سیاوش منظوری؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان شاخصی برای انتخاب نشانگرها در کاهش اندازه پنلهای نشانگری کاربرد دارد. برای تخمین محتوای اطلاعاتی هر نشانگر، از آماره Fst رایت، آماره θ، آماره دلتا، آماره D، آماره Gst، آماره G'st، آماره G"st و آنالیز مؤلفه های اصلی استفاده گردید. در این مطالعه، از آماره لگاریتم نسبت درستنمایی برای انتخاب نشانگرها استفاده شد. با توجه به نتایج، همه روشهای انتخاب برای شناسایی نشانگرها دارای رفتار و عملکرد مشابهی بودند. تعداد نشانگرهای مشترک بین روشها حداقل 42 نشانگر و حداکثر 499 نشانگر SNP بود. به طور کلی، روش آماره Fst نیازمند تعداد کمتری از نشانگرها برای رسیدن به انتساب موفق بود. آمارههای G'st و G"st با بیش از 350 نشانگر برای دستیابی به 95% انتساب صحیح، عملکرد ضعیفی را نشان دادند. لازم به ذکر است که تنها با 60 نشانگر برتر، دستیابی به موفقیت بیش از 70 درصد امکان پذیر است. با توجه به نتایج، Fst جفتی رایت از سایر روشهای انتخاب SNP دارای عملکرد بهتری بود. نتایج حاصله منجر به ایجاد پنلهای انحصاری جهت شناسایی نژادهای متنوع میگردد که دارای اهمیت اقتصادی زیادی است.
حمیدرضا دادخواه؛ غلامرضا قربانی؛ فرزاد هاشمزاده؛ عباس رجایی راد
چکیده
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 0/8 ± 2/8 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس ...
بیشتر
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 0/8 ± 2/8 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش اختصاص داده شدند. تولید شیر خام در 21 روز اول شیردهی در گاوهای دریافت کننده بلوسهای کلسیمی نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (p=0/02 ). درصد چربی (p=0/01 ) و ماده جامد بدون چربی شیر (p=0/05 ) در گاوهای دریافت کننده بلوس، بیشتر بود. علاوه بر این، شیر تصحیح شده بر حسب انرژی و تصحیح شده بر حسب چربی نیز در گاوهای دریافت کننده بلوس کلسیمی بیشتر بود (p=0/03 ). غلظت پلاسمایی گلوکز و سرمی کلسیم و همچنین تغییرات وزن بدن تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. تعداد تلقیح به ازای آبستنی، فاصله تا اولین تلقیح پس از زایش و روزهای باز تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی نداشت (p>0/05). نتایج نشان داد استفاده از بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش تولید و ترکیبات شیر را بهبود داد، ولی تاثیری بر کلسیم سرم، تغییرات وزن بدن در 21 روز اول شیردهی و فراسنجههای تولید مثلی نداشت.
آمنه ناصری مقدم؛ محمد ابراهیم نوریان سرور؛ فردین هژبری
چکیده
اثر افزودن عصاره شیرینبیان (عصاره) بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری با استفاده از 28 راس بره نر مهربان با وزن 1/75±36/45 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرینبیان) و سه تیمار بهترتیب شامل جیره پایه+ ...
بیشتر
اثر افزودن عصاره شیرینبیان (عصاره) بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری با استفاده از 28 راس بره نر مهربان با وزن 1/75±36/45 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرینبیان) و سه تیمار بهترتیب شامل جیره پایه+ پنج، 10 و 25 میلیگرم عصاره شیرینبیان بهازای هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. جیره پایه برهها 30 درصد کاه و70 درصد کنسانتره بود که بهصورت مصرف در حد اشتها در اختیار دام قرار داده شد. برههای تغذیهشده با جیرههای حاوی 25 میلیگرم عصاره، افزایش وزن روزانه بیشتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (0/05>P). افزودن 25 میلیگرم عصاره سبب افزایش pH مایع شکمبه شد (0/05>P). کل گاز تولیدی در برههای دریافتکننده پنج و 25 میلیگرم عصاره بیشتر از سایر گروهها بود (0/05>P). تولید متان تحت تأثیر افزودن عصاره به جیره قرار نگرفت. تغییرات انرژی قابل متابولیسم، ماده آلی تجزیه شده و اسیدهای چرب فرّار برآوردشده در جیرههای حاوی پنج و 25 میلیگرم عصاره بیشتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). جمعیت کل پروتوزوآیی شکمبه و همچنین تعداد انتودینه با تغذیه جیرههای حاوی عصاره کاهش یافت (0/05>P)، اما شمار پروتوزوآیی ایزوتریشیدا افزایش یافت. براساس نتایج این پژوهش، افزودن 25 میلیگرم در کیلوگرم عصاره شیرینبیان به جیره، فرایند متابولیسم شکمبه و عملکرد برههای پرواری را بهبود بخشید، اما بر میزان تلفات انرژی به شکل متان اثری نداشت.
