حمیدرضا دادخواه؛ غلامرضا قربانی؛ فرزاد هاشمزاده؛ عباس رجایی راد
چکیده
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 0/8 ± 2/8 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس ...
بیشتر
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 0/8 ± 2/8 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش اختصاص داده شدند. تولید شیر خام در 21 روز اول شیردهی در گاوهای دریافت کننده بلوسهای کلسیمی نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (p=0/02 ). درصد چربی (p=0/01 ) و ماده جامد بدون چربی شیر (p=0/05 ) در گاوهای دریافت کننده بلوس، بیشتر بود. علاوه بر این، شیر تصحیح شده بر حسب انرژی و تصحیح شده بر حسب چربی نیز در گاوهای دریافت کننده بلوس کلسیمی بیشتر بود (p=0/03 ). غلظت پلاسمایی گلوکز و سرمی کلسیم و همچنین تغییرات وزن بدن تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. تعداد تلقیح به ازای آبستنی، فاصله تا اولین تلقیح پس از زایش و روزهای باز تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی نداشت (p>0/05). نتایج نشان داد استفاده از بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش تولید و ترکیبات شیر را بهبود داد، ولی تاثیری بر کلسیم سرم، تغییرات وزن بدن در 21 روز اول شیردهی و فراسنجههای تولید مثلی نداشت.
سینا آزاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ محمد هادی خبازان
چکیده
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع گلیسینات مس (2NRC-Gly) و 3- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع سولفات مس (2NRC-S) بود. تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما اثر متقابل تیمار در زمان نشان داد که در روزهای 60، 90 و 120 شیردهی، گاوهای تیمار 2NRC-Gly تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P) و گاوهای 2NRC-S در روز 90 و 120 شیردهی تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P). شمار سلولهای بدنی در گاوهای تیمار 2NRC-Gly نسبت به گاوهای NRC-S پایینتر بود (0/05 > P). بروز ورم پستان تحت بالینی در روز 15 شیردهی در تیمار 2NRC-Gly در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود (0/05 = P). تفاوتی در تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی بین تیمارها مشاهده نشد. فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر افزودن مس به شکل معدنی و آلی قرار نگرفتند، اما غلظت آلبومین سرم پس از زایش در گروه 2NRC-Gly نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت (0/05 > P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن مس بهویژه از منبع گلیسینات مس در سطح دو برابر توصیه NRC منجر به افزایش سطح آلبومین سرم، کاهش شمار سلولهای بدنی شیر و بروز ورم پستان تحت بالینی شد که میتواند نشاندهنده بهبود سلامت گاوهای دوره انتقال باشد.
فاطمه احمدی؛ حمید امانلو؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ نجمه اسلامیان فارسونی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر افزودن پروتئین غیرقابل تجزیه شکمبهای به جیره دوره انتظار زایش گاوهای هلشتاین بر تولید شیر، وزن تولد گوساله و ترکیبات آغوز طی فصل گرم بود. 88 رأس گاو هلشتاین چندبار زایش کرده، 30 روز پیش از تاریخ زایش مورد انتظار وارد طرح شدند و به یکی از دو تیمار شامل پروتئین خام پایین (3/14 درصد پروتئین خام با چهار درصد پروتئین ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر افزودن پروتئین غیرقابل تجزیه شکمبهای به جیره دوره انتظار زایش گاوهای هلشتاین بر تولید شیر، وزن تولد گوساله و ترکیبات آغوز طی فصل گرم بود. 88 رأس گاو هلشتاین چندبار زایش کرده، 30 روز پیش از تاریخ زایش مورد انتظار وارد طرح شدند و به یکی از دو تیمار شامل پروتئین خام پایین (3/14 درصد پروتئین خام با چهار درصد پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه) و پروتئین خام بالا (1/17 درصد پروتئین خام با شش درصد پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه) اختصاص یافتند. در دوره انتظار زایش و تازهزا، جیرهها در حد اشتها به گاوها تغذیه شدند. پس از زایش، تمام گاوها به مدت 21 روز جیره یکسانی دریافت کردند. تولید شیر تمام گاوها به طور روزانه از روز زایش تا 21 روز پس از زایش ثبت گردید. نمونههای شیر هر گاو دوبار در هفته برای اندازهگیری ترکیبات شیر جمعآوری شد. ارزیابی امتیاز وضعیت بدنی در روزهای 30-، 3-، صفر و 21 روز نسبت به زایش انجام شد. تولید شیر و مقدار پروتئین و لاکتوز شیر گاوهائی که جیره با پروتئین بالا دریافت کردند بیشتر و درصد چربی شیر آنها کمتر بود (05/0 >P). تغییرات امتیاز وضعیت بدنی بین گاوهای دو تیمار در دوره پیش و پس از زایش متفاوت نبود. با توجه به نتایج حاصل، تغذیه جیره حاوی پروتئین عبوری بالا در دوره انتظار زایش طی فصل گرم سبب افزایش تولید شیر و کاهش درصد چربی شیر در بعد از زایش می شود.
