قاسم خادم؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ کتایون مهرانی؛ کامل عموزاده آرائی
چکیده
استفاده از جو پولکی شده بدون بخار و آسیابشده در گوساله شیرخوار هلشتاین با استفاده از 12 رأس گوساله ماده شیرخوار با سن حدود 20 الی 25 روزگی و متوسط وزن بدن اولیه 7/2±44 کیلوگرم بهمدت 35 روز با دو تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1- جیره آغازین حاوی دانه جو آسیابشده ۲- جیره آغازین حاوی دانه جو پولکیشده بدون بخار بود. نتایج نشان ...
بیشتر
استفاده از جو پولکی شده بدون بخار و آسیابشده در گوساله شیرخوار هلشتاین با استفاده از 12 رأس گوساله ماده شیرخوار با سن حدود 20 الی 25 روزگی و متوسط وزن بدن اولیه 7/2±44 کیلوگرم بهمدت 35 روز با دو تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1- جیره آغازین حاوی دانه جو آسیابشده ۲- جیره آغازین حاوی دانه جو پولکیشده بدون بخار بود. نتایج نشان داد که گوسالههای دریافتکننده جو پولکیشده بدون بخار، وزن نهایی، تغییرات وزنی، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک بهتری نسبت به گوسالههای دریافتکننده جو آسیابشده داشتند (05/0>P). همچنین، در رفتار خوردن، نشخوار، جویدن و استراحت گوسالهها در بین تیمارهای دریافتکننده جو آسیابشده و پولکیشده بدون بخار اختلاف وجود داشت (05/0>P)؛ که با مصرف جو پولکیشده این فاکتورها افزایش یافت. هرچند نمره قوام مدفوع، تعداد گوسالههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای مبتلا به اسهال تحت تأثیر استفاده از جو آسیابشده و پولکیشده بدون بخار قرار نگرفت. از طرفی دیگر نتایج پژوهش حاضر نشان داد غلظت گلوکز خون گوسالههای دریافتکننده جو پولکیشده بدون بخار بیشتر (44/79 میلیگرم در دسیلیتر) از گوسالههای مصرفکننده جو آسیابشده (09/71 میلیگرم در دسیلیتر) بود (05/0>P)؛ اما بر غلظت تریگلیسیرید، کلسترول، اوره، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آنها اثر معنیداری نداشت. بر اساس نتایج حاصل، فرآوری جو بهصورت پولکیشده بدون بخار ضمن افزایش مصرف جیره آغازین باعث بهبود افزایش وزن روزانه و وزن نهایی شد، همچنین هیچگونه اثر منفی بر فراسنجههای خونی نداشت
مقصد صحنه؛ عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور اثر سطوح مختلف خیساب ذرت بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای، اسیدهای چرب فرار شکمبه و فراسنجههای خونی میشهای دالاق با استفاده از 21 رأس میش دالاق با میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد، 2) جیرۀ پایۀ حاوی 100 گرم خیساب ذرت ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور اثر سطوح مختلف خیساب ذرت بر مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبهای، اسیدهای چرب فرار شکمبه و فراسنجههای خونی میشهای دالاق با استفاده از 21 رأس میش دالاق با میانگین وزنی 7/3±36 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد، 2) جیرۀ پایۀ حاوی 100 گرم خیساب ذرت به ازای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی و 3) جیرۀ پایۀ حاوی 200 گرم خیساب ذرت به ازای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی بودند. نتایج نشان داد ماده خشک مصرفی با افزایش سطح خیساب جیره افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در pH شکمبه و جمعیت پروتوزوآ در بین تیمارهای دریافتکننده مقادیر مختلف خیساب ذرت وجود ندارد. اما غلظت ازت آمونیاکی شکمبه با افزایش سطح خیساب ذرت افزایش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در بوتیرات، ایزووالرات، والرات و نسبت استات به پروپیونات در بین تیمار های دریافتکننده مقادیر مختلف خیساب ذرت وجود ندارد. اما با افزایش سطح خیساب ذرت غلظت پروپیونات شکمبه افزایش و غلظت استات و کل اسیدهای چرب فرار کاهش یافت (05/0≥P). اختلاف معنیداری در کلسترول خون در بین تیمارهای دریافتکننده مقادیر مختلف خیساب ذرت وجود ندارد. اما پروتئین کل، غلظت نیتروژن اورهای، تری گلیسیرید و گلوگز خون تحتتاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت بطوریکه با افزایش سطح خیساب ذرت غلظت این فراسنجهها افزایش یافت (05/0≥P). باتوجه به نتایج حاضر از پژوهش حاضر، میتوان افزودن خیساب ذرت به عنوان یک منبع انرژی و پروتئینی به جیره میشها را تا سطح ۲۰۰ گرم در کیلوگرم ماده خشک مصرفی توصیه نمود.
