سینا آزاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ محمد هادی خبازان
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 37-50
چکیده
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، اثر منبع و سطح مس جیره بر تولید و سلامت گاوهای شیری با استفاده از 105 رأس گاو هلشتاین چند شکم زایش آبستن از 21 روز قبل از زایش تا 15 روز پس از زایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و 35 تکرار بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- جیره حاوی مس در سطح توصیه NRC از منبع سولفات مس (NRC-S)، 2- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع گلیسینات مس (2NRC-Gly) و 3- جیره حاوی مس در سطح دو برابر توصیه NRC از منبع سولفات مس (2NRC-S) بود. تولید شیر و ترکیبات آن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما اثر متقابل تیمار در زمان نشان داد که در روزهای 60، 90 و 120 شیردهی، گاوهای تیمار 2NRC-Gly تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P) و گاوهای 2NRC-S در روز 90 و 120 شیردهی تولید شیر بالاتری نسبت به گاوهای NRC-S داشتند (0/05 < P). شمار سلولهای بدنی در گاوهای تیمار 2NRC-Gly نسبت به گاوهای NRC-S پایینتر بود (0/05 > P). بروز ورم پستان تحت بالینی در روز 15 شیردهی در تیمار 2NRC-Gly در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود (0/05 = P). تفاوتی در تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی بین تیمارها مشاهده نشد. فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی تحت تأثیر افزودن مس به شکل معدنی و آلی قرار نگرفتند، اما غلظت آلبومین سرم پس از زایش در گروه 2NRC-Gly نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت (0/05 > P). بر اساس نتایج حاصل، افزودن مس بهویژه از منبع گلیسینات مس در سطح دو برابر توصیه NRC منجر به افزایش سطح آلبومین سرم، کاهش شمار سلولهای بدنی شیر و بروز ورم پستان تحت بالینی شد که میتواند نشاندهنده بهبود سلامت گاوهای دوره انتقال باشد.
محمد هادی خبازان؛ عبداله رضاقلی وند لاهرود؛ سعید مختارزاده؛ حجت اله موسی پور
دوره 24، شماره 4 ، دی 1401، ، صفحه 395-401
چکیده
در این مطالعه، عملکرد صفات وزن تولد و زمان شیرگیری، رشد، زندهمانی در برههای خالص بلوچی (۵۳ راس) و آمیخته رومانف- بلوچی (۱۱۴ راس) و مشخصات لاشه (۲۴ راس بره نر) بررسی شد. میشهای بلوچی خالص با اسپرم قوچهای رومانف تلقیح شدند. تمام برهها در سن ۷۷ روزگی از شیر گرفته و در سن ۱۰ ماهگی کشتار شدند. وزن تولد در برههای خالص بلوچی به نسبت ...
بیشتر
در این مطالعه، عملکرد صفات وزن تولد و زمان شیرگیری، رشد، زندهمانی در برههای خالص بلوچی (۵۳ راس) و آمیخته رومانف- بلوچی (۱۱۴ راس) و مشخصات لاشه (۲۴ راس بره نر) بررسی شد. میشهای بلوچی خالص با اسپرم قوچهای رومانف تلقیح شدند. تمام برهها در سن ۷۷ روزگی از شیر گرفته و در سن ۱۰ ماهگی کشتار شدند. وزن تولد در برههای خالص بلوچی به نسبت دامهادامهای آمیخته (75/3 در برابر 56/3، 05/0>P) بالاتر بود. وزن از شیرگیری، میانگین افزایش وزن روزانه تا زمان شیرگیری و افزایش وزن تا زمان کشتار برههای آمیخته بیشتر بود (05/0>P) در زمان کشتار، دامهادامهای آمیخته دارای وزن مشابه با گروه خالص بودند (08/0=P) تعداد برههای آمیخته متولد شده، بهدلیل استفاده از هورمون در زمان تلقیح میشها افزایش یافت (13/1 در برابر یک). زندهمانی برهها تا زمان قطع شیر در بین دو گروه تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت. مقدار چربی دنبه و کل چربی بدن در برههای آمیخته کاهش یافت. آمیختهگری باعث افزایش وزن قلب، شش، کبد و بیضه ها در برههای حاصله شد (05/0>P). با توجه به نتایج این مطالعه، انجام تلقیح مصنوعی اسپرم رومانف با میشهای بلوچی باعث افزایش تعداد بره متولد شده و رشد برههای حاصله تا زمان قطع شیر شد. همچنین صفات لاشه با کاهش درصد چربی ذخیرهشده در بدن بهبود یافت. آمیختهگری بهعنوان یک راهکار برای افزایش تولید گوشت در گوسفند بلوچی پیشنهاد میشود.
