حسین محمدی؛ امیر حسین خلتآبادی فراهانی؛ مهدیه مهدیپور
چکیده
هدف: شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت هستند فراهم کرده و درک بهتری از روابط بین فنوتیپ و ژنوتیپ ارائه کند. در طول چند دهه گذشته، برنامه انتخاب در جوجههای گوشتی براساس رشد سریع و افزایش بازده غذایی انجام گرفته است. از طرفی این سرعت رشد بالا به علت همبستگی ژنتیکی با ...
بیشتر
هدف: شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت هستند فراهم کرده و درک بهتری از روابط بین فنوتیپ و ژنوتیپ ارائه کند. در طول چند دهه گذشته، برنامه انتخاب در جوجههای گوشتی براساس رشد سریع و افزایش بازده غذایی انجام گرفته است. از طرفی این سرعت رشد بالا به علت همبستگی ژنتیکی با افزایش ذخیره چربی بدن، باعث کاهش کیفیت گوشت شده است که متخصصین اصلاح نژاد طیور را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ژنومی تحت انتخاب مثبت مرتبط با ذخیره چربی بدن در سن هفت هفتگی جوجههای گوشتی با استفاده از روش آماری مبتنی بر عدم تعادل پیوستگی بود.
روش پژوهش: بدین منظور تعداد 475 قطعه پرنده دو لاین جوجه گوشتی کشور چین در نسل یازدهم که بهصورت واگرا هدف انتخاب بودند، با استفاده از یک تراشه 60K تعیین ژنوتیپ شده بودند، استفاده گردید. در مرحله اول شناسایی مناطق ژنومی و ژنهای کاندیدای مرتبط با ذخیره چربی توسط آزمون XP-EHH که مبتنی بر عدم تعادل پیوستگی است بهوسیله نرمافزار Selscan (نسخه 0/2) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین مناطق ژنومی کاندیدای مرتبط با صفت ذخیره چربی بدن یک درصد ارزش بالایی آماره XP-EHH بهصورت پنجرههای ژنومی 10 نشانگری انتخاب شدند. در نهایت جهت شناسایی ژنهای کاندیدای مرتبط با صفت مورد پژوهش و نقش عملکردی آنها بهترتیب از برنامه BioMart و DAVID استفاده شد. همچنین برای بررسی وجود QTLهای مرتبط با صفت ذخیره چربی در مناطق ژنومی شناساییشده از آخرین نسخه منتشرشده پایگاه برخطAnimal genome استفاده شد.
یافتهها: بررسی ژنهای گزارششده در مناطق کاندیدا نشان داد که در داخل یا مجاورت این نواحی، ژنهای STAB2، TAPT1، JDP2، FNDC3B، PTPN11، ADIPOR1 و SLC44A3 قرار داشتند. بررسی بیوانفورماتیکی این مناطق نشان داد، ژنهای موجود در این مناطق با متابولیسم لیپید، انتقال اسیدهای چرب، گیرندههای لیپوپروتئین، متابولیسم و هومئوستازی گلوکز مرتبط بودند. با بررسی مناطق ژنومی کاندیدا در پایگاهAnimal genome ، QTLهای مرتبط با وزن چربی محوطه بطنی و وزن چربی لاشه گزارش شده بود.
نتیجهگیری کلی: بهطور کلی ژنهای متعددی که در نواحی ژنومی شناساییشده براساس عملکرد میتوانند بهعنوان کاندیداهای تحت انتخاب مطرح باشند. به هر حال، بررسی بیشتر ژنهای مرتبط با مناطق ژنومی بهدستآمده از مطالعات جستجوی پویش ژنومی ضروری است. نتایج این پژوهش میتواند در درک ساز و کار ژنتیکی کنترلکننده صفت ذخیره چربی بدن با هدف افزایش وزن همراه با کاهش ذخیره چربی بدنی در طی دوره پرورش جوجه گوشتی مورداستفاده قرار گیرد.
محمد اسدی؛ رضا کمالی؛ نادر اسدزاده
چکیده
هدف: برنامهریزی جهت سلامت جنین در گاوهای شیری یک امر حیاتی میباشد، زیرا استرس اکسیداتیو مادر نهتنها بر سلامت فوری پس از زایمان تأثیر میگذارد، بلکه پیامدهای بلندمدتی برای رشد، نمو، تابآوری و استقامت گوساله نیز دارد. از طرفی افزایش استرس اکسیداتیو و تولید بیش از حد رادیکالهای آزاد در دوره انتقال روی جنین در حال رشد تأثیر میگذارد. ...
