دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Estimation of dominance variance and its effects on the evaluation of the genetic parameters
for carcass quality traitsتخمین واریانس غلبه و اثر آن روی تخمین پارامترهای ژنتیکی صفات کیفی لاشه187507810.22059/jap.2020.285632.623423FAمسعودعلی پناهدانشیار، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تربت حیدریه ، ایرانJournal Article20190924In order to determine the interference of dominant effects on the estimation of genetic parameters, two models including additive and additive-dominance were used for estimation of genetic parameters of carcass traits in 631 hybrid beef bulls. Data analysis was conducted using Plink (V. 1.9) and GVCBLUP (V. 3.9) softwares. Results of this study showed that most carcass quality traits have high heritability,<br />but two traits namely hot carcass weight and ultrasound ribeye area had low heritability (0.15 and 0.11). Dominance variances have high contribution to the total variation of hot carcass weight, ultrasound ribeye area, ultrasound backfat thickness and ribeye area (0.13, 0.44, 0.89 and 0.33 respectively). However, dominant effect for other traits (lean meat yield, marbling score, backfat thickness, ultrasound ribeye area and grade of carcass) was not observed or was in very low amount. When dominance variance is low, its effect on GBLUP estimates is negligible. The estimates of heritability did not change significantly by the adding dominance effect into the model. The most important genomic regions that affect the carcass quality traits were belong to LAP3, THBS4 and PCDH9 genes. It is suggested that for the better understanding of the genetic structure of traits and better breeding plan, the dominance effects should be added into the model for genetic<br />parameter estimation.بهمنظور تعیین تداخل اثرات غلبه در برآورد پارامترهای ژنتیکی، از دو مدل افزایشی و افزایشی - غلبه برای برآو رد پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف کیفیت 631 لاشه گاو گوشتی نر دورگ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرمافزارهای Plink (نسخه 1/9) و GVCBLUP (نسخه 3/9) تجزیه شدند. نتایج نشان داد که بیشتر صفات کیفی لاشه وراثتپذیری بالایی داشتند، اما دو صفت ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند و وزن لاشه گرم دارای وراثتپذیری پایینی (بهترتیب 0/15 و 0/11) بودند. واریانس غلبه برای صفات وزن لاشه گرم، ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند، چربی پشت اولتراسوند و ماهیچه چشمی دنده (بهترتیب 0/13، 0/440، 0/89 و0/33) بالا بود ولی برای سایر صفات (تولید گوشت لخم، درجه ماربلینگ، چربی پشت، ماهیچه چشمی دنده اولتراسوند و درجه لاشه) اثر غلبه مشاهده نشد یا بسیار جزئی برآورد گردید. هنگامی که واریانس غلبه صفات پایین بود، تاثیری بر برآورد GBLUP نداشت. برآورد وراثتپذیری صفات مورد بررسی به مقدار کم تحتتاثیر افزودن اثر غلبه در مدل قرار گرفت. مهمترین نواحی ژنومی موثر بر صفات کیفی لاشه مربوط یه ژن-های LAP3، THBS4 و PCDH9 بود. پیشنهاد می گردد، برای درک بهتر از ساختار ژنتیکی صفات و برنامه ریزی بهتر اصلاح نژادی، اثرات غلبه در مدل برآورد پارامترهای ژنتیکی اضافه شود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Estimation of genetic parameters for body weight gain and feed efficiency traits in Japanese quailبرآورد پارامترهای ژنتیکی صفات افزایش وزن بدن و بازده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی9227520510.22059/jap.2020.287351.623432FAمژدهمحمودی زرندیدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.محمدرکوعیدانشیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.مهدیوفای والهدانشیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.علیمقصودیاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.Journal Article20190910This study was done in order to estimate genetic parameters of growth and feed efficiency traits in Japanese quail. The data set consisted of 7762 records for feed efficiency traits and 12113 records for body weight gain traits were collected at Research Center of Special Domestic Animals, University of Zabol. The following traits including body weight gain from 20 to 25, 25-30, 30-35, 35-40, 40-45 and from 0 to 45 days of age, feed intake, feed conversion ratio and residual feed intake from 20 to 45 days of age were evaluated. The genetic parameters were estimated through single and bivariate animal models via Gibbs sampling method. Heritability estimates for body weight gain varied from 0.02 to 0.23 and for feed intake, feed conversion ratio, residual feed intake was in ranges of 0.04 to 0.11. Genetic correlations estimates between body weight gain and feed conversion ratio 20-25, body weight gain and feed conversion ratio 25-30, body weight gain and feed conversion ratio 30-35, body weight gain and feed conversion ratio 35-40, body weight gain and feed conversion ratio 40-45 were -0.56, -0.49, -0.57, -0.70 and 0.25 respectively. Considering estimated genetic correlations of this study, we recommend that selection for body weight gain and decrease feed efficiency have potential to improve feed efficiency traits in Japanese quail. It is expected that by selecting for these traits the costs of breeding programs such as feeding and phenotyping would be reduced.این مطالعه بهمنظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد و بازده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی و با استفاده از تعداد 7762 داده صفت بازده مصرف خوراک و 12113 داده مربوط به صفت افزایش وزن بدن، جمعآوری شده در پژوهشکده دامهای خاص دانشگاه زابل انجام شد. صفات مورد نظر شامل افزایش وزن بدن در بازههای 25-20، 30-25، 35-30، 40-35، 45-40 و هچ تا 45 روزگی، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و باقیمانده مصرف خوراک از 20 تا 45 روزگی بودند. پارامترهای ژنتیکی صفات با استفاده از تجزیه و تحلیل تک و دو صفتی از طریق نمونهگیری گیبس برآورد شد. دامنه وراثتپذیریهای برآورد شده برای افزایش وزن بدن 0/23-0/02 و خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و باقیمانده مصرف خوراک 0/04 تا 0/11 بدست آمد. همبستگی ژنتیکی مربوطه بین افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 25-20 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 30-25 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 35-30 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 40-35 روزگی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک 45-40 روزگی، به ترتیب برابر با 0/56-، 0/49-، 0/57-، 0/70- و 0/25 بود. با توجه به همبستگیهای ژنتیکی برآورد شده از این مطالعه، انتخاب برای افزایش وزن بدن و کاهش بازده مصرف خوراک برای بهبود صفات بازده مصرف خوراک در بلدرچین ژاپنی توصیه میشود. این انتظار وجود دارد که انتخاب برای این صفات هزینههای برنامههای اصلاحی، بیشتر مرتبط با بحث خوراک و انتخاب از روی فنوتیپ حیوانات را کاهش دهد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of dry corn gluten feed on chemical composition and digestibility of corn silage by in vitro and in vivo methodsتأثیر افزودن خوراک گلوتن ذرت خشک بر روی ترکیب شیمیایی و گوارش پذیری ذرت علوفهای سیلو شده به روشهای آزمایشگاهی و دام زنده ( برون تنی و درون تنی)23357512910.22059/jap.2020.283620.623413FAحسنفضائلیاستاد، موسسه تحقیقات علوم دامی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.0000-0002-2380-7611فرشیدمیرزاییدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس تبوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.