امیر احمدی خطیر؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ محمد اسدی
چکیده
هدف: تنشگرمایی یکی از مهمترین عوامل تنشزا در دامها بهشمار میرود که تأثیرات منفی بر تولید، سلامت، رشد و بهرهوری دامها دارد. دما بههمراه رطوبت بالا منجر به عدم تعادل بین خروجی حرارت متابولیک در بدن حیوان و اتلاف آن به محیط اطراف گشته و سبب تنش گرمایی میشود. یکی از راهکارهای بهینهسازی شرایط تولیدی و سلامت دام، ...
بیشتر
هدف: تنشگرمایی یکی از مهمترین عوامل تنشزا در دامها بهشمار میرود که تأثیرات منفی بر تولید، سلامت، رشد و بهرهوری دامها دارد. دما بههمراه رطوبت بالا منجر به عدم تعادل بین خروجی حرارت متابولیک در بدن حیوان و اتلاف آن به محیط اطراف گشته و سبب تنش گرمایی میشود. یکی از راهکارهای بهینهسازی شرایط تولیدی و سلامت دام، از طریق بهبود سوختوساز مواد مغذی و رفع یا کاهش شرایط تنش، استفاده از کروم بهعنوان بهبوددهنده متابولیکی میباشد. کروم در سوختوساز کربوهیدرات، پروتئین و چربیها نقش مهمی دارد. در صورت کمبود کروم در جیره غذایی، توانایی انسولین در سوختوساز مواد مغذی تحت تأثیر قرار میگیرد. کروم باعث افزایش حساسیت سلولهای بتای پانکراس و بهدنبال آن افزایش ترشح انسولین میشود. کروم به ترانسفرین باند میشود و بهکمک آن انتقال مییابد. گیرندههای ترانسفرین به انسولین نیز حساس هستند و زمانیکه انسولین افزایش مییابد ترانسفرین به سمت غشا حرکت میکند و با افزایش سوختوساز گلوکز سبب کاهش اثرات منفی تنشها میشود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تغذیه شیر غنیشده با مکملهای معدنی، آلی و نانوذرات کروم بر عملکرد، گوارشپذیری مواد مغذی، رفتارهای تغذیهای و ساخت پروتئین میکروبی گوسالههای شیرخوار هلشتاین در شرایط تنش گرمایی انجام بود.
روش پژوهش: تعداد 32 رأس گوساله با میانگین وزنی 3±37 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی به چهار تیمار آزمایشی با هشت تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد (هیچ مکمل کرومی به شیر مصرفی گوسالهها افزوده نشد)، 2- افزودن سه میلیگرم مکمل کروم معدنی به شیر مصرفی، 3- افزودن سه میلیگرم مکمل کروم به شکل کروم-متیونین به شیر مصرفی و 4- افزودن سه میلیگرم مکمل کروم به شکل نانوذرات کروم به شیر مصرفی بودند. طول دوره آزمایش 63 روز بود.
نتایج: نتایج این آزمایش نشان داد که در گوسالههای تغذیهشده با شیر غنیشده با نانوذرات کروم نسبت به گوسالههای گروه شاهد، در وزن نهایی، افزایش وزن دوره، افزایش وزن روزانه، مصرف ماده خشک کل، مصرف ماده خشک آغازین و ضریبتبدیل خوراک، بهبود مشاهده شد (05/0≥P). اشکال مختلف کروم بر گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی در گوسالههای شیرخوار تأثیر معنیداری داشتند، بهطوریکه بیشترین گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی مربوط به تیمارهای دریافتکننده نانوذرات کروم نسبت به تیمار شاهد بود (05/0≥P). مکمل کروم به فرمهای معدنی، آلی و نانوذرات کروم تأثیری بر رفتارهای تغذیهای گوسالهها نداشت. اما رفتار ایستادن گوسالهها تحت تأثیر دریافت شکلهای مختلف کروم نسبت به تیمار شاهد افزایش و رفتار درازکشیدن کاهش یافت (05/0≥P). دریافت شکلهای مختلف کروم توسط گوسالهها تفاوت معنیداری بر مشتقات پورینی و سنتز پروتئین میکروبی ایجاد نکرد. اما مقدار اسیداوریک ادرار در تیمار شاهد بیشترین و تیمار دریافتکننده نانوذرات کروم کمترین مقدار را نشان داد (05/0≥P).
