مریم محمدنژاد؛ قدرت رحیمی؛ ایوب فرهادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی تنوع های آللی ژن های C4-A و لاکتوفرین و بررسی ارتباط آنها با تعداد سلول های بدنی شیر در گاوهای هلشتاین بود. بیماری ورم پستان یکی از شایع ترین بیماری های گاوهای شیری است که تولید شیر را کاهش می دهد و هزینه های زیادی را به پرورش دهندگان تحمیل می کند. ژن های C4-A و لاکتوفرین از جمله ژن های تاثیرگذار در سیستم ایمنی برای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی تنوع های آللی ژن های C4-A و لاکتوفرین و بررسی ارتباط آنها با تعداد سلول های بدنی شیر در گاوهای هلشتاین بود. بیماری ورم پستان یکی از شایع ترین بیماری های گاوهای شیری است که تولید شیر را کاهش می دهد و هزینه های زیادی را به پرورش دهندگان تحمیل می کند. ژن های C4-A و لاکتوفرین از جمله ژن های تاثیرگذار در سیستم ایمنی برای مقابله با پاتوژن ها عوامل میکروبی و بیماری ورم پستان محسوب می شوند. شماره 384 نمونه خون از گاو هلشتاین تهیه و استخراج DNA با استفاده از روش نمکی بهینه یافته انجام شد. برای تعیین ژنوتیپ نمونه ها از فناوری آیپلکس (IPLEX) استفاده شد. برای شناسایی چندشکلی های تک نوکلئوتیدی جایگاه های نشانگر 1- rs137485678; C<G و2-rs132741478; C<T برای ژن کمپلمان C4-A و جایگاه های 1- ; A<Grs384176726 و2- rs445918028; A<T برای ژن لاکتوفرین انتخاب شدند. تعیین ژنوتیپ در جایگاه rs137485678; C<G از ژن C4-A دو آلل C و G با فراوانی های 0/58 و 0/42 و همچنین سه ژنوتیپ CC,CGو GG به ترتیب با فراوانی 0/31،0/53 و 0/16 را نشان داد. در سایر جایگاه ها چندشکلی مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل نشانگر-صفت وجود ارتلباط معنی دار آماری (P<0/05) را نشان داد. به صورتی که گاوهای با ژنوتیپ CG کمترین تعداد سلول های بدنی را داشتند. برای شناسایی هاپلوتایپ از نرم افزار فاز (phase) استقفاده شد. براساس نتایج ای نتحقیق ناشنگر 1- rs137485678; C<G از ژ« C4-A می تواند به عنوان نشانگر ژنتیکی برای بهبود ورم پستان در گاوهای شیری مورد استفاده قرا گیرد.
بهنام روشنی؛ محمدعلی نوروزیان؛ احمد افضل زاده
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر جایگزینی کنجالهی کلزا با کنجالهی سیاه دانه بر عملکرد، فراسنجههای خونی و خصوصیات لاشه، از تعداد 18راس بره نر زندی (با میانگین وزن 1/5±29/5 کیلوگرم و سن 7 ± 110 روز) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و به مدت 90 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) جیرهی شاهد حاوی نه درصد کنجالهی کلزا، 2) جیرهی حاوی 4/5 ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر جایگزینی کنجالهی کلزا با کنجالهی سیاه دانه بر عملکرد، فراسنجههای خونی و خصوصیات لاشه، از تعداد 18راس بره نر زندی (با میانگین وزن 1/5±29/5 کیلوگرم و سن 7 ± 110 روز) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و به مدت 90 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) جیرهی شاهد حاوی نه درصد کنجالهی کلزا، 2) جیرهی حاوی 4/5 درصد کنجالهی کلزا و 4/5 درصد کنجالهی سیاهدانه و 3) جیرهی حاوی نه درصد کنجالهی سیاهدانه بود. مقدار ماده خشک، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام، NDF، ADF و ADIN کنجاله سیاه دانه به ترتیب 0/58±92/60، 0/27± 7/24، 1/0±35/8، 31/51±12/0، 56/24±24/1، 0/79±13/0 و 0/17±2/15درصد بود. تفاوتی از نظر گوارشپذیری مادهی آلی،NDF، چربی و پروتئین خام جیرهها مشاهده نشد. تاثیر جیرههای آزمایشی بر مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل، افزایش وزن روزانه، وزن نهایی، بازده لاشه، وزن کبد، قلب، طحال، کلیه و بیضه معنیدار نبود. اما وزن نسبی دنبه، چربی زیرجلدی و چربی کل لاشه با جایگزینی کنجاله سیاه دانه به جای کنجاله کلزا کاهش یافت (p<0/05). به جز آلبومین و پروتئبن کل که در بره های تغذیه شده با جیره حاوی نه درصد کنجاله سیاه دانه افزایش داشت(p<0/05). سایر فراسنجه های خونی(گلوکز، نیتروژن اوره ای خون، تری گلیسیرید و کلسترول) در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشتند. براساس نتایج این مطالعه و با توجه به کمبود منابع پروتئینی در تغذیه دام می توان تا سطح نه درصد جیره از کنجاله سیاه دانه در جیره بره های پرواری استفاده کرد.