احمدافضل زادهاستاد، گروه علوم دامی، پردیس تبوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.محمدعلیlنوروزیاندانشیار، گروه علوم دامی، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.مهدینادعلیانپژوهشگر، بخش تحقیق و توسعه شرکت فراوری فروکتوز ناب، نظرآباد، ایران.هادیحسینیدانش آموخته دکتری، گروه علوم دامی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.Journal Article20190625This study was conducted to investigate the effect of dry corn gluten feed (DCGF) on nutritive value of corn silage by in vitro and in vivo methods. The firs stage of the experiment was conducted in a completely randomized design, included three treatments and 5 replicates, in which chopped corn forage was mixed with 0.0, 5 and 10 percent of DCGF and ensiled in 200L polyethylen barrels. After three months of ensiling, the silages were opened and evaluated. Voluntary intake and digestibility of the silages along with basal diet (Alfalfa hay+wheat straw+barley ground) were determined, using mature (two years old) male Shal sheep. Including of DCGF to corn silage increased (p<0.05)<br />dry matter (DM) and crude protein (CP) in the silages respectively, but pH and organic matter values were not affected by the treatments. However, the DM content did not reach to optimum (35%) point. Concentration of neutral detergent fibre (NDF) was increased but acid detergent fibre (ADF) was decreased (p<0.05) as DCGF was increased in the corn silages. Addition of CGF increased dry matter intake of the silages (p<0.05). The digestibility of DM, OM and NDF were higher in silages containing DCGF (p<0.05). The intake of the digestible DM, OM and NDF were higher in DCGF content silages than those of basal diet and control silage (p<0.05). In general,adding DCGF to corn silage could improve silage quality as well as increasing voluntary intake (g/d) and digestibility when fed to sheep.این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر افزایش خوراک گلوتن ذرت (خشک) بر ارزش غذایی ذرت علوفهای سیلوشده به روش های آزمایشگاهی و دام زنده انجام شد. بخش اول آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و پنج تکرار انجام شد که در آن؛ علوفه خرد شده ذرت با نسبتهای صفر، پنج و 10 درصد خوراک گلوتن ذرت مخلوط و در بشکه های 200 لیتری پلی اتیلنی سیلو شد. پس از سه ماه، سیلاژها مورد ارزشیابی قرار گرفت. مصرف اختیاری و گوارش پذیری سیلاژها بههمراه خوراک پایه (یونجه+کاه+کنسانتره) بر روی گوسفند نر بالغ نژاد شال(دوساله) تعیین شد. استفاده از خوراک گلوتن ذرت موجب افزایش مادهخشک و پروتئین در علوفه سیلوشده گردید (0/05> P)اما بر pH و درصد ماده آلی اثر نداشت و غلظت ماده خشک سیلاژ به حد مطلوب (35درصد) نرسید. با افزودن خوراک گلوتن ذرت غلظت فیبر نامحلول در شوینده خنثی در سیلاژ ذرت افزایش اما فیبر نامحلول در شوینده اسیدی کاهش یافت (0/05> P). افزودن خوراک گلوتن ذرت موجب افزایش مقدار مصرف ماده خشک شد (0/05> P). قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و فیبر نامحلول در شوینده خنثی در سیلاژهای حاوی خوراک گلوتن ذرت بیشتربود (0/05> P). همچنین مقدار مصرف ماده خشک قابل هضم، ماده آلی قابل هضم و فیبر نامحلول در شوینده خنثی قابل هضم، در سیلاژ حاوی خوراک گلوتن ذرت بالاتر بود (0/05> P). بهطورکلی، افزودن خوراک گلوتن ذرت به سیلاژ ذرت علوفهای موجب بهبود کیفیت آن میشود و استفاده از این سیلاژ در جیره گوسفند، مصرف خوراک و گوارش پذیری را بهبود میبخشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of betaine on circulating homocysteine, antioxidant enzymes, and lipid peroxidation in pregnant Sanjabi ewesتأثیر بتائین بر غلظت خونی هموسیستئین، آنزیمهای آنتیاکسیدانی و شاخص پراکسیداسیون در میشهای آبستن نژاد سنجابی37457489310.22059/jap.2020.259229.623289FAفاطمهیاراحمدیدانش آموخته کارشناسی ارشد،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانعلیکیانیدانشیار گروه علوم دامی دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0003-4731-1546راضیهدکامیدانش آموخته کارشناسی ارشد،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانحمیدرضاصحرائیدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانایوبعزیزیاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0001-7158-0477علیرضاراکیاستادیار،گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانJournal Article20180623The present study aimed to investigate the effect of dietary betaine supplementation on circulating homocysteine, antioxidant enzymes and lipid peroxidation in pregnant Sanjabi ewes. Twenty multiparous pregnant ewes (3-5 years old) were fed either a basal diet (Control: 71.2±3.6 kg BW) or the basal diet supplemented with five g per kg dry matter betaine (Betaine: 71.6±3.8 kg BW) during the last five weeks of gestation in a completely random design. Feed intake, body weight (BW) and body condition score (BCS) were weekly recorded. Blood samples were taken from the jugular vein at 28, 14, seven, and one-day pre-partum. The activity of glutathione peroxidase (GPx), catalase (CAT) and blood concentration of homocysteine, and malondialdehyde (MDA) were determined. Dry matter intake, BCS, and BW of ewes were not affected by betaine consumption. In both groups, the activity of GPx increased (P<0.05), while CAT and MDA decreased (P<0.05) as gestation progressed. The activity of GPx and CAT remained unchanged by betaine. Ewes receiving betaine showed greater (P<0.05) blood homocysteine, but lower (P<0.05) MDA as compared to the control ewes. The birth weight of lambs in Betaine ewes was heavier (P=0.06) than those of control ewes. In conclusion, dietary supplementation of betaine was beneficial for alleviating oxidative stress and improving lambs' birth weight in Sanjabi ewes.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بتائین بر غلظت خونی هموسیستئین، آنزیمهای آنتیاکسیدانی و شاخص مالوندیآلدئید در میشهای آبستن نژاد سنجابی انجام شد. تعداد 20 رأس میش (سه تا پنج ساله) با حداقل دو شکم زایش در انتهای دوره آبستنی در دو گروه با جیره پایه (شاهد: 3/6±71/2 کیلوگرم وزن بدن) و یا جیره پایه بهعلاوه پنج گرم بتائین در کیلوگرم ماده خشک (بتائین: 3/8±71/6 کیلوگرم) به مدت 5 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی تغذیه شد. مصرف خوراک بهصورت روزانه و وزن بدن و شاخص وضعیت بدنی میشها بهصورت هفتگی ثبت شد. نمونهگیری خون در روزهای 28، 14، هفت و یک روز قبل از زایش پس از خوراکدهی صبحگاهی، از میش ها از سیاهرگ وداجی خونگیری شد. فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز و همچنین غلظت مالون دی آلدئید و هموسیستئین در خون اندازه گیری شد. وزن بدن، شاخص وضعیت بدن و مصرف خوراک تحت تأثیر مصرف بتائین قرار نگرفت. در هر دو گروه با نزدیک شدن به زمان زایش، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز افزایش و فعالیت کاتالاز و غلظت مالون دیآلدئید کاهش یافت(p<0/05). فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز تحت تاثیر مصرف بتائین قرار نگرفت. میش هایی که بتائین دریافت کردند، غلظت هموسیستئین بالاتر و شاخص مالون دی آلدهید کمنر از شاهد داشتند (p<0/05). وزن تولد بره های میش هایی که بتائین دریافت کردند از وزن تولد بره های گروه شاهد بیش تر بود (p=0/06). نتیجه این که، مصرف خوراکی بتائین در ماه آخر آبستنی میش برای کاهش استرس اکسیداتیو و بهبود وزن تولد بره های نژاد سنجابی مفید است.