آمنه ناصری مقدم؛ محمد ابراهیم نوریان سرور؛ فردین هژبری
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 25-36
چکیده
اثر افزودن عصاره شیرینبیان (عصاره) بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری با استفاده از 28 راس بره نر مهربان با وزن 1/75±36/45 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرینبیان) و سه تیمار بهترتیب شامل جیره پایه+ ...
بیشتر
اثر افزودن عصاره شیرینبیان (عصاره) بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری با استفاده از 28 راس بره نر مهربان با وزن 1/75±36/45 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرینبیان) و سه تیمار بهترتیب شامل جیره پایه+ پنج، 10 و 25 میلیگرم عصاره شیرینبیان بهازای هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. جیره پایه برهها 30 درصد کاه و70 درصد کنسانتره بود که بهصورت مصرف در حد اشتها در اختیار دام قرار داده شد. برههای تغذیهشده با جیرههای حاوی 25 میلیگرم عصاره، افزایش وزن روزانه بیشتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (0/05>P). افزودن 25 میلیگرم عصاره سبب افزایش pH مایع شکمبه شد (0/05>P). کل گاز تولیدی در برههای دریافتکننده پنج و 25 میلیگرم عصاره بیشتر از سایر گروهها بود (0/05>P). تولید متان تحت تأثیر افزودن عصاره به جیره قرار نگرفت. تغییرات انرژی قابل متابولیسم، ماده آلی تجزیه شده و اسیدهای چرب فرّار برآوردشده در جیرههای حاوی پنج و 25 میلیگرم عصاره بیشتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). جمعیت کل پروتوزوآیی شکمبه و همچنین تعداد انتودینه با تغذیه جیرههای حاوی عصاره کاهش یافت (0/05>P)، اما شمار پروتوزوآیی ایزوتریشیدا افزایش یافت. براساس نتایج این پژوهش، افزودن 25 میلیگرم در کیلوگرم عصاره شیرینبیان به جیره، فرایند متابولیسم شکمبه و عملکرد برههای پرواری را بهبود بخشید، اما بر میزان تلفات انرژی به شکل متان اثری نداشت.
سید محسن حسینی؛ جواد رضائی؛ یوسف روزبهان
دوره 21، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 461-473
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ترکیب شیمیایی خوشاریزه (گونه sibthorpiana) و پولیکاریا (گونه dysenterica)، و تأثیر گنجاندن گیاهان مذکور در جیره بر فراسنجههای تخمیر شکمبه و قابلیت هضم با روش برونتنی انجام شد. ترکیب شیمیایی گیاهان مورد مطالعه با روشهای استاندارد اندازهگیری، و سطوح مختلف هر گیاه در جیره گنجانده شد. آزمون تولید گاز برونتنی ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ترکیب شیمیایی خوشاریزه (گونه sibthorpiana) و پولیکاریا (گونه dysenterica)، و تأثیر گنجاندن گیاهان مذکور در جیره بر فراسنجههای تخمیر شکمبه و قابلیت هضم با روش برونتنی انجام شد. ترکیب شیمیایی گیاهان مورد مطالعه با روشهای استاندارد اندازهگیری، و سطوح مختلف هر گیاه در جیره گنجانده شد. آزمون تولید گاز برونتنی با هفت تیمار (جیره شاهد، جیرههای حاوی 15، 30 یا 45 درصد خوشاریزه، و جیرههای حاوی 15، 30 یا 45 درصد پولیکاریا) و سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که میزان پروتئین خام و قابلیت هضم ماده آلی خوشاریزه (بهترتیب 10/4 و 61/8 درصد) بیشتر از پولیکاریا (بهترتیب 7/85و 52/5 درصد) بود (0/05>P). گنجاندن خوشاریزه در جیره، قابلیت هضم ماده آلی و انرژی قابل سوخت و ساز را افزایش داد، در صورتی که مصرف پولیکاریا فراسنجههای مذکور را کاهش داد (0/05>P). غلظت آمونیاک شکمبهای با مصرف خوشاریزه در جیره کاهش یافت (0/05>P)، اما تحت تأثیر پولیکاریا قرار نگرفت. گنجاندن خوشاریزه و پولیکاریا در جیره، جمعیت پروتوزوا و تولید متان را کاهش داد (0/05>P). ظرفیت آنتیاکسیدانی شیرابه شکمبه با وارد نمودن خوشاریزه و پولیکاریا در جیره افزایش یافت (0/05>P). بر اساس نتایج حاصل، استفاده از خوشاریزه تا 45 درصد، و پولیکاریا تا 30 درصد ماده خشک در جیره نشخوارکنندگان قابل توصیه است. به هر حال، در زمان تغذیه پولیکاریا در دامهای پر تولید، نسبت علوفه به کنسانتره باید کاهش داده شود. از سوی دیگر، مصرف خوشاریزه و پولیکاریا موجب بهبود ظرفیت آنتیاکسیدانی شکمبه و کاهش آزادسازی متان به محیط زیست میشود.
