جواد محمدمرادی؛ علی اکبر خادم؛ سید احمد حسینی؛ آرش وشکینی؛ علی اسدی الموتی؛ عبدالله محمدی سنگ چشمه
چکیده
غلظتهای صفر تا 200 میکرومولار اسید آلفا-لینولنیک (آلفالین) برای مطالعة اثر این اسید چرب بر بلوغ هستهای اووسایتها تعیین شد. اووسایتهای بز در حضور غلظتهای صفر (شاهد)، 10، 50، 100 و 200 میکرومولار آلفالین برای بلوغ کشت داده شدند. بیشترین درصد بلوغ برونتنی با افزودن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت اووسایتها حاصل شد (05/0P<). پس از پارتنوژنز/ ...
بیشتر
غلظتهای صفر تا 200 میکرومولار اسید آلفا-لینولنیک (آلفالین) برای مطالعة اثر این اسید چرب بر بلوغ هستهای اووسایتها تعیین شد. اووسایتهای بز در حضور غلظتهای صفر (شاهد)، 10، 50، 100 و 200 میکرومولار آلفالین برای بلوغ کشت داده شدند. بیشترین درصد بلوغ برونتنی با افزودن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت اووسایتها حاصل شد (05/0P<). پس از پارتنوژنز/ لقاح برونتنی اووسایتها، درصد تسهیم و درصد تولید بلاستوسیست اووسایتها نیز در روزهای سوم و هشتم پس از کشت ثبت شد. میزان آپاپتوز سلولهای بلاستوسیست نیز ارزیابی شد. پس از پارتنوژنز، درصد تسهیم اووسایتهایی که محیط کشت آنها حاوی50 میکرومولار آلفالین بود تفاوتی با شاهد نداشت، ولی درصد تولید بلاستوسیستها در این گروه بالاتر بود (05/0P<). پس از لقاح برونتنی، درصد تسهیم و درصد تولید بلاستوسیست گروه 50 میکرومولار آلفالین بیشتر از گروه شاهد بود (05/0P<). همچنین، بلاستوسیستهای گروه 50 میکرومولار آلفالین، سلولهای بیشتر و آپوپتوز سلولی کمتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند (05/0P<). نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه کردن 50 میکرومولار آلفالین به محیط کشت بلوغ برونتنی اووسایتهای بز راندمان بلوغ هستهای، درصد تسهیم، درصد تولید بلاستوسیست و کیفیت آنها را افزایش میدهد.
بهریه شاهی؛ رسول پیرمحمدی؛ عبدالرحمان امینی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی آثار سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیتهای خونی و تخمیر شکمبهای در گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور، چهار اساس گوسالة نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن 20±650 کیلوگرم) برای پنج دورة هفدهروزه و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی چرخشی به پنج جیرة آزمایشی شامل ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی آثار سطوح مختلف اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مواد مغذی، متابولیتهای خونی و تخمیر شکمبهای در گوسالههای نر هلشتاین بود. به این منظور، چهار اساس گوسالة نر هلشتاین فیستولهگذاری شده (میانگین وزن بدن 20±650 کیلوگرم) برای پنج دورة هفدهروزه و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی چرخشی به پنج جیرة آزمایشی شامل شاهد با سطوح 600، 800 و 1000 میلیگرم در روز اسانس لیموترش و شاهد با 300 میلیگرم در روز موننسین اختصاص داده شد. قابلیت هضم ظاهری مادة آلی در جیرة حاوی 1000 میلیگرم در روز اسانس لیموترش از سایر تیمارها بالاتر بود (05/0P<). تیمارهای آزمایشی بر قابلیت هضم مادة خشک، پروتئین خام، چربی خام، فیبر نامحلول در شویندة خنثی و فیبر نامحلول در شویندة اسیدی اثری نداشت. اثر تیمارها بر غلظت گلوکز، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا، آلبومین، پروتئین کل، کراتینین، تریگلیسیرید و اوره معنادار نبود، ولی میزان کلسترول و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات در سرم تیمار شاهد بیش از سایر تیمارها بود (05/0P<). غلظت پروپیونات در مایع شکمبة حیواناتی که 1000 میلیگرم اسانس لیموترش دریافت کردند نسبت به تیمار شاهد بیشتر ولی غلظت بوتیرات آنها از تیمار شاهد کمتر بود (05/0P<). نتایج آزمایش نشان داد که افزودن 1000 میلیگرم اسانس لیموترش بر قابلیت هضم مادة آلی، خصوصیات تخمیری شکمبه و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات خون گوسالههای نر هلشتاین تأثیر مثبت دارد.