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of Corn Processing and Milk Feeding Mehtod on Growth Performance, Blood and Rumenal Parameters of Holstein Calvesتأثیر فرآوری ذرت و روش تغذیه شیر بر عملکرد رشد، فراسنجههای خونی و شکمبهای گوسالههای هلشتاین47547397810.22059/jap.2019.287328.623431FAوهبعظیم زادهدانشجوی دکتری،گروه علوم دامی - پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران.مهدیدهقان بنادکیاستاد، گروه مهندسی علوم دام، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0001-8448-1371ارمینتوحیدیاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0002-3288-1709علیاسدی الموتیاستادیار، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان،دانشگاه تهران،پاکدشت، ایران.0000-0003-3938-717XJournal Article20190814Effect of different processing methods of corn grain were investigated in 36 Holstein suckling female calves (body weight = 38.2 ± 1.20 kg) on performance and blood and ruminal parameters. Treatments were whole corn, ground corn, cracked corn and steam-flaked corn. Starter diets were mixed five percent of the chopped wheat straw and offered to calves from day 4. Milk was fed in a gradual step-up step-down method to all calves. Calves weaned at 71 days and total intake of starter and body weight of calves were measured until 84 days. Starter intake and ADG were significantly higher for cracked corn and steam-flaked corn than for ground corn and whole corn treatments in pre- and post-weaning and overall period (P≤0.01). At weaning and day 84, the average body weight of calves fed cracked corn and steam-flaked corn were significantly higher than those fed whole corn and ground corn treatments (P≤0.01). Treatments also affected serum protein of calves (P<0.05). According results of this study, feeding calves with cracked corn or steam-flaked corn increased feed intake and improved ADG and body weight through pre- and post-weaning periods.اثر فرآوریهای مختلف دانه ذرت بر عملکرد و فراسنجههای خونی و شکمبهای 36 رأس گوساله ماده شیرخوار نژاد هلشتاین (وزن بدن 1/20±38/2 کیلوگرم) بررسی شد. تیمارها شامل ذرت کامل، ذرت آردی، ذرت بلغورشده و ذرت ورقهشده با بخار بودند. جیرهها از روز چهارم آزمایش همراه پنج درصد کاه خرد شده تغذیه شد. در همه گوسالهها، برنامه تغذیه شیر بهصورت افزایشی-کاهشی بود. گوسالهها در 71 روزگی از شیرگیری شدند و مجموع مصرف روزانه خوراک آغازین و وزن بدن گوسالهها تا 84 روزگی اندازهگیری شد. مصرف خوراک آغازین و میانگین افزایش وزن روزانه در دوره قبل و بعد از شیرگیری و کل دوره بهترتیب برای تیمارهای ذرت بلغورشده و ذرت ورقهشده با بخار بهطور معنیداری بیشتر از ذرت آردی و ذرت کامل بود (p≤0/01). در زمان از شیرگیری و در پایان آزمایش، تیمارهای ذرت بلغورشده و ذرت ورقهشده با بخار میانگین وزن بدن بیشتری نسبت به تیمارهای ذرت کامل و ذرت آردی داشتند (p≤0/01). تیمارهای آزمایشی روی پروتئین تام سرم گوسالهها نیز اثر معنیدار داشتند (p<0/05). براساس نتایج این تحقیق، تغذیه گوسالههای شیرخوار با ذرت بلغورشده یا ورقهشده با بخار ضمن افزایش مصرف خوراک باعث بهبود افزایش وزن روزانه و وزن بدن در دوره قبل و بعد از شیرخواری میشود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of using calcium salts of saturated and unsaturated fatty acids on cow performance during the transition period.اثر استفاده از مکمل نمکهایکلسیمی اسیدهایچرب اشباع و غیراشباع بر عملکرد گاوهای دوره انتقال55657357910.22059/jap.2019.282790.623408FAامیرحسینرضاخانیدانش آموخته دکتری، گروه علوم دامیف دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه ، ایران.0009-0006-7251-6761یونس علیعلی جواستادیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، یران.کامرانرضایزدیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0003-3262-5841Journal Article20190725This study was carried out to assess the effects of two types of fatty acids-calcified salts on the performance of dairy cows in the transition period. In total, 32 multiparous Holstein cows with body weight mean of 723=39.9 kg in a 6-week time range (three weeks before until three weeks after parturition) were assigned to treatments in a completely randomized design. There were four diets including control (without fat supplement), diet supplemented with unsaturated fat, diet supplemented with saturated fat and diet supplemented with both unsaturated and saturated fats. Fat supplements as calcium salts were applied at the level of 1.5% and 3% in the pre-partum and post-partum diets,<br />respectively. Based on the results, it turned out that pre-partum DM feed intake, post-partum body weight and body condition score were not affected by the diets, whereas, post-partum DM feed intake appeared to be different (p < 0.05). In addition, the digestibility coefficient appeared to be different among pre- and post-partum trial diets (p < 0.05). However, no significant difference was observed for blood parameters as well as milk yield and its composition. In conclusion, the results revealed that fat sources as calcium salt supplements can improve the digestibility of nutrients in the digestive system, without any adverse-effects on performance in dairy cows.هدف این تحقیق مقایسه اثر نمکهای کلسیمی حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع بر عملکرد گاوهای شیری در دورۀ انتقال بود. در این تحقیق در قالب یک طرح کاملا تصادفی، از 32 رأس گاو هلشتاین شکم دوم به بعد با میانگین وزن 39/94± 723 در دوره زمانی سه هفته پیش از زایش تا سه هفته پس از زایش استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل؛ 1) جیره شاهد؛ بدون مکمل چربی، 2) جیره دارای مکمل چربی غیراشباع، 3) جیره حاوی مکمل چربی اشباع و 4) جیره حاوی مخلوط مساوی از هر دو مکمل بودند. مکملهای چربی به شکل نمک های کلسیمی، در جیرههای پیش از زایش 1/5 درصد و در جیرههای پس از زایش سه درصد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان ماده خشک مصرفی پیش از زایش، وزن و امتیاز وضعیت بدنی پیش و پس از زایش تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفتند، در حالی که میزان ماده خشک مصرفی پس از زایش در بین جیره های حاوی اسیدهای چرب اشباع و یا مخلوط اسیدهای چرب بیش تر بود(0/05>P). تغذیه جیره حاوی اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع در پیش از زایش قابلیت هضم ماده خشک و چربی را افزایش داد (p<0/01). چس از زایش قابلیت هضم ماده خشک جیره های آزمایشی حاوی اسیدهای چرب غیراشباع و مخلوط اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع از جیره شاهد بیشتر بود(p<0/05). فراسنجه های خونی، تولید شیر و ترکیبات آن تحت تاثیر جیره های آزمایشی پیش و پس از زایش قرار نگرفتند. بنابراین استفاده از منبع چربی در قالب نمک های کلسیمی می تواند بدون ایجاد آثار منفی بر عملکرد گاوها دوره انتقال سبب بهبود قابلیت هضم موادمغذی در دستگاه گوارش شود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of different sources of selenium supplementation and rosemary essential oil on growth performance, intestinal morphology and microflora population of broiler chickenاثر منابع مختلف مکمل سلنیوم و اسانس رزماری بر عملکرد رشد، ریختشناسی و جمعیت میکروبی روده جوجههای گوشتی67787223010.22059/jap.2019.272184.623348FAعادلمحمدیدانش موخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.