عباس رجایی راد؛ غلامرضا قربانی؛ محمد خوروش؛ علی صادقی سفیدمزگی؛ سید امیر حسین مهدوی؛ مسعود برومند جزی؛ میرجا روزماریا ویلکنس
چکیده
اثر سطوح اسیدوز متابولیکی خفیف ایجاد شده توسط جیره آنیونی بر عملکرد گاوهای شیری در دوره انتقال، با استفاده از 12 رأس گاو هلشتاین طی بازه زمانی 21 روز پیش از زمان زایش، بررسی شد. در هفته پیش از زایش، گاوها با توجه به pH ادرار (UpH)، به گروه توصیه شده 6/3 تا 7 (R UpH) و کمتر از 6/3 (low UpH) تقسیم شدند. میانگین pH ادرار در گروهR UpH، 6/7 و در low UpH، 5/8 بود(p<0/01) ...
بیشتر
اثر سطوح اسیدوز متابولیکی خفیف ایجاد شده توسط جیره آنیونی بر عملکرد گاوهای شیری در دوره انتقال، با استفاده از 12 رأس گاو هلشتاین طی بازه زمانی 21 روز پیش از زمان زایش، بررسی شد. در هفته پیش از زایش، گاوها با توجه به pH ادرار (UpH)، به گروه توصیه شده 6/3 تا 7 (R UpH) و کمتر از 6/3 (low UpH) تقسیم شدند. میانگین pH ادرار در گروهR UpH، 6/7 و در low UpH، 5/8 بود(p<0/01) . غلظت سرمی کلسیم در پیش از زایمان تحت تأثیر قرار نگرفت، اما در دو ساعت پس از زایمان، در گروه low UpH افزایش یافت (P<0/01). غلظت سرمی خون گاوهای low UpH در پیش از زایمان تمایل به افزایش داشت (P=0/08). مصرف خوراک در پیش از زایش تحت تاثیر رار نگرفت، اما گاوهای low UpH مصرف خوراک و تولید شیر بیشتری در هفته اول پس از زایمان داشتند (P<0/05). در روز پیش از زایمان، غلظت پروتئین کل و گلوبولین خون در گروه low UpH کاهش یافت(P<0/05). پس از زایش نیز، غلظت نیتروژن اوره ای، پروتئین کل، گلوبولین خون و پروتئین شیر در این گاوها کم تر بود (P<0/05). بنابراین، القای سطوح بالاتر اسیدوز متابولیکی نسبت به سطح توصیه شده در پیش از زایش میتواند غلظت کلسیم خون و عملکرد گاوهای دوره انتقال را بهبود دهد.