نتیجهگیری: براساس نتایج حاصل، در گوسالههای تغذیهشده با شیر غنیشده با نانوذرات کروم نسبت به گوسالههای گروه شاهد، افزایش عملکرد مشاهده شد. استفاده از کروم بهویژه به شکل نانوذرات کروم در گوسالههای تحت تأثیر تنشگرمایی توصیه میشود.
قاسم خادم؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ کتایون مهرانی؛ کامل عموزاده آرائی
چکیده
هدف: پرورش مناسب و صحیح گوسالههای شیرخوار سهم قابلتوجهی در ایجاد یک گله مولد سودآور دارد، در این رابطه توجه به سه اصل مهم تغذیه، محیط نگهداری و کنترل بیماری در کاهش خسارات مالی ناشی از تلفات از بدو تولد تا زمان شیرگیری گوسالهها اثربخش خواهد بود. طی سالهای اخیر پژوهشگران در رابطه با تغذیه گوسالهها بهدنبال پیداکردن بهترین ...
بیشتر
هدف: پرورش مناسب و صحیح گوسالههای شیرخوار سهم قابلتوجهی در ایجاد یک گله مولد سودآور دارد، در این رابطه توجه به سه اصل مهم تغذیه، محیط نگهداری و کنترل بیماری در کاهش خسارات مالی ناشی از تلفات از بدو تولد تا زمان شیرگیری گوسالهها اثربخش خواهد بود. طی سالهای اخیر پژوهشگران در رابطه با تغذیه گوسالهها بهدنبال پیداکردن بهترین ترکیب جیره آغازین بودهاند تا بتوانند حداکثر رشد و رفاه قابل توجیه ازنظر اقتصادی را برای دام مهیا کنند. فرآوری دانه، نشاسته را در دسترس میکروبها قرار میدهد و سرعت و میزان تخریب نشاسته را در شکمبه افزایش میدهد. با توجه به اینکه اطلاعات اندکی در مورد تأثیر روش فرآوری جو بر مصرف خوراک و رفتار عملکرد در گوسالههای شیرخوار موجود است، بنابراین، هدف از مطالعه حاضر مقایسه جو پولکی شده بدون بخار با جو آسیابشده بر عملکرد، اسکور مدفوع، رفتار تغذیهای و فراسنجههای خونی گوسالههای شیرخوار هلشتاین بود.
روش پژوهش: در این پژوهش از ۱۲ گوساله ماده هلشتاین با سن ۲۰ تا ۲۵ روز و وزن اولیه ۷/۲±۴۴ کیلوگرم در دو تیمار و شش تکرار استفاده شد. تیمارها شامل ۱- جیره آغازین حاوی دانه جو آسیابشده، ۲- جیره آغازین حاوی دانه جو پولکی شده بدون بخار و مدت دوره آزمایشی ۳۵ روز بود. جیرههای آزمایشی استفادهشده از نظر میزان پروتئین و انرژی یکسان بودند. در روزهای ۵۸ و ۵۹ آزمایش، رفتار مصرف خوراک با ثبت فعالیت به مدت ۲۴ ساعت محاسبه شد. در طول دوره تحقیق، نمره مدفوع گوساله نیز بررسی شد. بهمنظور اندازهگیری فراسنجههای خونی در روز 35 آزمایش، خونگیری چهار ساعت پس از مصرف خوراک صبح و از سیاهرگ گردنی (وداج) با استفاده از لولههای خونگیری حاوی ماده ضد انعقاد انجام شد.
