مقصد صحنه؛ عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی
چکیده
هدف: فرآوردههای فرعی حاصل از دانه ذرت در صنایع غذایی دارای ارزش تغذیهای قابلتوجهی بوده و یکی از ارزانترین و خالصترین منابع تولید مواد آلی جهت مصرف میباشند. در کارخانجات فرآوری ذرت از این غله، نشاسته، شربت قند و روغن استخراج میکنند. در استخراج نشاسته و تهیه گلوکز از ذرت، محصولاتی فرعی از آن حاصل میشود که جهت تغذیه دام ...
بیشتر
هدف: فرآوردههای فرعی حاصل از دانه ذرت در صنایع غذایی دارای ارزش تغذیهای قابلتوجهی بوده و یکی از ارزانترین و خالصترین منابع تولید مواد آلی جهت مصرف میباشند. در کارخانجات فرآوری ذرت از این غله، نشاسته، شربت قند و روغن استخراج میکنند. در استخراج نشاسته و تهیه گلوکز از ذرت، محصولاتی فرعی از آن حاصل میشود که جهت تغذیه دام مناسب میباشد. ازجمله این محصولات میتوان به جنین، سبوس، خیساب و گلوتن ذرت اشاره کرد. خیساب ذرت که طی فرایند آسیاب مرطوب دانه ذرت جهت استحصال نشاسته و روغن ذرت تولید میشود، یک مایع چسبناک با رنگ روشن تا قهوهای تیره است که دارای بویی شبیه به سیلو و pH اسیدی، حدود 86/3، میباشد که بهدلیل مناسببودن، قابلیت استفاده بهعنوان خوراک در نشخوارکنندگان و محتوای انرژی و پروتئین و غلظت پایین فیبر میتواند در تغذیه دام مورداستفاده قرار گیرد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف خیساب ذرت جایگزینشده با کنجاله سویا در جیره بر مصرف خوراک و فراسنجههای تخمیری شکمبه میشهای شیرده دالاق با استفاده از 21 رأس میش با سه شکم زایش (میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هفت تکرارانجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد، 2- جیرۀ حاوی 4 درصد خیساب ذرت در ماده خشک و 3- جیرۀ حاوی 8 درصد خیساب ذرت در ماده خشک بودند. در روز 40 آزمایش، مایع شکمبه قبل از خوراکدهی صبح (ساعت صفر) و در ساعتهای سه و شش بعد از خوراکدهی توسط لوله مری گرفته شد. مقدارpH محتویات شکمبه، نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، شمارش پروتوزوآ و تعیین غلظت اسیدهای چرب فرّار، از نمونههای سه ساعت بعد از خوراکدهی صبح استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد ماده خشک مصرفی با افزایش سطح خیساب ذرت افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در pH و جمعیت پروتوزوآی شکمبه در بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه با افزایش سطح خیساب ذرت افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در غلظت بوتیرات، ایزووالرات، والرات و نسبت استات به پروپیونات شکمبه در بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. اما، با افزایش سطح خیساب ذرت غلظت پروپیونات افزایش و غلظت استات و کل اسیدهای چرب فرّار در شکمبه کاهش یافت (05/0≥P). غلظت کلسترول خون در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری نداشت؛ اما غلظت پروتئین کل، نیتروژن اورهای، تریگلیسیرید و گلوگز خون با افزایش سطح خیساب ذرت در جیره افزایش یافت (05/0≥P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل، میتوان از خیساب ذرت بهعنوان یک منبع انرژی و پروتئین تا سطح 200 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی در جیره میشهای شیری استفاده نمود.
