علی کلانتری حصاری؛ محمدرضا اسدی؛ محمد بابائی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 13 بهمن 1400
چکیده
اثر سطوح مختلف پروبیوتیک بتاپلاس بر عملکرد رشد و ریخت شناسی بافتی ژژنوم بلدرچین ژاپنی با استفاده از تعداد 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی، با شش تیمار چهار تکرار و 12 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارها شامل: گروه شاهد (بدون افزودنی)؛ سه جیره حاوی سطوح 0/5، یک و 1/5 گرم در کیلوگرم جیره پروبیوتیک بتاپلاس؛ ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پروبیوتیک بتاپلاس بر عملکرد رشد و ریخت شناسی بافتی ژژنوم بلدرچین ژاپنی با استفاده از تعداد 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی، با شش تیمار چهار تکرار و 12 پرنده در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی از سن یک تا 42 روزگی بررسی شد. تیمارها شامل: گروه شاهد (بدون افزودنی)؛ سه جیره حاوی سطوح 0/5، یک و 1/5 گرم در کیلوگرم جیره پروبیوتیک بتاپلاس؛ جیره با کمبود پروتئین، و جیره با کمبود پروتئین و حاوی یک گرم در کیلوگرم بتاپلاس بود. مصرف خوراک، وزن بدن و افزایش وزن بدن به صورت هفتگی اندازه گیری و ضریب تبدیل محاسبه شد. در 42 روزگی دو پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب، کشتار و صفات مربوط به تفکیک لاشه مورد سنجش قرار گرفت. به منظور بررسی صفات ریختسنجی بافت روده، از ژژنوم نمونه برداری شد. استفاده از پروبیوتیک بتاپلاس در میزان یک گرم در کیلوگرم جیره، مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل و برخی ریختسنجی ژژنوم را بهبود داد (0/05> p). در پرندگانی که با جیره حاوی سطح 1/5 گرم بر کیلوگرم پروبیوتیک بتاپلاس تغذیه شدند ضخامت پرز، قطر کریپت و تعداد سلول های جامی کاهش یافت (0/05> p). بر اساس نتایج حاصل، استفاده از بتاپلاس در جیره در سطح یک میلی گرم بر کیلوگرم، فراسنجه های عملکرد رشد و بافتی ژژنوم را در بلدرچین ژاپنی بهبود می بخشد.
فرزاد بسطامی؛ علی خطیب جو؛ صیفعلی ورمقانی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 18 بهمن 1400
چکیده
تاثیر مکمل والین بر عملکرد، ایمنی و شاخصهای رفتاری جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی با 420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 14 جوجه در هر تکرار بررسی شد. گروههای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد مثبت (جیره پایه در دمای توصیه شده سویه راس)؛ شاهد منفی (جیره پایه تحت تنش گرمایی)؛ ...
بیشتر
تاثیر مکمل والین بر عملکرد، ایمنی و شاخصهای رفتاری جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی با 420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس-308 (مخلوط مساوی نر و ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، پنج تکرار و 14 جوجه در هر تکرار بررسی شد. گروههای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد مثبت (جیره پایه در دمای توصیه شده سویه راس)؛ شاهد منفی (جیره پایه تحت تنش گرمایی)؛ و گروههای تحت تنش گرمایی و تغذیه شده با جیره پایه مکمل شده با پنج، 10، 15 و 20 درصد والینِ مازاد بر نیاز سویه راس. تنش گرمایی سبب کاهش وزن بدن، خوراک مصرفی و شاخص کارایی اروپایی، تیتر آنتیبادی علیه ویروس نیوکاسل، درصد لنفوسیت، غلظت پروتئین کل سرمی، فعالیت آلکالین فسفاتاز سرمی و فعالیت لاکتات دهیدروژناز سرمی و افزایش درصد هتروفیل، افزایش نسبت هتروفیل به لنفوسیت، افزایش دمای مقعدی و افزایش زمان لازم برای ایستادن جوجهها بعد از تست عدم تحرک شد، ولی پنج درصد مکمل والین سبب بهبود افزایش وزن در دوره رشد و کل دوره و افزایش شاخص کارایی اروپایی در کل دوره، مکمل 10 درصد والین منجر به بهبود وزن نسبی ران و سینه، مکمل 15 و 20 درصد والین منجر به افزایش درصد لنفوسیت و کاهش هتروفیل شد (05/0 >P ). براساس نتایج حاصل، افزودن پنج درصد مکمل والین وزن بدن و ضریب تبدیل جوجههای گوشتی تحت تنش گرمایی را بهبود می دهد و در سطوح بالاتر (15 و 20 درصد) سبب بهبود درصد سلولهای ایمنی می شود اما بر فراسنجههای ایمنی همورال و تست عدم تحرک جوجههای گوشتی تأثیر ندارد.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 19 بهمن 1400