مهرداد شاهی زاد؛ حمید امانلو؛ نجمه اسلامیان فارسونی؛ طاهره امیرآبادی فراهانی؛ هادی خبازان
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 349-356
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله کنجد در جیره گاوهای اوایل دوره شیردهی بر مصرف ماده خشک خوراک، تولید و ترکیبات شیر، گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی و فراسنجههای خونی بود. شش رأس گاو شیری هلشتاین با میانگین روزهای شیردهی 3±26 روز (سه رأس گاو زایش اول و سه رأس گاو چند بار زایش) در قالب طرح مربع لاتین 3×3 تکرارشده بهطور ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله کنجد در جیره گاوهای اوایل دوره شیردهی بر مصرف ماده خشک خوراک، تولید و ترکیبات شیر، گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی و فراسنجههای خونی بود. شش رأس گاو شیری هلشتاین با میانگین روزهای شیردهی 3±26 روز (سه رأس گاو زایش اول و سه رأس گاو چند بار زایش) در قالب طرح مربع لاتین 3×3 تکرارشده بهطور تصادفی به یکی از سه تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره شاهد، 2- جیره حاوی 33/4 درصد کنجاله کنجد و 3- جیره حاوی 66/8 درصد کنجاله کنجد بودند. طول هر دوره 21 روز با 14 روز برای سازگاری دام و هفت روز پایانی بهعنوان روزهای نمونهگیری در نظر گرفته شد. افزایش سطح کنجاله کنجد در جیره گاوها اثری بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر (چربی، پروتئین و لاکتوز)، بازده استفاده از خوراک، گوارشپذیری ظاهری مواد مغذی و فراسنجههای خونی نداشت. نیتروژن اورهای شیر با افزایش سطح کنجاله کنجد در جیره کاهش یافت (05/0>P). غلظت نیتروژن اورهای خون با افزایش سطح کنجاله کنجد تمایل به کاهش داشت (10/0 =P). براساس نتایج حاصل، کنجاله کنجد میتواند بهعنوان منبع پروتئینی مناسبی تا سطح نه درصد جیره در تغذیه گاوهای شیری استفاده شود.
عبداله رضاقلی وند؛ اکبر نیکخواه؛ محمد هادی خبازان؛ سعید مختارزاده؛ مجید دهقان؛ فرزاد صدیقی؛ یوسف مختاباد؛ فرزاد صفری؛ عظیم رجایی
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 457-469
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد پرواری، ویژگیهای لاشه، متابولیتهای خونی و سودمندی اقتصادی آمیختههای گوشتی با گوسالههای هلشتاین خالص بود. آمیختههای گوشتی از طریق تلقیح گاو ماده هلشتاین با اسپرم نژادهای شاروله، اینرا95، لیموزین و آنگوس استحصال شد. عملکرد گوسالههای آمیخته با گوسالههای هلشتاین در یک طرح پرواری 11 ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد پرواری، ویژگیهای لاشه، متابولیتهای خونی و سودمندی اقتصادی آمیختههای گوشتی با گوسالههای هلشتاین خالص بود. آمیختههای گوشتی از طریق تلقیح گاو ماده هلشتاین با اسپرم نژادهای شاروله، اینرا95، لیموزین و آنگوس استحصال شد. عملکرد گوسالههای آمیخته با گوسالههای هلشتاین در یک طرح پرواری 11 ماهه با استفاده از 25 راس گوساله بهازای هر یک از پنج نژاد (مجموع 125 راس گوساله) مورد مقایسه قرار گرفت. متوسط افزایش وزن روزانه گوسالههای آمیخته بیشتر از هلشتاین خالص بود. هرچند اثرات متقابل نژاد و زمان پروار معنیدار بود (p <0/01). خوراک مصرفی گوسالههای آمیخته شاروله و هلشتاین بهطور معنیداری پایینتر از سایر آمیختهها بود و ضریب تبدیل خوراک در گوسالههای آمیخته شاروله پایینتر از سایر گوسالهها بود (p <0/01). بازده لاشه و گوشت قابل فروش آمیختههای شاروله، اینرا95 و لیموزین نسبت به آمیخته آنگوس و هلشتاین بهطور معنیداری بالاتر بود (p <0/01). آمیخته شاروله غلظت اوره پلاسما بالاتری نسبت به دیگر گروههای ژنتیکی داشت (p <0/01). محاسبه اقتصادی نتایج نشان داد میزان سود بالاتر کل دوره پروار بهترتیب مختص آمیختههای شاروله، اینرا95، لیموزین، آنگوس و گوسالههای هلشتاین بود. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آمیختههای حاصل از تلاقی نژاد گوشتی و هلشتاین عملکرد پرواری، بازده لاشه، و سود بالاتری نسبت به هلشتاین دارند.