بیشتر
هدف: برنامهریزی جهت سلامت جنین در گاوهای شیری یک امر حیاتی میباشد، زیرا استرس اکسیداتیو مادر نهتنها بر سلامت فوری پس از زایمان تأثیر میگذارد، بلکه پیامدهای بلندمدتی برای رشد، نمو، تابآوری و استقامت گوساله نیز دارد. از طرفی افزایش استرس اکسیداتیو و تولید بیش از حد رادیکالهای آزاد در دوره انتقال روی جنین در حال رشد تأثیر میگذارد. این اثر میتواند توانایی گوسالهها را برای دفاع از خود در برابر عوامل بیماریزا و مقابله با عوامل استرسزا تغییر دهد و منجر به تغییر در وزن بدن، عملکرد و رشد اسکلتی در طول ماه اول حیات شود. شناسایی و بهینهسازی اثر مواد مغذی خاص در برنامه سلامت حیوانات میتواند یک استراتژی مدیریتی کارآمد برای کاهش استرس اکسیداتیو و التهاب مرتبط با دوره انتقال و بهدنبال آن اختلالات ایمنی و اختلال در سلامت و رشد گوسالهها باشد. در این راستا، ویتامینها و مواد معدنی بهدلیل خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی خود شناخته شدهاند. تأمین ریزمغذیهای ضروری برای گاوها در دوران بارداری یک راه مؤثر برای رفع نیازهای گوساله است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تزریق مواد معدنی و ویتامینها در اواخر بارداری گاوها بر عملکرد، قوام مدفوع، برخی متابولیتهای خون، وضعیت آنتیاکسیدانی و شاخصهای رشد اسکلتی گوسالههای آنها، با استفاده از 32 گاو آبستن در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هشت تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد (عدم تزریق مکمل ویتامینی و معدنی)، 2- تیمار دریافتکننده مکمل ویتامینی تزریقی، 3- تیمار دریافتکننده مکمل معدنی تزریقی و 4- تیمار دریافتکننده مکمل ویتامینی و معدنی تزریقی باهم بود. تزریق مکملها در 28 روز قبل زایش بهصورت زیرجلدی انجام شد. مکمل ویتامینی شامل ویتامینهای A، D3، E، B1، B2، B3، B6، B12 و C و مکمل معدنی شامل کلسیم، مس، منیزیم و فسفر بود.
نتایج و بحث: نتایج نشان داد وزن تولد، وزن روز 35، افزایش وزن روزانه و مصرف ماده خشک کل گوسالههای متولد شده از مادران دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط ویتامینی- معدنی نسبت به گروه شاهد با افزایش همراه بود (05/0≥P). در تیمارهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط هر دو، افزایش IgG آغوز، IgG مصرفی هر گوساله و IgG سرمی گوسالهها در بدو تولد و سه روز پس از تولد آنها مشاهده شد (05/0≥P). همچنین، تزریق مواد معدنی و ویتامینها به گاوهای آبستن سبب بهبود قوام مدفوع و کاهش تعداد گوسالههای مبتلا به اسهال شد، بهطوریکه بهترین نتیجه از تزریق همزمان موادمعدنی و ویتامینها بهدست آمد (05/0≥P). از طرفی، غلظت گلوکز، پروتئین کل و آلبومین گوسالههای متولد شده از گاوهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مواد معدنی و ویتامینها، نسبت به تیمار شاهد با تغییر معنیداری همراه بود. تزریق مواد معدنی و ویتامینیها به گاوهای آبستن، سبب افزایش فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و کاهش وضعیت آنتیاکسیدانی کل در گوسالهها نسبت به گوسالههای گروه شاهد شد (05/0≥P). فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گوسالههای متولدشده از گروه دریافتکننده همزمان مواد معدنی و ویتامین، با افزایش همراه بود و بیشترین تغییر فعالیت کاتالاز مربوط به گوسالههای تیمار دریافتکننده مواد معدنی و مخلوط ویتامینی-معدنی بود. در گوسالههای متولد شده از تیمارهای دریافتکننده مواد معدنی، ویتامینها و مخلوط هر دو، ارتفاع جدوگاه روز 28 نسبت به گوسالههای شاهد با افزایش همراه بود (05/0≥P).
