دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Gene set enrichment analysis using genome-wide association study to identify genes and pathways associated with litter size in various sheep breedsتجزیه و تحلیل غنیسازی مجموعههای ژنی با استفاده از مطالعات پویش کل ژنومی جهت شناسایی ژنها و مسیرهای مرتبط با تعداد نتاج در نژادهای مختلف گوسفند3253357592110.22059/jap.2020.292715.623468FAامیرحسینخلت آبادی فراهانیاستادیار گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراکحسینمحمدیدانش آموخته دکتری گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانمحمد حسینمرادی. استادیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اراک، اراک، ایرانJournal Article20191128The aim of this study was to identify the molecular pathways related to litter size in sheep using gene set enrichment analysis. For this purpose, information of high prolificacy sheep breeds including Wadi, Hu, Icelandic, Finnsheep, and Romanov and low prolificacy including Texel and Rahmani were used for genome wide association studies and gene set enrichment analysis. Genome-wide association study was conducted using GenABEL package of R program. Gene set enrichment analysis was performed with the goseq R package to identify the biological pathways associated with candidate genes. We identified different sets of candidate genes related to litter size: BMP5, DHCR24, BMPR1B, ESR1, ESR2 and<br />PLCB1 in Wadi and Romanov; SMAD1, SMAD2, INSR and PTGS2 in Finnsheep and Hu; BMP7, NCOA1 and ERBB4 in Icelandic; BMP4, MSRB and SPP1 in Texel; BMP7, EGFR and KCNMA1 in Rahmani. According to pathway analysis, 30 pathways were associated with the litter size trait. Among biological pathways, the TGF-β signaling, Oxytocin signaling, Estrogen signaling, Prolactin signaling, and Insulin signaling pathways have significant association with ovulation rate and litter size trait. Overall, this study supported previous results from GWAS for litter size, also revealed additional regions in the sheep genome associated with litter size in sheep. These findings could potentially be useful for selective breeding for more litter size in sheep.هدف از این پژوهش، بررسی صفت تعداد نتاج در هر زایش میش بهعنوان یک صفت تولیدمثلی مهم بود. به این منظور از رکوردهای فنوتیپی هفت نژاد گوسفند وادی، هوی، ایسلندی، فینشیپ و رومانوف با باروری بالا و نژادهای تکسل و راهمنی با باروری پایین، برای مطالعه پویش ژنومی بر پایه آنالیز غنیسازی بهمنظور شناسایی مکانیسمهای زیستی استفاده شد. ارزیابی پویش کل ژنومی در بسته GenABEL برنامه R انجام شد. آنالیز غنیسازی مجموعه ژنی با بسته نرمافزاری goseq برنامه R با هدف شناسایی طبقات عملکردی و مسیرهای زیستی ژنهای نزدیک در مناطق انتخابی کاندیدا انجام شد. در این پژوهش ژنهای <em>BMP5</em>، <em>DHCR24</em>، <em>BMPR1B</em>، <em>ESR1</em>، <em>ESR2</em> و <em>PLCB1</em> در نژادهای وادی و رومانوف، ژنهای <em>SMAD1</em>، <em>SMAD2</em>، <em>INSR</em> و <em>PTGS2</em> در نژادهای فینشیپ و هوی، ژنهای <em>BMP7</em>، <em>NCOA1</em> و <em>ERBB4</em> در گوسفند ایسلند، ژنهای <em>BMP4</em>، <em>MSRB3</em> و <em>SPP1</em> در نژاد تکسل، و ژنهای <em>BMP7</em>، <em>EGFR</em> و <em>KCNMA1</em> در نژاد راهمنی با تعداد نتاج متولدشده مرتبط بودند. در تحلیل غنیسازی مجموعههای ژنی، تعداد 30 مسیر با صفت تعداد نتاج در هر زایش مرتبط بودند. از بین مسیرهای زیستی شناساییشده، مسیرهای TGF-β signaling pathway،Oxytocin signaling pathway ، Estrogen signaling pathway، Prolactin signaling pathway وInsulin signaling pathway نقش مهمی در نرخ تخمکریزی و چند قلوزایی داشتند. با توجه به تأیید مناطق قبلی پویش ژنومی و شناسایی مناطق ژنومی جدید، استفاده از یافتههای این پژوهش میتواند در انتخاب ژنتیکی گوسفند از طریق تعداد نتاج بیشتر در هر زایش مفید باشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Biological pathways related to known intergenic lncRNAs in calf ruminal samples affected with acidosisمسیرهای بیولوژیکی مرتبط با lncRNAهای شناخته شده بین ژنی در بافت شکمبه گوسالههای مبتلاء به اسیدوز3373487685510.22059/jap.2020.291923.623463FAبیژنمحمودیگروه علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایرانجمالفیاضیدانشیار دانشکدۀ علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان0000-0002-3459-7736هدایت الهروشنفکراستاد،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام و طیورمحسنساریدانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، تخصص: تغذیه نشخوارکنندگان/گاو شیری/ گوسفند/گاومیش/ روشهای آزمایشگاهی/ کشت پیوسته دومحمدرضابختیاری زادهدانشیار،پردیس ابوریحان، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام/ ژنتیک مولکولی/ بیوانفورماتیک0000-0001-5336-6987Journal Article20191129The objective of this study was to identify known intergenic lncRNAs related to biological pathways of acidosis in Holstein calves using ruminal<br />tissue. Two groups of healthy calves (N=3) and affected by acidosis (N=3) were compared. Paired-end sequencing method was performed using the<br />Hiseq2500 illumine platform. Hisat2 software was used to align reads to the bovine reference genome and StringTie software package was used to<br />assemble read files into transcripts. Using next generation sequencing, 1636 genes belonging to known intergenic lncRNAs were identified, of which<br />56 genes showed significant differential expression (P≤0.05). Neighbor genes of known intergenic lncRNAs were determined on bovine genome.<br />Analysis of biological pathways and molecular function showed that five biological pathways were significantly (P≤0.05) enriched. These pathways<br />were Apelin signaling pathway, Gap junction, Glucagon signaling pathway, Renin secretion, and AGE-RAGE signaling pathway. Moreover, two<br />molecular functions including gap junction channel activity, and phosphatidyl inositol phospholipase C activity were significantly (P≤0.05) enriched.<br />Some lncRNAs have different expression in healthy and acidosis samples, and the decreased pH acts as a stimulus to activate some biological<br />signaling pathways. In conclusion, it was indicated that lncRNAs with differential expression between the control group and the group affected by<br />acidosis are associated with pathways related to rumen energy metabolism and signaling. Identified differentially expressed lncRNAs could be used as<br />prognostic in acidosis and biomarkers or promising candidates in animal breeding.