سارا عطایی نظری؛ عبدالله محمدی سنگ چشمه؛ محمدرضا بختیاری زاده؛ علی اسدی الموتی؛ علی فولادی نشتا
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 491-500
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید در محیط کشت بر بلوغ تخمک، توانایی تکوینتخمک و فراسنجههایمرتبط با محیط کشت بلوغ شامل گلوکز، پیروات، لاکتات و اسیدآمینه گلوتامین بود. تیمارهای آزمایشی شامل غلظتهای صفر (شاهد)، 0/01، 0/1، 1 و 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید در محیط کشت بلوغ تخمک بود. تخمکها ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید در محیط کشت بر بلوغ تخمک، توانایی تکوینتخمک و فراسنجههایمرتبط با محیط کشت بلوغ شامل گلوکز، پیروات، لاکتات و اسیدآمینه گلوتامین بود. تیمارهای آزمایشی شامل غلظتهای صفر (شاهد)، 0/01، 0/1، 1 و 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید در محیط کشت بلوغ تخمک بود. تخمکها بههمراه سلولهای کومولوس اطراف آن در حضور غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید کشت داده شدند. پس از 24 ساعت محیط کشت جمعآوری و درصد بلوغ تخمکها، درصد تسهیم و تولید بلاستوسیست محاسبه شد. درصد بلوغ تخمک در تیمار با سطح 10 میکروگرم در میلیلیتر از لیپوپلیساکارید پایینترین بود (p<0/05). در بین فراسنجههای اندازهگیریشده، تنها غلظت گلوکز در پاسخ به سطوح افزایشی لیپوپلیساکارید موجود در محیط کشت بهصورت خطی کاهش یافت (p<0/05)، بهطوریکه تیمار 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید غلظت گلوکز پایینتری نسبت به تیمارهای دیگر داشت. درصد تسهیم در تیمار دارای 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید در مقایسه با بقیه تیمارها پایینتر بود (p<0/05). همچنین سطوح 1 و 10 میکروگرم در میلیلیتر از لیپوپلیساکارید منجر به کاهش معنیدار درصد تولید بلاستوسیست در مقایسه با تیمار شاهد شد (p<0/05). براساس نتایج این پژوهش، لیپوپلیساکارید اثرات منفی بر تکوین تخمک گوسفند دارد و اثرات آن احتمالاً از طریق تأثیر بر مسیرهای مرتبط با متابولیسم انرژی میانجیگری میگردد. بهکارگیری برنامههای مدیریتی بهمنظور کنترل عوامل افزایشدهنده غلظت لیپوپلیساکارید در دوره تولیدمثل میتواند از کاهش عملکرد تولیدمثلی دام جلوگیری کند.
سیده فروغ حسینی وردنجانی؛ جواد رضائی؛ سعید کریمی دهکردی؛ یوسف روزبهان
دوره 20، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 539-551
چکیده
در این پژوهش، تأثیر سطوح مختلف اکسید روی، نانواکسید روی و متیونین روی در جیرههای پیش و پس از زایش، بر ﻣﺼﺮف خوراک، جذب روی، پروتئین میکروبی، و متابولیتها و ایمونوگلوبولینهای G، M و A در خون و آغوز میش و برههای شیرخوار بررسی شد. آزمایش از 50 روز پیش تا 30 روز پس از زایش اجرا شد. تعداد 60 رأس میش آبستن کردی خراسان در شش گروه آزمایشی (10 ...