یافتهها: نتایج مقایسه اثر جو آسیابشده و پولکی شده بدون بخار بر عملکرد گوسالههای هلشتاین نشان داد که گوسالههای دریافتکننده جو پولکی شده بدون بخار، وزن نهایی، تغییرات وزنی، افزایش وزن روزانه (ADG)، ماده خشک مصرفی (DMI) و ضریب تبدیل خوراک (FCR) بهتری نسبت به گوسالههای دریافتکننده جو آسیاب شده داشتند (05/0>P). گوسالههای تغذیهشده با جو پولکی شده بدون بخار تغییرات وزن بیشتری (66/11) در طول دوره آزمایش داشتند (05/0>P). بین تیمارهای آزمایشی از نظر رفتار مصرف خوراک، نشخوار، جویدن و استراحت گوسالهها تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0P<). نمره قوام مدفوع، تعداد گوسالههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای اسهال تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. غلظت تری گلیسیرید، کلسترول، اوره، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین و نسبت آنها تحت تأثیر قرار نگرفت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از جو پولکیشده بدون بخار شده نسبت به جو آسیاب شده سبب افزایش ماده خشک مصرفی و افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل و رفتار تغذیهای گوسالههای شیرخوار میشود.
مقصد صحنه؛ عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی
چکیده
هدف: فرآوردههای فرعی حاصل از دانه ذرت در صنایع غذایی دارای ارزش تغذیهای قابلتوجهی بوده و یکی از ارزانترین و خالصترین منابع تولید مواد آلی جهت مصرف میباشند. در کارخانجات فرآوری ذرت از این غله، نشاسته، شربت قند و روغن استخراج میکنند. در استخراج نشاسته و تهیه گلوکز از ذرت، محصولاتی فرعی از آن حاصل میشود که جهت تغذیه دام ...
بیشتر
هدف: فرآوردههای فرعی حاصل از دانه ذرت در صنایع غذایی دارای ارزش تغذیهای قابلتوجهی بوده و یکی از ارزانترین و خالصترین منابع تولید مواد آلی جهت مصرف میباشند. در کارخانجات فرآوری ذرت از این غله، نشاسته، شربت قند و روغن استخراج میکنند. در استخراج نشاسته و تهیه گلوکز از ذرت، محصولاتی فرعی از آن حاصل میشود که جهت تغذیه دام مناسب میباشد. ازجمله این محصولات میتوان به جنین، سبوس، خیساب و گلوتن ذرت اشاره کرد. خیساب ذرت که طی فرایند آسیاب مرطوب دانه ذرت جهت استحصال نشاسته و روغن ذرت تولید میشود، یک مایع چسبناک با رنگ روشن تا قهوهای تیره است که دارای بویی شبیه به سیلو و pH اسیدی، حدود 86/3، میباشد که بهدلیل مناسببودن، قابلیت استفاده بهعنوان خوراک در نشخوارکنندگان و محتوای انرژی و پروتئین و غلظت پایین فیبر میتواند در تغذیه دام مورداستفاده قرار گیرد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف خیساب ذرت جایگزینشده با کنجاله سویا در جیره بر مصرف خوراک و فراسنجههای تخمیری شکمبه میشهای شیرده دالاق با استفاده از 21 رأس میش با سه شکم زایش (میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هفت تکرارانجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد، 2- جیرۀ حاوی 4 درصد خیساب ذرت در ماده خشک و 3- جیرۀ حاوی 8 درصد خیساب ذرت در ماده خشک بودند. در روز 40 آزمایش، مایع شکمبه قبل از خوراکدهی صبح (ساعت صفر) و در ساعتهای سه و شش بعد از خوراکدهی توسط لوله مری گرفته شد. مقدارpH محتویات شکمبه، نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، شمارش پروتوزوآ و تعیین غلظت اسیدهای چرب فرّار، از نمونههای سه ساعت بعد از خوراکدهی صبح استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد ماده خشک مصرفی با افزایش سطح خیساب ذرت افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در pH و جمعیت پروتوزوآی شکمبه در بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه با افزایش سطح خیساب ذرت افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در غلظت بوتیرات، ایزووالرات، والرات و نسبت استات به پروپیونات شکمبه در بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. اما، با افزایش سطح خیساب ذرت غلظت پروپیونات افزایش و غلظت استات و کل اسیدهای چرب فرّار در شکمبه کاهش یافت (05/0≥P). غلظت کلسترول خون در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنیداری نداشت؛ اما غلظت پروتئین کل، نیتروژن اورهای، تریگلیسیرید و گلوگز خون با افزایش سطح خیساب ذرت در جیره افزایش یافت (05/0≥P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل، میتوان از خیساب ذرت بهعنوان یک منبع انرژی و پروتئین تا سطح 200 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی در جیره میشهای شیری استفاده نمود.