هدف این پژوهش شناسایی lncRNAهای دخیل در کنترل فعالیت مسیرهای بیولوژیکی مؤثر در بروز اسیدوز بود. به این منظور دو گروه گوساله شامل گروه شاهد (3 گوساله نر سالم) و گروه بیمار (3 گوساله نر مبتلا به اسیدوز) بهصورت مقایسهای مورد مطالعه قرار گرفتند. توالییابی جفتی با استفاده از پلاتفرم illumine Hiseq2500 انجام شد. از نرمافزار Hisat2 برای همترازی خوانشها با ژنوم مرجع گاو و بسته نرمافزاری StringTie جهت سرهمبندی رونوشتها استفاده شد. با استفاده از توالییابی نسل بعد، 1636 ژن متعلق به lncRNAهای شناختهشده بین ژنی شناسایی شد که تغییرات بیان 56 ژن معنیدار بود (05/0P≤). ژنهای همجوار lncRNAهای شناختهشده بین ژنی روی ژنوم گاو هلشتاین تعیین شدند. نتایج نشان داد با سطح احتمال 05/0P≤، پنج مسیر بیولوژیکی Apelin signaling pathway، Gap junction، Glucagon signaling pathway، Renin secretion وAGE-RAGE signaling pathway in diabetic complications غنی میشوند. آنالیز عملکرد مولکولی این ژنها نشان داد دو عملکرد مولکولی شامل gap junction channel activity و phosphatidylinositol phospholipase C activity بهطور معنیدار غنی میشوند. برخی lncRNAها در نمونههای سالم و اسیدوزی بیان متفاوتی داشتند و کاهش pH بهعنوان محرکی برای فعالشدن برخی مسیرهای بیولوژیکی ترارسانی پیام عمل کرد. براساس نتایج حاصل، lncRNAهایی که تفاوت بیان معنیدار در گروه کنترل و اسیدوز دارند با مسیرهای مرتبط با سوختوساز انرژی شکمبه و ترارسانی پیام همراه میباشند. از lncRNAها میتوان بهعنوان عامل پیشآگاهیدهنده اسیدوز و بیومارکر در اصلاح دام استفاده نمود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of different levels of sesame meal on dry matter intake, milk production and composition, blood metabolites and apparent nutrient digestibility in early lactation Holstein cowsتاثیر سطوح مختلف کنجاله کنجد بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر، فراسنجههای خونی و گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی در گاوهای اوایل دوره شیردهی3493567689710.22059/jap.2020.290511.623449FAمهردادشاهی زادکارشناسی ارشد،گروه علوم دامی. دانشکده کشاورزی. دانشگاه زنجانحمیدامانلواستاد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، تخصص: تغذیه دامنجمهاسلامیان فارسونیاستادیار بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش بخش کشاورزی استان چهارمحال و بختیاری ، شهرکرد ایرانطاهرهامیرآبادی فراهانیاستادیار،دانشگاه شهرکرد- دانشکده کشاورزی- گروه علوم دامی0000-0001-5433-1946هادیخبازاندانشجوی دکتری، دانشگاه زنجان. گروه علوم دامیJournal Article20191125The objective of present study was to investigate the effect of different levels of sesame meal in early lactation cow's ration on dry matter intake, milk<br />yield and composition, apparent digestibility of nutrients and blood metabolites. Six dairy lactating Holstein cows with average DIM 26± 3 (n=3<br />primiparous and n=3 multiparous cows) were randomly assigned to 1 of 3 experimental treatments (different levels of sesame meal) in repeated 3×3<br />Latin square design. Experimental treatments were control (without sesame meal), 4.33% sesame meal and 8.66% sesame meal (DM basis). The<br />experimental periods consisted of 21 d with the first 14 days as adaptation and the last 7 days as sampling days. Increasing level of sesame meal in<br />early lactation rations did not affect dry matter intake, milk yield and composition (fat, protein and lactose), feed utilization efficiency, apparent<br />digestibility of nutrients and blood metabolites (P 0.05), while milk urea nitrogen decreased with increasing the level of sesame meal (p < 0.05).<br />Blood urea nitrogen concentrations also tended (P = 0.1) to decrease with increasing levels of sesame oil. In general, the lack of response in feed<br />intake and milk yield with increasing the levels of sesame meal in early lactation cow's ration showed that sesame meal could be a proper protein<br />source in early lactation cow's ration.هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله کنجد در جیره گاوهای اوایل دوره شیردهی بر مصرف ماده خشک خوراک، تولید و ترکیبات شیر، گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی و فراسنجههای خونی بود. شش رأس گاو شیری هلشتاین با میانگین روزهای شیردهی 3±26 روز (سه رأس گاو زایش اول و سه رأس گاو چند بار زایش) در قالب طرح مربع لاتین 3×3 تکرارشده بهطور تصادفی به یکی از سه تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره شاهد، 2- جیره حاوی 33/4 درصد کنجاله کنجد و 3- جیره حاوی 66/8 درصد کنجاله کنجد بودند. طول هر دوره 21 روز با 14 روز برای سازگاری دام و هفت روز پایانی بهعنوان روزهای نمونهگیری در نظر گرفته شد. افزایش سطح کنجاله کنجد در جیره گاوها اثری بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر (چربی، پروتئین و لاکتوز)، بازده استفاده از خوراک، گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی و فراسنجههای خونی نداشت. نیتروژن اورهای شیر با افزایش سطح کنجاله کنجد در جیره کاهش یافت (05/0>P). غلظت نیتروژن اورهای خون با افزایش سطح کنجاله کنجد تمایل به کاهش داشت (10/0 =P). براساس نتایج حاصل، کنجاله کنجد میتواند بهعنوان منبع پروتئینی مناسبی تا سطح نه درصد جیره در تغذیه گاوهای شیری استفاده شود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of Artichoke Extract on the Performance and some blood and anti-oxidant parameters of Sanjabi Lambsتاثیرعصاره کنگر فرنگی بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی و آنتی اکسیدانی بره های سنجابی3573647360510.22059/jap.2019.284378.623415FAصوفیدارابیدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی منابع طبیعی داشنگاه رازی کرمانشاهمحمدمعینیدانشیار دانشگاه رازیمنوچهرسوریدانشیار،گروه علوم دامی-دانشکده کشاورزی-دانشگاه رازی-کرمانشاه-ایرانمحمد ابراهیمنوریان سروراستادیار،دانشگاه رازی دانشکده کشاورزی گروه علوم دامی، تخصص: تغذیه دام/ گیاهان دارویی/ اکوسیستم شکمبه/ صفات رشد/
روشهای آزمایشگاهی/ آزمون گاز/ پارامترهای بیوشیمیایی خون/ صفات لاشه/ کاربرد و تاثیر مواد معدنی/ گوسفند0000-0002-3707-974Xعبدالحمیدپاپزندانشیار،گروه ترویج و اموزش کشاورزیJournal Article20191105Present study was designed to investigate the effect of Artichoke (Cynara Scolymus) extract on performance and some blood and anti-oxidant<br />parameters of Sanjabi lambs. Eighteen Sanjabi lambs were randomly allocated to three experimental treatments with six replicates in each individual<br />cage for 75 days. The experimental treatments were: 1) control group including basal diet without Artichoke extract, 2) basal diet plus 5 ml of<br />artichoke extract, and 3) basal diet plus 10 ml of artichoke extract per kilogram dry matter. The blood samples were collected from jugular vein of<br />lambs before feeding at morning monthly. The concentration of glucose, cholesterol, total protein, urea, albumin, and the activity of glutathione<br />peroxidase, superoxide dismutase, alkaline phosphatase, alanine aminotransferase enzymes and malondialdehyde were measured. The results of this<br />experiment showed that artichoke extract had no significant effect on lambs' performance and growth parameters, but significantly decreased blood<br />concentration of cholesterol, triglyceride and malondialdehyde index at the level of 10 ml extract per Kg/DM of diet. The urea and cholesterol<br />concentrations affected by time and at days 40 of experiment, the amount of this parameters was lower than other times. In general, it can be<br />concluded that artichoke extract at the level of 10 ml extract had no significant effect on average daily gain and growth performance of lambs but<br />improved some blood parameters.