ذبیح اله عبدالملکی؛ منوچهر سوری؛ محمد مهدی معینی
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1390، ، صفحه 23-31
چکیده
در این آزمایش، از تعداد 16 رأس بزغاله شیرخوار از نژاد مرغوز (به تعداد مساوی نر و ماده) با میانگین وزن تولد به ترتیب (11/0 ± 7/2) و (16/0 ± 3/2) کیلوگرم استفاده شد. بزغاله های هر جنس براساس وزن تولد گروه بندی و به طور تصادفی در یکی از دو گروه غذایی شاهد (شامل شیر مادر و برگ یونجه) و تکمیلی (شیر مادر، برگ یونجه و کنسانتره) منظور شدند. تولید شیر، ...
بیشتر
در این آزمایش، از تعداد 16 رأس بزغاله شیرخوار از نژاد مرغوز (به تعداد مساوی نر و ماده) با میانگین وزن تولد به ترتیب (11/0 ± 7/2) و (16/0 ± 3/2) کیلوگرم استفاده شد. بزغاله های هر جنس براساس وزن تولد گروه بندی و به طور تصادفی در یکی از دو گروه غذایی شاهد (شامل شیر مادر و برگ یونجه) و تکمیلی (شیر مادر، برگ یونجه و کنسانتره) منظور شدند. تولید شیر، خوراک مصرفی و افزایش وزن زنده به صورت روزانه داده برداری و از پوست و الیاف به ترتیب هر 15 و 28 روز یک بار نمونه برداری شد. تفاوت میانگین شیر و ماده خشک مصرفی روزانه در گروه های چهارگانه معنی دار نبود. افزایش وزن روزانه بزغاله های گروه تکمیلی بیشتر بود (05/0 P<). اثر جنس و جیره تکمیلی بر تراکم فولیکول های ثانویه و نسبت فولیکول های ثانویه به اولیه (S/P) در پوست معنی دار نبود. ولی اثر جیره و جنس بر میانگین شاخص فولیکولی ثانویه و اولیه معنی دار بود (به ترتیب 05/0 >P و 01/0 >P). نتایج حاصل نشان می دهد که استفاده از جیره تکمیلی سبب افزایش سرعت رشد و بهبود شاخص فولیکولی پوست در بزغاله های شیرخوار مرغوز می گردد.
مهناز صالحی
دوره 12، شماره 2 ، مهر 1389، ، صفحه 29-36
چکیده
برای تعیین اثر جنس و سن بر تغییرات کیفیت الیاف شترهای بومی استان سیستان و بلوچستان، از تعداد 54 نفر شتر نر و ماده در سه گروه سنی جوان، بالغ و مسن نمونهبرداری شد. نتایج نشان داد که جنس اثر معنی داری بر میانگین حداقل مربعات هیچ یک از صفات به جز طول دسته الیاف ناحیه کوهان ندارد. گرچه بیده شترهای جوان دارای حداکثر میزان پوشش زیرین، بلندترین ...
بیشتر
برای تعیین اثر جنس و سن بر تغییرات کیفیت الیاف شترهای بومی استان سیستان و بلوچستان، از تعداد 54 نفر شتر نر و ماده در سه گروه سنی جوان، بالغ و مسن نمونهبرداری شد. نتایج نشان داد که جنس اثر معنی داری بر میانگین حداقل مربعات هیچ یک از صفات به جز طول دسته الیاف ناحیه کوهان ندارد. گرچه بیده شترهای جوان دارای حداکثر میزان پوشش زیرین، بلندترین طول دسته الیاف، کمترین ضخامت و بیشترین مقدار بازدهی شستشو نسبت به سنین بالاتر بودند ولی تفاوت معنیداری به جز در طول دسته الیاف ناحیه کپل و مقدار بازدهی شستشو بین گروه های سنی مشاهده نشد (05/0 P<). طول دسته الیاف نواحی شانه، پهلو، کپل و زیرکوهان به ترتیب (6/1 ±) 4، (2/1 ±) 6/2، (4/1 ±) 6/0 و (9/1 ±) 4/4 سانتی متر بود. درصد پوشش زیرین، قطر الیاف کرک، ضریب تغییرات قطر الیاف کرک و بازدهی شستشو به ترتیب برابر (07/1 ±) 82 درصد، (8/0 ±) 26 میکرون، (1 ±) 39 درصد و (1 ±) 5/74 درصد و دامنه آنها 58 تا 94 درصد، 8/16 تا 2/39 میکرون، 1/26 تا 0/61 درصد و 3/61 تا 5/85 درصد برآورد شد. پوشش زیری در بیده شترهای جوان و بازدهی شستشوی آنها بیشتر از شترهای مسن و ضخامت الیاف کمتر بود ولی این تفاوت ها معنی دار نبود (05/0 P>).
بهزاد خرمی؛ علی اکبر خادم؛ احمد افضل زاده؛ محمد علی نوروزیان
دوره 13، شماره 2 ، اسفند 1390، ، صفحه 29-38
چکیده
در این تحقیق، در فصل گلاب گیری حدود یک تن تفاله تر گل محمدی از قمصر کاشان تهیه و به مدت 10 روز در مقابل آفتاب خشک شد. در آزمایشگاه ماده خشک، پروتئین خام، خاکستر خام، چربی خام، ترکیب فنلی قابل استخراج، تانن کل، کلسیم و فسفر آن به ترتیب 0/96، 5/12، 5/6، 8/1، 7/2، 3/1، 1/1 و 1/0 درصد تعیین شد. قابلیت هضم، خوراک مصرفی و تعادل ازت چهار جیره آزمایشی حاوی تفاله ...
بیشتر
در این تحقیق، در فصل گلاب گیری حدود یک تن تفاله تر گل محمدی از قمصر کاشان تهیه و به مدت 10 روز در مقابل آفتاب خشک شد. در آزمایشگاه ماده خشک، پروتئین خام، خاکستر خام، چربی خام، ترکیب فنلی قابل استخراج، تانن کل، کلسیم و فسفر آن به ترتیب 0/96، 5/12، 5/6، 8/1، 7/2، 3/1، 1/1 و 1/0 درصد تعیین شد. قابلیت هضم، خوراک مصرفی و تعادل ازت چهار جیره آزمایشی حاوی تفاله گل محمدی، یونجه به نسبت های 100:0 (شاهد)، 15:85، 30:70 و 45:55 با استفاده از چهار راس گوسفند نژاد شال بالغ در قالب طرح چرخشی در زمان تعیین گردید. تفاوت قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و ماده خشک مصرفی معنی دار نبود. در سطوح بیشتر از 30 درصد تفاله گل محمدی قابلیت هضم پروتئین کمتر بود (05/0 >P). تعادل ازت در جیره های شاهد و حاوی 15، 30 و 45 درصد تفاله گل محمدی، به ترتیب 1/3، 6/2، 4/1 و 1/1 گرم در روز برآورد شد که تفاوت آنها معنی دار بود (05/0 >P). تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک و پروتئین خام با سرعت عبور دو درصد به ترتیب 5/68 و 8/67 درصد بود. با توجه به این نتایج به نظر می رسد بتوان از تفاله گل محمدی به عنوان بخشی از علوفه جیره نشخوارکنندگان استفاده کرد.
