حسین محمدی؛ حسین مرادی شهربابک؛ محمد شمس الهی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مناطق ژنومی و ژنهای کاندیدای مرتبط با صفات پشم از طریق پویش ژنومی برپایه آنالیز مسیر در گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور 96 رأس گوسفند با استفاده از آرایههای 50K تعیین ژنوتیپ شدند و برای هر دام رکوردهای فنوتیپی شامل میانگین قطر الیاف، ضریب تغییرات قطر الیاف، نسبت الیافی که مساوی یا بیشتر از 30 میکرومتر قطر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مناطق ژنومی و ژنهای کاندیدای مرتبط با صفات پشم از طریق پویش ژنومی برپایه آنالیز مسیر در گوسفند نژاد زندی بود. بدین منظور 96 رأس گوسفند با استفاده از آرایههای 50K تعیین ژنوتیپ شدند و برای هر دام رکوردهای فنوتیپی شامل میانگین قطر الیاف، ضریب تغییرات قطر الیاف، نسبت الیافی که مساوی یا بیشتر از 30 میکرومتر قطر الیاف، طول استاپل، نسبت کمپ و نسبت مو در الیاف اندازهگیری شد. ارزیابی پویش ژنومی برای صفات در نرمافزار GEMMA انجام شد، سپس با استفاده از بسته نرمافزاری biomaRt2 ژنهای معنیداری که در داخل و یا 50 کیلوباز بالا و پاییندست نشانگرهای معنیدار قرار داشتند، شناسایی گردید. در نهایت، آنالیز غنیسازی مجموعههای ژنی بهوسیله برنامه برخط KOBAS با هدف شناسایی عملکرد بیولوژیکی ژنهای کاندیدا انجام شد. در این پژوهش ژنهای مرتبط با صفات قطر الیاف CEP290)، PRKCZ، TMTC3، RHPN2 و TNFSF4)، طول استاپل (NLGN1، SPHKAP و PLCE1) و نسبت کمپ و مو (FAT1 و PIK3R4) شناسایی شدند. در تحلیل غنیسازی مجموعههای ژنی، تعداد 21 مسیر با صفات پشم شناسایی شدند. از بین مسیرهای زیستی شناساییشده نقش مهمی در رشد و توسعه فولیکولهای مو، تولید کراتینوسیتها، رشد و توسعه اپیدرمال، سنتز آنزیمهای تروئونین کینازها و مسیر سیگنالدهی Wntداشتند. با توجه به تأیید نتایج قبلی و شناسایی ژنهای کاندیدای جدید با عملکرد مولکولی مرتبط با صفات الیاف پشم، نتایج این پژوهش میتواند در درک سازوکار ژنتیکی کنترل کننده صفات پشم مورد استفاده قرار گیرد و در انتخاب ژنتیکی گوسفند از طریق کیفیت بالاتر پشم مفید باشد.
زهرا شیرنگار؛ فردین هژبری؛ محمد ابراهیم نوریان سرور
چکیده
امکان استفاده از کنجاله کاملینا بهجای کنجاله سویا در جیره برههای پرواری با استفاده از بیستوچهار راس بره نر چهار- شش ماهه با میانگین وزن 2/18±34/21 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار و شش تکرار در قفسهای انفرادی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره پایه حاوی کنجاله سویا (شاهد)، 2- جیره پایه با 33 درصد جایگزینی ...
بیشتر
امکان استفاده از کنجاله کاملینا بهجای کنجاله سویا در جیره برههای پرواری با استفاده از بیستوچهار راس بره نر چهار- شش ماهه با میانگین وزن 2/18±34/21 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار و شش تکرار در قفسهای انفرادی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره پایه حاوی کنجاله سویا (شاهد)، 2- جیره پایه با 33 درصد جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کاملینا، 3- جیره پایه محتوی 67 درصد جایگزینی کنجاله سویا و 4- جیره پایه حاوی کنجاله کاملینا بود. مایع شکمبه توسط لوله مری و نمونههای خون از سیاهرگ وداج گردن در روزهای صفر، 45 و پایان دوره از برهها گرفته شد. وزن نهایی و افزایش وزن روزانه تحت تأثیر جایگزینی کنجالهها قرار نگرفت اما سبب کاهش مصرف ماده خشک شد (0/05>P). غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه افزایش یافت بهنحویکه در 33 و 67 درصد جایگزینی معنیدار بود. غلظت اسیدهای چرب فرّار و pH تحت تأثیر جایگزینی قرار نگرفت. جمعیت کل پروتوزوآ و جنس انتودینیوم با افزایش درصد جایگزینی روند کاهشی داشت و با توجه به اثر متقابل زمان و تیمار، با افزایش طول دوره روند جمعیت افزایشی بود. غلظت اوره خون با جایگزینی کنجالهها روند افزایشی داشت، هرچند این روند تحت تأثیر اثر متقابل تیمار و زمان بود. با جایگزینی کامل کنجالهها، غلظت کلسترول و تریگلیسرید خون افزایش یافت (0/05>P). با توجه نتایج حاصل، میتوان در جیره پروار کنجاله کاملینا بهجای کنجاله سویا در سطح حداکثر 67 درصد جایگزینی استفاده کرد.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار ...