نتیجهگیری: بهطورکلی، تزریق همزمان مواد معدنی و ویتامینها به دامهای دوره انتقال پیش از زایش، به سبب عملکرد بهتر و بهبود سیستم ایمنی و سلامت گوسالههای آنها توصیه میشود.
امیرحسین مهران فروز؛ حسن علی عربی؛ داریوش علیپور؛ عباس فرح آور
چکیده
هدف: ویژگیهای فیزیکی و توازن مواد مغذی خوراک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر سلامت، عملکرد و رفتارهای تغذیهای دام بهشمار میروند. این عوامل نه تنها بر تأمین نیازهای تغذیهای دام تأثیر مستقیم دارند، بلکه میتوانند در ارتقای کارایی تولید، بهبود کیفیت محصولات دامی و کاهش بیماریهای مرتبط با تغذیه نقش کلیدی ایفا کنند. این پژوهش ...
بیشتر
هدف: ویژگیهای فیزیکی و توازن مواد مغذی خوراک از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر سلامت، عملکرد و رفتارهای تغذیهای دام بهشمار میروند. این عوامل نه تنها بر تأمین نیازهای تغذیهای دام تأثیر مستقیم دارند، بلکه میتوانند در ارتقای کارایی تولید، بهبود کیفیت محصولات دامی و کاهش بیماریهای مرتبط با تغذیه نقش کلیدی ایفا کنند. این پژوهش با هدف بررسی اثر شکل فیزیکی خوراک در مراحل پایانی آبستنی و اوایل شیردهی میشها بر متابولیتهای شیمیایی خون، وضعیت آنتیاکسیدانی و عملکرد برهها پس از تولد انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از 36 رأس میش نژاد مهربان با میانگین وزنی 09/2±17/50 کیلوگرم و میانگین سنی سه تا چهار سال در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کنسانتره آردی، 2- کنسانتره پلت و 3- خوراک کاملاً مخلوط پلت بودند. تیمارهای آزمایشی در دو ماه پایانی آبستنی و ماه اول شیردهی در اختیار میشها قرار گرفت. برای بررسی فراسنجههای بیوشیمیایی خون و وضعیت آنتیاکسیدانی، نمونهگیری خون از میشها در سه مقطع (30 روز پیش از زایش، روز زایش، و 30 روز پس از زایش) و پیش از تغذیه وعده صبح انجام شد. میزان تولید شیر و چربی شیر نیز در روز 21 پس از زایش موردبررسی و ارزیابی قرار گرفت. همچنین، عملکرد برهها از طریق وزنکشی آنها در روز تولد و بهصورت هفتگی تا پایان دوره موردارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که مقدار خوراک مصرفی در دوره پیش و پس از زایش و همچنین تولید شیر در تیمارهای مصرفکننده خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت در مقایسه با میشهای مصرفکننده کنسانتره بیشتر بود (05/0>P)، درحالیکه درصد چربی شیر تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. مصرف خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت بهطور معنیداری غلظت گلوکز و اوره سرم میشها را افزایش داد (05/0>P)، درحالیکه سایر فراسنجههای خونی مانند کلسترول، تریگلیسرید، پروتئین کل و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. همچنین، تغذیه میشها با خوراک پلت موجب کاهش غلظت مالوندیآلدهید و افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی کل در برخی بازههای زمانی شد (05/0>P) که نشاندهنده کاهش استرس اکسیداتیو در دامهای تغذیهشده با این خوراک بود. علاوه بر این، وزن بدن و افزایش وزن روزانه برهها در برخی بازههای زمانی تحت تأثیر شکل فیزیکی خوراک میشها قرار گرفت. برههای متولدشده از میشهایی که با خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت تغذیهشده بودند، در بازه زمانی هفت تا 30 روزگی وزن بیشتر و افزایش وزن روزانه بالاتری نسبت به تیمار کنسانتره آردی داشتند (05/0>P). با اینحال، تفاوت معنیداری در وزن تولد برهها بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که تغذیه میشها با خوراک کاملاً مخلوط پلت و کنسانتره پلت در اواخر آبستنی و اوایل شیردهی میتواند به ارتقای عملکرد میشها، بهبود عملکرد برهها، افزایش برخی فراسنجههای بیوشیمیایی، و تقویت شاخصهای آنتیاکسیدانی خون میشها منجر شود. این یافتهها بر نقش مؤثر شکل فیزیکی خوراک بهعنوان ابزاری کارآمد در بهینهسازی سلامت، عملکرد تولیدی و رفاه دام تأکید دارند.