هانیه سادات بنی کمال؛ مهدی ژندی؛ ملک شاکری؛ حسین مروج
دوره 17، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 29-37
چکیده
اثر سطوح گوناگون لسیتین سویا بر عملکرد و فراسنجههای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی، با استفاده از 180 قطعه جوجهخروس گوشتی سویۀ راس 308 بهمدت 47 روز بررسی شد. جیرههای آزمایشی برای سه دوره پرورش آغازین، رشد، و پایانی با استفاده از نه سطح لسیتین سویا (صفر، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، یک، 2/1، 4/1، 6/1 درصد) بهنحوی تهیه شدند که انرژی قابل سوختوساز، ...
بیشتر
اثر سطوح گوناگون لسیتین سویا بر عملکرد و فراسنجههای بیوشیمیایی خون جوجههای گوشتی، با استفاده از 180 قطعه جوجهخروس گوشتی سویۀ راس 308 بهمدت 47 روز بررسی شد. جیرههای آزمایشی برای سه دوره پرورش آغازین، رشد، و پایانی با استفاده از نه سطح لسیتین سویا (صفر، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، یک، 2/1، 4/1، 6/1 درصد) بهنحوی تهیه شدند که انرژی قابل سوختوساز، پروتئین خام و سایر مواد مغذی در آنها یکسان بود. بهمنظور ارزیابی فراسنجههای بیوشیمیایی خون شامل کلسترول، تریگلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی زیاد و لیپوپروتئین با چگالی کم، خونگیری از جوجهها در 41روزگی انجام شد. صفات افزایش وزن، خوراک مصرفی، و ضریب تبدیل غذایی در پایان دورههای گوناگون بررسی شد. اثر سطوح متفاوت لسیتین بر افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی در دورههای گوناگون پرورش و کل دوره معنیدار نبود. با افزایش سطح لسیتین در جیره، میزان کلسترول، تریگلیسرید و لیپوپروتئین با چگالی کم کاهش پیدا کرد، ولی میزان لیپوپروتئین با چگالی زیاد خون افزایش یافت (05/0>P). درنتیجه، لسیتین توانست پروفیل لیپیدهای خون را در جوجهها بهطور معنیدار تغییر دهد، درحالیکه اثر معنیداری بر عملکرد نداشت.
آرش حسن زاده سیدی؛ علی حسین خانی؛ مهدی مرادی
دوره 14، شماره 2 ، دی 1391، ، صفحه 31-41
چکیده
در این تحقیق، ترکیب شیمیایی و خصوصیات هضمی ضایعات نان و تأثیر آن بر عملکرد گوسالههای نر سرابی بررسی شد. قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، چربی، پروتئین خام و دیواره سلولی ضایعات نان بهترتیب 2/87، 5/84، 7/76، 2/62 و 9/82 درصد بود. فراسنجههای تجزیهپذیری ضایعات نان شامل بخش با تجزیهپذیری سریع، بخش با تجزیهپذیری آهسته و سرعت ثابت ...
بیشتر
در این تحقیق، ترکیب شیمیایی و خصوصیات هضمی ضایعات نان و تأثیر آن بر عملکرد گوسالههای نر سرابی بررسی شد. قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، چربی، پروتئین خام و دیواره سلولی ضایعات نان بهترتیب 2/87، 5/84، 7/76، 2/62 و 9/82 درصد بود. فراسنجههای تجزیهپذیری ضایعات نان شامل بخش با تجزیهپذیری سریع، بخش با تجزیهپذیری آهسته و سرعت ثابت تجزیهپذیری بهترتیب 5/19، 6/74 و 5/0 درصد در ساعت بود. انرژی قابل متابولیسم، ماده آلی قابل هضم و مقادیر اسیدهای چرب کوتاه زنجیر (با استفاده از روش تولید گاز) معادل 7/9 مگاژول بر کیلوگرم، 3/51 درصد و 18/1 میلیمول در 200 گرم ماده خشک محاسبه گردید. ضریب تبدیل جیره حاوی 30 درصد ضایعات نان درمقایسه با سایر جیرهها بهتر بود (01/0>P). بازده لاشه در حالت استفاده از 20 و 30 درصد ضایعات نان به صورت جایگزین ذرت و جو، نسبت به تیمار شاهد و 10 درصد ضایعات نان بهتر بود (01/0>P).
سمیه معینی زاده؛ علی اکبر خادم؛ علی اسدی الموتی؛ احمد افضل زاده
دوره 15، شماره 1 ، تیر 1392، ، صفحه 31-43
چکیده
هدف از انجام مطالعة حاضر، بررسی اثر یونجة خشک (به عنوان جاذب رطوبت) بر تولید پساب و کیفیت تخمیر سیلاژ ذرت بود. در طرحی کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل 4×3 به سه علوفة کامل ذرت با مادة خشک 3/18، 7/21 و 5/25 درصد، چهار سطح جاذب صفر، 5، 10 و 20 درصد اضافه و در سه تکرار در لولههایی از جنس پلیوینیل کلریدی با عنوان سیلوی کوچک به مدت 90 روز سیلو شدند. ...
بیشتر
هدف از انجام مطالعة حاضر، بررسی اثر یونجة خشک (به عنوان جاذب رطوبت) بر تولید پساب و کیفیت تخمیر سیلاژ ذرت بود. در طرحی کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل 4×3 به سه علوفة کامل ذرت با مادة خشک 3/18، 7/21 و 5/25 درصد، چهار سطح جاذب صفر، 5، 10 و 20 درصد اضافه و در سه تکرار در لولههایی از جنس پلیوینیل کلریدی با عنوان سیلوی کوچک به مدت 90 روز سیلو شدند. با افزایش سطح استفاده از جاذب، مقادیر خاکستر و نیتروژن کل سیلاژها افزایش و الیاف نامحلول در شویندة خنثی به طور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). اثر سطوح جاذب و رطوبت روی مادة خشک سیلاژها معنیدار بود و مادة خشک با 10 و 20 درصد جاذب بیشترین افزایش را نشان داد (05/0>P). تمام سیلاژها دارای pH مطلوب (در محدودة 79/3 تا 33/4) بودند. با وجود این، pH سیلاژها تحت تأثیر اثر متقابل رطوبت و سطح جاذب قرارگرفت (05/0>P). با افزایش سطح استفاده از جاذب، pH سیلاژها افزایش یافت اما این افزایش در سیلاژهایی با 26 درصد مادة خشک با شدت کمتری مشاهده شد. همچنین، مقادیر کربوهیدرات محلول باقیمانده تحت تأثیر اثر متقابل بین رطوبت و سطح جاذب قرارگرفت. بدین صورت که در سیلاژهای با 18 درصد مادة خشک اختلاف بین سطوح جاذب کمتر از اختلاف آنها در سیلاژهای با 22 و 26 درصد مادة خشک بود (05/0P<). با افزایش سطح یونجة خشک، پایداری هوازی در سیلاژهایی که رطوبت اولیة بالاتری داشتند بهبود یافت و به موازات افزایش مادة خشک اولیة علوفة ذرت، اختلاف در پایداری هوازی کمتر شد (05/0>P). با افزایش سطح یونجه در سیلاژ، تولید پساب کاهش یافت، بهطوریکه پساب در سیلاژهای حاوی 20 درصد یونجه خشک به صفر رسید (05/0>P). در پساب سیلاژهایی که سطوح بالاتری جاذب داشتند غلظت مادة خشک و نیتروژن بیشتر بود، اما کل مادة خشک و نیتروژن هدررفته در این تیمارها کاهش یافت. نتایج نشان داد استفاده از حداقل 10 درصد یونجة خشک باعث کاهش مؤثر پساب، بهبود پایداری هوازی و تولید ذرت سیلوشده با pH مطلوب میگردد.