بیشتر
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار در جیره، طول الیاف، راندمان، استحکام، کمپ و ضریب تغییرات قطر الیاف افزایش یافت (0/05≥P). همچنین افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار سبب افزایش غلظت گوگرد سرم و هورمون ترییدوتیرونین شد (0/05≥P). سطوح گوگرد بنتونیتدار اثری معنیداری بر وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک میشها نداشت. همچنین سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار تأثیر معنیداری بر الیاف حقیقی، الیاف مدولایی، میانگین قطر، پروتئین خام الیاف، غلطت مس، کلسیم، سلنیوم، فسفر و مولیبدن سرم نداشت. افزودن گوگرد بنتونیتدار اثر معنیداری بر غلظت آنزیمهای کبدی میشها نداشت. درنتیجه استفاده از گوگرد بنتونیتدار بهعنوان یک منبع گوگردی جدید تا سطح 3/0 درصد ماده خشک توانست استحکام و راندمان الیاف را بهبود ببخشد و بدون ایجاد اثرات منفی بر عملکرد در میش قابلاستفاده است.
فرهاد صمدیان؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ علیرضا ایوک پور
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور مقایسه عملکرد، وزن نسبی اندامهای احشایی، قطعات لاشه، کیفیت گوشت و متابولیتهای خونی بین دو سویه آرین و راس 308 با استفاده از تعداد 96 قطعه جوجه یکروزه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار ، 12 تکرار و چهار پرنده در هر تکرار انجام شد. در روزهای 32 و 42، یک پرنده از هر قفس کشتار شد و بازده لاشه و میانگین وزن ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور مقایسه عملکرد، وزن نسبی اندامهای احشایی، قطعات لاشه، کیفیت گوشت و متابولیتهای خونی بین دو سویه آرین و راس 308 با استفاده از تعداد 96 قطعه جوجه یکروزه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار ، 12 تکرار و چهار پرنده در هر تکرار انجام شد. در روزهای 32 و 42، یک پرنده از هر قفس کشتار شد و بازده لاشه و میانگین وزن نسبی اندامهای احشایی برای هر دو سویه تعیین شد. پراکسیداسیون لیپیدی گوشت و متابولیتهای پلاسمایی خون در انتهای دوره پرورش سنجیده شدند. نتایج نشان داد که در کل دوره پرورش، مصرف خوراک سویه آرین بیشتر از راس بود (0/05≥P)، اما در ضریب تبدیل خوراک کل دوره تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. نرخ افزایش وزن در دو هفته اول در سویه آرین بهطور معنیداری بیشتر بود (05/0≥P)، با اینحال، طی هفته پنجم پرورش این روند معکوس شد. بازده لاشه و وزن نسبی سنگدان در جوجههای گوشتی آرین بالاتر بود (0/05≥P)، درحالیکه وزن نسبی بورس فابریسیوس در این سویه کمتر از جوجههای گوشتی راس 308 بود (0/05≥P). راس 308 دارای غلظت اسید اوریک پلاسمایی بالاتری در مقایسه با آرین بود (0/01≥P)، درحالیکه میانگین تریگلیسرید کل پلاسمایی در جوجههای گوشتی آرین بیشتر از راس بود (0/05≥P). پراکسیداسیون لیپیدی گوشت سینه و ران نیز در سویه آرین بیشتر از راس بود (0/05≥P). نتایج حاضر میتواند در اتخاذ تدابیر مدیریتی و تغذیهای بهتر برای سویههای موردآزمایش از جوجه گوشتی کمک بخش باشد.
هوشنگ جعفری؛ فرشید فتاح نیا؛ یحیی عباسپور؛ پوریا دادور؛ صیفعلی ورمقانی؛ منوچهر طهماسبی
چکیده
در این مطالعه اثر سطح کنگرفرنگی (Cynara scolymus L.) در جیره بهجای یونجه بر الگوی اسیدهای چرب و صفات کیفی گوشت برههای نر پرواری با استفاده از 24 رأس بره نر کردی (با وزن زنده 2/35±30/18کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره بدون کنگرفرنگی (شاهد)، 2- جیره حاوی 10 درصد کنگرفرنگی و 3- جیره حاوی ...