مریم محمودی نژاد؛ بهرام شهره؛ زربخت انصاری پیرسرائی؛ سهیل یوسفی
چکیده
هدف: استفاده از پروبیوتیکها و گیاهان دارویی بهعنوان محرک رشد و جایگزین آنتیبیوتیکها در جیره جوجههای گوشتی منجر به جلوگیری از رشد باکتریهای مضر روده از جمله کلیفرمها، افزایش مقاومت در برابر عوامل بیماریزا، سنتز آنتیاکسیدانها و آنتی باکتریالها، تحریک ایمنی موضعی، بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. لذا این تحقیق ...
بیشتر
هدف: استفاده از پروبیوتیکها و گیاهان دارویی بهعنوان محرک رشد و جایگزین آنتیبیوتیکها در جیره جوجههای گوشتی منجر به جلوگیری از رشد باکتریهای مضر روده از جمله کلیفرمها، افزایش مقاومت در برابر عوامل بیماریزا، سنتز آنتیاکسیدانها و آنتی باکتریالها، تحریک ایمنی موضعی، بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثر افزودن پودر خولنجان و پروبیوتیکها بر عملکرد رشد، ویژگیهای لاشه، جمعیت سلول های خونی، جمعیت باکتریهای سکوم و مورفولوژی بافت ایلئوم بلدرچین ژاپنی در شرایط تنش گرمایی انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از 480 قطعه جوجه بلدرچین یکروزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 واحد آزمایشی با شش تیمار و چهار تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد (جیره پایه بدون پودر خولنجان و پروبیوتیک)؛ 2- جیره پایه بههمراه 50 میلیگرم پودر خولنجان؛ 3- جیره پایه بههمراه 100 میلیگرم پودر خولنجان؛ 4- جیره پایه بههمراه 50 میلیگرم پودرخولنجان+ 2/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید؛ 5- جیره پایه بههمراه 100 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید؛ 6- جیره پایه بههمراه 2/0 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید بود. صفات عملکردی (افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک) جوجههای بلدرچین در کل دوره آزمایش موردبررسی قرار گرفت. ویژگیهای لاشه، سلولهای خونی، جمعیت باکتریهای روده کور و مورفولوژی ایلئوم موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: استفاده از پودر خولنجان و پروبیوتیک باعث بهبود خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک در شرایط تنش گرمایی شد. بازده لاشه در جوجههایی که پودر خولنجان+ پروبیوتیک دریافت کردند بیشتر بود (05/0>P). مقدار هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت و مقدار لنفوسیتها در بلدرچینهای تغذیهشده با جیرههای حاوی پودر خولنجان و پروبیوتیک کمتر از گروه شاهد در شرایط تنش گرمایی بود (05/0>P). جمعیت باکتریهای اسیدلاکتیک روده کور پرندگانی که با جیره حاوی پودر خولنجان و پروبیوتیک تغذیه شدند، بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). در شرایط تنش گرمایی جمعیت کل باکتری و جمعیت کلیفرم روده کور در تیمار شاهد نسبت به سایر گروههای آزمایشی بالاتر بود. ارتفاع پرز، ضخامت کریپت و ارتفاع پرز به عمق کریپت بافت ایلئوم در پرندگان تغذیهشده با 50 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک نسبت به تیمار شاهد در شرایط تنش گرمایی بالاتر بود (05/0>P)، درحالیکه بیشترین عمق کریپت در پرندگان تغذیهشده با تیمار شاهد مشاهده شد. فراسنجههای قطر کریپت، ضخامت لایه عضلانی داخلی و خارجی بافت ایلئوم در شرایط تنش گرمایی تحت تأثیر هیچکدام از تیمارهای آزمایش قرار نگرفت.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش، استفاده از سطح 50 میلیگرم پودر خولنجان+ 2/0گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک لاکتوفید در شرایط تنش گرمایی باعث بهبود بازده لاشه، جمعیت باکتریهای روده کور، سلولهای خونی و مورفولوژی ایلئوم بلدرچین ژاپنی شد.