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، 2-تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3-تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده-خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیتهضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیتهضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
حمیده نوری صادق؛ علی مقصودی؛ محمد رکوعی؛ هادی فرجی آروق؛ مهدی جهانتیغ
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 19 بهمن 1400
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R استفاده شد. مقایسه فنوتیپی در دو جنس نر و ماده در هیچ یک از سویهها تفاوت معنیداری نشان نداد. در هر دو سویه، وراثتپذیری پاسخهای ایمنی همورال در نرها بالاتر از مادهها برآورد شد. در سویه وحشی برآورد وراثتپذیری IgT در نرها (187/0) و IgY در مادهها (177/0) بالاتر از سایر پاسخهای علیه SRBC بود. بالاترین وراثتپذیری مربوط به پاسخ ایمنی علیه NDV بود، بهطوری که در جنس نر و ماده سویه وحشی به ترتیب 214/0 و 268/0 برآورد شد. بر اساس نتایج حاصل، انتخاب ژنتیکی برای پاسخ سیستم ایمنی علیه نیوکاسل موجب بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. با توجه به برآورد بالاتر وراثتپذیری پاسخهای ایمنی در نرها، انتخاب ژنتیکی این صفات بویژه علیه NDV در نرها موجب پیشرفت ژنتیکی بیشتری میشود.
علی نظری؛ حامد احمدی؛ فرید شریعتمداری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 01 اسفند 1400
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین قابلیت هضم ماده معدنی منیزیم با وزن بدن، مصرف خوراک و آنزیم فیتاز با 120 قطعه جوجه گوشتی نر لاین B آرین پرورش یافته به صورت انفرادی انجام شد. به پرندگان دو جیره استاندارد و جیره مکمل شده با یک گرم آنزیم فیتاز (FTU/Kg500) اختصاص داده شد. خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل غذایی در دوره پرورش ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین قابلیت هضم ماده معدنی منیزیم با وزن بدن، مصرف خوراک و آنزیم فیتاز با 120 قطعه جوجه گوشتی نر لاین B آرین پرورش یافته به صورت انفرادی انجام شد. به پرندگان دو جیره استاندارد و جیره مکمل شده با یک گرم آنزیم فیتاز (FTU/Kg500) اختصاص داده شد. خوراک مصرفی روزانه، افزایش وزن هفتگی، ضریب تبدیل غذایی در دوره پرورش و قابلیت هضم منیزیم در بازه 28 تا 30 روزگی اندازه گیری شدند. با استفاده از مدل گامپرتز، نرخ رشد، وزن اولیه و حداکثر ظرفیت رشد بررسی شد. نرخ رشد و حداکثر ظرفیت رشد در گروه مصرف کننده آنزیم فیتاز بیشتر بود (05/0P<). افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر جیرههای مکمل شده آنزیم فیتاز بهبود یافت (05/0P<). قابلیت هضم منیزیم در جیرههای آنزیم فیتاز نسبت به جیرههای پایه استاندارد بیشتر بود (05/0P<). میزان نرخ رشد مدلسازی شده بر قابلیت هضم منیزیم تاثیرگذار بود به طوری که قابلیت هضم منیزیم در پرندگان با نرخ رشد بالاتر (ظرفیت رشدی سریعتر)، بیشتر بود (05/0P<). همبستگی بین قابلیت هضم منیزیم و افزایش وزن بدن مثبت بود و با افزایش هضم منیزیم ، افزایش وزن بهبود یافت(05/0P<). بر اساس نتایج حاصل، پرندگان با پتانسیل رشد بالاتر، توانپی بیشتری درهضم منیزیم را دارند و این قابلیت هضم در اثر استفاده از آنزیم فیتاز بیشتر میشود. بنابراین میتوان در برنامههای اصلاح نژاد جوجههای آرین توجه بیشتری به ارتباط بین استفاده از ماده معدنی منیزیم و پارامتر نرخ رشد نمود.