آیناز اصلانیان؛ فرزاد قنبری؛ جواد بیات کوهسار؛ بهروز کریمی شهرکی
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 235-248
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر بودند. از زمان هشت ساعت انکوباسیون تا ٩۶ ساعت، بیشترین تولید گاز در تیمارهای هیدروکسید سدیم+پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری) مشاهده شد (۰5/۰<Ρ). عملآوری تأثیری بر نرخ تولد گاز نداشت، اما پتانسیل تولید گاز (b) را افزایش داد (۰5/۰<Ρ). بیشترین مقدار بخش b مربوط به تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) بود. گوارشپذیری مادۀ آلی، انرژی قابل متابولیسم، انرژی خالص و اسیدهای چرب کوتاهزنجیر تحتتأثیر عملآوری افزایش یافتند (۰5/۰<Ρ). بیشترین افزایش در تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) مشاهده شد. گوارشپذیری برونتنی مادۀ خشک و مادۀ آلی توسط پرتو گاما، هیدروکسید سدیم، و استفادۀ توأم از آنها افزایش یافت (05/0P<)، اما اکسید کلسیم بر این صفات معنیدار نبود. بهجز سطوح 100 و 150 کیلوگری پرتو گاما، سایر تیمارها باعث کاهش نیتروژن آمونیاکی شدند (05/0<P). تولید تودۀ میکروبی در پایان 24 ساعت انکوباسیون، توسط تیمارهای اکسید کلسیم و اکسید کلسیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) کاهش یافت (05/0<P). براساس نتایج پژوهش حاضر، ارزش تغذیهای کاه سویا با تیمارهای پرتو گاما و هیدروکسید سدیم افزایش مییابد.
شهین نسیمی اصفهانی؛ مرتضی چاجی؛ طاهره محمدآبادی؛ محمد بوجارپور
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 39-49
چکیده
قابلیت هضم و فراسنجههای تخمیری جیرههای حاوی برگ، غلاف، و دانۀ درخت سوبابل (با نام علمی Leucaena leucocephala) در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز تعیین شد. جیرههای آزمایشی شامل صفر (شاهد)، 25، 50، 75، و 100درصد برگ، غلاف، و دانۀ سوبابل بودند که جایگزین علوفۀ یونجه در جیرۀ گوسفندان شدند. در مقایسه با جیرۀ شاهد، جیرۀ حاوی 50درصد ...