نوید قوی پنجه؛ محمدحسن فتحی نسری؛ مسلم باشتنی؛ همایون فرهنگ فر
چکیده
در پژوهش حاضر، ترکیب شیمیایی و ارزش غذایی بقایای زراعی کینوا با استفاده از روشهای آزمایشگاهی درون کیسهای و تولید گاز اندازهگیری و با یونجه خشک مقایسه شد. گیاه کامل کینوا پس از برداشت از مزرعه در دمای محیط خشک و دانهها جدا شدند و بقایای زراعی جهت انجام آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد میزان انرژی خام، ماده خشک، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، ترکیب شیمیایی و ارزش غذایی بقایای زراعی کینوا با استفاده از روشهای آزمایشگاهی درون کیسهای و تولید گاز اندازهگیری و با یونجه خشک مقایسه شد. گیاه کامل کینوا پس از برداشت از مزرعه در دمای محیط خشک و دانهها جدا شدند و بقایای زراعی جهت انجام آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد میزان انرژی خام، ماده خشک، ماده آلی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و لیگنین علوفه کینوا بالاتر از یونجه بود (0/05>P). غلظت پروتئین خام کینوا (12/29درصد) کمتر از یونجه (14/32درصد) بود. بخش عمده تانن موجود در کینوا از نوع قابل هیدرولیز بود. گرچه ثابت نرخ تجزیه و گوارشپذیری پس از شکمبهای کینوا و یونجه یکسان بود، امّا گوارشپذیری شکمبهای و کل دستگاه گوارش کینوا از یونجه کمتر بود (0/05>P). ثابت نرخ تولید گاز (c) بقایای زراعی کینوا و یونجه با هم برابر بودند، با این حال پتانسیل تولید گاز (b) آن از یونجه کمتر بود (0/05>P). گوارشپذیری ماده آلی، انرژی قابل سوختوساز و انرژی خالص شیردهی نیز در کینوا کمتر از یونجه بود (0/05>P). بر اساس نتایج این پژوهش، بقایای زراعی کینوا ظرفیت تغذیهای مناسبی برای جایگزینی بخشی از علوفه به منظور تأمین قسمتی از نیازهای غذایی دام دارد. انجام آزمایشهای درون تنی برای تعیین سطح مناسب آن در جیره کمک توصیه میشود.
امید خراسانی؛ مرتضی چاجی؛ فرشاد باغبان
چکیده
تأثیر افزودنیهای تنظیم کننده pH شکمبه بر هیستومورفومتری و هیستوپاتولوژی بافتهای شکمبه-نگاری و کبد با استفاده از بیست و چهار رأس بره نر عربی سه تا چهار ماهه با وزن 3/15± 23/9کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و هشت تکرار در یک دوره آزمایشی 77 روزه بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد؛ جیره شاهد + بافر بیکربنات ...
بیشتر
تأثیر افزودنیهای تنظیم کننده pH شکمبه بر هیستومورفومتری و هیستوپاتولوژی بافتهای شکمبه-نگاری و کبد با استفاده از بیست و چهار رأس بره نر عربی سه تا چهار ماهه با وزن 3/15± 23/9کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و هشت تکرار در یک دوره آزمایشی 77 روزه بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد؛ جیره شاهد + بافر بیکربنات سدیم؛ جیره شاهد + باکتری مگاسفرا السدنی و مخمر ساکارومایسس سرویسیه (باکتری-مخمر) بودند. در پایان آزمایش برهها کشتار شدند و از کبد و دستگاه گوارش آنها نمونه گیری شد. ضخامت کل دیواره شکمبه-نگاری در برههای دریافت کننده بافر بیشتر از گروه شاهد بود (0/05>P). ضخامت بافت پوششی شکمبه-نگاری در برههای دریافت کننده بافر و باکتری–مخمر کمتر از گروه شاهد بود (0/05>P). ضخامت پرز شکمبه-نگاری در برههای شاهد از سایر تیمارها بیشتر بود (0/05>P). ضخامت لایه عضلانی نگاری در برههایی که بافر دریافت کردند از سایر گروهها بیشتر بود (0/05>P). هپاتیت پری پورتال بطور خفیف در کبد برههایی که باکتری-مخمر دریافت کردند، دیده شد. بر اساس نتایج این آزمایش، مصرف عوامل تنظیم کنندهی pH، بهویژه باکتری-مخمر، در برههای تغذیه شده با مقادیر زیاد مواد متراکم از نظر هیستوپاتولوژی، آسیبهای بافتی در شکمبه-نگاری و کبد را کاهش و ساختار بافتی شکمبه-نگاری را بهبود میبخشد.