سیدموسی سعادت میرقدیم؛ مجید متقی طلب
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر افزودن مقادیر مختلف فیتاز (صفر، 500 و 2000FTU) و دو سطح مکمل فایتوژنیکی (صفر و 200 میلیگرم بر کیلوگرم خوراک) در دو سطح کلسیم (عادی=81/0، 72/0، 66/0؛ کاهشیافته=71/0، 62/0 و 56/0درصد برای مراحل مختلف پرورش) و فسفر (عادی=36/0، 32/0 و 29/0درصد؛ کاهشیافته=31/0، 27/0 و 24/0درصد برای مراحل مختلف پرورش) بر قابلیت هضم موادمغذی، ایمنی و برخی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر افزودن مقادیر مختلف فیتاز (صفر، 500 و 2000FTU) و دو سطح مکمل فایتوژنیکی (صفر و 200 میلیگرم بر کیلوگرم خوراک) در دو سطح کلسیم (عادی=81/0، 72/0، 66/0؛ کاهشیافته=71/0، 62/0 و 56/0درصد برای مراحل مختلف پرورش) و فسفر (عادی=36/0، 32/0 و 29/0درصد؛ کاهشیافته=31/0، 27/0 و 24/0درصد برای مراحل مختلف پرورش) بر قابلیت هضم موادمغذی، ایمنی و برخی فراسنجههای خونی با استفاده از 672 قطعه جوجهگوشتی نر یکروزه سویه راس-308 بهصورت آزمایش فاکتوریل 2×2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با دوازده تیمار و چهار تکرار انجام شد. افزودن فیتاز به جیره با کاهش کلسیم و فسفر سبب افزایش قابلیتهضم فسفر نسبت به جیره با سطح عادی کلسیم و فسفر شد (05/0P<). کاهش کلسیم و فسفر خوراک و افزودن مکمل فایتوژنیکی سبب بهبود قابلیت هضم موادمغذی (بهجز پروتئین) و عملکرد رشد شد (05/0P<). افزودن 2000FTU فیتاز سبب بهبود قابلیت هضم موادمغذی و عملکرد رشد، افزایش فسفر و کاهش کلسیم خون نسبت به سطح صفر و 500FTU فیتاز گردید (05/0P<). افزودن 2000FTU فیتاز به هر کیلوگرم خوراک سبب کاهش آنزیمهای آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز خون نسبت به سطح صفر و 500FTU و افزایش مجموع ایمونوگلوبولینهای سرم در 28 و 41 روزگی نسبت به سطح صفر شد (05/0P<). افزودن فیتاز و یا مکمل فایتوژنیکی سبب بهبود عیار آنتیبادی علیه نیوکاسل در 41 روزگی شد (05/0P<). براساس نتایج این پژوهش، 2000FTU فیتاز نسبت به مقدار 500FTU و همچنین افزودن مکمل فایتوژنیکی اثرات مثبتی بر قابلیت هضم موادمغذی، عملکرد رشد و ایمنی جوجههای گوشتی داشت.
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ جواد زارعی
چکیده
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر ...
بیشتر
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر سیر در روز، بهمدت 45 روز تغذیه شدند. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد که مصرف پودر سیر در برههای شیرخوار منجر به بهبود افزایش وزن روزانه، وزن نهایی و مصرف جیره آغازین شد (p<0/05)، اما اثر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک برههای شیرخوار نداشت. همچنین مصرف پودر سیر سبب افزایش معنیدار قابلیت هضم مواد مغذی (ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی) شد (p<0/05). استفاده از پودر سیر در برههای شیرخوار سبب بهبود قوام مدفوع و کاهش تعداد برههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای ابتلا به اسهال شد (05/0P<). با افزودن پودر سیر غلظت گلوکز و لیپوپروتئین با چگـالی زیاد خون افزایش یافت (p<0/05). پودر سیر منجر به کاهش سطح تریگلیسرید، کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی کم پلاسما شد (p<0/05). سطوح مختلف پودر سیر تفاوت معنیداری بر غلظت اوره، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین ایجاد نکرد. بهطور کلی، میتوان از پودر سیر تا سطح حداقل 1/5 گرم در روز بهعنوان افزودنی غذایی جهت بهبود عملکرد و سلامت برههای شیرخوار استفاده نمود.
