محمدتقی فیاضی کیا؛ محمد دادپسند؛ حمیده کشاورزی
چکیده
در این پژوهش، از چهار الگوریتم جنگل تصادفی، درخت تصمیم، بیز ساده و رگرسیون لجستیک برای پیشبینی بیماری ورم پستان بر اساس دادههای دو گله گاو شیری هلشتاین استفاده شد. به دلیل نامتوازن بودن تعداد موارد بیمار و سالم از دو روش بیشنمونهبرداری و کمنمونهبرداری استفاده شد. متغیرهای مرتبط با ورم پستان، شامل نوبت زایش، تولید شیر روزانه، ...
بیشتر
در این پژوهش، از چهار الگوریتم جنگل تصادفی، درخت تصمیم، بیز ساده و رگرسیون لجستیک برای پیشبینی بیماری ورم پستان بر اساس دادههای دو گله گاو شیری هلشتاین استفاده شد. به دلیل نامتوازن بودن تعداد موارد بیمار و سالم از دو روش بیشنمونهبرداری و کمنمونهبرداری استفاده شد. متغیرهای مرتبط با ورم پستان، شامل نوبت زایش، تولید شیر روزانه، فصل زایش، مرحلهی شیردهی، سابقهی ورم پستان و امتیاز سلولهای بدنی از دو گاوداری در اصفهان جمعآوری شد. ویرایش دادهها با نرمافزارSQL Server (نسخه 2012)، مدلسازی برای پیشبینی ورم پستان با نرمافزارWEKA (نسخه 3/8)، انجام شد. بر اساس نتایج بهدستآمده، بهترین عملکرد مربوط به الگوریتم جنگل تصادفی در حالت کمنمونهبرداری با صحت، حساسیت، تشخیص و ناحیه زیرمنحنی خم به ترتیب 84/30درصد، 94/80 درصد،73/80 درصد و 0/90 بود. بدون نمونهبرداری، قدرت تشخیص موارد بیمار (حساسیت برحسب درصد) در الگوریتمهای جنگل تصادفی، درخت تصمیم، بیز ساده و رگرسیون لجستیک به ترتیب 1/67، صفر، 12/29 و 2/06 بود که نسبت به استفاده از نمونهبرداری بهطور چشمگیری ضعیفتر بود. این بخاطر نامتوازن بودن تعداد موارد دو کلاس سالم و بیمار و نشاندهندهی لزوم استفاده از روشهای نمونهبرداری بود. با توجه به یافتهها، الگوریتم درخت تصمیم نیز در روش کمنمونهبرداری با اختلاف کمی بعد از جنگل تصادفی بهترین عملکرد را با صحت، حساسیت، تشخیص و ناحیه زیرمنحنی خم بهترتیب 84/0 درصد، 94/2 درصد، 73/9 درصد و 0/90 داشت. با توجه به هزینهی محاسباتی بسیار بیشتر جنگل تصادفی نسبت به درخت تصادفی، در مواقعی که حجم دادهها بالاست، بهتر است از درخت تصمیم استفاده شود.
حسین محمدی؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی؛ محمد شمس الهی
چکیده
در این پژوهش، میزان همخونی ژنومی و اندازه مؤثر جمعیت در 879 رأس بز نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری با استفاده از یک پنل K50 که بعد از کنترل کیفیت 36861 نشانگر SNPو 827 رأس بز بود، بررسی شد. ضریب همخونی با چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با نرمافزار GCTA ...
بیشتر
در این پژوهش، میزان همخونی ژنومی و اندازه مؤثر جمعیت در 879 رأس بز نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری با استفاده از یک پنل K50 که بعد از کنترل کیفیت 36861 نشانگر SNPو 827 رأس بز بود، بررسی شد. ضریب همخونی با چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با نرمافزار GCTA (نسخه1/0) و قطعات هموزیگوت ژنومی (FROH) با PLINK (نسخه 1/9) محاسبه شد. اندازه مؤثر جمعیت (Ne) از اطلاعات عدم تعادل پیوستگی با نرمافزار SNeP (نسخه 1/1) محاسبه شد. کمترین ضریب همخونی محاسبه شده با سه روش (FGRM، FHOM، FUNI) مربوط به نژاد بیتال و بیشترین مربوط به نژاد بربری بود. بیشترین میزان FROH (0/159) در نژاد بربری و کمترین مقدار آن (0/028) در نژاد پوسوری برآورد شد. میانگین طول قطعات ROH بین 70/2 تا 391/4 مگاباز و متوسط تعداد قطعات ROH بین 8/19 تا 48/65 متغیر بود. همچنین بیشترین و کمترین تعداد ROH بهترتیب روی کروموزومهای دو و 29 مشاهده شدند. اندازه Ne در نسلهای حاضر (نسل پنج) نژادهای موردبررسی در دامنه 365-35 رأس بود. بیشترین Ne در نژاد بیتال (365 رأس) و کمترین در نژاد بربری (35 رأس) برآورد شد. میانگین ضریب همخونی در نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری بهترتیب 0/035، 0/081، 0/031، 0/052، 0/15، 0/11 و 0/02 بهدست آمد. همچنین Ne اکثر جمعیتهای موردمطالعه کاهش یافت. بنابراین، اقتصادینمودن تولید و طراحی برنامههای مناسب جفتگیری برای کنترل همخونی و حفاظت از حیوانات خالص باقیمانده این نژادها ضروری است.