شکوفهغضنفریدانشیار، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.0000-0001-9366-089Xسید داودشریفیدانشیار،گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.0000-0002-4129-7600Journal Article20190102The effects of different sources of selenium supplementation and rosemary essential oil on growth performance, microflora population and intestinal morphology in broiler chicken with using of 480 male broiler chicks in a factorial arrangement (2x5) with 10 treatments and 4 replicates were investigated. Two experimental factors consisted of different sources of selenium (level of 0.3 mg/kg of diet from selenomethionine, nanoselenomethionine, selenitsodium, nano selenium bonza and without selenium) and rosemary essential oil (0 and 300 mg/kg of diet). Results showed that broilers received diet of without Se and rosemary essential oil had lower weight gain and feed intake.<br />Broilers received diet of nano selenium bonza with rosemary essential oil had lower feed conversion ratio as compared to the other broilers (P<0.05). Broilers fed on diets of nanoselenomethionine with rosemary essential oil and nano selenium bonza with rosemary essential oil were increased villus height in jejunum (P<0.05). The crypt depth of intestinal in birds which received nanoselenium was more than the birds that consumed other sources of selenium in the diet (P<0.05). Crypt diameter nano selenium bonza with rosemary essential oil treatment was higher as compared to other treatments (P<0.01). Selenomethionine and nanoselenomethionine alone and in combination with rosemary essential oil treatments had high lactobacillus population and lactobacillus population to total microbial population ratio of ileum as compared to without Se and rosemary essential oil treatment (P<0.05). Based on the results, inclusion nanoselenium (0.3 mg/kg) supplement with rosemary essential oil (300 mg/kg) into the diet of broiler chicken can improve performance, gut morphology and microflora.تاثیر منابع مختلف مکمل سلنیوم و اسانس رزماری بر عملکرد رشد، جمعیت میکروبی و ریختشناسی روده با استفاده از 480 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه به صورت آزمایش فاکتوریل 5×2 با 10 تیمار و چهار تکرار بررسی شد. دو فاکتور مورد بررسی شامل منابع سلنیوم (سطح 0/3 میلیگرم در کیلوگرم جیره از سلنومتیونین، نانوسلنومتیونین، سلنیت سدیم، نانوسلنیومبنزا و بدون سلنیوم) و اسانس رزماری جیره (سطوح صفر و 300 میلیگرم بر کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان داد که پرندگانی که جیره بدون سلنیوم-بدون اسانس رزماری دریافت کردند افزایش وزن و مصرف خوراک کمتری داشتند. پرندگانی که در جیره خود نانوسلنیوم بنزا همراه با اسانس رزماری دریافت کردند در مقایسه با سایر پرندگان ضریب تبدیل خوراک کمتری را داشتند (p<0/05). تغذیه پرندگان با جیره حاوی نانوسلنومتیونین همراه با اسانس رزماری و نانوسلنیوم بنزا همراه با اسانس رزماری باعث افزایش طول پرزها در ژژنوم شدند(p<0/05). عمق کریپت در روده پرندگانی که نانوسلنیوم دریافت کردند بیشتر از پرندگانی بود که منابع دیگر سلنیوم در جیره مصرف کردند (p<0/05). قطر کریپت تیمار نانوسلنیوم بنزا همراه با اسانس رزماری بالاتر از سایر تیمارهای آزمایشی بود(p<0/05). تیمارهای سلنومتیونین و نانوسلنومتیونین هر دو تیمار با اسانس و بدون اسانس رزماری در مقایسه با تیمار بدون اسانس رزماری جمعیت بیشتری از لاکتباسیل و نسبت جمعیت لاکتوباسیل به کل جمعیت میکروبی ایلئوم داشتند(p<0/05). براساس نتایج حاصل، افزودن مکمل های حاوی نانوسلنیوم در سطح 0/3 میلی گرم بر کیلوگرم همراه با اسانس رزماری در سطح 300 میلی گرم بر کیلوگرم به جیره جوجه های گوشتی سبب بهبود عملکرد ریخت شناسی و جمعیت میکروبی روئه می شود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320The effects ofdietary Flaxseed and Sesame oils on reproductive performance of aged breeder broiler malesبررسی اثر روغنهای کتان و کنجد در جیره بر عملکرد تولید مثلی خروسهای مسن گله های مادر گوشتی79927239510.22059/jap.2019.279366.623389FAحسینپاشا زانوسیدانشجوی دکتری، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.فریدشریعتمداریاستاد، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0003-1639-6030محسنشرفیاستادیار، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.حامداحمدیاستادیار، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0002-7445-3139Journal Article20190510This study was conducted to assess the effects of dietary flaxseed and sesame oils, on the semen parameters, fatty acid composition of sperm as well as the fertility and hatchability eggs from aged roosters. In a completely randomized design, 24 Ross-308 roosters (aged 45 week) assigned to four groups, comprising six replicates and one bird in each. The birds received different diets including basal diet (control), basal diet supplemented with 2% flaxseed oil (FO), basal diet supplemented with 2% sesame oil (SO) and basal diet supplemented with 1% flaxseed oil and 1% sesame oil (MO). The diets were iso-caloric and iso-nitrogenous, containing the same level of vitamin E. The roosters were fed diet for 60 days, during which semen samples were collected on 1st, 20th, 40th and 60th days and the samples were tested for different characteristics. The results indicated that different diets affected semen qualities, except semen volume and the morphology. The concentration, progressive motility, MDA as well as viability of sperms were significantly different during different times of the experiment. The sperm quality parameters including total and progressive motility as well as MDA turned out to improve in the roosters fed FO or MO. Furthermore, the integrity of sperm membrane, DHA and DPA concentration, as well as the fertility were higher in the treatment group containing FO. It seems that supplementation of aged rooster’s diet with flaxseed oil or mixed oils, together with vitamin E improves the semen qualities and it can be applied as an appropriate strategy to preserve the reproductive performance of aged rooters.هدف از این تحقیق بررسی اثر افزودن روغنهای کتان(منبع امگا-3) و کنجد(منبع امگا-6) به همراه ویتامین E، برای بهبود فراسنجههای اسپرم، پروفایل اسیدچرب اسپرم، عملکرد باروی و جوجهدرآوری خروسهای مسن گله های مادرگوشتی بود. برای این منظور 24 قطعه خروس 45 هفته از سویه راس، به چهار تیمار با شش تکرار در طرح پایه کاملا تصادفی اختصاص داده شد. تیمارها شامل: الف- جیره پایه (شاهد)؛ ب- جیره حاوی دو درصد روغن کتان؛ ج- جیره حاوی دو درصد روغن کنجد؛ د- جیره حاوی یک درصد روغن کتان و یک درصد روغن کنجد بود. تمام تیمارها از نظر مقدار انرژی، پروتئین و ویتامین E یکسان بودند. خروسها بهمدت 60 روز از جیرههای آزمایشی تغذیه شدند و اسپرمگیریاز خروسها در روزهای یک، 20، 40 و 60 آزمایش انجام شد. غلظت، جنبایی کل و پیشرونده و پراکسیداسیون غشای اسپرم خروسهایی که جیره حاوی دو درصد کتان و یا مخلوط مساوی از دو روغن را دریافت کردند با سایر تیمارها تفاوت معنیداری داشتند( 0/05>P). یکپارچگی غشا، زندهمانی، پروفایل اسیدچرب DHA اسپرم و میزان باروری در خروسهائی که با جیره حاوی دو درصد روغن کتان تغذیه شدند با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت(0/05>P). براساس نتایج این تحقیق افزودن دو درصد روغن کتان و یا مخلوط یک درصد از هر یک از روغن های کتان و کنجد با حضور ویتامین E سبب بهبود عملکرد تولید مثلی خروسهای مسن میشود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effects of different levels of corn gluten feed on performance, immune responses, intestinal morphology and some blood parameters of broiler chickensاثرات سطوح مختلف خوراک گلوتن ذرت بر عملکرد، پاسخ های ایمنی، ریخت شناسی روده و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی931037323310.22059/jap.2019.276805.623374FAسید عبدالهحسینیدانشیار موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانامیرحسینعلیزاده قمصریاستادیار، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0001-5654-0979هوشنگلطف الهیاناستادیار موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-6020-4422مجیدتوکلیکارشناس مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانهدیجواهری بارفروشیاستادیار موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان آموزش، تحقیقات و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0001-6244-8984Journal Article20190227In order to evaluate the effect of different levels of corn gluten feed on performance, immune responses, intestinal morphology and some blood serum biochemical parameters of broiler chickens, an experiment was conducted using 500 male Ross 308 broiler chickens in a completely randomized design with four treatments, five replicates and 25 birds per replication. The experimental treatments included levels of zero (control), 2.5, 5 and 7.5 percent corn gluten feed in the diet which fed to broilers from 15 to 42 days of age. The results showed that dietary inclusion of corn gluten feed up to 7.5 percent had no significant effect on average weight gain, feed intake and feed conversion ratio<br />compared to control treatment. Also, jejunal morphological indices and blood biochemical parameters including triglyceride, cholesterol, albumin, phosphorus and alkaline phosphatase concentrations, livability, European broiler index and feed cost per kg of weight gain were not affected by dietary treatments. Antibody titer in response to sheep red blood cell (SRBC) injection was higher in treatment containing 2.5 percent corn gluten feed comparing to other treatments (P<0.05). Based on the obtained results, corn gluten feed can be included in grower and finisher diets of broilers (15 to 42 days of age) up to level of 7.5 percent without any adverse effect on performance.بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف خوراک گلوتن ذرت بر عملکرد، پاسخ های ایمنی، ریخت شناسی روده و برخی فراسنجه های بیوشیمیایی سرم خون جوجه های گوشتی، آزمایشی با استفاده از 500 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، پنج تکرار و 25 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح صفر (شاهد)، 2/5، پنج و 7/5 درصد خوراک گلوتن ذرت در جیره بودند که از سن 15 تا 42 روزگی در اختیار جوجه های گوشتی قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان دادند که استفاده از خوراک گلوتن ذرت تا سطح 7/5 درصد جیره، تأثیر معنی داری بر میانگین افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی پرندگان نسبت به تیمار شاهد نداشت. همچنین شاخص های ریخت شناسی ژئوژنوم و فراسنجه های بیوشیمیایی خون شامل غلظت تری گلیسرید، کلسترول، آلبومین، فسفر و آلکالین فسفاتاز، درصد ماندگاری، شاخص اروپایی جوجه گوشتی و هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. تیتر آنتی بادی در پاسخ به تزریق گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) در تیمار حاوی 2/5 درصد خوراک گلوتن ذرت بالاتر از سایر تیمارها بود (0.05>P). با توجه به نتایج حاصل، می توان از خوراک گلوتن ذرت تا سطح 7/5 درصد در جیره دوره رشد و پایانی (سن 15 تا 42 روزگی) جوجه های گوشتی بدون تأثیر منفی بر عملکرد، استفاده کرد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320The effect of finisher diet nutrient density and slaughter age on energy and protein retention efficiency of broiler chickensتأثیر تراکم مواد مغذی جیره پایانی و سن کشتار بر بازده ابقای انرژی و پروتئین جوجه های گوشتی1051167516010.22059/jap.2020.288766.623442FAمهدیهنیکبخت زادهدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد ، ایران.0000-0002-1502-879Xحیدرزرقیاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد ، ایران.0000-0002-2739-2580ابوالقاسمگلیاناستاد،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد ، ایران.0000-0001-9419-1175Journal Article20190917The aim of this study was to investigate the effect of finisher diet nutrient density and slaughter age on energy and protein retention efficiency of broiler chickens. Three hundred 23-day-old Cobb-500 male broiler chickens were assigned in a 5×2 factorial arrangement of completely randomize design with 10 treatments, 6 replicates and 5 birds each. The experimental treatments included five nutrient levels of finisher diets (102.5, 100, 97.5, 95, and 92.5% levels of nutrient composition recommendations stated by the Cobb-500 Commercial Management Guide) and two slaughtered ages (38 and 46 days of age). As increased dietary nutrient density significantly and l inearly<br />increased weight gain, feed efficiency, energy and protein retention efficiency and decreased maintenance energy requirements per unit of weight gain (P<0.05). By increasing slaughter age from d38 to d46, above indices significantly deteriorated (P<0.05). The highest residual feed intake belonged to birds fed the finisher diet with 97.5% of strain recommendation nutrients level. Dietary nutrient density level for optimal weight gain, feed efficiency, and energy and protein retention efficiency by linear broken line models were estimated 101.7, 98.7, 97.7 and 99.5% of strain recommendation, respectively. Whereas, these values were 2.3-5.5 percent less than those estimated by the quadratic broken-line model. As a conclusion, residual feed intake methodology can be a viable alternative to measure dietary energy efficiency. Formulation broiler finisher diet with nutrients concentration lowers than 97.5% of strain recommendation is not suitable.این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تراکم مواد مغذی جیره پایانی و سن کشتار بر بازده ابقای انرژی و پروتئین در جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 300 قطعه جوجهخروس 23 روزه سویه کاب 500 در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت فاکتوریل 5×2، با 10 تیمار، شش تکرار و پنج قطعه در هر تکرار گروه بندی شدند. تیمارهای آزمایشی شامل تنظیم جیره پایانی با تراکم مواد مغذی معادل 92/5، 95، 97.5، 100 و 102.5 درصد پیشنهاد سویه و کشتار در سنین 38 و 46 روزگی بودند. با افزایش تراکم مواد مغذی جیره پایانی افزایش وزن بدن، بازده خوراک، بازده ابقای انرژی و پروتئین به طور خطی و معنی دار افزایش و احتیاج انرژی نگهداری به ازای افزایش واحد وزن بدن کاهش یافت (0.05>P). افزایش سن کشتار از 38 روز به 46 روز باعث بروز تأثیر منفی و معنی دار بر شاخص های فوق شد (0.05>P). پرندگان تغذیه شده با جیره پایانی با تراکم مواد مغذی 97.5 درصد پیشنهاد سویه بالاترین مقدار عددی مصرف خوراک باقی مانده را داشتند. سطح مطلوب مواد مغذی جیره پایانی جوجه های گوشتی به منظور بهینه سازی افزایش وزن بدن، بازده خوراک، بازده ابقای انرژی و پروتئین با استفاده از مدل رگرسیونی خط شکسته خطی به ترتیب 101.7، 99.2، 97.7 و 99.5 درصد پیشنهاد سویه برآورد شدند. مقادیر به دست آمده 5.5-2.3 درصد کمتر از مقادیر برآوردی توسط مدل خط شکسته درجه دو بودند. بر اساس نتایج این آزمایش، شاخص مصرف خوراک باقی مانده می تواند یک معیار مناسب برای سنجش بازده انرژی جیره باشد. تنظیم جیره پایانی جوجههای گوشتی با تراکم مواد مغذی کمتر از 97.5 درصد سطح پیشنهاد سویه مناسب نیست.