علی رضا چگنی؛ بهروز یاراحمدی؛ محمد شاهوردی؛ محسن محمدی ساعی؛ میرحسن بیرانوند؛ علی رضا آقاشاهی؛ حسن فضائلی؛ امین کاظمی زاده
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 0/25± 28/05 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 0/25± 28/05 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه بهصورت کاملاً مخلوط تهیه و دو بار در روز تعلیف شدند. در طول دوره آزمایش اختلاف معنیداری در وزن برهها در گروه شاهد و گروههایی که سطوح مختلف چغندر علوفهای در جیره آنها استفاده شده بود مشاهده نشد. تفاوت معنیداری در افزایش وزن روزانه در میان همه گروهها بجز برههائی که با جیره حاوی 20 درصد چغندر علوفهای تغذیه شدند، وجود نداشت. در گروهی که 30 درصد چغندر علوفهای دریافت کرده بود خوراک مصرفی در روز نسبت به سایر گروهها کمترین بود (P<0.05). ضریب تبدیل خوراک در بین گروههای آزمایشی تفاوتی معنیداری نداشت. تفاوتی در وزن کشتار برهها، وزن بدن بدون محتویات دستگاه گوارش، وزن لاشه گرم و سرد، فراسنجههای لاشه و همچنین افت لاشه در بین گروههای مختلف مشاهده نشد (P>0.05). تیمارهای آزمایشی اثری بر صفات بیوشیمیایی خون نداشتند، اما مصرف چغندر علوفهای باعث افزایش غلظت هموگلوبین خون شد (P<0.05). بر اساس نتایج حاصل، از چغندر علوفهای تا 30 درصد بدون تاثیر منفی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون در جیره برههای پرواری میتوان استفاده کرد.
سید حامد موسوی علمداردهی؛ زربخت انصاری پیرسرائی؛ عیسی دیرنده؛ محمد کاظمی فرد
چکیده
تاثیر پودر و عصاره ریحان، بر عملکرد و ویژگی های لاشه، بیان نسبی ژن پروتئین شوک گرمایی (HSP70) و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار (هشت قطعه جوجه در هر تکرار)، به مدت 42 روزه بررسی شد. تیمارها شامل: 1- جیره پایه (شاهد)، ...
بیشتر
تاثیر پودر و عصاره ریحان، بر عملکرد و ویژگی های لاشه، بیان نسبی ژن پروتئین شوک گرمایی (HSP70) و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی با استفاده از 160 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار (هشت قطعه جوجه در هر تکرار)، به مدت 42 روزه بررسی شد. تیمارها شامل: 1- جیره پایه (شاهد)، 2- جیره پایه+ویتامین ث (250 میلی گرم در کیلوگرم دان)، 3- جیره پایه +25 میلی گرم پودر ریحان (درهر کیلوگرم دان)، 4- جیره پایه+50 میلی گرم پودر ریحان (در هر کیلوگرم دان)، 5- استفاده از عصاره ریحان (یک میلی لیتر در هر لیتر آب مصرفی) بود. خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، ویژگی های لاشه، فراسنجههای خونی و بیان نسبی ژن HSP70 در خون اندازه گیری شد. اثر تیمارها بر فراسنجه های خونی و ویژگی های لاشه معنی دار نبود. بیان نسبی ژن HSP70 در خون، در تمام تیمارها نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی داری داشت (0/05>P). بر اساس نتایج حاصل، پودر و عصاره ریحان اثرات منفی تنش گرمایی را در جوجه های گوشتی کاهش می دهد لذا استفاده از آن ها در جیره جوجه های گوشتی برای پیشگیری از تنش گرمایی توصیه می شود.
محمد حسین نعمتی؛ حسن الماسی؛ رضا معصومی؛ محمد حسین شهیر
چکیده
اثر استفاده از مکمل پروبیوتیک داخلی ( مولتیبهسیل)، وارداتی (بیوپلاس B2) و آنتیبیوتیک آویلامایسین برعملکرد، شاخصهای لیپیدی خون و ریختشناسی روده کوچک با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی نر راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 15 قطعه در هر تکرار از سن 11 تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- بدون افزودنی ...