ساسان قمری؛ فرهنگ فاتحی؛ کامران رضایزدی
چکیده
در مطالعه حاضر اثرات سطوح مختلف پروتئینخام در جایگزین شیر بر عملکرد بزغالههای شیرخوار نژاد سانن با استفاده از شانزده راس بزغاله ماده نژاد سانن 10 روزه با میانگین وزن 0/57±4/68 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملا تصادفی با دو تیمار آزمایشی شامل جایگزین شیر با 22 درصد پروتئین خام (CP22) و جایگزین شیر با 28 درصد پروتئین خام (CP28) به مدت 60 روز بررسی ...
بیشتر
در مطالعه حاضر اثرات سطوح مختلف پروتئینخام در جایگزین شیر بر عملکرد بزغالههای شیرخوار نژاد سانن با استفاده از شانزده راس بزغاله ماده نژاد سانن 10 روزه با میانگین وزن 0/57±4/68 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملا تصادفی با دو تیمار آزمایشی شامل جایگزین شیر با 22 درصد پروتئین خام (CP22) و جایگزین شیر با 28 درصد پروتئین خام (CP28) به مدت 60 روز بررسی شد. در این مطالعه، مقدار جایگزین شیر، خوراک آغازین و همچنین یونجه مصرفی بزغالهها به صورت روزانه ثبت گردید و وزن بزغالهها نیز به صورت هفتگی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میانگین افزایش وزن روزانه برای تیمار CP28 در مقایسه با تیمار CP22 طی ماه اول، ماه دوم و در کل دوره آزمایشی بطور معنی داری بیشتر بود (p<0/05). همچنین وزن پایان دو ماهگی برای بزغالههای تیمار CP28 در مقایسه با تیمار CP22 به طور معنی داری (16/14 در مقابل 14/21 کیلوگرم) بیشتر بود (p<0/05). نتایج نشان داد که مقدار کل ماده خشک مصرفی روزانه طی کل دوره آزمایشی برای تیمار CP28 در مقایسه تیمار CP22 بیشتر بود (p<0/05). با عنایت به اینکه در مدیریت پرورش بزغالههای شیرخوار فراسنجه هایی همچون رشد سریعتر و افزایش وزن بالاتر اولویت بیشتری نسبت به ضریب تبدیل خوراک دارد بنابراین تغذیه جایگزین شیر با سطوح بالای پروتئین خام ( 28 درصد) به دلیل افزایش وزن روزانه بیشتر و متعاقبا وزن از شیرگیری بالاتر در بزغالههای نژاد سانن می تواند توصیه گردد.
فرنوش زنگیشه؛ محمد مهدی معینی؛ فردین هژبری
چکیده
در این مطالعه نحوه تجویز مکملهای سلنیوم و ویتامین ای به میشها در اواخر آبستنی و تأثیر آن بر غلظت سلنیوم و عناصر مس، روی و آهن خون و شیر میشها و خون برههای آنها بررسی شد. تعداد 18 رأس میش آبستن نوبت زایش اول در سه گروه شش رأسی نگهداری شدند. تیمارها شامل 1- شاهد (تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو هفته قبل از زایش؛ هر میلیلیتر ...
