دانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Identification of LncRNAs related to growth of chicken’s breast muscle using RNA-seqشناسایی LncRNAهای مرتبط با رشد عضله سینه مرغ بوسیله روش RNA-seq1651807048410.22059/jap.2019.272117.623351FAسُید نادرآلبوشوکهاستادیار گروه علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایرانمحمدرضابختیاری زادهاستادیار گروه علوم دامی پردیس ابوریحان، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام/ ژنتیک مولکولی/ بیوانفورماتیک0000-0001-5336-6987Journal Article20190106<strong>This experiment was carried out to identify lncRNAs associated with skeletal muscle of the Isfahan native chicken and the Ross 708 commercial broiler chicken. To do this, after extraction of RNA from the breast muscle samples at the age of 28 days, paired-end sequencing was performed using the Illume Hiseq 2000 platform. Hisat2 software was used to align the clean reads to the chicken reference genome and the Stringtie software was used to assemble the transcripts. A total of 1097 lncRNAs were identified as 925 of which were intergenic and 172 were intronic. Also, the number of novel LncRNAs in intergenic and intronic groups were 432 and 128, respectively. Differential gene expression analysis led to the identification of 19 genes and 20 transcripts differentially expressed lncRNAs between two groups. Syntenic analysis showed that differentially expressed lncRNAs are located near by 45 protein encoding genes. Of these, the expression of five gene coding proteins (SCD gene in commercial chickens and GALNT15, KLHDC4, USP7 and ASB1 genes in native chicken) - whose expression was consistent with the expression of their lncRNA - were significantly expressed between two breeds. Functional enrichment analysis of these genes showed that all of them are involved in the skeletal muscle growth. The results of this study showed that the identified lncRNAs probably have the potential to regulate the genes involved in skeletal muscle growth. In this regard, they possibly cause the differences in growth rates between the two chicken breeds.</strong><strong>هدف از این آزمایش بررسی و شناسایی RNAهای غیررمزکننده بلند (lncRNAs) مرتبط با عضله اسکلتی مرغ بومی اصفهان و جوجه تجاری راس 708 بود. پس از استخراج RNA از چهار نمونه عضله سینه در سن 28 روزگی، توالییابی جفتی با استفاده از پلاتفرم illumine Hiseq 2000 انجام شد. برای همترازی خوانشها با ژنوم مرجع مرغ اهلی، از نرمافزار Hisat2 و جهت سرهمبندی رونوشتها از بسته نرمافزاری Stringtie استفاده شد. در مجموع 1097 lncRNA شناسایی شد که از این تعداد 925 ژن و رونوشت بینژنی (اینترژنی) و 172 ژن و رونوشت اینترونی بودند. همچنین تعداد LncRNAهای جدید شناساییشده در دو گروه بینژنی و اینترونی بهترتیب 432 و 128 بود. آنالیز بیان افتراقی ژن منجر به شناسایی 19 ژن و 20 رونوشت با تفاوت بیان معنادار بین دو گروه شد. بررسی جایگاههای ژنی lncRNAهای با تفاوت معنادار، نشان داد که این ژنها در مجاورت 45 ژن رمزکننده پروتئینی قرار دارند. از این تعداد بیان پنج ژن رمزکننده پروتئینی (ژن <em>SCD</em> در جوجه تجاری و ژنهای <em>GALNT15</em>، <em>KLHDC4</em>، <em>USP7</em> و <em>ASB1</em> در مرغ بومی) - که روند بیان آنها همسو با بیان lncRNAهای همجوارشان بود - بین دو نژاد تفاوت معنادار داشتند. بررسی عملکردی این ژنها نشان داد که همگی در رشد عضله اسکلتی مؤثر هستند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، lncRNAهای شناساییشده، احتمالاً پتانسیل تنظیم ژنهای درگیر در رشد عضله اسکلتی را داشته و میتوانند بخشی از تفاوت در سرعت رشد مشاهدهشده بین دو نژاد مرغ مورد بررسی را توجیه نمایند. </strong>https://jap.ut.ac.ir/article_70484_5b38e64b236dd20450eae4a527b53742.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Estimation of non-genetic and genetic effects for survival trait in Zandi sheepبرآورد عوامل غیر ژنتیکی و ژنتیکی موثر بر صفت بقاء در گوسفند زندی1811927048310.22059/jap.2019.270227.623339FAعلیوجدان حسن کیادهدانش آموخته دوره کارشناسی ارشد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلمحمدرکوعیدانشیار گروه علوم دامی و بیوانفورماتیک دانشگاه زابل، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام/ ژنتیک کمی/ اصلاح نژاد گاو شیری/ شبیهسازی/ ژنتیک جمعیتغلامرضاداشابدانشیار، گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابلاحمدرضاسیدعلیانمربی، کارشناس مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور، کرجهادیفرجی آروقاستادیار پژوهشکده دام های خاص، دانشگاه زابلJournal Article20181127<strong>This research was conducted with the aim of estimation of environmental factors affecting survival and estimate the genetic parameters survival from 1 to the last recording date in Zandi sheep. The survival records of 9558 Zandi sheep from 273 rams and 2328 ewes collected by Animal Breeding Center of Iran during the 25 years (1987 to 2011) were used in the analysis. The effective factors on survival and culling risk were estimated by Survival and cmprsk package. Estimation of variance components was