مهدیه مهدی زاده گوکی؛ امید دیانی؛ رضا طهماسبی؛ محمدمهدی شریفی حسینی؛ امین خضری؛ زهره حاج علیزاده
چکیده
در این پژوهش تاثیر گنجاندن سطوح متفاوت ساقه خشک گیاه ترخون بهجای یونجه و کاه گندم در جیره گوسفند بر مصرف خوراک، گوارشپذیری جیره، سنتز پروتئین میکروبی و فراسنجههای خون و شکمبه با استفاده از چهار رأس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزن اولیه 2±45 کیلوگرم و سن تقریبی سه سال در قالب طرح مربع لاتین چرخشی با چهار دوره 21 روزه بررسی شد. ...
بیشتر
در این پژوهش تاثیر گنجاندن سطوح متفاوت ساقه خشک گیاه ترخون بهجای یونجه و کاه گندم در جیره گوسفند بر مصرف خوراک، گوارشپذیری جیره، سنتز پروتئین میکروبی و فراسنجههای خون و شکمبه با استفاده از چهار رأس گوسفند نر کرمانی با میانگین وزن اولیه 2±45 کیلوگرم و سن تقریبی سه سال در قالب طرح مربع لاتین چرخشی با چهار دوره 21 روزه بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل: 1- جیره شاهد (بدون ساقه ترخون)، 2- جیره دارای هشت درصد ساقه ترخون، 3- جیره دارای 16 درصد ساقه ترخون و 4- جیره دارای 24 درصد ساقه ترخون بودند. مصرف خوراک و گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی و پروتئین خام جیره در این پژوهش تحت تأثیر تغذیه ساقه ترخون قرار نگرفت. مقادیر نیتروژن مصرفی، نیتروژن دفعی از طریق ادرار و مدفوع، مقدار و درصد نیتروژن ابقاء شده، میزان pH، نیتروژن آمونیاکی، جمعیت کل تک یاختهها و اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه نیز تحت تأثیر جیرههای آزمایشی قرار نگرفتند. با تغذیه سطوح متفاوت ساقه گیاه ترخون، سنتز پروتئین میکروبی و غلظت گلوکز، کل پروتئین، نیتروژن اورهای، تری گلیسیرید و کلسترول خون نیز بدون تغییر باقی ماند. بر اساس نتایج حاصل، از ساقه گیاه ترخون میتوان تا 24 درصد ماده خشک جیره بهجای یونجه و کاه گندم در تغذیه گوسفندان بدون تأثیر بر تخمیر شکمبه، فراسنجههای خون و مصرف خوراک استفاده کرد.
میر حسین نجفی؛ سعید زین الدینی؛ ابوالفضل زالی؛ مهدی گنج خانلو؛ حسین محمدی
چکیده
اثر کاهش نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 جیره بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، عملکرد تخمدانی و غلظت استرادیول و پروژسترون خون گاوهای تازه زا با استفاده از 24 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیرههای حاوی نسبت کم (2/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3؛ 2-جیرههای حاوی نسبت متوسط (4/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 ...
بیشتر
اثر کاهش نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 جیره بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، عملکرد تخمدانی و غلظت استرادیول و پروژسترون خون گاوهای تازه زا با استفاده از 24 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیرههای حاوی نسبت کم (2/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3؛ 2-جیرههای حاوی نسبت متوسط (4/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 و 3-جیرههای حاوی نسبت زیاد (6/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 بودند. ماده خشک مصرفی و تولید شیر دامها روزانه اندازه گیری شد. نمره وضعیت بدنی دامها و ترکیبات شیر اندازه گیری شد. برای بررسی عملکرد تخمدانی، از روش سونوگرافی تخمدان استفاده شد. نتایج نشان داد که ماده خشک مصرفی و کیفیت شیر تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. تولید شیر گاوهائی که جیرههای حاوی نسبت کم و متوسط اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 را دریافت کردند بیشتر از سایر گاوها بود (p<0/05). غلظت هاپتوگلوبین شیر در گاوهای تغذیه شده با جیره حاوی نسبت زیاد اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3، بیشتراز سایر گاوها بود(p<0/05). غلظت پروژسترون خون در گاوهای تغذیه شده با جیره نسبت زیاد به طور معنی داری کاهش پیدا کرد/0p<0/05). براسا نتایج حاصل تعدیل نسبت امگا-6 به امگا-3 جیره موجب افزایش تولید شیر و بهبود عملکرد تخمدان در گاوهای تازه زا می شود.