حسن روحانی پور؛ کاظم یوسفی کلاریکلائی؛ سید داود شریفی؛ سید عبدالله حسینی؛ حسین یوسفی کلاریکلائی
چکیده
هدف: بهینهسازی بین تعادل مصرف و میزان هزینه انرژی قابل متابولیسم برای فرمولاسیون جیره جوجههای گوشتی و سطوح سایر مواد مغذی برای تبدیل مؤثر خوراک به توده عضلانی اساسی است. جوجه گوشتی آرین، یکی از نژادهای گوشتی است که اصالت آن به کشور ایران بر میگردد و با توجه به اینکه چندین دهه از ورود لاین آرین به کشور ایران میگذرد، انجام آزمایشهای ...
بیشتر
هدف: بهینهسازی بین تعادل مصرف و میزان هزینه انرژی قابل متابولیسم برای فرمولاسیون جیره جوجههای گوشتی و سطوح سایر مواد مغذی برای تبدیل مؤثر خوراک به توده عضلانی اساسی است. جوجه گوشتی آرین، یکی از نژادهای گوشتی است که اصالت آن به کشور ایران بر میگردد و با توجه به اینکه چندین دهه از ورود لاین آرین به کشور ایران میگذرد، انجام آزمایشهای مستمر تغذیهای برای تخمین دقیقتر نیاز آنها در زمینه بهبود رشد، ضریب تبدیل خوراک، راندمان لاشه و افزایش حجم عضلانی با افزایش تراکم مواد مغذی مانند اسیدهای آمینه ضروری است. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سطوح انرژی و اسیدآمینه جیره بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی جوجههای گوشتی آرین بود.
روش پژوهش: تأثیر سـطوح انرژی و اسیدآمینه جیره بر عملکرد رشد و قابلیت هضم مواد مغذی جوجههای گوشتی آرین با 720 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 24 پرنده در هر تکرار بهمدت 42 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1-جیره شاهد (سطح انرژی و اسید آمینه در کل دوره پرورش مطابق با راهنما سویه گوشتی آرین)، 2- جیره با انرژی کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره، 3- جیره با انرژی و اسیدآمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره، 4- جیره با انرژی کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی، 5- جیره با انرژی و اسیدآمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی، 6- جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی بودند.
یافتهها: افزایش وزن روزانه پرندگانی که در دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی تغذیه شده بودند، نسبت به جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره و جوجههای تغذیه شده با جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سطح اسیدهای آمینه بیشتر در دوره پایانی افزایش یافت (05/0>P). پرندگانی که جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی دریافت کرده بودند سطح گلوکز خون بیشتر و لیپوپروتئین با چگالی پایین کمتری نسبت به پرندگانی که جیره شاهد را دریافت کردند، داشتند (05/0>P). وزن نسبی سینه و شاخص تولید پرندگانی که در دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس با سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی تغذیه شده بودند نسبت به پرندگانی که جیره شاهد و جیره با انرژی و اسیدهای آمینه کمتر در دوره آغازین و رشد و سپس مطابق با راهنما تا پایان دوره دریافت کرده بودند، بیشتر بود (05/0>P).
نتیجهگیری: محاسبات اقتصادی طرح نشان داد که میتوان از مزیت استفاده از سطوح انرژی و اسید آمینه در جیره جوجههای گوشتی آرین استفاده کرد. بهطور کلی، استفاده از جیره دوره آغازین و رشد مطابق راهنما و سپس سطح بیشتر اسیدهای آمینه در دوره پایانی سبب بهبود عملکرد در کل دوره پرورش و افزایش سودآوری خواهد شد.
سیده عطیه مجاوریان؛ شهاب الدین قره ویسی؛ محسن حاجی پور
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حال حاضر بررسی اثرات اشکال آلی و معدنی مس، روی و منگنز بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی سویه راس 308 در هفتههای 33 و 36 بود.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر از 240 قطعه مرغ و 30 قطعه خروس گوشتی سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه نوع ماده معدنی (مس، روی و منگنز) و با دو شکل (آلی و معدنی) در قالب طرح کاملاً ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حال حاضر بررسی اثرات اشکال آلی و معدنی مس، روی و منگنز بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی سویه راس 308 در هفتههای 33 و 36 بود.