performed by using of exponential distribution for censored dates by the fitting of model with additive genetic effect (model 1) and joint additive genetic and maternal permanent environmental of effects (model 2) under Bayesian approach and Gibbs sampling. A total of 1000000 samples with a burn-in of 100000 and a sampling interval of 75 were generated to estimate the posterior distribution of variance components. The results showed that year, month, birth weight, type birth, sex (P<0.001) and dam age (p<0.01) had significant effect on survival trait. the direct heritability of survival trait using models 1 and 2 was 0.184( 0.136-0.264) and 0.162( 0.120-0.202), respectively. the proportion of permanent variance to phenotypic variance was 0.046( 0.063- 0.031). According to the results of this study, genetic improvement of survival trait in zandi lamb is possible by genetic selection and the culling risk reduction is effective via management of environmental factors.</strong><strong>این تحقیق با هدف برآورد عوامل محیطی موثر بر بقاء و برآورد پارامترهای ژنتیکی بقاء از یک تا آخرین روز رکوردبرداری در گوسفند زندی انجام شد. اطلاعات مورد استفاده شامل رکوردهای بقاء 9558 بره متولد شده از 273 قوچ و 2328 میش بود که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور در طول 25 سال (1366 تا 1390) جمعآوری شده بود. عوامل مؤثر بر بقاء و خطر حذف توسط دو بسته نرمافزاری Survival و cmprsk برآورد شدند. برآورد مؤلفههای واریانس صفت بقاء با استفاده از توزیع نمایی بر مبنای دادههای سانسور شده توسط مدل با اثر افزایشی (مدل 1) و مدل با اثر افزایشی و محیط دائم مادری (مدل 2) تحت رویکرد بیزین و تکنیک نمونهگیری گیبس انجام گرفت. تعداد 1000000 نمونه با دوره سوخته 100000 و فاصله نمونه گیری 75 برای برآورد مؤلفههای واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد، که اثرات عوامل سال تولد، ماه تولد، وزن تولد، نوع تولد، جنس بره (p<0.001) و سن مادر (p< 0.01) بر صفت بقا معنی دار بود. وراثت پذیری مستقیم صفت بقا درمدل 1 و 2 به ترتیب 0.184(0.136-0.234) و 0.162( 0.120- 0.210) بود. نسبت واریانس محیط دائمی مادری به واریانس فنوتیپی 0.046( 0.031- 0.056) بود. براساس نتایج این تحقیق، بهبود ژنتیکی بقا بره های زندی توسط انتخاب ژنتیکی امکان پذیر بئده و مدیریت بهتر عوامل محیطی در کاهش خطر حذف بره های این نژاد موثر می باشد.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_70483_f45c379fb1faddf01c874829128373dd.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Evaluation of the role of maternal effects in regulating the rate of metabolism and expression of AMPK, NPY genes in Ross 308 broiler chickensارزیابی نقش عوامل مادری در کنترل نرخ متابولیزم و بیان ژنهای AMPK, NPY در مرغان گوشتی راس 3081932077138810.22059/jap.2019.277335.623376FAمهدیوفای والهدانشیار گروه علوم دامی ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلناهیدکریمی زندیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابلمهدیهنجم الدینیدانش آموخته کارشناسی ارشد. گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل .Journal Article20190306<strong>In this research, the effect of in ovo injection of egg yolk of native kahazak chicken into the egg yolk of the commercial Ross 308 strain at prior to incubation on some metabolic-related parameters were tested in the resulting progeny. The search parameters included feed intake, feed conversion ratio, some of serum biochemical parameters, malondialdehyde concentration as well as relative expression of AMP-activated protein kinase (AMPK) and Neuropeptide Y (NPY) genes in progeny's brain tissue. To achieve this goal, 320 fertile Ross 308 eggs were equally allocated in a completely randomized design into two experimental groups, those injected with Khazak yolk (Test) and control group. Blood and tissue samples were collected at the end of experiment and evaluated for the parameters noted. Compared with the control group, khazak egg-yolk injection resulted in a significant improvement in the feed conversion ratio as well as significant decreases in serum triglyceride, triglyceride/HDL-C ratio, relative visceral fat mass content and levels of AMPK expression in the progeny's brain. In contrast, Khazak yolk injection had no effect on the 45-day body weight, cumulative feed intake, relative brain weight, serum glucose, cholesterol and LDL-c levels but also had no effects on malondialdehyde concentration and NPY expression in progeny brain tissue. According to the results of this study, the injection of native Khazak egg yolk into the yolk of the commercial Ross 308 eggs have effectively improved the feed efficiency and reduced AMPK expression in the diencephalon region of the progeny's brain.