تأثیر عصاره استونی کنگرفرنگی (آرتیشو) بر عملکرد تولیدی و برخی فراسنجههای خونی و آنتیاکسیدانی برههای پرواری با استفاده از 18 راس بره نر سنجابی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و شش تکرار بهمدت 75 روز بررسی شد. تیمارها شامل 1- جیره شاهد بدون افزودنی، 2- جیره شاهد+ پنج میلیلیتر عصاره کنگرفرنگی و 3- جیره شاهد+ 10 میلیلیترعصاره کنگرفرنگی بهازای هر کیلوگرم ماده خشک جیره بودند. بهطور ماهیانه قبل از عرضه جیره هنگام صبح، از طریق سیاهرگ ورید گردن برهها نمونههای خون گرفته شد. غلظت برخی از فراسنجههای خونی نظیر گلوکز، کلسترول، پروتئین کل، اوره، آلبومین و آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و شاخص مالوندیآلدهید اندازهگیری شد. افزودن عصاره کنگرفرنگی تأثیری بر عملکرد و رشد برهها نداشت، اما غلظت کلسترول، تریگلیسیرید و مالوندیآلدهید را کاهش داد (p <0/05). میزان اوره و کلسترول خون نیز تحت تأثیر زمان، تغییرات معنیداری را نشان داد (p <0/05)، بهطوریکه در روز چهلم آزمایش، میزان این فراسنجهها کمتر از دو زمان دیگر بود. براساس نتایج حاصل، استفاده از عصاره استونی کنگرفرنگی تا سطح 10 میلیلیتر در کیلوگرم جیره روزانه، تأثیری بر افزایش وزن و عملکرد رشد بره ها ندارد ولی برخی فراسنجههای خونی را بهبود میدهد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of Konar (Ziziphus mauritiana) leaves and sunflower oil inclusion on performance, and meat fatty acids profile of Adani goat kidsتاثیر افزودن برگ درخت کنار به عنوان منبع تانن و روغن آفتابگردان در جیره بر عملکرد و الگوی اسیدهای چرب گوشت بزغالههای عدنی3653777729610.22059/jap.2020.297127.623498FAمحموددشتی زادهدانشجوی دکتری،گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، اهواز، ایرانمحسنساریدانشیار،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، گروه علوم دامیhttps://orcid.org/00حسنفضائلیاستاد،موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران0000-0002-2380-7611Journal Article20200203In order to study the effects of sunflower oil and Konar leaves addition on performance, meat quality and fatty acids profile, an experiment was<br />conducted using 32 Adani male goat kids, with 17.8 ± 2.2 kg initial BW in a completely randomized design with a 2×2 factorial arrangement for 75<br />days. Goat kids were randomly assigned to one of four treatments: 1- control, 2- 20% Konar leaves, 3- 2.5 % sunflower oil and, 4- 2.5 % sunflower oil<br />+ 20% Konar leaves. The results showed that treatments had no effect on feed intake and final body weight of goat kids. Oil inclusion in the diet<br />tended to increase daily weight gain (P=0.06) and tended to decrease feed conversion ratio (P=0.07). Dry matter, ash, and crude protein<br />concentrations, color indices, malondialdehyde concentration and pH of longissimus dorsi (LD) muscle were not affected by treatments. Total<br />saturated fatty acids (p < 0.05) and total N6 fatty acids (p < 0.01) of LD are affected by interaction of oil and Konar leaves supplementation. Inclusion of<br />konar leaves in the diet increased the polyunsaturated fatty acids to saturated fatty acids ratio in LD muscle of goat kids (p < 0.05). The fat content of<br />LD muscle increased with the inclusion of oil to the diets (p < 0.01). The results of this study showed that using Konar leaves and sunflower oil in the<br />diet of Adani goat kids can improve the nutritive value of their meat by reducing saturated fatty acids and increasing polyunsaturated fatty acids.بهمنظور بررسی آثار افزودن روغن آفتابگردان و برگ کنار برعملکرد، کیفیت گوشت و ترکیب اسیدهای چرب آن، آزمایشی با استفاده از 32 رأس بزغاله نر عدنی با میانگین وزن اولیه 2/2±8/17 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2، بهمدت 75 روز انجام شد. بزغالهها بهطور تصادفی به یکی از چهار جیره شامل 1- شاهد، 2- حاوی 20 درصد برگ کنار، 3- حاوی 5/2 درصد روغن آفتابگردان و 4- حاوی 20 درصد برگ کنار و 5/2 درصد روغن آفتابگردان، اختصاص یافتند. تیمارها تأثیری بر خوراک مصرفی و وزن پایانی بزغالهها نداشتند. با افزودن روغن به جیره، افزایش وزن روزانه (0/06=P) تمایل به افزایش و ضریب تبدیل غذایی (0/07=P)، تمایل به کاهش داشت. ماده خشک، پروتئین، شاخصهای رنگ، مالوندیآلدهید و pH ماهیچه راسته تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند. مجموع اسیدهای چرب اشباع (p <0/05) و اسیدهای چرب امگا-6 گوشت (p <0/01) راسته تحت تأثیر برهمکنش برگ کنار و روغن قرار گرفتند. اسیدهای چرب اشباع در تیمار شاهد و اسیدهای چرب امگا-6 در تیمار حاوی روغن آفتابگردان بیشترین مقدار را داشتند. افزودن برگ کنار به جیره باعث افزایش نسبت اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دوگانه به اسیدهای چرب اشباع در گوشت راسته بزغالهها شد (p <0/05). میزان چربی ماهیچه راسته با افزودن روغن آفتابگردان به جیرهها، افزایش یافت (p <0/01). نتایج آزمایش حاضر نشان میدهد که استفاده از برگ کنار و روغن آفتابگردان در جیره بزغالههای عدنی میتواند با کاهش اسیدهای چرب اشباع و افزایش اسیدهای چرب غیراشباع با چند پیوند دوگانه در گوشت، موجب بهبود ارزش غذایی آن شود.<br /> دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effects of treating barley grain with lactic acid on growth performance and blood parameters of male Holstein pre-weaned calvesاثر عملآوری دانه جو با اسید لاکتیک بر عملکرد رشد و فراسنجههای خونی گوسالههای نر شیرخوار نژاد هلشتاین3793897733410.22059/jap.2020.293366.623475FAوحیدپیریدانشجوی دکتری،گروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه0000-0001-6511-6555فرخکفیل زادهاستاد،دانشگاه رازی کرمانشاه - دانشکده کشاورزی - گروه علوم دامی0000-0003-1845-6914Journal Article20191210This study was conducted to evaluate the effects of treating ground barley grain with lactic acid (LA) in starter diets on feed intake, average daily gain, feed efficiency, nutrient digestibility, skeletal growth, and blood metabolites of pre-weaneddairy calves. Thirty male Holstein calves with average initial body weight of 45.06±2.25 were randomly allocated to one of the 3 treatments. Starter containing 41% ground barley grain from day 4 to 65 of birth. Experimental treatments include: 1) diet containing treated barley in tap water (No LA), 2) diet containing treated barley in 0.5% LA solution, and 3) diet containing treated barley with 1% LA solution. Feed intake was recorded daily. Body weight and skeletal growth measures were recorded on day 4, day 35, and day 56. Calves blood samples were collected on day 4, 35, and 65. Total tract dry matter digestibility and feed efficiency were greater in calves fed diet containing lactic acid treated barley (<em>p < /em> ≤0.05). No effects on dry matter intake, average daily gain, and blood metabolites was observed. At day 35 of the experiment the withers height