روش پژوهش: در مطالعه حاضر از 240 قطعه مرغ و 30 قطعه خروس گوشتی سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 با سه نوع ماده معدنی (مس، روی و منگنز) و با دو شکل (آلی و معدنی) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و در هر تکرار هشت قطعه مرغ و یک قطعه خروس استفاد شد. هفتههای 29 تا 32 بهعنوان دوره سازگاری در نظر گرفته شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی روی معدنی، 2- جیره حاوی روی آلی، 3- جیره حاوی مس معدنی، 4- جیره حاوی مس آلی، 5- جیره حاوی منگنز معدنی و 6- جیره حاوی منگنز آلی بود. مقدار موردنیاز عناصر به شکل معدنی برای مس (سولفات مس) 16 میلیگرم/کیلوگرم، روی (سولفات روی) 90 میلیگرم/کیلوگرم و منگنز (سولفات منگنز) 130 میلیگرم/کیلوگرم بود و مقدار توصیهشده عناصر به شکل آلی در مطالعه حال حاضر برای مس (مس-متیونین) 33/13 میلیگرم/کیلوگرم، روی (روی-متیونین) 65/48 میلیگرم/کیلوگرم و منگنز (منگنز-متیونین) 86/73 میلیگرم/کیلوگرم بود. دادههای بهدستآمده با روش LSmeans توسط نرمافزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که استفاده از جیرههای حاوی اشکال آلی عناصر بر صفات تولید تخم، توده تخم، وزن تخم، تخم قابل جوجهکشی، نرخ باروری، قابلیت جوجه درآوری و وزن جوجه تازه هچشده معنیدار بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، روی آلی موجب افزایش درصد تولید تخم، درصد وزن تخم و توده تخم در هفتههای 33 و 36 مطالعه شد. با اینحال، روی معدنی تأثیر بهتری بر توده تخم در مقایسه با منگنز معدنی داشت. علاوه بر این، تأثیر مس آلی و معدنی و روی معدنی در درصد تولید تخم در این هفتهها بهطور قابلتوجهی بیشتر از تأثیر منگنز معدنی بود. به همین ترتیب، در زمینه وزن تخممرغ نیز تأثیر مثبت و قابلتوجهی از ترکیب مس آلی و روی معدنی مشاهده شد که عملکرد بهتری نسبت به مس معدنی و منگنز آلی و معدنی داشت. همچنین نتایج نشان داد اثر روی آلی بر درصد تخم قابل جوجهکشی بهطور قابلتوجهی بیشتر از سایر عناصر با اشکال آلی و معدنی در بین تیمارها در هفتههای موردبررسی بود. نتایج تحقیق حاضر در مورد درصد قابلیت جوجهدرآوری نشان داد که اثرات روی آلی و معدنی بیشتر از سایر عناصر بود. علاوه بر این، اثر این عناصر بر درصد نرخ باروری نیز معنیدار بود، بهطوریکه اثر روی آلی و معدنی نسبت به سایر عناصر آلی و معدنی بالاتر مشاهده شد. اثر عناصر موردبررسی بر وزن جوجههای تازه تولیدی (تازه هچ شده) نشاندهنده برتری اثر روی آلی در مقایسه با سایر عناصر آلی و معدنی بود.
نتیجهگیری: بهطور کلی تأثیر شکل آلی عناصر بر صفات مورد مطالعه بیشتر از شکل معدنی عناصر مورد مطالعه بود و بیشترین تأثیر تیمارها بر صفات مورد مطالعه بهترتیب مربوط به روی آلی و کمترین تأثیر تیمارها بر صفات مورد مطالعه مربوط به منگنز معدنی بود. بر اساس نتایج حال حاضر استفاده از اشکال آلی عناصر معدنی (بخصوص روی آلی) برای بهبود صفات تولیدی و تولیدمثلی مرغهای مادر گوشتی توصیه میشود.