محبوبه شاهی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ سید هادی ابراهیمی
چکیده
اثر تغذیه پنبهدانه فرآوریشده بر عملکرد، فراسنجههای خونی، قابلیت هضم موادمغذی و رفتار تغذیهای در برههای پرواری با استفاده از 40 رأس بره نر افشاری 1±5/4 ماهه با میانگین وزن 4±6/27 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به چهار تیمار با 10 تکرار بهمدت 84 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی پنبهدانه کامل، ...
بیشتر
اثر تغذیه پنبهدانه فرآوریشده بر عملکرد، فراسنجههای خونی، قابلیت هضم موادمغذی و رفتار تغذیهای در برههای پرواری با استفاده از 40 رأس بره نر افشاری 1±5/4 ماهه با میانگین وزن 4±6/27 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به چهار تیمار با 10 تکرار بهمدت 84 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی پنبهدانه کامل، 2- جیره حاوی پنبهدانه آسیابشده، 3- جیره حاوی پنبهدانه میکرونیزهشده و 4- جیره حاوی پنبهدانه شستهشده با هیدروکسیدسدیم بود. نمونههای مدفوع و خوراک بهمدت سه روز در هفته آخر دوره آزمایشی از هر تیمار بهمنظور تعیین قابلیتهضم جمعآوری شد. خونگیری در روز آخر و قبل از تغذیه صبحگاهی انجامشد. رفتار تغذیه برهها بهصورت 24 ساعته در دو روز آخر اندازهگیری شد. تغذیه برهها با جیره حاوی پنبهدانه میکرونیزه شده موجب بهبود افزایشوزن روزانه، افزایش وزن نهایی، ضریبتبدیل خوراک و قابلیت هضم ماده خشک شد (05/0P<). تفاوتی در رفتار تغذیه در برههای تغذیهشده با جیرههای مختلف مشاهده نشد. غلظت کلسترول، تریگلیسرید و اوره خون در برههای دریافتکننده پنبهدانه میکرونیزهشده تفاوت معنیداری نسبت به برههایی که پنبهدانه کامل، پنبهدانه شستهشده با هیدروکسیدسدیم و پنبهدانهآسیابشده تغذیه کردند، نشان دادند (05/0P<). براساس نتایج حاصل فرآوری پنبهدانه بهصورت میکرونیزه ویا افزودن هیدروکسید سدیم موجب افزایش رشد روزانه و کاهش ضریبتبدیلخوراک میشود و استفاده از آن در جیره برههای پرواری پیشنهاد میشود.
هادی بهزاد؛ تقی قورچی؛ مصطفی حسین آبادی؛ جعفر باشتینی
چکیده
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری ...
بیشتر
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کاه گندم بههمراه 25 درصد تفاله انار و 2- کاه گندم بههمراه با 25 درصد کود مرغ بود. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین دو روش نشانگر خاکستر نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع در برآورد ضرایب گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی، چربی خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی کاه گندم بههمراه تفاله انار وجود داشت (05/0>P)، اما چنین تفاوتی در برآورد ضرایب گوارشپذیری کاه گندم بههمراه کود مرغ مشاهده نشد. درصد بازیافت نشانگر خاکستر نامحلول در اسید در جیره کاه گندم+ کود مرغ 08/17±14/105 بود. بهطور کلی براساس نتایج مطالعه حاضر، بهنظر میرسد با توجه به همبستگی ضعیف بین سه روش اندازهگیری قابلیت هضم و درنظرگرفتن محدودیتهای موجود از جمله هزینه و امکانات زیاد بهویژه در دامهای بزرگ در تعیین گوارشپذیری با روشهای جمعآوری کل مدفوع و لیگنین نامحلول در اسید، میتوان از روش خاکستر نامحلول در اسید برای تعیین گوارشپذیری در شتر استفاده کرد.