and body length were greater in calves received LA-treated barely (<em>p < /em> ≤0.05). It seems that treating barley grain with lactic acid decreased starch digestion in the rumen and increased starch flow to the small intestine; accordingly, feed efficiency was improved. Using higher levels of lactic acid may have a positive effect on calf performance. <br /> </em></em>این مطالعه برای ارزیابی اثرات عملآوری دانه جو بلغورشده با اسیدلاکتیک در جیره آغازین بر خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه، بازدهی خوراک مصرفی، قابلیت هضم مواد مغذی، رشد اسکلتی، و فراسنجههای خونی گوسالههای نر شیرخوار نژاد هلشتاین انجام شد. به همین منظور، 30 رأس گوساله نر با میانگین وزنی 2/25±45/06 بهصورت تصادفی به سه گروه آزمایشی (هر گروه 10 رأس) اختصاص یافت. خوراک آغازین از چهار روزگی تا 65 روزگی پس از تولد حاوی 41 درصد بلغور دانه جو عملآوریشده بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1- خوراک حاوی جو عملآوریشده در آب، 2- خوراک حاوی جو عملآوریشده در محلول نیم درصد اسید لاکتیک و 3- خوراک حاوی جو عملآوریشده با محلول یک درصد اسید لاکتیک بودند. خوراک مصرفی بهصورت روزانه اندازهگیری شد. وزن بدن و شاخصههای رشد اسکلتی در چهار روزگی، 35 روزگی و 65 روزگی اندازهگیری و ثبت شد. در چهار روزگی، 35 روزگی و 65 روزگی از گوسالهها خونگیری شد. قابلیت هضم ماده خشک در کل دستگاه گوارش و بازدهی خوراک مصرفی در گوسالههایی که خوراک حاوی دانه جو عملآوریشده با اسید لاکتیک دریافت کردند از تیمارهای دیگر بیشتر بود (5 0/0≥P). عملآوری جو با اسیدلاکتیک اثری بر ماده خشک مصرفی، میانگین افزایش وزن روزانه، و فراسنجههای خونی نداشت. در 35 روزگی ارتفاع از جدوگاه و طول بدن در گوسالههایی که جو عملآوریشده با اسید لاکتیک دریافت کردند بالاتر بود (5 0/0≥P). بهنظر میرسد که عملآوری دانه جو با اسید لاکتیک منجر به کاهش تجزیه نشاسته جو در شکمبه و افزایش عبور آن به روده باریک گردیده است و بر همین اساس بازدهی خوراک مصرفی بهبود یافته است. ممکن است استفاده از سطوح بالاتر اسید لاکتیک تأثیر مثبتی بر عملکرد گوسالهها داشته باشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effects of increasing levels of dietary L-Leucine on growth performance, carcass traits and blood parameters of male broilers in the grower periodتاثیر سطوح افزایشی ال- لوسین جیره بر عملکرد، صفات لاشه و فرآسنجههای خونی جوجه خروسهای گوشتی در دوره رشد3914067599710.22059/jap.2020.287735.623438FAحسینمحمدزاده کراتیدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایرانمحمد حسینشهیراستادیار،گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجانJournal Article20191009The effects of increasing levels of L-leucine supplementation on performance, carcass traits, breast meat production and determination of digestible leucine requirement broilers during the grower period (15 to 30 days) using 240 Ross males broiler chickens in a completely randomized design with six dietary treatments (five repetitions and eight chicks per repetition) was investigated. Treatments include; a basal diet with 1.53% digestible leucine and five diets containing 1.63, 1.73, 1.83, 1.93, and 2.03% digestible leucine by adding synthetic L-leucine to the basal diet. By increasing the levels of digetible Leucin, body wieght gain, carcass and breast muscle percentage were increased, but feed conversion ratio and abominal fat percentage were decreasd (p < 0.05). The response trends to increasing levels of digestible leucine were quadratic for weight gain, feed conversion ratio, the relative weight of carcass, relative weight of breast muscle and relative weight of abdominal fat ( p < 0.05). Due to the better fit of the quadratic model to the response criteria, digestible Leucine requirements were estimated at 1.70, 1.72, 1.724, and 1.735% for body weight gain, feed conversion ratio, the relative weight of carcass and breast muscle; respectively. Based on the average of these estimates, the suggested digestible Leucine requirements of broilers in the grower period is 1.72%.تأثیر سطوح افزایشی ال-لوسین بر عملکرد، صفات لاشه و تولید گوشت سینه و تعیین نیاز لوسین قابل هضم جوجه خروسهای گوشتی راس 308 در دوره رشد (15 تا 30 روزگی) با استفاده از 240 قطعه جوجه خروس گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار جیرهای (پنج تکرار و هشت قطعه جوجه در هر تکرار) بررسی شد. تیمارها شامل جیره پایه با 1/53 درصد لوسین قابل هضم و پنج جیره حاوی 1/63، 1/73، 1/83، 1/93، 2/03 درصد لوسین قابل هضم که با افزودن ال-لوسین مصنوعی به جیره پایه تهیه شده بود. افزایش وزن، درصد لاشه و درصد سینه با افزایش سطح لوسین افزایش و ضریب تبدیل و چربی لاشه کاهش یافتند (p <0/05). روند پاسخ به سطوح افزایشی لوسین برای افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک، وزن نسبی لاشه، وزن نسبی عضله سینه و وزن نسبی چربی حفره بطنی بهصورت تابع درجه دو بود (p <0/05). بهدلیل برازش بهتر مدل درجه دو به معیارهای پاسخ افزایش وزن، ضریب تبدیل، وزن نسبی لاشه و سینه، نیاز لوسین قابل هضم بهترتیب 1/70، 1/72، 1/724 و 1/735 درصد برآورد شد. بر اساس میانگین این برآوردها، نیاز لوسین قابل هضم جوجههای گوشتی راس در مرحله رشد، 1/72 درصد پیشنهاد میشود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of phytase producing Bacillus subtilis SH17-3, phytase enzyme and a commercial probiotic on the performance of broiler chickens fed low phosphorus dietsبررسی تاثیر باکتری باسیلوس سابتیلیس مولد آنزیم فیتاز، آنزیم فیتاز و پروبیوتیک تجاری بر عملکرد جوجه های گوشتی در جیره هایی با کمبود فسفر4074157606910.22059/jap.2020.293016.623471FAمسلماسدی کرمدانشجوی کارشناسی ارشد،بخش علوم دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران.محمدسالارمعینیدانشیار،هیات علمی بخش علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانمحسنافشار منشدانشیار،هیات علمی بخش علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانیاسرفتاحیان3. گروه بیوتکنولوژی، پژوهشکده علوم محیطی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران.Journal Article20191210The aim of this study was to evaluate the efficacy of <em>Bacillus subtilis </em>bacteria capable to produce phytase enzyme on improving broiler chicken performance and to evaluate its effect on gastrointestinal organs, and tibia strength in broiler chickens. This experiment was done using 200 one-day old broiler chicks (Ross 308), in a completely randomized design with 5 treatments, 4 replicates and 10 chicks per replicate for 42 days. The treatments include: 1) positive control diet containing sufficient phosphorus level; 2) negative control diet with 30% less phosphorus; 3) negative control diet supplemented with phytase enzyme; 4) negative control diet supplemented with a commercial probiotic; 5) negative control diet supplemented with <em>Bacillus subtilis</em> SH17-3. Feeding broiler chickens with a diet containing <em>Bacillus subtilis</em> bacteriaSH17-3 significantly reduced feed intake and mean body weight gain (BWG) in the total rearing period (P<0.05). Feeding broiler chickens with a diet containing phytase enzyme significantly increased feed intake and BWG (P<0.05). The strength of tibia was significantly increased in birds received phytase enzyme, compared to other groups (P<0.05). Based on the results the use of phytase enzyme in diets with phosphorus deficiency, improves performance in broilers; but <em>Bacillus subtilis</em> bacteria SH 17-3 could not be a good alternative for probiotic and also phytase enzyme.