سارا لرکی؛ علیرضا البرزی؛ جواد جمشیدیان؛ فاطمه معدن کن
چکیده
هدف: بهدلیل توسعه مقاومت به داروهای ضد کرمی رایج، پژوهشگران بهدنبال راههای کارآمد و مقرونبهصرفه برای مقابله با عفونتهای انگلی هستند. نانوذرات بهدلیل اندازه نانو مقیاس و سطح واکنشپذیری بالا در حال حاضر برای کاربردهای زیستپزشکی استفاده میشوند. باتوجه به شیوع بالای تریکواسترونژیلوزیس در نشخوارکنندگان کوچک هرگونه ...
بیشتر
هدف: بهدلیل توسعه مقاومت به داروهای ضد کرمی رایج، پژوهشگران بهدنبال راههای کارآمد و مقرونبهصرفه برای مقابله با عفونتهای انگلی هستند. نانوذرات بهدلیل اندازه نانو مقیاس و سطح واکنشپذیری بالا در حال حاضر برای کاربردهای زیستپزشکی استفاده میشوند. باتوجه به شیوع بالای تریکواسترونژیلوزیس در نشخوارکنندگان کوچک هرگونه اختلال در سیرتکاملی مراحل پیشانگلی میتواند نقش مهمی در کنترل و پیشگیری از بیماری داشته باشد. نانوذرات بهعنوان یک عامل ضد انگلی جدید، ایمن، ارزان و در دسترس میتواند نقش مهمی در کاهش میزان استرونژیلوزیس گوارشی در نشخوارکنندگان داشته باشد.
روش پژوهش: تعدادی نمونه مدفوع گوسفندی پس از جمعآوری مستقیم از رکتوم حیوان، از نظر آلودگی به تخمهای استرونگل فرم بهکمک روش شناورسازی مدفوع بررسی انگلی انجام گرفت. سپس کشت مدفوع بر روی نمونههای آلوده به تخمهای استرونگل فرم در شرایط دمایی و رطوبت مناسب در مدت هفت تا 10 روز صورت گرفت. پس از 24 تا 48 ساعت از کشت، نوزادان مراحل اول و دوم (L1 و L2) تریکوسترونژیلیدهای موجود در محیط کشت بهکمک روش برمن جمعآوری و در مواجه با اکسید نانوذرات فلزی مانند آلومینیوم، روی و آهن در ترکیب با دیمتیلسولفوکساید (DMSO) پنج درصد و یکبار بدون حضور DMSO قرار گرفتند. همچنین نوزادان مرحله سوم عفونتزای (L3) تریکوسترنژیلیدها پس از کشت مدفوع و جداسازی توسط روش برمن در معرض اکسید این نانوذرات قرار گرفتند. سپس میزان مرگومیر هریک از نوزادان در زیر استریومیکروسکوپ با توجه به حرکت آنها موردبررسی و شمارش قرار گرفت. از آب مقطر و آلبندازول بهترتیب بهعنوان کنترل منفی و مثبت آزمایشات استفاده گردید. بهمنظور بررسی فراساختاری سطح کوتیکول نوزادهای تیمارشده با نانوذرات، تعدادی نوزاد L3 تریکوسترونژیلید قبل از مواجهه با نانوذرات و پس از مواجهه بهکمک میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) آمادهسازی گردیدند.
یافتهها: درصد مرگومیر واقعی در نوزادان L1 و L2 تیمارشده با اکسیدآلومینیوم در غلظتهای 02/0 و 04/0 و 06/0 میلیگرم بر میلیلیتر بهترتیب 23/9 و 66/44 و 85/70 درصد، اکسیدروی بهترتیب 03/43، 30/51 و 92/95 درصد و اکسید آهن بهترتیب 84/33، 42/96 و 48/98 درصد بود. در گروه تیمار مواجه نانوذرات فلزی با لارو L3، مرگومیری مشاهده نگردید. در تصاویر بهدستآمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی مشاهده گردید، لایه کوتیکولی لاروهای L1 و L2 تریکوسترونژیلیدهای تیمارشده با نانوذرات اکسید آهن واجد ظاهری ناصاف و چروکیده در مقایسه با ظاهر صاف و یکنواخت لاروهای طبیعی بودند.
نتیجهگیری: براساس نتایج حاصل و با توجه به ارزانی قیمت و در دسترسبودن نانوذرات آهن و روی میتوان از آنها بهعنوان عامل پیشگیرانه از بیماریهای تریکوسترونژیلوزیس نشخوارکنندگان کوچک در مراتع بهطور وسیع استفاده نمود.