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effects of Satureja essential oil, garlic and clover leaf powder in diet on performance, blood biochemical parameters and meat oxidative stability of broiler chickensاثرات استفاده از اسانس مرزه، پودر سیر و برگ شبدر در جیره بر عملکرد، فراسنجههای بیوشیمیایی خون و پایداری اکسیداتیو گوشت جوجههای گوشتی1171287511110.22059/jap.2020.290739.623451FAدرخشندهرحیمیدانشجوی دکتری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران.0000-0002-7751-5382حسینمنصوری یاراحمدیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران.0000000282824358اکبریعقوبفراستاد، مؤسسۀ تحقیقات علوم دامی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیجعفرفخرائیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران.Journal Article20191102For carry out of this study we used 560 Ross 308 (mixed sex) broiler chickens, in a completely randomized design with seven t reatments, four replicates and 20 chickens per each replicate. Experimental treatments were: control (no additive), diets containing levels of 400 and 500 mg/kg Satureja essential oil, diets containing levels of two and four percent garlic powder and diets containing levels of five and 10 percent clover leaf powder. The results of this study showed that weight gain of birds that fed with diets containing Satureja khuzistanica essential oil, garlic and clover leaf powder was less than the control birds (P<0/05) across the trial period. Experimental treatments had no significant effect on serum concentration of thyroid hormones (T3 and T4), cholesterol, triglyceride, HDL and LDL and percentage of dry matter and crude protein of breast muscle. Also, according to different holding times of breast muscle in the freezer (0, 24 and 48 hours), experimental treatments had no significant effect on the amount of MDA and free N at 24 and 48 hours after freezing. According to the results, using of Satureja essential oil, garlic and clover leaf powder at levels investigated in this study, do not have a significant effect on the performance and the antioxidant potential of breast muscle to modulate lipid per oxidation. Therefore, further studies are needed to evaluate the effectivness and active constituents of these nutrients and ensure their properties.ای نمطالعه بمنظور بررسی اثرات استفاده از اسانس مرزه، پودر سیر و برگ شبدر در جیره بر عملکرد، فراسنجه های بیوشیمیایی خون و پایداری اکسیداتیو گوشت با استفاده از تعداد قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 (مخلوط دو جنس)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار، چهار تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره شاهد (بدون افزودنی)، جیرههای حاوی سطوح 400 و 500 میلیگرم در کیلوگرم اسانس مرزه، جیرههای حاوی سطوح دو و چهار درصد پودر سیر و جیرههای حاوی سطوح پنج و 10درصد پودر برگ شبدر بودند. نتایج تحقیق نشان داد، در کل دوره پرورش، افزایش وزن پرندگانی با جیرههای حاوی اسانس مرزه خوزستانی، پودر سیر و پودر برگ شبدر تغذیه شدند کمتر از پرندگان شاهد بود (p<0/05).اثر تیمارهای آزمایشی بر غلظت سرمی هورمون های تیروئیدی (T3 و T4)، کلسترول، تری گلیسیرید، HDL و LDL و درصد ماده خشک و پروتئین خام گوشت سینه معنی دار نبود. هم چنین با توجه به زمان های متفاوت نگهداری گوشت سینه در فریزر ( صفر، 24 و 48 ساعت)، اثر تیمارهای آزمایشی برر میزان مالون دی آلدهید و ازت آزاد در 24 و 48 ساعت بعد فریز کردن معنی دار نبود. با توجه به نتایج حاصل استفاده از اسانس مرزه، پودر سیر و برگ شبدر در سطوح مورد مطالعه در این پژوهش تاثیری بر عملکرد و پایداری گوشت سینه ندارد. ارزیابی ترکیبات موثره و فعال این مواد خوراکی و حصول اطمینان از ویژگی های آن ها بر پایداری اکسیداتیو گوشت مستلزم مطالعات بیش تری است.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320The effect of adding two enzyme preparations and ration formulation using total and digestible amino acid on performance, nutrient digestibility and intestinal microflora in broilersاثر افزودن آنزیم و جیره نویسی به روش آمینواسیدهای کل و گوارشپذیر بر عملکرد، گوارشپذیری مواد غذایی و جمعیت میکروبی روده کور جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره بر پایه گندم1291427408310.22059/jap.2019.268839.623336FAمحمدرضارضوانیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.راضیهایران پرستدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.Journal Article20181127The aim of this research was to study the effect of adding enzyme preparations and ration formulation on performance, nutrient digestibility and intestinal microflora of broilers. Two hundred and fifty six day-old male and female broiler chicks of Ross 308 strain were used in a 2×2×2 factorial experiment consisting of two methods of diet formulation (total and digestible amino acid), two levels of Natuzyme Plus (0 and 0.035%) and two levels of Multi-behzyme (0 and 0.02%) as additives. The factors were arranged as a completely randomized design with eight treatments and four replications. Diet formulation based on total amino acids improved the average daily gain (ADG) and feed conversion ratio (FCR) during the grower and finisher and total periods, but decreased daily feed intake during the finisher and total periods (P ≤ 0.05). It also increased dry matter digestibility, dressing percentage and intestinal length, but it decreased fat digestibility (P ≤ 0.05). Natuzyme Plus increased dry matter, crude protein and fat digestibility and decreased the number of E .coli in the cecum. (P ≤ 0.05). Multibehzyme improved ADG during the grower period, FCR during the finisher period and total period and it increased dry matter, crude protein and crude fat digestibility (P ≤ 0.05). It was concluded that Multi- behzyme could be replaced with Natuzyme Plus, and its inclusion in the diets formulated by digestible amino acid and low protein content can improve the negative outcome of low level protein diets.این پژوهش بهمنظور بررسی اثر نوع آنزیم و روش جیرهنویسی بر عملکرد تولید، گوارشپذیری مواد مغذی و جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جوجههای گوشتی انجام شد. در این آزمایش از 256 قطعه جوجهی گوشتی مخلوط جنس نر و ماده سویه تجاری راس 308 در یک آزمایش فاکتوریل 2×2×2 با دو شیوه جیره نویسی (بر پایه آمینواسید کل و آمینواسید گوارشپذیر)، دو سطح آنزیمهای ناتوزایم پلاس (صفر و0/035 درصد) و دو سطح مولتی بهزیم (صفر و 0/02 درصد) در قالب طرح کاملا تصادفی، با هشت تیمار و چهار تکرار استفاده شد. جیرهنویسی آمینواسید کل نسبت به جیرهنویسی آمینواسید گوارشپذیر، به طور معنیداری میانگین افزایش وزن روزانه را افزایش، ضریب تبدیل خوراک را در هر سه دورهی رشد، پایانی و کل دوره و میزان مصرف غذای روزانه را در دوره های پایانی و کل دوره کاهش داد (P<0/05). جیرهنویسی بر پایه آمینواسید کل سبب افزایش گوارشپذیری ماده خشک، درصد لاشه، طول روده و کاهش گوارشپذیری چربی شد (P<0/05). ناتوزایم پلاس سبب افزایش گوارشپذیری ماده خشک، پروتئین خام، چربی و کاهش جمعیت باکتری اشرشیا کلای در رودهی کور شد (P<0//05). مولتی بهزیم میانگین افزایش وزن روزانه در دورهی رشد، ضریب تبدیل غذا در دورهی پایانی و کل دوره، گوارشپذیری ماده خشک، پروتئین خام و چربی خام را به طور معنی داری افزایش داد (P<0/05). بر اساس نتایج حاصل، مولتی بهزیم قابل رقابت و جایگزینی با آنزیم ناتوزایم پلاس میباشد و علاوه بر این استفادهی همزمان آنزیم در جیرههای دارای آمینو اسید گوارشپذیر و کم پروتئین میتواند اثر نامطلوب استفاده از جیرهها ی کم پروتئین را بهبود دهد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effect of using sage extract after experimental copper poisoning on performance and blood metabolites of Japanese quailتاثیر استفاده از عصاره مریمگلی (Salvia officinalis) بدنبال مسمومیت تجربی با مس برعملکرد و متابولیت های خونی بلدرچین ژاپنی1431517393310.22059/jap.2019.276784.623373FAاشرفمرتضاییدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ایران.