هلشتاین با میانگین تولید 28 کیلوگرم شیر و نوبت زایش یک تا چهار بهطور تصادفی در بین یکی از دو روش همزمانی قرار گرفتند: 1) روش دابل آوسینک (60=DO; n )، که در این گروه گاوها در روز صفر هورمون GnRH، در روز هفتم PGF2α و در روز نهم GnRH دریافت کردند و بعد از هفت روز دیگر روش آوسینک (GnRH-7d- PGF2α-2d-GnRH-16h-AI) روی این گاوها تکرار شد. 2) روش پریسینک آوسینک (50=PO; n)، که در این گروه گاوها دو تزریق هورمون PGF2α به فاصله 14 روز دریافت کردند و بعد از 12 روز دیگر برنامه آوسینک انجام شد. هر دو روش در دو فصل تابستان و زمستان انجام شدند. درصد گوسالهزایی در گاوهایی که در فصل زمستان همزمان شده بودند بیشتر از گاوهای گروه فصل تابستان بود (36/4 در مقابل 18/2 درصد، 0/04 =P). میانگین تعداد تلقیح به ازای آبستنی در گاوهایی که در فصل زمستان همزمان شده بودند نسبت به فصل تابستان کمتر بود (1/46 در مقابل 1/74درصد، 0/02 =P). میانگین غلظت هورمون استروژن و پروژسترون در فصل زمستان بیشتر از فصل تابستان بود (0/05 > P). با توجه به نتایج حاصل، عملکرد تولید مثلی و غلظت هورمونهای استروژن و پروژسترون در فصل زمستان بالاتر از فصل تابستان است و روش همزمانسازی تفاوتی از نظر تاثیر بر عملکرد تولیدمثلی ندارد.