بیشتر
اثر استفاده از مکمل پروبیوتیک داخلی ( مولتیبهسیل)، وارداتی (بیوپلاس B2) و آنتیبیوتیک آویلامایسین برعملکرد، شاخصهای لیپیدی خون و ریختشناسی روده کوچک با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی نر راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 15 قطعه در هر تکرار از سن 11 تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- بدون افزودنی (شاهد)، 2- جیره حاوی0/1 درصد پروبیوتیک تجاری بیوپلاس B2، 3- جیره حاوی 0/01 درصد آنتیبیوتیک آویلامایسین و تیمارهای 4 تا 6- بهترتیب جیرههای حاوی 0/05، 0/1 و 0/15 درصد پروبیوتیک مولتیبهسیل بودند. نتایج نشان داد که وزن بدن و ضریب تبدیل جوجه ها در جیره حاوی پروبیوتیک بیوپلاس B2 و آنتیبیوتیک بهتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). وزن بدن و ضریب تبدیل در پرندگانی که مولتیبهسیل به میزان 0/1 و 0/15 درصد دریافت کردند با پرندگانی که پروبیوتیک بیوپلاس دریافت کردند، تفاوت نداشتند. خوراک مصرفی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. پاسخ ایمنی همورال و شاخصهای ریختشناسی روده در پرندگانی که پروبیوتیک مولتیبهسیل در سطح 0/15 درصد دریافت کردند تفاوت معنیدار با گروه شاهد نشان نداد لیکن از نظر آماری توانست با گروههای دریافتکننده پروبیوتیک بیوپلاس و آنتیبیوتیک برابری کند. سطح LDL خون در تیمارهای پروبیوتیک بیوپلاس B2، آنتیبیوتیک و پروبیوتیک مولتیبهسیل 0/15 درصد کاهش معنیدار نشان داد (0/05>P). بهطور کلی، نتایج نشان داد که سطح 0/15 درصد پروبیوتیک مولتیبهسیل میتواند جایگزین مناسب برای پروبیوتیک بیوپلاس B2 و آنتیبیوتیک محرک رشد آویلامایسین در دوره رشد و پایانی جوجههای گوشتی باشد.
محمد امیدی زاده؛ فرشید خیری؛ مصطفی فغانی
چکیده
اثر سطوح کوآنزیم Q10 بر عملکرد، خصوصیات لاشه برخی فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی، خواص ارگانولپتیک گوشت و نمو دستگاه گوارش بلدرچینهای ژاپنی با استفاده از 605 قطعه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار و پنج تکرار از سن یک تا سن 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد منفی، شاهد، شاهد مثبت و سطوح 15، 30، 45، ...
بیشتر
اثر سطوح کوآنزیم Q10 بر عملکرد، خصوصیات لاشه برخی فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی، خواص ارگانولپتیک گوشت و نمو دستگاه گوارش بلدرچینهای ژاپنی با استفاده از 605 قطعه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار و پنج تکرار از سن یک تا سن 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد منفی، شاهد، شاهد مثبت و سطوح 15، 30، 45، 60، 75، 90، 105 و 210 میلیگرم/ کیلوگرم کوآنزیم Q10 در جیره بودند. در کل دوره آزمایش خوراک مصرفی، ضریب تبدیل و افزایش وزن روزانه محاسبه شدند. تیتر آنتیبادی علیه واکسن نیوکاسل و آنفولانزا و همچنین سوسپانسیون گلبول قرمز خون گوسفند در سن 30 روزگی اندازهگیری شدند. ضریب تبدیل در بلدرچینهای که جیره حاوی 210 میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 دریافت کردند از پرندگان شاهد منفی کمتر بود(p<0/01). با افزایش سطح کوآنزیم Q10، تیتر آنتیبادی علیه نیوکاسل و آنفولانزا و همچنین SRBC افزایش یافت(p<0/01). غلظت نیتروژن اورهی خون با مصرف جیره های حاوی کوآنزیم Q10 نسبت به تیمار شاهد منفی کاهش یافت(p<0/01). غلظت گلبولهای سفید و قرمز خون در بلدرچینهای تغذیه شده با جیره های حاوی کوآنزیم Q10 از بلدرچین های شاهد منفی بیشتر بود(p<0/01). عمق کریپتهای ناحیه ایلئوم از پرندگان شاهد منفی بیشتر بود(p<0/01). قرمزی و روشنایی گوشت در بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 210 میلیگرم/کیلوگرم کوآنزیم Q10 بهتر از پرندگان شاهد منفی بود(p<0/01). بر اساس نتایج این آزمایش افزودن کوآنزیم Q10 تا سطح 210 میلیگرم/کیلوگرم به جیره بلدرچین ژاپنی سبب بهبود عملکرد، فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی و خواص ارگانولپتیک گوشت می شود.