حمیدرضا دادخواه؛ غلامرضا قربانی؛ فرزاد هاشمزاده؛ عباس رجایی راد
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 22 مرداد 1401
چکیده
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 8/0 ± 8/2 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس ...
بیشتر
هدف این آزمایش بررسی اثر خوراندن دو عدد بلوس کلسیم در زمان زایش و 12 ساعت پس از آن بر مصرف خوراک، تولید شیر، تغییرات وزن بدن، کلسیم خون و برخی عملکردهای تولید مثلی گاوهای شیری پر تولید در فصل تابستان بود. بیست و چهار راس گاو هلشتاین با میانگین دفعات زایش 8/0 ± 8/2 انتخاب شد و بطور تصادفی به یکی از دو تیمار شاهد یا گروه دریافتکننده بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش اختصاص داده شدند. تولید شیر خام در 21 روز اول شیردهی در گاوهای دریافت کننده بلوسهای کلسیمی نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (02/0P = ). درصد چربی (01/0P = ) و ماده جامد بدون چربی شیر (05/0P = ) در گاوهای دریافت کننده بلوس، بیشتر بود. علاوه بر این، شیر تصحیح شده بر حسب انرژی و تصحیح شده بر حسب چربی نیز در گاوهای دریافت کننده بلوس کلسیمی بیشتر بود (03/0P = ). غلظت پلاسمایی گلوکز و سرمی کلسیم و همچنین تغییرات وزن بدن تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. تعداد تلقیح به ازای آبستنی، فاصله تا اولین تلقیح پس از زایش و روزهای باز تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی نداشت (05/0P >). نتایج نشان داد استفاده از بلوس کلسیمی آهسته رهش در زمان زایش و 12 ساعت پس از زایش تولید و ترکیبات شیر را بهبود داد، ولی تاثیری بر کلسیم سرم، تغییرات وزن بدن در 21 روز اول شیردهی و فراسنجههای تولید مثلی نداشت.
سینا آزاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ محمد هادی خبازان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 12 آبان 1401
چکیده
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع گلیسینات مس (2NRC-Gly) و 3- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع سولفات مس (2NRC-S) بود. تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما اثر متقابل تیمار در زمان نشان داد که در روزهای 60، 90 و 120 شیردهی، گاوهای تیمار 2NRC-Gly تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (05/0 < P) و گاوهای 2NRC-S در روز 90 و 120 شیردهی تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (05/0 < P). شمار سلولهای بدنی در گاوهای تیمار 2NRC-Gly نسبت به گاوهای NRC-S پایینتر بود (05/0 > P). بروز ورم پستان تحت بالینی در روز 15 شیردهی در تیمار 2NRC-Gly در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود (05/0 = P). تفاوتی در تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی بین تیمارها مشاهده نشد. فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر افزودن مس به شکل معدنی و آلی قرار نگرفتند، اما غلظت آلبومین سرم پس از زایش در گروه 2NRC-Gly نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت (05/0 > P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن مس بهویژه از منبع گلیسینات مس در سطح دو برابر توصیه NRC منجر به افزایش سطح آلبومین سرم، کاهش شمار سلولهای بدنی شیر و بروز ورم پستان تحت بالینی شد که میتواند نشاندهنده بهبود سلامت گاوهای دوره انتقال باشد.
کامل عموزاده آرائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ محمد اسدی؛ کتایون مهرانی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 14 اسفند 1401
چکیده
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 5/3±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح ...