حسین محب الدینی؛ امین عشایری زاده؛ وحید جزی
چکیده
تأثیر تغذیه کنجاله پنبهدانه تخمیری بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، جمعیت میکروبی دستگاه گوارش و فراسنجههای خون با استفاده از 648 قطعه مرغ تخمگذار های-لاین W-36 در قالب طرح کاملاً تصادفی با نه تیمار، شش تکرار و 12 قطعه مرغ در هر تکرار بررسی شد. کنجاله پنبهدانه خام با کشت مخلوط مایع حاوی باکتریهای لاکتوباسیلوس پلانتاروم، باسیلوس ...
بیشتر
تأثیر تغذیه کنجاله پنبهدانه تخمیری بر عملکرد، صفات کیفی تخممرغ، جمعیت میکروبی دستگاه گوارش و فراسنجههای خون با استفاده از 648 قطعه مرغ تخمگذار های-لاین W-36 در قالب طرح کاملاً تصادفی با نه تیمار، شش تکرار و 12 قطعه مرغ در هر تکرار بررسی شد. کنجاله پنبهدانه خام با کشت مخلوط مایع حاوی باکتریهای لاکتوباسیلوس پلانتاروم، باسیلوس سابتیلیس و مخمر ساکارومایسس سرویسیه با نسبت یک به 1/2 تخمیر شد.تیمارهای آزمایشی شامل جایگزینی 7/5، 15، 22/5 و 30 درصد کنجاله پنبهدانه خام و یا تخمیری با کنجاله سویا در جیره غذایی بود. پس از هفت روز تخمیر، محتوای گوسیپول آزاد از 985 به 107 میلیگرم در کیلوگرم کنجاله کاهش یافت (0/05>P). استفاده از سطوح مختلف کنجاله پنبهدانه تخمیری در جیره سبب افزایش درصد تولید تخممرغ و توده تخممرغ و کاهش ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با کنجاله پنبهدانه خام شد (0/05>P). مقاومت پوسته تخم در مرغهای تغذیه شده با جیرههای حاوی کنجاله پنبهدانه تخمیری بالاتر از پرندگان شاهد و مرغهای دریافت کننده جیرههای حاوی پنبهدانه خام بود (0/05>P). تغذیه جیرههای حاوی سطوح مختلف کنجاله پنبهدانه تخمیری سبب افزایش جمعیت باکتریهای اسید لاکتیکی در چینه دان و سکوم مرغهای تخمگذار شد (0/05>P). مقدار کلسترول خون در پرندگانی که جیره حاوی کنجاله پنبهدانه تخمیری دریافت کردند کمتر از سایر پرندگان بود (0/05>P). بها توجه به نتایج این حاصل جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله پنبهدانه تخمیری تا 30 درصد ببدون تأثیر منفی بر عملکرد، سبب بهبود ضخامت پوسته تخممرغ، جمعیت میکروبی دستگاه گوارش و کاهش کلسترول سرم در مرغ های تخمگذارمیشود.