</strong><strong>در این پژوهش، اثر تزریق زرده تخممرغ نژاد بومی خزک به تخممرغ سویه تجاری راس 308 در زمان قبل از انکوباسیون بر برخی پارامترهای مرتبط با نرخ متابولیزم در نتاج بررسی شد. پارامترهای مورد بررسی شامل میزان مصرف خوراک، ضریبتبدیل، برخی شاخصهای بیوشیمیائی سرم، غلظت مالوندیآلدئید و نیز بیان نسبی ژنهای AMP-activated protein kinase (AMPK و (Neuropeptide Y (NPYدر بافت مغز نتاج بود. بدین منظور تعداد 320 تخممرغ بارور سویه راس 308 به طور مساوی در قالب طرح کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی شامل گروه آزمون (تزریق زرده تخممرغ نژاد بومی خزک به زرده تخم مرغ راس) و گروه کنترل اختصاص داده شدند. نمونههای خون و بافت پرندگان در پایان دوره آزمایش جمعآوری و برای پارامترهای مذکور بررسی شدند. در مقایسه با گروه کنترل، تزریق زرده تخممرغ نژاد بومی خزک سبب بهبود ضریب تبدیل غذایی، کاهش غلظت سرمی تریگلیسیرید، کاهش نسبت تریگلیسیرید به لیپوپروتئین با چگالی بالا، کاهش وزن نسبی چربی احشائی و نیز کاهش میزان بیان AMPK در بافت مغز نتاج شد (p<0.05). در مقابل تزریق زرده تخممرغ نژاد بومی خزک تاثیری روی وزن بدن در سن 45 روزگی، میزان خوراک مصرفی، وزن نسبی مغز، غلظت سرمیگلوکز، کلسترول، لیپو پروتئین با چگالی پائین، غلظت مالوندیآلدئید و بیان NPY در بافت مغز نتاج نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش، تزریق زردة تخممرغهای نژاد بومی خزک به زرده تخممرغهای سویة تجاری راس 308 به طور مؤثری سبب بهبود ضریب تبدیل غذایی و کاهش میزان بیان AMPK در بافت مغز میانجی نتاج شد.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_71388_5722e4fb80401dc5b012a98cb9a0ff99.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Feeding value of Lactuca Serriola at different harvesting stages and prediction of lag time with different modelsتعیین ارزش غذایی علوفه کاهوی وحشی قبل و بعد گلدهی و مقایسه مدل های مختلف برآورد زمان تاخیری آن2092217115710.22059/jap.2019.270353.623341FAحسینبیاتانیدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانمحمدعلینوروزیاندانشیار گروه علوم دام و طیور پردیس ابوریحان دانشگاه تهران - تخصص: تغذیه نشخوارکنندگان/ افزودنیها در تغذیه دام/ نوتروژنومیکساحمدافضل زادهاستاد، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانJournal Article20181219<strong>The aim of this research was to study the feeding value of Lactuca Serriola at different harvesting stages and comparison of different models for prediction of its lag time. The forage was cut at tow growing stages before and after bloom and chemical composition, degradability and gas production parameters were compared with alfalfa hay. Also lag time of experimental forages was determined. The crud protein and NFC concentration were the lowest and NDF and ADF content were the highest after bloom compared with alfalfa hay (p<0.05). potentially digestible fraction (b) of DM increased by enhancement of the growing stage od Lactuca Serriola (p<0.05). effective degradability (ED) and gas production potential before bloom stage were significantly higher than the other experimental forages (p<0.05). Results obtained from prediction of lag time showed that the lag timewas the highest before bloom of Lactuca Serriola (p<0.05). In conclusion, Lactuca Serriola ( before bloom) could be considered as a good potential forage source in ruminant nutrition.</strong><strong>این مطالعه به منظور تعیین ارزش غذایی کاهوی وحشی در مراحل مختلف رشد و نیز برآورد و مقایسه روش های مختلف تعیین فاز تاخیری آن انجام شد. ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تجزیه پذیری به روش کیسه های نایلونی و تولید گاز نمونه های مختلف کاهوی وحشی قبل و بعد گلدهی و یونجه خشک با هم مقایسه شدند. همچنین فاز تاخیری علوفه های آزمایشی به روش های مختلف اندازه گیری شد. میزان پروتئین خام کاهوی وحشی بعد گلدهی کمترین و میزان NDF و ADF آن بیشترین بود (0.05>p). مقدار کربوهیدرات غیرفیبری یونجه و کاهوی وحشی قبل گلدهی نسبت به کاهوی بعد گلدهی بیشتر بود(0.05>p). مقدار فراسنجه b ماده خشک در کاهوی وحشی بعد گلدهی بیشتر از سایر تیمارها به دست آمد (0.05>p). تجزیهپذیری مؤثر و پتانسیل تولید گاز در کاهوی وحشی قبل گلدهی نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (0.05>p). میزان انباشتگی در نرخ عبور پنج و هشت درصد برای کاهوی بعد گلدهی نسبت به سایر علوفههای آزمایشی بیشتر بود (0.05>p). برآورد زمان تاخیری با استفاده از روشهای دو مرحلهای ون میلجن و تولید گاز برای کاهوی قبل گلدهی بیشترین و بعد گلدهی کمترین مقدار بود (0.05>p). با توجه به نتایج این مطالعه به نظر میرسد که کاهوی وحشی قبل گلدهی می تواند به عنوان منبع علوفه ای در تغذیه نشخوارکنندگان مورد توجه قرار گیرد.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_71157_0846ed601e1450f244cebeacf4dd66f2.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Prediction of nitrogen-corrected true metabolizable energy based on chemical composition in various wheat bran samples using multiple linear regressionپیشبینی انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیح شده برای ازت بر اساس ترکیبات شیمیائی نمونه های مختلف سبوس گندم با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه2232327124510.22059/jap.2019.271947.623346FAمصطفیلطفیدانشجوی دکتری، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.