بیشتر
قابلیت هضم و فراسنجههای تخمیری جیرههای حاوی برگ، غلاف، و دانۀ درخت سوبابل (با نام علمی Leucaena leucocephala) در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز تعیین شد. جیرههای آزمایشی شامل صفر (شاهد)، 25، 50، 75، و 100درصد برگ، غلاف، و دانۀ سوبابل بودند که جایگزین علوفۀ یونجه در جیرۀ گوسفندان شدند. در مقایسه با جیرۀ شاهد، جیرۀ حاوی 50درصد دانۀ سوبابل تولید گاز بیشتری داشت (05/0>P). در بین جیرههای حاوی برگ سوبابل بیشترین مقدار مادۀ آلی واقعاً هضمشده مربوط به سطح 100درصد برگ سوبابل بود. سطح 100درصد جایگزینی با یونجه در مقایسه با سایر مقادیر جایگزینی غلاف، بیشترین عامل تفکیککننده و بازده تولید تودۀ میکروبی را داشت (05/0>P). قابلیت هضم مادۀ خشک، الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی جیرههای حاوی غلاف در همۀ سطوح، کمتر از جیرۀ شاهد بود (05/0>P). قابلیت هضم الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی در جیرههای حاوی برگ سوبابل تا سطح 75درصد جایگزینی برگ سوبابل با یونجه تفاوتی با شاهد و با یکدیگر نداشتند. با افزایش مقدار دانۀ سوبابل در جیره قابلیت هضم مادۀ خشک، الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی از جیرۀ شاهد بیشتر بود، بهطوریکه اختلاف برای سطوح 75 و 100درصد دانۀ سوبابل معنیدار بود (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، برگ و دانۀ سوبابل را میتوان بدون وجود اثر منفی بر هضم و تخمیر تا 100درصد جایگزین یونجه کرد. استفاده از دانۀ سوبابل بهصورت جایگزین با یونجه در جیرۀ گوسفندان میتواند ارزش غذایی جیره را افزایش دهد.
نادر پاپی؛ فرخ کفیل زاده؛ حسن فضائلی
دوره 17، شماره 2 ، مهر 1394، ، صفحه 335-345
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی پتانسیل عملکرد و ارزش غذایی علوفۀ سیبزمینی ترشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه مرحلۀ رشد گیاه (تیمار) و با چهار تکرار در هر تیمار انجام شد. بخشهای هوایی گیاه مورد نظر در سه مرحله از رشد (اول: ارتفاع علوفه 150ـ100، دوم: 200ـ150، و سوم: 250ـ200 سانتیمتر، شروع گلدهی) برداشت و اطلاعات مربوط به میزان تولید در واحد ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی پتانسیل عملکرد و ارزش غذایی علوفۀ سیبزمینی ترشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه مرحلۀ رشد گیاه (تیمار) و با چهار تکرار در هر تیمار انجام شد. بخشهای هوایی گیاه مورد نظر در سه مرحله از رشد (اول: ارتفاع علوفه 150ـ100، دوم: 200ـ150، و سوم: 250ـ200 سانتیمتر، شروع گلدهی) برداشت و اطلاعات مربوط به میزان تولید در واحد سطح، ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک و نسبت برگ به ساقه ثبت شد. سپس علوفۀ برداشتشده چاپر گردید و پس از نمونهگیری، ترکیب مواد مغذی و گوارشپذیری در نمونههای علوفۀ چاپرشده اندازهگیری شد. تفاوت در میزان علوفۀ تر و خشک تولیدشده در مرحلۀ اول برداشت (بهترتیب 20/45 و 95/15 تن در هکتار) و در مرحلۀ سوم برداشت (00/64 و 85/29 تن در هکتار) معنیدار بود (05/0P<). بیشترین مقدار پروتئین خام در مرحلۀ اول (42/13درصد) و کمترین آن در مرحلۀ سوم برداشت (21/9درصد) مشاهده شد (05/0P<). با افزایش سن گیاه، میانگین کربوهیدراتهای غیرفیبری افزایش یافت (05/0P<). بیشترین و کمترین مقدار خاکستر خام بهترتیب در اولین و سومین مرحلۀ برداشت مشاهده شد (05/0P<). گوارشپذیری مادۀ خشک و مادۀ آلی تحت تأثیر مرحلۀ برداشت قرار نگرفت. نتایج حاصل از آزمون گاز نشان داد، با رشد گیاه، میزان گاز تولیدی افزایش یافت، بهطوریکه بیشترین مقدار آن در مرحلۀ سوم و کمترین آن در مرحلۀ اول برداشت مشاهده شد (05/0P<). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گیاه سیبزمینیترشی میتواند بهعنوان منبع مناسب علوفهای مورد توجه قرار گیرد.