حسن لکزایی؛ فرزاد قنبری؛ جواد بیات کوهسار؛ آشور محمد قره باش
چکیده
این پژوهش بهمنظور مقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر سه تا چهار ماهه نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی- حرارتی مختلف انجام گرفت. آزمایش با چهار تیمار و شش تکرار و بهمدت 84 روز از اواسط مردادماه تا اوایل آبانماه انجام شد. براساس شاخص رطوبتی- حرارتی، برهها تا هفته هشتم آزمایش ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر سه تا چهار ماهه نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی- حرارتی مختلف انجام گرفت. آزمایش با چهار تیمار و شش تکرار و بهمدت 84 روز از اواسط مردادماه تا اوایل آبانماه انجام شد. براساس شاخص رطوبتی- حرارتی، برهها تا هفته هشتم آزمایش تحت تنش حرارتی خیلی شدید و شدید و پس از آن در شرایط عدم تنش حرارتی قرار داشتند (بهترتیب شاخص 25/6 و بالاتر از آن، 23/3 تا کمتر از 25/6 و کمتر از 22/2). در طی تنش حرارتی خیلی شدید، عملکرد تیمارها یکسان بود. در تنش حرارتی شدید عملکرد برههای دالاق و آمیخته دالاق- رومانف بهتر از برههای زل و آمیخته زل- رومانف بود (0/05> P). در شرایط عدم تنش، صفات عملکردی در آمیخته زل- رومانف کمتر از سایر نژادها بود (0/05> P). غلظت گلوکز و کلسترول خون در طی زمانی که برهها در معرض تنش حرارتی قرار داشتند کمتر از زمان عدم تنش بود ولی غلظت اوره خون در شرایط تنش حرارتی بیشتر شرایط عدم تنش بود (0/05>P). غلظت اسیدهای چرب غیر استریفه در میانه دوره یعنی هنگام تنش حرارتی شدید بیشتر از دوره تنش خیلی شدید و عدم تنش بود (0/05> P). براساس نتایج بهدستآمده برههای نژاد دالاق عملکرد پرواری بالاتری نسبت به نژاد زل و آمیخته آنها با نژاد رومانف بهویژه در شرایط تنش حرارتی خیلی شدید داشتند.
حسن شیرزادی؛ حسین ناصرمنش؛ علی خطیب جو؛ کامران طاهرپور؛ محمد اکبری قرایی
چکیده
هدف از این آزمایش، بررسی تأثیر اسانس گیاه آرتمیزیا آنوا و پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بهعنوان جایگزینی برای آنتیبیوتیک در تغذیه بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی بود. تعداد 180 قطعه بلدرچین تخمگذار ژاپنی 46 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار (نه قطعه جوجه در هر تکرار) تا سن 109 روزگی استفاده شدند. تیمارهای ...
بیشتر
هدف از این آزمایش، بررسی تأثیر اسانس گیاه آرتمیزیا آنوا و پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بهعنوان جایگزینی برای آنتیبیوتیک در تغذیه بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی بود. تعداد 180 قطعه بلدرچین تخمگذار ژاپنی 46 روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار (نه قطعه جوجه در هر تکرار) تا سن 109 روزگی استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره پایه بهعنوان گروه شاهد (فاقد افزودنی)، 2) جیره پایه + اکسیتتراسایکلین (ppm 200)، 3) جیره پایه + اسانس گیاه آرتمیزیا آنوا (ppm 200) و 4) جیره پایه + پروبیوتیک (CFU1011 × 02/4 در کیلوگرم جیره) بودند. در کل دوره پرورش، استفاده از پروبیوتیک در جیره، در مقایسه با تیمارهای شاهد و آرتمیزیا سبب افزایش معنیداری در توده تخم پرندگان شد (05/0P<). گروههای تغذیهشده با پروبیوتیک و آرتمیزیا در مقایسه با گروه دریافتکننده آنتیبیوتیک از نظر غلظت گلوکز، کلسترل و LDLکاهش معنیداری را نشان دادند (05/0P<). تعداد لمفوسیت در گروه تغذیهشده با جیره حاوی آرتمیزیا در مقایسه با گروههای دریافتکننده پروبیوتیک و آنتیبیوتیک کمتر بود ولی تعداد هتروفیلها بیشتری داشتند (05/0P<). تعداد گلبول سفید و نسبت هتروفیل به لمفوسیت در پرندگانی که آرتمیزیا دریافت کردند بیشتر از از سایر گروهها بود (05/0P<). بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس میتواند بهعنوان یک محرک رشد در تغذیه بلدرچینهای تخمگذار ژاپنی مورد استفاده قرار گیرد.
مختار فتحی؛ محمد حیدری
چکیده
پژوهشی به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره آبی شوید با 600 قطعه جوجه یکروزه شامل چهار تیمار شاهد (بدون افزودنی) و سطوح 5 ، 10 و 20 میلیلیتر عصاره آبی شوید در لیتر آب آشامیدنی با پنج تکرار برای هر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. در انتهای آزمایش (روز 42 آزمایش)، دو پرنده از هر قفس به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند قلب برداشته و وزن بطنهای راست ...