بیشتر
اثر سطوح مختلف پودر گیاه اوجی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، رفتار نشخوار، فراسنجههای خونی و شکمبهای از میشهای دالاق، با استفاده از 18 رأس میش با میانگین وزن 5/3±38 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- شاهد (بدون پودر اوجی)، 2- 25 گرم پودر اوجی در روز و 3- 50 گرم پودر اوجی در روز بود. سطوح مختلف پودر اوجی در میشها اثری بر وزن انتهای دوره، افزایش وزن روزانه، میزان کلسترول، گلوکز، پروتئین کل، آلبومین، گلوبولین و نسبت آلبومین/گلوبولین خون نداشت. تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی، سبب کاهش قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، افزایش رفتار مصرف تغذیهای و فعالیت نشخوار، افزایش مقدار اوره و تریگلیسرید خون شد (05/0P<). تغذیه میشها با سطوح مختلف پودر اوجی سبب کاهش معنیدار جمیعت پروتوزوآ سه ساعت پس از خوراکدهی و افزایش pH شکمبه سه ساعت بعد از تغذیه صبح شد (05/0P<). غلظت آمونیاک شکمبه در میش هائی که 50 گرم پودر اوجی در روز دریافت کردند بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن پودر گیاه اوجی تا سطح 50 گرم در روز به جیره میشهای دالاق، بر صفات عملکردی دام تأثیر معنیداری ندارد، همچنین بر جمعیت پروتوزوآیی و pH شکمبه اثر مثبتی نشان میدهد.
حسین محمدی؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی؛ محمد شمس الهی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 14 اسفند 1401
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همخونی ژنومی و اندازه مؤثر جمعیت در 879 رأس بز نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری بود. بدین منظور از یک پنل K50 که بعد از کنترل کیفیت 36861 نشانگر SNPو 827 رأس بز بود، استفاده شد. ضریب همخونی با چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با نرمافزار ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همخونی ژنومی و اندازه مؤثر جمعیت در 879 رأس بز نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری بود. بدین منظور از یک پنل K50 که بعد از کنترل کیفیت 36861 نشانگر SNPو 827 رأس بز بود، استفاده شد. ضریب همخونی با چهار روش ماتریس روابط خویشاوندی (FGRM)، میزان هموزیگوسیتی (FHOM)، همبستگی گامتها (FUNI)، با نرمافزار GCTA (نسخه0/1) و قطعات هموزیگوت ژنومی (FROH) با PLINK (نسخه 9/1) محاسبه شد. اندازه مؤثر جمعیت (Ne) از اطلاعات عدم تعادل پیوستگی با نرمافزار SNeP (نسخه 1/1) محاسبه شد. کمترین ضریب همخونی محاسبه شده با سه روش (FGRM، FHOM، FUNI) مربوط به نژاد بیتال و بیشترین مربوط به نژاد بربری بود. بیشترین میزان FROH (159/0) در نژاد بربری و کمترین مقدار آن (028/0) در نژاد پوسوری برآورد شد. میانگین طول قطعات ROH بین 2/70 تا 4/391 مگاباز و متوسط تعداد قطعات ROH بین 19/8 تا 65/48 متغیر بود. همچنین بیشترین و کمترین تعداد ROH به ترتیب روی کروموزومهای دو و 29 مشاهده شدند. اندازه Ne در نسلهای حاضر (نسل پنج) نژادهای مورد بررسی در دامنه 365-35 رأس بود. بیشترین Ne در نژاد بیتال (365 رأس) و کمترین در نژاد بربری (35 رأس) برآورد شد. میانگین ضریب همخونی در نژادهای بیتال، تدی، پهری، نچی، بربری، دیرا دینپناه و پوسوری به ترتیب 035/0، 081/0، 031/0، 052/0، 15/0، 11/0 و 02/0 بهدست آمد. همچنین Ne اکثر جمعیتهای مورد مطالعه کاهش یافته است. با اقتصادی کردن تولید و طراحی برنامههای مناسب برای حفاظت از حیوانات خالص باقیمانده این نژادها ضروری است.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 اسفند 1401
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور تعیین ارزش غذایی در مراحل مختلف رشد و عملکرد تولید علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در کشور انجام شد. بدین-منظور علف نپیر کشت شده در سه مرحله از رشد رویشی (بهترتیب 65، 85 و 115 روز پس از کاشت) برداشت شد. ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم، کینتیک تخمیر و برخی از صفات مورفولوژیکی این گیاه بههمراه عملکرد تولید در مرحله نهایی رشد بررسی شد. در پایان دوره رشد، عملکرد ماده خشک 8/26 تن در هکتار و ارتفاع گیاه 257 سانتیمتر بود. با افزایش سن گیاه، پروتئین خام کاهش و لیگنین در دیواره سلولی افزایش یافت (05/0 >P) و مقادیر آنها در مرحله پایانی رشد بهترتیب 88 و 63 گرم در کیلوگرم ماده خشک بود. تغییرات ترکیبات شیمیایی در طول رشد در ساقه بیشتر از برگ مشاهده شد. در طول دوره رشد کاهش قابلیت هضم برگ و ساقه منجر به کاهش قابلیت ماده خشک و ماده آلی علف نپیر بهترتیب از 782 به 649 و از 814 به 747 گرم در کیلوگرم ماده خشک شد (05/0 >P). میزان پتانسیل گاز تولیدی با افزیش سن گیاه کاهش داشت (05/0 >P). مراحل رشد تاثیری بر نرخ تخمیر تولید گاز و فاز تأخیر نداشت و بین سه مرحله رشد رویشی مورد مطالعه مقادیر آنها مشابه بود. بر اساس نتایج حاصل، علف نپیر با توجه به تولید بالای ماده آلی قابل هضم در هکتار و ارزش غذایی مناسب میتواند بهعنوان یک منبع علوفهای مطلوب در کشور استفاده شود.