فریدشریعتمداریاستاد، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0003-1639-6030حامداحمدیاستادیار، گروه پرورش و مدیریت طیور، دانشکده کشاورزی - دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-7445-3139محسنشرفیاستادیار، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده کشاورزی، گروه پرورش و مدیریت طیور - تخصص: فیزیولوژی تولیدمثلJournal Article20181231<strong>The purpose of this study was to develop multiple linear regression (MLR) model to predict the nitrogen-corrected true metabolizable energy (TMEn) value of wheat bran. The amount of crude fat, ash, crude protein, crude fiber (all used as % of DM) and TMEn (Kcal/kg DM) were measured in 25 wheat bran samples with 4 replicates. The force-fed method has been used to estimate TMEn and excreta were collected for 48 h. There were significant (P < 0.001) differences in chemical composition and TMEn of wheat bran samples. The average crude fat, ash, crude protein, crude fiber and TMEn content of samples was determined to be 4.80, 5.68, 16.23, 8.60 (all used as % of DM) and 2062 (Kcal/kg DM), respectively. The calculated MLR model to predict the TMEn value (Kcal/kg) based on chemical composition (% of DM) was obtained as follows: TMEn = 2364 + (19×crude protein) + (46.1×crude fat) – (63×crude fiber) – (51.1×ash). The R2 value revealed that developed model could accurately predict the TMEn of wheat bran samples (R2=0.82). Crude fat and crude protein had a positive effect on TMEn, while ash and crude fiber had a negative impact on TMEn. The sensitivity analysis on the model indicated that dietary crude fiber (%) is the most important variable in the TMEn, followed by dietary ash, crude fat and crude protein. The results suggest that the MLR model may be used to accurately estimate the TMEn value of wheat bran from its corresponding chemical composition.</strong><strong>این پژوهش بهمنظور معرفی مدل رگرسیون خطی چندگانه جهت پیشبینی انرژی قابل متابولیسم حقیقی تصحیحشده برای ازت (TMEn) در سبوس گندم انجام شد. چربی خام، خاکستر، پروتئین خام، فیبر خام (درصد در ماده خشک) وTMEn (کیلوکالری در کیلوگرم ماده خشک) در 25 نمونه سبوس گندم با 4 تکرار اندازهگیری شد. برای تعیین TMEn، نمونهها بهروش تغذیه اجباری سیبالد به خروسهای بالغ خورانده شد و فضولات بهمدت 48 ساعت جمعآوری گردید. میانگین ترکیبات شیمیایی و TMEn محاسبهشده، تفاوت معنیداری در این ماده اولیه نشان داد (p<0/001). میانگین چربیخام، خاکستر، پروتئین خام و فیبرخام سبوس گندم در این آزمایش بهترتیب 4/80، 5/68، 16/23 و 8/60 درصد محاسبه شد. میانگین TMEn نیز، 2062 کیلوکالری در کیلوگرم گزارش شد. مدل تعیین TMEn بر اساس ترکیب شیمیایی عبارت بود از: (خاکستر × 51/1) - (فیبر خام × 63) - (چربی خام × 46/1) + (پروتئین خام × 19) +2364 = TMEn. ضریبتعیین محاسبهشده (0/82=R<sup>2</sup>) نشان داد مدل مذکور میتواند به شکل قابلقبولی جهت پیشبینی TMEnمورد استفاده قرار گیرد. مقادیر چربی خام و پروتئین خام تأثیر مثبتی بر TMEn داشتند. درصورتیکه مقادیر خاکستر و فیبر خام هر دو اثرات منفی بر TMEn داشتند. آنالیز حساسیت نشان داد فیبر خام بیشترین تأثیر را بر TMEn داشته و پس از آن بهترتیب خاکستر، چربی خام و پروتئین خام تأثیرگذارترین فاکتورها هستند. با توجه به نتایج، مدل رگرسیون خطی چندگانه روش مناسبی جهت پیشبینی TMEn در سبوس گندم با توجه به ترکیب شیمیایی آن میباشد.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_71245_4182a1fbce91724a7e01ffa748d54785.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Influence of non-starch polysaccharides of feedstuffs on performance and carcass characteristics of broilersتأثیر پلیساکاریدهای غیر نشاستهای منابع خوراکی بر عملکرد، بازده نسبی انرژی و پروتئین با خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی2332467006610.22059/jap.2019.268245.623330FAفهیمهدانش یاردانشجوی دکتری،گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجندسید محمدحسینیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، عضو هیأت علمی دانشگاه بیرجند، تخصص: تغذیه و پرورش طیور0000-0002-4118-7938اکبریعقوبفراستاد پژوهشی،مؤسسۀ تحقیقات علوم دامی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.Journal Article20181031<strong>In order to determine the effect of non-starch polysaccarides on performance, energy and protein efficiencies and carcass characteristics of broiler chicks, an experiment was conducted in three periods of starter, grower and finisher period, using 420 one-day old Ross 308 broiler chicks from both sexes in a completely randomized design with seven treatments, six replicates and 10 chicks per replicate. The experimental treatments were basal diet, diets containing 0.10 and 0.20 percent of <em>Saccharomyces cerevisiae </em>yeast, diets containing 5 and 10 percent of wheat bran, diets containing three and six percent of soybean hull. The results of the experiment showed that the control treatment had the lowest feed intake during the whole period of breeding (P<0.05). The highest feed intake was related to 10 percent wheat bran and levels of 3 and 6 percent soybean hull (P<0.05). Treatments containing 3 percent soybean hull showed the highest daily weight gain (P<0.05) during the whole experiment. There is no statistical difference for the feed conversion ratio during the whole trial period. The highest relative energy efficiency related to yeast levels were compared to treatments containing wheat bran and soybean hull (P<0.05). The lowest relative energy and protein efficiency was related to 10 percent wheat bran compared to control treatment (P <0.05). The results of the experiment showed that the use of two tenths of yeast, 10 percent wheat bran and six percent soybean hull in the diet of broiler chickens is recommended.