سینا آزاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ محمد هادی خبازان
چکیده
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع گلیسینات مس (2NRC-Gly) و 3- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع سولفات مس (2NRC-S) بود. تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما اثر متقابل تیمار در زمان نشان داد که در روزهای 60، 90 و 120 شیردهی، گاوهای تیمار 2NRC-Gly تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P) و گاوهای 2NRC-S در روز 90 و 120 شیردهی تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P). شمار سلولهای بدنی در گاوهای تیمار 2NRC-Gly نسبت به گاوهای NRC-S پایینتر بود (0/05 > P). بروز ورم پستان تحت بالینی در روز 15 شیردهی در تیمار 2NRC-Gly در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود (0/05 = P). تفاوتی در تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی بین تیمارها مشاهده نشد. فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر افزودن مس به شکل معدنی و آلی قرار نگرفتند، اما غلظت آلبومین سرم پس از زایش در گروه 2NRC-Gly نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت (0/05 > P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن مس بهویژه از منبع گلیسینات مس در سطح دو برابر توصیه NRC منجر به افزایش سطح آلبومین سرم، کاهش شمار سلولهای بدنی شیر و بروز ورم پستان تحت بالینی شد که میتواند نشاندهنده بهبود سلامت گاوهای دوره انتقال باشد.
علیرضا سلامی؛ سهیل میرحبیبی؛ مجتبی حقیقت؛ حمید رضا خدایی
چکیده
در این پژوهش، اثر اوره آهسته رهش بر صفات عملکردی و فراسنجههای خونی شیشکهای ماده و جایگزینی آن با کنجاله تخم پنبه با استفاده از تعداد 16 راس شیشک نژاد افشاری در چهار گروه آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد حاوی کنجاله پنبه دانه، 2)جیره حاوی چهار گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 4/45 درصد پروتئین خام جیره)، 3) جیره حاوی هشت گرم اوره آهسته ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر اوره آهسته رهش بر صفات عملکردی و فراسنجههای خونی شیشکهای ماده و جایگزینی آن با کنجاله تخم پنبه با استفاده از تعداد 16 راس شیشک نژاد افشاری در چهار گروه آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد حاوی کنجاله پنبه دانه، 2)جیره حاوی چهار گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 4/45 درصد پروتئین خام جیره)، 3) جیره حاوی هشت گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه(معادل 8/8 درصد پروتئین خام جیره) و 4) جیره حاوی 12 گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 13/3 درصد پروتئین خام جیره) به مدت 54 روز (دو هفته دوره عادت پذیری و چهل روز دوره پرواری) بررسی شد. وزن پایان دوره، مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی بررسی شد. در انتهای دوره از بره ها خونگیری شد و فراسنجههای پروتئین تام سرم، گلوکز، اوره، آلانین آمینوترانسفراز ، آسپارتات آمینوتراسنفراز، کلسترول، تری گلیسیرید، استروژن، آلبومین و LDL اندازه گیری شد. میزان پروتئین تام و آلبومین سرم در شیشک هائی که هشت یا 12 گرم اوره دریافت کردند کمتر از گوسفندان شاهد بود (p<0/05 ). سایر فراسنجههای خونی تحت تاثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفت. تفاوتی در وزن پایان دوره، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی بین تیمارها مشاهده نشد. بر اساس نتایج حاصل، می توان تا روزانه تا 12 گرم اوره آهسته رهش در جیره شیشک های ماده بدون تاثیر منفی بر عملکرد استفاده کرد.