سمیه جلالی نیا؛ فرهنگ فاتحی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ حسین رخ فروز
چکیده
به منظور بررسی اثر متقابل فصل و اندازه ذرات علوفه جیره بر تولید و ترکیبات شیر گاوهای شیرده پرتولید، از تعداد 100 رأس گاو هلشتاین اوایل دوره در دو فصل بهار و تابستان (هر فصل از 50 راس) در قالب دو تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات درشت (میانگین هندسی 7/7 میلی متر) و تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات ریز (با میانگین هندسی 4/2 میلی متر) استفاده ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر متقابل فصل و اندازه ذرات علوفه جیره بر تولید و ترکیبات شیر گاوهای شیرده پرتولید، از تعداد 100 رأس گاو هلشتاین اوایل دوره در دو فصل بهار و تابستان (هر فصل از 50 راس) در قالب دو تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات درشت (میانگین هندسی 7/7 میلی متر) و تیمار حاوی علوفه یونجه با اندازه ذرات ریز (با میانگین هندسی 4/2 میلی متر) استفاده شد. مقدار ماده خشک مصرفی گاوها به صورت گروهی و همچنین تولید شیر گاوها به صورت انفرادی ثبت شد. نتایج نشان داد که میزان تولید شیر، درصد پروتئین، لاکتوز و کل مواد جامد شیر درفصل بهار در مقایسه با فصل تابستان بیشتر بود (p<0/01). تولید شیر خام و نیز درصد لاکتوز شیر گاوهای تغذیه شده با جیره حاوی علوفه ریز در مقایسه با جیره حاوی علوفه درشت، تمایل به افزایش داشت (p<0/01). مقدار مصرف ماده خشک از جیره حاوی علوفه با اندازه ذرات درشت در مدت زمان صفر الی دو ساعت پس از خوراک دهی صبح در فصل تابستان بیشتر از فصل زمستان بود (p<0/01). بطور کلی گاوهایی که با خوراک حاوی علوفه با اندازه ذرات ریز تغذیه می شوند الگوی مصرف خوراک یکنواخت تری در طول فصول بهار و تابستان دارند.