زینب یوسفی؛ طاهره محمدآبادی؛ مرتضی چاجی؛ محمد بوجارپور
دوره 16، شماره 1 ، اردیبهشت 1393، ، صفحه 31-41
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی هضمپذیری و فراسنجههای تخمیر جیرههای حاوی برگ، غلاف با دانه، و گل درخت برهان در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر، 25، 50، 75، و 100 درصد برگ، غلاف، و گل برهان بودند. نتایج نشان داد بیشترین قابلیت تولید گاز مربوط به جیرۀ حاوی 50 درصد برگ بود (05/0P<). ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی هضمپذیری و فراسنجههای تخمیر جیرههای حاوی برگ، غلاف با دانه، و گل درخت برهان در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر، 25، 50، 75، و 100 درصد برگ، غلاف، و گل برهان بودند. نتایج نشان داد بیشترین قابلیت تولید گاز مربوط به جیرۀ حاوی 50 درصد برگ بود (05/0P<). نرخ تولید گاز در جیرۀ حاوی 75 درصد گل از سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). عامل پارتیشنینگ، تولید تودۀ میکروبی، و بازده تودۀ میکروبی در جیرۀ حاوی 100 درصد برگ و سطوح متفاوت غلاف بالاترین بود (05/0P<). قابلیت هضم مادۀ خشک در جیرههای حاوی سطوح مختلف برگ، 50 درصد گل، و 25 درصد غلاف برهان، و قابلیت هضم الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی در جیرههای حاوی سطوح مختلف گل و 25 درصد غلاف برهان در مقایسه با جیرۀ شاهد بالاتر بود (05/0P<). کمترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط به جیرههای حاوی 100 درصد برگ و غلاف با دانۀ برهان بود (05/0P<). براساس این نتایج، میتوان از برگ، گل، و غلاف با دانۀ برهان به جای یونجه در جیرۀ گوسفند استفاده کردد و هضمپذیری و تخمیر شکمبهای جیره را افزایش داد.
محمد پناه؛ منوچهر سوری؛ سمیرا وره زردی
دوره 14، شماره 1 ، شهریور 1391، ، صفحه 33-40
چکیده
تعداد 20 رأس بره شیرخوار با میانگین سن یک ماه از نژاد سنجابی (10 رأس نر و 10 رأس ماده) با وزن اولیه به ترتیب (3/1±) 4/13 و (9/0±) 6/11 کیلوگرم به منظور بررسی اثر یک جیره تکمیلی بر ماده خشک مصرفی، سرعت رشد و خصوصیات لاشه مورد استفاده قرار گرفت. بره های هر جنس براساس وزن زنده گروه بندی شدند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه غذایی، کنترل (شیر مادر ...
بیشتر
تعداد 20 رأس بره شیرخوار با میانگین سن یک ماه از نژاد سنجابی (10 رأس نر و 10 رأس ماده) با وزن اولیه به ترتیب (3/1±) 4/13 و (9/0±) 6/11 کیلوگرم به منظور بررسی اثر یک جیره تکمیلی بر ماده خشک مصرفی، سرعت رشد و خصوصیات لاشه مورد استفاده قرار گرفت. بره های هر جنس براساس وزن زنده گروه بندی شدند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه غذایی، کنترل (شیر مادر و دسترسی آزاد به یونجه) یا تکمیلی (شیر مادر و دسترسی آزاد به یونجه و کنسانتره) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 2 × 2 پرورش داده شدند. رشد بره ها تا سن 130 روزگی ثبت و در پایان دوره، تمام بره ها برای بررسی خصوصیات لاشه ذبح گردیدند. میانگین شیر مصرفی بره های نر (685 گرم) بیشتر از بره های ماده (539 گرم) بود (01/0P<). افزایش وزن روزانه بره های نر بیشتر از ماده ها (240 در مقابل 163 گرم) و بره های گروه تکمیلی بیشتر از بره های گروه کنترل (259 در مقابل 145 گرم) بود (01/0P<). چربی لاشه بره های نر و ماده گروه تکمیلی نسبت به بره های گروه کنترل بیشتر بود (01/0P<). نتایج نشان داد که جیره تکمیلی باعث بهبود سرعت رشد، خصوصیات لاشه و افزایش ذخیره چربی در بره ها گردید.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 35-45
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدودأ 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل: 1-گروه شاهد (بدون مخمر)، 2-تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3-تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده-خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیتهضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این تحقیق، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیتهضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
مصطفی حسین آبادی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغداری
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 35-45
چکیده
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدوداً 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- گروه شاهد (بدون مخمر)، ...
بیشتر
اثر مخمر ساکرومایسس سرویسیه بر عملکرد رشد، شاخص سلامتی، گوارشپذیری مواد مغذی، متابولیتهای سرم و رفتار مصرف خوراک گوسالههای شیرخوار با استفاده از 18 رأس گوساله نر شیرخوار نژاد سیمنتال با سن حدوداً 20 روز و وزن بدن اولیه 4/2±47 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بررسی شد. تیمارها شامل 1- گروه شاهد (بدون مخمر)، 2- تیمار حاوی 5/2 گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز و 3- تیمار حاوی پنج گرم مخمر ساکرومایسس سرویسیه در روز بود. طول دوره آزمایشی 60 روز که شامل هفت روز دوره عادتپذیری بود. مصرف ماده خشک و افزایش وزن روزانه اندازهگیری و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. گوارشپذیری مواد مغذی و متابولیتهای خون اندازهگیری شد. گوسالههایی که پنج گرم مخمر در روزدریافت کردند افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). میزان غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسیرید و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. قابلیت هضم مادهخشک در گوسالههایی که پنج گرم مخمر مصرف کردند، بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). با توجه به نتایج این پژوهش، استفاده از مخمر باعث بهبود افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل خوراک و نیز افزایش معنیدار قابلیت هضم مادهخشک میشود، بنابراین میتوان از مخمر ساکرومایسس سرویسیه در جیرههای گوسالههای شیرخوار در سطح پنج گرم در روز استفاده نمود.