</strong><strong>بهمنظور تعیین تأثیر پلیساکاریدهای غیرنشاستهای بر عملکرد، بازده نسبی انرژی و پروتئین و اجزای لاشه جوجههای گوشتی، آزمایشی در دوره سنی یک تا 42 روزگی با استفاده از 420 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 از مخلوط دو جنس در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار آزمایشی، شش تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه، جیره حاوی 0/1 و 0/2 درصد مخمر <em>ساکارومایسس سرویزیه</em>، جیره حاوی پنج و 10 درصد سبوس گندم، جیره حاوی سه و شش درصد پوسته سویا بودند. نتایج آزمایش نشان داد در کل دوره پرورش تیمار شاهد کمترین خوراک مصرفی را نسبت به سایر تیمارهای آزمایشی به خود اختصاص داد (p<0/05). همچنین بیشترین مصرف خوراک مربوط به سطح 10 درصد سبوس گندم و سطوح سه و شش درصد پوسته سویا بود (p<0/05). تیمار آزمایشی حاوی سه درصد پوسته سویا در کل دوره آزمایش نسبت به تیمار شاهد بیشترین میزان افزایش وزن روزانه را نشان داد (p<0/05). برای ضریب تبدیل خوراک در کل دوره آزمایشی اختلاف آماری مشاهده نشد. بیشترین بازده نسبی انرژی مربوط به تیمار حاوی سطوح مخمر نسبت به تیمارهای حاوی سطوح سبوس گندم و پوسته سویا میباشد (p<0/05). کمترین بازده نسبی انرژی و پروتئین مربوط به سطح 10 درصد سبوس گندم نسبت به تیمار شاهد بود (p<0/05). بر اساس نتایج این آزمایش، استفاده از سطوح 2/0 درصد مخمر، 10 درصد سبوس گندم و شش درصد پوسته سویا در جیره غذایی جوجههای گوشتی توصیه میشود.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_70066_a9c63879d62ccb2323c10ac49a843505.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Determination of energy requirement for maintenance and growth of growing turkey using comparative slaughter technique and relative growth indexتعیین احتیاجات انرژی نگهداری و رشد در بوقلمونهای در حال رشد به دو روش کشتار مقایسهای و شاخص رشد نسبی2472597048210.22059/jap.2019.267283.623327FAفاطمهفولادونددانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایرانعلیکیانیدانشیار گروه علوم دامی دانشگاه لرستان، تخصص: فیزیولوژی و تغذیه دام/بیوانرژیتیک در تغذیه/متابولیسم انرژی/تعیین احتیاجات/برنامه ریزی متابولیکی0000-0003-4731-1546سید داودشریفیدانشیار، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-4129-7600آرشآذرفردانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد ایرانJournal Article20181119<strong>The aim of this study was to determine energy requirement for maintenance (MEm) and to estimate efficiency of energy utilization for gain (kg) using comparative slaughter technique (CST) and relative growth index (RGI: gain/BW<sup>0.75</sup>) in growing turkey chicks from one to four kg of live body weight (LBW). Forty male turkey chicks (24 days of age, 800 ± 93 g LBW) were fed a standard diet (12.3 MJ ME) up to 4 kg of LBW. Apparent metabolizable energy (AME, and AMEn), nutrient digestibility of the diet, and energy balance were determined at two and three kg of BW. In CST, twenty chicks were randomly killed at four stages (five birds at each stage) at 1119 ±60, 2539 ±93, 3528 ±68, 3957 ±82 g of body weight, and the chemical composition of carcass were measured. Maintenance energy requirement (MEm) and efficiency of energy utilization for gain were determined by linear regression in CST. In RGI, the MEm and energy for growth were estimated by a regression of ME intake and relative daily gain. The results showed that in CST, MEm and efficiency of energy utilization for gain were 450 (kJ/kg BW<sup>0.75</sup>/d), and 56% respectively. In RGI, the MEm and energy for growth were 3.66 (kJ/g BW<sup>0.75</sup>/d), and 10.4 kJ per g gain. In conclusion, using RGI method is recommended to estimate energy requirement for maintenance and growth in growing turkey due to its simplicity.</strong><strong>این پژوهش با هدف تعیین احتیاج انرژی نگهداری و بازده مصرف انرژی برای رشد به دو روش کشتارمقایسهای و شاخص رشدنسبی (گرم افزایش وزن تقسیم بر کیلوگرم وزن متابولیکی(وزن بدن<sup>0.75</sup>)) در جوجه بوقلمونها از وزن یک تا چهار کیلوگرم انجام شد. تعداد 40 قطعه جوجه بوقلمون نر (سن 24 روزگی، وزن 93±800 گرم) با جیره حاوی 12.3مگاژول انرژی قابل سوختوساز تا رسیدن به وزن چهارکیلوگرم تغذیه شد. انرژی قابل سوختوساز ظاهری و تصحیح شده، گوارشپذیری مواد مغذی جیره، و توازن انرژی در وزن-های تقریبی دو و سه کیلوگرم تعیین شد. در روش کشتار مقایسه ای، تعداد بیست جوجه (هر مرحله 5 قطعه) در وزنهای60± 1119گرم،93±2539گرم، 68±3528 گرم و 82±3957گرم کشتار و ترکیبات شیمیایی لاشه آنها اندازهگیری شد. احتیاجات نگهداری و رشد از تابعیت خطی انرژی قابل سوختوساز مصرفی و انرژی ذخیره شده برآورد شد. در روش شاخص رشد نسبی، از رابطه تابعیت خطی بین انرژی قابل سوختوسازمصرفی و نسبت افزایش وزن به وزن متابولیکی جوجهها احتیاجات کیلوژول به ازای کیلوگرم وزن متابولیکی و بازده استفاده از انرژی برای افزایش وزن 56 درصد برآورد شد. در روش شاخص رشد نسبی، احتیاجات انرژی نگهداری و رشد به ترتیب 3.66 کیلوژول به ازای هر گرم وزن متابولیکی و 10.4 کیلوژول به ازای هر گرم افزایش وزن روزانه بدست آمد. نتیجه کلی اینکه، روش شاخص رشد نسبی به دلیل سادگی بیشتر جهت برآورد احتیاجات نگهداری و رشد جوجه بوقلمونها توصیه میشود.