علی نرگس خانی؛ علی محرری؛ حسین مهربان؛ محمد جواد ضمیری
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی اثر جایگزینی الیاف سلولزی (کاه گندم) با الیاف غیر سلولزی (تفاله چغندرقند) در جیره گاوهای شیری دوره انتقال (از روز 21 پیش از زایش و تا روز 42 پس از زایش) بود. بدین منظور، 21 روز پیش از زایش، از 36 راس گاو هلشتاین چند شکم زایش با میانگین وزن 59/6±697 کیلوگرم و نمره بدنی 0/22±3/3 استفاده شد. پیش از زایش، گاوها به دو گروه تقسیم ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی اثر جایگزینی الیاف سلولزی (کاه گندم) با الیاف غیر سلولزی (تفاله چغندرقند) در جیره گاوهای شیری دوره انتقال (از روز 21 پیش از زایش و تا روز 42 پس از زایش) بود. بدین منظور، 21 روز پیش از زایش، از 36 راس گاو هلشتاین چند شکم زایش با میانگین وزن 59/6±697 کیلوگرم و نمره بدنی 0/22±3/3 استفاده شد. پیش از زایش، گاوها به دو گروه تقسیم شدند و جیرههای دارای 7/17 درصد کاه گندم و یا 7/17 درصد تفاله چغندرقند، دریافت کردند. پس از زایش نیز هر گروه به دو زیرگروه تقسیم شد و جیرهای بر پایه 5 درصد کاه گندم یا تفاله چغندرقند دریافت کردند. نتایج نشان دادند که تفاوت در منبع الیافی جیره، تأثیری بر مصرف خوراک در دوره پیش از زایش نداشت، ولی گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی و دیوارۀ سلولی در گاوهایی که جیره دارای تفاله چغندرقند مصرف کرده بودند، بیشتر بود. گوارشپذیری ماده خشک (p=0/06) و دیواره سلولی (p=0/06) در گاوهایی کمتر بود که در دورههای پیش از زایش و نیز پس از زایش، کاه گندم مصرف کرده بودند. شیر تصحیحشده بر پایۀ چربی و انرژی و همچنین درصد چربی شیر در گاوهایی که پیش از زایش تفاله چغندرقند دریافت کردند، تمایل به افزایش داشت (p=0/09). نتایج این پژوهش نشان داد که تغذیه منابع الیافی غیرسلولزی، میتواند عملکرد گاوهای دوره انتقال را بهبود بخشد.
میر حسین نجفی؛ سعید زین الدینی؛ ابوالفضل زالی؛ مهدی گنج خانلو؛ حسین محمدی
چکیده
اثر کاهش نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 جیره بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، عملکرد تخمدانی و غلظت استرادیول و پروژسترون خون گاوهای تازه زا با استفاده از 24 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیرههای حاوی نسبت کم (2/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3؛ 2-جیرههای حاوی نسبت متوسط (4/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 ...
بیشتر
اثر کاهش نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 جیره بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، عملکرد تخمدانی و غلظت استرادیول و پروژسترون خون گاوهای تازه زا با استفاده از 24 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-جیرههای حاوی نسبت کم (2/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3؛ 2-جیرههای حاوی نسبت متوسط (4/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 و 3-جیرههای حاوی نسبت زیاد (6/5 به 1) اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 بودند. ماده خشک مصرفی و تولید شیر دامها روزانه اندازه گیری شد. نمره وضعیت بدنی دامها و ترکیبات شیر اندازه گیری شد. برای بررسی عملکرد تخمدانی، از روش سونوگرافی تخمدان استفاده شد. نتایج نشان داد که ماده خشک مصرفی و کیفیت شیر تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. تولید شیر گاوهائی که جیرههای حاوی نسبت کم و متوسط اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 را دریافت کردند بیشتر از سایر گاوها بود (p<0/05). غلظت هاپتوگلوبین شیر در گاوهای تغذیه شده با جیره حاوی نسبت زیاد اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3، بیشتراز سایر گاوها بود(p<0/05). غلظت پروژسترون خون در گاوهای تغذیه شده با جیره نسبت زیاد به طور معنی داری کاهش پیدا کرد/0p<0/05). براسا نتایج حاصل تعدیل نسبت امگا-6 به امگا-3 جیره موجب افزایش تولید شیر و بهبود عملکرد تخمدان در گاوهای تازه زا می شود.