بیشتر
پژوهشی به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره آبی شوید با 600 قطعه جوجه یکروزه شامل چهار تیمار شاهد (بدون افزودنی) و سطوح 5 ، 10 و 20 میلیلیتر عصاره آبی شوید در لیتر آب آشامیدنی با پنج تکرار برای هر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. در انتهای آزمایش (روز 42 آزمایش)، دو پرنده از هر قفس به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند قلب برداشته و وزن بطنهای راست و چپ جداگانه محاسبه و شاخص آسیتی اندازهگیری شد. فراسنجههای فعالیت پلاسمایی آنزیمهای لاکتاتدهیدروژناز، آسپارتاتآمینوترانسفراز، آلانینآمینوترانسفراز و فراسنجههای وضعیت آنتیکسیدان شامل، سطح مالوندی-آلدئید، ظرفیت آنتیاکسیدانی کل پلاسما، آنزیمهای آنتیاکسیدانی گلوتاتیونپراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز اندازهگیری شدند. فراسنجههای افزایش وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که مصرف سطح پنج میلیلیتر عصاره آبی شوید در مقایسه با سایر گروهها، سبب افزایش معنیدار وزن و کاهش ضریب تبدیل خوراک، شاخص آسیتی و تلفات مرتبط با آسیت شد. هر سه سطح عصاره آبی شوید سبب کاهش گلوکز خون شدند. مصرف سطوح 10 و 20 میلیلیتر عصاره آبی شوید، سبب کاهش معنیدار تریگلیسیرید و افزایش لیپوپروتئین با دانسیته بالادر پلاسما شد. فعالیت آنزیم لاکتاتدهیدروژناز نیز به طور معنیداری تحت تاثیر سطوح مختلف عصاره آبی شوید کاهش یافت. هیچکدام از فراسنجههای آنتیاکسیدانی به طور معنیداری تحت تاثیر سطوح مختلف عصاره آبی شوید قرار نگرفتند. نتایج این تخقیق نشان داد سطح پنج میلیلیتر عصاره آبی شوید را به طور موفقیت آمیزی در جهت بهبود عملکرد وکاهش تلفات ناشی از آسیت در جوجههای گوشتی استفاده نمود.
محمد حیدریان؛ جواد بیات کوهسار؛ یوسف مصطفی لو؛ بلال صادقی؛ فرید مسلمی پور
چکیده
به منظور مقایسه تاثیر روشهای مختلف از شیرگیری بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی، فراسنجههای خونی و بازده اقتصادی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد به طور تصادفی به یکی از سه روش از شیرگیری: 1) بر اساس مقدار ماده خشک مصرفی، 2) بر اساس وزن و 3) بر اساس سن اختصاص داده شدند. ...
بیشتر
به منظور مقایسه تاثیر روشهای مختلف از شیرگیری بر مصرف خوراک، افزایش وزن، شاخصهای رشد اسکلتی، فراسنجههای خونی و بازده اقتصادی، از 24 رأس گوساله ماده هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. گوسالهها پس از تولد به طور تصادفی به یکی از سه روش از شیرگیری: 1) بر اساس مقدار ماده خشک مصرفی، 2) بر اساس وزن و 3) بر اساس سن اختصاص داده شدند. اندازهگیری ماده خشک مصرفی و ثبت نمره مدفوع به صورت روزانه و وزنکشی گوساله به صورت هفتگی و نمونه-گیری خون در سنین 21، 42، 60 و90 روزگی، سه ساعت پس از تغذیه صبح، انجام شد. نتایج نشان داد که بین روشهای از شیرگیری از نظر میانگین سن از شیرگیری و مصرف شیر اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0P). از نظر هزینه شیر مصرفی و هزینه کل (شیر+ خوراک) و هزینه خوراک به ازاء هر کیلوگرم افزایش وزن روزانه بین گروهها اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0>P)، به طوری که از شیرگیری بر اساس مصرف خوراک در مقایسه با از شیرگیری بر اساس وزن و سن سبب صرفهجویی به ترتیب30000 و 60000 ریالی در هزینه خوراک به ازاء افزایش هر کیلوگرم وزن شد. به طور کلی، رشد و عملکرد مشابه به همراه کاهش در هزینههای پرورش گوسالهها نشان میدهد که از شیرگیری بر اساس مصرف ماده خشک میتواند سودمند باشد.