سعید رحیمیان؛ نصرالله پیرانی؛ فیبرز خواجعلی؛ عبدالناصر محبی
دوره 21، شماره 1 ، اردیبهشت 1398، ، صفحه 37-48
چکیده
بهمنظور اندازهگیری برخی از فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون در شرایط طبیعی و تعیین ارتباط آنها با وزن بدن و اجزای لاشه و همچنین بررسی اثر جنس بر فراسنجههای بیوشیمیایی خون در مرغ بومی اصفهان، آزمایشی با تعداد 200 قطعه جوجه یکروزه بومی انجام شد. جوجهها بهمدت 12 هفته در شرایط کاملاً یکسان، پرورش داده شدند. در پایان هفته ...
بیشتر
بهمنظور اندازهگیری برخی از فراسنجههای بیوشیمیایی سرم خون در شرایط طبیعی و تعیین ارتباط آنها با وزن بدن و اجزای لاشه و همچنین بررسی اثر جنس بر فراسنجههای بیوشیمیایی خون در مرغ بومی اصفهان، آزمایشی با تعداد 200 قطعه جوجه یکروزه بومی انجام شد. جوجهها بهمدت 12 هفته در شرایط کاملاً یکسان، پرورش داده شدند. در پایان هفته دوازدهم بعد از اعمال شش ساعت گرسنگی، کشتار و وزن بدن و اجزای مختلف لاشه هر یک از جوجهها اندازهگیری شد. غلظت کلسترول، تریگلیسرید، پروتئین کل، آلبومین، اسید اوریک، کلسیم، فسفر، مالون دیآلدئید، لیپوپروتئین با چگالی بالا و گلوکز با استفاده از کیتهای تجاری اندازهگیری شدند. مقدار گلوبولین از اختلاف پروتئین کل و آلبومین بهدست آمد. نتایج نشان دادند که بیشترین همبستگی مثبت معنیدار (05/0>P) بین کلسترول با وزن بدن و وزن ران (21/0) و بالاترین همبستگی منفی معنیدار بین غلظت اسید اوریک و وزن کبد و بین کلسیم و وزن سینه (24/0-) مشاهده شد. تجزیه رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که میتوان از فراسنجههای کلسترول، گلوبولین و فسفر برای پیشبینی وزن بدن و سینه و نیز از سطوح کلسترول و گلوبولین برای پیشبینی وزن لاشه و ران استفاده کرد. بهعلاوه بین دو جنس نر و ماده تفاوت معنیداری از نظر هیچیک از فراسنجههای بیوشیمیایی اندازهگیریشده، وجود نداشت. با توجه به نتایج این آزمایش میتوان از فراسنجههای خون برای پیشبینی برخی از خصوصیات لاشه در مرغ بومی اصفهان استفاده کرد.
فاطمه یاراحمدی؛ علی کیانی؛ راضیه دکامی؛ حمیدرضا صحرائی؛ ایوب عزیزی؛ علیرضا راکی
دوره 22، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 37-45
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بتائین بر غلظت خونی هموسیستئین، آنزیمهای آنتیاکسیدانی و شاخص مالوندیآلدئید در میشهای آبستن نژاد سنجابی انجام شد. تعداد 20 رأس میش (سه تا پنج ساله) با حداقل دو شکم زایش در انتهای دوره آبستنی در دو گروه با جیره پایه (شاهد: 3/6±71/2 کیلوگرم وزن بدن) و یا جیره پایه بهعلاوه پنج گرم بتائین در کیلوگرم ماده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بتائین بر غلظت خونی هموسیستئین، آنزیمهای آنتیاکسیدانی و شاخص مالوندیآلدئید در میشهای آبستن نژاد سنجابی انجام شد. تعداد 20 رأس میش (سه تا پنج ساله) با حداقل دو شکم زایش در انتهای دوره آبستنی در دو گروه با جیره پایه (شاهد: 3/6±71/2 کیلوگرم وزن بدن) و یا جیره پایه بهعلاوه پنج گرم بتائین در کیلوگرم ماده خشک (بتائین: 3/8±71/6 کیلوگرم) به مدت 5 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی تغذیه شد. مصرف خوراک بهصورت روزانه و وزن بدن و شاخص وضعیت بدنی میشها بهصورت هفتگی ثبت شد. نمونهگیری خون در روزهای 28، 14، هفت و یک روز قبل از زایش پس از خوراکدهی صبحگاهی، از میش ها از سیاهرگ وداجی خونگیری شد. فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز و همچنین غلظت مالون دی آلدئید و هموسیستئین در خون اندازه گیری شد. وزن بدن، شاخص وضعیت بدن و مصرف خوراک تحت تأثیر مصرف بتائین قرار نگرفت. در هر دو گروه با نزدیک شدن به زمان زایش، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز افزایش و فعالیت کاتالاز و غلظت مالون دیآلدئید کاهش یافت(p<0/05). فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز تحت تاثیر مصرف بتائین قرار نگرفت. میش هایی که بتائین دریافت کردند، غلظت هموسیستئین بالاتر و شاخص مالون دی آلدهید کمنر از شاهد داشتند (p<0/05). وزن تولد بره های میش هایی که بتائین دریافت کردند از وزن تولد بره های گروه شاهد بیش تر بود (p=0/06). نتیجه این که، مصرف خوراکی بتائین در ماه آخر آبستنی میش برای کاهش استرس اکسیداتیو و بهبود وزن تولد بره های نژاد سنجابی مفید است.
سینا آزاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ محمد هادی خبازان
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 37-50
چکیده
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع گلیسینات مس (2NRC-Gly) و 3- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع سولفات مس (2NRC-S) بود. تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما اثر متقابل تیمار در زمان نشان داد که در روزهای 60، 90 و 120 شیردهی، گاوهای تیمار 2NRC-Gly تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P) و گاوهای 2NRC-S در روز 90 و 120 شیردهی تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P). شمار سلولهای بدنی در گاوهای تیمار 2NRC-Gly نسبت به گاوهای NRC-S پایینتر بود (0/05 > P). بروز ورم پستان تحت بالینی در روز 15 شیردهی در تیمار 2NRC-Gly در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود (0/05 = P). تفاوتی در تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی بین تیمارها مشاهده نشد. فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر افزودن مس به شکل معدنی و آلی قرار نگرفتند، اما غلظت آلبومین سرم پس از زایش در گروه 2NRC-Gly نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت (0/05 > P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن مس بهویژه از منبع گلیسینات مس در سطح دو برابر توصیه NRC منجر به افزایش سطح آلبومین سرم، کاهش شمار سلولهای بدنی شیر و بروز ورم پستان تحت بالینی شد که میتواند نشاندهنده بهبود سلامت گاوهای دوره انتقال باشد.
شهین نسیمی اصفهانی؛ مرتضی چاجی؛ طاهره محمدآبادی؛ محمد بوجارپور
دوره 18، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 39-49
چکیده
قابلیت هضم و فراسنجههای تخمیری جیرههای حاوی برگ، غلاف، و دانۀ درخت سوبابل (با نام علمی Leucaena leucocephala) در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز تعیین شد. جیرههای آزمایشی شامل صفر (شاهد)، 25، 50، 75، و 100درصد برگ، غلاف، و دانۀ سوبابل بودند که جایگزین علوفۀ یونجه در جیرۀ گوسفندان شدند. در مقایسه با جیرۀ شاهد، جیرۀ حاوی 50درصد ...