هدف از این مطالعه، استفاده از باکتریهای<em> باسیلوسسابتیلیس</em> با قابلیت تولید آنزیم فیتاز و تأثیر آن بر عملکرد رشد، اندامهای گوارشی و استحکام استخوان درشتنی در جوجههای گوشتی انجام گرفت. این آزمایش با 200 قطعه جوجهگوشتی یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار بهمدت 42 روز اجرا شد. تیمارها شامل: تیمار1- جیره شاهدمثبت حاوی فسفر استاندارد; تیمار2- جیره شاهد منفی حاوی 30 درصد فسفر کمتر- تیمار3 ; جیره شاهد منفی + آنزیم فیتاز; تیمار4- جیره شاهد منفی + پروبیوتیک تجاری تیمار5- جیره شاهد منفی + باسیلوسسابتیلیس 3-17SH بودند. تغذیه جوجههایگوشتی با جیره حاوی باکتری<em> باسیلوسسابتیلیس</em> 3-17SH، مصرف خوراک و میانگین افزایش وزن بدن را در کل دوره پرورش کاهش داد(0/05 >P)، تغذیه جوجههایگوشتی با جیره حاوی آنزیم فیتاز، مصرف خوراک و میانگین افزایش وزن را افزایش داد (0/05>P). مقاومت استخوان درشتنی در پرندگانی که جیره حاوی آنزیم فیتاز را دریافت کردند بیشتر از سایر گروهها بود (0/05>P). براساس نتایج حاصل، استفاده از آنزیم فیتاز در جیرههای با کمبود فسفر، عملکرد را در جوجههایگوشتی بهبود میدهد؛ اما باکتری <em>باسیلوسسابتیلیس</em> مولد فیتاز 3-17SH، نمیتواند جایگزین مناسبی برای پروبیوتیک و همچنین آنزیم فیتاز باشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of using processed date pit with different methods in diet on broiler performanceتأثیر استفاده از هسته خرمای عملآوری شده با روشهای مختلف در جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی4174297718410.22059/jap.2020.294378.623486FAمحمدرضاقربانیدانشیار،هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان- تخصص تغذیه طیور0000-0001-7244-3319طاهرهمحمدآبادیدانشیار،دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، تخصص: تغذیه نشخوارکنندگان/ میکروبیولوِزی شکمبه/ آشنایی کامل با روشهای آزمایشگاهیحدیثمیرزاییدانشجوی دکتری، خوزستان، ملاثانی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، گروه علوم دامی، محمدرضا قربانیJournal Article20191219This experiment was conducted to investigate the effect of processed date pit on broiler performance. In this experiment, 280 broiler chicks were used in a completely randomized design with seven treatments and four replicates. The experimental treatments were: 1- control (diet without date pit), 2- 10 percent raw date pit, and treatments 3 to 7- were 10 percent date pit that processed with steam pressure, NaOH, and fermented with <em>Lactobacillus fermentum</em>, <em>Bacillus subtilis</em>, and <em>Aspergillus niger</em> respectively. The crude protein content of processed date pit was higher, and the ether extract content was lower (exept NaOH) than raw date pit (p < 0.05). The feed intake, body weight gain, feed conversion ratio and cecal microbial population of broiler chickens were not affected by experimental treatments. The small intestine length of birds that fed diets containing processeddate pit with steam pressure and NaoH was significantly reduced in comparison with birds resived diets containing fermented date pit with<em> Aspergillus niger </em>and without date pit (p < 0.05). The highest amount of litter dry matter and lowest amount of excreta ash was observed in groups fed diet containing raw date pit (p < 0.05). According to the results of this study, the processing methods of date pit has no effect on broiler performance and cecal microbial population. Therefore, due to the high cost of processing, and the favorable effects of feeding raw date pit on broiler litter quality, the use of raw date pit in broilers diet is recommended. <br /> هدف از این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از هسته خرمای عملآوریشده در جیره بر عملکرد جوجههای گوشتی بود. در این آزمایش از 280 قطعه جوجهگوشتی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار و چهار تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- شاهد (جیره بدون هسته خرما)؛ 2- جیره حاوی 10 درصد هسته خرمای خام و سه تا هفت - بهترتیب 10 درصد هسته خرما که با فشار و بخار، سود، باکتری <em>لاکتوباسیلوس فرمنتوم</em>، باکتری <em>باسیلوس سابتیلیس</em> و قارچ <em>آسپرژیلوس نایجر</em> عملآوری شدند. هستههای فرآوریشده نسبت به هسته خام، پروتئین خام بالاتر و چربی خام (بهجز تیمار سود) پایینتری داشتند (p <0/05). میزان خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک و جمعیت میکروبی رودهکور جوجههای گوشتی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. طول روده کوچک پرندگان تغذیهشده از جیرههای حاوی هسته عملآوریشده با فشار و بخار و سود نسبت به پرندگانی که جیره حاوی هسته خرمای عملآوریشده با قارچ و یا جیره بدون هسته خرما تغذیه کردند کمتر بود (p <0/05). بیشترین میزان ماده خشک ﺑﺴﺘﺮ و کمترین مقدار خاکستر فضولات در گروه تغذیهشده با جیره حاوی پودر هسته خام ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪ (p <0/05). براساس نتایج حاصل در این تحقیق، نوع عملآوری هسته خرما تأثیری بر عملکرد و جمعیت میکروبی رودهکور جوجههای گوشتی ندارد. لذا با توجه به هزینه بالای عملآوری، و اثرات مطلوب تغذیه هسته خام بر کیفیت بستر، استفاده از هسته خام خرما در جیره جوجههای گوشتی پیشنهاد میشود.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922The effect of Propolis powder on growth performance, carcass characteristics and blood parameters of broiler chickens in response to heat stressتاثیر پودر برهموم بر عملکرد رشد، اجزای لاشه و فراسنجههای خونی در جوجههای گوشتی در پاسخ به تنش گرمایی4314407731210.22059/jap.2020.295934.623492FAمیکائیلقلی پورکارشناسی ارشد،دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیلوحیدواحدیاستادیار،عضو هیات علمی گروه علوم دامی-دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان- دانشگاه محقق اردبیلی - تخصص: فیزیولوژی رشد/ فی0000-0001-5678-6995زربختانصاری پیرسراییدانشیار،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، تخصص: فیزیولوژی دام0000-0003-2589-1463Journal Article20200115This study was conducted to determine the effects of <em>Propolis</em> on growth performance, carcass characteristics and some blood parameters in broiler chickens in response to heat stress condition. A total of 160 one day-old male broiler chicks (Ross 308) were randomly divided into four treatment groups in a completely randomized design with four replicates of 10 birds each. The experimental treatments including: 1) control (basal diet), 2) the basal diet with Neomycin (200 g/ton), 3) 150 mg/kg <em>Propolis</em>, 4) 200 