آمنه ناصری مقدم؛ محمد ابراهیم نوریان سرور؛ فردین هژبری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 15 اسفند 1401
چکیده
به منظور بررسی تاثیر عصاره شیرینبیان بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری، از 28 راس بره نر مهربان با وزن 75/1 ± 45/36 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرین بیان) و سه تیمار دیگر به ترتیب شامل جیره پایه به ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر عصاره شیرینبیان بر عملکرد رشد، فراسنجههای تخمیر و جمعیت پروتوزآیی شکمبه در برههای پرواری، از 28 راس بره نر مهربان با وزن 75/1 ± 45/36 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و هفت تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: شاهد (جیره پایه بدون عصاره شیرین بیان) و سه تیمار دیگر به ترتیب شامل جیره پایه به اضافه پنج، 10 و 25 میلیگرم عصاره شیرینبیان به ازای هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. جیره پایه برهها 30 درصد کاه و70 درصد کنسانتره بود که به صورت مصرف در حد اشتها در اختیار دام قرار داده شد. افزودن 25 میلیگرم عصاره به جیره سبب افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک شد (05/0>P). pH مایع شکمبه در سطح 25 میلیگرم افزایش داشت (05/0>P). کل گاز تولیدی در سطوح پنج و 25 میلیگرم عصاره افزایش یافت (05/0>P). هدرروی انرژی به شکل متان در هر چهار تیمار یکسان و بین 22-17درصد کل انرژی دریافتی دام بود. تغییرات انرژی قابل متابولیسم، ماده آلی تجزیه شده و اسیدهای چرب فرار برآورد شده در سطوح پنج و 25 میلیگرم عصاره بیشتر از گروههای دیگر بود (05/0>P). جمعیت کل پروتوزوآیی و همچنین تعداد انتودینه در کلیه سطوح عصاره کاهش یافت (05/0>P). شمار پروتوزوآیی ایزوتریشیدا در کلیه سطوح عصاره افزایش داشت. نتایج آزمایش نشان داد افزودن 25 میلیگرم عصاره شیرینبیان سبب بهبود فرایند متابولیسم شکمبه و عملکرد برههای پرواری شد هرچند تاثیری بر هدر روی انرژی به شکل متان نداشت.
لیلی عبدعلی؛ سمیه سالاری؛ محمدرضا قربانی؛ شیما حسینی فر
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 21 اسفند 1401
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اندازه ذرات جو و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم بر عملکرد، سیستم ایمنی و قابلیت هضم ایلئومی با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس دورگه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×4 و با 8 تیمار و 5 تکرار از سن 1 تا 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع افزودنی (بدون افزودنی، آنزیم، مخمر ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی اندازه ذرات جو و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم بر عملکرد، سیستم ایمنی و قابلیت هضم ایلئومی با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس دورگه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×4 و با 8 تیمار و 5 تکرار از سن 1 تا 35 روزگی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع افزودنی (بدون افزودنی، آنزیم، مخمر اتولیز شده و مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم) و اندازه ذرات جو (ریز،2 میلی متر و درشت، 8 میلی متر) بودند. افزودن مخمر اتولیز شده و آنزیم، باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک نسبت به تیمار بدون افزودنی گردید (05/0P<). مخمر اتولیز شده با اندازه ذرات درشت جو، سبب افزایش فاکتور بازدهی اروپایی، نسبت بازدهی انرژی و پروتئین نسبت به سایر تیمارها گردید (05/0>P). افزودن آنزیم چربی محوطهی بطنی را نسبت به سایر تیمارها کاهش داد (05/0P<). مخمر اتولیز شده بههمراه آنزیم باعث افزایش طول و درصد ماده خشک استخوان درشتنی نسبت به تیمار فاقد افزودنی شد (05/0>P). افزودن مخمر اتولیز شده بههمراه آنزیم پاسخ ایمنی را نسبت به سایر تیمارها بهبود بخشید (05/0P<). مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم، قابلیت هضم ایلئومی را نسبت به سایر تیمارها بهبود بخشید (05/0>P). مخمر اتولیز شده به تنهایی و بههمراه آنزیم باعث کاهش میزان pH بستر، نسبت به تیمار دریافت کنندهی آنزیم به تنهایی و تیمار فاقد افزودنی گردید (05/0>P). در مجموع، میتوان استفاده از مخمر اتولیز شده به همراه آنزیم را در جیرههای حاوی جو جوجههای گوشتی توصیه نمود.