بیشتر
قابلیت هضم و فراسنجههای تخمیری جیرههای حاوی برگ، غلاف، و دانۀ درخت سوبابل (با نام علمی Leucaena leucocephala) در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز تعیین شد. جیرههای آزمایشی شامل صفر (شاهد)، 25، 50، 75، و 100درصد برگ، غلاف، و دانۀ سوبابل بودند که جایگزین علوفۀ یونجه در جیرۀ گوسفندان شدند. در مقایسه با جیرۀ شاهد، جیرۀ حاوی 50درصد دانۀ سوبابل تولید گاز بیشتری داشت (05/0>P). در بین جیرههای حاوی برگ سوبابل بیشترین مقدار مادۀ آلی واقعاً هضمشده مربوط به سطح 100درصد برگ سوبابل بود. سطح 100درصد جایگزینی با یونجه در مقایسه با سایر مقادیر جایگزینی غلاف، بیشترین عامل تفکیککننده و بازده تولید تودۀ میکروبی را داشت (05/0>P). قابلیت هضم مادۀ خشک، الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی جیرههای حاوی غلاف در همۀ سطوح، کمتر از جیرۀ شاهد بود (05/0>P). قابلیت هضم الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی در جیرههای حاوی برگ سوبابل تا سطح 75درصد جایگزینی برگ سوبابل با یونجه تفاوتی با شاهد و با یکدیگر نداشتند. با افزایش مقدار دانۀ سوبابل در جیره قابلیت هضم مادۀ خشک، الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی و اسیدی از جیرۀ شاهد بیشتر بود، بهطوریکه اختلاف برای سطوح 75 و 100درصد دانۀ سوبابل معنیدار بود (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، برگ و دانۀ سوبابل را میتوان بدون وجود اثر منفی بر هضم و تخمیر تا 100درصد جایگزین یونجه کرد. استفاده از دانۀ سوبابل بهصورت جایگزین با یونجه در جیرۀ گوسفندان میتواند ارزش غذایی جیره را افزایش دهد.
فیروز عسگری؛ مصطفی یوسف الهی؛ حسن فضائلی
دوره 20، شماره 1 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 43-53
چکیده
هدف از این تحقیق، استفاده از نیام کهور در جیره بزهای شیرده با استفاده از 20 رأس بز تالی شیرده با میانگین وزن 5/2±34 کیلوگرم بود. بزها به دو گروه (گروه با جیره شاهد و گروه با جیره حاوی نیام کهور) 10 رأسی تقسیم شدند و به-مدت 12 هفته تغذیه شدند. جیرهها براساس نیاز بزغالهها از دوبخش علوفه و کنسانتره به نسبت مساوی تهیه شد. میزان نیام کهور در ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، استفاده از نیام کهور در جیره بزهای شیرده با استفاده از 20 رأس بز تالی شیرده با میانگین وزن 5/2±34 کیلوگرم بود. بزها به دو گروه (گروه با جیره شاهد و گروه با جیره حاوی نیام کهور) 10 رأسی تقسیم شدند و به-مدت 12 هفته تغذیه شدند. جیرهها براساس نیاز بزغالهها از دوبخش علوفه و کنسانتره به نسبت مساوی تهیه شد. میزان نیام کهور در کل جیره آزمایشی 25/19 درصد بود. در ابتدای آزمایش و سپس هر دو هفته یک بار بزها به طور انفرادی توزین شدند و تغییرات وزن آنها محاسبه شد. همچنین، میزان شیر تولیدی به طور هفتگی و ترکیبات شیراندازهگیری شد. میانگین تولید شیر روزانه و درصد چربی آن در بزهای تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی نیام کهور به ترتیب 550 و570 گرم و 24/3 و 39/2 درصد بود که تفاوت معنیداری نداشتند. همچنین، ترکیبات شیر (چربی، پروتئین، خاکستر، ماده جامد و ماده جامد فاقد چربی) تحت تاثیر جیره قرار نگرفت. وزن بدن بزها در طول دوره آزمایش و نیز بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت. هزینه تمام شده خوراک و نیز هزینه تولید شیر بزهای تغذیه شده با جیره حاوی نیام کهور 20 درصد نسبت به گروه شاهد ارزانتر بود. بنابراین، از نیام کهور میتوان به میزان 20 درصد در جیره غذایی بزهای داشتی استفاده نمود و هزینه تغذیه را کاهش داد.
رامین کسایی زاده؛ سمیه سالاری؛ محمدرضا عبدالهی؛ فرشاد باغبان
دوره 26، شماره 1 ، فروردین 1403، ، صفحه 45-60
چکیده
در این مطالعه اثرات استفاده از پوستۀ آفتابگردان با اندازۀ ذرات متفاوت در جیرههای حاوی منابع مختلف چربی بر عملکرد رشد و برخی فراسنجههای فیزیولوژیکی، با استفاده از 360 قطعه جوجۀ گوشتی سویه راس 308 (مخلوط دو جنس) در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار آزمایشی و شش تکرار و 10 پرنده در هر تکرار بررسی شد. عوامل ...
بیشتر
در این مطالعه اثرات استفاده از پوستۀ آفتابگردان با اندازۀ ذرات متفاوت در جیرههای حاوی منابع مختلف چربی بر عملکرد رشد و برخی فراسنجههای فیزیولوژیکی، با استفاده از 360 قطعه جوجۀ گوشتی سویه راس 308 (مخلوط دو جنس) در یک آزمایش فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار آزمایشی و شش تکرار و 10 پرنده در هر تکرار بررسی شد. عوامل موردبررسی شامل پوسته آفتابگردان (بدون پوسته، دارای سه درصد پوسته با اندازه ذرات یک میلیمتر و سه درصد پوسته با اندازه ذرات پنج میلیمتر) و دو منبع مختلف چربی (سه درصد پیه و سه درصد روغن کانولا) بودند. نتایج نشان دادند که در کل دورۀ پرورش، استفاده از پوستۀ درشت و ریز آفتابگردان در جیره، باعث افزایش مصرف خوراک و بهبود ضریب تبدیل غذایی شد (05/0>P). تغذیۀ روغن کانولا، مصرف خوراک و افزایش وزن را در مقایسه با پیه بهبود داد (05/0>P). همچنین با استفاده از پوسته درشت آفتابگردان در جیره، قابلیت هضم ظاهری پروتئین خام و چربی خام افزایش یافت (05/0>P). استفاده از پوستۀ درشت آفتابگردان، طول پرزهای دوازدهه و طول و ضخامت پرزها در ایلئوم را افزایش داد (05/0>P). استفاده از پوستۀ درشت آفتابگردان در جیره، جمعیت باکتریهای اشرشیاکلای روده کور را کاهش داد (05/0>P). براساس نتایج حاصل، افزودن پوستۀ درشت آفتابگردان به جیره با افزایش قابلیت هضم پروتئین خام، چربی خام، جمعیت لاکتوباسیلوس و کاهش جمعیت اشرشیاکلای سکوم، عملکرد رشد جوجههای گوشتی را بهبود می بخشد.