محمد اسدی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور اثر شکلهای مختلف کروم بر تغییرات وزنی و آزمون تحمل گلوکز و انسولین میشهای افشار در دوره انتقال تحت تأثیر تنش گرمایی با استفاده از 40 رأس میش افشاری آبستن (از 5±42 روز پیش از زایش مورد انتظار) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و 10 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیرۀ پایۀ بدون مکمل کروم (شاهد)، ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور اثر شکلهای مختلف کروم بر تغییرات وزنی و آزمون تحمل گلوکز و انسولین میشهای افشار در دوره انتقال تحت تأثیر تنش گرمایی با استفاده از 40 رأس میش افشاری آبستن (از 5±42 روز پیش از زایش مورد انتظار) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و 10 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیرۀ پایۀ بدون مکمل کروم (شاهد)، 2- جیرۀ پایۀ حاوی سه میلیگرم کروم معدنی بهازای هر کیلوگرم مادۀ خشک جیره، 3- جیرۀ پایۀ حاوی سه میلیگرم کروم به شکل کروم-متیونین بهازای هر کیلوگرم ماده خشک و 4- جیره پایه حاوی سه میلیگرم کروم به شکل نانوذرات کروم بهازای هر کیلوگرم مادۀ خشک جیره بودند. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین میشهای دریافتکننده شکلهای مختلف مکمل کروم ازنظر تغییرات وزنی در شش، چهار و دو هفته قبل از زایش وجود نداشت. میشهای دریافتکننده مکمل کروم تغییرات وزنی کمتری در زمان، دو، چهار و شش هفته پس از زایش از خود نشان دادند (05/0≥P). همچنین شکلهای مختلف مکمل کروم سبب افزایش امتیاز وضعیت بدنی میشها در زمان و شش هفته پس از زایش شد (05/0≥P). میشهای دریافتکننده کروم-متیونین و نانوذرات کروم وضعیت بدنی بهتری نسبت به تیمارهای شاهد و کروم معدنی داشتند. نتایج پژوهش نشان داد 60 و 90 دقیقه پس از تزریق درونرگی گلوکز، اختلاف معنیداری بین غلظت گلوکز تیمارها وجود نداشت. پس از 60، 90، 120 و 180 دقیقه پس از تزریق درونرگی گلوکز غلظت انسولین میشهای دریافتکننده اشکال مختلف کروم نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت (05/0≥P). براساس نتایج حاصل استفاده از کروم بهویژه به شکلهای کروم-متیونین و نانوذرات کروم در دورۀ انتقال میشها تحت تأثیر تنش گرمایی توصیه میشود.
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ جواد زارعی
چکیده
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر ...
بیشتر
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر سیر در روز، بهمدت 45 روز تغذیه شدند. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد که مصرف پودر سیر در برههای شیرخوار منجر به بهبود افزایش وزن روزانه، وزن نهایی و مصرف جیره آغازین شد (p<0/05)، اما اثر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک برههای شیرخوار نداشت. همچنین مصرف پودر سیر سبب افزایش معنیدار قابلیت هضم مواد مغذی (ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی) شد (p<0/05). استفاده از پودر سیر در برههای شیرخوار سبب بهبود قوام مدفوع و کاهش تعداد برههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای ابتلا به اسهال شد (05/0P<). با افزودن پودر سیر غلظت گلوکز و لیپوپروتئین با چگـالی زیاد خون افزایش یافت (p<0/05). پودر سیر منجر به کاهش سطح تریگلیسرید، کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی کم پلاسما شد (p<0/05). سطوح مختلف پودر سیر تفاوت معنیداری بر غلظت اوره، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین ایجاد نکرد. بهطور کلی، میتوان از پودر سیر تا سطح حداقل 1/5 گرم در روز بهعنوان افزودنی غذایی جهت بهبود عملکرد و سلامت برههای شیرخوار استفاده نمود.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار ...