محبوبه شاهی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ سید هادی ابراهیمی
چکیده
اثر تغذیه پنبهدانه فرآوریشده بر عملکرد، فراسنجههای خونی، قابلیت هضم موادمغذی و رفتار تغذیهای در برههای پرواری با استفاده از 40 رأس بره نر افشاری 1±5/4 ماهه با میانگین وزن 4±6/27 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به چهار تیمار با 10 تکرار بهمدت 84 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی پنبهدانه کامل، ...
بیشتر
اثر تغذیه پنبهدانه فرآوریشده بر عملکرد، فراسنجههای خونی، قابلیت هضم موادمغذی و رفتار تغذیهای در برههای پرواری با استفاده از 40 رأس بره نر افشاری 1±5/4 ماهه با میانگین وزن 4±6/27 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به چهار تیمار با 10 تکرار بهمدت 84 روز بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره حاوی پنبهدانه کامل، 2- جیره حاوی پنبهدانه آسیابشده، 3- جیره حاوی پنبهدانه میکرونیزهشده و 4- جیره حاوی پنبهدانه شستهشده با هیدروکسیدسدیم بود. نمونههای مدفوع و خوراک بهمدت سه روز در هفته آخر دوره آزمایشی از هر تیمار بهمنظور تعیین قابلیتهضم جمعآوری شد. خونگیری در روز آخر و قبل از تغذیه صبحگاهی انجامشد. رفتار تغذیه برهها بهصورت 24 ساعته در دو روز آخر اندازهگیری شد. تغذیه برهها با جیره حاوی پنبهدانه میکرونیزه شده موجب بهبود افزایشوزن روزانه، افزایش وزن نهایی، ضریبتبدیل خوراک و قابلیت هضم ماده خشک شد (05/0P<). تفاوتی در رفتار تغذیه در برههای تغذیهشده با جیرههای مختلف مشاهده نشد. غلظت کلسترول، تریگلیسرید و اوره خون در برههای دریافتکننده پنبهدانه میکرونیزهشده تفاوت معنیداری نسبت به برههایی که پنبهدانه کامل، پنبهدانه شستهشده با هیدروکسیدسدیم و پنبهدانهآسیابشده تغذیه کردند، نشان دادند (05/0P<). براساس نتایج حاصل فرآوری پنبهدانه بهصورت میکرونیزه ویا افزودن هیدروکسید سدیم موجب افزایش رشد روزانه و کاهش ضریبتبدیلخوراک میشود و استفاده از آن در جیره برههای پرواری پیشنهاد میشود.
هادی بهزاد؛ تقی قورچی؛ مصطفی حسین آبادی؛ جعفر باشتینی
چکیده
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری ...
بیشتر
گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی کاه گندم همراه تفاله انار یا کود مرغ به سه روش خاکستر نامحلول در اسید، لیگنین نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع با استفاده از چهار نفر شتر نر با میانگین وزن 35/9±25/116 کیلوگرم و سن یکسال در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. طول مدت آزمایش 42 روز (دو دوره 21 روزه) شامل 14روز عادتپذیری و هفت روز نمونهبرداری بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1- کاه گندم بههمراه 25 درصد تفاله انار و 2- کاه گندم بههمراه با 25 درصد کود مرغ بود. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین دو روش نشانگر خاکستر نامحلول در اسید و جمعآوری کل مدفوع در برآورد ضرایب گوارشپذیری ماده خشک، ماده آلی، چربی خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی کاه گندم بههمراه تفاله انار وجود داشت (05/0>P)، اما چنین تفاوتی در برآورد ضرایب گوارشپذیری کاه گندم بههمراه کود مرغ مشاهده نشد. درصد بازیافت نشانگر خاکستر نامحلول در اسید در جیره کاه گندم+ کود مرغ 08/17±14/105 بود. بهطور کلی براساس نتایج مطالعه حاضر، بهنظر میرسد با توجه به همبستگی ضعیف بین سه روش اندازهگیری قابلیت هضم و درنظرگرفتن محدودیتهای موجود از جمله هزینه و امکانات زیاد بهویژه در دامهای بزرگ در تعیین گوارشپذیری با روشهای جمعآوری کل مدفوع و لیگنین نامحلول در اسید، میتوان از روش خاکستر نامحلول در اسید برای تعیین گوارشپذیری در شتر استفاده کرد.