بیشتر
در این پژوهش، تأثیر سطوح مختلف اکسید روی، نانواکسید روی و متیونین روی در جیرههای پیش و پس از زایش، بر ﻣﺼﺮف خوراک، جذب روی، پروتئین میکروبی، و متابولیتها و ایمونوگلوبولینهای G، M و A در خون و آغوز میش و برههای شیرخوار بررسی شد. آزمایش از 50 روز پیش تا 30 روز پس از زایش اجرا شد. تعداد 60 رأس میش آبستن کردی خراسان در شش گروه آزمایشی (10 تکرار) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی تقسیم شدند. جیرههای آزمایشی حاوی اکسید روی، نانواکسید روی و متیونین روی معادل با میزان پیشنهادی NRC، و همچنین بیش از نیاز NRC بودند. جایگزینی اکسید روی با نانواکسید روی یا متیونین روی تأثیری بر صفات مختلف در میش نداشت، اما افزایش سطح روی در جیره میش موجب افزایش مصرف روزانه روی، کاهش ضریب جذب روی، و افزایش دفع روی از مدفوع شد (05/0>P). تغذیه میشهای مادر با منابع مختلف روی تأثیری بر متابولیتها و ایمونوگلوبولینهای خون برههای شیرخوار نداشت. در مجموع، نانواکسید روی تأثیر منفی یا مثبت بر میش و برههای شیرخوار نداشت و مصرف متیونین روی به جای اکسید روی نیز موجب بهبود وضعیت متابولیکی دام نشد. از سوی دیگر، افزایش غلظت روی در جیره میزان دفع روی به محیط را افزایش داد. در عمل، استفاده از شکل مرسوم اکسید روی در سطح توصیه NRC برای تأمین نیاز و حفظ ایمنی میشها در دوره پیش و پس از زایش کافی است و نیازی به روی اضافی از منابع دیگر نمیباشد.
اعظم میرحیدری؛ نورمحمد تربتی نژاد؛ سعید حسنی؛ پیروز شاکری
دوره 20، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 553-564
چکیده
بهمنظوربررسی تأثیر افزودن بیوچار محصول فرعی پسته به جیره میشهای شیرده، دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول، تأثیر افزودن سطوح صفر، 0/5، یک و 1/5 درصد از بیوچار محصول فرعی پسته به جیره پایه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بر فراسنجههای تخمیر شکمبه پس از 24 ساعت انکوباسیون بررسی شد. در آزمایش دوم با افزودن سطح مطلوب ...
بیشتر
بهمنظوربررسی تأثیر افزودن بیوچار محصول فرعی پسته به جیره میشهای شیرده، دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول، تأثیر افزودن سطوح صفر، 0/5، یک و 1/5 درصد از بیوچار محصول فرعی پسته به جیره پایه در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار بر فراسنجههای تخمیر شکمبه پس از 24 ساعت انکوباسیون بررسی شد. در آزمایش دوم با افزودن سطح مطلوب بیوچار تعیینشده در آزمایش اول به جیره میشهای شیرده، تأثیر آن بر عملکرد شیردهی و قابلیت هضم خوراک بررسی شد. در این آزمایش از هشت رأس میش شیرده نژاد کرمانی زایش دوم در اوایل شیردهی در قالب یک طرح مربع لاتین چرخشی طی دو دوره 21 روزه استفاده شد. با افزایش سطح بیوچار در جیرهها تولید متان و غلظت نیتروژن آمونیاکی کاهش خطی نشان دادند (0/01P< ) و pH بهصورت خطی افزایش (0/01P< ) یافت. همچنین با افزودن یک درصد بیوچار به جیره میشهای شیرده تولید شیر، غلظت گلوکز خون و قابلیت هضم ماده خشک نسبت به جیره شاهد افزایش (0/05P< ) و غلظت نیتروژن اورهای خون کاهش (0/05P< ) یافت. بهطورکلی افزودن سطح یک درصد بیوچار محصول فرعی پسته به جیره میشهای شیرده میتواند سبب بهبود تولید شیر و قابلیت هضم ماده خشک شود.
مسعود دیدارخواه؛ محسن دانش مسگران؛ محمد جواد ضمیری؛ علی رضا وکیلی
دوره 19، شماره 1 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 213-222
چکیده
در این تحقیق، اثر جیرههای گلوژنیک و لیپوژنیک همزمان با یک برنامه همزمانی فحلی در جهت کاهش فاصله زایش و بهبود عملکرد شاخصهای تولیدمثلی با استفاده از 90 رأس میش نژاد بلوچی (در سه گروه ) مطالعه شد. میشهای هر گروه به ترتیب از سه جیره با نسبتهای متفاوت از منابع نشاسته و چربی تغذیه شدند. جهت همزمانی فحلی، میشها روز 30 آزمایش ...
