سید محمد رضا بهشتی؛ کامران رضایزدی؛ آریا بدیعی؛ مصطفی صادقی
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1400، ، صفحه 213-221
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مصرف سطوح مختلف مخمر زنده بر سلامت و عملکرد شکمبه گاوهای شیری تغذیهشده با جیرههای حاوی سطوح مختلف کربوهیدراتهای غیر فیبری بود. در این آزمایش، از شش رأس گاو شیری فیستولاگذاریشده در قالب طرح مربع لاتین گردان با شش دوره زمانی (14 روزه) و شش جیره مختلف استفاده شد که تیمارهای آزمایش شامل 1- سطح کربوهیدراتهای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مصرف سطوح مختلف مخمر زنده بر سلامت و عملکرد شکمبه گاوهای شیری تغذیهشده با جیرههای حاوی سطوح مختلف کربوهیدراتهای غیر فیبری بود. در این آزمایش، از شش رأس گاو شیری فیستولاگذاریشده در قالب طرح مربع لاتین گردان با شش دوره زمانی (14 روزه) و شش جیره مختلف استفاده شد که تیمارهای آزمایش شامل 1- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پایین بدون مخمر، 2- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پایین همراه با پنج گرم مخمر، 3- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری پایین همراه با 10 گرم مخمر، 4- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا بدون مخمر، 5- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا همراه با پنج گرم مخمر و 6- سطح کربوهیدراتهای غیرفیبری بالا همراه با 10 گرم مخمر بود. مصرف ماده خشک روزانه، فعالیت نشخوار، فراسنجههای شکمبهای و متابولیتهای خونی در هر دوره اندازهگیری شد. مصرف ماده خشک، فعالیت نشخوار و قابلیت هضم مواد مغذی، pH و میانگین دمای شکمبه تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار نگرفت. شاخصهای عمومی سلامت و پلاسمای خون نیز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. بهطورکلی نتایج این آزمایش نشان داد افزودن مخمر زنده به جیرههایی با غلظت مختلف NFC تأثیری بر عملکرد شکمبه، قابلیت هضم مواد مغذی خوراک و متابولیتهای خونی ندارد.
بهزاد رجبی مرند؛ حسین مرادی شهربابک؛ مصطفی صادقی؛ رستم عبدالهی آرپناهی
دوره 21، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 419-430
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی صحت ارزشهای اصلاحی ژنومی (GEBV) بدست آمده برای دو صفت اقتصادی مهم تولید شیر و امتیاز سلول های بدنی با استفاده از SNPها و بلوکهای هاپلوتایپی مبتنی بر LD به کمک دو روش آماری GBULP و بیز B بود. اطلاعات ژنوتیپی مربوط به 1654راس گاو نر که با استفاده از تراشههایی با تراکمهای مختلف تعیین ژنوتیپ شده بودند مورد استفاده قرار ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی صحت ارزشهای اصلاحی ژنومی (GEBV) بدست آمده برای دو صفت اقتصادی مهم تولید شیر و امتیاز سلول های بدنی با استفاده از SNPها و بلوکهای هاپلوتایپی مبتنی بر LD به کمک دو روش آماری GBULP و بیز B بود. اطلاعات ژنوتیپی مربوط به 1654راس گاو نر که با استفاده از تراشههایی با تراکمهای مختلف تعیین ژنوتیپ شده بودند مورد استفاده قرار گرفت. صحت ارزشهای اصلاحی بدست آمده هنگام استفاده از SNPها حاکی از برتری بیز B نسبت به GBLUP بود، به طوری که برای صفت تولید شیر و امتیاز سلولهای بدنی صحت ارزیابیها با استفاده از GBLUP به ترتیب برابر 54/3 و 43/7 درصد و برای روش بیز Bبه ترتیب برابر 57/7 و 44/2 درصد بود. برای صفت تولید شیر، صحت پیشبینیهای حاصل با استفاده از بلوکهای هاپلوتایپی در هر دو روش آماری، بالاتر از صحت حاصل هنگام استفاده از SNPها بود در حالی که برای صفت امتیاز سلولهای بدنی، این افزایش صحت، زمانی که از روش آماری GBLUP استفاده شد مشهود بود ولی هنگام استفاده از روش بیز B این برتری تنها زمانی بدست آمد که مقدار آماره 2r مورد استفاده برای تشکیل بلوکها بالاتر از 0/2 بود. نتایج نشان داد که سطح بهینه آماره2r برای تشکیل بلوکهای هاپلوتایپی بستگی به نوع صفت و وراثت پذیری آن دارد ولی در مجموع، استفاده از آماره2r بیشتر از0/2جهت تشکیل بلوکهای هاپلوتایپی، میتواند منجر به افزایش صحت ارزشهای اصلاحی ژنومی در هر دو صفت در مقایسه با استفاده از SNPها شود.