حسین محمدی؛ امیرحسین خلت آبادی فراهانی
چکیده
هدف: طی دهههای اخیر تمایل به شناسایی مناطق ژنومی که حاوی ژنهای کاندیدای که هدف انتخاب بودهاند، رو به افزایش بوده است. شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد ژنها و یا مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت بوده و یا هستند فراهم کند که بهنوبه خود منجر به درک بهتر ارتباط ژنوتیپ با فنوتیپ میشود. هدف از ...
بیشتر
هدف: طی دهههای اخیر تمایل به شناسایی مناطق ژنومی که حاوی ژنهای کاندیدای که هدف انتخاب بودهاند، رو به افزایش بوده است. شناسایی نشانههای انتخاب میتواند دیدگاههای ارزشمندی در مورد ژنها و یا مناطق ژنومی که تحت انتخاب مثبت بوده و یا هستند فراهم کند که بهنوبه خود منجر به درک بهتر ارتباط ژنوتیپ با فنوتیپ میشود. هدف از این مطالعه، شناسایی ژنهای کاندیدای و مناطق ژنومی تحت انتخاب مثبت مرتبط با صفت تعداد نتاج متولدشده در بزهای نژاد مورسیانو-گرانادینا از طریق روشهای شناسایی ردپای انتخاب بود.
روش پژوهش: در این پژوهش اطلاعات ژنوتیپی مربوط به 643 رأس بزهای غیر خویشاوند نژاد مورسیانو-گرانادینا تعیین ژنوتیپشده با آرایههای 50K استفاده شد. ابتدا جهت اطمینان از کیفیت دادههای تعیین ژنوتیپ، مراحل مختلف کنترل کیفیت روی دادههای اولیه تعیین ژنوتیپشده انجام شد. برای فیلتراسیون دادههای ژنوتیپشده، ابتدا نمونههایی که فراوانی نرخ تعیین ژنوتیپ آنها کمتر از 90 درصد بود، شناسایی و حذف شد. در مرحله بعد نشانگرهایی که حداقل فراوانی آللی در آنها کمتر از یک درصد بود حذف شدند. سپس نشانگرهایی که نرخ تعیین ژنوتیپ آنها در نمونهها کمتر از 90 درصد بود شناسایی و حذف شدند. برای شناسایی نواحی ژنومی تحت انتخاب از دو آزمون آماری برآوردگر نااریب FST و hapFLK استفاده شد. ژنهای کاندیدا با استفاده از SNPهایی که در بازه 1/0 درصد ارزش بالای این دو آزمون واقع شده بودند، شناسایی شدند. در نهایت، برای تفسیر بهتر عملکرد ژنهای بهدستآمده از پایگاههای اطلاعاتی آنلاینGeneCards و UniProtKB استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آماره تتا در این پژوهش منجر به شناسایی نُه منطقه ژنومی روی کروموزومهای مختلف گردید که شامل ژنهای KMT2E، CAMK2D، CTNNAL، DACH1، DNMT3B و STK3 با عملکردهای متفاوتی در رشد اووسیت، توسعه و تفرق فولیکولهای تخمدانی، اسپرماتوژنزیس، باروری، رشد و توسعه سلولهای گرانولوزا بودند. همچنین با بررسی QTLهای گزارششده در مناطق ژنومی ارتولوگوس گاو، مرتبط با تعداد اسپرم و اندازه گوساله بودند. همچنین نتایج حاصل از آماره hapFLK در این پژوهش منجر به شناسایی چهار منطقه ژنومی روی کروموزومهای یک، دو، پنج و 11 شد و ژنهای کاندیدای شامل EDA2R، KCNH7 و CNOT11 مرتبط با فولیکوژنز و اسپرماتوژنزیس بودند. بررسی QTLهای گزارششده در مناطق انتخابی با مرتبط فاصله گوسالهزایی قرار داشتند.
نتیجهگیری: ژنهایی که در نواحی ژنومی شناسایی شدند، میتوانند براساس عملکرد بهعنوان کاندیداهای تحت انتخاب مثبت مطرح باشند. در هر حال نیاز به بررسیهای پیوستگی و عملکردی بیشتری جهت شناسایی عملکرد ژنها است. همچنین نتایج این پژوهش میتواند در درک سازوکار ژنتیکی کنترلکننده صفت تعداد نتاج متولدشده در بز مورداستفاده قرار گیرد.
امیرحسین خلت آبادی فراهانی؛ حسین محمدی؛ محمد حسین مرادی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی صفت تعداد نتاج در هر زایش میش بهعنوان یک صفت تولیدمثلی مهم بود. به این منظور از رکوردهای فنوتیپی هفت نژاد گوسفند وادی، هوی، ایسلندی، فینشیپ و رومانوف با باروری بالا و نژادهای تکسل و راهمنی با باروری پایین، برای مطالعه پویش ژنومی بر پایه آنالیز غنیسازی بهمنظور شناسایی مکانیسمهای زیستی استفاده ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی صفت تعداد نتاج در هر زایش میش بهعنوان یک صفت تولیدمثلی مهم بود. به این منظور از رکوردهای فنوتیپی هفت نژاد گوسفند وادی، هوی، ایسلندی، فینشیپ و رومانوف با باروری بالا و نژادهای تکسل و راهمنی با باروری پایین، برای مطالعه پویش ژنومی بر پایه آنالیز غنیسازی بهمنظور شناسایی مکانیسمهای زیستی استفاده شد. ارزیابی پویش کل ژنومی در بسته GenABEL برنامه R انجام شد. آنالیز غنیسازی مجموعه ژنی با بسته نرمافزاری goseq برنامه R با هدف شناسایی طبقات عملکردی و مسیرهای زیستی ژنهای نزدیک در مناطق انتخابی کاندیدا انجام شد. در این پژوهش ژنهای BMP5، DHCR24، BMPR1B، ESR1، ESR2 و PLCB1 در نژادهای وادی و رومانوف، ژنهای SMAD1، SMAD2، INSR و PTGS2 در نژادهای فینشیپ و هوی، ژنهای BMP7، NCOA1 و ERBB4 در گوسفند ایسلند، ژنهای BMP4، MSRB3 و SPP1 در نژاد تکسل، و ژنهای BMP7، EGFR و KCNMA1 در نژاد راهمنی با تعداد نتاج متولدشده مرتبط بودند. در تحلیل غنیسازی مجموعههای ژنی، تعداد 30 مسیر با صفت تعداد نتاج در هر زایش مرتبط بودند. از بین مسیرهای زیستی شناساییشده، مسیرهای TGF-β signaling pathway،Oxytocin signaling pathway ، Estrogen signaling pathway، Prolactin signaling pathway وInsulin signaling pathway نقش مهمی در نرخ تخمکریزی و چند قلوزایی داشتند. با توجه به تأیید مناطق قبلی پویش ژنومی و شناسایی مناطق ژنومی جدید، استفاده از یافتههای این پژوهش میتواند در انتخاب ژنتیکی گوسفند از طریق تعداد نتاج بیشتر در هر زایش مفید باشد.