مهدی دهقانی سانیج؛ محمدعلی نوروزیان؛ احمد افضل زاده؛ علی اسدی الموتی
چکیده
به منظور بررسی اثرات اسید آسکوربیک و سالیسیلات پوشش دار شده در تغذیه گاوهای شیری تازه زا تحت تنش گرمایی از تعداد 44 رأس گاو هلشتاین در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 11 تکرار در هر تیمار به مدت 30 روز استفاده شد. تیمارها شامل: 1) شاهد (جیره بدون افزودنی)، 2) جیره حاوی 30 گرم اسید آسکوربیک پوششدار به ازای هر رأس در روز، 3) جیره حاوی 10 گرم ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات اسید آسکوربیک و سالیسیلات پوشش دار شده در تغذیه گاوهای شیری تازه زا تحت تنش گرمایی از تعداد 44 رأس گاو هلشتاین در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 11 تکرار در هر تیمار به مدت 30 روز استفاده شد. تیمارها شامل: 1) شاهد (جیره بدون افزودنی)، 2) جیره حاوی 30 گرم اسید آسکوربیک پوششدار به ازای هر رأس در روز، 3) جیره حاوی 10 گرم سالسیلات پوششدار به ازای هر رأس در روز و 4) جیره حاوی 30 گرم اسید آسکوربیک پوششدار + 10 گرم سالسیلات پوششدار به ازای هر رأس در روز بود. میانگین تولید شیر گروه دریافتکننده سالسیلات پوششدار از سایر تیمارها بیشتر بود (0/05>P). اسید آسکوربیک پوششدار توانست باعث افزایش معنیدار درصد چربی شیر، غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات و اسیدهای چرب غیراستریفه و کاهش معنیدار سلولهای سوماتیک شیر نسبت به دیگر تیمارها شد (0/05>P). کل مواد جامد شیر، مقدار شیر اصلاح شده براساس انرژی و چربی و نیتروژن اوره ای شیر در گروه دریافتکننده اسید آسکوربیک پوششدار بیشتر از گروه شاهد بود (0/05>P). غلظت اوره خون در تیمار دریافتکننده اسید آسکوربیک بهعلاوه سالیسیلات پوششدار نسبت به تیمار شاهد کمتر بود (0/05>P). نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن اسید آسکوربیک و سالسیلات پوششدار میتواند موجب افزایش عملکرد تولیدی گاوهای تازهزا نژاد هلشتاین تحت تنش گرمایی شود.
حمیدرضا پویان؛ آرمین توحیدی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ محسن قرزانه؛ جلال حسن
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیر جاذب سموم دوجزیی بیوتوکس بر وضعیت سلامت و فراسنجههای تولیدی، 16رأس گاو هلشتاین در دو گروه بیوتوکس (جیره حاوی بیوتوکس) و شاهد (جیره فاقد بیوتوکس) قرار گرفتند. مقدار خوراک مصرفی، ماده خشک مصرفی، وزن بدن، تغییرات امتیاز بدنی، دمای راستروده، نرخ تنفسی، ضربان قلب، مقدار شیر تولیدی و ترکیبات شیر و فراسنجههای ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تأثیر جاذب سموم دوجزیی بیوتوکس بر وضعیت سلامت و فراسنجههای تولیدی، 16رأس گاو هلشتاین در دو گروه بیوتوکس (جیره حاوی بیوتوکس) و شاهد (جیره فاقد بیوتوکس) قرار گرفتند. مقدار خوراک مصرفی، ماده خشک مصرفی، وزن بدن، تغییرات امتیاز بدنی، دمای راستروده، نرخ تنفسی، ضربان قلب، مقدار شیر تولیدی و ترکیبات شیر و فراسنجههای خونی، اندازهگیری و ثبت شدند. در گروه شاهد، ماده خشک مصرفی، وزن بدن و نمره وضعیت بدنی از هفته چهارم به بعد کاهش معنیدار و دمای بدن، نرخ تنفسی و ضربان قلب درکل دوره افزایش معنیداری(p <0/05) داشتند. در