فرزانه ستاری نجف ابادی؛ اردشیر محیط؛ حسین مروج؛ نوید قوی حسین زاده؛ حسن درمانی کوهی؛ میثم توکلی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع پودر چربی کلسیمی اُمگا3 با منشا حیوانی و گیاهی بر عملکرد تولیدی، تولید مثلی و کیفیت تخممرغ در مرغ مادر گوشتی با استفاده از 60 قطعه مرغ مادر و 20 خروس (سن 65 هفتگی)، در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار به مدت دو ماه انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1. شاهد (فاقد پودرچربی)؛ 2. سطح 1/5درصد پودرچربی ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر دو نوع پودر چربی کلسیمی اُمگا3 با منشا حیوانی و گیاهی بر عملکرد تولیدی، تولید مثلی و کیفیت تخممرغ در مرغ مادر گوشتی با استفاده از 60 قطعه مرغ مادر و 20 خروس (سن 65 هفتگی)، در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار به مدت دو ماه انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1. شاهد (فاقد پودرچربی)؛ 2. سطح 1/5درصد پودرچربی کلسیمی اُمگا3 حیوانی با منشا روغن ماهی؛ 3. سطح سه درصد پودرچربی کلسیمی اُمگا3 حیوانی با منشا روغن ماهی؛ 4. سطح 1/5درصد پودر-چربی کلسیمی اُمگا3 گیاهی با منشا روغن کتان؛ 5. سطح سه درصد پودرچربی کلسیمی اُمگا3 گیاهی با منشا روغن کتان. درصد تخم-گذاری و سود اقتصادی مرغهای تغذیه شده با جیرههای حاوی 1/5درصد پودرچربی حیوانی و گیاهی بالاتر از مرغهایی بود که سطح سه درصد آن پودرهای چربی را دریافت کردند (p<0/05). بالاترین غلظت دوکوزاهگزاانوئیک اسید و دوکوزاپنتاانوئیک اسید در زرده تخم-مرغهای متعلق به مرغهای تغذیه شده با جیره حاوی سه درصد پودرچربی حیوانی و گیاهی و کمترین غلظت اسید لینولنیک در زرده تخممرغهای حاصل از پرندگان شاهد و یا تغذیه شده با جیره حاوی 1/5درصد پودرچربی حیوانی بود (p<0/05). کمترین درصد جوجهدرآوری و بیشترین نسبت اُمگا6: اُمگا3 مربوط به مرغهای دریافت کننده جیره شاهد بود(p>0/05). براساس نتایج حاصل، افزودن پودرچربی کلسیمی اُمگا3 حیوانی یا گیاهی در سطح 1/5درصد به جیره مرغ مادر گوشتی مسن، بدون تأثیر منفی بر عملکرد، جوجه درآوری و ترکیب اسید چرب زرده را بهبود میبخشد و به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفهتر است.
مهدی کلانی؛ شعبان رحیمی؛ تقی زهرایی صالحی؛ رضا حاجی آقایی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر اسانس مرزه و زنیان بر عملکرد و کیفیت تخممرغهای تولیدی در مرغهای چالشیافته با سالمونلا انتریتیدیس، تعداد 100 قطعه مرغ تخمگذار سویه های-لاین W-36 با سن 44 هفتگی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به مدت 13 هفته مورد مطالعه قرار گرفتند. تیمارها عبارت بودند از: شاهد منفی، شاهد مثبت، پادزیست: 0/15گرم اکسیوت در هر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر اسانس مرزه و زنیان بر عملکرد و کیفیت تخممرغهای تولیدی در مرغهای چالشیافته با سالمونلا انتریتیدیس، تعداد 100 قطعه مرغ تخمگذار سویه های-لاین W-36 با سن 44 هفتگی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به مدت 13 هفته مورد مطالعه قرار گرفتند. تیمارها عبارت بودند از: شاهد منفی، شاهد مثبت، پادزیست: 0/15گرم اکسیوت در هر کیلوگرم جیره پایه، اسانس مرزه، و اسانس زنیان: هر یک به مقدار یک گرم در هر کیلوگرم جیره پایه. تمامی گروههای آزمایشی به جز شاهد منفی در هفته نهم با یک میلیلیتر محلول سوسپانسیون حاوی CFU 1Χ107 باکتری سالمونلا انتریتیدیس به روش گاواژ دهانی چالش داده شدند. شاخصهای کمّی در پایان هر هفته و شاخصهای کیفی، قبل و بعد از چالش مورد ارزیابی قرار گرفتند. چالش با سالمونلا انتریتیدیس بر عملکرد مرغان تخمگذار و کیفیت تخمها تاثیر معنیداری نداشت. پیش از چالش، پادزیست و اسانس دو گیاه دارویی، مصرف خوراک و وزن تخممرغ را در مقایسه با گروه شاهد کاهش دادند و پس از چالش، موجب کاهش مصرف خوراک و ضریبتبدیل غذایی شدند (p <0.05). در دوره قبل از چالش هر سه تیمار و بهخصوص اسانس گیاه زنیان، واحد هاو سفیده را کاهش دادند (p <0.05). پس از چالش، اسانس مرزه موجب کاهش میزان کلسترول زرده شد و اسانس هر دو گیاه دارویی موجب کاهش میزان اکسیداسیون چربیهای زرده، در هر دو دوره قبل و بعد از چالش شدند (p <0.05). نتایج این مطالعه نشان داد که اسانس دو گیاه دارویی با کاهش میزان کلسترول و مالوندیآلدهید زرده، کیفیت تخمهای تولیدی را افزایش میدهند.