بیشتر
در این مطالعه نحوه تجویز مکملهای سلنیوم و ویتامین ای به میشها در اواخر آبستنی و تأثیر آن بر غلظت سلنیوم و عناصر مس، روی و آهن خون و شیر میشها و خون برههای آنها بررسی شد. تعداد 18 رأس میش آبستن نوبت زایش اول در سه گروه شش رأسی نگهداری شدند. تیمارها شامل 1- شاهد (تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو هفته قبل از زایش؛ هر میلیلیتر حاوی 0/5 میلیگرم سلنیتسدیم و 50 میلیگرم ویتامین ای)، 2- دریافت سلنیوم و ویتامین ای از چهار هفته قبل از زایش بهصورت خوراکی (0/3 میلیگرم سلنیوم و 50 میلیگرم ویتامین ای مخلوط با جیره بهصورت روزانه در کیلوگرم ماده خشک مصرفی) و 3- تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو مرحله شامل چهار هفته قبل از زایش (پنج میلیلیتر) و دو هفته قبل از زایش (پنج میلیلیتر) بودند. میشها قبل از تجویز مکملها و در زمان زایمان خونگیری شدند. از برههای تازه متولدشده نیز قبل از مصرف آغوز و 14 روز بعد از تولد خونگیری شد. غلظت سلنیوم، مس، روی و آهن در آغوز و شیر اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که میانگین وزن میشها دو هفته بعد از زایش در میشهائی که سلنیوم و ویتامین E را بهصورت خوراکی دریافت کردند از تیمار شاهد بیشتر بود (0/05>P). تفاوتی معنیداری در غلظت آهن، مس و روی سرم خون میشها یا برهها مشاهده نشد. غلظت سلنیوم در سرم میشها و برههای آنها و آغوز میشهایی که سلنیوم و ویتامین E را بهصورت خوراکی دریافت کردند بیشتر از سایر میشها بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جهت بهبود وضعیت سلنیوم در دام و راحتی تجویز مکمل، استفاده از مکمل خوراکی سلنیوم و ویتامین ای نسبت به روش تزریقی ترجیح داده میشود.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر فواصل برداشت در مراحل مختلف رشد بر عملکرد تولید و ارزش غذایی علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در ایران، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 13 تیمار و سه تکرار انجام شد. چینها در فواصل هر 16 تا 20، 24 تا 28 و 43 روز یا 136 روز پس از کاشت (پایان مرحله رویشی) برداشت شدند که بهترتیب در ارتفاعهای تقریبی 50، 100، ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر فواصل برداشت در مراحل مختلف رشد بر عملکرد تولید و ارزش غذایی علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در ایران، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 13 تیمار و سه تکرار انجام شد. چینها در فواصل هر 16 تا 20، 24 تا 28 و 43 روز یا 136 روز پس از کاشت (پایان مرحله رویشی) برداشت شدند که بهترتیب در ارتفاعهای تقریبی 50، 100، 150 و 300 سانتیمتر بودند. این فواصل برداشت بهترتیب منجر به شش، چهار، دو و یک چین برداشت شد. ترکیبات شیمیایی و تخمیر شکمبهای برونتنی بههمراه عملکرد تولید علف نپیر اندازهگیری شد. بیشترین عملکرد ماده خشک (25/1 تن در هکتار) فقط با یک برداشت در ارتفاع 300 سانتیمتر صورت گرفت. قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی در تمام چینها 60 تا 70 درصد بود و بیشترین مقادیر آن در علوفه برداشت شده در ارتفاع 50 سانتیمتر مشاهده شد. علوفه برداشت شده در ارتفاع 300 سانتیمتر بیشترین تولید ماده خشک و ماده آلی قابل هضم (بهترتیب 15/9 و 14/2 تن در هکتار) را داشت. بیشترین غلظت پروتئین خام و کمترین الیاف نامحلول در شوینده خنثی و لیگنین در ارتفاع 50 سانتیمتر مشاهده شد. کمترین پتانسیل گاز تولیدی و بیشترین نرخ تخمیر بهترتیب در ارتفاع 300 و 50 سانتیمتر بود. براساس نتایج حاصل، برای دستیابی به حداکثر عملکرد ماده آلی قابل هضم میبایست علف نپیر را بدون اعمال چینهای اضافی و در پایان مرحله رویشی (136 روز پس از کاشت و ارتفاع 300 سانتیمتر) برداشت نمود.
یاسمین بحری؛ حسین مروج
چکیده
اثرات افزودن جاذب سم چند جزئی به جیرههای حاوی سم آفلاتوکسین B1 بر عملکرد رشد، فراسنجههای خونی و بافتشناسی کبد با استفاده از 180 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل3×3 با سه سطح جاذب (صفر، 0/5 و یک کیلوگرم در تن) و سه سطح آفلاتوکسین B1 (صفر، 0/5 و یک میلیگرم در کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با نه تیمار، چهار تکرار ...
