حسن لکزایی؛ فرزاد قنبری؛ جواد بیات کوهسار؛ آشور محمد قره باش
دوره 22، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 173-185
چکیده
این پژوهش بهمنظور مقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر سه تا چهار ماهه نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی- حرارتی مختلف انجام گرفت. آزمایش با چهار تیمار و شش تکرار و بهمدت 84 روز از اواسط مردادماه تا اوایل آبانماه انجام شد. براساس شاخص رطوبتی- حرارتی، برهها تا هفته هشتم آزمایش ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر سه تا چهار ماهه نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی- حرارتی مختلف انجام گرفت. آزمایش با چهار تیمار و شش تکرار و بهمدت 84 روز از اواسط مردادماه تا اوایل آبانماه انجام شد. براساس شاخص رطوبتی- حرارتی، برهها تا هفته هشتم آزمایش تحت تنش حرارتی خیلی شدید و شدید و پس از آن در شرایط عدم تنش حرارتی قرار داشتند (بهترتیب شاخص 25/6 و بالاتر از آن، 23/3 تا کمتر از 25/6 و کمتر از 22/2). در طی تنش حرارتی خیلی شدید، عملکرد تیمارها یکسان بود. در تنش حرارتی شدید عملکرد برههای دالاق و آمیخته دالاق- رومانف بهتر از برههای زل و آمیخته زل- رومانف بود (0/05> P). در شرایط عدم تنش، صفات عملکردی در آمیخته زل- رومانف کمتر از سایر نژادها بود (0/05> P). غلظت گلوکز و کلسترول خون در طی زمانی که برهها در معرض تنش حرارتی قرار داشتند کمتر از زمان عدم تنش بود ولی غلظت اوره خون در شرایط تنش حرارتی بیشتر شرایط عدم تنش بود (0/05>P). غلظت اسیدهای چرب غیر استریفه در میانه دوره یعنی هنگام تنش حرارتی شدید بیشتر از دوره تنش خیلی شدید و عدم تنش بود (0/05> P). براساس نتایج بهدستآمده برههای نژاد دالاق عملکرد پرواری بالاتری نسبت به نژاد زل و آمیخته آنها با نژاد رومانف بهویژه در شرایط تنش حرارتی خیلی شدید داشتند.
آیناز اصلانیان؛ فرزاد قنبری؛ جواد بیات کوهسار؛ بهروز کریمی شهرکی
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 235-248
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر بودند. از زمان هشت ساعت انکوباسیون تا ٩۶ ساعت، بیشترین تولید گاز در تیمارهای هیدروکسید سدیم+پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری) مشاهده شد (۰5/۰<Ρ). عملآوری تأثیری بر نرخ تولد گاز نداشت، اما پتانسیل تولید گاز (b) را افزایش داد (۰5/۰<Ρ). بیشترین مقدار بخش b مربوط به تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) بود. گوارشپذیری مادۀ آلی، انرژی قابل متابولیسم، انرژی خالص و اسیدهای چرب کوتاهزنجیر تحتتأثیر عملآوری افزایش یافتند (۰5/۰<Ρ). بیشترین افزایش در تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) مشاهده شد. گوارشپذیری برونتنی مادۀ خشک و مادۀ آلی توسط پرتو گاما، هیدروکسید سدیم، و استفادۀ توأم از آنها افزایش یافت (05/0P<)، اما اکسید کلسیم بر این صفات معنیدار نبود. بهجز سطوح 100 و 150 کیلوگری پرتو گاما، سایر تیمارها باعث کاهش نیتروژن آمونیاکی شدند (05/0<P). تولید تودۀ میکروبی در پایان 24 ساعت انکوباسیون، توسط تیمارهای اکسید کلسیم و اکسید کلسیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) کاهش یافت (05/0<P). براساس نتایج پژوهش حاضر، ارزش تغذیهای کاه سویا با تیمارهای پرتو گاما و هیدروکسید سدیم افزایش مییابد.
فرزاد قنبری؛ تقی قورچی؛ پروین شورنگ؛ هرمز منصوری؛ نورمحمد تربتی نژاد
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 83-93
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتوهای یونساز گاما و الکترون، بر ناپدیدشدن شکمبهای اسیدهای آمینه و زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا انجام گرفت. آزمایش تجزیهپذیری با تکنیک کیسههای نایلونی اجرا شد. بدین منظور از سه رأس گاو نر تالشی مجهز به فیستولای شکمبهای استفاده شد. روند ناپدیدشدن شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کنجالۀ کانولا، با تکنیک الکتروفورز ژل پلیآکریلامید در حضور سدیم دودسیلسولفات تعیین شد. پرتوتابی موجب کاهش تجزیهپذیری شکمبهای اسیدهای آمینه شد (05/0P<). بهجز در زمینۀ اسیدهای آمینۀ سرین، تیروزین، و گلوتامات، تأثیر پرتو گاما در کاهش تجزیهپذیری اسیدهای آمینه بیشتر از پرتو الکترون بود. تجزیۀ الکتروفورزی وجود پروتئین کروسیفرین با چهار زیرواحد را در کنجالۀ کانولا نشان داد. در کنجالۀ کانولای پرتوتابینشده، هر چهار زیرواحد پروتئین کروسیفرین پس از هشت ساعت انکوباسیون شکمبهای تجزیه شدند. دوزهای 25، 50 و 75 کیلوگری پرتو الکترون و پرتو گاما، باعث حفظ زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین بهترتیب تا زمان 16، 24 و 48 ساعت شدند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عملآوری با پرتوهای یونساز گاما و الکترون باعث کاهش تجزیۀ شکمبهای زیرواحدهای پروتئین کروسیفرین و اسیدهای آمینۀ کنجالۀ کانولا میشود. توانایی پرتو گاما در کاهش تجزیۀ شکمبهای پروتئینهای کنجالۀ کانولابیشتر از پرتو الکترون است.