حمیده نوری صادق؛ علی مقصودی؛ محمد رکوعی؛ هادی فرجی آروق؛ مهدی جهان تیغ
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 13-21
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مؤلفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرمافزار ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مؤلفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرمافزار R استفاده شد. مقایسه فنوتیپی در دو جنس نر و ماده در هیچیک از سویهها تفاوت معنیداری نشان نداد. در هر دو سویه، وراثتپذیری پاسخهای ایمنی همورال در نرها بالاتر از مادهها برآورد شد. در سویه وحشی برآورد وراثتپذیری IgT در نرها (187/0) و IgY در مادهها (177/0) بالاتر از سایر پاسخهای علیه SRBC بود. بالاترین وراثتپذیری مربوط به پاسخ ایمنی علیه NDV بود، بهطوریکه در جنس نر و ماده سویه وحشی بهترتیب 214/0 و 268/0 برآورد شد. براساس نتایج حاصل، انتخاب ژنتیکی برای پاسخ سیستم ایمنی علیه نیوکاسل موجب بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. با توجه به برآورد بالاتر وراثتپذیری پاسخهای ایمنی در نرها، انتخاب ژنتیکی این صفات بهویژه علیه NDV در نرها موجب پیشرفت ژنتیکی بیشتری میشود.
حمیده نوری صادق؛ علی مقصودی؛ محمد رکوعی؛ هادی فرجی آروق؛ مهدی جهانتیغ
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 13-21
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ویروس بیماری نیوکاسل (NDV) در دو جنس نر و ماده از دو سویه وحشی و خالدار ایتالیایی بلدرچین بود. برای مقایسه فنوتیپی دو جنس از مدل واکاوی یک طرفه و برای واکاوی ژنتیکی یک مدل دام ساده با فرض وجود تفاوت مولفههای واریانس بین دو جنس از بسته نرمافزاری MCMCglmm نرم افزار R استفاده شد. مقایسه فنوتیپی در دو جنس نر و ماده در هیچ یک از سویهها تفاوت معنیداری نشان نداد. در هر دو سویه، وراثتپذیری پاسخهای ایمنی همورال در نرها بالاتر از مادهها برآورد شد. در سویه وحشی برآورد وراثتپذیری IgT در نرها (187/0) و IgY در مادهها (177/0) بالاتر از سایر پاسخهای علیه SRBC بود. بالاترین وراثتپذیری مربوط به پاسخ ایمنی علیه NDV بود، بهطوری که در جنس نر و ماده سویه وحشی به ترتیب 214/0 و 268/0 برآورد شد. بر اساس نتایج حاصل، انتخاب ژنتیکی برای پاسخ سیستم ایمنی علیه نیوکاسل موجب بهبود عملکرد سیستم ایمنی میشود. با توجه به برآورد بالاتر وراثتپذیری پاسخهای ایمنی در نرها، انتخاب ژنتیکی این صفات بویژه علیه NDV در نرها موجب پیشرفت ژنتیکی بیشتری میشود.
علی وجدان حسن کیاده؛ محمد رکوعی؛ غلامرضا داشاب؛ احمدرضا سیدعلیان؛ هادی فرجی آروق
دوره 21، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 181-192
چکیده
این تحقیق با هدف برآورد عوامل محیطی موثر بر بقاء و برآورد پارامترهای ژنتیکی بقاء از یک تا آخرین روز رکوردبرداری در گوسفند زندی انجام شد. اطلاعات مورد استفاده شامل رکوردهای بقاء 9558 بره متولد شده از 273 قوچ و 2328 میش بود که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور در طول 25 سال (1366 تا 1390) جمعآوری شده بود. عوامل مؤثر بر بقاء و خطر حذف توسط دو بسته نرمافزاری ...