محمد اسدی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور اثر شکلهای مختلف کروم بر تغییرات وزنی و آزمون تحمل گلوکز و انسولین میشهای افشار در دوره انتقال تحت تأثیر تنش گرمایی با استفاده از 40 رأس میش افشاری آبستن (از 5±42 روز پیش از زایش مورد انتظار) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و 10 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیرۀ پایۀ بدون مکمل کروم (شاهد)، ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور اثر شکلهای مختلف کروم بر تغییرات وزنی و آزمون تحمل گلوکز و انسولین میشهای افشار در دوره انتقال تحت تأثیر تنش گرمایی با استفاده از 40 رأس میش افشاری آبستن (از 5±42 روز پیش از زایش مورد انتظار) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و 10 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیرۀ پایۀ بدون مکمل کروم (شاهد)، 2- جیرۀ پایۀ حاوی سه میلیگرم کروم معدنی بهازای هر کیلوگرم مادۀ خشک جیره، 3- جیرۀ پایۀ حاوی سه میلیگرم کروم به شکل کروم-متیونین بهازای هر کیلوگرم ماده خشک و 4- جیره پایه حاوی سه میلیگرم کروم به شکل نانوذرات کروم بهازای هر کیلوگرم مادۀ خشک جیره بودند. نتایج نشان داد اختلاف معنیداری بین میشهای دریافتکننده شکلهای مختلف مکمل کروم ازنظر تغییرات وزنی در شش، چهار و دو هفته قبل از زایش وجود نداشت. میشهای دریافتکننده مکمل کروم تغییرات وزنی کمتری در زمان، دو، چهار و شش هفته پس از زایش از خود نشان دادند (05/0≥P). همچنین شکلهای مختلف مکمل کروم سبب افزایش امتیاز وضعیت بدنی میشها در زمان و شش هفته پس از زایش شد (05/0≥P). میشهای دریافتکننده کروم-متیونین و نانوذرات کروم وضعیت بدنی بهتری نسبت به تیمارهای شاهد و کروم معدنی داشتند. نتایج پژوهش نشان داد 60 و 90 دقیقه پس از تزریق درونرگی گلوکز، اختلاف معنیداری بین غلظت گلوکز تیمارها وجود نداشت. پس از 60، 90، 120 و 180 دقیقه پس از تزریق درونرگی گلوکز غلظت انسولین میشهای دریافتکننده اشکال مختلف کروم نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت (05/0≥P). براساس نتایج حاصل استفاده از کروم بهویژه به شکلهای کروم-متیونین و نانوذرات کروم در دورۀ انتقال میشها تحت تأثیر تنش گرمایی توصیه میشود.
عبدالحکیم توغدری؛ تقی قورچی؛ محمد اسدی؛ جواد زارعی
چکیده
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر ...
بیشتر
تأثیر تغذیه با شیر غنیشده با پودر سیر بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت اسهال و فراسنجههای خونی برههای شیرخوار با استفاده از 24 راس بره تازه متولدشده نژاد دالاق (وزن تولد 0/5±3/7) بهطور تصادفی در سه تیمار و هشت تکرار بررسی شد. برههای گروه کنترل با شیر بدون پودر سیر و سایر گروهها بهترتیب با شیر غنیشده 1/5 و سه گرم پودر سیر در روز، بهمدت 45 روز تغذیه شدند. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد که مصرف پودر سیر در برههای شیرخوار منجر به بهبود افزایش وزن روزانه، وزن نهایی و مصرف جیره آغازین شد (p<0/05)، اما اثر معنیداری بر ضریب تبدیل خوراک برههای شیرخوار نداشت. همچنین مصرف پودر سیر سبب افزایش معنیدار قابلیت هضم مواد مغذی (ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی) شد (p<0/05). استفاده از پودر سیر در برههای شیرخوار سبب بهبود قوام مدفوع و کاهش تعداد برههای مبتلا به اسهال و میانگین روزهای ابتلا به اسهال شد (05/0P<). با افزودن پودر سیر غلظت گلوکز و لیپوپروتئین با چگـالی زیاد خون افزایش یافت (p<0/05). پودر سیر منجر به کاهش سطح تریگلیسرید، کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی کم پلاسما شد (p<0/05). سطوح مختلف پودر سیر تفاوت معنیداری بر غلظت اوره، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین ایجاد نکرد. بهطور کلی، میتوان از پودر سیر تا سطح حداقل 1/5 گرم در روز بهعنوان افزودنی غذایی جهت بهبود عملکرد و سلامت برههای شیرخوار استفاده نمود.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار ...