مریم نصرتی
دوره 19، شماره 1 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 47-58
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه CNV در تعدادی از نژادهای گوسفند ایتالیا با گاو هلشتاین بود. از 580 راس گاو نر هلشتاین و 360 راس گوسفند نمونه خون تهیه و DNAآن استخراج شد. ژنوتیپ چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی سراسر ژنوم با تراشه 50k گاوی و گوسفندی در هر دو گونه تعیین شد. با استفاده از نرم افزار PennCNV تعداد 904 تنوع با میانگین طول kb 7/154 و میانه kb 7/103 در ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه CNV در تعدادی از نژادهای گوسفند ایتالیا با گاو هلشتاین بود. از 580 راس گاو نر هلشتاین و 360 راس گوسفند نمونه خون تهیه و DNAآن استخراج شد. ژنوتیپ چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی سراسر ژنوم با تراشه 50k گاوی و گوسفندی در هر دو گونه تعیین شد. با استفاده از نرم افزار PennCNV تعداد 904 تنوع با میانگین طول kb 7/154 و میانه kb 7/103 در گوسفند و 744 مورد با میانگین طول kb 7/213 و میانه kb 5/124 در گاو شناسایی شد. کل طول این تنوع در ژنوم گوسفند Mb 5/8 و در ژنوم گاو Mb 80 بود. پس از ترکیب نواحی مشابه تعداد 35 ناحیه تنوع پر تکرار در ژنوم گوسفند و 141 مورد در ژنوم گاو شناسایی شد، فقط 20 درصد نواحی CNV در ژنوم نژادهای گوسفند با ژنوم گاو هلشتاین همپوشانی داشت. علاوه بر این، نواحی این تنوع در ژنوم گوسفند با 40 ژن مرجع و 62 QTLدر ژنوم گاو، و 110 ژن مرجع در ژنوم انسان بطور کامل یا جزئی همپوشانی داشت. توزیع تنوعها در هر دو گونه در نواحی سابتلومریک و پری سانترومریک بیشتر بود. بر اساس این نتایج، شاید بتوان از روی پیوستگی این تنوع با نواحی ژنی در ژنوم گاو ژنها و QTLهای ژنوم گوسفند را شناسایی نمود. برای کسب نتایج دقیقتر مطالعات بیشتری نیاز است.
فرزاد باقرزاده کاسمانی؛ سمیرا امیدی کیا؛ حمیدرضا میرزایی؛ مهران مهری
دوره 16، شماره 2 ، مهر 1393، ، صفحه 103-111
چکیده
به منظور بررسی تأثیر افزودن پودر برگ مریمگلی (Salvia mirzayanii) به جیره در عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن نسبی اندامهای داخلی و جمعیت میکروبی رودههای کور جوجههای گوشتی آزمایش انجام شد. تعداد 200 قطعه جوجة گوشتی یکروزه با پنج سطح مریمگلی (صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد) در دامنة سنی یک تا 42روزگی تغذیه شدند. در دورة سنی یک تا 21روزگی، پرندگانی که 1 ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر افزودن پودر برگ مریمگلی (Salvia mirzayanii) به جیره در عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن نسبی اندامهای داخلی و جمعیت میکروبی رودههای کور جوجههای گوشتی آزمایش انجام شد. تعداد 200 قطعه جوجة گوشتی یکروزه با پنج سطح مریمگلی (صفر، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد) در دامنة سنی یک تا 42روزگی تغذیه شدند. در دورة سنی یک تا 21روزگی، پرندگانی که 1 درصد پودر برگ مریمگلی در جیرة خود دریافت کردند، مصرف خوراک و افزایش وزن کمتر و ضریب تبدیل بالاتری داشتند (05/0>P). در دورة سنی 22 تا 42روزگی و کل دورة پرورش (یک تا 42روزگی) ضریب تبدیل غذایی در پرندگان تغذیهشده با جیرة حاوی 5/0 درصد پودر برگ مریمگلی، در مقایسه با گروه شاهد بهطور معناداری کاهش یافت (05/0>P). بازده لاشه و وزن نسبی عضلة سینه در پرندگان تغذیه شده با جیرة حاوی 1 درصد برگ مریمگلی کمتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک در رودههای کور پرندگانی که جیرة حاوی 25/0 و 5/0 درصد مریمگلی مصرف کردند، در مقایسه با پرندگان شاهد افزایش یافت (05/0>P). تغذیة جیرههای حاوی سطوح بالاتر از 5/0 درصد مریمگلی، جمعیت کلیفرمها را در رودههای کور نسبت به پرندگان شاهد کاهش داد (05/0>P). براساس نتایج تحقیق حاضر، افزودن 5/0 درصد پودر برگ مریمگلی به جیرة جوجههای گوشتی، ضمن بهبود ترکیب فلور میکروبی رودههای کور، عملکرد رشد را بهبود میبخشد.
مختار ملاکی؛ محمد علی نوروزیان؛ علیاکبر خادم
دوره 15، شماره 2 ، مهر 1392، ، صفحه 109-115
چکیده
تأثیر منابع گوناگون روی (آلی و معدنی) بر عملکرد، غلظت مواد معدنی، و فراسنجههای خون برههای زندی با استفاده از 18 رأس بره نر در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بررسی شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ فاقد مکمل روی (شاهد)، جیرۀ حاوی ppm 25 روی معدنی (رویـسولفات) و جیرۀ حاوی ppm 25 روی آلی (رویـپپتید). وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، و مصرف ...
بیشتر
تأثیر منابع گوناگون روی (آلی و معدنی) بر عملکرد، غلظت مواد معدنی، و فراسنجههای خون برههای زندی با استفاده از 18 رأس بره نر در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار بررسی شد. تیمارها عبارت بودند از: جیرۀ فاقد مکمل روی (شاهد)، جیرۀ حاوی ppm 25 روی معدنی (رویـسولفات) و جیرۀ حاوی ppm 25 روی آلی (رویـپپتید). وزن نهایی، افزایش وزن روزانه، و مصرف خوراک برههایی که در جیرۀ خود روی آلی دریافت کرده بودند از سایر تیمارها بیشتر بود و ضریب تبدیل بهتری داشتند (05/0P<). از غلظت مس و آهن در خون برههایی که با جیرههای حاوی روی (آلی و معدنی) تغذیه شدند، کاسته شد، ولی غلظت روی در خون آنها افزایش یافت (05/0P<). تعداد گلبولهای سفید خون در برههای با تیمار رویـپپتید از سایر تیمارها کمتر بود (05/0>P). باتوجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد میشود که ppm 25 روی آلی به جیرۀ برههای پرواری اضافه شود.
فرنوش زنگیشه؛ محمد مهدی معینی؛ فردین هژبری
دوره 25، شماره 2 ، تیر 1402، ، صفحه 155-168
چکیده
در این مطالعه نحوه تجویز مکملهای سلنیوم و ویتامین ای به میشها در اواخر آبستنی و تأثیر آن بر غلظت سلنیوم و عناصر مس، روی و آهن خون و شیر میشها و خون برههای آنها بررسی شد. تعداد 18 رأس میش آبستن نوبت زایش اول در سه گروه شش رأسی نگهداری شدند. تیمارها شامل 1- شاهد (تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو هفته قبل از زایش؛ هر میلیلیتر ...