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_70482_e653cb096608f7fead16efdcb88bcddb.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Study of nutrient ileal digestibility of raw and fermented date pite and their effects on performance of broiler chickensبررسی قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی هسته خرمای خام و تخمیری و تأثیر آنها بر عملکرد جوجههای گوشتی2612717102810.22059/jap.2019.272303.623349FAناصرمحمودنیادانشجوی دکتری، گروه تولیدات دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانبهروزدستاراستاد،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان تخصص: تغذیه دامامیدعشایری زادهاستادیار گروه تغذیه دام و طیور - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، تخصص: تغذیه طیورجوادبیات کوهساراستادیار دانشگاه گنبد کاووس، تخصص: تغذیه نشخوارکنندگان/ پروبیوتیک/ گاو شیری/ گوساله شیرخوارJournal Article20190108<strong>Two experiments were conducted to determine the nutrient ileal digestibility of raw date pit (RDP) and fermented date pit (FDP) as well as their effects on performance and some bloody traits in broiler chickens,. The first experiment was conducted in a completely randomized design with 72 male broiler chicks, three treatments and six replicates (four chicks each) . The treatments consisted of a corn – soybean diet and two experimental diets which prepared by replacing RDP and FDP to basal diet at 25 %. The second experiment was performed in a 2× 4 factorial arrangement along with a control treatment in completely randomized design in a population of 540 day old broiler chickens in nine treatments with five replicates (12 chicks each). Dietary treatments included a diet without date pit (control), and diets containing two, four, six and eight percent of RDP or FDP. The digestibility of crude protein, fiber and ash in the FDP were higher than RDP (p<0.05). Feeding broiler chickens with FDP compared to RDP, improved weight gain (2110.5 g <em>vs</em> 1991.3 g ) and increased feed intake (p<0.05). The blood cholesterol and LDL-c decreased in chickens fed by FDP compared to RDP (p<0.05). According to the results of this experiment fermentation of date pit increases digestibility of its nutrients and improves weight gain of broiler chickens.</strong><strong>دو آزمایش جهت تعیین قابلیت هضم ایلئومی مواد مغذی هسته خرمای خام و تخمیری و تأثیر آنها بر عملکرد و برخی صفات خونی در جوجههای گوشتی انجام شد. آزمایش اول در قالب طرح کاملاً تصادفی با 72 قطعه جوجه خروس گوشتی با سه تیمار و شش تکرار (چهار جوجه در هر تکرار) انجام شد. تیمارها شامل جیره پایه و دو جیره آزمایشی با جایگزینی هسته خرمای خام و تخمیری به جیره پایه با نسبت 25 درصد بودند. آزمایش دوم بهصورت فاکتوریل 4×2 با یک تیمار شاهد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 540 قطعه جوجه یک روزه در نه تیمار و پنج تکرار (12 جوجه در هر تکرار) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره ذرت- سویا (شاهد)، جیرههای حاوی دو، چهار، شش و هشت درصد هسته خرمای خام و یا هسته خرمای تخمیری بود. قابلیت هضم فیبرخام، پروتئین خام و خاکسترخام در هسته خرمای تخمیری بیشتر از هسته خرمای خام بود (p<0/05). تغذیه با هسته خرمای تخمیری در مقایسه با هسته خرمای خام، باعث بهبود افزایش وزن (2110/5 گرم در برابر 1991/3 گرم) و افزایش مصرف خوراک شد (p<0/05). غلظت کلسترول و LDL-c سرم خون در جوجههای تغذیهشده با هسته خرمای تخمیری کمتر از جوجههای تغذیهشده با هسته خرمای خام بود (p<0/05). با توجه به نتایج این تحقیق، تخمیر هسته خرما موجب افزایش قابلیت هضم مواد مغذی آن و بهبود افزایش وزن جوجه های گوشتی میشود.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_71028_bdb57fe98e6490a0096017f41b22caac.