نسرین حسین پور؛ محمدعلی نوروزیان؛ احمد افضل زاده
دوره 16، شماره 2 ، مهر 1393، ، صفحه 93-101
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی اثر منابع مختلف مکمل آلی و معدنی مس بر فراسنجههای تولید گاز و قابلیت هضم مواد مغذی در برههای نر زندی انجام شد. در آزمایش اول، هجده راس برة نر (میانگین وزن 62/1±53/17 کیلوگرم) در قالب طرحی کاملاً تصادفی در سه گروه شش راسی، در جایگاههای انفرادی به مدت هفتاد روز پروار شدند. تیمارها شامل شاهد (جیرة پایة بدون ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی اثر منابع مختلف مکمل آلی و معدنی مس بر فراسنجههای تولید گاز و قابلیت هضم مواد مغذی در برههای نر زندی انجام شد. در آزمایش اول، هجده راس برة نر (میانگین وزن 62/1±53/17 کیلوگرم) در قالب طرحی کاملاً تصادفی در سه گروه شش راسی، در جایگاههای انفرادی به مدت هفتاد روز پروار شدند. تیمارها شامل شاهد (جیرة پایة بدون مکمل مس)، جیرة پایه به همراه 10 میلیگرم مس در کیلوگرم مادة خشک جیره به شکل پروتئینات و جیرة پایه به همراه 10 میلیگرم مس در کیلوگرم مادة خشک جیره به شکل سولفات بود. تغذیة برهها با جیرههای حاوی مکمل مس میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک مصرفی را بهبود بخشید، ولی تأثیری بر مصرف خوراک نداشت. قابلیت هضم مادة خشک، مادة آلی، پروتئین خام و ADF در برههایی که از جیرة مکمل شده با مس آلی تغذیه شدند، نسبت به برههای سایر تیمارها بیشتر بود (01/0P<). در آزمایش دوم، میزان انرژی سوختوسازی جیرههای آزمایش اول برآورد و تأثیر منبع مس بر فراسنجههای تولید گاز بررسی شد. نرخ تولید گاز (c) در بین تیمارهای آزمایشی معنادار نبود اما پتانسیل تولید گاز (b) در تیمارهای حاوی مکمل مس بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0P<). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن مکمل مس به شکل آلی به جیرة برههای پرواری از طریق بهبود قابلیت هضم مواد مغذی باعث بهبود عملکرد میشود.
ایران خدادادی؛ طاهره محمدآبادی؛ مرتضی چاجی؛ محسن ساری
دوره 16، شماره 2 ، مهر 1393، ، صفحه 123-135
چکیده
این آزمایش برای بررسی اثر سطوح گوناگون پنیرک (صفر، 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفۀ آتریپلکس) بر تجزیهپذیری و فراسنجههای تخمیر علوفۀ آتریپلکس در شتر تککوهانه انجام گرفت. فراسنجههای تخمیر با تکنیک تولید گاز و قابلیت هضم آزمایشگاهی با روش هضم دومرحلهای بهکمک دو نفر شتر تککوهانۀ مادۀ دوساله دارای فیستولای شکمبه اندازهگیری ...