علی رضا چگنی؛ بهروز یاراحمدی؛ محمد شاهوردی؛ محسن محمدی ساعی؛ میرحسن بیرانوند؛ علی رضا آقاشاهی؛ حسن فضائلی؛ امین کاظمی زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 0/25± 28/05 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 0/25± 28/05 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه بهصورت کاملاً مخلوط تهیه و دو بار در روز تعلیف شدند. در طول دوره آزمایش اختلاف معنیداری در وزن برهها در گروه شاهد و گروههایی که سطوح مختلف چغندر علوفهای در جیره آنها استفاده شده بود مشاهده نشد. تفاوت معنیداری در افزایش وزن روزانه در میان همه گروهها بجز برههائی که با جیره حاوی 20 درصد چغندر علوفهای تغذیه شدند، وجود نداشت. در گروهی که 30 درصد چغندر علوفهای دریافت کرده بود خوراک مصرفی در روز نسبت به سایر گروهها کمترین بود (P<0.05). ضریب تبدیل خوراک در بین گروههای آزمایشی تفاوتی معنیداری نداشت. تفاوتی در وزن کشتار برهها، وزن بدن بدون محتویات دستگاه گوارش، وزن لاشه گرم و سرد، فراسنجههای لاشه و همچنین افت لاشه در بین گروههای مختلف مشاهده نشد (P>0.05). تیمارهای آزمایشی اثری بر صفات بیوشیمیایی خون نداشتند، اما مصرف چغندر علوفهای باعث افزایش غلظت هموگلوبین خون شد (P<0.05). بر اساس نتایج حاصل، از چغندر علوفهای تا 30 درصد بدون تاثیر منفی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون در جیره برههای پرواری میتوان استفاده کرد.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ محمد اسدی؛ کتایون مهرانی
چکیده
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح مختلف پودر اوجی در میشها اثری بر وزن انتهای دوره، افزایش وزن روزانه، میزان کلسترول، گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین/گلوبولین خون نداشت. تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی، سبب کاهش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، افزایش رفتار مصرف تغذیهای و فعالیت نشخوار، افزایش مقدار اوره و تریگلیسرید خون شد (p>0/05). تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی سبب کاهش معنیدار جمیعت پروتوزوآ سه ساعت پس از خوراکدهی و افزایش pH شکمبه سه ساعت بعد از تغذیه صبح شد (p>0/05). غلظت آمونیاک شکمبه در میش هائی که 50 گرم پودر اوجی در روز دریافت کردند بیشتر از سایر تیمارها بود (p>0/05). بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن پودر گیاه اوجی تا سطح 50 گرم در روز به جیره میشهای دالاق، بر صفات عملکردی دام تأثیر معنیداری ندارد، همچنین بر جمعیت پروتوزوآیی و pH شکمبه اثر مثبتی نشان میدهد.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در مرحله نهایی رشد بررسی شد. در پایان دوره رشد، عملکرد ماده خشک26/8 تن در هکتار و ارتفاع گیاه 257 سانتیمتر بود. با افزایش سن گیاه، پروتئین خام کاهش و لیگنین در دیواره سلولی افزایش یافت (0/05 >P) و مقادیر آنها در مرحله پایانی رشد بهترتیب 88 و 63 گرم در کیلوگرم ماده خشک بود. تغییرات ترکیبات شیمیایی در طول رشد در ساقه بیشتر از برگ مشاهده شد. در طول دوره رشد کاهش قابلیت هضم برگ و ساقه منجر به کاهش قابلیت ماده خشک و ماده آلی علف نپیر بهترتیب از 782 به 649 و از 814 به 747 گرم در کیلوگرم ماده خشک شد (0/05 >P). میزان پتانسیل گاز تولیدی با افزیش سن گیاه کاهش داشت (0/05 >P). مراحل رشد تاثیری بر نرخ تخمیر تولید گاز و فاز تأخیر نداشت و بین سه مرحله رشد رویشی مورد مطالعه مقادیر آنها مشابه بود. بر اساس نتایج حاصل، علف نپیر با توجه به تولید بالای ماده آلی قابل هضم در هکتار و ارزش غذایی مناسب میتواند بهعنوان یک منبع علوفهای مطلوب در کشور استفاده شود.