منصور آق ارکاکلی؛ زهرا تراز؛ شهریار مقصودلو؛ فرید مسلمی پور
چکیده
تأثیر پودر ریشه کاسنی، بر عملکرد، قابلیت هضم، سیستم ایمنی و ترکیبات لاشه جوجههای گوشتی با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (مخلوط نر و ماده)، سویه راس 308، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار در دوره سنی یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه، و جیرههای حاوی سطوح 0/25، 0/5 و 0/75 درصد پودر ریشه گیاه کاسنی ...
بیشتر
تأثیر پودر ریشه کاسنی، بر عملکرد، قابلیت هضم، سیستم ایمنی و ترکیبات لاشه جوجههای گوشتی با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (مخلوط نر و ماده)، سویه راس 308، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار در دوره سنی یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه، و جیرههای حاوی سطوح 0/25، 0/5 و 0/75 درصد پودر ریشه گیاه کاسنی بودند. مصرف خوراک و وزن پرندگان به طور دورهای اندازهگیری و افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل محاسبه شد. قابلیت هضم مواد مغذی در سن 33 تا 36 روزگی اندازهگیری شدند. استفاده از پودر ریشه کاسنی در خوراک جوجههای گوشتی، سبب بهبود ضریب تبدیل در دوره یک تا 14 روزگی و 42-28 روزگی شد (p<0/05 )، اما تأثیر بر عملکرد در کل دوره آزمایش نداشت. قابلیت هضم پروتئین و چربی در جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 0/75 درصد پودر ریشه کاسنی بیشتر از جیرههای دیگر بود (p<0/05). وزن نسبی کبد در جوجههای تغذیه شده با پودر ریشه کاسنی کاهش یافت (p<0/05). تغذیه جوجههایگوشتی با جیره حاوی 0/25 درصد پودر ریشه کاسنی، تعداد لنفوسیتها را افزایش و تعداد هتروفیلها را کاهش داد (p<0/05). بر اساس نتایج این آزمایش، استفاده از سطوح 0/25، 0/5 و 0/75 درصد پودر ریشه کاسنی در جیره جوجههای گوشتی اثری بر عملکرد جوجههای گوشتی ندارد ولی سبب بهبود فعالیت سیستم ایمنی آنها میشود.
محمدرضا جمالی؛ محمدرضا قربانی؛ علی آقائی؛ محمد نوشاد
چکیده
تأثیر نسبتهای مختلف اسیدهای چرب امگا-6: امگا-3 جیره بر عملکرد، صفات کیفی تخم، برخی فراسنجههای خونی و تولید مثلی بلدرچین مولد ژاپنی، آزمایشی با استفاده از 720 قطعه بلدرچین ژاپنی به مدت 10 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، شش تکرار و 24 قطعه بلدرچین (16 ماده و هشت نر) در هر تکرار انجام شد. تیمارها آزمایشی شامل، تیمار شاهد (نسبت ...