نسرین حسین پور؛ محمدعلی نوروزیان؛ احمد افضل زاده
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثر منابع مختلف مکمل آلی و معدنی مس بر فراسنجههای تولید گاز و قابلیت هضم مواد مغذی در برههای نر زندی انجام شد. در آزمایش اول، هجده راس برة نر (میانگین وزن 62/1±53/17 کیلوگرم) در قالب طرحی کاملاً تصادفی در سه گروه شش راسی، در جایگاههای انفرادی به مدت هفتاد روز پروار شدند. تیمارها شامل شاهد (جیرة پایة بدون ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثر منابع مختلف مکمل آلی و معدنی مس بر فراسنجههای تولید گاز و قابلیت هضم مواد مغذی در برههای نر زندی انجام شد. در آزمایش اول، هجده راس برة نر (میانگین وزن 62/1±53/17 کیلوگرم) در قالب طرحی کاملاً تصادفی در سه گروه شش راسی، در جایگاههای انفرادی به مدت هفتاد روز پروار شدند. تیمارها شامل شاهد (جیرة پایة بدون مکمل مس)، جیرة پایه به همراه 10 میلیگرم مس در کیلوگرم مادة خشک جیره به شکل پروتئینات و جیرة پایه به همراه 10 میلیگرم مس در کیلوگرم مادة خشک جیره به شکل سولفات بود. تغذیة برهها با جیرههای حاوی مکمل مس میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک مصرفی را بهبود بخشید، ولی تأثیری بر مصرف خوراک نداشت. قابلیت هضم مادة خشک، مادة آلی، پروتئین خام و ADF در برههایی که از جیرة مکمل شده با مس آلی تغذیه شدند، نسبت به برههای سایر تیمارها بیشتر بود (01/0P<). در آزمایش دوم، میزان انرژی سوختوسازی جیرههای آزمایش اول برآورد و تأثیر منبع مس بر فراسنجههای تولید گاز بررسی شد. نرخ تولید گاز (c) در بین تیمارهای آزمایشی معنادار نبود اما پتانسیل تولید گاز (b) در تیمارهای حاوی مکمل مس بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0P<). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن مکمل مس به شکل آلی به جیرة برههای پرواری از طریق بهبود قابلیت هضم مواد مغذی باعث بهبود عملکرد میشود.
فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ سمیرا امیدی کیا؛ حمیدرضا میرزایی؛ مهران مهری
چکیده
به منظور بررسی تأثیر افزودن پودر برگ مریمگلی (Salvia mirzayanii) به جیره در عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن نسبی اندامهای داخلی و جمعیت میکروبی رودههای کور جوجههای گوشتی آزمایش انجام شد. تعداد 200 قطعه جوجة گوشتی یکروزه با پنج سطح مریمگلی (صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد) در دامنة سنی یک تا 42روزگی تغذیه شدند. در دورة سنی یک تا 21روزگی، پرندگانی که 1 ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر افزودن پودر برگ مریمگلی (Salvia mirzayanii) به جیره در عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن نسبی اندامهای داخلی و جمعیت میکروبی رودههای کور جوجههای گوشتی آزمایش انجام شد. تعداد 200 قطعه جوجة گوشتی یکروزه با پنج سطح مریمگلی (صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد) در دامنة سنی یک تا 42روزگی تغذیه شدند. در دورة سنی یک تا 21روزگی، پرندگانی که 1 درصد پودر برگ مریمگلی در جیرة خود دریافت کردند، مصرف خوراک و افزایش وزن کمتر و ضریب تبدیل بالاتری داشتند (05/0>P). در دورة سنی 22 تا 42روزگی و کل دورة پرورش (یک تا 42روزگی) ضریب تبدیل غذایی در پرندگان تغذیهشده با جیرة حاوی 5/0 درصد پودر برگ مریمگلی، در مقایسه با گروه شاهد بهطور معناداری کاهش یافت (05/0>P). بازده لاشه و وزن نسبی عضلة سینه در پرندگان تغذیه شده با جیرة حاوی 1 درصد برگ مریمگلی کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک در رودههای کور پرندگانی که جیرة حاوی 25/0 و 5/0 درصد مریمگلی مصرف کردند، در مقایسه با پرندگان شاهد افزایش یافت (05/0>P). تغذیة جیرههای حاوی سطوح بالاتر از 5/0 درصد مریمگلی، جمعیت کلیفرمها را در رودههای کور نسبت به پرندگان شاهد کاهش داد (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن 5/0 درصد پودر برگ مریمگلی به جیرة جوجههای گوشتی، ضمن بهبود ترکیب فلور میکروبی رودههای کور، عملکرد رشد را بهبود میبخشد.
حمید رضا خواجوی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ حامد احمدی
چکیده
به منظور ارزیابی اثر تغذیة سطوح مختلف مکمل ورمیهوموس (به منزلة منبع اسید هیومیک) بر عملکرد جوجة گوشتی، آزمایشی با استفاده از ۲۴۰ قطعه جوجة گوشتی (راس ۳۰۸) در قالب طرحی کاملاً تصادفی با چهار تیمار (شامل سطوح صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد ورمیهوموس) و پنج تکرار و تعداد دوازده قطعه جوجه در هر تکرار به مدت 42 روز اجرا شد. اثر تیمارهای آزمایشی بر عملکرد، ...
بیشتر
به منظور ارزیابی اثر تغذیة سطوح مختلف مکمل ورمیهوموس (به منزلة منبع اسید هیومیک) بر عملکرد جوجة گوشتی، آزمایشی با استفاده از ۲۴۰ قطعه جوجة گوشتی (راس ۳۰۸) در قالب طرحی کاملاً تصادفی با چهار تیمار (شامل سطوح صفر، 5/0، 1 و 5/1 درصد ورمیهوموس) و پنج تکرار و تعداد دوازده قطعه جوجه در هر تکرار به مدت 42 روز اجرا شد. اثر تیمارهای آزمایشی بر عملکرد، بازده لاشه، وزن نسبی اندامهای داخلی، غلظت کلسیم و فسفر سرم و میزان خاکستر استخوان درشتنی معنادار نبود. افزایش سطح ورمیهوموس تا 1 درصد جیره باعث کاهش خطیpH گوشت سینه شد (05/0>P)، اما در سطح 5/1 درصد pH را افزایش داد. سطوح 1 و 5/1 درصد مکمل ورمیهوموس در جیره مقدار pH گوشت ران را در مقایسه با گروههای شاهد و 5/0 درصد افزایش داد (01/0P<). غلظت مالون دیآلدئید در گوشت ران تازه و نگهداری شده با افزایش سطح مکمل ورمیهوموس در جیره به طور خطی کاهش یافت، اما در گوشت سینه به صورت درجة دو تغییر کرد (01/0P<). با افزایش سطح مکمل ورمیهوموس در جیره، میزان ظرفیت نگهداری آب به طور خطی افزایش یافت (01/0P<). افزودن 1 درصد ورمیهوموس در جیره، سبب بهبود رنگ، بو، آبداری و پذیرش کلی عضلة سینه در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0P<)، اما بر صفات حسی گوشت ران اثر نداشت. براساس نتایج تحقیق حاضر، تغذیة مکمل ورمیهوموس تا سطح 1 درصد جیره بدون کاهش عملکرد سبب بهبود کیفیت، طعم و مزة گوشت سینه میشود.