محدثه اثنی عشری؛ حامد احمدی؛ فرید شریعتمداری؛ مصطفی لطفی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثرات چربی افزوده شده در مخلوطکن، پروتئین خام جیره و دمای حالت دهنده بر شاخص ماندگاری پلت، انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک با استفاده از ابزارهای مدلسازی محاسباتی بود که از 192 نمونه خوراک جوجههای گوشتی با سطوح مختلف چربی افزوده شده در مخلوطکن (چهار سطح) و پروتئین خام (چهار سطح) در اجزای خوراک و دماهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثرات چربی افزوده شده در مخلوطکن، پروتئین خام جیره و دمای حالت دهنده بر شاخص ماندگاری پلت، انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک با استفاده از ابزارهای مدلسازی محاسباتی بود که از 192 نمونه خوراک جوجههای گوشتی با سطوح مختلف چربی افزوده شده در مخلوطکن (چهار سطح) و پروتئین خام (چهار سطح) در اجزای خوراک و دماهای مختلف حالت دهنده (سه سطح) برای تعیین شاخص ماندگاری پلت، شاخص تصحیح شده ماندگاری پلت و انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک استفاده شد. برای تحلیل این دادهها مدلهای تابعیت خطی چندگانه و شبکهی عصبی مصنوعی مورد استفاده قرار گرفت. هر دو مدل ذکر شده توانایی پیشبینی مقدار شاخص ماندگاری پلت، شاخص تصحیح شده ماندگاری پلت و انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک را داشتند؛ اما دقت پیشبینی مدل شبکهی عصبی مصنوعی نسبت به مدل تابعیت خطی چندگانه برای هر سه خروجی بیشتر بود. با استفاده از مدل شبکهی عصبی مصنوعی بهینهسازی انجام شد که در این محاسبات برای رسیدن به بیشترین میزان ممکن کیفیت فیزیکی پلت و کمترین میزان ممکن انرژی الکتریکی مصرفی مقدار پروتئین خام، 20-20/5 درصد و دمای حالت دهنده، 85 درجه سلسیوس پیشبینی شد، اما میزان چربی برای بیشترین مقدار کیفیت فیزیکی پلت، یک درصد و برای کمترین مقدار انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید، چهار درصد پیشبینی شد. بر اساس نتایج حاصل، مدل شبکهی عصبی مصنوعی میتواند در شرایط کاربردی در پیشبینی دقیقتر مصرف برق و کیفیت خوراک تولید شده به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب در کارخانههای تولید خوراک کمک کند.
لیلی عبدعلی؛ سمیه سالاری؛ محمدرضا قربانی؛ شیما حسینی فر
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اندازه ذرات جو و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم بر عملکرد، سیستم ایمنی و قابلیت هضم ایلئومی با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس دورگه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×4 و با 8 تیمار و 5 تکرار از سن 1 تا 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع افزودنی (بدون افزودنی، آنزیم، مخمر ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی اندازه ذرات جو و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم بر عملکرد، سیستم ایمنی و قابلیت هضم ایلئومی با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس دورگه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×4 و با 8 تیمار و 5 تکرار از سن 1 تا 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع افزودنی (بدون افزودنی، آنزیم، مخمر اتولیز شده و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم) و اندازه ذرات جو (ریز،2 میلی متر و درشت، 8 میلی متر) بودند. افزودن مخمر اتولیز شده و آنزیم، باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک نسبت به تیمار بدون افزودنی گردید (p<0/05). مخمر اتولیز شده با اندازه ذرات درشت جو، سبب افزایش فاکتور بازدهی اروپایی، نسبت بازدهی انرژی و پروتئین نسبت به سایر تیمارها گردید (0/05>P). افزودن آنزیم چربی محوطهی بطنی را نسبت به سایر تیمارها کاهش داد (p<0/05). مخمر اتولیز شده بههمراه آنزیم باعث افزایش طول و درصد ماده خشک استخوان درشتنی نسبت به تیمار فاقد افزودنی شد (p<0/05). افزودن مخمر اتولیز شده بههمراه آنزیم پاسخ ایمنی را نسبت به سایر تیمارها بهبود بخشید (p<0/05). مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم، قابلیت هضم ایلئومی را نسبت به سایر تیمارها بهبود بخشید (05/0>P). مخمر اتولیز شده به تنهایی و بههمراه آنزیم باعث کاهش میزان pH بستر، نسبت به تیمار دریافت کنندهی آنزیم به تنهایی و تیمار فاقد افزودنی گردید (0/05>P). در مجموع، میتوان استفاده از مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم را در جیرههای حاوی جو جوجههای گوشتی توصیه نمود.