بیشتر
این تحقیق با هدف برآورد عوامل محیطی موثر بر بقاء و برآورد پارامترهای ژنتیکی بقاء از یک تا آخرین روز رکوردبرداری در گوسفند زندی انجام شد. اطلاعات مورد استفاده شامل رکوردهای بقاء 9558 بره متولد شده از 273 قوچ و 2328 میش بود که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور در طول 25 سال (1366 تا 1390) جمعآوری شده بود. عوامل مؤثر بر بقاء و خطر حذف توسط دو بسته نرمافزاری Survival و cmprsk برآورد شدند. برآورد مؤلفههای واریانس صفت بقاء با استفاده از توزیع نمایی بر مبنای دادههای سانسور شده توسط مدل با اثر افزایشی (مدل 1) و مدل با اثر افزایشی و محیط دائم مادری (مدل 2) تحت رویکرد بیزین و تکنیک نمونهگیری گیبس انجام گرفت. تعداد 1000000 نمونه با دوره سوخته 100000 و فاصله نمونه گیری 75 برای برآورد مؤلفههای واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد، که اثرات عوامل سال تولد، ماه تولد، وزن تولد، نوع تولد، جنس بره (p<0.001) و سن مادر (p< 0.01) بر صفت بقا معنی دار بود. وراثت پذیری مستقیم صفت بقا درمدل 1 و 2 به ترتیب 0.184(0.136-0.234) و 0.162( 0.120- 0.210) بود. نسبت واریانس محیط دائمی مادری به واریانس فنوتیپی 0.046( 0.031- 0.056) بود. براساس نتایج این تحقیق، بهبود ژنتیکی بقا بره های زندی توسط انتخاب ژنتیکی امکان پذیر بئده و مدیریت بهتر عوامل محیطی در کاهش خطر حذف بره های این نژاد موثر می باشد.
حیدر قیاسی؛ رستم عبدالهی آرپناهی؛ رضا طاهرخانی
دوره 19، شماره 2 ، مرداد 1396، ، صفحه 255-264
چکیده
به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت فاصله زایش تا اولین تلقیح با استفاده از سه مدل تکرارپذیر، چند صفتی و تابعیت تصادفی از تعداد 159482 رکورد فاصله زایش تا اولین تلقیح که طی سالهای 1360 تا 1392 از 33 گله گاو هلشتاین ایران توسط مرکز اصلاح نژاد کشور جمعآوری شده بود، استفاده شد. مدل چندصفتی نسبت به مدل تکرارپذیر و تابعیت تصادفی دارای معیار ...
بیشتر
به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت فاصله زایش تا اولین تلقیح با استفاده از سه مدل تکرارپذیر، چند صفتی و تابعیت تصادفی از تعداد 159482 رکورد فاصله زایش تا اولین تلقیح که طی سالهای 1360 تا 1392 از 33 گله گاو هلشتاین ایران توسط مرکز اصلاح نژاد کشور جمعآوری شده بود، استفاده شد. مدل چندصفتی نسبت به مدل تکرارپذیر و تابعیت تصادفی دارای معیار اطلاعات بیزین کمتر و فاکتور بیز آن نسبت به دو مدل دیگر تفاوت معنیداری داشت (05/0 P <). وراثتپذیری برآورد شده برای فاصله زایش تا اولین تلقیح در مدل تابعیت تصادفی از نوبت زایش اول تا ششم روندی نزولی داشت، به طوری که مقدار وراثتپذیری در نوبت زایش اول بیشترین مقدار (01/±09/0) و در نوبت زایش ششم کمترین مقدار (01/0±03/0) بود. وراثتپذیری برآورد شده برای این صفت در آنالیز چند صفتی اگر چه از نوبت زایش اول (08/0) تا نوبت زایش پنجم (04/0) روند نزولی داشت ولی بیشترین مقدار وراثتپذیری (10/0) در نوبت زایش ششم برآورد گردید. وراثتپذیری برآورد شده برای این صفت در مدل تکرارپذیری نیز 05/0 بود. همبستگیهای ژنتیکی بین نوبتهای زایش نزدیک به هم بیشتر بود و با زیادشدن فاصله بین نوبتهای زایش همبستگیهای ژنتیکی کاهش یافت. به طورکلی، مدل چند صفتی نسبت به سایر مدلها در برآورد اجزای واریانس برای صفت فاصله زایش تا اولین تلقیح برتری دارد.