بیشتر
اثرات افزودن جاذب سم چند جزئی به جیرههای حاوی سم آفلاتوکسین B1 بر عملکرد رشد، فراسنجههای خونی و بافتشناسی کبد با استفاده از 180 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل3×3 با سه سطح جاذب (صفر، 0/5 و یک کیلوگرم در تن) و سه سطح آفلاتوکسین B1 (صفر، 0/5 و یک میلیگرم در کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با نه تیمار، چهار تکرار و پنج جوجه در هر تکرار به مدت 42 روز بررسی شد. استفاده از سطح یک کیلوگرم در تن جاذب سم، تنها در سطح 0/5 میلیگرم در کیلوگرم سم آفلاتوکسین B1 توانست تأثیر معنیداری در کاهش اثرات منفی صفات عملکرد رشد مانند میانگین افزایش وزن روزانه، وزن زنده و خوراک مصرفی روزانه در کل دوره پرورش داشته باشد. تغذیه جوجهها با جیرههای حاوی آفلاتوکسین B1، سبب کاهش غلضت سرمی کلسترول، آلبومین و پروتئین کل و افزایش کراتینین و اوره شد (p<0/05). در نتایج بافتشناسی کبد، بروز التهاب سیاهرگ باب کبدی در تمام تیمارها مشهود بود، اما میزان فیبروز و نکروز در تیمارهای حاوی سطوح 0/5 و یک میلیگرم در کیلوگرم سم بیشتر از سطح صفر سم بود. استفاده از جاذب سم در جیره، اثری بر تغییرات بافتی کبد نداشت.بر اساس نتایج حاصل، افزودن جاذب سم چندجزئی به میزان یک کیلوگرم در تن به جیرههای حاوی 0/5 میلیگرم در کیلوگرم سم آفلاتوکسین B1 میتواند باعث بهبود صفات عملکرد رشد در کل دوره پرورش جوجههای گوشتی شود.
سمیه زینلی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ فرید شریعتمداری
چکیده
اثر افزودن گاواژ مری باکتریوفاژ و باکتری انتروکوکوس در چینهدان و همچنین افزودن جیرهای آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین، داروی کاهنده چربی آتورواستاتین و پودر نمکهای صفراوی گاوی بر عملکرد تولیدی و قابلیت هضم مواد مغذی با استفاده از 240 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین بهمدت هشت هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. نتایج نشان داد ...
بیشتر
اثر افزودن گاواژ مری باکتریوفاژ و باکتری انتروکوکوس در چینهدان و همچنین افزودن جیرهای آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین، داروی کاهنده چربی آتورواستاتین و پودر نمکهای صفراوی گاوی بر عملکرد تولیدی و قابلیت هضم مواد مغذی با استفاده از 240 قطعه مرغ تخمگذار هایلاین بهمدت هشت هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. نتایج نشان داد که تیمار آتورواستاتین کمترین مصرف خوراک، درصد تولید تخممرغ و توده تخممرغ و بالاترین ضریب تبدیل خوراک را داشت (0/05>P). پرندگان دریافتکننده آتورواستاتین، سطح کلسترول، تریگلیسیرید، پروتئین کل و گلوبولین پایینتری در مقایسه با تیمارهای حاوی آنتیبیوتیک و پودر نمکهای صفراوی داشتند (0/05>P). کمترین غلظت اوریکاسید در پرندگان شاهد و بالاترین درصد هماتوکریت در پرندگان دریافتکننده باکتریوفاژ و شاهد مشاهده شد 0/05>P). شمار کل باکتریهای هوازی، باکتریهای اسید لاکتیک، انتروکوکوس و کلیفرمها در پرندگان دریافتکننده باکتریوفاژ کمتر از پرندگان دریافتکننده انتروکوکوس بود (0/05>P). اگرچه، قابلیت هضم پروتئین خام بین تیمارهای باکتریوفاژ و باکتری انتروکوکوس اختلاف معنیداری نداشت، اما قابلیت هضم چربی خام و ماده خشک در پرندگان دریافتکننده باکتریوفاژ بیشتر از پرندگان دریافتکننده باکتری انتروکوکوس بود (0/05>P). براساس نتایج حاصل، گاواژ مری باکتریوفاژ پاد-انتروکوکوس بدون تأثیر بر عملکرد تولیدی، موجب کاهش جمعیت باکتری انتروکوکوس و بهبود قابلیت هضم ظاهری ماده خشک در مرغهای تخمگذار میشود.