بیشتر
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار در جیره، طول الیاف، راندمان، استحکام، کمپ و ضریب تغییرات قطر الیاف افزایش یافت (0/05≥P). همچنین افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار سبب افزایش غلظت گوگرد سرم و هورمون ترییدوتیرونین شد (0/05≥P). سطوح گوگرد بنتونیتدار اثری معنیداری بر وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک میشها نداشت. همچنین سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار تأثیر معنیداری بر الیاف حقیقی، الیاف مدولایی، میانگین قطر، پروتئین خام الیاف، غلطت مس، کلسیم، سلنیوم، فسفر و مولیبدن سرم نداشت. افزودن گوگرد بنتونیتدار اثر معنیداری بر غلظت آنزیمهای کبدی میشها نداشت. درنتیجه استفاده از گوگرد بنتونیتدار بهعنوان یک منبع گوگردی جدید تا سطح 3/0 درصد ماده خشک توانست استحکام و راندمان الیاف را بهبود ببخشد و بدون ایجاد اثرات منفی بر عملکرد در میش قابلاستفاده است.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ محمد اسدی؛ کتایون مهرانی
چکیده
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح مختلف پودر اوجی در میشها اثری بر وزن انتهای دوره، افزایش وزن روزانه، میزان کلسترول، گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین/گلوبولین خون نداشت. تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی، سبب کاهش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، افزایش رفتار مصرف تغذیهای و فعالیت نشخوار، افزایش مقدار اوره و تریگلیسرید خون شد (p>0/05). تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی سبب کاهش معنیدار جمیعت پروتوزوآ سه ساعت پس از خوراکدهی و افزایش pH شکمبه سه ساعت بعد از تغذیه صبح شد (p>0/05). غلظت آمونیاک شکمبه در میش هائی که 50 گرم پودر اوجی در روز دریافت کردند بیشتر از سایر تیمارها بود (p>0/05). بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن پودر گیاه اوجی تا سطح 50 گرم در روز به جیره میشهای دالاق، بر صفات عملکردی دام تأثیر معنیداری ندارد، همچنین بر جمعیت پروتوزوآیی و pH شکمبه اثر مثبتی نشان میدهد.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، 2-تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3-تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده-خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیتهضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیتهضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
فرزاد قنبری؛ تقی قورچی؛ پروین شورنگ؛ هرمز منصوری؛ نورمحمد تربتی نژاد
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا، با تکنیک الکتروفورز ژل پلیآکریلامید در حضور سدیم دودسیلسولفات تعیین شد. پرتوتابی موجب کاهش تجزیهپذیری شکمبهای اسیدهای آمینه شد (05/0P<). بهجز در زمینۀ اسیدهای آمینۀ سرین، تیروزین، و گلوتامات، تأثیر پرتو گاما در کاهش تجزیهپذیری اسیدهای آمینه بیشتر از پرتو الکترون بود. تجزیۀ الکتروفورزی وجود پروتئین کروسیفرین با چهار زیرواحد را در کنجالۀ کانولا نشان داد. در کنجالۀ کانولای پرتوتابینشده، هر چهار زیرواحد پروتئین کروسیفرین پس از هشت ساعت انکوباسیون شکمبهای تجزیه شدند. دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتو الکترون و پرتو گاما، باعث حفظ زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین بهترتیب تا زمان 16، 24 و 48 ساعت شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عملآوری با پرتوهای یونساز گاما و الکترون باعث کاهش تجزیۀ شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین و اسیدهای آمینۀ کنجالۀ کانولا میشود. توانایی پرتو گاما در کاهش تجزیۀ شکمبهای پروتئینهای کنجالۀ کانولابیشتر از پرتو الکترون است.