گروه بیوتوکس، تولید شیر در کل دوره به طور غیر معنیدار و در هفتههای پنجم تا هفتم به طور معنیدار(p <0/05) افزایش یافت. مقدار پروتیین شیر(p <0/05) در گروه بیوتوکس، و درصد چربی(p <0/05)، درصد لاکتوز(p <0/05)، تعداد سلولهای پیکری و آفلاتوکسینM1 شیر(p <0/05) در گروه شاهد بیشتر بود. مقدار مواد جامد شیر در گروه بیوتوکس در کل دوره به طور غیر معنیدار و در هفتههای پنجم تا هفتم به طور معنیدار(p <0/05) افزایش یافت. تغییرات گلوکز، پروتیین کل و کراتینین پلاسما در کل دوره معنیدار نبود ولی کراتینین در آخر دوره در گروه شاهد افزایش معنیداری(p <0/05) داشت. مقادیر آسپارتاتترانسآمیناز(p <0/05) و آلانینآمینوترانسفراز(p <0/05) پلاسما در گروه شاهد بیشتر بود. بر اساس نتایج این تحقیق، در شرایطی که خوراک مصرفی آلودگی مایکوتوکسینی چندگانه داشته باشد استفاده از بیوتوکس سبب بهبود سلامت، تولید شیر و فراسنجههای تولیدی گاوهای شیرده می شود.
امیرحسین رضاخانی؛ یونس علی علی جو؛ کامران رضایزدی
چکیده
هدف این تحقیق مقایسه اثر نمکهای کلسیمی حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع بر عملکرد گاوهای شیری در دورۀ انتقال بود. در این تحقیق در قالب یک طرح کاملا تصادفی، از 32 رأس گاو هلشتاین شکم دوم به بعد با میانگین وزن 39/94± 723 در دوره زمانی سه هفته پیش از زایش تا سه هفته پس از زایش استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل؛ 1) جیره شاهد؛ بدون مکمل ...
بیشتر
هدف این تحقیق مقایسه اثر نمکهای کلسیمی حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع بر عملکرد گاوهای شیری در دورۀ انتقال بود. در این تحقیق در قالب یک طرح کاملا تصادفی، از 32 رأس گاو هلشتاین شکم دوم به بعد با میانگین وزن 39/94± 723 در دوره زمانی سه هفته پیش از زایش تا سه هفته پس از زایش استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل؛ 1) جیره شاهد؛ بدون مکمل چربی، 2) جیره دارای مکمل چربی غیراشباع، 3) جیره حاوی مکمل چربی اشباع و 4) جیره حاوی مخلوط مساوی از هر دو مکمل بودند. مکملهای چربی به شکل نمک های کلسیمی، در جیرههای پیش از زایش 1/5 درصد و در جیرههای پس از زایش سه درصد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان ماده خشک مصرفی پیش از زایش، وزن و امتیاز وضعیت بدنی پیش و پس از زایش تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفتند، در حالی که میزان ماده خشک مصرفی پس از زایش در بین جیره های حاوی اسیدهای چرب اشباع و یا مخلوط اسیدهای چرب بیش تر بود(0/05>P). تغذیه جیره حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در پیش از زایش قابلیت هضم ماده خشک و چربی را افزایش داد (p<0/01). چس از زایش قابلیت هضم ماده خشک جیره های آزمایشی حاوی اسیدهای چرب غیراشباع و مخلوط اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع از جیره شاهد بیشتر بود(p<0/05). فراسنجه های خونی، تولید شیر و ترکیبات آن تحت تاثیر جیره های آزمایشی پیش و پس از زایش قرار نگرفتند. بنابراین استفاده از منبع چربی در قالب نمک های کلسیمی می تواند بدون ایجاد آثار منفی بر عملکرد گاوها دوره انتقال سبب بهبود قابلیت هضم موادمغذی در دستگاه گوارش شود.