بیشتر
در این مطالعه اثر سطح کنگرفرنگی (Cynara scolymus L.) در جیره بهجای یونجه بر الگوی اسیدهای چرب و صفات کیفی گوشت برههای نر پرواری با استفاده از 24 رأس بره نر کردی (با وزن زنده 2/35±30/18کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره بدون کنگرفرنگی (شاهد)، 2- جیره حاوی 10 درصد کنگرفرنگی و 3- جیره حاوی 20 درصد کنگرفرنگی بودند. دوره آزمایش 100 روز بود که 20 روز آن به دوره عادتپذیری و 80 روز به ثبت دادهها و جمعآوری نمونهها اختصاص داده شد. نتایج نشان داد افزودن کنگرفرنگی به جیره سبب بهبود افزایش وزن روزانه برهها شد (0/05>P)، همچنین با افزایش سطح کنگرفرنگی در جیره برهها وزن لاشه گرم و درصد لاشه بهصورت خطی افزایش یافت (0/05>P). سطح کنگرفرنگی جیره اثری بر اجزای لاشه (گردن، سردست، سرسینه و قلوهگاه، راسته، ران و دنبه)، ترکیب شیمیایی گوشت (رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر) و فراسنجههای رنگسنجی (روشنی، قرمزی، زردی) گوشت برههای پرواری نداشت. الگوی اسید چرب گوشت برههای آزمایشی (شامل انواع اسیدهای چرب اشباع، غیراشباع و لینولئیکاسید کونژوگه) تحت تأثیر سطح کنگرفرنگی جیرههای غذایی قرار نگرفت. با توجه به نتایج حاصل، تغذیه برههای پرواری با علوفه کنگرفرنگی (تا 20 درصد کل جیره مخلوط) بر مصرف خوراک و کیفیت گوشت برههای پرواری اثر منفی ندارد و سبب بهبود بازده لاشه آنها میشود.
حسین ایراندوست؛ عباسعلی قیصری؛ محمد ایراندوست
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر جیرههای حاوی سطوح مختلف انرژی و پروتئین بر توان تخمگذاری و قدرت جوجهدرآوری مرغان مادر بومی سپاهان انجام شد. در این پژوهش سه سطح انرژی قابل سوختوساز (2400، 2550 و2700 کیلوکالری در کیلوگرم) و دو سطح پروتئین خام (14 و 16 درصد) با پنج تکرار بررسی شد. آزمایش از سن 42 هفتگی شروع و طی سه دوره 28 روزه تا پایان 53 هفتگی ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر جیرههای حاوی سطوح مختلف انرژی و پروتئین بر توان تخمگذاری و قدرت جوجهدرآوری مرغان مادر بومی سپاهان انجام شد. در این پژوهش سه سطح انرژی قابل سوختوساز (2400، 2550 و2700 کیلوکالری در کیلوگرم) و دو سطح پروتئین خام (14 و 16 درصد) با پنج تکرار بررسی شد. آزمایش از سن 42 هفتگی شروع و طی سه دوره 28 روزه تا پایان 53 هفتگی ادامه داشت. در طول دوره آزمایش و در سه مرحله تخممرغها به دستگاه جوجهکشی منتقل و راندمان باروری، قدرت جوجهدرآوری، وزن جوجه یکروزه و درصد وزن جوجه به وزن تخممرغهای قابل جوجهکشی اندازهگیری شد. در کل دوره آزمایش، میزان مصرف خوراک، وزن تخممرغ و درصد تولید تخممرغ تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. وزن تودهای تخممرغ با جیرههای حاوی 2550 کیلوکالری بهطور معنیداری بالاتر ازمرغهایی بود که از جیرههای حاوی 2400 کیلوکالری تغذیه شدند (0/05>P). ضریب تبدیل خوراک به تخممرغ نیز با جیرههای حاوی 2550 کیلوکالری پایینتر از 2400 کیلوکالری بود (0/05>P). بالاترین میزان نطفهداری و جوجهدرآوری در تیمارهای حاوی 2550 کیلوکالری انرژی حاصل شد (0/05>P). با توجه به نتایج حاصل، برای تغذیهمرغهای مادر بومی سپاهان با سنین 42 تا 53 هفته جیره حاوی 2550 کیلوکالری انرژی قابل سوختوساز و سطح 14 درصد پروتئین خام در دوره تخمگذاری مناسب میباشد.
شکوفه حسنوند؛ علی خطیب جو؛ حسن شیرزادی؛ یحیی محمدی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ درخشنده رحیمی
چکیده
در پژوهش حاضر اثر بیوچار پسماند زباله تر بر عملکرد، متابولیتهای خونی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی تحت تنش سرمایی با تخصیص 350 قطعه جوجه گوشتی راس-308 (یکروزه، مخلوط دو جنس) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار، پنج تکرار و 10 جوجه در هر تکرار در دو سالن مجزا (سرد و دمای توصیهشده) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد مثبت (جیره ...