محدثه اثنی عشری؛ حامد احمدی؛ فرید شریعتمداری؛ مصطفی لطفی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 22 اسفند 1401
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثرات چربی افزوده شده در مخلوطکن، پروتئین خام جیره و دمای حالت دهنده بر شاخص ماندگاری پلت، انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک با استفاده از ابزارهای مدلسازی محاسباتی بود که از 192 نمونه خوراک جوجههای گوشتی با سطوح مختلف چربی افزوده شده در مخلوطکن (چهار سطح) و پروتئین خام (چهار سطح) در اجزای خوراک و دماهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثرات چربی افزوده شده در مخلوطکن، پروتئین خام جیره و دمای حالت دهنده بر شاخص ماندگاری پلت، انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک با استفاده از ابزارهای مدلسازی محاسباتی بود که از 192 نمونه خوراک جوجههای گوشتی با سطوح مختلف چربی افزوده شده در مخلوطکن (چهار سطح) و پروتئین خام (چهار سطح) در اجزای خوراک و دماهای مختلف حالت دهنده (سه سطح) برای تعیین شاخص ماندگاری پلت، شاخص تصحیح شده ماندگاری پلت و انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک استفاده شد. برای تحلیل این دادهها مدلهای تابعیت خطی چندگانه و شبکهی عصبی مصنوعی مورد استفاده قرار گرفت. هر دو مدل ذکر شده توانایی پیشبینی مقدار شاخص ماندگاری پلت، شاخص تصحیح شده ماندگاری پلت و انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید خوراک را داشتند؛ اما دقت پیشبینی مدل شبکهی عصبی مصنوعی نسبت به مدل تابعیت خطی چندگانه برای هر سه خروجی بیشتر بود. با استفاده از مدل شبکهی عصبی مصنوعی بهینهسازی انجام شد که در این محاسبات برای رسیدن به بیشترین میزان ممکن کیفیت فیزیکی پلت و کمترین میزان ممکن انرژی الکتریکی مصرفی مقدار پروتئین خام، 20-5/20 درصد و دمای حالت دهنده، 85 درجه سلسیوس پیشبینی شد، اما میزان چربی برای بیشترین مقدار کیفیت فیزیکی پلت، یک درصد و برای کمترین مقدار انرژی الکتریکی مصرفی هنگام تولید، چهار درصد پیشبینی شد. بر اساس نتایج حاصل، مدل شبکهی عصبی مصنوعی میتواند در شرایط کاربردی در پیشبینی دقیقتر مصرف برق و کیفیت خوراک تولید شده به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب در کارخانههای تولید خوراک کمک کند.