مریم آرین فر؛ محمد رکوعی؛ غلامرضا داشاب؛ هادی فرجی آروق
چکیده
هدف از این تحقیق، مقایسه برخی توابع غیرخطی (وود، دهانوا، ویلمینک، علی- شفر، کاپیوبورلینو، کوبی- لیدو، دایجکسترا، روک، گوس و نلدر) برای توصیف منحنی تولید شیر سه دورۀ شیردهی گاوهای هلشتاین ایران بود. بهترتیب از 6079976، 4879486 و 3312416 رکورد روزآزمون شیر 3550 گله مربوط به سه دورۀ شیردهی اول، دوم و سوم که بین سالهای 1362 تا 1396 توسط مرکز اصلاح ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، مقایسه برخی توابع غیرخطی (وود، دهانوا، ویلمینک، علی- شفر، کاپیوبورلینو، کوبی- لیدو، دایجکسترا، روک، گوس و نلدر) برای توصیف منحنی تولید شیر سه دورۀ شیردهی گاوهای هلشتاین ایران بود. بهترتیب از 6079976، 4879486 و 3312416 رکورد روزآزمون شیر 3550 گله مربوط به سه دورۀ شیردهی اول، دوم و سوم که بین سالهای 1362 تا 1396 توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمعآوری شده بود، استفاده گردید. میانگین رکوردهای روزآزمون برای این سه دوره بهترتیب 17/31، 08/34 و 83/33 کیلوگرم بود. جهت برازش توابع غیرخطی از بسته نرمافزاری nlmeنرمافزار R (نسخه 3.4.3) استفاده شد. توابع غیرخطی توسط چهار معیار نکویی برازش شامل معیار اطلاعات آکائیک (AIC)، معیار اطلاعات بیزی (BIC)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و شاخص دوربین- واتسون (DW) با هم مقایسه شدند. تابع روک نسبت به سایر توابع برازش بهتری از شکل منحنی استاندارد تولید شیر سه دورۀ اول شیردهی گاوهای هلشتاین ایران نشان داد. توابع گوس و روک بالاترین دقت را در پیشبینی زمان رسیدن به اوج تولید، میزان تولید شیر در اوج و تداوم تولید شیر در دورههای مختلف شیردهی نشان دادند امّا در کل، تابع روک قدرت پیشبینی بالایی در برآورد توصیفکنندههای منحنی تولید شیر داشت. بنابراین بهتر است جهت برازش منحنی تولید شیر گاوهای هلشتاین ایران از این تابع استفاده شود.
فیروز عسگری؛ مصطفی یوسف الهی؛ حسن فضائلی
چکیده
هدف از این تحقیق، استفاده از نیام کهور در جیره بزهای شیرده با استفاده از 20 رأس بز تالی شیرده با میانگین وزن 5/2±34 کیلوگرم بود. بزها به دو گروه (گروه با جیره شاهد و گروه با جیره حاوی نیام کهور) 10 رأسی تقسیم شدند و به-مدت 12 هفته تغذیه شدند. جیرهها براساس نیاز بزغالهها از دوبخش علوفه و کنسانتره به نسبت مساوی تهیه شد. میزان نیام کهور در ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، استفاده از نیام کهور در جیره بزهای شیرده با استفاده از 20 رأس بز تالی شیرده با میانگین وزن 5/2±34 کیلوگرم بود. بزها به دو گروه (گروه با جیره شاهد و گروه با جیره حاوی نیام کهور) 10 رأسی تقسیم شدند و به-مدت 12 هفته تغذیه شدند. جیرهها براساس نیاز بزغالهها از دوبخش علوفه و کنسانتره به نسبت مساوی تهیه شد. میزان نیام کهور در کل جیره آزمایشی 25/19 درصد بود. در ابتدای آزمایش و سپس هر دو هفته یک بار بزها به طور انفرادی توزین شدند و تغییرات وزن آنها محاسبه شد. همچنین، میزان شیر تولیدی به طور هفتگی و ترکیبات شیراندازهگیری شد. میانگین تولید شیر روزانه و درصد چربی آن در بزهای تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی نیام کهور به ترتیب 550 و570 گرم و 24/3 و 39/2 درصد بود که تفاوت معنیداری نداشتند. همچنین، ترکیبات شیر (چربی، پروتئین، خاکستر، ماده جامد و ماده جامد فاقد چربی) تحت تاثیر جیره قرار نگرفت. وزن بدن بزها در طول دوره آزمایش و نیز بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت. هزینه تمام شده خوراک و نیز هزینه تولید شیر بزهای تغذیه شده با جیره حاوی نیام کهور 20 درصد نسبت به گروه شاهد ارزانتر بود. بنابراین، از نیام کهور میتوان به میزان 20 درصد در جیره غذایی بزهای داشتی استفاده نمود و هزینه تغذیه را کاهش داد.