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622The effect of dietary supplementation of l-arginine on qualitative characteristics and fatty acid profile of aged broiler breeder roosters’ spermتأثیر اسید آمینه آرژنین بر صفات کیفی و ترکیب اسیدهای چرب منی در خروسهای مسن مادر گوشتی2792907152110.22059/jap.2019.280344.623396FAبهنامعباسپوردانشجوی دکتری، دانشگاه تهران، پردیس ابوریحان، تخصص: تغذیه طیورسید داودشریفیدانشیار، گروه علوم دام و طیور، دانشگاه تهران، پردیس ابوریحان0000-0002-4129-7600شکوفهغضنفریدانشیار، گروه علوم دام و طیور - پردیس ابوریحان - تخصص:تغذیه طیور0000-0001-9366-089Xعبداللهمحمدی سنگ چشمهاستادیار دانشگاه تهران، تخصص: بیوتکنولوژی تولیدمثلشیرینهنربخشاستادیار پردیس ابوریحان دانشگاه تهران، تخصص: تعذیه طیور/ مرغ مادر0000000316489333Journal Article20180501<strong>This study aimed to evaluate the effect of L-arginine on qualitative characteristics and fatty acid profile of Ross 308 aged broiler breeder roosters’ sperm. Twelve breeder roosters at age of 52 week were used in a completely randomized design with three treatments and four replicates in each treatment for eight consecutive weeks. Experimental groups were consisting diets with levels of 0.52 (Ross recommendation 308), 0.68 and 0.83 present of arginine amino acids. Semen collection was performed every 14 days and in weeks 54, 56, 58 and 60 were tested. At the end of the trial, fatty acid profile of sperm was also evaluated. On week 56, semen volume in roosters with 0.68 present arginine was higher than other treatments (P<0.05). On week 60, levels of 0.52 and 0.68 percent arginine in semen volume, percentage of total and progressive motility were higher than the level of 0.83 percent of arginine (P<0.05). On week 58, the percentage of abnormal sperm were lower in 0.68 and 0.83 percent arginine treatment compared to 0.52 percent arginine (P<0.05). Semen concentration, sperm plasma membrane functionality and sperm fatty acid profile were not affected by treatments used in this study. It can be concluded that 0.68 percent of arginine (30% higher than recommendation) of diet improve some qualitative sperm parameters in aged broiler breeder roosters.</strong><strong>هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اسیدآمینه آرژنین بر صفات کیفی و ترکیب اسیدهای چرب اسپرم در خروسهای مسن مادر گوشتی سویه راس 308 بود. بههمین منظور از تعداد 12 قطعه خروس مادر گوشتی در سن 52 هفتگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار بهمدت هشت هفته استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای با سطوح 0/52 (توصیه راهنمای پرورش سویة راس 308)،0/68 و 0/83 درصد از اسید آمینه آرژنین بود. اسپرمگیری از خروسها هر 14 روز یکبار و در هفتههای 54، 56، 58 و 60 آزمایش انجام شد. در پایان دوره نیز از همه خروسها نمونه اسپرم جمعآوری و ترکیب اسیدهای چرب اسپرم مورد بررسی قرار گرفت. در هفته 56، حجم منی خروسهایی که از تیمار 0/68 درصد آرژنین استفاده کرده بودند، نسبت به دیگر تیمارها بالاتر بود (p<0/05). در هفته 60 سطوح 0/52 و 0/68 درصد آرژنین؛ حجم منی، درصد جنبایی کل و پیشرونده بالاتری نسبت به سطح 0/83 درصد آرژنین داشت (p<0/05). در هفته 58، درصد اسپرمهای با ریختشناسی ناهنجار در خروسهایی که از تیمار 0/68 و 0/83درصد آرژنین استفاده کرده بودند نسبت به گروه 0/52 درصد آرژنین کمتر بود (p<0/05). غلظت منی، فعالیت غشای پلاسمایی و ترکیب اسیدهای چرب تحت تأثیر تیمارهای مورد استفاده در این آزمایش قرار نگرفتند. بر اساس نتایج حاصل، استفاده از 0/68 درصد آرژنین (30 درصد بیشتر از نیاز) در جیره، برخی فراسنجههای کیفی اسپرم در خروسهای مسن گله مادر گوشتی بهبود میبخشد.</strong>
<br /><br />https://jap.ut.ac.ir/article_71521_ad37e305f07c67ee70a86f37dc7c08c1.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Investigation of changes in thyroid hormones and blood metabolites in broiler breeder hens after peak productionمطالعه تغییرات متابولیتهای خونی و هورمونهای تیروئیدی مرغهای مادر گوشتی پس از اوج تولید2913007092210.22059/jap.2019.272017.623347FAحمیراهمتیدانش آموخته کارشناسی ارشد،گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.سعیدزین الدینیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، تخصص: فیزیولوژی دام0000-0001-5741-814Xاحمدزارع شحنهاستاد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده علوم زراعی و دامی، گروه علوم دامی0000-0001-7781-3315امینکاظمی زادهدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، اهواز، ایران.علیرضایوسفیاستادیار، بخش پاتولوژی و حیوانات تحت آزمایش، موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.Journal Article20181229<strong>Trend in body weight, thyroid hormones and some blood metabolites changes in broiler breeder hens after the peak egg production was studied. Blood samples from 20 Ross 308 broiler breeder hens, were investigated from 47 to 55 weeks of age. Plasma lipid profile including cholesterol, triglyceride, lipoprotein LDL, lipoprotein HDL, and also glucose concentrations were measured every two weeks, and plasma concentrations of triiodothyronine (T3) and tetradothyronine (T4), aspartate aminotransferase (GOT) and alanine aminotransferase (GPT) were measured at the beginning and at the end of the experimental period. Results showed that body weight and plasma concentration of glucose, triglycerides, cholesterol, and LDL were increased, and concentrations of HDL were decreased (P<0.05) over the experimental period. Plasma T<sub>4</sub> concentrations were decreased with age of the birds (P<0.05), while T<sub>3</sub> concentrations were not affected. Plasma GOT and GPT enzymes activities were increased over the experiment period (P<0.05). In general, by increasing of age and subsequently body weight of breeder hens, several major changes have been occurred in blood metabolites and metabolic hormones which could reduce production and reproduction of broiler breeder flocks.</strong>