بیشتر
تأثیر نسبتهای مختلف اسیدهای چرب امگا-6: امگا-3 جیره بر عملکرد، صفات کیفی تخم، برخی فراسنجههای خونی و تولید مثلی بلدرچین مولد ژاپنی، آزمایشی با استفاده از 720 قطعه بلدرچین ژاپنی به مدت 10 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار، شش تکرار و 24 قطعه بلدرچین (16 ماده و هشت نر) در هر تکرار انجام شد. تیمارها آزمایشی شامل، تیمار شاهد (نسبت اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 برابر 1:13) و نسبتهای مختلف اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 (1:1، 1:3، 1:6 و 1:9) بودند. نتایج نشان داد بلدرچینهای تغذیه شده با جیره حاوی نسبت 1:1 در مقایسه با سایر نسبتهای اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3، مصرف خوراک بیشتری داشتند (0/05>P). توده تخم در بلدرچینهای تغذیه شده با نسبت 1:6 امگا-6 : امگا-3 بهطور معنیداری بالاتر از پرندگان شاهد و پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی نسبت 1:9 اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 بود. واحد هاو تخم بلدرچین به هنگام استفاده از جیرههای حاوی نسبت 1:6 و 1:1 اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3، بالاتر از شاهد بود (0/05>P). تغذیه بلدرچینها با جیرههای حاوی نسبتهای 1:1 تا 1:9 اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 باعث کاهش غلظت تریگلیسرید سرم نسبت به گروه شاهد شد (0/05>P). غلظت کلسترول سرم نیز در نسبت 1:1 و 1:6 اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد و غلظت گلوکز خون در نسبت 1:1 بیشترین مقدار بود. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از نسبت 1:6 اسیدهای چرب امگا-6 : امگا-3 در جیره بلدرچین مولد سبب بهبود عملکرد تولیدی آنها میشود.
محمد امیدی زاده؛ فرشید خیری؛ مصطفی فغانی
چکیده
اثر سطوح کوآنزیم Q10 بر عملکرد، خصوصیات لاشه برخی فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی، خواص ارگانولپتیک گوشت و نمو دستگاه گوارش بلدرچینهای ژاپنی با استفاده از 605 قطعه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار و پنج تکرار از سن یک تا سن 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد منفی، شاهد، شاهد مثبت و سطوح 15، 30، 45، ...
بیشتر
اثر سطوح کوآنزیم Q10 بر عملکرد، خصوصیات لاشه برخی فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی، خواص ارگانولپتیک گوشت و نمو دستگاه گوارش بلدرچینهای ژاپنی با استفاده از 605 قطعه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار و پنج تکرار از سن یک تا سن 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد منفی، شاهد، شاهد مثبت و سطوح 15، 30، 45، 60، 75، 90، 105 و 210 میلیگرم/ کیلوگرم کوآنزیم Q10 در جیره بودند. در کل دوره آزمایش خوراک مصرفی، ضریب تبدیل و افزایش وزن روزانه محاسبه شدند. تیتر آنتیبادی علیه واکسن نیوکاسل و آنفولانزا و همچنین سوسپانسیون گلبول قرمز خون گوسفند در سن 30 روزگی اندازهگیری شدند. ضریب تبدیل در بلدرچینهای که جیره حاوی 210 میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 دریافت کردند از پرندگان شاهد منفی کمتر بود(p<0/01). با افزایش سطح کوآنزیم Q10، تیتر آنتیبادی علیه نیوکاسل و آنفولانزا و همچنین SRBC افزایش یافت(p<0/01). غلظت نیتروژن اورهی خون با مصرف جیره های حاوی کوآنزیم Q10 نسبت به تیمار شاهد منفی کاهش یافت(p<0/01). غلظت گلبولهای سفید و قرمز خون در بلدرچینهای تغذیه شده با جیره های حاوی کوآنزیم Q10 از بلدرچین های شاهد منفی بیشتر بود(p<0/01). عمق کریپتهای ناحیه ایلئوم از پرندگان شاهد منفی بیشتر بود(p<0/01). قرمزی و روشنایی گوشت در بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 210 میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 بهتر از پرندگان شاهد منفی بود(p<0/01). بر اساس نتایج این آزمایش افزودن کوآنزیم Q10 تا سطح 210 میلیگرم/کیلوگرم به جیره بلدرچین ژاپنی سبب بهبود عملکرد، فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی و خواص ارگانولپتیک گوشت می شود.