ایوب لکی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ ابوالفضل زالی؛ مهدی گنج خانلو؛ کامران رضایزدی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تغذیه دانه جو خیسانده شده با اسیدلاکتیک و اسیدسیتریک بر ماده خشک مصرفی، رفتار تغذیهای، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، pH شکمبه و تولید شیر بود. بدینمنظور، از هشت راس گاو هلشتاین زایش دوم در اوایل شیردهی در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 4 × 4 استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل 1: جیره پایه ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تغذیه دانه جو خیسانده شده با اسیدلاکتیک و اسیدسیتریک بر ماده خشک مصرفی، رفتار تغذیهای، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی، pH شکمبه و تولید شیر بود. بدینمنظور، از هشت راس گاو هلشتاین زایش دوم در اوایل شیردهی در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 4 × 4 استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل 1: جیره پایه محتوی جو غلطکزده خشک، 2: جیره پایه محتوی جو غلطکزده و خیسانده شده در آب، 3: جیره پایه محتوی جو غلطکزده و خیسانده شده در آب حاوی 75/0 درصد اسیدلاکتیک و 4: جیره پایه محتوی جو غلطکزده و خیسانده شده با یک درصد اسیدسیتریک به مدت 24 ساعت بود. نتایج نشان داد که ماده خشک مصرفی، رفتار تغذیهای و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی تفاوت معنیدار بین تیمارها نداشت. pH شکمبه در تیمار اسیدلاکتیک و اسیدسیتریک در شش ساعت پس از مصرف خوراک بیشتر بود (05/0>P). pH و اسکور مدفوع تحت تأثیر نوع فرآوری جو قرار نگرفت. تولید شیر و شیر تصحیح شده براساس چربی تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت، درحالیکه درصد پروتئین و درصد مواد جامد بدون چربی در تیمار اسیدسیتریک بهطور معنیداری بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). سایر ترکیبات شیر تحت تأثیر نوع فرآوری قرار نگرفت. درنهایت فرآوری دانه جو با اسیدلاکتیک و اسیدسیتریک باعث افزایش pH شکمبه شش ساعت پس از مصرف خوراک شد، اما سایر صفات همانند تولید شیر و ترکیبات آن، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی و رفتار تغذیهای گاوها تحت تأثیر نوع فرآوری جو قرار نگرفت.
کامران اکبری پابندی؛ حمیدرضا میرزایی الموتی
چکیده
بهمنظور مطالعۀ اثر افزودن روغن به جیره و دفعات خوراکدهی بر عملکرد و رفتارهای تغذیهای، از 24 رأس گاو شیرده هلشتاین (12 رأس گاو یکبار زایشکرده و 12 رأس چند بار زایشکرده بهترتیب با میانگین وزنی 58±626 و 25±617 کیلوگرم و روزهای شیردهی 44±195 و 39±207 روز) در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 با دو سطح روغن در جیره (صفر و 5/2 درصد) و دو ...