mg/kg <em>Propolis</em> in diet. Birds submitted to heat stress (32±2ºC from 10.00 AM to 6.00 PM) from 15 to 42 d of age. The results showed that, average mortality was lower in <em>Propolis</em> groups than in the control group (p < 0.05). None of the feed intake data was influenced by treatments during different periods. Birds receiving diet supplemented with 200 mg/kg <em>Propolis</em> had a significantly (p < 0.05) higher body weight compared to the control group at the finisher feeding phase and whole period. In the finisher phase and whole period, the lowest (p < 0.05) fed conversion ratio (FCR) was observed in chickens fed 200 mg/kg <em>Propolis</em>. Cholesterol and LDL level were lower in chickens fed diet with <em>Propolis</em> compared to control (p < 0.05). In conclusion, the addition of <em>Propolis</em> at a rate of 200 mg/kg to the diet could reduce the negative effects of heat stress in broiler chickens. <br /> هدف از این پژوهش، بررسی آثار تغذیه پودر برهموم بر عملکرد رشد، اجزای لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی در پاسخ به تنش گرمایی بود. در این آزمایش از تعداد 160 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه (راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، چهار تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1- تیمار شاهد (جیره پایه)؛ 2- جیره حاوی نئومایسین (200 گرم در هر تن)؛ 3- جیره حاوی 150 میلیگرم برهموم در هر کیلوگرم جیره؛ 4- جیره حاوی 200 میلیگرم برهموم در هر کیلوگرم جیره بودند. جوجهها از سن 15 تا 42 روزگی تحت شرایط تنش گرمایی (2°C ± 32 از ساعت 10 صبح الی شش بعد از ظهر) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان تلفات در پرندگانی که در جیره خود بره موم دریافت کردند کمتر از گروه شاهد بود (0/05>P). در دورههای مختلف، مصرف خوراک تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. در دورههای رشد و پایانی، وزن جوجههایی که با جیره حاوی 200 میلیگرم پودر برهموم تغذیه شدند بیشتر از پرندگان گروه شاهد بود (0/05>P). در دوره پایانی و کل دوره، ضریب تبدیل خوراک در پرندگان تغذیهشده با 200 میلیگرم پودر برهموم کمتر از گروه شاهد بود (0/05>P). سطح گلوکز و LDL خون در پرندگان تغذیهشده با برهموم کمتر از گروه شاهد بود (0/05 >P). بنابراین براساس نتایج حاصل، استفاده از بره موم تا سطح 200 میلیگرم در هر کیلوگرم جیره میتواند اثرات منفی تنش گرمایی را در جوجههای گوشتی کاهش دهد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Survey on laying performance and egg characteristics of native hens from Isfahan breeding stationبررسی عملکرد تخم گذاری و خصوصیات کیفی تخم مرغ مرغان بومی ایستگاه اصلاح نژادی اصفهان4414557727010.22059/jap.2020.298965.623509FAسیدیاورحیدریکارشناسی ارشد،دانشگاه شهرکرد- دانشکده کشاورزینصرالهپیرانیدانشیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد- ایران0000-0002-8230-2517بهناماحمدی پوراستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد- ایرانمحمدرضااکبریاستادیار،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد- ایرانJournal Article20200304This study was conducted to investigate the weight changes, age and weight at first laying, the outer and inner egg characteristics of breeding station of Isfahan native chickens. Three hundred-day old native chickens were used in this survey. The experiment was started from the first day to the end of the 12 weeks of egg production (32 wks. of age). The results indicated that average age and weight of the first laying hens were 152.6 days and 2061.46 g, respectively. The overall average of the egg weight was 45.47 g in whole production period. The average number of eggs produced by each hen in 12 weeks of production period was 42. The range of hen production percentage in each week was 5.83 to 61.99 with an average of 45.44. The regression curves of height and diameter of yolk with production weeks were in order of second; with the weight of the hen's body, the white and yolk weight, and the shell thickness were of third order and with the rest of the traits were in forth order. Correlation of age at first egg with shell weight was high (r =0.99) and highly significant (P <0.001), but with total egg weight, the length and weight of the egg, and the height of yolk was negative and significant (P <0.05). The results of this experiment indicated the good production potential in some of these birds which proper breeding programs may led to improve their productivity.
این تحقیق بهمنظور بررسی تغییرات وزن بدن، سن و وزن در اولین تخمگذاری، صفات ظاهری تخممرغ و کیفیت داخلی تخممرغ مرغان بومی ایستگاه اصلاح نژادی اصفهان انجام شد. برای اجرای این آزمایش از 300 قطعه جوجه مرغ بومی یکروزه استفاده شد. این آزمایش از یکروزگی تا پایان هفته 13 (سن ۳۲ هفتگی) تخمگذاری انجام شد. میانگین سن و وزن اولین تخمگذاری بهترتیب برابر152/6 روز و 2061/46گرم بود. میانگین وزن تخممرغ در کل دوره آزمایش 47/45 گرم بود. میانگین تعداد تخممرغ تولیدی بهازای هر مرغ در طی ۱۲ هفته تولید برابر ۴۲ عدد بود. درصد تولید مرغ روز در هفته در دامنه 5/83 تا 61/99درصد و با میانگین ۴۴/۴۵ درصد بود. تغییرات رگرسیونی قطر و ارتفاع زرده با هفتههای تولید از نوع درجه دوم، با وزن بدن مرغان، وزن سفیده، زرده و پوسته و ضخامت پوسته از نوع درجه سوم و با بقیه صفات از نوع درجه چهارم بود. همبستگی سن در اولین تخمگذاری با وزن پوسته مثبت و بسیار بالا (0/99= r) و معنیدار (p<0/01)و با صفات وزن کل تخممرغ تولیدی، طول و وزن تخممرغ و ارتفاع زرده منفی و معنیدار (p<0/05) بود. نتایج این پژوهش بیانگر پتانسیل خوب تولیدی در برخی از این مرغان بود که با انجام برنامههای اصلاح نژادی مناسب امکان پیشرفت قابلتوجه در آنها وجود دارد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Comparison of performance, carcass characteristics, blood parameters and economic profits of pure and crossbred Holstein calvesمقایسه عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجههای خونی، و سودمندی اقتصادی گوسالههای خالص و آمیختههای هلشتاین4574697732710.22059/jap.2020.299267.623513FAعبدالهرضاقلی وندپژوهشگر،مجتمع شیر و گوشت مهدشت، شرکت دشت ناز، ساری، مازندراناکبرنیکخواهپژوهشگر،شرکت گسترش (هلدینگ) کشاورزی و دامپروری فردوس پارس، تهران، ایرانمحمد هادیخبازانپژوهشگر،دانشگاه زنجان. گروه علوم دامیسعیدمختارزادهپژوهشگر،شرکت گسترش (هلدینگ) کشاورزی و دامپروری فردوس پارس، تهران، ایرانمجیددهقانپژوهشگر،مجتمع شیر و گوشت مهدشت، شرکت دشت ناز، ساری، مازندرانفرزادصدیقیپژوهشگر،مجتمع شیر و گوشت مهدشت، شرکت دشت ناز، ساری، مازندرانیوسفمختابادپژوهشگر،مجتمع شیر و گوشت مهدشت، شرکت دشت ناز، ساری، مازندرانفرزادصفریپژوهشگر،شرکت گسترش (هلدینگ) کشاورزی و دامپروری فردوس پارس، تهران، ایرانعظیمرجاییپژوهشگر،شرکت گسترش (هلدینگ) کشاورزی و دامپروری فردوس پارس، تهران، ایرانJournal Article20200311The aim of this study was to compare feedlot performance, carcass characteristics, blood metabolites, and economic profits between pure and crossbreeds Holstein calves. Crossbreeds were produced by crossing Holstein (H) cows with Angus (A), Charolais (C), Limousin (L) and INRA 95 (I) bull’s semen. The performance of 25 calves of each breed (125 calves in total) was compared in a fattening period of eleven months. The average daily gain was significantly higher in crossbred calves compared to pure Holstein calves. The interaction of breed and time was significant (p < 0.01). The Charolais crossbred calves and pure Holstein had significantly lower dry matter intake than other crossbreeds, and feed conversion ratio in the C×H calves was remarkably more favorable than other groups (p < 0.01). Dressing percentage and saleable meat yield for C×H, L×H and I×H crossbreeds were higher than for pure Holstein and A×H. Concentrations of plasma urea of Charolais crossbred calves was more than other groups (p < 0.01). Economic calculations demonstrated that the respective highest profit for the whole fattening period belonged to crossbreeds of C×H, I×H, L×H, A×H, and pure Holsteins. In conclusion, the calves from Holstein-beef crosses had higher feedlot performance, dressing percentage and economic productivity than pure Holstein calves. <br /> هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد پرواری، ویژگیهای لاشه، متابولیتهای خونی و سودمندی اقتصادی آمیختههای گوشتی با گوسالههای هلشتاین خالص بود. آمیختههای گوشتی از طریق تلقیح گاو ماده هلشتاین با اسپرم نژادهای شاروله، اینرا95، لیموزین و آنگوس استحصال شد. عملکرد گوسالههای آمیخته با گوسالههای هلشتاین در یک طرح پرواری 11 ماهه با استفاده از 25 راس گوساله بهازای هر یک از پنج نژاد (مجموع 125 راس گوساله) مورد مقایسه قرار گرفت. متوسط افزایش وزن روزانه گوسالههای آمیخته بیشتر از هلشتاین خالص بود. هرچند اثرات متقابل نژاد و زمان پروار معنیدار بود (p <0/01). خوراک مصرفی گوسالههای آمیخته شاروله و هلشتاین بهطور معنیداری پایینتر از سایر آمیختهها بود و ضریب تبدیل خوراک در گوسالههای آمیخته شاروله پایینتر از سایر گوسالهها بود (p <0/01). بازده لاشه و گوشت قابل فروش آمیختههای شاروله، اینرا95 و لیموزین نسبت به آمیخته آنگوس و هلشتاین بهطور معنیداری بالاتر بود (p <0/01). آمیخته شاروله غلظت اوره پلاسما بالاتری نسبت به دیگر گروههای ژنتیکی داشت (p <0/01). محاسبه اقتصادی نتایج نشان داد میزان سود بالاتر کل دوره پروار بهترتیب مختص آمیختههای شاروله، اینرا95، لیموزین، آنگوس و گوسالههای هلشتاین بود. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آمیختههای حاصل از تلاقی نژاد گوشتی و هلشتاین عملکرد پرواری، بازده لاشه، و سود بالاتری نسبت به هلشتاین دارند.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of supplementation of lecithin nanoparticles-based extender with reduced glutathione on freezability of bull spermاثر افزودن گلوتاتیون احیا به رقیق کننده بر پایه نانوذره لسیتین بر انجمادپذیری اسپرم گاو4714777513010.22059/jap.2020.287470.623434FAطوبیندریدانشجوی دکتری، دانشگاه تهران، پردیس کشاورزی کرجhttps://orcid.org/00سعیدزین الدینیدانشیار،پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تخصص: فیزیولوژی دام0000-0001-5741-814Xارمینتوحیدیاستاد،پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تخصص: فیزیولوژی دام0000-0002-3288-1709غلامحسینریاضیاستاد، گروه بیوشیمی،دانشگاه تهرانمهدیژندیدانشیار،پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تخصص: فیزیولوژی تولیدمثل0000-0003-2886-9747محسنشرفیاستادیار،البرز. کرج. دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20191014This study was designed to add the reduced glutathione to a lecithin nanoparticle-based extender and evaluate the quality of bull sperm after freezing and thawing. In the present study, the effect of four different levels of glutathione (0, 1, 2.5 and 5 mM) in extender-based on lecithin nanoparticles was evaluated. The lecithin nanoparticles were prepared and the particle size was reduced by using a sonicator device. During three weeks, 48 ejaculates from six Holstein bulls were collected and frozen. Properties evaluated after freezing and thawing were kinetic parameters (CASA), membrane activity (HOST), membrane integrity (eosin-nigrosine) and morphology (Hancock solution). The results showed that using 2.5 mM glutathione in the extender significantly increased total and progressive motility (63.38±1.5 and 43.1±1.1 respectively, P <0.05). The results of eosin-nigrosine staining and Host test showed that the highest viability and cell membrane functionality were related to 2.5 mM treatment (64.8±1.5 and 58.1±1.1 respectively) (p < 0.05). In general, 2.5 mM glutathione could improve the quality of bull sperm compared with other concentrations after freezing and thawing process. It seems that the 2.5 mM glutathione is optimum concentration for bull extender based on the lecithin nanoparticles. <br /> هدف از این پژوهش ، بررسی اثر افزودن گلوتاتیون احیا به رقیقکننده بر پایه نانوذره لسیتین بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرایند انجماد و یخگشایی بود به همین منظور چهار سطح آنتیاکسیدان گلوتاتیون (صفر، یک، 2/5 و پنج میلیمولار) در رقیقکننده بر پایه نانوذرات لسیتین ارزیابی شد. اندازه ذرات لیستین تهیه شده با استفاده از دستگاه سونیکاتور به ابعاد نانو کاهش یافت. 48 انزال طی سه هفته از شش رأس گاو نر هلشتاین با میانگین سنی سه تا چهار سال جمعآوری و منجمد شد. صفات مورد ارزیابی پس از انجماد و یخگشایی شامل، فراسنجههای جنبایی با CASA، فعالیت غشای سلول (هاست) و یکپارچگی غشا (ائوزین- نگروزین) ریختشناختی اسپرم (محلول هانکوک) بود. نتایج نشان داد که استفاده از2/5 میلیمولار گلوتاتیون در رقیقکننده جنبایی کل و جنبایی پیشرونده را افزایش داد (بهترتیب 1/5±63/38 و 1/1±43/1) (p <0/05). درصد زندهمانی و سلامت غشای اسپرم در تیمار حاوی 2/5 میلیمولار بیشتر از سایر تیمارها بود. بهنظر میرسد، غلظت 2/52 میلیمولار گلوتاتیون میتواند غلظت بهینه رقیقکننده انجمادی گاو بر پایه نانوذره لسیتین باشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of fat supplementation type on milk production, and composition and mammary gland morphological parameters in primiparous Sannen doesتأثیر نوع مکمل چربی مصرفی بر تولید و ترکیب شیر و ریخت شناسی پستان در بزهای سانن شکم اول4794907693410.22059/jap.2020.292240.623467FAهدیجواهری بارفروشیاستادیار،بخش تحقیقات مدیریت پرورش دام و طیور، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور0000-0001-6244-8984حسنصادقی پناهاستادیار،بخش تحقیقات مدیریت پرورش دام و طیور، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشورنادراسدزادهاستادیار،بخش تحقیقات مدیریت پرورش دام و طیور، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشورنادرپاپیاستادیار،سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مؤسسه تحقیقات علوم دامی ایران، کرج0000-0001-6277-2944فضل اللهموسوی پورکارشناس،آزمایشگاه شیر، آزمایشگاه مرکزی، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشورJournal Article20191127The effect of diets containing different sources of fat on milk production and composition, and mammary gland morphology