قاسم خادم؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ کتایون مهرانی؛ کامل عموزاده آرائی
چکیده
هدف: پرورش مناسب و صحیح گوسالههای شیرخوار سهم قابلتوجهی در ایجاد یک گله مولد سودآور دارد، در این رابطه توجه به سه اصل مهم تغذیه، محیط نگهداری و کنترل بیماری در کاهش خسارات مالی ناشی از تلفات از بدو تولد تا زمان شیرگیری گوسالهها اثربخش خواهد بود. طی سالهای اخیر پژوهشگران در رابطه با تغذیه گوسالهها بهدنبال پیداکردن بهترین ...
بیشتر
هدف: پرورش مناسب و صحیح گوسالههای شیرخوار سهم قابلتوجهی در ایجاد یک گله مولد سودآور دارد، در این رابطه توجه به سه اصل مهم تغذیه، محیط نگهداری و کنترل بیماری در کاهش خسارات مالی ناشی از تلفات از بدو تولد تا زمان شیرگیری گوسالهها اثربخش خواهد بود. طی سالهای اخیر پژوهشگران در رابطه با تغذیه گوسالهها بهدنبال پیداکردن بهترین ترکیب جیره آغازین بودهاند تا بتوانند حداکثر رشد و رفاه قابل توجیه ازنظر اقتصادی را برای دام مهیا کنند. فرآوری دانه، نشاسته را در دسترس میکروبها قرار میدهد و سرعت و میزان تخریب نشاسته را در شکمبه افزایش میدهد. با توجه به اینکه اطلاعات اندکی در مورد تأثیر روش فرآوری جو بر مصرف خوراک و رفتار عملکرد در گوسالههای شیرخوار موجود است، بنابراین، هدف از مطالعه حاضر مقایسه جو پولکی شده بدون بخار با جو آسیابشده بر عملکرد، اسکور مدفوع، رفتار تغذیهای و فراسنجههای خونی گوسالههای شیرخوار هلشتاین بود.
روش پژوهش: در این پژوهش از ۱۲ گوساله ماده هلشتاین با سن ۲۰ تا ۲۵ روز و وزن اولیه ۷/۲±۴۴ کیلوگرم در دو تیمار و شش تکرار استفاده شد. تیمارها شامل ۱- جیره آغازین حاوی دانه جو آسیابشده، ۲- جیره آغازین حاوی دانه جو پولکی شده بدون بخار و مدت دوره آزمایشی ۳۵ روز بود. جیرههای آزمایشی استفادهشده از نظر میزان پروتئین و انرژی یکسان بودند. در روزهای ۵۸ و ۵۹ آزمایش، رفتار مصرف خوراک با ثبت فعالیت به مدت ۲۴ ساعت محاسبه شد. در طول دوره تحقیق، نمره مدفوع گوساله نیز بررسی شد. بهمنظور اندازهگیری فراسنجههای خونی در روز 35 آزمایش، خونگیری چهار ساعت پس از مصرف خوراک صبح و از سیاهرگ گردنی (وداج) با استفاده از لولههای خونگیری حاوی ماده ضد انعقاد انجام شد.
یافتهها: نتایج مقایسه اثر جو آسیابشده و پولکی شده بدون بخار بر عملکرد گوسالههای هلشتاین نشان داد که گوسالههای دریافتکننده جو پولکی شده بدون بخار، وزن نهایی، تغییرات وزنی، افزایش وزن روزانه (ADG)، ماده خشک مصرفی (DMI) و ضریب تبدیل خوراک (FCR) بهتری نسبت به گوسالههای دریافتکننده جو آسیاب شده داشتند (05/0>P). گوسالههای تغذیهشده با جو پولکی شده بدون بخار تغییرات وزن بیشتری (66/11) در طول دوره آزمایش داشتند (05/0>P). بین تیمارهای آزمایشی از نظر رفتار مصرف خوراک، نشخوار، جویدن و استراحت گوسالهها تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0P<). نمره قوام مدفوع، تعداد گوسالههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای اسهال تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. غلظت تری گلیسیرید، کلسترول، اوره، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین و نسبت آنها تحت تأثیر قرار نگرفت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از جو پولکیشده بدون بخار شده نسبت به جو آسیاب شده سبب افزایش ماده خشک مصرفی و افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل و رفتار تغذیهای گوسالههای شیرخوار میشود.