بیشتر
بهمنظور مطالعۀ اثر افزودن روغن به جیره و دفعات خوراکدهی بر عملکرد و رفتارهای تغذیهای، از 24 رأس گاو شیرده هلشتاین (12 رأس گاو یکبار زایشکرده و 12 رأس چند بار زایشکرده بهترتیب با میانگین وزنی 58±626 و 25±617 کیلوگرم و روزهای شیردهی 44±195 و 39±207 روز) در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 با دو سطح روغن در جیره (صفر و 5/2 درصد) و دو برنامۀ غذایی (یک و سه بار در روز) در قالب طرح بلوکهای کاملاَ تصادفی استفاده شد. اثر تیمارها بر مادۀ خشک مصرفی معنیدار نبود، ولی افزودن روغن باعث کاهش نوسانات خوراکخوردن بهویژه با یک بار خوراکدهی در روز شد (05/0 > P). اثر متقابل بین دفعات خوراکدهی و افزودن روغن برای تولید شیر تمایل به معنیداری داشت (1/0>P). در گاوهایی که سه بار در روز خوراک دریافت کردند، افزودن روغن به جیره سبب افزایش تولید شیر شد (09/0 =P)، ولی این افزایش در یک بار خوراکدهی مشاهده نشد. پروتئین شیر گاوهایی که سه بار در روز جیرۀ حاوی روغن دریافت کردند، کاهش یافت (05/0>P). تغذیۀ گاوها یک بار در روز با جیرۀ حاوی روغن موجب بهبود درصد چربی شیر شد (05/0> P). بهطورکلی افزودن روغن به جیرۀ گاوهای اواسط دورۀ شیردهی میتواند تأثیرات مخاطرهانگیز کاهش دفعات خوراکدهی را کاهش دهد.
احمد افضل زاده؛ هادی قربانی فارمد؛ محسن دانش مسگران؛ علی اکبر خادم
دوره 12، شماره 2 ، مهر 1389، ، صفحه 37-50
چکیده
در این تحقیق در یک آزمایش، تأثیر مصرف کاه جو خیسیده بر تولید شیر و ترکیب آن، رفتار مصرف خوراک و فراسنجه های شکمبه ای بررسی شد. در آزمایش اول، میزان تجزیه پذیری کاه جو خیسیده در آب در زمان های مختلف (24، 48 و 72 ساعت) تعیین گردید. تفاوت بخش سریع تجزیه در کاه بدون فرآوری نسبت به تیمارهای خیسیده معنی دار بود. به دلیل یکسان بودن میزان تجزیه ...
بیشتر
در این تحقیق در یک آزمایش، تأثیر مصرف کاه جو خیسیده بر تولید شیر و ترکیب آن، رفتار مصرف خوراک و فراسنجه های شکمبه ای بررسی شد. در آزمایش اول، میزان تجزیه پذیری کاه جو خیسیده در آب در زمان های مختلف (24، 48 و 72 ساعت) تعیین گردید. تفاوت بخش سریع تجزیه در کاه بدون فرآوری نسبت به تیمارهای خیسیده معنی دار بود. به دلیل یکسان بودن میزان تجزیه پذیری مؤثر در تیمارها از کاه خیسیده به مدت 24 ساعت در جیره های غذایی استفاده شد. در آزمایش دوم، اثر استفاده از کاه جو خیسیده و بدون فرآوری بر عملکرد نه رأس گاو شیرده با میانگین تولید (5/4 ±) 8/27 و میانگین وزن (3/39 ±) 9/580 کیلوگرم درقالب طرح چرخشی بررسی شد. تفاوت میزان تولید شیر چهار درصد چربی و ترکیبات شیر (به غیر از درصد چربی) در هیچ یک از جیره ها معنی دار نبود. میزان تولید شیر و غلظت ازت آمونیاکی در جیره حاوی یونجه نسبت به جیره های حاوی کاه جو بیشتر بود. مدت زمان نشخوار، جویدن و استراحت (دقیقه در روز)، در تیمارهای حاوی کاه جو بیشتر بود (P< 0.0001). نتایج نشان داد که استفاده از کاه جو خیسیده در جیره گاوهای شیرده با تولید متوسط قابل توصیه می باشد.