ایران خدادادی؛ طاهره محمدآبادی؛ مرتضی چاجی؛ محسن ساری
چکیده
این آزمایش برای بررسی اثر سطوح گوناگون پنیرک (صفر، 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفۀ آتریپلکس) بر تجزیهپذیری و فراسنجههای تخمیر علوفۀ آتریپلکس در شتر تککوهانه انجام گرفت. فراسنجههای تخمیر با تکنیک تولید گاز و قابلیت هضم آزمایشگاهی با روش هضم دومرحلهای بهکمک دو نفر شتر تککوهانۀ مادۀ دوساله دارای فیستولای شکمبه اندازهگیری ...
بیشتر
این آزمایش برای بررسی اثر سطوح گوناگون پنیرک (صفر، 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفۀ آتریپلکس) بر تجزیهپذیری و فراسنجههای تخمیر علوفۀ آتریپلکس در شتر تککوهانه انجام گرفت. فراسنجههای تخمیر با تکنیک تولید گاز و قابلیت هضم آزمایشگاهی با روش هضم دومرحلهای بهکمک دو نفر شتر تککوهانۀ مادۀ دوساله دارای فیستولای شکمبه اندازهگیری شد. افزودن پنیرک در دو سطح 40 و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفه موجب افزایش معنیدار حجم گاز تولیدی از علوفۀ آتریپلکس شد (05/0>P)، ولی ثابت نرخ تولید گاز تحت تأثیر افزودن پنیرک قرار نگرفت. اضافهکردن پنیرک (60 میلیگرم در کیلوگرم) به آتریپلکس میزان عامل جداکننده، تولید تودۀ میکروبی، راندمان تولید تودۀ میکروبی، و مادۀ آلی واقعاً هضمشده را بهطور معنیداری کاهش داد (05/0>P). افزودن 40 و 60 میلیگرم در کیلوگرم پنیرک به علوفۀ آتریپلکس pH محیطهای کشت را کاهش داد (05/0>P). در مقایسه با تیمار شاهد بالاترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط به تیمار حاوی 20 میلیگرم در کیلوگرم پنیرک (73/11 میلیگرم در 100 میلیلیتر) بود (05/0>P). همچنین این تیمار بیشترین هضمپذیری NDF را در مقایسه با تیمار شاهد داشت (05/0>P). افزودن پنیرک در سطوح 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم به آتریپلکس موجب افزایش تراکم گونههای پروتوزوئرها در زمانهای 12 و 24 ساعت در مقایسه با 48 ساعت انکوباسیون شد (05/0>P). گونههای دیپلودینیوم کملی، دیپلودینیوم مگی، اپیدینیوم ایکوداتوم، و یودیپلودینیوم مگی در تیمارهای حاوی پنیرک تراکم بالاتری داشتند (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، تخمیر بالای پنیرک میتواند به بهبود قابلیت هضم و تولید گاز علوفۀ آتریپلکس در جیرۀ شتر تککوهانه بیانجامد.
حسین غلامی؛ محمدرضا کیانزاد
چکیده
برای انجام پژوهش حاضر، از تعداد 200 راس میش نژاد زل دو تا چهارساله، بهصورت پرورش خالص زل و تلاقی استفاده شد. 30 راس برۀ نر و 30 راس برۀ ماده (خالص و آمیخته) حاصل از میشها، در گروههای مجزا برای سه دورۀ 75، 100، و 125 روزه پروار شدند. در انتهای هر دورۀ پروار، 10 راس بره از هر جنس ذبح و لاشه آنها تفکیک شد. تفاوتی بین برههای خالص زل و تلاقی شال×زل ...