of the 40 primiparous Saanen does was studied during the last two months of pregnancy to 12 weeks after kidding. Goats were divided into four groups of 10 each, based on the average initial live weight and were assigned to one of four experimental diets. The diets included a non-fat diet, diet containing saturated fat, diet containing roasted soybeans, and a diet containing extruded flaxseed. The results showed that during the whole experimental period, milk production in goats fed with diet containing flaxseed was higher than in goats fed with non- fat diet or saturated fat diet (P<0.05). The average daily milk production of goats fed a diet containing flaxseed in the first, second, third, ninth, tenth, and twelfth weeks of lactation was higher than that of goats fed non-fat diet or saturated fat (P<0.05). The percentage of protein, lactose, solids not fat, and milk solids in non-fat diet goats were higher than the other groups (P<0.05). The percentage of fat to protein ratio in goats fed a diet containing unsaturated fat was higher than in other groups (P<0.05). Consumption of diets containing unsaturated fats improved the volume, environment, and size of mammary gland quarters (P<0.05). In general, the use of fat supplements rich in unsaturated fatty acids such as soybeans or flaxseed, in the close-up and early lactation diets could improve lactation performance in primiparous Sannen goats.اثر مصرف جیرههای حاوی منابع مختلف چربی بر تولید و ترکیب شیر و ریختشناسی غده پستان 40 رأس بز سانن شکم اول از دو ماه آخر آبستنی تا 12 هفته پس از زایش، موردمطالعه قرار گرفت. بزها براساس میانگین وزن زنده اولیه به چهار گروه 10 رأسی تقسیم و به یکی از چهار جیره آزمایشی اختصاص یافتند. جیرهها شامل جیره بدون چربی، جیره حاوی چربی اشباع، جیره حاوی دانه سویا و جیره حاوی دانه بزرک بودند. نتایج این مطالعه نشان داد در کل دوره، تولید شیر در بزهای تغذیهشده با جیره حاوی دانه بزرک بیشتر از بزهای تغذیهشده با جیره بدون چربی یا حاوی چربی اشباع بود (0/05>P). میانگین تولید شیر روزانه در بزهای تغذیهشده با جیره حاوی دانه بزرک در هفتههای اول، دوم، سوم، پنجم، دهم و دوازدهم شیردهی نسبت به بزهای تغذیهشده با جیره بدون چربی یا حاوی چربی اشباع بالاتر بود (0/05>P). درصد پروتئین، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و مواد جامد شیر در بزهای تغذیهشده با جیره بدون چربی بالاتر از سایر گروهها بود (0/05>P). درصد نسبت چربی به پروتئین در بزهای تغذیهشده با جیره حاوی چربیهای غیراشباع بالاتر از سایر گروهها بود (0/05>P). مصرف جیره حاوی چربیهای غیراشباع موجب بهبود در حجم، محیط و اندازه کارتیههای پستان شد (0/05>P). در مجموع، استفاده از مکملهای چربی غنی از اسیدهای چرب غیراشباع مانند دانه سویا یا دانه بزرک در جیره پیش از زایش و اوایل شیردهی، عملکرد شیردهی را در بزهای سانن شکم اول بهبود میبخشد.دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677622320200922Effect of various concentrations of lipopolysaccharide on in vitro developmental competence of ovine oocyte and metabolites related to the maturation mediumمطالعه اثر غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید بر توانایی تکوین برونتنی و فراسنجههای محیط بلوغ تخمک گوسفند4915007588210.22059/jap.2020.290887.623456FAساراعطایی نظریدانشجوی دکتری گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایرانعبداللهمحمدی سنگ چشمهاستادیار دانشگاه تهران، تخصص: بیوتکنولوژی تولیدمثلمحمدرضابختیاری زادهدانشیار، پردیس ابوریحان، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام/ ژنتیک مولکولی/ بیوانفورماتیک0000-0001-5336-6987علیاسدی الموتیاستادیار، عضو هیات علمی دانشگاه تهران - ابوریحان، تخصص: تغذیه نشخوارکنندگان0000-0003-3938-717Xعلیفولادی نشتااستاد گروه دامپزشکی ، رویال کمبریج، دانشگاه لندن، لندن، انگلیسJournal Article20191105This study was conducted to evaluate the effect of various concentrations of lipopolysaccharide (LPS) in maritaruta medium on oocyte maturation, oocyte developmental competence and metabolites related to maturation medium including glucose, pyruvate, lactate and glutamine. The experimental treatments were 0 (control), 0.01, 0.1, 1 and 10 μg/ml of LPS in oocyte maturation medium. The cumulus oocytes complex (COC) were cultured with various concentrations of lipopolysaccharide. After 24 h of oocyte maturation, the medium was collected and the rates of oocyte maturation, cleaved oocyte and oocytes reached to blastocyst stage were analyzed. Oocyte maturation rate was lowest in the treatment with 10 μg/ml of LPS (P<0.05). Among the measured metabolites, only glucose concentration was linearly<br />decreased in response to increasing levels of LPS in the maturation medium (P<0.05) as treatment with 10 μg/ml of LPS had lower glucose concentration comparing to other treatments. The percentage of oocyte cleavage was significantly lower in treatment with highest level of LPS compared to other treatments (P<0.05). In addition, the treatment with 1 and 10 μg/ml of LPS significantly reduced blastocyst rate compared to control group (P<0.05). According to results of this study, lipopolysaccharide could have detrimental effects on oocyte development and these influences seems to be mediated through pathways related to energy metabolism. Acquiring managerial approaches to control LPS enhancing agents during reproductive season could prevent animal's reproductive failure.هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید در محیط کشت بر بلوغ تخمک، توانایی تکوینتخمک و فراسنجههایمرتبط با محیط کشت بلوغ شامل گلوکز، پیروات، لاکتات و اسیدآمینه گلوتامین بود. تیمارهای آزمایشی شامل غلظتهای صفر (شاهد)، 0/01، 0/1، 1 و 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید در محیط کشت بلوغ تخمک بود. تخمکها بههمراه سلولهای کومولوس اطراف آن در حضور غلظتهای مختلف لیپوپلیساکارید کشت داده شدند. پس از 24 ساعت محیط کشت جمعآوری و درصد بلوغ تخمکها، درصد تسهیم و تولید بلاستوسیست محاسبه شد. درصد بلوغ تخمک در تیمار با سطح 10 میکروگرم در میلیلیتر از لیپوپلیساکارید پایینترین بود (p<0/05). در بین فراسنجههای اندازهگیریشده، تنها غلظت گلوکز در پاسخ به سطوح افزایشی لیپوپلیساکارید موجود در محیط کشت بهصورت خطی کاهش یافت (p<0/05)، بهطوریکه تیمار 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید غلظت گلوکز پایینتری نسبت به تیمارهای دیگر داشت. درصد تسهیم در تیمار دارای 10 میکروگرم در میلیلیتر لیپوپلیساکارید در مقایسه با بقیه تیمارها پایینتر بود (p<0/05). همچنین سطوح 1 و 10 میکروگرم در میلیلیتر از لیپوپلیساکارید منجر به کاهش معنیدار درصد تولید بلاستوسیست در مقایسه با تیمار شاهد شد (p<0/05). براساس نتایج این پژوهش، لیپوپلیساکارید اثرات منفی بر تکوین تخمک گوسفند دارد و اثرات آن احتمالاً از طریق تأثیر بر مسیرهای مرتبط با متابولیسم انرژی میانجیگری میگردد. بهکارگیری برنامههای مدیریتی بهمنظور کنترل عوامل افزایشدهنده غلظت لیپوپلیساکارید در دوره تولیدمثل میتواند از کاهش عملکرد تولیدمثلی دام جلوگیری کند.