بیشتر
امکان استفاده از سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار در گوسفند با استفاده از 18 رأس میش دالاق (با متوسط وزن 3/5±38 کیلوگرم) بهصورت جداگانه بهمدت 42 روز در سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل شاهد (بدون گوگرد بنتونیتدار)، تیمار حاوی 0/15 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار و تیمار حاوی 0/3 درصد (براساس ماده خشک) گوگرد بنتونیتدار بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار در جیره، طول الیاف، راندمان، استحکام، کمپ و ضریب تغییرات قطر الیاف افزایش یافت (0/05≥P). همچنین افزایش سطح گوگرد بنتونیتدار سبب افزایش غلظت گوگرد سرم و هورمون ترییدوتیرونین شد (0/05≥P). سطوح گوگرد بنتونیتدار اثری معنیداری بر وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک میشها نداشت. همچنین سطوح مختلف گوگرد بنتونیتدار تأثیر معنیداری بر الیاف حقیقی، الیاف مدولایی، میانگین قطر، پروتئین خام الیاف، غلطت مس، کلسیم، سلنیوم، فسفر و مولیبدن سرم نداشت. افزودن گوگرد بنتونیتدار اثر معنیداری بر غلظت آنزیمهای کبدی میشها نداشت. درنتیجه استفاده از گوگرد بنتونیتدار بهعنوان یک منبع گوگردی جدید تا سطح 3/0 درصد ماده خشک توانست استحکام و راندمان الیاف را بهبود ببخشد و بدون ایجاد اثرات منفی بر عملکرد در میش قابلاستفاده است.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ محمد اسدی؛ کتایون مهرانی
چکیده
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 3/5±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح مختلف پودر اوجی در میشها اثری بر وزن انتهای دوره، افزایش وزن روزانه، میزان کلسترول، گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین/گلوبولین خون نداشت. تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی، سبب کاهش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، افزایش رفتار مصرف تغذیهای و فعالیت نشخوار، افزایش مقدار اوره و تریگلیسرید خون شد (p>0/05). تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی سبب کاهش معنیدار جمیعت پروتوزوآ سه ساعت پس از خوراکدهی و افزایش pH شکمبه سه ساعت بعد از تغذیه صبح شد (p>0/05). غلظت آمونیاک شکمبه در میش هائی که 50 گرم پودر اوجی در روز دریافت کردند بیشتر از سایر تیمارها بود (p>0/05). بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن پودر گیاه اوجی تا سطح 50 گرم در روز به جیره میشهای دالاق، بر صفات عملکردی دام تأثیر معنیداری ندارد، همچنین بر جمعیت پروتوزوآیی و pH شکمبه اثر مثبتی نشان میدهد.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، 2-تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3-تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده-خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیتهضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیتهضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
فرزاد قنبری؛ تقی قورچی؛ پروین شورنگ؛ هرمز منصوری؛ نورمحمد تربتی نژاد
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا، با تکنیک الکتروفورز ژل پلیآکریلامید در حضور سدیم دودسیلسولفات تعیین شد. پرتوتابی موجب کاهش تجزیهپذیری شکمبهای اسیدهای آمینه شد (05/0P<). بهجز در زمینۀ اسیدهای آمینۀ سرین، تیروزین، و گلوتامات، تأثیر پرتو گاما در کاهش تجزیهپذیری اسیدهای آمینه بیشتر از پرتو الکترون بود. تجزیۀ الکتروفورزی وجود پروتئین کروسیفرین با چهار زیرواحد را در کنجالۀ کانولا نشان داد. در کنجالۀ کانولای پرتوتابینشده، هر چهار زیرواحد پروتئین کروسیفرین پس از هشت ساعت انکوباسیون شکمبهای تجزیه شدند. دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتو الکترون و پرتو گاما، باعث حفظ زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین بهترتیب تا زمان 16، 24 و 48 ساعت شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عملآوری با پرتوهای یونساز گاما و الکترون باعث کاهش تجزیۀ شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین و اسیدهای آمینۀ کنجالۀ کانولا میشود. توانایی پرتو گاما در کاهش تجزیۀ شکمبهای پروتئینهای کنجالۀ کانولابیشتر از پرتو الکترون است.