بیشتر
برای انجام پژوهش حاضر، از تعداد 200 راس میش نژاد زل دو تا چهارساله، بهصورت پرورش خالص زل و تلاقی استفاده شد. 30 راس برۀ نر و 30 راس برۀ ماده (خالص و آمیخته) حاصل از میشها، در گروههای مجزا برای سه دورۀ 75، 100، و 125 روزه پروار شدند. در انتهای هر دورۀ پروار، 10 راس بره از هر جنس ذبح و لاشه آنها تفکیک شد. تفاوتی بین برههای خالص زل و تلاقی شال×زل و همچنین بین برههای نر و ماده، از نظر بازده لاشه، درصد گوشت لخم، و درصد استخوان در دورههای متفاوت پروار، مشاهده نشد. در هر سه دورۀ پروار، درصد چربی لاشه در برههای نر زل و مادۀ شال×زل کمتر از سایر گروهها بود (05/0P<). وزن شیرگیری برههای آمیخته و وزن آنها در انتهای دورۀ پروار بهترتیب 22 و 26 درصد بیشتر از برههای خالص زل بود (05/0P<). در شرایط پرورش صنعتی این آزمایش، با تیمار برههای زل خالص، 5382 کیلوگرم و در تیمار برههای آمیخته (شال×زل) 6774 کیلوگرم وزن زنده تولید شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که پرورش برههای نژاد خالص زل و یا آمیختههای آن در شرایط صنعتی (متمرکز) اقتصادی و به سود دامدار خواهد بود.
مرتضی عالمی؛ فیروز صمدی؛ صبا صمدی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر پودر برگ کنگرفرنگی و ویتامین E بر عملکرد، وزن نسبی اندامهای داخلی، و برخی فراسنجههای خون، از 240 قطعه بلدرچین یکروزه در چهار تیمار شامل جیرۀ پایه (شاهد)، جیرۀ پایۀ مکملشده با سطوح 5/1 و سه درصد پودر برگ کنگرفرنگی، و جیرۀ پایۀ مکملشده با 300 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E با چهار تکرار و 15 پرنده در هر تکرار ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر پودر برگ کنگرفرنگی و ویتامین E بر عملکرد، وزن نسبی اندامهای داخلی، و برخی فراسنجههای خون، از 240 قطعه بلدرچین یکروزه در چهار تیمار شامل جیرۀ پایه (شاهد)، جیرۀ پایۀ مکملشده با سطوح 5/1 و سه درصد پودر برگ کنگرفرنگی، و جیرۀ پایۀ مکملشده با 300 میلیگرم در کیلوگرم ویتامین E با چهار تکرار و 15 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. افزایش وزن پرندگانی که در جیره ویتامین E دریافت کردند، از سایر تیمارها بیشتر بود (05/0P<). در کل دورۀ پرورش، تفاوت افزایش وزن پرندگانی که با جیرههای حاوی کنگرفرنگی تغذیه شدند، با پرندگان شاهد معنیدار نبود. پرندگانی که جیرۀ حاوی سه درصد پودر برگ کنگرفرنگی دریافت کردند، ضریب تبدیل خوراک بالاتری داشتند (05/0P<). غلظتهای آلبومین و HDL سرم خون پرندگانی که با جیرۀ حاوی 5/1 درصد پودر برگ کنگرفرنگی تغذیه شدند، از سایر تیمارها بیشتر بود (05/0P<). باتوجه به نتایج این تحقیق، استفاده از پودر برگ کنگرفرنگی تا سه درصد جیرۀ بلدرچین، تأثیر منفی بر میزان مصرف خوراک و افزایش وزن در کل دورۀ پرورش (1-42روزگی) ندارد. استفاده از 300 میلیگرم در کیلوگرم ویتامینE در جیرۀ بلدرچین ژاپنی سبب بهبود عملکرد رشد در سه هفته اول دورۀ پرورش میشود.