مرتضیمموییاستاد،گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ایران.نعیمعرفانی مجداستاد، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، خوزستان، ایران.محمدرضاقربانیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ایران.0000-0001-7244-3319Journal Article20190512This experiment was conducted to investigate the effect of using hydroalcoholic sage extract after experimental copper poisoning on performance and blood metabolites of Japanese quail, in a completely randomized design with 320 one-day old Japanese quails in 4 treatments with4 replicates and 20 birds per each replicate. Experimental treatments were: 1) control (basal diet), 2) basal diet + 750 mg/kg copper sulfate, 3) basal diet + 10 g/kg sage extract and 4) basal diet with 750 mg/kg copper sulfate and 10 g/kg of sage extract. The feed intake (FI), body weight gain (BWG) and feed conversion ratio (FCR) were measured weekly and calculated for starter, grower and whole periods. The results of this experiment showed that in starter period, FI was highest in control group compared to other treatments (P <0.05). In the starter and total periods, the average BWG of birds that received diet contained copper was significantly lower than birds in control and the birds that received diets supplemented with sage extract (P <0.05). In the starter period, the FCR was improved when diets supplemented with sage extract in comparison with the birds that received copper (P <0.05). Higher levels of blood glucose and triglyceride and lower levels of HDL and LDL were observed in birds receiving copper in their diet (P <0.05). The results of this experiment showed that supplementation Japanese quail’s diet with sage extract can improve BWG and FCR in starter period, and it may alleviate harmful effect of copper poisoning.این آزمایش به منظور بررسی تاثیر استفاده از عصاره هیدروالکلی مریمگلی بهدنبال مسمومیت تجربی با مس بر عملکرد و متابولیت-های خونی بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی با 320 قطعه بلدرچین ژاپنی یکروزه در چهار تیمار، چهار تکرار و 20 پرنده در هر تکرا انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (جیره پایه)، 2- جیره شاهد +750 میلیگرم بر کیلوگرم سولفات مس، 3- جیره شاهد +10 گرم بر کیلوگرم عصاره مریمگلی) و 4- جیره شاهد + 750 میلیگرم بر کیلوگرم سولفات مس و 10 گرم بر کیلوگرم عصاره مریمگلی) بودند. مصرف خوراک، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک بصورت هفتگی اندازهگیری و برای دورههای آغازین، رشد و کل محاسبه شدند. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره آغازین، مصرف خوراک در تیمار شاهد بالاتر از سایر تیمارها بود (0/05>P). میانگین افزایش وزن در دوره آغازین و کل دوره پرندگانی که با جیره حاوی مس تغذیه شدند کمتر از پرندگان شاهد و پرندگانی که عصاره مریمگلی دریافت کردند بود (0/05>P). در دوره آغازین پرندگانی که با جیرههای حاوی عصاره مریمگلی تغذیه شدند در مقایسه با پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی مس، ضریب تبدیل بهتری داشتند (0/05>P). پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی مس غلظت سرمی گلوکز و تریگلیسرید بالاتر و HDL و LDL پایینتری در مقایسه با سایر تیمارها داشتند. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که افزودن عصاره مریم گلی به جیره بلدرچین ژاپنی سبب بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین شده و اثرات منفی مسمومیت با سولفات مس را کاهش می دهد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Effects of Thymbra spicata and Echinacea purpurea powders on breast muscle quality of broiler chickens challenged with Campylobacter jejuniتأثیر پودر گیاهان آویشن زوفایی و سرخارگل بر کیفیت عضله سینه جوجههای گوشتی چالش یافته با کمپیلوباکتر ژژونی1531647347610.22059/jap.2019.285130.623420FAحسنشیرزادیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.0000-0003-0524-5392زینبنظریدانش آموختە کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.کامرانطاهرپوردانشیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران0000-0001-6830-7904Journal Article20190725The current study was conducted to evaluate the efficacy of Thymbra spicata (TS) and Echinacea purpurea (EP) powders on quality of breast muscle in broiler chickens exposed to Campylobacter jejuni. A total of 192 one-d-old straight-run broiler chicks (Ross 308) were randomly allocated to 6 dietary treatments in a completely randomized design with 4 replicates and 8 birds per each. The experimental diets were as follows: 1) basal diet without additive (control group); 2,3) basal diet supplemented with EP powder (0.25 and 0.50%; EP-0.25 and EP-0.50); 4,5) basal diet supplemented with TS powder (0.25 and 0.50%; TS-0.25 and TS-0.50), and 6) basal diet supplemented with Erythromycin (55 ppm). All of the broiler chicks were orally gavaged with Campylobacter jejuni (4×1011 cfu/mL) on d 21. Malondialdehyde concentration in breast muscle was significantly decreased by supplementing diets with EP-0.25, TS-0.25, and erythromycin (P<0.05). All experimental treatments also resulted in a significant decrease in the colonization of psychrophilic bacteria in breast muscle when compared with the control group (P<0.05), however, aerobic bacteria count was significantly decreased only by TS-0.25 and erythromycin (P<0.05). Other traits such as pH, color, chemical composition, water holding capacity, drip loss, cooking loss, and press loss were not significantly affected by treatments. As a conclusion, for the prevention of lipids peroxidation and the decline of psychrophilic bacteria count, it could be advised to use EP and TS with 0.25% diet instead of erythromycin, however, TS is preferable to EP, because of the higher antibacterial activity on reduction of aerobic bacteria count.این تحقیق به منظور بررسی تأثیر پودر گیاهان آویشن زوفایی و سرخارگل بر کیفیت عضله سینه جوجههای گوشتی چالش یافته با کمپیلوباکتر ژژونی انجام شد. از تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (هر دو جنس) سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و هشت قطعه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: یک)جیره پایه فاقد افزودنی (بهعنوان گروه شاهد)؛ دو،سه) جیره پایه+پودر گیاه سرخارگل (0/25و0/50درصد)؛ چهار،پنج)جیره پایه+پودر گیاه آویشن زوفایی(0/25و0/50درصد) و شش)جیره پایه+آنتیبیوتیک اریترومایسین (55میلیگرم درکیلوگرم) بودند. تمام جوجهها در روز 21 دوره پرورش با cfu/mL10<sup>11</sup>×4 از سوسپانسیون باکتری کمپیلوباکتر ژژونی به طریق گاواژ دهانی چالش یافتند. غلظت مالوندیآلدهید عضله سینه توسط مکمل کردن جیره با پودر سرخارگل(0/25درصد)، پودر آویشن زوفائی(0/25درصد) و اریترومایسین بهصورت معنیداری کاهش یافت(0/05>P). همچنین در مقایسه با گروه شاهد تمام تیمارهای آزمایشی منجر به کاهش معنیداری در کلونیزاسیون باکتریهای سرمادوست در عضله سینه شدند(05/0>P)، با این حال شمار باکتریهای هوازی تنها توسط جیرههای حاوی پودر آویشن زوفائی(0/25درصد) و اریترومایسین بطور معنیداری کاهش یافت(0/05>P). سایر صفات نظیر pH، رنگ، ترکیب شیمیایی، ظرفیت نگهداری آب، اتلاف آب ناشی از تراوش، اتلاف آب ناشی از پخت و پز، اتلاف آب ناشی از پرس تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند. با توجه به نتایج حاصل، برای پیشگیری از پراکسیداسیون چربیهای گوشت و کاهش باکتریهای سرمادوست میتوان از گیاهان سرخارگل و آویشن زوفایی بهمیزان 25/0 درصد جیره به جای اریترومایسین استفاده کرد، با این حال آویشن زوفایی بهدلیل فعالیت ضد باکتریایی بالاتر آن روی کاهش شمار باکتریهای هوازی، نسبت به سرخارگل ارجحیت دارد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320The effect of consumption of Kharkhasak powder on the thyroid hormones and IGF-1 concentrations in blood serum of Arabi male lambsتأثیر پودر گیاه خارخاسک بر غلظت هورمونهای تیروئیدی و IGF-I سرم خون در برههای نر عربی1651727333610.22059/jap.2019.281962.623403FAسهاممرمضیدانشآموخته کارشناسی ارشد گروه علوم دامی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، ایران.