مصطفی اکبری علایی؛ جواد رضائی؛ یوسف روزبهان
دوره 25، شماره 4 ، دی 1402، ، صفحه 357-373
چکیده
این پژوهش بهمنظور مقایسه تأثیر منابع مختلف روی بر جمعیتهای میکروبی، آنزیمهای هیدرولیتیک و فراوردههای تخمیر برونتنی شکمبه گوسفند اجرا شد. پنج جیرۀ بدون مکمل روی (شاهد) یا حاوی سولفات روی، اکسید روی، نانواکسید روی و روی-متیونین ارزیابی شدند. آزمونهای گاز 24 و 72 ساعته در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد و جمعیتهای میکروبی، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مقایسه تأثیر منابع مختلف روی بر جمعیتهای میکروبی، آنزیمهای هیدرولیتیک و فراوردههای تخمیر برونتنی شکمبه گوسفند اجرا شد. پنج جیرۀ بدون مکمل روی (شاهد) یا حاوی سولفات روی، اکسید روی، نانواکسید روی و روی-متیونین ارزیابی شدند. آزمونهای گاز 24 و 72 ساعته در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد و جمعیتهای میکروبی، آنزیمهای هیدرولیتیک، متان، فعالیت آنتیاکسیدانی، هضمپذیری ماده آلی (OMD)، انرژی قابل سوختوساز (ME)، سوبسترای تجزیهشده حقیقی (TDS)، توده میکروبی، ضریب تفکیکپذیری (PF) و اسیدهای چرب فرار (VFA) تعیین گردیدند. تعداد کل باکتریهای پروتئولیتیک و فعالیت پروتئاز در اثر مصرف منابع آلی، معدنی و نانوذرات روی کاهش یافت (0/05>P). مصرف منابع متیونین، اکسید و سولفات روی موجب افزایش فعالیت آلفاآمیلاز شد (0/05>P). تعداد کل پروتوزوآ در انکوباسیون 24 ساعته در اثر منابع روی جیرهای روند کاهشی نشان داد. کل باکتریهای سلولولیتیک، کربوکسیمتیل سلولاز، میکروکریستالین سلولاز، فعالیت تجزیهکنندگی کاغذ صافی، ظرفیت آنتیاکسیدانی، توده میکروبی و PF بین تیمارها یکسان بود. مکملهای متیونین، اکسید و سولفات روی موجب افزایش OMD، ME، TDS و کل VFA شدند، درحالیکه آمونیاک و نسبت استات:پروپیونات را کاهش دادند (0/05>P). تولید متان 24 ساعته نیز با مصرف مکملهای روی کاهش یافت (0/05>P). درمجموع، افزودن مکملهای سولفات، اکسید و متیونین-روی به جیره (30 میلیگرم روی در کیلوگرم ماده خشک) با هدف بهبود فعالیت آلفاآمیلاز و قابلیت هضم و کاهش فعالیت پروتئولیتیک، تجمع آمونیاک و متان قابل توصیه است اما تغذیه نانواکسید روی توصیه نمیشود. تحقیقات بیشتری در مورد اثر منابع روی بر میکروبها و آنزیمهای شکمبه در شرایط جیرهای متفاوت نیاز است.
لیلا طاهرآبادی؛ فرخ کفیل زاده
دوره 25، شماره 2 ، تیر 1402، ، صفحه 169-181
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر فواصل برداشت در مراحل مختلف رشد بر عملکرد تولید و ارزش غذایی علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در ایران، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 13 تیمار و سه تکرار انجام شد. چینها در فواصل هر 16 تا 20، 24 تا 28 و 43 روز یا 136 روز پس از کاشت (پایان مرحله رویشی) برداشت شدند که بهترتیب در ارتفاعهای تقریبی 50، 100، ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر فواصل برداشت در مراحل مختلف رشد بر عملکرد تولید و ارزش غذایی علف نپیر بهعنوان یک منبع علوفهای جدید در ایران، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 13 تیمار و سه تکرار انجام شد. چینها در فواصل هر 16 تا 20، 24 تا 28 و 43 روز یا 136 روز پس از کاشت (پایان مرحله رویشی) برداشت شدند که بهترتیب در ارتفاعهای تقریبی 50، 100، 150 و 300 سانتیمتر بودند. این فواصل برداشت بهترتیب منجر به شش، چهار، دو و یک چین برداشت شد. ترکیبات شیمیایی و تخمیر شکمبهای برونتنی بههمراه عملکرد تولید علف نپیر اندازهگیری شد. بیشترین عملکرد ماده خشک (25/1 تن در هکتار) فقط با یک برداشت در ارتفاع 300 سانتیمتر صورت گرفت. قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی در تمام چینها 60 تا 70 درصد بود و بیشترین مقادیر آن در علوفه برداشت شده در ارتفاع 50 سانتیمتر مشاهده شد. علوفه برداشت شده در ارتفاع 300 سانتیمتر بیشترین تولید ماده خشک و ماده آلی قابل هضم (بهترتیب 15/9 و 14/2 تن در هکتار) را داشت. بیشترین غلظت پروتئین خام و کمترین الیاف نامحلول در شوینده خنثی و لیگنین در ارتفاع 50 سانتیمتر مشاهده شد. کمترین پتانسیل گاز تولیدی و بیشترین نرخ تخمیر بهترتیب در ارتفاع 300 و 50 سانتیمتر بود. براساس نتایج حاصل، برای دستیابی به حداکثر عملکرد ماده آلی قابل هضم میبایست علف نپیر را بدون اعمال چینهای اضافی و در پایان مرحله رویشی (136 روز پس از کاشت و ارتفاع 300 سانتیمتر) برداشت نمود.