بیشتر
در پژوهش حاضر اثر بیوچار پسماند زباله تر بر عملکرد، متابولیتهای خونی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی تحت تنش سرمایی با تخصیص 350 قطعه جوجه گوشتی راس-308 (یکروزه، مخلوط دو جنس) در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار، پنج تکرار و 10 جوجه در هر تکرار در دو سالن مجزا (سرد و دمای توصیهشده) بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد مثبت (جیره پایه؛ دمای توصیه شده)، 2- شاهد منفی (جیره پایه؛ تنش سرمایی)، 3 تا 5- به ترتیب شاهد منفی بههمراه 0/5، 0/75 و یک درصد بیوچار پسماند تر، 6- شاهد منفی بههمراه 0/02 درصد پروبیوتیک اکوباکتو-پی (Ecobacto-P) و 7- شاهد منفی بههمراه یک درصد زئولیت بودند. در گروههای تنش سرمایی، از هفت روزگی تا انتهای آزمایش (42 روزگی) دمای سالن به 17 درجه سانتیگراد کاهش داده شد. تنش سرمایی منجر به کاهش خوراک مصرفی و وزن بدن، درصد لاشه و چربی حفره بطنی، غلظت تریگلیسرید و فعالیت آسپارتات آمینوترانسفراز و گلوتامات ترانسآمیناز و عرض پرز ژوژنوم و ایلئوم شد درحالیکه تلفات کل و آسیتی، طول پرز و نسبت طول پرز به عمق کریپت ژوژنوم و ایلئوم را افزایش داد (p<0/05). افزودن یک و 0/5 درصد بیوچار و پروبیوتیک سبب افزایش وزن بدن، طول و سطح مقطع پرز ژوژنوم و ایلئوم و کاهش ضریب تبدیل خوراک نسبت به گروه شاهد پرورش یافته در شرایط تنش سرمایی شدند. بهطور کلی، افزودن بیوچار و پروبیوتیک گرچه منجر به بهبود عملکرد و مورفولوژی روده شدند، اما اثرات منفی تنش سرمایی را کاملاً جبران نکردند.
کاظم لائی؛ حسین حاجی آقا علیزاده؛ محمد حسین کیانمهر
چکیده
در مطالعه حاضر قابلیت پلت شدن بقایای پوسته سبز پسته و اثر آن بر مواد ضدمغذی و برخی خواص فیزیکی و مکانیکی پلت پوسته پسته با استفاده از دستگاه پلتزن صنعتی و دستگاه پلتزن طراحی شده با استفاده از بقایای پوسته سبز پسته با رطوبت 15 درصد، اندازه ذرات یک میلیمتر و از دمای 65 درجه سلسیوس در دستگاه طراحی شده بررسی شد. بهمنظور بهبود در چسبندگی ...
بیشتر
در مطالعه حاضر قابلیت پلت شدن بقایای پوسته سبز پسته و اثر آن بر مواد ضدمغذی و برخی خواص فیزیکی و مکانیکی پلت پوسته پسته با استفاده از دستگاه پلتزن صنعتی و دستگاه پلتزن طراحی شده با استفاده از بقایای پوسته سبز پسته با رطوبت 15 درصد، اندازه ذرات یک میلیمتر و از دمای 65 درجه سلسیوس در دستگاه طراحی شده بررسی شد. بهمنظور بهبود در چسبندگی و کاهش مواد ضدمغذی بقایای پسته، از بنتونیت، گندم، اوره و ملاس به ترتیب سه، شش، چهار و پنج کیلوگرم به ازای 100 کیلوگرم بقایای پسته استفاده شد. میزان چگالی، نیروی شکست ماکزیمم، انرژی شکست، ترکیبات فنولی، تانن، فیبر نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) و فیبر نامحلول در شوینده خنثی (NDF) پلتهای تولیدی اندازهگیری شد. همچنین برای اندازهگیری خواص مکانیکی پلتهای تولیدی از دستگاه آزمون مواد بیولوژیکی استفاده گردید. فراسنجههای اندازهگیری شده در پلتهای تولیدی با استفاده از آزمون T-Student مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که چگالی پلتهای تولیدی در دستگاه پلتزن صنعتی بیشتر از دستگاه طراحی شده بود (05/0≥P). انرژی شکست پلتهای تولیدی در دستگاه پلتزن طراحی شده بیشتر از دستگاه صنعتی بود (05/0≥P). میزان ترکیبات فنولی، تانن، ADF و NDF برای دستگاه پلتزن طراحی شده به ترتیب 19، 26، 12 و 10 درصد کمتر از دستگاه پلتزن صنعتی بود (05/0≥P). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت استفاده از دستگاه پلتزن طراحی شده موجب بهبود کیفیت و کاهش مواد ضد تغذیهای در پلتهای پوسته سبز پسته تولیدی میشود.