خلیلمیرزادهدانشیار، گروه علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان.ملاثانی، ایران.صالحطباطبائی وکیلیدانشیار، گروه علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان.ملاثانی، ایران.محمدرضاتابندهدانشیار علوم پایه ، دانشکده دامپزشکی،دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.Journal Article20190602The aim of this study was to evaluate the effect of Tribulus terrestris powder on thyroid hormones (T3 &T4) and IGF-I concentrations in blood serum of Arabi male lambs. For this purpose, 18 Arabi male lambs with an average age of 3 months and average weight of 16.14 ± 2 kg were used in a completely randomized design with 3 treatments and 6 replications per treatment for 5 months. Experimental treatments included the zero (control), 15 and 30 gr/kg of Tribulus Terrestris powder in diet. The weights of lambs were measured monthly. At the age of 4-8 months, 5 consecutive samples were collected monthly to measure serum T3, T4 and IGF-I concentrations. The results showed that<br />Tribulus terrestris powder had no significant effect on body weight. The concentrations of T3 and T4 were higher in lambs treated with Tribulus terrestris powder compared to control group (p<0.05). Concentrations of T3 at the age of 7 months and T4 at 8 months of age in lambs fed 30g/kg of Tribulus terrestris were significantly higher than control group (p<0.05). IGF-I concentration in lambs feed with 15g/kg of Tribulus terrestris at the age of 6 months was higher than control group (p<0.05). In general, the results of this study showed that feeding of 15 g/kg of Tribulus terrestris powder in Arabi male lamb diet by modulating thyroid hormones and IGF-1 and improving the reproductive system, prevents the reduction of sexual behavior and failure of reproductive activity.هدف از انجام این آزمایش، بررسی اثر پودر گیاه خارخاسک بر غلظت هورمونهای تیروئیدی و IGF-I سرم خون برههای نر بود. برای این منظور، آزمایشی با استفاده از 18 راس بره نر نژاد عربی با میانگین سنی حدود سه ماه و میانگین وزن 2±14/16 کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار و شش تکرار به مدت پنج ماه انجام گرفت. تیمارها شامل سطوح صفر (شاهد)، 15 و 30 گرم پودر گیاه خارخاسک در کیلوگرم جیره بودند. وزنگیری از برهها به صورت ماهانه انجام شد، در دوره سنی چهار تا هشت ماهگی ، در هر ماه پنج نوبت متوالی از برهها برای اندازه گیری غلظت هورمون های T3 و T4 در بره هایی که پودر گیاه خارخاسک دریافت کردند بالاتر از بره های شاهد بودن (P<0.05). غلظت T3 در هفت ماهگی و T4 در سن هشت ماهگی در بره های تغذیه شده با جیره حاوی 30 گرم در کیلوگرم خارخاسک بالاتر از بره های شاهد بود (p<0/05). غلظت IGF-I در سن شش ماهگی در بره های تغذیه شده با جیره حاوی 15 گرم در کیلوگرم خارخاسک بالاتر از بره های شاهد بود(p<0/05). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تغذیه سطح 15 گرم پودر گیاه خارخاسک به بره های نر عربی با تعدیل در هورمون های تیروئیدی و IGF-I با بهبود دستگاه تولیدمثلی از کاهش میل جنسی و ناتوانی در فعالیت تولیدمثلی جلوگیری می کند.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622120200320Blood parameters and fattening performance comparison of Zel and Dallagh male lambs breeds and their crossbred with Romanov breed in different thermal-humidity conditionsمقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی-حرارتی مختلف1731857515410.22059/jap.2020.282701.623406FAحسنلکزاییدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، ایران.فرزادقنبریاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، ایران.جوادبیات کوهساراستادیار ،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، ایران.آشور محمدقره باشاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه گنبد کاووس، ایران.Journal Article20190626This research was conducted in order to compare the blood parameters and fattening performance of Zel and Dalagh breeds male lambs (three to four months old), and their crossbred with Romanov in different thermal-humidity conditions. Fattening trial was conducted in Gonbad kavous with four treatments and six replicates for 84 days from mid-August to early November. Based on the temperature-humiity index (THI), the lambs were under very severe and severe of heat stress up to 8th weeks of trial, followed by non-stress conditions (THI index of 25.6 and above that, 23.3 up to less than 25.6 and less than 22.2 respectively). In the very severe heat stress condition, the performance of treatments was the same. In the severe heat stress, the performance of Dallagh lambs and their crossbred with Romanov was better than Zel and Zel-Romanov crossbred (P<0.05). In un-stress conditions, performance traits in Zel Romanov crossbred was lower than other treatments (P<0.05). Glucose and cholesterol concentration were lower when the lambs were in heat stress condition than normal time (P<0.05). Unlike, blood urea concentration in heat stress condition was higher than lack of stress time (P<0.05). Concentrations of nonstratified fatty acids (NEFA) in the middle period of experiment, during severe heat stress, were higher than those of very severe and nonstress periods. In whole of fattening trial period, all of the breeds had lower performance than expected, indicating the effects of heat stress on them. Totally, Dalagh breed lams had better fattening performance than Zel and their crossbred with Romanov, especially under very severe heat stress condition.این پژوهش بهمنظور مقایسه فراسنجههای خونی و عملکرد پرواری برههای نر سه تا چهار ماهه نژادهای زل و دالاق، و آمیخته آنها با نژاد رومانف در شرایط رطوبتی- حرارتی مختلف انجام گرفت. آزمایش با چهار تیمار و شش تکرار و بهمدت 84 روز از اواسط مردادماه تا اوایل آبانماه انجام شد. براساس شاخص رطوبتی- حرارتی، برهها تا هفته هشتم آزمایش تحت تنش حرارتی خیلی شدید و شدید و پس از آن در شرایط عدم تنش حرارتی قرار داشتند (بهترتیب شاخص 25/6 و بالاتر از آن، 23/3 تا کمتر از 25/6 و کمتر از 22/2). در طی تنش حرارتی خیلی شدید، عملکرد تیمارها یکسان بود. در تنش حرارتی شدید عملکرد برههای دالاق و آمیخته دالاق- رومانف بهتر از برههای زل و آمیخته زل- رومانف بود (0/05> P). در شرایط عدم تنش، صفات عملکردی در آمیخته زل- رومانف کمتر از سایر نژادها بود (0/05> P). غلظت گلوکز و کلسترول خون در طی زمانی که برهها در معرض تنش حرارتی قرار داشتند کمتر از زمان عدم تنش بود ولی غلظت اوره خون در شرایط تنش حرارتی بیشتر شرایط عدم تنش بود (0/05>P). غلظت اسیدهای چرب غیر استریفه در میانه دوره یعنی هنگام تنش حرارتی شدید بیشتر از دوره تنش خیلی شدید و عدم تنش بود (0/05> P). براساس نتایج بهدستآمده برههای نژاد دالاق عملکرد پرواری بالاتری نسبت به نژاد زل و آمیخته آنها با نژاد رومانف بهویژه در شرایط تنش حرارتی خیلی شدید داشتند.