بیشتر
در این مطالعه نحوه تجویز مکملهای سلنیوم و ویتامین ای به میشها در اواخر آبستنی و تأثیر آن بر غلظت سلنیوم و عناصر مس، روی و آهن خون و شیر میشها و خون برههای آنها بررسی شد. تعداد 18 رأس میش آبستن نوبت زایش اول در سه گروه شش رأسی نگهداری شدند. تیمارها شامل 1- شاهد (تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو هفته قبل از زایش؛ هر میلیلیتر حاوی 0/5 میلیگرم سلنیتسدیم و 50 میلیگرم ویتامین ای)، 2- دریافت سلنیوم و ویتامین ای از چهار هفته قبل از زایش بهصورت خوراکی (0/3 میلیگرم سلنیوم و 50 میلیگرم ویتامین ای مخلوط با جیره بهصورت روزانه در کیلوگرم ماده خشک مصرفی) و 3- تزریق 10 میلیلیتر سلنیوم و ویتامین ای در دو مرحله شامل چهار هفته قبل از زایش (پنج میلیلیتر) و دو هفته قبل از زایش (پنج میلیلیتر) بودند. میشها قبل از تجویز مکملها و در زمان زایمان خونگیری شدند. از برههای تازه متولدشده نیز قبل از مصرف آغوز و 14 روز بعد از تولد خونگیری شد. غلظت سلنیوم، مس، روی و آهن در آغوز و شیر اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که میانگین وزن میشها دو هفته بعد از زایش در میشهائی که سلنیوم و ویتامین E را بهصورت خوراکی دریافت کردند از تیمار شاهد بیشتر بود (0/05>P). تفاوتی معنیداری در غلظت آهن، مس و روی سرم خون میشها یا برهها مشاهده نشد. غلظت سلنیوم در سرم میشها و برههای آنها و آغوز میشهایی که سلنیوم و ویتامین E را بهصورت خوراکی دریافت کردند بیشتر از سایر میشها بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که جهت بهبود وضعیت سلنیوم در دام و راحتی تجویز مکمل، استفاده از مکمل خوراکی سلنیوم و ویتامین ای نسبت به روش تزریقی ترجیح داده میشود.
منصور دهقانی؛ احمد افضل زاده؛ محمدعلی نوروزیان
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، ، صفحه 191-200
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فرآوری کاه گندم و باگاس نیشکر با اوره بر ترکیب شیمیایی، زمان تأخیر و فراسنجه های تجزیهپذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) به روش کیسه های نایلونی انجام شد. ترکیب شیمیایی و فراسنجه های تجزیهپذیری نمونه های فرآورینشده و عملآوریشده با پنج درصد اوره با استفاده از سه راس گاو ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فرآوری کاه گندم و باگاس نیشکر با اوره بر ترکیب شیمیایی، زمان تأخیر و فراسنجه های تجزیهپذیری ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) به روش کیسه های نایلونی انجام شد. ترکیب شیمیایی و فراسنجه های تجزیهپذیری نمونه های فرآورینشده و عملآوریشده با پنج درصد اوره با استفاده از سه راس گاو شیرده (با میانگین وزنی 15±615 کیلوگرم و سه شکم زایش) مجهز به فیستولای شکمبه ای تعیین شد. عملآوری با اوره موجب کاهش زمان تأخیر تجزیه ماده خشک و NDF کاه گندم شد (0/05>P)، اما تأثیری بر زمان تأخیر تجزیه ماده خشک و NDF باگاس نیشکر نداشت. عملآوری کاه گندم با اوره موجب افزایش نرخ تجزیهپذیری ماده خشک و NDF شد (0/05>P). اما اثری بر نرخ تجزیهپذیری هماده خشک و NDF باگاس نیشکر نداشت. بخش تجزیهپذیر بالقوه ماده خشک و NDF هر دو ماده آزمایشی کاه گندم و باگاس نیشکر بعد از عملآوری با اوره افزایش یافت (0/05>P). تجزیهپذیری مؤثر هماده خشک و NDF مواد خشبی مورد آزمایش پس از عملآوری با اوره در کاه گندم بهترتیب از 35/69 و 21/69 درصد به 44/04 و 29/12 و در باگاس نیشکر بهترتیب از 18/88 و 15/65 درصد به 92/23 و 19/52 درصد افزایش یافت (0/05>P). براساس نتایج این آزمایش عملآوری مواد خوراکی خشبی بهویژه کاه گندم با اوره باعث بهبود تجزیهپذیری ماده خشک و NDF میشود.
جلیل نوری رایگانی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ شعبان رحیمی؛ امید مددگار
دوره 17، شماره 2 ، مهر 1394، ، صفحه 199-209
چکیده
تحقیق حاضر با هدف جداسازی باکتریوفاژ برای مهار زیستی باکتری انتروکوکوس مقاوم به پادزیست و کاهندۀ رشد جداشده از مدفوع بلدرچین ژاپنی در سه آزمایش انجام شد. 60 نمونه از محتویات دستگاه گوارش بلدرچینهای بالغ برای جداسازی انتروکوکوسهای بالقوۀ کاهندۀ رشد، جدا و یک نمونۀ منتخب بههمراه باکتری انتروکوکوس فکالیس سوش51299براساس زندهمانی ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف جداسازی باکتریوفاژ برای مهار زیستی باکتری انتروکوکوس مقاوم به پادزیست و کاهندۀ رشد جداشده از مدفوع بلدرچین ژاپنی در سه آزمایش انجام شد. 60 نمونه از محتویات دستگاه گوارش بلدرچینهای بالغ برای جداسازی انتروکوکوسهای بالقوۀ کاهندۀ رشد، جدا و یک نمونۀ منتخب بههمراه باکتری انتروکوکوس فکالیس سوش51299براساس زندهمانی و کاهندگی رشد در بلدرچین، انتخاب و در سطح گونه شناسایی شد. سپس باکتریوفاژ لیتیک با استفاده از نمونههای فضولات طیور و فاضلاب مرغداری بهعنوان منابع باکتریوفاژ علیه باکتری منتخب، جداسازی شد. کارایی فاژدرمانی علیه باکتری منتخب در کاهش استقرار باکتریهای انتروکوکوس در محتویات ایلئوم بلدرچینها متعاقب دریافت دهانی انتروکوکوس بررسی شد. باکتری منتخب بهعنوان انتروکوکوس فکالیس شناسایی شد. تجویز باکتریوفاژ لیتیک توانست شمار انتروکوکوسها در محتویات ایلئوم را در مقایسه با گروه دریافتکنندۀ باکتری و بدون درمان با باکتریوفاژ کاهش دهد و به سطح قابل مقایسه با گروه شاهد منفی (گروه بدون دریافت باکتری انتروکوکوس) برساند (05/0>P). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که باکتریوفاژ جداشده میتواند بهطور مؤثر کلونیزاسیون باکتری انتروکوکوس را بهشکل زیستی مهار کند.