سیاوش منظوری؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی؛ محمد حسین مرادی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 22 اسفند 1401
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور انتخاب نشانگرهای مؤثر در جداسازی نژاد و مقایسه عملکرد روشهای انتخاب نشانگر با دادههای 304 حیوان از 14 نژاد مختلف که با استفاده از پنل نشانگر Illumina SNP50K ژنوتیپ شده بودند، انجام شد. دانش و فهم ساختار ژنتیکی برای درک بهتر تغییرات ژنتیکی در مطالعات پویش ژنومی بسیار مهم است. محتوای اطلاعاتی هر نشانگر زیستی به عنوان شاخصی برای انتخاب نشانگرها در کاهش اندازه پنلهای نشانگری کاربرد دارد. برای تخمین محتوای اطلاعاتی هر نشانگر، از آماره Fst رایت، آماره θ، آماره دلتا، آماره D، آماره Gst، آماره G'st، آماره G"st و آنالیز مؤلفه های اصلی استفاده گردید. در این مطالعه، از آماره لگاریتم نسبت درستنمایی برای انتخاب نشانگرها استفاده شد. با توجه به نتایج، همه روشهای انتخاب برای شناسایی نشانگرها دارای رفتار و عملکرد مشابهی بودند. تعداد نشانگرهای مشترک بین روشها حداقل 42 نشانگر و حداکثر 499 نشانگر SNP بود. به طور کلی، روش آماره Fst نیازمند تعداد کمتری از نشانگرها برای رسیدن به انتساب موفق بود. آمارههای G'st و G"st با بیش از 350 نشانگر برای دستیابی به 95% انتساب صحیح، عملکرد ضعیفی را نشان دادند. لازم به ذکر است که تنها با 60 نشانگر برتر، دستیابی به موفقیت بیش از 70 درصد امکان پذیر است. با توجه به نتایج، Fst جفتی رایت از سایر روشهای انتخاب SNP دارای عملکرد بهتری بود. نتایج حاصله منجر به ایجاد پنلهای انحصاری جهت شناسایی نژادهای متنوع میگردد که دارای اهمیت اقتصادی زیادی است.
علی رضا چگنی؛ بهروز یاراحمدی؛ محمد شاهوردی؛ محسن محمدی ساعی؛ میرحسن بیرانوند؛ علی رضا آقاشاهی؛ حسن فضائلی؛ امین کاظمی زاده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 22 اسفند 1401
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 25/0± 05/28 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر چغندر علوفهایی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون برههای نر پرواری بود. 32 رأس بره نر پرواری با وزن اولیه 25/0± 05/28 کیلوگرم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تیمار و چهار بلوک بمدت 84 روز با جیرههای آزمایشی شامل شاهد (صفر)، 10، 20 و 30 درصد چغندر علوفهای با نسبت 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه بهصورت کاملاً مخلوط تهیه و دو بار در روز تعلیف شدند. در طول دوره آزمایش اختلاف معنیداری در وزن برهها در گروه شاهد و گروههایی که سطوح مختلف چغندر علوفهای در جیره آنها استفاده شده بود مشاهده نشد. تفاوت معنیداری در افزایش وزن روزانه در میان همه گروهها بجز برههائی که با جیره حاوی 20 درصد چغندر علوفهای تغذیه شدند، وجود نداشت. در گروهی که 30 درصد چغندر علوفهای دریافت کرده بود خوراک مصرفی در روز نسبت به سایر گروهها کمترین بود (P<0.05). ضریب تبدیل خوراک در بین گروههای آزمایشی تفاوتی معنیداری نداشت. تفاوتی در وزن کشتار برهها، وزن بدن بدون محتویات دستگاه گوارش، وزن لاشه گرم و سرد، فراسنجههای لاشه و همچنین افت لاشه در بین گروههای مختلف مشاهده نشد (P>0.05). تیمارهای آزمایشی اثری بر صفات بیوشیمیایی خون نداشتند، اما مصرف چغندر علوفهای باعث افزایش غلظت هموگلوبین خون شد (P<0.05). بر اساس نتایج حاصل، از چغندر علوفهای تا 30 درصد بدون تاثیر منفی بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خون در جیره برههای پرواری میتوان استفاده کرد.