بیشتر
در این تحقیق، اثر جیرههای گلوژنیک و لیپوژنیک همزمان با یک برنامه همزمانی فحلی در جهت کاهش فاصله زایش و بهبود عملکرد شاخصهای تولیدمثلی با استفاده از 90 رأس میش نژاد بلوچی (در سه گروه ) مطالعه شد. میشهای هر گروه به ترتیب از سه جیره با نسبتهای متفاوت از منابع نشاسته و چربی تغذیه شدند. جهت همزمانی فحلی، میشها روز 30 آزمایش سیدرگذاری شدند. 14 روز بعد از سیدرگذاری، همزمان با برداشتن سیدر، 400 واحد هورمون eCG به همه میشها تزریق شد. به محض مشاهده علائم فحلی، میشها تلقیح شدند. آزمایش اولتراسونوگرافی جهت بررسی تعداد فولیکول گراف، جسم زرد و تشخیص آبستنی انجام شد. بعد از زایش نیز شاخصهای تولیدمثلی نظیر نرخ برهزایی و دوقلوزایی بررسی شدند. بیشتر میشهای مورد آزمایش به وضوح علائم فحلی را نشان دادند. اثر جیرههای آزمایشی بر تعداد فولیکولهای گراف معنیدار نبود. تعداد فولیکولهای گراف از زمان سیدربرداری تا فحلی به شکل معنیداری افزایش یافت. نرخ تخمکریزی، برهزایی و دوقلوزایی در میشهایی که جیرههای گلوکوژنیک و گلوکو+لیپوژنیک دریافت کردند بیشتر از میشهای تغذیه شده با جیره لیپوژنیک بود (05/0P<) .براساس نتایج این مطالعه، تغذیه منابع نشاستهای تنها و یا همراه با نسبتی کمی از منابع چربی، اثرگذاری روشهای همزمانی بر شاخصهای تولیدمثلی در گلههای میش بلوچی را بهبود می بخشد.
حامد کرمانی موخر؛ سعید زین الدینی؛ آرمین توحیدی؛ حمید کهرام
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 387-395
چکیده
هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسه فراسنجههای تولیدمثل و تولید در برنامه مدیریتی دو و سه بار زایش در مدت دو سال با استفاده از ملاتونین در 100 راس میش نژاد ایران بلک بود. میشها به صورت مساوی در دو گروه الف (دو بار زایش در دو سال با استفاده از رگولین) و گروه ب (دو بار زایش در دو سال بدون استفاده از رگولین) قرار داده شد. به منظور تحریک فحلی در ...
بیشتر
هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسه فراسنجههای تولیدمثل و تولید در برنامه مدیریتی دو و سه بار زایش در مدت دو سال با استفاده از ملاتونین در 100 راس میش نژاد ایران بلک بود. میشها به صورت مساوی در دو گروه الف (دو بار زایش در دو سال با استفاده از رگولین) و گروه ب (دو بار زایش در دو سال بدون استفاده از رگولین) قرار داده شد. به منظور تحریک فحلی در جفتگیری اول و دوم گروه الف، 45 روز قبل زیر پوست گوش میشها ایمپلنت رگولین قرار داده شد. باتوجه به کاهش فاصله زایش در گروه الف، کلیه میشهای این گروه دو هفته قبل از جفتگیری خشک شدند. جهت بهبود نرخ تخمکریزی در دو گروه الف و ب، از فلاشینگ تغذیهای و اثر قوچ استفاده شد. عملکرد فراسنجههای تولیدمثل و تولید شامل نرخ فحلی، تخمکریزی، آبستنی، برهزایی و وزن برهها در دو گروه در طول دو سال مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد فراسنجههای تولیدمثل در دوره اول جفتگیری گروه الف به صورت معنیداری بیشتر از دوره دوم و سوم است. نرخ تخمکریزی، آبستنی، برهزایی و وزن برهها گروه الف بیشتر از گروه ب بود. درمجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عملکرد فراسنجههای تولیدمثل و تولید در برنامه سه بار زایش در دو سال بر پایه ملاتونین بیشتر از دو بار زایش در سال بدون استفاده از ملاتونین میباشد.