بیشتر
این آزمایش برای بررسی اثر سطوح گوناگون پنیرک (صفر، 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفۀ آتریپلکس) بر تجزیهپذیری و فراسنجههای تخمیر علوفۀ آتریپلکس در شتر تککوهانه انجام گرفت. فراسنجههای تخمیر با تکنیک تولید گاز و قابلیت هضم آزمایشگاهی با روش هضم دومرحلهای بهکمک دو نفر شتر تککوهانۀ مادۀ دوساله دارای فیستولای شکمبه اندازهگیری شد. افزودن پنیرک در دو سطح 40 و 60 میلیگرم در کیلوگرم علوفه موجب افزایش معنیدار حجم گاز تولیدی از علوفۀ آتریپلکس شد (05/0>P)، ولی ثابت نرخ تولید گاز تحت تأثیر افزودن پنیرک قرار نگرفت. اضافهکردن پنیرک (60 میلیگرم در کیلوگرم) به آتریپلکس میزان عامل جداکننده، تولید تودۀ میکروبی، راندمان تولید تودۀ میکروبی، و مادۀ آلی واقعاً هضمشده را بهطور معنیداری کاهش داد (05/0>P). افزودن 40 و 60 میلیگرم در کیلوگرم پنیرک به علوفۀ آتریپلکس pH محیطهای کشت را کاهش داد (05/0>P). در مقایسه با تیمار شاهد بالاترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط به تیمار حاوی 20 میلیگرم در کیلوگرم پنیرک (73/11 میلیگرم در 100 میلیلیتر) بود (05/0>P). همچنین این تیمار بیشترین هضمپذیری NDF را در مقایسه با تیمار شاهد داشت (05/0>P). افزودن پنیرک در سطوح 20، 40، و 60 میلیگرم در کیلوگرم به آتریپلکس موجب افزایش تراکم گونههای پروتوزوئرها در زمانهای 12 و 24 ساعت در مقایسه با 48 ساعت انکوباسیون شد (05/0>P). گونههای دیپلودینیوم کملی، دیپلودینیوم مگی، اپیدینیوم ایکوداتوم، و یودیپلودینیوم مگی در تیمارهای حاوی پنیرک تراکم بالاتری داشتند (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، تخمیر بالای پنیرک میتواند به بهبود قابلیت هضم و تولید گاز علوفۀ آتریپلکس در جیرۀ شتر تککوهانه بیانجامد.
زینب یوسفی؛ طاهره محمدآبادی؛ مرتضی چاجی؛ محمد بوجارپور
دوره 16، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 31-41
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی هضمپذیری و فراسنجههای تخمیر جیرههای حاوی برگ، غلاف با دانه، و گل درخت برهان در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر، 25، 50، 75، و 100 درصد برگ، غلاف، و گل برهان بودند. نتایج نشان داد بیشترین قابلیت تولید گاز مربوط به جیرۀ حاوی 50 درصد برگ بود (05/0P<). ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی هضمپذیری و فراسنجههای تخمیر جیرههای حاوی برگ، غلاف با دانه، و گل درخت برهان در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر، 25، 50، 75، و 100 درصد برگ، غلاف، و گل برهان بودند. نتایج نشان داد بیشترین قابلیت تولید گاز مربوط به جیرۀ حاوی 50 درصد برگ بود (05/0P<). نرخ تولید گاز در جیرۀ حاوی 75 درصد گل از سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). عامل پارتیشنینگ، تولید تودۀ میکروبی، و بازده تودۀ میکروبی در جیرۀ حاوی 100 درصد برگ و سطوح متفاوت غلاف بالاترین بود (05/0P<). قابلیت هضم مادۀ خشک در جیرههای حاوی سطوح مختلف برگ، 50 درصد گل، و 25 درصد غلاف برهان، و قابلیت هضم الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی در جیرههای حاوی سطوح مختلف گل و 25 درصد غلاف برهان در مقایسه با جیرۀ شاهد بالاتر بود (05/0P<). کمترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط به جیرههای حاوی 100 درصد برگ و غلاف با دانۀ برهان بود (05/0P<). براساس این نتایج، میتوان از برگ، گل، و غلاف با دانۀ برهان به جای یونجه در جیرۀ گوسفند استفاده کردد و هضمپذیری و تخمیر شکمبهای جیره را افزایش داد.