علیرضا سلامی؛ سهیل میرحبیبی؛ مجتبی حقیقت؛ حمید رضا خدایی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 23 اسفند 1401
چکیده
در این پژوهش، اثر اوره آهسته رهش بر صفات عملکردی و فراسنجههای خونی شیشکهای ماده و جایگزینی آن با کنجاله تخم پنبه با استفاده از تعداد 16 راس شیشک نژاد افشاری در چهار گروه آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد حاوی کنجاله پنبه دانه، 2)جیره حاوی چهار گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 45/4 درصد پروتئین خام جیره)، 3) جیره حاوی هشت گرم اوره آهسته ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر اوره آهسته رهش بر صفات عملکردی و فراسنجههای خونی شیشکهای ماده و جایگزینی آن با کنجاله تخم پنبه با استفاده از تعداد 16 راس شیشک نژاد افشاری در چهار گروه آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد حاوی کنجاله پنبه دانه، 2)جیره حاوی چهار گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 45/4 درصد پروتئین خام جیره)، 3) جیره حاوی هشت گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه(معادل 8/8 درصد پروتئین خام جیره) و 4) جیره حاوی 12 گرم اوره آهسته رهش در جیره روزانه (معادل 3/13 درصد پروتئین خام جیره) به مدت 54 روز (دو هفته دوره عادت پذیری و چهل روز دوره پرواری) بررسی شد. وزن پایان دوره، مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی بررسی شد. در انتهای دوره از بره ها خونگیری شد و فراسنجههای پروتئین تام سرم، گلوکز، اوره، آلانین آمینوترانسفراز ، آسپارتات آمینوتراسنفراز، کلسترول، تری گلیسیرید، استروژن، آلبومین و LDL اندازه گیری شد. میزان پروتئین تام و آلبومین سرم در شیشک هائی که هشت یا 12 گرم اوره دریافت کردند کمتر از گوسفندان شاهد بود (05/۰P < ). سایر فراسنجههای خونی تحت تاثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفت. تفاوتی در وزن پایان دوره، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی بین تیمارها مشاهده نشد. بر اساس نتایج حاصل، می توان تا روزانه تا 12 گرم اوره آهسته رهش در جیره شیشک های ماده بدون تاثیر منفی بر عملکرد استفاده کرد.
فرنوش زنگیشه؛ محمد مهدی معینی؛ فردین هژبری
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 24 اسفند 1401
چکیده
در این مطالعه 18 راس میش آبستن در دو گروه شش راسی نگهداری شدند. تیمارها شامل: تیمار اول یا شاهد (دریافت مقدار 10 میلیلیتر مکمل سلنیوم و ویتامین ای به صورت تزریقی دو هفته قبل از زایش (هر میلی لیتر حاوی 5/0 میلیگرم سلنیت سدیم و 50 میلی گرم ویتامین ای ) ، تیمار دوم، دریافت مکمل سلنیوم و ویتامین ای بصورت خوراکی 3/0 میلیگرم سلنیوم و 50 میلیگرم ...
بیشتر
در این مطالعه 18 راس میش آبستن در دو گروه شش راسی نگهداری شدند. تیمارها شامل: تیمار اول یا شاهد (دریافت مقدار 10 میلیلیتر مکمل سلنیوم و ویتامین ای به صورت تزریقی دو هفته قبل از زایش (هر میلی لیتر حاوی 5/0 میلیگرم سلنیت سدیم و 50 میلی گرم ویتامین ای ) ، تیمار دوم، دریافت مکمل سلنیوم و ویتامین ای بصورت خوراکی 3/0 میلیگرم سلنیوم و 50 میلیگرم ویتامین ای در کیلوگرم ماده خشک مصرفی ) مخلوط با جیره و بهصورت روزانه از چهار هفته قبل از زایش و تیمار سوم تجویز 10 میلیلیتر مکمل سلنیوم و ویتامین ای بهصورت تزریقی چهار هفته قبل از زایش (پنج میلیلیتر) و دو هفته قبل از زایش ( پنج میلیلیتر)بودند. از میش ها و برههای تازه متولدشده نیز قبل از مصرف آغوز و 14 روز بعد از تولد خونگیری انجام شد. در دو هفته بعد از زایش وزن میشها در گروه تیمار خوراکی نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (05/0>P). غلظت سلنیوم سرم و آغوز میشها در تیمار خوراکی بالاتر از گروههای دیگر بود (05/0>P). در روز تولد میانگین غلظت سلنیوم سرم خون برهها در تیمار خوراکی نیز بالاتر از دو گروه دیگر بود (05/0>P). در دو هفتگی، غلظت مس سرم برهها در تیمار خوراکی نسبت به شاهد بیشتر بود (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد، استفاده از مکمل خوراکی سبب افزایش غلظت سلنیوم سرم و آغوز میشها و برههای حاصل از آنها شد. پیشنهاد میشود جهت کاهش تنش ناشی از تزریق مکمل سلنیوم و ویتامین ای از روش خوراکی استفاده شود.