علی منصوری؛ محمد حسین نعمتی
چکیده
در این پژوهش از رویکرد علی – مقایسهای برای ارزیابی عملکرد واحدهای مرغداری فعال استفاده شد. از میان مدلهای مختلف س÷نجش عملکرد، شاخص بهرهوری کل مالم کوئیست به دلیل اثربخشی بیشتر آن در سنجش رشد انتخاب شد. به منظور دستیابی به یک الگوی جامع کلیه مرغداریهای گوشتی استان زنجان برای مطالعه مورد توجه قرار گرفت؛ لیکن به دلیل فقدان ...
بیشتر
در این پژوهش از رویکرد علی – مقایسهای برای ارزیابی عملکرد واحدهای مرغداری فعال استفاده شد. از میان مدلهای مختلف س÷نجش عملکرد، شاخص بهرهوری کل مالم کوئیست به دلیل اثربخشی بیشتر آن در سنجش رشد انتخاب شد. به منظور دستیابی به یک الگوی جامع کلیه مرغداریهای گوشتی استان زنجان برای مطالعه مورد توجه قرار گرفت؛ لیکن به دلیل فقدان دادههای مورد نیاز در برخی مرغداریها، تنها 30 واحد مرغداری گوشتی شاخص، برای ارزیابی عملکرد انتخاب شد. در این پژوهش تعداد جوجهریزی اولیه، دان مصرفی، هزینه انرژی، هزینه پرسنلی و هزینه بهداشت و درمان به عنوان متغیرهای ورودی و وزن کشتار نهایی و وزن کود تولیدی به عنوان متغیر خروجی انتخاب شد. بررسی بهره-وری کل نشان داد که از میان واحدهای تصمیمگیری موجود، در دوره اول به ترتیبAL12 با 34/9 درصد رشد از بیشترین رشد بهره وری و AL14با افتی14/4 درصدی از بیشترین افت بهرهوری برخوردار هستند.همچنین نتیجه حاصل از ارزیابی اهمیت ورودیها و خروجیها در بهرههوری کل نشان داد، استفاده بهینه از دان مصرفی و مدیریت هزینههای نیروی انسانی در بین متغیرهای ورودی بیشترین تاثیر را بر بهروی کل واحدهای مرغداری گوشتی دارد و از سوی دیگر در میان متغیرهای خروجی نیز وزن کشتار نهایی که بطور ضمنی نرخ تلفات جوجه و بهرهمندی از تغذیه مناسب واحد مرغداری را نشان می دهد، در افزایش بهروری کل واحدهای مورد مطالعه از بیشترین تاثیر برخوردار است.
محمدعلی اسعدی؛ حامد نجفی علمدارلو؛ سیدحبیب اله موسوی؛ علی رضا احسانی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور اندازهگیری سطح کارایی فنی و عوامل تعیینکننده آن در تولید مرغ گوشتی آرین با استفاده از رویکرد پارامتری به روش تابع تولید مرز تصادفی در استان کردستان با استفاده از فرم تابعی ترانسلوگ و با کمک روش حداکثر درستنمایی، برآورد و عوامل اصلی که سطح ناکارایی فنی واحدهای مورد مطالعه را توضیح میدهند، انجام شد. برای ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور اندازهگیری سطح کارایی فنی و عوامل تعیینکننده آن در تولید مرغ گوشتی آرین با استفاده از رویکرد پارامتری به روش تابع تولید مرز تصادفی در استان کردستان با استفاده از فرم تابعی ترانسلوگ و با کمک روش حداکثر درستنمایی، برآورد و عوامل اصلی که سطح ناکارایی فنی واحدهای مورد مطالعه را توضیح میدهند، انجام شد. برای انتخاب 21 مزرعه مرغ گوشتی، از روش نمونهگیری متناسب با تعداد واحدها استفاده شد که دادههای ورودی- خروجی با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شدند. نتایج تابع نشان داد که دان مصرفی، تعداد جوجهریزی و هزینه دارو و بهداشت، متغیرهای مهمی بودند که تأثیر مستقیم و معنیداری بر مقدار تولید گوشت داشتند. نتایج نشان داد که کارایی فنی برآورد شده در سطح مزرعه از 43 درصد و 90 درصد با میانگین 75 درصد متغیر بود. همچنین ارزیابی عوامل مرتبط با ناکارآمدی نشان داد که از بین هفت عامل مورد بررسی، پنج متغیر بر مقدار کارایی تأثیر مثبت داشتند که سن و تجربه مرغدار، دو مورد از مهمترین عوامل تأثیرگذار بودند که در این پژوهش مشاهده شد. این یافتههای پژوهشی برای سیاستگذاران و کارکنان ترویج بهمنظور هدایت سیاستها به سمت افزایش کارایی ارزشمند است و میتواند به افزایش راندمان تولید مرغهای گوشتی و ترویج نژاد آرین کمک کند.