حسین بیاتانی؛ محمدعلی نوروزیان؛ احمد افضل زاده
دوره 21، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 209-221
چکیده
این مطالعه به منظور تعیین ارزش غذایی کاهوی وحشی در مراحل مختلف رشد و نیز برآورد و مقایسه روش های مختلف تعیین فاز تاخیری آن انجام شد. ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تجزیه پذیری به روش کیسه های نایلونی و تولید گاز نمونه های مختلف کاهوی وحشی قبل و بعد گلدهی و یونجه خشک با هم مقایسه شدند. همچنین فاز تاخیری علوفه های آزمایشی به روش های مختلف ...
بیشتر
این مطالعه به منظور تعیین ارزش غذایی کاهوی وحشی در مراحل مختلف رشد و نیز برآورد و مقایسه روش های مختلف تعیین فاز تاخیری آن انجام شد. ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تجزیه پذیری به روش کیسه های نایلونی و تولید گاز نمونه های مختلف کاهوی وحشی قبل و بعد گلدهی و یونجه خشک با هم مقایسه شدند. همچنین فاز تاخیری علوفه های آزمایشی به روش های مختلف اندازه گیری شد. میزان پروتئین خام کاهوی وحشی بعد گلدهی کمترین و میزان NDF و ADF آن بیشترین بود (0.05>p). مقدار کربوهیدرات غیرفیبری یونجه و کاهوی وحشی قبل گلدهی نسبت به کاهوی بعد گلدهی بیشتر بود(0.05>p). مقدار فراسنجه b ماده خشک در کاهوی وحشی بعد گلدهی بیشتر از سایر تیمارها به دست آمد (0.05>p). تجزیهپذیری مؤثر و پتانسیل تولید گاز در کاهوی وحشی قبل گلدهی نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (0.05>p). میزان انباشتگی در نرخ عبور پنج و هشت درصد برای کاهوی بعد گلدهی نسبت به سایر علوفههای آزمایشی بیشتر بود (0.05>p). برآورد زمان تاخیری با استفاده از روشهای دو مرحلهای ون میلجن و تولید گاز برای کاهوی قبل گلدهی بیشترین و بعد گلدهی کمترین مقدار بود (0.05>p). با توجه به نتایج این مطالعه به نظر میرسد که کاهوی وحشی قبل گلدهی می تواند به عنوان منبع علوفه ای در تغذیه نشخوارکنندگان مورد توجه قرار گیرد.
الهام ندری؛ فردین هژبری؛ محمد مهدی معینی
دوره 22، شماره 2 ، تیر 1399، ، صفحه 223-235
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیر کبالت بر عملکرد، برخی فراسنجههای خونی و تخمیر، آزمایشی با استفاده از 24 رأس بره نر سه تا چهار ماهه با میانگین وزن 30 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و شش تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره پایه (شاهد؛ حاوی 0/083 میلیگرم در کیلوگرم کبالت)؛ جیره پایه + 0/2 میلی گرم در کیلوگرم کبالت؛ جیره پایه ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تأثیر کبالت بر عملکرد، برخی فراسنجههای خونی و تخمیر، آزمایشی با استفاده از 24 رأس بره نر سه تا چهار ماهه با میانگین وزن 30 کیلوگرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و شش تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره پایه (شاهد؛ حاوی 0/083 میلیگرم در کیلوگرم کبالت)؛ جیره پایه + 0/2 میلی گرم در کیلوگرم کبالت؛ جیره پایه + 0/4 میلی گرم در کیلوگرم کبالت و جیره پایه + 0/6 میلی گرم در کیلوگرم کبالت بودند. به منظور تعیین فراسنجههای خون در روزهای صفر، 45 و70 از سیاهرگ وداج خونگیری و برای بررسی فراسنجههای تخمیر شکمبهای از طریق مری، مایع شکمبه گرفته شد. مکمل کبالت تأثیر معنیداری بر میزان افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک، میزان ویتامین B12 ، کلسترول، تریگلیسیرید، آلبومین سرم خون و همچنین غلظتهای آلکالین فسفاتاز و آلانین ترانس آمیناز نداشت. غلظت آمونیاک مایع شکمبه در سطح 0/2 و 0/4 مکمل افزایش یافت (0/05>P) ولی غلظت اسیدهای چرب فرار، pH شکمبه و جمعیت پروتوزوآیی شکمبه تغییری نکرد. غلظتهای کبالت، آهن، روی و مس پلاسما تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد افزودن مکمل کبالت به جیره تا سطح 0/6 با وجود تغییرات محدود در برخی فراسنجههای خونی و شکمبهای اثر معنیداری بر عملکرد برهها نداشت؛ به نظر میرسد که کبالت موجود در جیره پایه برای نیاز کبالت برههای در حال رشد سنجابی کافی میباشد.
آیناز اصلانیان؛ فرزاد قنبری؛ جواد بیات کوهسار؛ بهروز کریمی شهرکی
دوره 18، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 235-248
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری)، هیدروکسید سدیم (50 گرم در کیلوگرم) و اکسید کلسیم (160 گرم در کیلوگرم) بر فراسنجههای تولید گاز و گوارشپذیری کاه سویا در شرایط برونتنی انجام شد. تمامی تیمارها، بهجز پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری)، تا چهار ساعت بعد از انکوباسیون تولید گاز نداشتند و دارای فاز تأخیر بودند. از زمان هشت ساعت انکوباسیون تا ٩۶ ساعت، بیشترین تولید گاز در تیمارهای هیدروکسید سدیم+پرتو گاما (۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگری) مشاهده شد (۰5/۰<Ρ). عملآوری تأثیری بر نرخ تولد گاز نداشت، اما پتانسیل تولید گاز (b) را افزایش داد (۰5/۰<Ρ). بیشترین مقدار بخش b مربوط به تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) بود. گوارشپذیری مادۀ آلی، انرژی قابل متابولیسم، انرژی خالص و اسیدهای چرب کوتاهزنجیر تحتتأثیر عملآوری افزایش یافتند (۰5/۰<Ρ). بیشترین افزایش در تیمارهای هیدروکسید سدیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) مشاهده شد. گوارشپذیری برونتنی مادۀ خشک و مادۀ آلی توسط پرتو گاما، هیدروکسید سدیم، و استفادۀ توأم از آنها افزایش یافت (05/0P<)، اما اکسید کلسیم بر این صفات معنیدار نبود. بهجز سطوح 100 و 150 کیلوگری پرتو گاما، سایر تیمارها باعث کاهش نیتروژن آمونیاکی شدند (05/0<P). تولید تودۀ میکروبی در پایان 24 ساعت انکوباسیون، توسط تیمارهای اکسید کلسیم و اکسید کلسیم + پرتو گاما (100 و 150 کیلوگری) کاهش یافت (05/0<P). براساس نتایج پژوهش حاضر، ارزش تغذیهای کاه سویا با تیمارهای پرتو گاما و هیدروکسید سدیم افزایش مییابد.