بهریه شاهی؛ رسول پیرمحمدی؛ عبدالرحمان امینی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی آثار سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیتهای خونی و تخمیر شکمبهای در گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور، چهار اساس گوسالة نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن 20±650 کیلوگرم) برای پنج دورة هفدهروزه و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی چرخشی به پنج جیرة آزمایشی شامل ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی آثار سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیتهای خونی و تخمیر شکمبهای در گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور، چهار اساس گوسالة نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن 20±650 کیلوگرم) برای پنج دورة هفدهروزه و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی چرخشی به پنج جیرة آزمایشی شامل شاهد با سطوح 600، 800 و 1000 میلیگرم در روز اسانس لیموترش و شاهد با 300 میلیگرم در روز موننسین اختصاص داده شد. قابلیت هضم ظاهری مادة آلی در جیرة حاوی 1000 میلیگرم در روز اسانس لیموترش از سایر تیمارها بالاتر بود (05/0P<). تیمارهای آزمایشی بر قابلیت هضم مادة خشک، پروتئین خام، چربی خام، فیبر نامحلول در شویندة خنثی و فیبر نامحلول در شویندة اسیدی اثری نداشت. اثر تیمارها بر غلظت گلوکز، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا، آلبومین، پروتئین کل، کراتینین، تریگلیسیرید و اوره معنادار نبود، ولی میزان کلسترول و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات در سرم تیمار شاهد بیش از سایر تیمارها بود (05/0P<). غلظت پروپیونات در مایع شکمبة حیواناتی که 1000 میلیگرم اسانس لیموترش دریافت کردند نسبت به تیمار شاهد بیشتر ولی غلظت بوتیرات آنها از تیمار شاهد کمتر بود (05/0P<). نتایج آزمایش نشان داد که افزودن 1000 میلیگرم اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مادة آلی، خصوصیات تخمیری شکمبه و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات خون گوسالههای نر هلشتاین تأثیر مثبت دارد.
فرزانه رحیمی نیت؛ شکوفه غضنفری؛ سید داود شریفی
چکیده
در این آزمایش، تأثیرات سطوح گوناگون اسانس درمنۀ دشتی (صفر، 100، 200، و 300 میلیگرم بر کیلوگرم جیره) و آنتیبیوتیک بر عملکرد و برخی فراسنجههای خونی در جوجه های گوشتی با استفاده از 200 قطعه جوجۀ یکروزه رأس 308 در یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار بررسی شد. در کل دوره، پرندگانی که جیرۀ حاوی 300 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس ...
بیشتر
در این آزمایش، تأثیرات سطوح گوناگون اسانس درمنۀ دشتی (صفر، 100، 200، و 300 میلیگرم بر کیلوگرم جیره) و آنتیبیوتیک بر عملکرد و برخی فراسنجههای خونی در جوجه های گوشتی با استفاده از 200 قطعه جوجۀ یکروزه رأس 308 در یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار بررسی شد. در کل دوره، پرندگانی که جیرۀ حاوی 300 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس درمنۀ دشتی دریافت کردند، افزایش وزن بیشتری در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی داشتند (05/0P<). نامناسبترین ضریب تبدیل متعلق به پرندگان شاهد بود و از این نظر، تفاوت معنیداری با پرندگان تغذیهشده با جیرههای حاوی 100 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس درمنۀ دشتی داشتند (05/0P<). تعداد گلبولهای سفید در پرندگانی که با جیرۀ حاوی 100 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس درمنۀ دشتی تغدیه شدند، در مقایسه با سایر پرندگان بالاتر بود (05/0P<). پرندگان تغذیهشده با جیره های حاوی 100 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس درمنۀ دشتی، گلبولهای قرمز بیشتری در مقایسه با سایر پرندگان داشتند (05/0P<). در این تحقیق، افزودن اسانس درمنۀ دشتی بهمیزان 300 میلیگرم بر کیلوگرم به جیرۀ جوجه های گوشتی موجب بهبود عملکرد میشود و میتواند جایگزینی مناسب برای آنتیبیوتیکهای محرک رشد در نظر گرفته شود.