<strong> </strong><strong>روند تغییرات وزن بدن، هورمونهای تیروئیدی و برخی از متابولیتهای خونی مرغهای مادرگوشتی پس از اوج تولید بررسی شد. نمونههای خون تعداد 20 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 از سن 47 تا 55 هفتگی مورد مطالعه قرار گرفت. غلظت کلسترول، تریگلیسرید، لیپوپروتئینهای با چگالی پایین (LDL) و لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) و همچنین غلظت گلوکز، هر دو هفته یکبار و غلظت هورمونهای ترییدوتیرونین (T<sub>3</sub>) و تترایدوتیرونین (T<sub>4</sub>) و آنزیمهای کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (GOT) و آلانین آمینوترانسفراز (GPT) در ابتدا و انتهای آزمایش اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش سن، وزن بدن و غلظت گلوکز خون، تریگلیسرید، کلسترول و LDL افزایش و غلظت HDL کاهش یافت (p<0/05). همچنین، با افزایش سن، غلظت هورمون T<sub>4</sub> کاهش یافت (p<0/05)، اما غلظت T<sub>3</sub> تحت تأثیر سن قرار نگرفت. غلظت آنزیمهای GOT و GPT در طول دوره آزمایش افزایش یافت (p<0/05). بهطورکلی، افزایش سن مرغهای مادر گوشتی که با افزایش وزن آنها همراه است موجب تغییرات شایانی در متابولیتهای خونی و هورمونهای متابولیکی میشود که میتواند تولید و عملکرد تولیدمثلی را کاهش دهد.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_70922_8521723a240701b426a668c183fc365b.pdfدانشگاه تهران، دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحانتولیدات دامی2008-677621220190622Immunohistochemical localization of Ghrelin in Cow Placenta Tissueموقعیتیابی ایمونوهیستوشیمیایی گرلین در بافت جفت گاو3013087111710.22059/jap.2019.268491.623331FAمحمدرزاق نیادانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندجبرهانشکراللهیدانشیار ، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، تخصص: ژنتیک و اصلاح نژاد دام/ ژنتیک مولکولیJournal Article20181122<strong>In the current study, immunohistochemical localization of Ghrelin was investigated in placenta tissue of Holstein cows. In order to localization of Ghrelin, pregnancy content of 5 cows were collected in abattoir and transferred to the laboratory. After, placenta separation, paraffin blocks were prepared. Mouse monoclonal anti-ghrelin antibody as the primary antibody and donkey anti-rabbit IgG (HRP) Polyclonal antibody as the secondary antibody were used to localise ghrelin in bovine placenta immunohistochemically. In the present study, to set up the immunohistochemistry test, the ram's testicular sample that existence of ghrelin had previously been confirmed in it,, was used as a positive control. The results indicated that immunoprooxidase reaction was performed in positive control. Also, the serum of rabbit was used as negative control instead of primary antibody. The results demonstrated that the antibody was specific for ghrelin and no immunoprooxidase reaction was observed in negative control. The results showed that ghrelin is expressed in mono and syncytium multinuclear trophoblast cells of bovine placenta, so that the immuno-peroxidase reaction was observed in mono and syncytium multinuclear trophoblast cells in bovine placenta. In general, according to the results of the current study, it can be concluded that ghrelin is expressed in the bovine placenta tissue; however, future studies should focus on the precise role of the hormone in the placenta during pregnancy.</strong><strong>در این مطالعه موقعیتیابی ایمنوهیستوشیمی گرلین در بافت جفت گاو مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور موقعیتیابی گرلین در جفت گاو، کل محتوای آبستنی پنج گاو ماده از کشتارگاه جمعآوری شده و به آزمایشگاه منتقل شد. پس از جداسازی جفت، بلوکهایی جهت آزمایش ایمونوهیستوشیمی تهیه گردید. برای انجام موقعیتیابی ایمونوهیستوشیمی گرلین، از آنتیبادی مونوکلونال موشی ضد گرلین بهعنوان آنتیبادی اولیه و آنتیبادی پلیکلونال الاغی ضد ایمنوگلوبین (G (HRPبهعنوان آنتیبادی ثانویه استفاده شد. در مطالعه حاضر جهت راهاندازی آزمایش ایمنوهیستوشیمی از نمونه بیضه قوچ که قبلاً وجود گرلین در آن تأیید شده بود بهعنوان کنترل مثبت استفاده شد که نتایج حاکی از واکنش ایمونوپروکسیداز در کنترل مثبت بود. همچنین از سرم خرگوشی بهجای آنتیبادی اولیه بهعنوان کنترل منفی استفاده شد که نتایج حاکی از اختصاصیبودن آنتیبادی گرلین بود و واکنش ایمونوپروکسیداز در کنترل منفی مشاهده نگردید. نتایج بهدستآمده نشان داد که گرلین در سلولهای تکهستهای تروفوبلاست و سلولهای چندهستهای سین سیتیوم بافت جفت گاو بیان میشود به این ترتیب که واکنش ایمونوپراکسیداز در سلولهای تکهستهای تروفوبلاست و سلولهای چندهستهای سین سیتیوم بافت جفت گاو مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، میتوان گفت که گرلین در بافت جفت گاو بیان میشود، اما مطالعات بیشتر روی نقشهای دقیق این هورمون در جفت و در خلال آبستنی توصیه میشود.</strong>https://jap.ut.ac.ir/article_71117_a2273b45acae4fae816e9f1d049b4103.pdf