پروین سعیدی؛ صالح طباطبائی وکیلی؛ سمیه سالاری؛ خلیل میرزاده؛ مهدی زارعی
چکیده
به منظور بررسی اثر افزودن سیاهدانه به جیره در عملکرد، پاسخ ایمنی و برخی فراسنجههای خونی، از 192 قطعه جوجة یکروزة سویة راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و دوازده مشاهده در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح افزایشی صفر (تیمار شاهد)، 4/0، 8/0 و 2/1 درصد سیاهدانه بود. در دورة رشد و کل دورة پرورش، وزن ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر افزودن سیاهدانه به جیره در عملکرد، پاسخ ایمنی و برخی فراسنجههای خونی، از 192 قطعه جوجة یکروزة سویة راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و دوازده مشاهده در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح افزایشی صفر (تیمار شاهد)، 4/0، 8/0 و 2/1 درصد سیاهدانه بود. در دورة رشد و کل دورة پرورش، وزن بدن در پرندگانی که جیرة حاوی 4/0 و 8/0 درصد سیاهدانه مصرف کردند، بیشتر از پرندگان شاهد بود (P<0/05). افزودن سیاهدانه به جیره اثری بر مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی در دورههای آغازین، رشد و کل دورة پرورش نداشت. وزن بورس فابرسیوس و تیموس در پرندگانی که 4/0 و 8/0 درصد سیاهدانه در جیرة خود دریافت کردند، بیشتر از پرندگان شاهد بود (P<0/05). وزن کبد در پرندگان مربوط به تیمار 4/0 درصد سیاهدانه بیشتر از شاهد بود (P<0/05). افزودن سیاهدانه به جیره باعث کاهش معنادار غلظت گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول و LDL و افزایش میزان HDL سرم خون شد (P<0/05). در پرندگانی که در جیرة خود سیاهدانه دریافت کردند تعداد گلبولهای سفید افزایش و نسبت هتروفیل: لنفوسیت کاهش یافت (P<0/05). توان آنتیاکسیدانی تام پلاسمای خون در پرندگانی که 4/0 و 8/0 درصد سیاهدانه دریافت کردند، بیشتر از شاهد بود (P<0/05). بهطور کلی، استفاده از سیاهدانه تا سطح 8/0 درصد در جیره، ضمن بهبود عملکرد، فعالیت سیستم ایمنی و توان آنتیاکسیدانی تام خون جوجههای گوشتی را افزایش میدهد.
حسین منافی راثی؛ محمد چمنی؛ سلمان افشار
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی تولید آنزیمهای هضمکنندة الیاف در شکمبه و روشهای مختلف استخراج و تغلیظ آنها از محتویات شکمبة دامهای کشتارشده انجام شد. به همین منظور، از دو روش هوموژنسازی و سونیکیشن برای آزادسازی آنزیمهای متصل به مواد جامد محتویات شکمبه و از روشهای رسوب دادن پروتئینها با اتانل، تریکلرو استیک اسید و سولفات ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی تولید آنزیمهای هضمکنندة الیاف در شکمبه و روشهای مختلف استخراج و تغلیظ آنها از محتویات شکمبة دامهای کشتارشده انجام شد. به همین منظور، از دو روش هوموژنسازی و سونیکیشن برای آزادسازی آنزیمهای متصل به مواد جامد محتویات شکمبه و از روشهای رسوب دادن پروتئینها با اتانل، تریکلرو استیک اسید و سولفات آمونیم، همچنین خشک کردن با برودت به منظور تغلیظ آنزیمهای هضمکنندة الیاف استفاده شد. به منظور بررسی اثر دما و مدت زمان نگهداری بر فعالیت آنزیمها از روشهای نگهداری در نیتروژن مایع، فریزر 70- و 20- درجة سانتیگراد استفاده شد. میانگین فعالیت ویژة آنزیمهای سلولاز و زایلاناز به ترتیب 5/7 و 5/16 واحد به ازای هر میلیگرم پروتئین موجود در محلول بود. میزان آزادسازی و استخراج آنزیم از محتویات شکمبه در روش هوموژنسازی بیشتر از روش سونیکیشن بود. فعالیت و بازیافت آنزیمها در روشهای تغلیظ با برودت و رسوب دادن با سولفات آمونیم بیشتر بود. روش نیتروژن مایع برای نگهداری طولانیمدت و روش فریزر 70- برای نگهداری میانمدت مناسبتر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که محتویات شکمبة دامهای کشتارشده منبع مناسبی از آنزیمهای هضمکنندة الیاف گیاهی است و میتوان با بهکارگیری روشهای استخراج و تغلیظ مناسب از آنها استفاده کرد.